متن درس
اسماء و صفات الهی: تبیین تسبیح بهمثابه سیر سالم و نظام سبحانی در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۴۸)
مقدمه
مفهوم تسبیح، بهمثابه یکی از جلوههای اسماء حسنی الهی، در قرآن کریم جایگاهی والا دارد و بهعنوان سیر سالم، حرکت طبیعی و نظام کامل خلقت معرفی شده است. این مفهوم، که در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۳۴۸ به تفصیل بررسی شده، نهتنها بیانگر کمال و سلامت الهی است، بلکه بهعنوان چاشنی ضروری اذکار و محور نظام سبحانی در خلقت و مدینه فاضله قرآنی جلوهگر است.
بخش اول: مفهوم تسبیح در سوره اعراف و سیر سالم
تسبیح در مواجهه با تجلی الهی
تسبیح در قرآن کریم، بهمثابه جریانی زلال و موزون، بیانگر سیر سالم و کامل در نظام خلقت است. در سوره اعراف، آیه ۱۴۳، این مفهوم در داستان حضرت موسی علیهالسلام و مواجهه او با تجلی الهی به روشنی آشکار میشود.
وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعْقًا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ (اعراف: ۱۴۳، : «و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: پروردگارا، خود را به من بنمای تا تو را ببینم. فرمود: هرگز مرا نخواهی دید، ولی به کوه بنگر، اگر در جای خود استوار ماند، مرا خواهی دید. پس چون پروردگارش بر کوه تجلی کرد، آن را هموار ساخت و موسی بیهوش افتاد. و چون به هوش آمد، گفت: منزهی تو، به سوی تو بازمیگردم و من نخستین مؤمنانم.»)
در این آیه، حضرت موسی علیهالسلام پس از تجربه صعق (بیهوشی) و افاقه (بازگشت به هوش)، با گفتن «سبحانک» به حالت طبیعی و سالم بازمیگردد. تسبیح در اینجا، مانند نسیمی که غبار را از آیینه وجود میزداید، بیانگر بازگشت به نظم و سلامت وجودی است. خداوند متعال، که از صعق، افاقه و توبه مبراست، در نظام سبحانی خود، سرچشمه کمال و سلامت است. این آیه نشان میدهد که تسبیح، در مقابل ناتوانی و کاستی، به مثابه پلی است که انسان را به سوی کمال الهی هدایت میکند.
تحلیل مفهومی تسبیح
تسبیح، در این آیه، نهتنها عملی زبانی، بلکه حرکتی وجودی است که انسان را از کاستیهای ناسوتی به سوی کمالات لاهوتی رهنمون میسازد. این حرکت، مانند جریان رودخانهای زلال در بستر خلقت، عاری از هرگونه اعوجاج و نقص است. از منظر فلسفه دین، تسبیح به مثابه تأیید نظم و کمال الهی است که در مقابل هرگونه کاستی و ناتوانی قرار میگیرد. این مفهوم، در سلسلهمراتب اسماء الهی، با اسم «السلام» پیوندی عمیق دارد، زیرا هر دو بیانگر سلامت و کمالاند.
جمعبندی بخش اول
بخش نخست نشان داد که تسبیح در سوره اعراف، بهعنوان نماد سیر سالم و کامل، در مقابل صعق و ناتوانی قرار میگیرد. این مفهوم، با تأکید بر کمال الهی و سلامت وجودی، انسان را به نظم طبیعی و الهی بازمیگرداند و پایهای برای فهم نظام سبحانی در قرآن کریم فراهم میآورد.
بخش دوم: تسبیح و نظام سبحانی در جنت نعیم
تسبیح در سوره یونس: مدینه فاضله قرآنی
سوره یونس، آیه ۱۰، تسبیح را بهعنوان ویژگی بنیادین نظام سبحانی در جنت نعیم معرفی میکند، جایی که مؤمنان با ایمان و عمل صالح به مدینه فاضلهای الهی دست مییابند.
