متن درس
سلام و سلامت در نظام عقلانیت دینی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه سیصد و پانزدهم)
مقدمه
مفهوم «سلام» بهعنوان یکی از اسمای حسنی الهی، در فرهنگ قرآنی و اسلامی، نهتنها به معنای صلح ظاهری یا فقدان نزاع است، بلکه بعدی عمیق از سلامت معنوی، اجتماعی و وجودی را در بر میگیرد. این مفهوم، در نظام عقلانیت دینی، بهعنوان معیاری برای هدایت تنازعات بشری و تأمین سلامت جامعه معرفی میشود. در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، بهویژه در جلسه سیصد و پانزدهم، که به تحلیل اسم «السلام» اختصاص دارد، این مفهوم با تکیه بر آیات قرآن کریم، تحلیلهای فلسفی، عرفانی و کلامی، بهگونهای عمیق تبیین شده است. ساختار این نوشتار، با هدف روشنسازی ابعاد نظری و کاربردی مفهوم «سلام»، بهگونهای طراحی شده که ضمن وفاداری به محتوای اصلی، پیوندهای معنایی و تحلیلهای تکمیلی را در بر گیرد.
بخش اول: سلام، ظرف ظهور وجود
سلام بهعنوان دومین اسم اُم الهی
«السلام» در نظام اسمای حسنی الهی، پس از «الحی» (حیات)، بهعنوان دومین اسم اُم، جایگاهی بنیادین دارد و ظرف ظهور همه شئون وجودی، از دنیا تا آخرت و فراتر از آن، را در بر میگیرد. این صفت الهی، به معنای سلامت کامل، مبنای تحقق حیات، علم، قدرت و اراده است. سلام، چونان بستری است که همه مراتب هستی، از ناسوت تا عوالم متعالی، در آن جریان مییابد و بدون آن، هیچ کمالی به فعلیت نمیرسد.
سلام، حداقل کمال و مبنای حیات
سلام، بهعنوان حداقل کمال، نقطه آغاز ورود به عالم حیات است. این مفهوم، با اصل قرآنی «وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ [مطلب حذف شد] : «و به هر کس به تمامی آنچه کردهاند جزا داده شد») پیوند دارد و نشاندهنده آن است که سلامت، مبنای تحقق عمل و سعادت است. مراتب بالاتر سلام، مانند طیب (پاکی) و روح و ریحان (شکوفههای سلامت)، از آن منشعب میشوند و در بهشت، بهعنوان پاداش عمل صالح، تجلی مییابند. سلام، چونان دروازهای است که انسان را به سوی کمالات متعالی هدایت میکند.
جمعبندی بخش اول
«السلام» بهعنوان ظرف ظهور وجود، پس از حیات، پایهای برای تحقق علم، قدرت و اراده است. این صفت الهی، با دربرگرفتن همه مراتب هستی، از ناسوت تا عوالم متعالی، مبنای سلامت وجودی و سعادت انسانی است. سلام، بهعنوان حداقل کمال، نقطه آغاز حیات و حرکت به سوی کمالات بالاتر، مانند طیب و روح و ریحان، است که در ظرف آخرت به کمال میرسد.
بخش دوم: مراتب سلام در قرآن کریم
سلام مستنکر: سلامت صوری و ناشناخته
در قرآن کریم، سلام به سه مرتبه تقسیم میشود: سلام مستنکر، سلام معرفه و فوق سلام. سلام مستنکر، که در آیه ۲۵ سوره ذاریات آمده است: «إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا [مطلب حذف شد] : «هنگامی که بر او وارد شدند و گفتند: سلام، گفت: سلام»)، نشانه سلامت صوری و ناشناخته است. در این آیه، ملائکه به حضرت ابراهیم (ع) سلام میکنند، اما به دلیل عدم معرفت ابراهیم به ماهیت آنها، سلام نکره و صوری است. این مرتبه، چونان نسیمی است که در آغاز دیدار، بدون شناخت عمیق، وزیدن میگیرد.
