متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تحلیل و تبیین اسم «بر» در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه سیصد و سی و سوم)
مقدمه: اسم «بر»، گوهر لطافت و خیررسانی الهی
اسم «بر» از جمله اسمای حسنای الهی است که چونان نگینی درخشان در قرآن کریم، تنها یکبار به صراحت در توصیف ذات باریتعالی ذکر شده است: «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ» (سوره طور، آیه ۲۸). این اسم، با لطافت و عمق معنایی خود، دریچهای به سوی شناخت خیررسانی مطلق الهی میگشاید و انسان را به تأمل در صفت جمالی و فعلی خداوند دعوت میکند. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه سیصد و سی و سوم، با تکیه بر مادهشناسی، مفهومشناسی و نقد رویکردهای لغتشناسی سنتی، به تبیین این اسم پرداخته و بر ضرورت بازنگری علمی در فهم اسمای الهی تأکید دارد.
ساختار این نوشتار، با عناوین و زیرعناوین تخصصی، به گونهای طراحی شده که مفاهیم قرآنی و الهیاتی را با نگاهی علمی و عمیق تبیین کند. هر بخش، با استناد به آیات قرآن کریم، تحلیلهای منطقی و تمثیلات ادبی، ابعاد نظری و عملی اسم «بر» را بررسی کرده و با نقد کتب لغت سنتی، راهکارهایی برای تحول در لغتشناسی اسلامی پیشنهاد میدهد. این اثر، چونان مشعلی فروزان، تلاش دارد تا با حفظ اصالت محتوای اصلی، مفاهیم را به شکلی روان و جذاب برای مخاطبان دانشگاهی ارائه دهد و بر اهمیت کاربردی شدن اسمای الهی در زندگی معنوی تأکید ورزد.
بخش اول: مفهومشناسی و مادهشناسی اسم «بر»
تمایز مفهوم و مصداق در لغتشناسی
لغتشناسی علمی، چونان کاوشی دقیق در گوهر واژگان، باید بر استخراج مفهوم و ماهیت واژه تمرکز کند، نه صرفاً مصادیق و استعمالات آن. مفهوم «بر» به «العمل السالم للغير» یا «خیر سالم به غیر» اشاره دارد، در حالی که مصادیق آن، از خدا تا انسان، بیابان و حتی بره (گوسفند)، متنوع و گستردهاند. کتب لغت سنتی، به جای تبیین ماهیت «بر»، به جمعآوری مصادیق و استعمالات عرفی بسنده کردهاند و از اینرو، از دستیابی به معنای واحد بازماندهاند.
این تمایز، در منطق با دو پرسش بنیادین «ماهو» (چیستی) و «هل هو» (وجود) روشن میشود. برای نمونه، هنگامی که پرسیده میشود «انسان چیست؟»، پاسخ «حیوان ناطق» مفهوم و ماهیت انسان را تبیین میکند، نه مصادیقی چون زید یا عمر. در مورد «بر» نیز، لغتشناسی باید به چیستی این واژه بپردازد، نه به ذکر مصادیقی که تنها جلوههای خارجی آن را نشان میدهند. این غفلت از مفهومشناسی، چونان سایهای سنگین، بر فهم دقیق اسمای الهی افتاده و کتب لغت را به پراکندگی معنایی کشانده است.
درنگ: لغتشناسی علمی باید بر مفهوم و ماهیت واژه «بر» (العمل السالم للغير) تمرکز کند، نه مصادیق و استعمالات عرفی که به پراکندگی معنایی منجر میشود.
معنای ماده «بر» و انسجام آن در مشتقات
معنای ماده «بر»، چونان چشمهای زلال، در تمام مشتقات آن (بَر، بِر، بار، أبرار، بَرَرَة) و زمینههای کاربرد (خدا، انسان، اشیاء) یکسان است و به «خیر سالم به غیر» دلالت دارد. این معنا، بر سلامت، صفا و خیررسانی تأکید دارد و در هر مصداق، جلوهای خاص مییابد: در خدا به خیررسانی مطلق، در انسان به نیکوکاری، و در اشیاء مانند بیابان به صافی و قابلیت استفاده.
این انسجام معنایی، نشاندهنده ضرورت مادهشناسی علمی است که از پراکندگی مصداقمحور کتب لغت جلوگیری میکند. برای نمونه، «بر» در کلام به «الكلام الصادق السالم» اشاره دارد، اما به معنای صرف صدق نیست، زیرا صدق ممکن است فسادآمیز باشد (مانند سخنی راست که به ضرر منجر شود)، در حالی که «بر» همواره خیر و سلامت را در بر دارد. این تمایز، عمق معنایی «بر» را آشکار میسازد و بر اهمیت استخراج معنای واحد تأکید میورزد.
درنگ: معنای ماده «بر» (العمل السالم للغير) در تمام مشتقات و زمینهها یکسان است و بر سلامت و خیررسانی به غیر دلالت دارد.
