در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 309

متن درس

 

اسما و صفات الهی: تبیین مفهوم سلام و رحمت در نظام ایمانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۰۹)

مقدمه: درآمدی بر مفهوم سلام و رحمت در نظام ایمانی

مفهوم «السلام» به‌عنوان یکی از اسمای حسنای الهی، در قرآن کریم چونان نگینی درخشان در تاج معرفت الهی می‌درخشد. این صفت، نه تنها به معنای صلح ظاهری، بلکه به مثابه سلامت معنوی، نظم ایمانی و رحمت بی‌کران الهی است که در بستر ایمان به آیات الهی شکوفا می‌شود. درس‌گفتار حاضر، برگرفته از بیانات آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر آیات سوره انعام (آیه ۵۴) و تحلیل‌های عمیق، به تبیین پیوند ناگسستنی سلام و رحمت با ایمان، تواضع و اصلاح می‌پردازد.

درنگ: سلام در نظام ایمانی، چونان جویباری زلال است که از سرچشمه ایمان به آیات الهی جاری می‌شود و تنها در بستر تواضع و رحمت، سلامت معنوی جامعه را تضمین می‌کند.

بخش نخست: مبانی نظری سلام در نظام ایمانی

۱. محوریت ایمان به آیات الهی در مفهوم سلام

مفهوم «السلام» در قرآن کریم، چونان آیینه‌ای است که نور ایمان به آیات الهی را بازمی‌تاباند. این صفت الهی، نه به شخص یا نوع انسان به‌صورت کلی، بلکه به ایمان به آیات الهی تعلق می‌گیرد. در آیه ۵۴ سوره انعام، خداوند می‌فرماید:

وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيَّكُمْ

(: «و چون كسانى كه به آيات ما ايمان دارند نزد تو آيند، بگو: سلام بر شما.»)

این آیه، نشان‌دهنده آن است که سلام، نشانه‌ای از ارتباط معنوی و الهی است که در ظرف ایمان به آیات الهی شکل می‌گیرد. «آیاتنا» در این آیه، به تمامی نشانه‌های الهی، اعم از آیات قرآنی، تکوینی و تشریعی اشاره دارد. ایمان به این آیات، شرط لازم برای دریافت سلام الهی است و این سلام، تأیید سلامت معنوی و ایمانی مؤمنان در برابر خداوند است. از منظر فلسفه دینی، سلام به‌عنوان تجلی صفت «السلام» الهی، نشانه‌ای از پذیرش الهی و سلامت وجودی است که تنها در سایه ایمان محقق می‌شود.

۲. امر الهی به ابتداء به سلام

قرآن کریم در آیه مذکور، پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را مأمور می‌کند که به مؤمنان سلام کند: «فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ». این دستور، چونان فرمانی آسمانی، پیامبر را نه در جایگاه انتظار احترام، بلکه به‌عنوان پیشگام در ایجاد سلامت معنوی معرفی می‌کند. برخلاف عرف‌های اجتماعی که معمولاً فرد واردشونده یا کوچک‌تر را موظف به سلام می‌دانند، قرآن این قانون را معکوس کرده و پیامبر را، که در مقام و مرتبت والاتر است، به ابتداء به سلام مکلف می‌سازد.

این رویکرد، چونان مشعلی فروزان، الگویی اخلاقی برای جامعه اسلامی ارائه می‌دهد که در آن، افراد با مقامات بالاتر، به‌جای انتظار احترام، پیش‌قدم در ایجاد فضای محبت و سلامت می‌شوند. این امر، از منظر روان‌شناسی اجتماعی، به کاهش تکبر و تقویت همبستگی در جامعه کمک می‌کند و نشان‌دهنده تواضع و فروتنی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است.

درنگ: امر الهی به پیامبر برای ابتداء به سلام، چونان نسیمی است که غبار تکبر را از دل‌های مؤمنان می‌زداید و فضایی از تواضع و سلامت معنوی را در جامعه می‌پروراند.

