متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تأملاتی در مفهوم السلام
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۱۸)
مقدمه
اسم «السلام»، یکی از اسماء الحسنی الهی، در قرآن کریم نمادی از سلامت، کمال و سعادت است که در سلسله مراتب صفات الهی، جایگاهی بنیادین دارد. این صفت، بهعنوان ظرفی برای ظهور شئون وجودی، از دنیا تا آخرت را در بر میگیرد و جوهرهای از وحدت، نور و گشادگی وجودی را در خود نهفته دارد. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره و تحلیلهای تفصیلی، مفهوم «السلام» با نگاهی علمی و آکادمیک بررسی میشود.
بخش اول: مفهوم سلامت در پرتو اسم السلام
اسلام بهمثابه سلامت کامل
اسم «السلام» در قرآن کریم، تجلیگاه سلامت کامل و صلحی است که همه شئون وجودی را از نقص، کژی و فساد مصون میدارد. واژه «اسلام» از ریشه «سلم» به معنای سلامت و صلح، جوهره دین الهی را تشکیل میدهد. این سلامت، در مقابل اضلال، ضیق صدر و حرج قرار دارد و بهعنوان وصفی بنیادین، مقابل همه امراض، مشکلات و نگرانیهای اخلاقی و عملی است.
درنگ: اسلام، بهمثابه دین سلامت، با نور، حقیقت، پاکی و صفا همخوانی دارد و هرگونه انحراف از آن، به نقص و فساد وجودی منجر میشود.
قرآن کریم در آیات متعدد، این مفهوم را برجسته میسازد. بهعنوان نمونه:
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ [مطلب حذف شد] : همانا دین نزد خدا اسلام است.)
و همچنین:
وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ [مطلب حذف شد] : و هر کس جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نشود.)
این آیات، اسلام را بهعنوان دین مقبول الهی معرفی میکنند که از هرگونه نقص و کژی به دور است. از منظر کلام اسلامی، اسلام بهعنوان دین سلامت، نهتنها راه رستگاری را نشان میدهد، بلکه با ایجاد وحدت وجودی، انسان را از تفرقه و کثرت مصون میدارد. این سلامت، همانند چشمهای زلال، وجود مؤمن را از آلودگیهای روحی و اخلاقی پاک میسازد.
تحلیل و تبیین
مفهوم سلامت در اسلام، فراتر از یک صفت ظاهری، به معنای گشادگی وجودی و مصونیت از هرگونه نقص است. این سلامت، در مقابل اضلال (گمراهی) و ضیق صدر (تنگنای سینه) قرار میگیرد و بهعنوان معیاری برای حقانیت دین، وحدت و یکپارچگی را تضمین میکند. همانگونه که خورشید با نور خود تاریکی را میزداید، اسلام نیز با سلامت ذاتی خود، کژیها و فسادهای وجودی را از میان میبرد.
بخش دوم: اسلام بهعنوان دین اخص
تمایز اسلام از دین به معنای اعم
اسلام، در مقایسه با مفهوم عام دین، وصفی اخص دارد. این تمایز در آیات قرآن کریم بهوضوح بیان شده است. آیه ۱۹ سوره آلعمران، اسلام را بهعنوان دین مقبول الهی معرفی میکند:
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ [مطلب حذف شد] : همانا دین نزد خدا اسلام است.)
و در ادامه، آیه ۸۵ این سوره بر نفی پذیرش هر دینی جز اسلام تأکید دارد:
وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ [مطلب حذف شد] : و هر کس جز اسلام دینی را بجوید، از او پذیرفته نشود.)
درنگ: اسلام، بهعنوان دین اخص، معیار وحدت و سلامت را در برابر کثرت و اختلاف ارائه میدهد و از تفرقه و کفر به دور است.
این آیات نشان میدهند که اسلام، به دلیل سلامت ذاتی و عاری بودن از اختلاف و کفر، تنها دین مقبول نزد خداوند است. اختلاف اهل کتاب، که در ادامه آیه ۱۹ به آن اشاره شده، نتیجه بغی (خودخواهی) است، نه ذات دین. از اینرو، اسلام بهعنوان دینی که وحدت و سلامت را تضمین میکند، از هرگونه کثرت و تفرقه مصون است.
تحلیل و تبیین
از منظر فلسفه دین، اسلام بهعنوان دین اخص، معیاری برای وحدت و سلامت ارائه میدهد که با اصل قرآنی «لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ» (آلعمران: ۸۴) همخوانی دارد. این اصل، بر عدم تفرقه میان انبیا و تسلیم در برابر حق تأکید دارد. همانند رودی که از سرچشمهای واحد جاری میشود و شاخههای متعدد را به وحدت میرساند، اسلام نیز با سلامت ذاتی خود، تفرقههای وجودی را به وحدت تبدیل میکند.
