متن درس
اسما و صفات الهی: تأملات در اسم شریف «بر»
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۳۱)
دیباچه
در گستره معارف الهی، اسماء حسنی الهی چونان نوری درخشان بر سپهر اندیشه بشری میتابند و راهنمای سالکان در مسیر شناخت حقتعالیاند. اسم شریف «بر» از جمله این نامهای مبارک است که در قرآن کریم، تنها یکبار در آیهای پرشکوه بهکار رفته و جلوهای از جمال و خیررسانی الهی را به نمایش گذاشته است. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای عمیق و بصیرتافزای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه سیصد و سی و یکم، تلاشی است برای بازنمایی این معارف والا. این اثر به کاوش در معنای ماده «بر»، ویژگیهای لفظی و معنایی آن، و چالشهای لغتشناسی در استخراج معنای واحد میپردازد.
بخش نخست: چیستی اسم شریف «بر» و جایگاه آن در قرآن کریم
ماهیت «بر» بهعنوان صفت و اسم الهی
اسم «بر» در نظام اسماء حسنی الهی، جایگاهی ویژه دارد. این واژه، صفتی مشبهه است که به سبب کثرت استعمال در زبان عربی، معنای اسمی یافته و بهعنوان یکی از نامهای مبارک حقتعالی بهکار رفته است. صفت مشبهه بودن «بر» نشان از ثبات و دوام این ویژگی در ذات الهی دارد، گویی این صفت چونان جریانی زلال در سرشت الهی جاری است. تبدیل شدن آن به اسم، بر اهمیت و جایگاه والای آن در توصیف خیررسانی و لطافت حقتعالی دلالت میکند. این دوگانگی وصفی و اسمی، «بر» را به پلی میان ذات و فعل الهی بدل ساخته، که هم وصفگر صفات جمالی خداوند است و هم نامی که بندگان با آن حق را میخوانند.
در قرآن کریم، این اسم تنها یکبار در آیهای پرشکوه بهکار رفته است:
إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ
[مطلب حذف شد] : «او همان نیکوکار مهربان است.»)این آیه، «بر» را در کنار «رحیم» قرار داده و جلوهای از خیررسانی و رحمت بیکران الهی را به تصویر کشیده است. گویی «بر» چونان چشمهای از خیر و سلامت، به سوی بندگان جاری میشود و با رحمت الهی درمیآمیزد.
ویژگیهای لفظی و معنایی «بر»
«بر» از اسماء جمالی الهی است، به این معنا که از هرگونه خشونت، سختی یا جلال به دور است. این صفت، لفظاً و معناً متعدّی است، یعنی نیازمند مفعولی است که خیر و سلامت به او برسد. این تعدّی، «بر» را از صفات نفسانی یا لازم متمایز میسازد، چراکه «بر» همواره به «غیر» نظر دارد، خواه این غیر بندگان خدا باشند، خواه مخلوقات دیگر. برای مثال، در زبان عربی گفته میشود: «بَرَّ لِزَيْدٍ بِكَلامِهِ»، یعنی خیر و نیکی به زید با کلامش رساند. این ساختار نشان میدهد که «بر» بدون جهتگیری به سوی غیر، معنا نمییابد.
از منظر معنایی، «بر» به «سلامت عمل به نفع غیر» یا «حسن عمل صافی للغیر» اشاره دارد. این معنا، چونان نخی تسبیح، تمام مشتقات و کاربردهای «بر» را به هم پیوند میدهد. خواه در توصیف خیررسانی خدا به بندگان، خواه در اطاعت بنده از مولا، یا حتی در توصیف زمینی صاف و مناسب برای کشت، «بر» همواره حامل سلامت، صفا و خیر است.
| درنگ: اسم «بر» صفتی جمالی و متعدّی است که معنای آن در «سلامت عمل به نفع غیر» خلاصه میشود. این معنا، از ذات الهی تا مخلوقات، یکسان و ثابت است و هیچگاه از صفا و لطافت جدا نمیگردد. |
بخش دوم: معنای ماده «بر» و انسجام آن در مشتقات
استخراج معنای واحد ماده «بر»
معنای ماده «بر» را میتوان در «سلامت عمل صافی به نفع غیر» جستوجو کرد. این معنا، چونان ستارهای درخشان، در تمام مشتقات این ماده (بَر، بِر، بُر، أبرار، بَرَرَة، بَربَر، بُربُر) و کاربردهای آن در قرآن کریم و زبان عربی میدرخشد. برخلاف برخی کتب لغت که معانی متعدد و پراکندهای برای «بر» ذکر کردهاند، این معنا یکپارچگی و انسجامی عمیق به این واژه میبخشد. سلامت عمل، صفا و خیررسانی به غیر، جوهرهای است که در تمام ظهورات «بر» جاری است.
