در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 335

متن درس

 

اسما و صفات الهی: تأملی در اسم حمید و ماده حمد

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سیصد و سی و پنج)

دیباچه: درآمدی بر تحلیل اسم حمید و ماده حمد

در گستره معارف الهی، اسما و صفات خداوند چونان نوری درخشان، راهنمای سالکان و پژوهشگران حقیقت است. اسم «حمید» و ماده «حمد» از جمله مفاهیم بنیادین در فرهنگ قرآنی‌اند که در آیات کریمه با جلوه‌ای خاص، تجلی یافته‌اند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به بررسی عمیق و تخصصی این دو مفهوم در قرآن کریم پرداخته و با نگاهی علمی و آکادمیک، جایگاه آنها را در نظام معرفتی الهی کاوش می‌کند. قرآن کریم، چونان کتابی آسمانی و فراتر از علوم بشری، نه‌تنها منبعی برای هدایت معنوی، بلکه گنجینه‌ای از اصول علمی و عملی است که نیازمند نگاهی نو، دقیق و تخصصی است.

بخش نخست: مفهوم‌شناسی اسم حمید و ماده حمد

تعریف و ویژگی‌های اسم حمید

اسم «حمید» از اسمای حسنی الهی است که در قرآن کریم با صفت جمالی، لطفی، اختیاری و کمالی توصیف شده است. این اسم، ستایشی را بازتاب می‌دهد که در قبال کمالات ارادی و اختیاری خداوند صورت می‌گیرد، نه صفات طبیعی و غیراختیاری. برخلاف «مدح» که می‌تواند به ویژگی‌های طبیعی مانند زیبایی یا صفات اختیاری مانند احسان اشاره داشته باشد، «حمید» اخص است و تنها به افعال کمالی و ارادی الهی معطوف می‌شود. این ویژگی، «حمید» را به صفتی والا تبدیل می‌کند که در آن، کمال الهی با نفی هرگونه نقص همراه است، گویی که خداوند در مقام ستایش، چونان آفتابی بی‌غروب، عاری از هر سایه و کاستی است.

درنگ: اسم «حمید» صفتی جمالی، لطفی و اختیاری است که تنها به کمالات ارادی الهی اشاره دارد و از مدح اخص است، زیرا مدح می‌تواند شامل صفات غیراختیاری نیز باشد.

مفهوم ماده حمد

ماده «حمد» به معنای ستایش در برابر کمال اختیاری با تعظیم ممدوح (ستایش‌شونده) و خضوع مادح (ستایش‌کننده) است. این ستایش، همواره با تسبیح (نفی نقص) ملازم است و در مقابل افعال ارادی و جمالی قرار می‌گیرد. برخلاف شکر که به نعمت‌های جزئی مانند رزق مادی محدود می‌شود، حمد به افعال کلی و احاطی الهی، نظیر خلقت آسمان‌ها و زمین یا هدایت بندگان، اشاره دارد. این تمایز، حمد را به مرتبه‌ای والاتر از شکر و مدح ارتقا می‌دهد، گویی که حمد، چونان رودی زلال، از سرچشمه کمالات الهی سرریز می‌شود و هرچه را در مسیر خود می‌یابد، به سوی حقیقت سوق می‌دهد.

درنگ: حمد، ستایشی است که با تعظیم ممدوح و خضوع مادح همراه بوده و به افعال کمالی و ارادی الهی معطوف است، در حالی که شکر به نعمت‌های جزئی و مدح به کمالات اعم (اختیاری و غیراختیاری) اشاره دارد.

بخش دوم: کاربرد قرآنی حمید و حمد

کاربرد اسم حمید در قرآن کریم

اسم «حمید» در قرآن کریم 16 مرتبه ذکر شده و همواره در کنار اسمای دیگر مانند «غنی»، «عزیز» یا «مجید» یا در قالب عباراتی چون «صراط الحمید» ظاهر شده است. این کاربرد، جایگاه والای این اسم را در نظام صفات الهی نشان می‌دهد. به عنوان نمونه:

إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ

(سوره هود، آیه 73، : «او ستوده و بزرگوار است.»)

این آیه، «حمید» را در کنار «مجید» قرار داده و بر عظمت و بزرگواری الهی تأکید می‌کند. همراهی این صفات، نشان‌دهنده انسجام معنایی «حمید» با دیگر صفات کمالی است که همگی به نفی نقص و اثبات کمال الهی اشاره دارند.

