متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تأملاتی در مراتب اسلام و ایمان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه سیصد و بیست و پنجم)
مقدمه: السلام، ظرف کمال و مراتب ایمان
نام «السلام» در قرآن کریم، بهعنوان یکی از اسماء الحسنی الهی، نهتنها نشانهای از سلامت و کمال الهی است، بلکه ظرفی است که تمامی شئون وجودی، از تسلیم نفسی تا یقین قلبی، را در خود جای داده و به سوی سعادت رهنمون میسازد. این نام، که ریشه در واژه «سلم» به معنای سلامت و صلح دارد، در مشتقات خود (اسلام، سلامت، سلیم) تجلی یافته و مراتب کمال انسانی را در قالب رابطه اسلام و ایمان آشکار میسازد. در این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه سیصد و بیست و پنجم، به تبیین علمی و فاخر مفهوم «السلام» و رابطه آن با مراتب اسلام و ایمان پرداخته میشود.
این نوشتار، با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تحلیلهای تفصیلی، به بررسی تفاوتها و مراتب اسلام و ایمان، نقش عمل صالح، و نقد غفلت تاریخی از تبیین دقیق این مراتب میپردازد.
بخش اول: قاعده قرآنی در تمایز اسلام و ایمان
قاعده «اذ اجتمعا افترقا و اذ افترقا اجتمعا»
قرآن کریم در کاربرد واژگان «اسلام» و «ایمان» از قاعدهای دقیق و عمیق پیروی میکند که در زبانشناسی قرآنی به «اذ اجتمعا افترقا و اذ افترقا اجتمعا» شهرت دارد. این قاعده بیانگر آن است که هنگامی که این دو واژه بهتنهایی به کار روند، معانی همپوشان و مشابهی دارند، اما در سیاقی که هر دو حضور دارند، ایمان مرتبهای بالاتر از اسلام را نشان میدهد. این تمایز، نهتنها در سطح لفظی، بلکه در ساحت معرفتی و وجودی، مراتب کمال انسانی را آشکار میسازد.
هنگامی که «اسلام» یا «ایمان» بهتنهایی در قرآن کریم ظاهر میشوند، هر یک میتوانند به تسلیم کامل در برابر خداوند اشاره داشته باشند. بهعنوان مثال، در آیه شریفه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ [مطلب حذف شد] : «در حقیقت، دین نزد خدا اسلام است»)، اسلام به معنای تسلیم کامل و شامل ایمان است. همچنین، در آیه «الَّذِينَ آمَنُوا [مطلب حذف شد] : «کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند»)، ایمان به تسلیم نفسی و باور قلبی دلالت دارد. اما هنگامی که این دو واژه در یک سیاق کنار هم قرار میگیرند، اسلام به تسلیم نفسی و ایمان به باور قلبی و معرفتی اشاره میکند. آیه ۳۵ سوره احزاب، «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ [مطلب حذف شد] : «مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن»)، ترتیب مراتب را نشان میدهد: اسلام بهعنوان مبدأ، مقدم بر ایمان است که مرتبهای متعالیتر دارد.
این تمایز بهویژه در آیه ۱۴ سوره حجرات آشکار است: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ [مطلب حذف شد] : «اعراب گفتند: ایمان آوردیم. بگو: شما ایمان نیاوردهاید، بلکه بگویید: تسلیم شدهایم، و هنوز ایمان در دلهای شما وارد نشده است»). این آیه، اسلام را بهعنوان مبدأ و شرط لازم ایمان معرفی میکند، در حالی که ایمان را مقصدی میداند که نیازمند تحول قلبی و معرفتی است. از منظر زبانشناسی قرآنی، این قاعده مشابه کاربرد جار و مجرور (مانند فقیر و مسکین) است که در سیاقهای مختلف، معانی متفاوتی مییابند و به مراتب وجودی انسان (نفس، قلب، روح) اشاره دارند. به تعبیری، اسلام چونان درگاهی است که ورود به آن شرط لازم برای رسیدن به سرای ایمان است، و ایمان چونان گوهری است که در قلب مؤمن شکوفا میشود.