سلام معرفه: سلامت شناختهشده بهشتیان
سلام معرفه، که در آیه ۷۳ سوره زمر آمده است: «وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ [مطلب حذف شد] : «و کسانی که از پروردگارشان پروا داشتند، گروهگروه به سوی بهشت برده شوند، تا چون بدانجا رسند و درهای آن گشوده گردد، نگهبانانش به آنها گویند: سلام بر شما، خوش آمدید، پس جاودانه در آن درآیید»)، نشانه سلامت شناختهشدهای است که برای اصحاب یمین و اهل نعیم به کار میرود. این سلام، با طیب (پاکی) و خلود (جاودانگی) همراه است و نشاندهنده سلامت کامل وجودی است.
فوق سلام: روح و ریحان مقربین
مرتبه فوق سلام، که در آیه ۸۹ سوره واقعه ذکر شده است: «فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ فَرُوحٌ [مطلب حذف شد] : «اما اگر از مقربین باشد، پس روح و ریحان و باغی پرنعمت است»)، شکوفه سلام و تجلی کامل سلامت در نزدیکی به حق است. این مرتبه، برای مقربین است که فراتر از سلامت معرفه، به روح و ریحان و جنة نعیم دست مییابند. فوق سلام، چونان شکوفهای است که در باغ الهی میروید و عطر آن، وجود مقربین را آکنده میسازد.
جمعبندی بخش دوم
مراتب سلام در قرآن کریم، از سلام مستنکر (صوری و ناشناخته) تا سلام معرفه (شناختهشده برای اصحاب یمین) و فوق سلام (روح و ریحان مقربین)، طیفی از سلامت وجودی را نشان میدهند. این مراتب، از تعاملات صوری در دنیا تا کمال متعالی در آخرت را در بر میگیرند و بر اهمیت سلامت بهعنوان مبنای سعادت تأکید دارند.
بخش سوم: تفاوت سلام در بهشت و جهنم
فقدان سلام در اهل جهنم
در آیه ۷۱ سوره زمر آمده است: «وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ [مطلب حذف شد] : «و کسانی که کافر شدند، گروهگروه به سوی جهنم رانده شوند، تا چون بدانجا رسند، درهای آن گشوده گردد و نگهبانانش به آنها گویند: آیا از میان شما فرستادگانی نیامدند که آیات پروردگارتان را بر شما بخوانند و شما را از دیدار این روز هشدار دهند؟»). در این آیه، ملائکه نگهبان جهنم (خزنة الجهیم) بدون سلام و با تندی با کافران سخن میگویند. فقدان سلام، نشانه نبود سلامت در اهل جهنم است و با اصل «حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ» (زمر: ۷۱) همخوانی دارد. این فقدان، چونان تاریکی است که ظلمات جهنم را فرا گرفته و هیچ نوری از سلامت در آن یافت نمیشود.
سلام و طیب در اهل بهشت
در مقابل، در آیه ۷۳ سوره زمر، ملائکه نگهبان بهشت (خزنة النعیم) با سلام و طیب از بهشتیان استقبال میکنند: «وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ [مطلب حذف شد] : «و کسانی که از پروردگارشان پروا داشتند، گروهگروه به سوی بهشت برده شوند، تا چون بدانجا رسند و درهای آن گشوده گردد، نگهبانانش به آنها گویند: سلام بر شما، خوش آمدید، پس جاودانه در آن درآیید»). سلام، نشانه سلامت و طیب، نشانه پاکی و گوارایی است که با خلود تکمیل میشود. این تفاوت، به تمایز ملائکه جلالی (جهیم) و جمالی (نعیم) بازمیگردد. سلام و طیب، چونان نسیمی است که در باغ بهشت میوزد و بهشتیان را به آرامش ابدی دعوت میکند.
جمعبندی بخش سوم
تفاوت برخورد ملائکه با اهل جهنم و اهل بهشت، به تفاوت در مراتب وجودی و عملکرد افراد در دنیا بازمیگردد. فقدان سلام در جهنم، نشانه نبود سلامت و گمراهی است، در حالی که سلام و طیب در بهشت، پاداش عمل صالح و سلامت وجودی است. این تمایز، بر اهمیت سلامت بهعنوان مبنای سعادت تأکید دارد.