۳. تمایز سلام در دنیا و آخرت

سلام در دنیا می‌تواند ظاهری یا واقعی باشد، اما در آخرت، تنها سلام واقعی مورد پذیرش است. این تمایز، چونان خطی روشن میان ایمان ظاهری و ایمان حقیقی، سلامت معنوی را از سلامت صوری متمایز می‌سازد. در دنیا، سلام به افرادی که ظاهراً مؤمن هستند نیز تعلق می‌گیرد، زیرا قضاوت درباره نیت درونی افراد ممکن نیست. این سلام ظاهری، به حفظ وحدت اجتماعی کمک می‌کند. اما در آخرت، سلام تنها به کسانی تعلق می‌گیرد که ایمان واقعی داشته‌اند، زیرا حقیقت باطنی افراد در آنجا آشکار می‌شود.

این تمایز، بر اهمیت اخلاص در ایمان تأکید دارد و نشان می‌دهد که سلام واقعی، تنها در ظرف ایمان حقیقی محقق می‌شود. از منظر فلسفه دینی، سلام در آخرت، چونان کلیدی است که دروازه‌های بهشت را می‌گشاید و نشانه پذیرش الهی است، چنان‌که در آیه ۲۴ سوره رعد آمده است:

سَلَامٌ عَلَيْكُمْ بِمَا صَبَرْتُمْ

(: «سلام بر شما به سبب آنچه صبر كرديد.»)

این آیه، سلام را پاداش صبر و ایمان واقعی می‌داند و نشان‌دهنده عمق معنوی این صفت الهی است.

۴. محدودیت سلام به مؤمنان

قرآن کریم، امر به سلام را مختص مؤمنان کرده و به صراحت بیان می‌دارد که سلام به کافر، مشرک، معاند یا ملحد، فاقد پشتوانه الهی است. آیه «فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ» به‌صورت خاص به مؤمنان خطاب شده و هیچ اشاره‌ای به سلام به غیرمؤمنان ندارد. این محدودیت، چونان حریمی است که سلامت معنوی را در ظرف ایمان حفظ می‌کند.

بااین‌حال، در تعاملات اجتماعی دنیا، سلام ظاهری به غیرمؤمنان به‌عنوان بخشی از آداب معاشرت جایز است، اما این سلام، فاقد بار معنوی سلام به مؤمنان است. از منظر کلامی، این تمایز بر تفاوت میان مؤمن و غیرمؤمن در نظام ارزشی اسلام تأکید دارد. سلام به‌عنوان نماد سلامت معنوی، تنها در جایی معنا پیدا می‌کند که ایمان به‌عنوان پیش‌نیاز وجود داشته باشد.

درنگ: سلام در نظام ایمانی، چونان گوهری است که تنها در صدف ایمان به آیات الهی می‌درخشد و از گستردن آن به غیرمؤمنان، جز در ظرف آداب ظاهری، پرهیز شده است.

جمع‌بندی بخش نخست

مبانی نظری سلام در نظام ایمانی، چون نقشه‌ای دقیق، مسیر سلامت معنوی و اجتماعی را ترسیم می‌کنند. محوریت ایمان به آیات الهی، امر الهی به ابتداء به سلام، تمایز سلام در دنیا و آخرت، و محدودیت سلام به مؤمنان، نشان‌دهنده عمق و گستردگی این مفهوم در نظام دینی است. این اصول، زمینه‌ساز الگویی عملی برای تحقق سلامت معنوی در جامعه اسلامی هستند.

بخش دوم: نقد فرهنگ‌های اجتماعی در باب سلام

۱. نقد انتظار سلام از دیگران

انتظار سلام از دیگران، به‌ویژه از افراد کوچک‌تر یا ضعیف‌تر، چونان بیماری‌ای روانی و اجتماعی است که ریشه در تکبر و کمبود شخصیت دارد. قرآن کریم با امر به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله برای ابتداء به سلام، این انتظار را نفی کرده و نشان می‌دهد که ارزش واقعی در سلام کردن است، نه در دریافت سلام. فردی که منتظر سلام دیگران است، در واقع به دنبال تأیید خارجی برای ارزش خویش است، که این امر از منظر روان‌شناسی، نشانه‌ای از خودشیفتگی یا نیاز به تأیید اجتماعی است.