| درنگ: قاعده «اذ اجتمعا افترقا و اذ افترقا اجتمعا» در قرآن کریم نشان میدهد که اسلام و ایمان در سیاقهای جداگانه همپوشاناند، اما در کنار هم، اسلام به تسلیم نفسی و ایمان به باور قلبی و معرفتی اشاره دارد. |
جمعبندی بخش اول
قاعده قرآنی «اذ اجتمعا افترقا و اذ افترقا اجتمعا» مبنایی برای فهم تمایز میان اسلام و ایمان است. این قاعده، که در آیاتی مانند آیه ۱۴ سوره حجرات و آیه ۳۵ سوره احزاب متجلی شده، نشان میدهد که اسلام بهعنوان تسلیم نفسی، مبدأ ورود به ایمان است، در حالی که ایمان مرتبهای متعالیتر و نیازمند تحول قلبی است. این تمایز، نهتنها در سطح لفظی، بلکه در ساحت معرفتی و وجودی، مراتب کمال انسانی را روشن میسازد و بر اهمیت تبیین دقیق این مفاهیم در الهیات اسلامی تأکید دارد.
بخش دوم: رابطه اسلام و ایمان: طهارت و صلوة
اسلام، مبدأ و شرط لازم ایمان
رابطه اسلام و ایمان در قرآن کریم، به رابطه طهارت و صلوة تشبیه شده است. همانگونه که طهارت شرط لازم برای صحت صلوة است، اسلام بهعنوان تسلیم نفسی، مبدأ و شرط لازم برای تحقق ایمان است. این تشبیه، که ریشه در حدیث نبوی «لا صلوة إلا بطهور» (نماز بدون طهارت پذیرفته نیست) دارد، نشان میدهد که ایمان بدون اسلام، صوری و فاقد حقیقت است. اسلام، بهعنوان ظرف مبدأ، زمینهساز ایمان است و بدون آن، ایمان به سطحی ظاهری تنزل مییابد.
آیه ۲۵۶ سوره بقره، «لَا [مطلب حذف شد] : «در دین هیچ اجباری نیست»)، بر اختیار در تسلیم نفسی (اسلام) تأکید دارد. این اختیار، مبنای ورود به ایمان است و نشان میدهد که اسلام، بهعنوان یک انتخاب آگاهانه، بستری برای شکوفایی ایمان فراهم میکند. با این حال، ایمان بدون اسلام ممکن است به سطح ظاهری، مانند ایمان صوری برخی اعراب در آیه ۱۴ سوره حجرات، محدود شود. اما اسلام خالص، حتی بدون ایمان کامل، ارزش نفسی دارد و بهعنوان مبدأ، زمینهساز رشد معنوی است. به تعبیری، اسلام چونان خاک حاصلخیزی است که بذر ایمان در آن کاشته میشود، و بدون این خاک، ایمان به بار نمینشیند.
| درنگ: اسلام، بهعنوان تسلیم نفسی، مانند طهارت نسبت به صلوة، شرط لازم برای ایمان است. بدون اسلام، ایمان صوری و فاقد حقیقت خواهد بود. |
جمعبندی بخش دوم
رابطه اسلام و ایمان، که به رابطه طهارت و صلوة تشبیه شده، نشاندهنده نقش زیرساختی اسلام بهعنوان مبدأ و شرط لازم ایمان است. آیاتی مانند آیه ۲۵۶ سوره بقره و آیه ۱۴ سوره حجرات، بر اهمیت تسلیم نفسی بهعنوان پایه ایمان تأکید دارند. این رابطه، از منظر فلسفه دین، نشان میدهد که اسلام، بهعنوان ظرف مبدأ، بستری برای تحقق ایمان فراهم میکند و بدون آن، ایمان به سطحی ظاهری تنزل مییابد.