بخش چهارم: خلود و طیب، مراتب تکاملیافته سلام
طیب و خلود در بهشت
طیب و خلود، مراتب تکاملیافته سلام هستند که در بهشت تجلی مییابند. در آیه ۷۳ سوره زمر، «طِبْتُمْ» (گوارایتان باد) به عمل صالح وابسته است و با «فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ» (جاودانه در آن درآیید) تکمیل میشود. خلود، شرط تحقق طیب است، زیرا طیبات دنیوی به دلیل محدودیت و هجران، ناقص هستند. طیب، چونان گلی است که در باغ خلود شکوفا میشود و عطر آن، بهشتیان را به آرامش ابدی دعوت میکند.
وراثت بهشت و اختیار بهشتیان
در آیه ۷۴ سوره زمر آمده است: «وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ [مطلب حذف شد] : «و گفتند: سپاس خدایی را که وعدهاش را بر ما راست گردانید و ما را وارث زمین [بهشت] کرد که هر جا بخواهیم در بهشت جای گیریم. چه نیکوست پاداش عملکنندگان»). «أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ» به معنای وراثت بهشت است و «نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ» نشاندهنده اختیار بهشتیان در انتخاب جایگاهشان است. این اختیار، نتیجه سلامت وجودی است، زیرا بهشتیان به دلیل تمرین سلامت در دنیا، به حق خود قانعاند و به دیگران تجاوز نمیکنند. این ویژگی، چونان هماهنگی در موسیقی بهشتی است که هر نغمهای در جای خود مینشیند و هارمونی را حفظ میکند.
جمعبندی بخش چهارم
طیب و خلود، بهعنوان مراتب تکاملیافته سلام، در بهشت به کمال میرسند و با وراثت بهشت و اختیار بهشتیان، سلامت وجودی را به نمایش میگذارند. این مراتب، بر اهمیت عمل صالح و سلامت در دنیا بهعنوان مقدمه سعادت اخروی تأکید دارند.
بخش پنجم: قلب سلیم و ورود به بهشت
قلب سلیم، شرط خلود
در آیه ۳۴ سوره قاف آمده است: «ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ [مطلب حذف شد] : «با سلامت در آن درآیید، آن روز جاودانگی است»). قلب سلیم، که در آیه ۳۳ سوره قاف با عبارت «مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ [مطلب حذف شد] : «کسی که از پروردگارش در نهان پروا کرد و با قلبی سالم آمد») ذکر شده، شرط ورود به بهشت و تحقق خلود است. قلب سلیم، هسته وجود انسان است که از هرگونه نقص، کجی و فساد مبراست و با توبه و انابت (قلب منیب) همراه است. این قلب، چونان آیینهای است که نور الهی را بیهیچ غباری بازمیتاباند.
سلام اطلاقی در ظرف خلود
سلام اطلاقی، تنها در ظرف خلود محقق میشود، زیرا در غیر خلود، سلامت نسبی است و با هجران همراه میگردد. در آیه ۳۴ سوره قاف، «ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ» به معنای ورود به بهشت با سلامت کامل است که با «ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ» تکمیل میشود. این سلامت، چونان جویباری است که در بهشت جاری است و به اقیانوس خلود میپیوندد.
جمعبندی بخش پنجم
قلب سلیم، بهعنوان مبنای سلامت وجودی، شرط ورود به بهشت و تحقق خلود است. سلام اطلاقی، که در ظرف خلود محقق میشود، سلامت نسبی دنیا را به کمال ابدی تبدیل میکند و بر اهمیت تقوای باطنی و سلامت در ایمان تأکید دارد.