این نقد، چونان آیینه‌ای است که عیوب فرهنگ‌های اجتماعی را نمایان می‌سازد. در جامعه‌ای که افراد با جایگاه بالاتر انتظار سلام دارند، تکبر و نابرابری اجتماعی ریشه می‌دواند. قرآن کریم با این دستور، به ترویج تواضع و کاهش خودمحوری در روابط اجتماعی دعوت می‌کند.

درنگ: انتظار سلام از دیگران، چونان سایه‌ای تاریک بر سلامت روان جامعه می‌افتد و نشانه‌ای از تکبر و ضعف شخصیت است که قرآن کریم آن را نفی می‌کند.

۲. سلام به‌عنوان معیار سلامت جامعه

جامعه‌ای که در آن افراد ضعیف‌تر یا کوچک‌تر مجبور به سلام کردن هستند، چونان بدنی بیمار است که از سلامت معنوی تهی شده است. در مقابل، جامعه‌ای که در آن افراد بزرگ‌تر و قوی‌تر پیش‌قدم در سلام می‌شوند، چونان باغی است که گل‌های تواضع و همبستگی در آن شکوفا شده‌اند. این معیار، به‌عنوان شاخصی برای ارزیابی سلامت اجتماعی معرفی شده است.

سلام در فرهنگ قرآنی، نماد سلامت معنوی و اجتماعی است. جامعه‌ای که این سلامت را در روابط خود حفظ کند، از نظر روانی و اخلاقی قوی‌تر است. از منظر جامعه‌شناسی، این مفهوم به نظریه‌های برابری اجتماعی و کاهش شکاف‌های طبقاتی مرتبط است. سلام به‌عنوان عملی ساده، می‌تواند به کاهش تنش‌های اجتماعی و تقویت حس تعلق کمک کند.

۳. نقد قوانین اجتماعی ساختگی درباره سلام

قوانین اجتماعی که تعیین می‌کنند چه کسی باید به چه کسی سلام کند، چونان زنجیرهایی خودساخته، فاقد پشتوانه عقلی، شرعی و دینی هستند. این قوانین، اغلب بر اساس سلسله‌مراتب اجتماعی شکل گرفته‌اند و به تقویت نابرابری و تکبر منجر می‌شوند. قرآن کریم با امر به پیامبر برای سلام به مؤمنان، این قوانین را نفی کرده و معیاری الهی برای سلام ارائه می‌دهد که مبتنی بر ایمان است.

از منظر فلسفه اجتماعی، این نقد به بازنگری در ساختارهای قدرت و احترام در جوامع اشاره دارد. قرآن کریم با این رویکرد، به بازسازی فرهنگ اجتماعی بر اساس ارزش‌های الهی دعوت می‌کند و هر قانون اجتماعی را که با اصول قرآنی در تعارض باشد، کنار می‌گذارد.

درنگ: قوانین اجتماعی ساختگی در باب سلام، چونان دیوارهایی هستند که سلامت معنوی جامعه را محصور می‌کنند و قرآن کریم با نفی آنها، راه را برای تواضع و برابری هموار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

نقد فرهنگ‌های اجتماعی در باب سلام، چونان مشعلی است که عیوب جوامع را روشن می‌سازد. انتظار سلام از دیگران، نشانه بیماری روانی و اجتماعی است، در حالی که سلام پیش‌قدمانه از سوی افراد قوی‌تر، معیار سلامت جامعه است. نقد قوانین ساختگی نیز راه را برای بازگشت به اصول قرآنی هموار می‌کند.