کاربرد ماده حمد در قرآن کریم

ماده «حمد» 38 مرتبه در قرآن کریم ذکر شده و اغلب با افعال ارادی و کمالی همراه است. این کاربرد، نشان‌دهنده پیوند عمیق حمد با افعال الهی است که از سر اختیار و لطف صورت می‌گیرند. برخی نمونه‌های برجسته عبارتند از:

  • الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ

    (سوره انعام، آیه 1، : «ستایش خدایی را که آسمان‌ها و زمین را آفرید.»)

  • الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا

    (سوره اعراف، آیه 43، : «ستایش خدایی را که ما را به این [راه] هدایت کرد.»)

  • الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ

    (سوره اسراء، آیه 111، : «ستایش خدایی را که فرزندی نگرفته و در فرمانروایی شریکی ندارد.»)

  • فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُنْ مِنَ السَّاجِدِينَ

    (سوره حجر، آیه 98، : «پس پروردگارت را با ستایش تسبیح کن و از سجده‌کنندگان باش.»)

این آیات، حمد را به افعالی چون خلقت، هدایت، نجات از ظالمان و نفی شریک و فرزند برای خداوند مرتبط می‌سازند. این پیوند، نشان‌دهنده انسجام معنایی حمد با افعال کمالی و ارادی است، گویی که هر آیه، چونان گوهری درخشان، جلوه‌ای از کمال الهی را به نمایش می‌گذارد.

درنگ: ماده «حمد» در قرآن کریم با افعال کمالی و ارادی مانند خلقت، هدایت و نجات همراه است و نشان‌دهنده پیوند عمیق آن با کمالات الهی است.

بخش سوم: تمایز حمد، مدح و شکر

مقایسه مفهومی

تمایز میان حمد، مدح و شکر از منظر مفهومی، یکی از نکات کلیدی در فهم فرهنگ قرآنی است:

  • حمد: ستایش در برابر کمال اختیاری با تعظیم ممدوح و خضوع مادح، که به افعال کلی و احاطی الهی مانند خلقت و هدایت معطوف است.
  • مدح: ستایش در برابر کمال اختیاری (مانند احسان) یا غیراختیاری (مانند زیبایی)، که گستره‌ای وسیع‌تر از حمد دارد.
  • شکر: سپاس در برابر نعمت‌های جزئی مانند رزق مادی، که محدودتر از حمد است.

این تمایز، حمد را به مرتبه‌ای والاتر از شکر و مدح ارتقا می‌دهد. حمد، چونان قله‌ای رفیع در برابر افعال کمالی الهی ایستاده است، در حالی که شکر به نعمت‌های جزئی و مدح به صفات اعم (اختیاری و غیراختیاری) اشاره دارد. این تفاوت، مانند تفاوت میان ستایش آفتابی که جهان را روشن می‌کند و سپاس از بارانی که تنها زمینی را سیراب می‌سازد، آشکار است.

درنگ: حمد، اخص از مدح و اعم از شکر است، زیرا به کمالات اختیاری و کلی الهی معطوف بوده و با تعظیم و خضوع همراه است.

بخش چهارم: قرآن کریم به مثابه کتابی علمی و آکادمیک

نقد نگاه سنتی به قرآن کریم

قرآن کریم، فراتر از کتابی صرفاً مذهبی یا ثوابی، منبعی علمی و آکادمیک است که اصول علمی و عملی عالم را در بر دارد. نگاه کنونی به قرآن کریم، که آن را در مجالس ختم یا در رحل‌های مساجد محدود کرده، گویی این گوهر بی‌بدیل را در قفسی تنگ محبوس ساخته است. این کتاب آسمانی، چونان گنجینه‌ای از دانش، نیازمند تحلیل تخصصی و دسته‌بندی آیات بر اساس علوم مختلف نظیر ریاضیات، فیزیک، منطق و حتی سیاست است. آیات قرآن کریم باید چونان برگ‌هایی از درختی تنومند، به دست متخصصان علوم گوناگون سپرده شوند تا ظرفیت علمی و عملی آن آشکار گردد.

درنگ: قرآن کریم، کتابی علمی و آکادمیک است که باید با نگاهی تخصصی و فراتر از علوم بشری مانند ریاضیات و منطق تحلیل شود، نه صرفاً به‌عنوان کتابی مذهبی یا ثوابی.