بخش سوم: مراتب ایمان در قرآن کریم
تنوع مراتب ایمان
ایمان در قرآن کریم، مفهومی چندلایه و دارای مراتب متعدد است که از ایمان ابتدایی (ناسی) تا ایمان عالی (راسخ) را در بر میگیرد. این مراتب، با قیود و ویژگیهای مختلف، از جمله عمل صالح، توکل و یقین، مشخص میشوند و نشاندهنده پیچیدگی این مفهوم در نظام معرفتی قرآن کریم هستند. حدود ۸۷۰ مورد از مشتقات واژه ایمان در قرآن کریم، امکان تحلیل و کدبندی این مراتب را فراهم میکند.
ایمان ابتدایی (ناسی): این مرتبه، ایمانی صوری و ظاهری است که برای تازهمسلمانان یا افرادی با ایمان سطحی صدق میکند. آیه ۱۰ سوره بقره، «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ [مطلب حذف شد] : «و هنگامی که به آنها گفته شد: همانگونه که مردم ایمان آوردند، ایمان بیاورید، گفتند: آیا مانند سفیهان ایمان بیاوریم؟»)، به ایمان ناسی اشاره دارد که فاقد عمق معرفتی است.
ایمان تفصیلی و عالی: این مرتبه، ایمانی راسخ و کامل است که در آیه ۲۸۵ سوره بقره، «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ [مطلب حذف شد] : «پیامبر به آنچه از پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورد و مؤمنان نیز، همه به خدا و فرشتگان و کتابها و پیامبرانش ایمان آوردند»)، متجلی شده است. این ایمان، از سر معرفت و یقین است و نیازی به قیود خارجی ندارد.
ایمان مقید: آیه ۹۳ سوره یونس، «لَا إِلَٰهَ إِلَّا الَّذِي آمَنَتْ [مطلب حذف شد] : «هیچ معبودی جز آن که بنیاسرائیل به او ایمان آوردند نیست»)، ایمان مقید بنیاسرائیل را نشان میدهد که به دلیل قیود خاص، نازل و محدود است.
ایمان اجباری: آیه ۱۴ سوره یونس، «حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَكَهُ [مطلب حذف شد] : «تا هنگامی که غرق او را دربرگرفت، گفت: ایمان آوردم»)، ایمان فرعونی را نشان میدهد که اجباری، نازل و فاقد ارزش است.
از منظر تحلیل متون دینی، این تنوع مراتب ایمان نشاندهنده پیچیدگی مفهوم ایمان در قرآن کریم است. ایمان، چونان نردبانی است که هر پله آن، مؤمن را به سوی مراتب بالاتر کمال رهنمون میسازد، و هر پله، با ویژگیها و قیود خاص خود، از پله دیگر متمایز میشود.
| درنگ: ایمان در قرآن کریم مراتب متعددی دارد، از ایمان ناسی و صوری تا ایمان راسخ و عالی، که با قیود و ویژگیهایی مانند عمل صالح، توکل و یقین مشخص میشوند. |
نقش عمل صالح در ایمان
ایمان ابتدایی و متوسط، برای اثبات و استحکام، نیازمند عمل صالح است، اما ایمان عالی فراتر از قیود عملی است. آیه ۱۱ سوره تغابن، «مَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ [مطلب حذف شد] : «کسی که به خدا و روز آخرت ایمان آورد و عمل صالح انجام داد، نه ترسی بر اوست و نه اندوهگین میشود»)، نشان میدهد که ایمان ابتدایی و متوسط، بدون عمل صالح، ناقص است. عمل صالح، ظهور و نتیجه ایمان است و آن را استحکام میبخشد، اما ایمان عالی، مانند ایمان راسخین در آیه ۲۸۵ سوره بقره، نیازی به تست عملی ندارد و در ظرف اطلاق و یقین قرار دارد. به تعبیری، عمل صالح چونان آیینهای است که ایمان ابتدایی را بازتاب میدهد، اما ایمان عالی، چون خورشیدی است که خود نور میافشاند و نیازی به بازتاب ندارد.