بخش سوم: رحمت الهی و شروط آن

۱. شروط رحمت الهی

رحمت الهی، چونان دریایی بی‌کران، در قرآن کریم با نظم و قانون‌مندی خاصی توصیف شده است. در آیه ۵۴ سوره انعام آمده است:

كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ

(: «پروردگارتان بر خود رحمت را مقرر كرده است كه هر كس از شما به نادانى كار بدى كند، سپس بعد از آن توبه كند و به صلاح آيد، پس او آمرزنده مهربان است.»)

این آیه، رحمت الهی را با چهار شرط مقید کرده است: ۱) عمل سوء، ۲) به جهالت (قصور غیرعمدی)، ۳) توبه، و ۴) اصلاح. این شروط، چونان ستون‌هایی استوار، نظم و عدالت الهی را در بخشش گناهان تضمین می‌کنند. جهالت در اینجا به معنای ناآگاهی غیرعمدی است، نه تقصیر عمدی، که این تمایز بر عدالت الهی تأکید دارد. اصلاح نیز به معنای جبران آثار اجتماعی یا فردی گناه است، که نشان می‌دهد توبه به‌تنهایی کافی نیست و باید با عمل جبرانی همراه باشد.

از منظر کلامی، این شروط به تقدم رحمت الهی بر غضب اشاره دارند، اما این رحمت، هرج‌ومرج نیست و در چارچوب نظم الهی قرار دارد. اصلاح، به‌ویژه در گناهانی که آثار اجتماعی دارند، شرطی اساسی است که بدون آن، توبه اثری کامل ندارد.

درنگ: رحمت الهی، چونان چشمه‌ای است که تنها با شروط جهالت، توبه و اصلاح جاری می‌شود و از هرج‌ومرج و بی‌ضابطگی به دور است.

۲. نقد تفاسیر نادرست از رحمت الهی

تفاسیر نادرستی که رحمت الهی را به‌صورت بی‌قیدوشرط و تشویق‌کننده گناه معرفی می‌کنند، چونان زهری هستند که شجره طیبه دیانت را پژمرده می‌سازند. ادعاهایی مانند بخشش گناهان به صرف یک قطره اشک یا محبت ظاهری به اولیاء خدا، با متن آیه «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» ناسازگار است. این تفاسیر، به تجرّی (جسارت در گناه) منجر می‌شوند و با اصل عدالت الهی در تعارض هستند.

محبت واقعی به اولیاء خدا، چونان سپری است که مانع گناه می‌شود. ادعای محبت در کنار گناهان کبیره، نشانه فقدان اخلاص و جهالت است. از منظر فلسفه اخلاق، این نقد به اهمیت اخلاص و تأثیر ایمان واقعی بر رفتار اشاره دارد. تفاسیر نادرست، می‌توانند به تضعیف نظام اخلاقی و تشویق به گناه منجر شوند.

۳. کلی بودن رحمت الهی و عدم اثبات جزئی

آیه «فَإِنَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» به‌صورت کلی بر بخشندگی و رحمت الهی دلالت دارد و هیچ وعده‌ای برای بخشش فرد خاص ارائه نمی‌دهد. در منطق، حکم کلی، اثبات‌کننده مصداق جزئی نیست. این آیه، به بخشندگی کلی خداوند اشاره دارد، اما تضمین نمی‌کند که هر فرد گناهکار قطعاً بخشیده شود. این کلیت، چونان آسمانی است که همه را در بر می‌گیرد، اما باران رحمت آن به مقتضای حکمت الهی فرومی‌ریزد.

این رویکرد، با آیاتی مانند آیه ۳ سوره نصر همخوانی دارد:

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا

(: «پس به ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از او آمرزش بخواه، كه او توبه‌پذير است.»)

این آیه، حتی به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله امر به استغفار می‌کند بدون وعده قطعی بخشش، که نشان‌دهنده حفظ اختیار الهی در بخشش است.

درنگ: رحمت الهی، چونان دریایی بی‌کران است که همه را در بر می‌گیرد، اما مقتضای حکمت الهی تعیین می‌کند که این رحمت بر چه کسی فرو ریزد.