تحول در حوزه‌های علمی

حوزه‌های علمی کنونی، که اغلب از رویکردی آکادمیک و تخصصی در تحلیل قرآن کریم فاصله دارند، نیازمند تحولی بنیادین‌اند. این تحول، مستلزم دسته‌بندی آیات بر اساس علوم مختلف و عرضه آنها به پژوهشگران رشته‌های گوناگون است. قرآن کریم، چونان معدنی غنی، باید تکه‌تکه شده و هر بخش به متخصصان همان حوزه سپرده شود تا از ظرفیت‌های بی‌پایان آن بهره‌مند گردند. این رویکرد، گویی که آیات الهی را از قفس تنگ سنت‌ها رها ساخته و به آسمان بی‌کران دانش بشری پر می‌دهد.

درنگ: حوزه‌های علمی باید با رویکردی آکادمیک و تخصصی، آیات قرآن کریم را تحلیل و به علوم مختلف تخصیص دهند تا ظرفیت جهانی آن آشکار شود.

بخش پنجم: حکمت الهی در تحریف کتب پیشین

جایگاه قرآن کریم به‌عنوان کتاب خاتم

حکمت الهی در تحریف کتب آسمانی پیشین، نظیر تورات، انجیل و زبور، و عدم دسترسی به نسخه‌های اصلی آنها، در این است که با وجود قرآن کریم، نیازی به این کتب نیست. قرآن کریم، به‌عنوان کتاب خاتم، کامل و عاری از تحریف است و جایگزین کتب پیشین شده است. این کتب، که اکنون به‌صورت اسطوره‌ای درآمده و مشابه نسبت‌هایی به ارسطو یا افلاطون هستند، اگر در دسترس باقی می‌ماندند، ممکن بود در اعصار کنونی زيانبار باشند. این حکمت الهی، گویی که دانشمندی کتاب پیشین خود را به دلیل نارسایی‌هایش جمع‌آوری کرده و اثری کامل‌تر ارائه داده است.

درنگ: تحریف کتب آسمانی پیشین و جایگزینی آنها با قرآن کریم، حکمت الهی است که از ابتلای بشر به مشکلات ناشی از نارسایی‌های آنها جلوگیری کرده است.

بخش ششم: جایگاه حمید در فرهنگ قرآنی

نقش ذکر حمید در تهذیب نفس

ذکر اسم «حمید»، به‌ویژه در خلوت و با خلوص، به صفا، بزرگواری و دوری از استکبار (چه ذهنی و چه عملی) یاری می‌رساند. این اسم، که با تواضع و خضوع در برابر کمالات الهی همراه است، انسان را از خودبینی و تکبر رها ساخته و به سوی مرتبه‌ای والا از اخلاق و معنویت هدایت می‌کند. ذکر «یا حمید»، گویی چونان نسیمی لطیف، غبار نفسانیات را از دل می‌زداید و روح را به سوی نور الهی سوق می‌دهد.

درنگ: ذکر «حمید» با خلوص، انسان را از استکبار رها کرده و به تواضع و خضوع در برابر کمالات الهی سوق می‌دهد.

ارتباط حمد با افعال کمالی

حمد در قرآن کریم، همواره با افعال ارادی و کمالی مانند خلقت، هدایت، نجات از ظالمان و نفی شریک و فرزند برای خداوند همراه است. این پیوند، نشان‌دهنده جایگاه والای حمد در فرهنگ قرآنی است. به عنوان نمونه، آیه:

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

(سوره مؤمنون، آیه 28، : «ستایش خدایی را که ما را از قوم ستمگر نجات داد.»)

این آیه، حمد را به نجات از ظالمان مرتبط می‌سازد، که فعلی کلی و احاطی است، نه جزئی و شخصی مانند خوردن نان. این ویژگی، حمد را از شکر متمایز می‌کند و آن را به صفتی والا در برابر کمالات الهی تبدیل می‌کند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

اسم «حمید» و ماده «حمد» در قرآن کریم، چونان دو گوهر درخشان، جلوه‌ای از کمالات الهی را به نمایش می‌گذارند. «حمید» به‌عنوان صفتی جمالی، لطفی و اختیاری، به کمالات ارادی الهی اشاره دارد و در 16 آیه با اسمای دیگر همراه شده است. ماده «حمد»، با 38 ذکر در قرآن کریم، ستایشی است که با تعظیم ممدوح و خضوع مادح، به افعال کمالی مانند خلقت، هدایت و نجات معطوف است. این مفاهیم، از مدح اخص و از شکر اعم‌اند و جایگاه والایی در فرهنگ قرآنی دارند.

