در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 316

متن درس

 

کتاب اسما و صفات الهی: تأملی در اسم السلام

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۱۶)

مقدمه: سلامت، جوهره دیانت و سعادت

اسم «السلام» در نظام اسما و صفات الهی، چون نگینی درخشان بر تارک خلقت می‌درخشد و جوهره‌ای است که سلامت، کمال و سعادت را در همه شئون وجودی، از دنیا تا آخرت، متجلی می‌سازد. این اسم، که در قرآن کریم به‌عنوان یکی از اسماء ذاتی و اُم الهی معرفی شده، نه‌تنها صفتی الهی، بلکه بنیادی برای تحقق دیانت و سعادت انسانی است. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و تحلیل‌های تفصیلی، به تبیین جایگاه محوری «السلام» در قرآن کریم و نقد غفلت تاریخی از این مفهوم در جوامع اسلامی پرداخته‌ایم.

بخش اول: سلامت، پیش‌نیاز سعادت دنیوی و اخروی

مفهوم سلامت در نظام الهی

سلامت، به‌مثابه بنیانی استوار، زیربنای سعادت در دو ساحت دنیا و آخرت را تشکیل می‌دهد. قرآن کریم، با صراحت و حکمت، این اصل را در آیه ۱۷ سوره اسراء چنین ترسیم می‌کند: «مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا» ( [مطلب حذف شد] : «هر كس در اين [جهان] كور باشد، در آخرت نيز كور و گمراه‌تر است»). این آیه، با بیانی حکیمانه، فقدان سلامت در ابعاد جسمی، روحی، اخلاقی، علمی و عملی را مانعی برای نیل به سعادت اخروی معرفی می‌کند. سلامت، چون چشمه‌ای زلال، سرچشمه همه کمالات وجودی است و بدون آن، انسان در تاریکی جهل و ناتوانی گرفتار می‌ماند.

در این راستا، تأکید بر سلامت به‌عنوان شرط لازم سعادت، نه‌تنها یک اصل قرآنی، بلکه ضرورتی فلسفی و عرفانی است. جامعه‌ای که از سلامت محروم باشد، چون کشتی‌ای بی‌لنگر در امواج آشوب و ناسالمی گرفتار خواهد شد. این ناسالمی، که در فقر، فلاکت، جهل و ضعف متجلی می‌شود، نتیجه غفلت از اسم «السلام» و مشتقات آن، از جمله اسلام و تسلیم، است.

درنگ: سلامت، بنیان سعادت است. بدون سلامت دنیوی، سعادت اخروی محقق نمی‌شود، و فقدان آن، انسان و جامعه را به گمراهی و حرمان می‌کشاند.

غفلت تاریخی از اسماء سلامیه

یکی از بزرگ‌ترین کاستی‌های تاریخی در فرهنگ اسلامی، غفلت علما و بزرگان از تبیین اسماء سلامیه (سلام، سلامت، اسلام، تسلیم) بوده است. در متون عرفانی، کلامی، فلسفی و تفسیری بیش از هزار سال گذشته، این اسماء به‌ندرت مورد توجه قرار گرفته‌اند. این اهمال، به حاشیه رفتن اصل قرآنی سلامت و جایگزینی آن با تعارفات صوری و لقلقه‌های زبانی منجر شده است. نتیجه این غفلت، آشفتگی در جوامع اسلامی، فقر، ناتوانی و انحطاط است که چون سایه‌ای سنگین بر امت اسلامی افتاده است.

از منظر جامعه‌شناسی دینی، این غفلت به تضعیف هویت دینی و افزایش آسیب‌های اجتماعی مانند فقر و فساد انجامیده است. جوامع اسلامی، به‌جای تحقق «دارالسلام»، به پراکندگی و هرج‌ومرج گرفتار شده‌اند. این انحطاط، ریشه در بی‌توجهی به سلامت به‌عنوان جوهره دیانت دارد.

جمع‌بندی بخش اول

سلامت، به‌عنوان پیش‌نیاز سعادت، در نظام قرآنی جایگاهی محوری دارد. آیه ۱۷ سوره اسراء، با تأکید بر پیوند سلامت دنیوی و سعادت اخروی، نشان می‌دهد که بدون سلامت، انسان و جامعه از کمال و سعادت محروم می‌مانند. غفلت تاریخی از اسماء سلامیه، به انحطاط جوامع اسلامی منجر شده و ضرورت بازشناسی این اصل را بیش از پیش آشکار می‌سازد. احیای مفهوم سلامت، نیازمند تبیین علمی و عملی آن در همه شئون زندگی است.