بخش ششم: سلامت فطری و نقص اکتسابی
سلامت ذاتی خلقت
بر اساس روایت امام صادق (ع) در توحید مفضل، خلقت الهی ذاتاً سالم است و نقصها نتیجه اعمال اکتسابی انسانها («بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيهِمْ»، شوری: ۳۰) است. این اعمال، شامل کارهای خود فرد و پیشینیان (پدر، مادر، اجداد) میشود. حیات فطری، سلامت را در خود دارد و تا زمانی که به مرحله اراده و اکتساب نرسد، بهطور طبیعی سالم است. سلامت فطری، چونان نهالی است که در خاک خلقت ریشه دارد و جز با دخالت نادرست انسان، پژمرده نمیشود.
نقصهای اکتسابی و نقش اراده
نقصهای اکتسابی، زمانی بروز میکنند که انسان با اراده خود، بدون علم و سلامت، عمل کند. علم، قدرت و اراده، بدون سلامت، به فساد و گمراهی منجر میشوند. این امر، با اصل قرآنی «بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيهِمْ» همخوانی دارد و نشاندهنده آن است که نقصها نتیجه دخالت نادرست انسان در نظم احسن الهی است. اراده بدون سلامت، چونان تیغی است که بهجای درمان، زخم میزند.
جمعبندی بخش ششم
سلامت، ذاتی خلقت الهی است و نقصها نتیجه اعمال اکتسابی انسانها هستند. اراده بدون علم و سلامت، به فساد منجر میشود و بر ضرورت حفظ سلامت فطری در مسیر اکتساب تأکید دارد.
بخش هفتم: قانونمندی سلام و اقسام آن
اقسام سلام و ضرورت شناسایی
سلام دارای اقسام متعددی است، از جمله سلام صوری، مستنکر، معرفه، یمینی، مقربین، جزایی و شفاعی. هر نوع سلام، کاربرد و جایگاه خاص خود را دارد و استفاده نادرست از آنها به زندگی ناسالم منجر میشود. فقدان یک کتاب لغت جامع در باب سلام، که اقسام آن را کدبندی و قانونمند کند، یکی از موانع تحقق سلامت در جوامع اسلامی است. تدوین چنین کتابی، با عنوان «کتاب السلام و اقسامه»، برای شناسایی و کاربرد صحیح سلام ضروری است. قانونمندی سلام، چونان نقشهای است که مسیر سلامت جامعه را روشن میسازد.
سلام در تعاملات اجتماعی
در آیه ۸۶ سوره زخرف آمده است: «وَقِيلَ يَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا يُؤْمِنُونَ * فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ [مطلب حذف شد] : «و گفته شد: ای پروردگار، اینان قومیاند که ایمان نمیآورند. پس از آنها درگذر و بگو: سلام، که بهزودی خواهند دانست»). این آیه، به سلام صوری در برابر قوم کافر اشاره دارد که به معنای دوری از درگیری و حفظ سلامت اجتماعی است. این سلام، چونان سپری است که مؤمن را از اضطراب و درگیری با کافران حفظ میکند.
جمعبندی بخش هفتم
قانونمندی اقسام سلام، از صوری تا مقربین، شرط تحقق زندگی سالم در جامعه است. سلام صوری در تعاملات اجتماعی، به حفظ سلامت و دوری از درگیری کمک میکند و تدوین کتابی جامع در این زمینه، ضرورتی برای اصلاح فرهنگ دینی است.
بخش هشتم: اسماء اُم و جایگاه سلام
اسماء اُم الهی
اسماء اُم الهی شامل حیات، سلام، علم، قدرت و اراده است و سایر اسماء، مانند سمع، بصر و کلام، فرع این پنج اسم هستند. برخلاف دیدگاه برخی فلاسفه و عرفا که سمع، بصر و کلام را جزو اسماء اُم میدانند، این پنج اسم بهعنوان مفاتیح الغیب، کلیدهای فهم و سلوک الهی هستند. سلام، بهعنوان دومین اسم اُم، پیشنیاز علم، قدرت و اراده است و بدون آن، علم به گمراهی، قدرت به ظلم، و اراده به فساد منجر میشود. این اسماء، چونان ستونهای بنای هستیاند که بدون آنها، هیچ کمالی استوار نمیماند.