برای مثال، در توصیف خداوند، «بر» به خیررسانی و گذشت از گناهان بندگان (تجاوز عن معاصي العباد) اشاره دارد. در انسان، به اطاعت و عمل صالح (اطاعة العبد للمولا) دلالت میکند. در طبیعت، زمینی صاف و مناسب برای کشت و سکنی (الأرض السالم المبتدئ للزراعة) را «بر» مینامند. حتی در گندم (بُر)، این سلامت و سازگاری با مزاج انسان است که آن را از سایر حبوبات متمایز میسازد.
تفاوت متعلقات و ثبات معنای ماده
اگرچه معنای ماده «بر» در تمام مشتقات یکسان است، متعلقات آن بسته به زمینه کاربرد متفاوت میشوند. این تفاوت، چونان رنگهای گوناگون در یک گوهر، به تنوع ظهورات «بر» منجر شده است. برای مثال، در رابطه خدا با بندگان، «بر» به خیررسانی و بخشش الهی ظهور مییابد. در رابطه بنده با خدا، به اطاعت و عمل صالح. در رابطه فرزند با والدین، به خدمت و نیکوکاری. این تنوع متعلقات، نه به معنای پراکندگی معنا، بلکه به مثابه شاخههای یک درخت است که از ریشهای واحد تغذیه میکنند.
گندم (بُر) نمونهای شگفتانگیز از این معنا در طبیعت است. گندم به دلیل سلامت، لطافت و سازگاری با مزاج انسان و حتی حیوان، «بر» نامیده میشود. برخلاف جو که یبوست و سختی میآورد، گندم چونان غذایی ملايم، برای همه مزاجها مناسب است. این ویژگی، گندم را به نمادی از سلامت و خیررسانی در میان حبوبات بدل ساخته است.
رابطه «بر» با اسم «سلام»
«بر» از مظاهر اسم شریف «سلام» است، چراکه سلامت عمل بدون سلامت ذاتی ممکن نیست. «سلام» در ذات الهی، به معنای صفا و سلامت از هر نقص است، و «بر» این سلامت را در عمل به غیر گسترش میدهد. گویی «بر» چونان شعاعی از نور «سلام» است که به سوی بندگان و مخلوقات میتابد و خیر و صفا را به آنها میرساند.
این ارتباط، عمق فلسفی «بر» را آشکار میسازد. بدون سلامت ذاتی، خیررسانی و لطافت در عمل ممکن نیست. از اینرو، «بر» نهتنها صفتی مستقل، بلکه جلوهای از اسم «سلام» در ساحت فعل الهی است.
| درنگ: معنای ماده «بر» در «سلامت عمل صافی به نفع غیر» نهفته است. این معنا در تمام مشتقات و کاربردها یکسان است و بهعنوان مظهری از اسم «سلام»، خیر و لطافت را به غیر میرساند. |
بخش سوم: کاربردهای قرآنی و مصادیق عملی «بر»
کاربردهای قرآنی «بر»
قرآن کریم، «بر» را در زمینههای گوناگون بهکار برده و هر بار جلوهای از سلامت و خیررسانی را به نمایش گذاشته است. در ادامه، به مهمترین کاربردهای قرآنی این واژه اشاره میشود:
- خداوند: در آیهای از سوره طور، خداوند بهعنوان «بر» توصیف شده است:
إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ
[مطلب حذف شد] : «او همان نیکوکار مهربان است.»)این آیه، «بر» را به خیررسانی و بخشش الهی نسبت به بندگان تفسیر میکند. خداوند چونان چشمهای زلال، خیر و سلامت را به بندگان میرساند و از گناهانشان درمیگذرد.
- انسان: در توصیف حضرت عیسی علیهالسلام، «بر» به نیکوکاری نسبت به مادر اشاره دارد:
وَبَرًّا بِوَالِدَتِي
[مطلب حذف شد] : «و نیکوکار نسبت به مادرم.»)این آیه، «بر» را به اطاعت و خدمت به والدین، بهویژه مادر، تعبیر میکند. نیکوکاری در این معنا، عملی صاف و سالم است که به غیر (مادر) میرسد.
- بیابان: در توصیف زمین صاف و مناسب برای کشت و سکنی، قرآن کریم از «بر» استفاده میکند:
فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ
[مطلب حذف شد] : «در خشکی و دریا.»)در این آیه، «بر» به زمینی صاف و سالم اشاره دارد که برای کشاورزی و زندگی مناسب است، برخلاف صحرا که پست و بلندی دارد یا دریا که ناآرام است.
مصادیق عملی «بر»
معنای «بر» در مصادیق عملی نیز به زیبایی ظهور مییابد. این مصادیق، چونان شاخههای درختی تنومند، از ریشه واحد «سلامت عمل صافی به نفع غیر» تغذیه میکنند:
- خدا به بندگان: خیررسانی و گذشت از گناهان، که چونان بارانی رحمتآمیز بر دلهای بندگان میبارد.