بخش دوم: فقدان اجبار در اسماء سلامیه

اسلام، دین ترسیمی و نه دستوری

یکی از ویژگی‌های برجسته اسماء سلامیه، فقدان هرگونه اجبار، زور یا استبداد است. قرآن کریم در آیه ۹۹ سوره یونس می‌فرماید: «إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا» ( [مطلب حذف شد] : «ما او را به راه هدايت كرديم، يا سپاسگزار است يا ناسپاس»). این آیه، با بیانی روشن، اسلام را دینی ترسیمی معرفی می‌کند که راه را نشان می‌دهد و انسان را در انتخاب آزاد می‌گذارد. این آزادی، با اصل سلامت پیوند دارد، زیرا سلامت در ظرف اختیار و اراده محقق می‌شود.

«سلام» از ریشه «سلم» به معنای صلح و سلامت است، و «اسلام» و «تسلیم» نیز به معنای تسلیم اختیاری در برابر حق‌اند. این ویژگی، نشان‌دهنده نظام حکمت و عدالت الهی است که در آن، هیچ اثری از جبر یا تحمیل نیست. این اصل، چون ستاره‌ای در آسمان دیانت، راه را برای تحقق سلامت و کمال روشن می‌سازد.

درنگ: اسلام، دینی ترسیمی است که با ارائه راه و چاه، انسان را در انتخاب آزاد می‌گذارد. در اسماء سلامیه، هیچ اجبار یا زوری وجود ندارد، و سلامت در ظرف اختیار و اراده متجلی می‌شود.

پیوند اختیار و سلامت

اختیار، چون کلیدی زرین، دروازه سلامت را می‌گشاید. در نظام قرآنی، عمل صالح و ایمان، که هر دو از سر اختیار و اراده‌اند، مقدمه ورود به بهشت معرفی شده‌اند. این پیوند، در آیات متعدد، از جمله آیه ۶۲ سوره مریم، به‌وضوح دیده می‌شود: «لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا» ( [مطلب حذف شد] : «در آنجا سخن بيهوده نشنوند، جز سلام»). این آیه، سلامت را جوهره بهشت و نتیجه ایمان و عمل صالح معرفی می‌کند، که هر دو در ظرف اختیار شکل می‌گیرند.

از منظر فلسفه اخلاق، فقدان اجبار در اسماء سلامیه، به تأکید بر اراده انسانی اشاره دارد. این اصل، با مفهوم «سلام» به‌عنوان ظرف سلامت و صلح هم‌خوانی دارد و نشان‌دهنده نظامی است که در آن، انسان با اختیار خود به کمال می‌رسد.

جمع‌بندی بخش دوم

اسماء سلامیه، با تأکید بر فقدان اجبار و زور، اسلام را دینی ترسیمی معرفی می‌کنند که راه را نشان می‌دهد و انسان را در انتخاب آزاد می‌گذارد. این آزادی، با سلامت پیوند دارد و در ظرف اختیار و اراده متجلی می‌شود. آیه ۹۹ سوره یونس و آیه ۶۲ سوره مریم، این پیوند را به‌وضوح نشان می‌دهند و بر ضرورت تحقق سلامت از طریق اختیار تأکید دارند.

بخش سوم: سلام، جوهره بهشت و کمال وجودی

سلام و نبود لغو در بهشت

قرآن کریم، در آیه ۶۲ سوره مریم، با بیانی شگرف، سلام را جوهره بهشت معرفی می‌کند: «لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا» ( [مطلب حذف شد] : «در آنجا سخن بيهوده نشنوند، جز سلام»). در این آیه، سلام نه‌تنها جایگزین لغو (سخن بیهوده)، بلکه نشانه‌ای از سلامت کامل و نبود هرگونه نقص، جهل، ضعف یا زور است. استثنای «إِلَّا سَلَامًا»، نفی مطلق لغو را نشان می‌دهد و سلام را به‌عنوان تجلی کمال وجودی در بهشت معرفی می‌کند.

این سلام، در ظرف ایمان و عمل صالح شکل می‌گیرد و با رزق طیب و طاهر («لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَأَصِيلًا») و تقوا («مَنْ كَانَ تَقِيًّا») پیوند دارد. بهشت، چون باغی پرشکوه، تنها در سایه سلامت شکوفا می‌شود، و هرگونه نقص و ناسالمی در آن راه ندارد.

درنگ: سلام، جوهره بهشت است که جایگزین لغو و هرگونه نقص می‌شود. این سلامت کامل، نتیجه ایمان و عمل صالح در ظرف اختیار است.

رزق طیب و پیوند آن با سلامت

رزق طیب و طاهر، چون جویباری زلال، تنها در ظرف سلامت جاری می‌شود. آیه ۶۲ سوره مریم، با اشاره به «لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَأَصِيلًا»، نشان می‌دهد که در جامعه‌ای که سلامت وجود ندارد، رزق طیب محقق نمی‌شود و فقر، فلاکت و نادانی پدید می‌آید. فقر در جوامع اسلامی، نتیجه ناسالم بودن ساختارهای اجتماعی، علمی و عملی است، و سلامت، به‌عنوان اهرم زندگی، همه شئون وجودی را تأمین می‌کند.