| درنگ: ایمان ابتدایی و متوسط نیازمند عمل صالح برای اثبات است، اما ایمان عالی، که در ظرف اطلاق و یقین قرار دارد، فراتر از قیود عملی است. |
ایمان تقلیدی و تحقیقی
ایمان در قرآن کریم به دو دسته تقلیدی و تحقیقی تقسیم میشود. ایمان تقلیدی، نازل و وابسته به قیود خارجی است، در حالی که ایمان تحقیقی، از سر معرفت و یقین است و مرتبهای عالی دارد. آیه ۸۱ سوره طه، «آنِي [مطلب حذف شد] : «اکنون به پروردگار شما ایمان آوردم، پس گوش فرا دهید»)، ایمان تقلیدی را نشان میدهد که با قید «ربکم» (پروردگار شما) و نیاز به شاهد (فاسمعون) همراه است. در مقابل، آیه ۲۸۵ سوره بقره، «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ [مطلب حذف شد] : «پیامبر به آنچه از پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورد»)، ایمان تحقیقی را نشان میدهد که از سر معرفت و بدون نیاز به قیود خارجی است. از منظر معرفتشناسی دینی، ایمان تقلیدی به باورهای سطحی وابسته است، اما ایمان تحقیقی، چون چشمهای از معرفت، از دل مؤمن میجوشد و نیازی به تأیید دیگران ندارد.
| درنگ: ایمان تقلیدی، نازل و وابسته به قیود خارجی است، در حالی که ایمان تحقیقی، از سر معرفت و یقین، مرتبهای عالی و مطلق دارد. |
ایمان محبوبین و راسخین
بالاترین مرتبه ایمان، ایمان محبوبین و راسخین در علم است که از هرگونه شبهه و شک مبراست. آیه ۷ سوره آلعمران، «وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ [مطلب حذف شد] : «و راسخان در علم میگویند: ما به آن ایمان آوردیم، همه از جانب پروردگار ماست»)، ایمان راسخین را نشان میدهد که مطلق و بدون قید است. ایمان محبوبین، که در روایت «لو کشف الغطاء ما ازددت یقیناً» (اگر پرده برداشته شود، بر یقینم افزوده نمیشود) متجلی است، ایمانی است که قبل از هر شکی شکل گرفته و نیازی به دلیل یا بینه ندارد. این ایمان، مختص اولیا و معصومین است و از منظر عرفان اسلامی، چونان اتصال مستقیم به حقیقت الهی است که از هر قید و محدودیتی آزاد است.
| درنگ: ایمان محبوبین و راسخین، بالاترین مرتبه ایمان است که از شبهه و شک مبراست و مختص اولیا و معصومین است. |
جمعبندی بخش سوم
ایمان در قرآن کریم، مفهومی چندلایه با مراتب متعدد است که از ایمان ناسی و صوری تا ایمان راسخ و عالی امتداد مییابد. آیاتی مانند آیه ۱۰ سوره بقره، آیه ۲۸۵ سوره بقره، آیه ۹۳ سوره یونس و آیه ۱۴ سوره یونس، تنوع این مراتب را نشان میدهند. عمل صالح، برای ایمان ابتدایی و متوسط، معیاری برای اثبات و استحکام است، اما ایمان عالی، در ظرف اطلاق و یقین، فراتر از قیود عملی است. ایمان تقلیدی، نازل و وابسته به قیود خارجی است، در حالی که ایمان تحقیقی و ایمان محبوبین، از سر معرفت و یقین، مراتب عالی ایمان را تشکیل میدهند.
بخش چهارم: نقد غفلت از تبیین مراتب ایمان
انحطاط جوامع اسلامی به دلیل عدم تبیین مراتب ایمان
یکی از نقدهای اساسی درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، غفلت حوزههای علمی از تبیین دقیق مراتب ایمان (ناسی، تقلیدی، تحقیقی، راسخ) است. این غفلت، که به بسنده کردن به مفاهیم صوری مانند شهادتین یا شعائر دینی محدود شده، ایمان را به مفهومی کلیشهای تبدیل کرده و جوامع اسلامی را از رقابت معنوی و رشد نفسانی باز داشته است. آیه ۱۱۰ سوره آلعمران، «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ [مطلب حذف شد] : «شما بهترین امتی هستید که برای مردم پدیدار شدهاید، به نیکی فرمان میدهید و از ناپسند بازمیدارید»)، وظیفه علما را در هدایت جامعه به سوی کمال نشان میدهد. اما عدم تبیین مراتب ایمان، به کاهش انگیزه برای رشد معنوی و افزایش آسیبهای اجتماعی مانند فساد و بیانصافی منجر شده است.