بخش سوم: وحدت و سلامت در پرتو اسلام
وحدت وجودی در ظرف سلامت
اسلام، به دلیل سلامت ذاتی، وحدت در معنا، رویه و هدف را تضمین میکند. این وحدت در آیه زیر بهوضوح بیان شده است:
لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ [مطلب حذف شد] : ما میان هیچیک از آنها فرق نمیگذاریم و ما برای او تسلیمشدگانیم.)
این آیه، بر عدم تفرقه میان انبیا و تسلیم در برابر حق تأکید دارد. مشکلات روحی، روانی و اخلاقی افراد و جوامع، نتیجه تفرقه درونی و فقدان وحدت است که از نبود سلامت نشأت میگیرد. انسان سالم، وحدت فاعلی، مزاجی و هدفی دارد، همانگونه که آسمان با ستارگانش در نظمی هماهنگ میدرخشد.
درنگ: سلامت در اسلام، به وحدت وجودی منجر میشود که از تعارضات درونی و تفرقههای روانی جلوگیری میکند و با مفهوم عصمت در اولیای الهی پیوند دارد.
تحلیل و تبیین
از منظر روانشناسی دینی، سلامت در اسلام به وحدت وجودی منجر میشود که انسان را از تعارضات درونی و تفرقههای روانی مصون میدارد. این وحدت، همانند آینهای صاف و بیغبار، نور الهی را بازتاب میدهد و انسان را به سوی کمال هدایت میکند. مفهوم عصمت در اولیای الهی، که به معنای سلامت از خطا و کژی است، نمونهای کامل از این وحدت وجودی است.
بخش چهارم: شرح صدر و پذیرش اسلام
شرح صدر بهمثابه ظرف اسلام
شرح صدر، بهعنوان گشادگی وجودی، شرط پذیرش اسلام و مقابل ضیق صدر و حرج است. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ ۖ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي [مطلب حذف شد] : پس هر که را خدا بخواهد هدایت کند، سینهاش را برای اسلام گشاده سازد، و هر که را بخواهد گمراه کند، سینهاش را تنگ و پر از سختی کند، چنانکه گویی به سوی آسمان بالا میرود.)
درنگ: شرح صدر، ظرف پذیرش اسلام است و با دگماتیسم، تنگنظری و ارتجاع منافات دارد. جامعه یا فردی که شرح صدر ندارد، نمیتواند دارالاسلام باشد.
شرح صدر، به معنای گشادگی و سعه وجودی، انسان را آماده پذیرش نور الهی و اسلام میسازد. در مقابل، ضیق صدر و حرج، نشانه گمراهی و ناسالمی است که انسان را از اسلام دور میکند. اسلام، بهعنوان دینی باز و گشاده، با هرگونه تنگنظری و بستهذهنی در تضاد است.
تحلیل و تبیین
از منظر عرفان اسلامی، شرح صدر با گفته «قلب المؤمن اوسع من عرش الرحمن» همخوانی دارد. قلب مؤمن، به دلیل سعه وجودی، ظرف اسلام و نور الهی است، همانند دریایی که تمامی رودها را در خود جای میدهد. این گشادگی، انسان را از تنگناهای روانی و اخلاقی رها میسازد و به سوی سعادت هدایت میکند.
بخش پنجم: نقد کلیشهای شدن اسلام
غفلت از محتوای سلامت
غفلت از محتوای سلامت در اسلام، به کلیشهای شدن این دین و فقدان آثار عملی در جوامع اسلامی منجر شده است. در طول تاریخ، مفهوم اسلام به الفاظ و عبارات صوری، مانند «قولوا لا إله إلا الله»، تقلیل یافته و از محتوای سلامت و شرح صدر تهی شده است. این انحراف، به دگماتیسم، تنگنظری و کاهش تأثیر عملی اسلام در زندگی افراد و جوامع انجامیده است.
درنگ: کلیشهای شدن اسلام، نتیجه غفلت از محتوای سلامت و تمرکز بر ظواهر صوری است که به کاهش اعتبار دین و افزایش مشکلات اجتماعی منجر شده است.
آمار جرایم، از جمله سرقت، خشونت و دروغ، در کشورهای اسلامی تفاوت چندانی با کشورهای غیراسلامی ندارد. این امر نشاندهنده فقدان تأثیر عملی اسلام در زندگی افراد و جوامع است، گویی چشمه زلال دین به باتلاقی از صوریگری تبدیل شده است.