- بنده به خدا: اطاعت و عمل صالح، که گویی بنده با قلبی صاف به سوی مولای خویش گام برمیدارد.
- انسان به والدین: خدمت و نیکوکاری به پدر و مادر، که چونان گلی معطر در باغ زندگی میشکفد.
- کلام: صداقت و سلامت در گفتار، که چونان آیینهای زلال، حقیقت را بازمیتاباند.
- بیابان: زمین صاف و مناسب برای کشت، که چونان بستری آرام برای زندگی انسان فراهم میآورد.
- گندم (بُر): ماده غذایی سالم و سازگار با مزاج، که چونان نعمتی الهی، نیازهای انسان را برآورده میسازد.
- کاه (بَربَر، بُربُر): نرمی و لطافت، که گویی چونان نسیمی ملایم، آرامش را به روان انسان هدیه میدهد.
این مصادیق، انسجام و عمق معنای «بر» را به نمایش میگذارند. گویی «بر» چونان جریانی زلال، در تمام ساحتهای هستی جاری است و سلامت و صفا را به ارمغان میآورد.
| درنگ: کاربردهای قرآنی و مصادیق عملی «بر» همگی به معنای واحد «سلامت عمل صافی به نفع غیر» بازمیگردند. این معنا، از خیررسانی الهی تا لطافت کاه، جلوهای از صفا و سلامت است. |
بخش چهارم: نقد لغتشناسی اسلامی و چالشهای معنایی
نقد معنای «توسع فی الخیر» در مفردات راغب
یکی از چالشهای اساسی در لغتشناسی اسلامی، ارائه معانی پراکنده و غیرمنسجم برای واژگان قرآنی است. راغب اصفهانی در مفردات، «بر» را به «توسع فی الخیر» (گشادگی در خیر) معنا کرده است. این معنا، هرچند در نگاه نخست جذاب به نظر میرسد، اما از عمق و دقت لازم برخوردار نیست. «توسع» به کمیت و گستردگی اشاره دارد، در حالی که «بر» بر کیفیت عمل صاف و سالم تأکید میورزد. حتی عملی اندک، اگر سالم و صاف باشد، «بر» است، و عملی گسترده، اگر فاقد سلامت باشد، از دایره «بر» خارج میشود.
این نقد، چونان چراغی در تاریکی، ضعف رویکردهای عرفی در لغتشناسی را روشن میسازد. «بر» نه به معنای زیادی خیر، بلکه به معنای سلامت و صفا در خیر است. گویی راغب، به جای کاوش در ریشه و ماده «بر»، به استعمالات عرفی آن بسنده کرده است.
تمایز «بر» و «حر»
ضربالمثل عربی «لَا يَفْرِقُ الْبَرَّ مِنَ الْحَرِّ» به زیبایی تفاوت میان «بر» و «حر» را نشان میدهد. «بر» به معنای هنجار، سلامت و نرمی است، در حالی که «حر» به ناهنجاری، کثیفی و حیلهگری اشاره دارد. در فرهنگ عربی، «بر» به موش نسبت داده میشود، چراکه موش با پاکی و عدم آزار، در گوشهای آرام میزیند، اما «حر» به گربه، که با ناهنجاری و آلودگی همراه است.
این تمایز، چونان دو سوی یک ترازو، «بر» را در برابر ناهنجاری قرار میدهد. «بر» همواره هنجار است، گویی چونان نسیمی ملایم، صفا و آرامش را به ارمغان میآورد.
رابطه صدق و سلامت در «بر»
یکی از جنبههای عمیق «بر» در کلام، رابطه آن با صدق و سلامت است. «بر» در گفتار به «الكلام الصادق السالم» اشاره دارد. هر صدقی سالم نیست، اما هر سلامتی صادق است. برای مثال، دروغی که برای خیر (مانند نجات جان کسی) گفته شود، میتواند سالم و «بر» باشد، اما صدقی که به شر منجر شود (مانند افشای راز)، «بر» نیست.
این تحلیل، چونان کلیدی، درهای معانی عمیق «بر» را میگشاید. «بر» به سلامت عمل اولویت میدهد، نه صرف صدق یا کذب. گویی «بر» چونان آیینهای زلال، تنها صفا و سلامت را بازمیتاباند.
| درنگ: «بر» به کیفیت سلامت و صفا در عمل تأکید دارد، نه کمیت یا گستردگی. این معنا، در تمایز «بر» و «حر» و رابطه «بر» با صدق و سلامت، به زیبایی آشکار میشود. |
بخش پنجم: نقد نظام لغتشناسی و پیشنهاد تحول فرهنگی
نقد کتب لغت و رویکردهای غیرعلمی
کتب لغت اسلامی، از جمله مفردات راغب، و کتب لغت فارسی، مانند فرهنگ دهخدا و عمید، با چالشهای جدی مواجهاند. این کتب، به جای استخراج معنای واحد ماده، به جمعآوری استعمالات عرفی بسنده کردهاند. نتیجه این رویکرد، پراکندگی معانی و فقدان انسجام علمی است. برای مثال، معنای «توسع فی الخیر» برای «بر» در مفردات، نهتنها نادرست، بلکه از ریشه و ماده این واژه دور است.