از منظر فلسفه آموزش دینی، تبیین مراتب ایمان بهعنوان یک نظام ارزشیابی میتواند انگیزه رشد معنوی را در جامعه تقویت کند. این غفلت، چونان غبار بر آیینه ایمان نشسته و شفافیت آن را کاهش داده، و جوامع اسلامی را از تحقق آرمانهای قرآنی محروم ساخته است.
| درنگ: عدم تبیین دقیق مراتب ایمان توسط حوزههای علمی، ایمان را به مفهومی کلیشهای تبدیل کرده و به انحطاط معنوی و اجتماعی جوامع اسلامی منجر شده است. |
ضرورت کدبندی مراتب ایمان
برای احیای هویت دینی و تقویت رشد معنوی، لازم است مراتب ایمان در قرآن کریم کدبندی شده و بهصورت معیارهای قابل اندازهگیری ارائه شوند. قرآن کریم، با ارائه حدود ۸۷۰ مورد از مشتقات ایمان، امکان کدبندی مراتب آن (ناسی، تقلیدی، تحقیقی، راسخ) را فراهم میکند. آیه ۷ سوره آلعمران، «وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا»، میتواند معیاری برای ایمان عالی باشد. این کدبندی، مانند تابلویی در جامعه نصب میشود که افراد جایگاه ایمانی خود را شناخته و به سوی مراتب بالاتر سوق یابند. از منظر فلسفه اجتماعی، این نظام ارزشیابی میتواند به ایجاد انگیزه برای رقابت سالم و کاهش آسیبهای اجتماعی کمک کند. به تعبیری، کدبندی مراتب ایمان، چونان ترازویی است که وزن ایمان هر فرد را سنجیده و او را به سوی کمال هدایت میکند.
| درنگ: کدبندی مراتب ایمان در قرآن کریم، بهعنوان معیارهای قابل اندازهگیری، میتواند هویت دینی را احیا کرده و انگیزه رشد معنوی را تقویت کند. |
جمعبندی بخش چهارم
غفلت از تبیین دقیق مراتب ایمان، به انحطاط معنوی و اجتماعی جوامع اسلامی منجر شده است. آیاتی مانند آیه ۱۱۰ سوره آلعمران، وظیفه علما را در هدایت جامعه به سوی کمال نشان میدهند. کدبندی مراتب ایمان، بهعنوان یک نظام ارزشیابی، میتواند انگیزه رشد معنوی را تقویت کرده و آسیبهای اجتماعی را کاهش دهد. این رویکرد، نیازمند بازنگری در روشهای آموزش دینی و اهتمام به تبیین علمی مفاهیم قرآنی است.
بخش پنجم: قرآن کریم، کتاب کارگاهی و کاربردی
رویکرد کارگاهی به قرآن کریم
قرآن کریم، کتابی کارگاهی و کاربردی است که با تحلیل دقیق واژگان و مفاهیم آن، میتوان نظام ارزشیابی ایمان را استخراج کرد. این کتاب، با ارائه صدها نوع ایمان (ناسی، تقلیدی، تحقیقی، راسخ)، مانند کارگاهی دقیق عمل میکند که معیارهای معنوی و اجتماعی را در اختیار مینهد. آیه ۲۹ سوره فتح، «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ [مطلب حذف شد] : «محمد پیامبر خداست و کسانی که با او هستند… اینانند که پیروزند»)، معیارهای ایمان کامل را برای پیروزی معنوی ارائه میدهد. مطالعه قرآن کریم بهعنوان یک کتاب کارگاهی، نه صرفاً برای ثواب، میتواند به فهم عمیق و کاربردی آن منجر شود. این رویکرد، چونان کارگاهی است که ابزارهای لازم برای بازسازی هویت دینی و ایجاد نظامهای ارزشیابی معنوی را فراهم میکند.