قرآن کریم، فراتر از کتابی مذهبی، منبعی علمی و آکادمیک است که باید با نگاهی تخصصی و فراتر از علوم بشری تحلیل شود. نگاه سنتی به قرآن کریم، که آن را در مراسم‌های مذهبی محدود کرده، مانع از بهره‌مندی از ظرفیت‌های بی‌پایان آن شده است. آیات این کتاب آسمانی باید به علوم مختلف تخصیص یافته و به دست متخصصان سپرده شوند تا چونان ستارگانی در آسمان دانش بشری بدرخشند. حکمت الهی در تحریف کتب پیشین، جایگزینی آنها با قرآن کریم را نشان می‌دهد که به‌عنوان کتاب خاتم، کامل و عاری از نقص است.

ذکر «حمید» و تأمل در ماده «حمد»، انسان را به سوی تواضع، خضوع و دوری از استکبار هدایت می‌کند. حوزه‌های علمی نیز نیازمند تحولی آکادمیک‌اند تا بتوانند ظرفیت‌های علمی قرآن کریم را به جهانیان عرضه کنند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، گامی در راستای آشکارسازی این ظرفیت‌ها برداشته و می‌کوشد تا قرآن کریم را چونان کتابی زنده و پویا به جهانیان معرفی کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مفهوم 'حميد' به چه نوع کمالاتی اشاره دارد؟

2. طبق متن، تعداد موارد ذکر واژه 'حمد' در قرآن کریم چند مورد است؟

3. بر اساس متن، تفاوت اصلی 'حمد' با 'شکر' چیست؟

4. طبق متن، چرا کتاب‌های آسمانی پیشین تحریف شده‌اند؟

5. بر اساس متن، قرآن کریم از نظر علمی با چه چیزی مقایسه شده است؟

6. بر اساس متن، واژه 'حميد' در قرآن کریم به کمالات غیراختیاری اشاره دارد.

7. متن درسگفتار بیان می‌کند که قرآن کتابی علمی و فراتر از خطای انسانی است.

8. طبق متن، کتاب‌های آسمانی پیشین به دلیل بی‌نیازی بشر به آن‌ها حذف شده‌اند.

9. متن اشاره می‌کند که قرآن باید به‌عنوان کتابی علمی و کاربردی در رشته‌های مختلف تکه‌تکه شود.

10. بر اساس متن، حمد و مدح در قرآن معنای یکسانی دارند و تفاوتی بین آن‌ها نیست.

11. تفاوت اصلی بین 'حمد' و 'مدح' طبق متن چیست؟

12. چرا قرآن از نظر متن به‌عنوان کتابی فوق ریاضیات و فلسفه توصیف شده است؟

13. طبق متن، چرا کتاب‌های آسمانی پیشین دیگر در دسترس بشر نیستند؟

14. منظور از 'فعل جمالی اختیاری' در تعریف حمد چیست؟

15. چرا متن پیشنهاد می‌کند قرآن را به بخش‌های علمی مختلف تقسیم کنیم؟

پاسخنامه

1. کمالات اختیاری و ارادی

2. 38 مورد

3. حمد به فعل اختیاری مربوط است، شکر به نعمت

4. به دلیل حکمت الهی برای جلوگیری از زیان به بشر

5. یک کتاب فوق ریاضیات و فلسفه

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. حمد به کمالات اختیاری و ارادی اشاره دارد، در حالی که مدح می‌تواند به صفات طبیعی یا اختیاری مربوط باشد.

12. زیرا قرآن فعل الهی است و خالی از خطا و خلل بوده و از علوم بشری دقیق‌تر است.

13. حکمت الهی اقتضا کرده که این کتاب‌ها تحریف شوند تا بشر از مشکلات آن‌ها در امان بماند.

14. افعالی که از روی اراده و اختیار انجام شده و دارای کمال و زیبایی هستند.

15. تا قرآن به‌صورت کاربردی در علوم مختلف استفاده شود و از حالت صرفاً عبادی خارج گردد.

فوتر بهینه‌شده