این ضعف، چونان غباری بر آیینه حقیقت، مانع از درخشش معانی قرآنی شده است. لغتشناسی اسلامی نیازمند تحولی عمیق است که با تحلیل ریشهشناختی و علمی، معانی دقیق مواد را استخراج کند.
نقد حوزههای علمیه و فقدان ادبیات علمی
حوزههای علمیه، که باید کانون تولید علم و معرفت باشند، در دام فعالیتهای غیرعلمی گرفتار شدهاند. تمرکز بر منبر، بنایی و امور صوری، به جای مادهشناسی و تحلیل علمی متون دینی، جایگاه حوزهها را تضعیف کرده است. این پراکندگی، چونان شاخههای بیریشه، از رشد علمی حوزهها جلوگیری کرده است.
حوزهها باید به مراکز تولید علم و تحلیل مواد قرآنی تبدیل شوند. ادبیات علمی، مادهشناسی و اشتقاق، باید جایگزین فعالیتهای صوری شود تا حوزهها بار دیگر چونان چراغی در مسیر معرفت بدرخشند.
لزوم انقلاب فرهنگی و علمی
فرهنگ اسلامی نیازمند انقلابی علمی و فکری است، نه صرفاً احساسی. فقدان ادبیات علمی و فلسفه دقیق، به کاستی کتب لغت و تفاسیر منجر شده است. این انقلاب باید بر تولید علم، اصلاح کتب لغت و استخراج معانی دقیق مواد قرآنی تمرکز کند. گویی فرهنگ اسلامی چونان باغی نیازمند هرس و بازسازی است تا بار دیگر شکوفا شود.
پیشنهاد تأسیس وزارت پیرایهزدایی
برای اصلاح کتب لغت و فرهنگ اسلامی، تأسیس نهادی مستقل با عنوان «وزارت پیرایهزدایی» ضروری است. این نهاد، با همکاری دانشمندان و متخصصان، میتواند اشکالات کتب لغت را شناسایی و معانی دقیق را استخراج کند. این تحول، چونان نسیمی تازه، فرهنگ ادبی و فلسفی اسلامی را احیا خواهد کرد.
چنین نهادی، با حذف «پیرایهها» (اشتباهات و معانی نادرست)، میتواند به انسجام علمی و فرهنگی جامعه کمک کند. گویی این وزارت، چونان باغبانی ماهر، به هرس و اصلاحباغ معارف اسلامی میپردازد.
| درنگ: لغتشناسی اسلامی نیازمند تحولی علمی است که با تأسیس نهادی مستقل برای «پیرایهزدایی»، معانی دقیق مواد قرآنی را استخراج و فرهنگ ادبی را احیا کند. |
جمعبندی و دیدگاه نهایی
اسم شریف «بر» در قرآن کریم، چون نگینی درخشان، جلوهای از خیررسانی و سلامت الهی را به نمایش میگذارد. این اسم، با معنای «سلامت عمل صافی به نفع غیر»، در تمام مشتقات و کاربردهای خود، از ذات الهی تا مخلوقات، یکسان و پایدار است. «بر» از مظاهر اسم «سلام» است و با ویژگیهای جمالی، تعدّی به فرع و هنجاری بودن، از هرگونه ناهنجاری و جلال به دور است.
کاربردهای قرآنی «بر»، از خیررسانی الهی تا نیکوکاری انسان و صاف بودن زمین، همگی به این معنای واحد بازمیگردند. مصادیق عملی، مانند گندم، کاه و کلام صادق، این زیبایی و انسجام را به تصویر میکشند. با این حال، کتب لغت اسلامی و فارسی، با ارائه معانی پراکنده و غیرعلمی، از جمله «توسع فی الخیر»، به ابهام در معنای «بر» دامن زدهاند.
حوزههای علمیه و فرهنگ اسلامی نیازمند انقلابی علمی و فکریاند که با تمرکز بر مادهشناسی، ادبیات علمی و حذف «پیرایهها»، به احیای معارف قرآنی منجر شود. تأسیس نهادی مستقل برای «پیرایهزدایی» میتواند این مسیر را هموار کند. این نوشتار، با بازنمایی درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، گامی است در جهت روشنسازی این معانی والا و دعوتی به سوی تحول در فرهنگ و علم دینی.
| با نظارت صادق خادمی |