| درنگ: قرآن کریم، بهعنوان یک کتاب کارگاهی، با تحلیل دقیق واژگان و مفاهیم، امکان استخراج نظام ارزشیابی ایمان را فراهم میکند. |
نقد ادعای ایمان صوری اعراب
قرآن کریم، در آیه ۱۴ سوره حجرات، «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ [مطلب حذف شد] : «اعراب گفتند: ایمان آوردیم. بگو: شما ایمان نیاوردهاید، بلکه بگویید: تسلیم شدهایم، و هنوز ایمان در دلهای شما وارد نشده است»)، ادعای ایمان صوری برخی اعراب را نقد میکند. این آیه، بر تفاوت میان اسلام ظاهری و ایمان قلبی تأکید دارد و نشان میدهد که گروهی خاص از اعراب، به دلیل منافع شخصی، ادعای ایمان کردهاند، نه از سر تحول قلبی. این نقد، اهمیت نیت و تحول درونی را در ایمان نشان میدهد و از سطحینگری در دینداری انتقاد میکند. به تعبیری، ایمان صوری چونان پوستهای است که هسته ایمان را در خود ندارد، و تنها ایمان قلبی است که چون گوهری درخشان، ارزش واقعی مییابد.
| درنگ: نقد ادعای ایمان صوری اعراب در آیه ۱۴ سوره حجرات، بر اهمیت تحول قلبی در ایمان و نفی سطحینگری در دینداری تأکید دارد. |
جمعبندی بخش پنجم
قرآن کریم، بهعنوان یک کتاب کارگاهی، ابزار لازم برای استخراج نظام ارزشیابی ایمان را فراهم میکند. آیاتی مانند آیه ۲۹ سوره فتح، معیارهای ایمان کامل را ارائه میدهند، در حالی که آیه ۱۴ سوره حجرات، با نقد ایمان صوری، بر اهمیت تحول قلبی تأکید دارد. این رویکرد کارگاهی، میتواند به بازسازی هویت دینی و کاهش آسیبهای اجتماعی منجر شود، مشروط بر آنکه مطالعه قرآن کریم با هدف فهم عمیق و کاربردی صورت گیرد.
جمعبندی نهایی
مفهوم «السلام» در قرآن کریم، بهعنوان یکی از اسماء الحسنی الهی، ظرفی است که مراتب کمال انسانی را در قالب رابطه اسلام و ایمان متجلی میسازد. اسلام، بهعنوان تسلیم نفسی، مبدأ و شرط لازم ایمان است، همانگونه که طهارت شرط صلوة است. ایمان، با مراتب متعدد خود (ناسی، تقلیدی، تحقیقی، راسخ)، از ایمان صوری تا ایمان مطلق محبوبین و راسخین را در بر میگیرد. آیاتی مانند «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا» (حجرات: ۱۴)، «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ» (بقره: ۲۸۵)، و «وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا» (آلعمران: ۷)، این مراتب را بهوضوح نشان میدهند.
غفلت از تبیین دقیق این مراتب، به انحطاط معنوی و اجتماعی جوامع اسلامی منجر شده است. کدبندی مراتب ایمان، بهعنوان یک نظام ارزشیابی، میتواند انگیزه رشد معنوی را تقویت کرده و هویت دینی را احیا کند. قرآن کریم، بهعنوان یک کتاب کارگاهی، ابزار لازم برای این تبیین را فراهم میکند. نقد ایمان صوری، مانند آنچه در مورد اعراب در سوره حجرات آمده، بر اهمیت تحول قلبی تأکید دارد. این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاشی است برای بازشناسی رابطه اسلام و ایمان و ارائه راهکارهایی برای احیای محتوای دینی در جوامع اسلامی. امید است که این تبیین، گامی در جهت تحقق آرمانهای قرآنی و شکوفایی معنوی جوامع اسلامی باشد.
| با نظارت صادق خادمی |