تحلیل و تبیین
از منظر جامعهشناسی دینی، کلیشهای شدن اسلام نتیجه تمرکز بر ظواهر صوری و غفلت از محتوای سلامت است. این انحراف، نهتنها اعتبار دین را کاهش داده، بلکه به افزایش مشکلات اجتماعی، از جمله خشونت و بیاخلاقی، منجر شده است. همانند درختی که ریشههایش از آب محروم مانده، جوامع اسلامی نیز از برکت سلامت و شرح صدر بیبهره ماندهاند.
بخش ششم: دارالاسلام و محتوای سلامت
تعریف قرآنی دارالاسلام
دارالاسلام، جامعهای است که سلامت و شرح صدر در آن محقق باشد، نه صرفاً مکانی که اذان گفته شود. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ ۖ وَهُوَ وَلِيُّهُمْ بِمَا كَانُوا [مطلب حذف شد] : برای آنان نزد پروردگارشان سرای سلامت است و او به سبب آنچه انجام میدادند، دوست و سرپرست آنهاست.)
درنگ: دارالاسلام، جامعهای است که سلامت، شرح صدر و نور الهی در آن محقق باشد، نه صرفاً مکانی که اذان گفته شود.
تعریف سنتی دارالاسلام بهعنوان مکانی که اذان گفته میشود، با محتوای قرآنی سلامت و صراط مستقیم سازگار نیست. جامعهای که پر از فقر، فلاکت و ضیق صدر است، حتی با وجود اذان، دارالاسلام نیست.
تحلیل و تبیین
از منظر فلسفه اجتماعی، دارالاسلام بهعنوان یک پروژه فرهنگی، نیازمند تحقق سلامت در همه شئون اجتماعی، اخلاقی و عملی است. این اصل، با مفهوم «هو ولیهم بما کانوا یعملون» همخوانی دارد، گویی جامعهای که سلامت را در خود نهادینه کند، همانند باغی پرثمر، میوههای سعادت و کمال را به بار میآورد.
بخش هفتم: نور الهی و شرح صدر
پیوند شرح صدر و نور الهی
شرح صدر برای اسلام، به نور الهی منجر میشود که نشانه سلامت و صفا در مؤمن است. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ۚ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ [مطلب حذف شد] : آیا کسی که خدا سینهاش را برای اسلام گشوده و از پروردگارش برخوردار از نور است [مانند کسی است که نیست]؟ پس وای بر سختدلان از یاد خدا.)
درنگ: نور الهی در قلب مؤمن، نشانه سلامت و شرح صدر است و قساوت قلب، نشانه فقدان ذکر الهی و دوری از سلامت است.
قساوت قلب، حتی در میان مسلمانان، به صوری شدن اعمال و فقدان آثار تربیتی منجر میشود. این قساوت، همانند سایهای تاریک، نور الهی را از قلب مؤمن دور میکند.
تحلیل و تبیین
از منظر عرفان اسلامی، نور الهی در قلب مؤمن، نشانهای از سلامت و شرح صدر است که با ذکر الهی و اعمال اختیاری تقویت میشود. این نور، همانند چراغی فروزان، مسیر سعادت را روشن میسازد و قلب را از قساوت و تاریکی میرهاند.
بخش هشتم: نقد صوری شدن اعمال عبادی
اعمال عبادی و فقدان شرح صدر
اعمال عبادی، مانند نماز، اگر از روی اجبار و بدون شرح صدر انجام شوند، فاقد نور الهی و آثار تربیتی هستند. قرآن کریم در اینباره هشدار میدهد:
فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ [مطلب حذف شد] : پس وای بر سختدلان از یاد خدا.)
درنگ: اعمال عبادی در ظرف شرح صدر و اختیار اثرگذار هستند و اعمال صوری ممکن است به ریا، تکبر و قساوت قلب منجر شوند.
نمازی که از روی اجبار یا ترس از فاسق شدن خوانده میشود، ذکر الهی نیست و به قساوت قلب منجر میشود. این اعمال، همانند پوستهای توخالی، فاقد روح و معنا هستند.
تحلیل و تبیین
از منظر فلسفه اخلاق، اعمال عبادی تنها در ظرف شرح صدر و اختیار اثرگذار هستند. اعمال صوری، نهتنها بیاثرند، بلکه ممکن است به ریا و تکبر منجر شوند، گویی بذری که در خاکی خشک کاشته شود، هرگز به بار نمینشیند.