جمع‌بندی بخش سوم

رحمت الهی، چونان چشمه‌ای است که با شروط جهالت، توبه و اصلاح جاری می‌شود و از هرج‌ومرج به دور است. نقد تفاسیر نادرست و تأکید بر کلی بودن رحمت الهی، نشان‌دهنده نظم و عدالت در نظام اخلاقی الهی است. این اصول، راه را برای فهم عمیق‌تر رحمت الهی و پرهیز از تجرّی هموار می‌سازد.

بخش چهارم: نقد فرهنگ طلبکاری و اصلاح جامعه ایمانی

۱. عدم بدهکاری خداوند به بندگان

خداوند، چونان خالقی بی‌نیاز، به هیچ بنده‌ای، حتی انبیاء، بدهکار نیست. این اصل، چونان صخره‌ای استوار، پایه نظام ایمانی را تشکیل می‌دهد. حتی انبیاء نیز طلبکار خداوند نیستند، زیرا هر عمل نیکی از سوی بندگان، به لطف و عنایت الهی است. این مفهوم، با دعاها و مناجات‌های اولیاء خدا همخوانی دارد که در آنها، بندگان خود را در برابر خداوند عاجز و محتاج می‌دانند.

از منظر عرفان اسلامی، این اصل به مقام «عجز» در برابر خداوند اشاره دارد. اولیاء خدا، با درک این عجز، خود را از هرگونه طلبکاری در برابر خداوند مبرا می‌دانند. این رویکرد، به نقد فرهنگ‌هایی اشاره دارد که رحمت الهی را به‌صورت یک حق بدیهی برای گناهکاران تلقی می‌کنند.

۲. نقد فرهنگ طلبکاری از خداوند

فرهنگی که گناه را با ادعای بخشش الهی توجیه می‌کند، چونان آفتی است که ریشه‌های سلامت معنوی جامعه را می‌خشکاند. ادعاهایی مانند «امام حسین علیه‌السلام گناهان را می‌بخشد» یا «یک اشک، همه گناهان را پاک می‌کند»، به تضعیف فرهنگ سلامت و سلام منجر می‌شوند. این فرهنگ، به تجرّی و بی‌اعتنایی به اصول اخلاقی و دینی می‌انجامد و با منطق قرآنی ناسازگار است.

از منظر جامعه‌شناسی دینی، این فرهنگ می‌تواند به کاهش مسئولیت‌پذیری اخلاقی و تضعیف نظام ارزشی جامعه منجر شود. قرآن کریم با تأکید بر شروط رحمت، به اصلاح این فرهنگ دعوت می‌کند و نشان می‌دهد که سلامت معنوی، تنها در سایه ایمان، توبه و اصلاح محقق می‌شود.

درنگ: فرهنگ طلبکاری از خداوند، چونان بادی مسموم است که گلستان ایمان را پژمرده می‌سازد و سلامت معنوی جامعه را به خطر می‌اندازد.

۳. اصلاح جامعه ایمانی

برای اصلاح جامعه ایمانی، باید به اصول قرآنی بازگشت. سلام به‌عنوان نماد سلامت معنوی، باید در بستر ایمان و تواضع جاری شود. جامعه‌ای که در آن افراد بزرگ‌تر و قوی‌تر پیش‌قدم در سلام می‌شوند، چونان باغی است که در آن گل‌های تواضع و همبستگی شکوفا شده‌اند. نقد قوانین اجتماعی ساختگی و تأکید بر شروط رحمت الهی، راه را برای بازسازی جامعه‌ای سالم و معنوی هموار می‌سازد.

این اصلاح، نیازمند بازنگری در فرهنگ‌های اجتماعی و دینی است که به تجرّی و بی‌ضابطگی منجر می‌شوند. از منظر فلسفه اجتماعی، این رویکرد به بازسازی ساختارهای قدرت و احترام در جوامع دعوت می‌کند و جامعه‌ای را ترسیم می‌کند که در آن، ایمان، تواضع و عدالت، پایه‌های سلامت معنوی و اجتماعی هستند.