جمعبندی بخش اول
اسم «بر»، چونان گوهری در ساحت اسمای الهی، با معنای واحد «خیر سالم به غیر» در تمام مشتقات و مصادیق خود جلوهگر است. تمایز میان مفهوم و مصداق، ضرورتی منطقی و علمی است که کتب لغت سنتی از آن غفلت ورزیدهاند. این بخش، با تأکید بر مادهشناسی و مفهومشناسی، زمینه را برای نقد رویکردهای لغتشناسی سنتی و بررسی کاربردهای قرآنی «بر» فراهم میآورد.
بخش دوم: نقد لغتشناسی سنتی و چالشهای مفهومی
نقد رویکرد مصداقمحور کتب لغت
کتب لغت سنتی، مانند مصابیح اللغه، به جای استخراج معنای ماده «بر»، به ذکر استعمالات و مصادیق (مانند صدق، حکایت صوت، خلاف البحر، نبت) پرداختهاند. این رویکرد، چونان گردآوری پراکنده اخبار، از تبیین علمی معنای واحد بازمانده و به پراکندگی معنایی منجر شده است. برای نمونه، در مصابیح اللغه، «بر» به چهار معنا (صدق، حکایت صوت، خلاف البحر، نبت) تفسیر شده، بدون آنکه مفهوم مشترکی استخراج گردد.
این نقص، ریشه در فقدان مادهشناسی علمی دارد. لغتشناسی باید معنای ریشهای واژه را از کاربردهای قرآنی و اشتقاقات آن استخراج کند، نه آنکه به ذکر مصادیق بسنده نماید. ذکر مصادیقی چون «بر = بیابان» یا «بر = صدق»، بدون تبیین مفهوم، چونان ترسیم نگارهای بدون روح، فاقد انسجام علمی است.
درنگ: کتب لغت سنتی با تمرکز بر مصادیق و استعمالات، از استخراج معنای واحد «بر» بازماندهاند و به پراکندگی معنایی دچار شدهاند.
نقد معنای «بر = حق» در شمس المعارف
کتاب شمس المعارف، «بر» را به «حق» معنا کرده، اما این تعریف، چونان خلط گوهر و نگین، نادرست است. «حق» به ذات و موصوف اشاره دارد و مختص خداوند است، در حالی که «بر» صفت فعلی و جمالی است و میتواند به غیر خدا (انسان، بیابان، بره) نیز اطلاق شود. خلط صفت (بر) با موصوف (حق)، به ابهام معنایی منجر شده و از فهم دقیق اسم الهی جلوگیری کرده است.
برای نمونه، «حق» به ذات باریتعالی دلالت دارد و نمیتوان آن را به بیابان یا انسان نسبت داد، اما «بر» به دلیل صفت بودن، در مصادیق گوناگون ظهور مییابد. این تمایز، نشاندهنده ضرورت دقت در لغتشناسی و اجتناب از خلط مفاهیم است.
درنگ: معنای «بر = حق» در شمس المعارف نادرست است، زیرا «حق» به موصوف و ذات اشاره دارد، در حالی که «بر» صفت فعلی و جمالی است.
جمعبندی بخش دوم
لغتشناسی سنتی، چونان راهرویی پر پیچ و خم، از دستیابی به معنای واحد «بر» بازمانده و با تمرکز بر مصادیق و استعمالات، به پراکندگی معنایی دچار شده است. نقد کتب لغت، از جمله مصابیح اللغه و شمس المعارف، بر ضرورت تحول علمی در مادهشناسی و مفهومشناسی تأکید دارد. این بخش، زمینه را برای بررسی کاربردهای قرآنی و عملی «بر» فراهم میسازد.
بخش سوم: کاربردهای قرآنی و مصادیق اسم «بر»
کاربرد «بر» در توصیف خداوند
در قرآن کریم، اسم «بر» تنها یکبار در آیه ۲۸ سوره طور به کار رفته است: «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ». این آیه، «بر» را به خیررسانی مطلق و فقدان هرگونه ظلم به بندگان (ليس بظلام للعبيد) نسبت میدهد.
إِنَّهُ [مطلب حذف شد] : او همان نیکوکار مهربان است.)
این کاربرد، چونان نوری درخشان، عظمت و لطافت اسم «بر» را در توصیف خداوند آشکار میسازد. خیررسانی مطلق، بدون شائبه ظلم، نشاندهنده جمالی، فعلی و متعدّی بودن این اسم است که به عمل خیر به غیر وابسته است.
درنگ: در آیه «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ»، «بر» به خیررسانی مطلق خداوند بدون شائبه ظلم دلالت دارد.
کاربرد «بر» در توصیف انسان
در آیه ۳۲ سوره مریم، «بر» به نیکوکاری انسان نسبت به والدین اشاره دارد: «وَبَرًّا بِوَالِدَتِي».
درنگ: «بر» در آیه «وَبَرًّا بِوَالِدَتِي» به نیکوکاری و اطاعت نسبت به والدین دلالت دارد.