بخش نهم: سلامت در همه موجودات
سلامت و ذکر الهی در گستره هستی
سلامت و ذکر الهی، نهتنها در انسان، بلکه در همه موجودات، از حیوانات و گیاهان تا اشیاء، نقش دارد. فقدان ذکر، به مرگ بیموقع یا فساد منجر میشود. بهعنوان نمونه، گندمی که به شکم گاو میافتد، از غایت مطلوب خود محروم میشود.
سَلَامٌ هِيَ حَتَّىٰ مَطْلَعِ [مطلب حذف شد] : آن [شب] تا طلوع فجر، سراسر سلام است.)
درنگ: سلامت و ذکر الهی، نظم وجودی همه مخلوقات را تضمین میکند و فقدان آن به نفله شدن و فساد منجر میشود.
این اصل با مفهوم قرآنی «لا یعذب من مثقال ذرة» همخوانی دارد که نشاندهنده نظم و حساب دقیق الهی در همه موجودات است. همانند باغی که هر درخت و میوهاش به غایت خود میرسد، سلامت و ذکر الهی، هر موجود را به سوی کمال هدایت میکند.
تحلیل و تبیین
از منظر فلسفه طبیعت، سلامت و ذکر الهی، نظم وجودی همه مخلوقات را تضمین میکند. این دیدگاه، با عرفان اسلامی و مفهوم وصول همه موجودات به غایت خود سازگار است. هر موجود، همانند نغمهای در سمفونی خلقت، با ذکر الهی به کمال خود میرسد.
بخش دهم: ضرورت قانونمندی سلام و اسلام
احیای محتوای سلام و اسلام
احیای محتوای سلام و اسلام، با قانونمندی آثار و خصوصیات آن، برای رفع مشکلات جوامع اسلامی ضروری است. غفلت از این محتوا، به صوری شدن دین و افزایش مشکلات اجتماعی، از جمله خشونت و سرقت، منجر شده است.
درنگ: قانونمندی سلام و اسلام، بهعنوان یک پروژه فرهنگی، میتواند هویت دینی را بازسازی کرده و آسیبهای اجتماعی را کاهش دهد.
احیای سلام و اسلام، نیازمند تدوین اصول قرآنی، قانونمندی آثار آن، مانند شرح صدر و نور الهی، و ترویج فرهنگ سلامت در جامعه است. این امر، همانند بازسازی بنایی کهن، هویت دینی را احیا میکند و جامعه را به سوی سعادت هدایت میکند.
تحلیل و تبیین
از منظر جامعهشناسی دینی، قانونمندی سلام و اسلام، بهعنوان یک پروژه فرهنگی، میتواند آسیبهای اجتماعی را کاهش دهد. این احیا، نیازمند بازشناسی اصول قرآنی و ترویج فرهنگ سلامت در همه شئون زندگی است، گویی جامعهای که این اصول را در خود نهادینه کند، به چشمهای زلال از سعادت و کمال تبدیل میشود.
جمعبندی و نتیجهگیری
مفهوم «السلام» و مشتقات آن، از جمله اسلام، سلامت و سلیم، در قرآن کریم جوهرهای از سلامت، وحدت و نور الهی را نمایان میسازد. آیات متعدد، از جمله:
- إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ (آلعمران: ۱۹)
- وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ (آلعمران: ۸۵)
- فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ (انعام: ۱۲۵)
- أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَىٰ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ (زمر: ۲۲)
نقش محوری سلام در تحقق سلامت، شرح صدر و قرب الهی را نشان میدهند. غفلت از محتوای سلام و اسلام در طول تاریخ، به کلیشهای شدن دین، صوری شدن اعمال عبادی و افزایش مشکلات اجتماعی در جوامع اسلامی منجر شده است. دارالاسلام، نه صرفاً مکانی با اذان، بلکه جامعهای است که سلامت، شرح صدر و نور الهی در آن محقق باشد. برای رهایی از این انحرافات، لازم است محتوای سلام و اسلام احیا شده و آثار و خصوصیات آن قانونمند گردد. این احیا، از طریق استخراج اصول قرآنی، تدوین متون جامع و ترویج فرهنگ سلامت در جامعه امکانپذیر است. تحقق جامعه سالم، بهعنوان تجلی «السلام»، نیازمند بازشناسی این اصل و اهتمام عملی به آن در همه شئون زندگی است، گویی جامعهای که این مسیر را بپیماید، به باغی پرثمر از سعادت و کمال تبدیل خواهد شد.
با نظارت صادق خادمی