جمع‌بندی بخش چهارم

نقد فرهنگ طلبکاری و تأکید بر عدم بدهکاری خداوند به بندگان، چونان مشعلی است که مسیر اصلاح جامعه ایمانی را روشن می‌سازد. بازگشت به اصول قرآنی و ترویج تواضع و سلامت معنوی، راه را برای تحقق جامعه‌ای سالم و عادلانه هموار می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تبیین مفهوم «السلام» و رحمت الهی در نظام ایمانی، نشان داد که این صفت الهی، چونان خورشیدی است که در آسمان ایمان می‌درخشد. محوریت ایمان به آیات الهی، امر به ابتداء به سلام، تمایز سلام در دنیا و آخرت، و محدودیت سلام به مؤمنان، از مبانی نظری این مفهوم هستند. نقد فرهنگ‌های اجتماعی، از جمله انتظار سلام و قوانین ساختگی، به همراه تبیین شروط رحمت الهی و نقد تفاسیر نادرست، نشان‌دهنده عمق و حکمت نظام ایمانی است. اصلاح جامعه ایمانی، با بازگشت به اصول قرآنی و ترویج تواضع و عدالت، راه را برای تحقق سلامت معنوی و اجتماعی هموار می‌سازد. این درس‌ها، نه تنها برای فهم عمیق‌تر اسمای حسنی، بلکه برای بازسازی جامعه‌ای سالم و معنوی در دنیای مدرن نیز الهام‌بخش است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، موضوع اصلی سلام در آیه 'فقل سلام عليكم' چیست؟

2. در آیه 'اذا جاءك الذين يؤمنون بايتنا'، چه کسی مأمور به گفتن 'سلام عليكم' شده است؟

3. طبق متن، چه چیزی نشانه بیماری نفسانی در فرد یا جامعه است؟

4. بر اساس آیه 'كتب ربكم على نفسه الرحمة'، شرط اصلی بخشش گناه چیست؟

5. متن درسگفتار چه چیزی را دلیل تشویق به گناه می‌داند؟

6. طبق متن، انتظار سلام از دیگران نشانه سلامت نفسانی است.

7. پیامبر در آیه 'فقل سلام عليكم' مأمور شده که به مؤمنان حتی با ایمان حدوثی سلام کند.

8. متن بیان می‌کند که سلام کردن به کافر یا مشرک در دنیا واجب است.

9. بر اساس متن، توبه بدون اصلاح در گناهانی که افساد اجتماعی دارند کافی نیست.

10. متن تأکید دارد که خدا به هیچ‌کس، حتی انبیاء، وعده قطعی بخشش نداده است.

11. چرا طبق متن، انتظار سلام از دیگران نشانه بیماری نفسانی است؟

12. تفاوت اصلی بین سلام در دنیا و آخرت طبق متن چیست؟

13. چرا پیامبر در آیه 'فقل سلام عليكم' مأمور به سلام کردن به مؤمنان شده است؟

14. منظور از 'كتب ربكم على نفسه الرحمة' در متن چیست؟

15. چرا متن اعتقاد به بخشش گناهان به دلیل محبت به اولیاء را رد می‌کند؟

پاسخنامه

1. ایمان به آیات الهی

2. پیامبر

3. انتظار سلام از دیگران

4. جهالت و توبه و اصلاح

5. اعتقاد به رحمت بی‌قید خدا

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. زیرا انتظار سلام نشان‌دهنده استکبار و کمبود شخصیت در فرد است.

12. در دنیا سلام ظاهری و صوری شامل می‌شود، اما در آخرت فقط سلام واقعی مطرح است.

13. برای تقویت سلامت نفسانی و جلوگیری از استکبار در جامعه اسلامی.

14. رحمت خدا مشروط به جهالت، توبه و اصلاح است، نه بخشش بی‌قید.

15. چون محبت واقعی به اولیاء مانع گناه می‌شود، نه توجیه‌کننده آن.

فوتر بهینه‌شده