نقد دیدگاههای نادرست
دیدگاههایی که سمع، بصر و کلام را جزو اسماء اُم میدانند، به دلیل عدم توجه به جایگاه سلام، به خطا رفتهاند. این اسماء، ظهورات اراده و قدرت هستند و نمیتوانند در جایگاه اسماء اُم قرار گیرند. سلام، بهعنوان پایهای برای علم، قدرت و اراده، نقش محوری در تحقق کمال انسانی و اجتماعی دارد. این نقد، چونان مشعلی است که تاریکیهای فکری را میزداید و مسیر معرفت را روشن میسازد.
جمعبندی بخش هشتم
اسماء اُم الهی، شامل حیات، سلام، علم، قدرت و اراده، پایههای فهم و سلوک الهی هستند. سلام، بهعنوان دومین اسم اُم، پیشنیاز تحقق سایر کمالات است و نقد دیدگاههای نادرست، بر ضرورت بازشناسی این جایگاه تأکید دارد.
بخش نهم: ضرورت نهادینهسازی سلامت در جامعه
سلامت در ساختارهای اجتماعی
سلامت، بهعنوان یک اصل بنیادین، باید در همه شئون اجتماعی، از قانون اساسی تا آموزش و پرورش، تربیت بدنی، ورزش و محیط کار، نهادینه شود. این نهادینهسازی، به تحقق حیات، علم، قدرت و اراده سالم در جامعه منجر میشود. قانون اساسی کنونی، به دلیل ضعف در مبانی سلامت، نمیتواند ولایت و عدالت را بهدرستی محقق کند. بازنگری آن با تأکید بر سلامت، ضروری است. سلامت، چونان خونی است که در رگهای جامعه جریان مییابد و حیات آن را تضمین میکند.
نقد فرهنگ کنونی و حرمان مسلمین
غفلت از بحث سلام در متون و فرهنگ اسلامی، به حرمان، سستی و انحطاط جوامع اسلامی منجر شده است. این غفلت، نتیجه اهمال علما و بزرگان در تبیین سلامت بهعنوان یک اصل قرآنی است. نتیجه این انحراف، جوامعی است که بهجای تحقق «دارالسلام»، به هرجومرج و فساد گرفتار شدهاند. این حرمان، چونان سایهای است که نور سلامت را از جوامع اسلامی ربوده و آنها را به تاریکی سستی کشانده است.
جمعبندی بخش نهم
نهادینهسازی سلامت در ساختارهای اجتماعی، از قانون اساسی تا آموزش و ورزش، شرط تحقق جامعه سالم و پویا است. غفلت از سلام، به انحطاط جوامع اسلامی منجر شده و بازسازی فرهنگ دینی با محوریت سلامت، ضرورتی برای رهایی از این حرمان است.
جمعبندی
مفهوم «السلام» در قرآن کریم، بهعنوان یکی از اسمای حسنی الهی، پس از «الحی»، ظرف ظهور همه شئون وجودی، از دنیا تا آخرت، است. این صفت، با مراتب مختلف خود، از سلام مستنکر تا معرفه و فوق سلام، طیفی از سلامت وجودی را نشان میدهد. آیاتی مانند «سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ» (زمر: ۷۳)، «ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ» (قاف: ۳۴)، و «فَرُوحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّةُ نَعِيمٍ» (واقعه: ۸۹) مراتب سلام را به نمایش میگذارند. سلام، بهعنوان دومین اسم اُم، پیشنیاز علم، قدرت و اراده است و بدون آن، دیانت و جامعه به نقص و فساد مبتلا میشود. سلامت فطری خلقت، با نقصهای اکتسابی تهدید میشود و قانونمندی اقسام سلام، شرط تحقق زندگی سالم است. غفلت از این اصل در فرهنگ اسلامی، به حرمان و انحطاط منجر شده و نهادینهسازی سلامت در ساختارهای اجتماعی، راهکار رهایی از این وضعیت است. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم، روایات و تحلیلهای فلسفی و عرفانی، راهکارهایی برای اصلاح فرهنگ دینی و تحقق آرمانهای قرآنی ارائه میدهد.