از منظر اقتصاد دینی، رزق طیب به معنای تأمین پایدار و پاکیزه است که تنها در سایه سلامت امکان‌پذیر می‌شود. جامعه‌ای که از سلامت محروم باشد، چون زمینی بایر، از برکت رزق طیب بی‌بهره خواهد ماند.

جمع‌بندی بخش سوم

سلام، به‌عنوان جوهره بهشت، جایگزین لغو و هرگونه نقص می‌شود و با ایمان، عمل صالح، رزق طیب و تقوا پیوند دارد. آیات ۶۲ و ۶۳ سوره مریم، این اصل را به‌وضوح نشان می‌دهند و بر ضرورت تحقق سلامت در دنیا برای نیل به کمال اخروی تأکید دارند. فقر و فلاکت در جوامع، نتیجه ناسالمی است، و سلامت، کلید گشایش رزق طیب و سعادت است.

بخش چهارم: سلام و رهایی از خوف و استبداد

سلام در داستان ابراهیم (سوره هود)

آیه ۶۹ سوره هود، با داستان حضرت ابراهیم، مهندسی دقیق قرآن کریم را در تبیین سلام نشان می‌دهد: «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ» ( [مطلب حذف شد] : «و فرستادگان ما براى ابراهيم مژده آوردند، گفتند: سلام. گفت: سلام»). ملائکه با سلام وارد می‌شوند و ابراهیم با سلام پاسخ می‌دهد، و این تبادل، فضایی از سلامت و اعتماد ایجاد می‌کند که رزق (گوساله بریان) در آن متجلی می‌شود.

اما هنگامی که ملائکه از غذا امتناع می‌کنند، ظرف سلام بسته شده و خوف پدید می‌آید: «فَلَمَّا رَأَى أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً». این گذار، با حرف «فَ» نشان داده شده و مرز سلامت و خوف را مشخص می‌کند. این آیه، نشان‌دهنده قانون‌مندی سلامت در روابط انسانی است که با خروج از آن، ناامنی و خوف پدید می‌آید.

درنگ: در ظرف سلام، خوف و نقص وجود ندارد، و خروج از آن به ناامنی و خطر منجر می‌شود. این اصل، مهندسی دقیق قرآن کریم را در تبیین سلامت نشان می‌دهد.

سلام و رهایی از زور و استبداد (سوره انبیاء)

آیه ۶۹ سوره انبیاء، با داستان ابراهیم، سلام را در برابر زور و استبداد قوم قرار می‌دهد: «قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ» ( [مطلب حذف شد] : «گفتيم: اى آتش، بر ابراهيم سرد و سلامت باش»). در این آیه، ابراهیم در برابر کفر، زور و استبداد قوم قرار دارد، اما خداوند او را در ظرف سلامت قرار می‌دهد. سلام، در اینجا به معنای رهایی از نقص، خوف و زور است و تقابل سلامت و ناسالمی را نشان می‌دهد.

از منظر کلام اسلامی، این آیه به تقابل سلامت و ناسالمی در نظام الهی اشاره دارد. سلام، به‌عنوان صفت الهی، انسان را از زور و استبداد رها می‌کند و به کمال می‌رساند.

جمع‌بندی بخش چهارم

آیات ۶۹ سوره هود و ۶۹ سوره انبیاء، با داستان ابراهیم، نشان‌دهنده نقش محوری سلام در رهایی از خوف، زور و استبداد هستند. این آیات، مهندسی دقیق قرآن کریم را در تبیین سلامت نشان می‌دهند و بر ضرورت تحقق آن در روابط انسانی و اجتماعی تأکید دارند.

بخش پنجم: سلام، اسم ذاتی و اُم الهی

جایگاه سلام در نظام اسما و صفات

سلام، به‌عنوان یکی از اسماء ذاتی و اُم الهی، پس از «الحی» قرار دارد و پیش‌نیاز علم، قدرت و اراده است. برخلاف برخی دیدگاه‌ها که آن را جزو اسماء فعلی یا فرعی می‌دانند، سلام از اسماء ذاتی است که جایگاه محوری آن در نظام خلقت و دیانت را نشان می‌دهد. این اسم، چون خورشیدی درخشان، همه شئون هستی را روشن می‌سازد و بدون آن، هیچ کمال وجودی یا اجتماعی محقق نمی‌شود.

از منظر فلسفه الهی، سلام به‌عنوان صفت ذاتی، پایه همه شئون هستی است و با مفهوم «مفاتیح الغیب» پیوند دارد. این اصل، نقش محوری سلامت را در سلوک و معرفت نشان می‌دهد.

درنگ: سلام، از اسماء ذاتی و اُم الهی است که پیش‌نیاز علم، قدرت و اراده بوده و پایه همه شئون هستی را تشکیل می‌دهد.

ضرورت احیای بحث سلام

احیای بحث سلام و سلامت، به‌عنوان یک اصل قرآنی، برای رفع مشکلات جوامع اسلامی و تحقق سعادت دنیوی و اخروی ضروری است. غفلت از اسماء سلامیه، به ناتوانی، فقر و فلاکت در جوامع اسلامی منجر شده و مسئولیت علما و بزرگان را در تبیین این اصل سنگین‌تر می‌کند.

احیای سلام، نیازمند استخراج علمی اصول سلامت از قرآن کریم، تدوین متون جامع و ترویج فرهنگ سلامت در روابط اجتماعی و ساختارهای حکومتی است. این پروژه، چون نهالی نوپا، می‌تواند به بازسازی هویت دینی و کاهش تنش‌ها در جوامع اسلامی منجر شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

سلام، به‌عنوان یکی از اسماء ذاتی و اُم الهی، نقش محوری در نظام خلقت و دیانت دارد. غفلت از این اصل، به انحطاط جوامع اسلامی منجر شده و احیای آن، از طریق تبیین علمی و عملی، ضرورتی انکارناپذیر است.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

اسم «السلام»، چون گوهری گران‌بها در نظام اسما و صفات الهی، جوهره سلامت، کمال و سعادت را در خود نهفته دارد. آیات قرآنی، از جمله «لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا» (مریم: ۶۲)، «إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا» (واقعه: ۲۶)، «قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ» (هود: ۶۹)، و «قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ» (انبیاء: ۶۹)، نقش محوری سلام را در تحقق سلامت و رهایی از نقص، خوف و زور نشان می‌دهند.

غفلت تاریخی از اسماء سلامیه، به انحطاط جوامع اسلامی، فقر، فلاکت و ناتوانی منجر شده است. این انحراف، نتیجه اهمال علما در تبیین سلامت به‌عنوان یک اصل قرآنی است. برای رهایی از این مشکلات، احیای سلام از طریق استخراج علمی اصول سلامت، تدوین متون جامع و نهادینه‌سازی آن در ساختارهای اجتماعی ضروری است. این تبیین، چون چراغی روشن، راه را برای تحقق آرمان‌های قرآنی در جامعه اسلامی هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، سلامت در چه ظرفی به سعادت منجر می‌شود؟

2. طبق متن، چرا مسلمین دچار مشکلات متعدد شده‌اند؟

3. کدام آیه در متن به عنوان نمونه‌ای از ویژگی‌های بهشت ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، ویژگی اصلی اسلام چیست؟

5. طبق متن، سلام در بهشت چه جایگاهی دارد؟

6. متن بیان می‌کند که بدون سلامت دنیوی، سعادت اخروی ممکن نیست.

7. طبق متن، سلام در اسلام به معنای اجبار و زورگویی است.

8. متن تأکید می‌کند که سلام از اسمای ذاتی الهی است، نه فعلی.

9. بر اساس متن، در بهشت هیچ‌کس نمی‌تواند سلام کند، زیرا لغو محسوب می‌شود.

10. متن بیان می‌کند که مشکلات مسلمین ناشی از عدم توجه به اسمای سلامیه است.

11. چرا طبق متن، سلامت دنیوی پیش‌نیاز سعادت اخروی است؟

12. منظور از 'لا یسمعون فیها لغواً الا سلاماً' در سوره مریم چیست؟

13. چرا طبق متن، جامعه‌ای که سلامت ندارد دچار فقر و نادانی می‌شود؟

14. تفاوت اصلی اسلام با ادیان دیگر در متن چیست؟

15. چرا طبق متن، علما در تبیین اسمای سلامیه کوتاهی کرده‌اند؟

پاسخنامه

1. ظرف ایمان و عمل صالح

2. به دلیل اهمال علما در تبیین اسمای سلامیه

3. لا یسمعون فیها لغواً الا سلاماً

4. ترسیم حقایق و اختیار

5. منتهای کمال و طهارت است

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا سعادت اخروی معلول سلامت دنیوی است و بدون استواری در دنیا، تقوا و سعادت ممکن نیست.

12. در بهشت هیچ لغو و نقصی نیست و تنها سلام، که نشانه کمال و طهارت است، شنیده می‌شود.

13. زیرا سلامت پیش‌نیاز قوت، قدرت و دانش است و بدون آن، جامعه به ناسالمی و کمبود گرفتار می‌شود.

14. اسلام دین ترسیمی است که حقایق را نشان می‌دهد و بر اختیار تأکید دارد، نه اجبار.

15. زیرا در طول هزار سال، کمتر به اهمیت سلام و سلامت در متون دینی توجه کرده‌اند.