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمَانِهِمْ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ * دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (یونس: ۹-۱۰، : «کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، پروردگارشان به سبب ایمانشان هدایتشان میکند. در باغهای پرنعمت، جویبارها از زیر پایشان روان است. دعایشان در آنجا این است: منزهی تو ای خدا، و درودشان در آنجا سلام است، و پایان دعایشان این است: سپاس خدای را، پروردگار جهانیان.»)
در این آیه، دعای مؤمنان در جنت نعیم، «سبحانک اللهم» است که نشاندهنده نظام سبحانی این بهشت است. تقدم «سبحانک» بر «اللهم» در این عبارت، مانند نوری که پیش از طلوع خورشید آسمان را روشن میکند، وصف جنت را برجسته میسازد. تحیت مؤمنان «سلام» و پایان دعایشان «الحمد لله رب العالمین» است، که این سهگانه (تسبیح، سلام و حمد) نظام کامل و سالم مدینه فاضله قرآنی را ترسیم میکند.
تمایز جنت نعیم از جنت عمومی
یکی از نکات برجسته در این آیه، تمایز جنت نعیم با ویژگی «تجری من تحتهم الانهار» (جویبارها از زیر پای مؤمنان جاری است) از جنت عمومی با ویژگی «تجری من تحتها الانهار» (جویبارها از زیر جنت جاری است) است. این تمایز، مانند تفاوت جایگاه قلهای رفیع با دامنهای معمولی، نشاندهنده مقام والای مؤمنان در جنت نعیم است که از ایمان و عمل صالح ناشی میشود. برخلاف ادعای فرعون که با تکبر میگفت «تجری من تحتی»، این مقام از فروتنی و ایمان مؤمنان سرچشمه میگیرد.
تحلیل عقاید سبحانی و برخورد سلامی
از منظر فلسفه دین و جامعهشناسی دینی، جنت نعیم بهمثابه مدینه فاضلهای است که در آن عقاید سبحانی (سبحانک اللهم)، برخورد سلامی (سلام) و حمد کامل (الحمد لله رب العالمین) حاکم است. این نظام، مانند سمفونی عظیمی از هماهنگی و کمال، نشاندهنده پیوند تسبیح با سلامت و نظم الهی است. این آیه، از منظر عرفان عملی، دعوت به تحقق چنین نظامی در جامعه انسانی دارد، مانند باغی که در آن هر گل در جای خود شکوفا میشود.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم نشان داد که تسبیح در سوره یونس، بهعنوان پایه نظام سبحانی جنت نعیم، همراه با سلام و حمد، مدینه فاضلهای را ترسیم میکند که در آن کمال، سلامت و هماهنگی حاکم است. تمایز جنت نعیم از جنت عمومی، جایگاه والای مؤمنان را نشان میدهد و بر نقش ایمان در تحقق نظام سبحانی تأکید دارد.
بخش سوم: تسبیح در مقابل کاستیها و اعوجاجات
تسبیح در سوره انبیاء: نفی ظلم
سوره انبیاء، آیه ۸۷، تسبیح را در مقابل ظلم و کاستیهای اعتقادی و فطری معرفی میکند.
وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ (انبیاء: ۸۷، : «و ذوالنون را یاد کن، آنگاه که خشمگین رفت و پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت. پس در تاریکیها ندا داد که: معبودی جز تو نیست، منزهی تو، من از ستمکاران بودم.»)
حضرت یونس علیهالسلام، در ظلمات خشم، پندار نادرست و تاریکی، با گفتن «سبحانک» خود را از ظلم مبرا کرده و به نظام سبحانی بازمیگردد. تسبیح در اینجا، مانند کلیدی است که قفلهای ظلم و کاستی را میگشاید و انسان را به سوی نور توحید هدایت میکند.
تسبیح در سوره نور: نفی بهتان
در سوره نور، آیه ۱۶، تسبیح در مقابل بهتان و ناخالصی قرار میگیرد.
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُمْ مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ (نور: ۱۶، : «و چرا هنگامی که آن را شنیدید، نگفتید: ما را نرسد که به این سخن گوییم، منزهی تو، این بهتانی بزرگ است.»)
مؤمنان در برابر تهمت و بهتان، با گفتن «سبحانک» آن را نفی میکنند. بهتان، مانند لکهای بر آیینه پاکی، در مقابل نظام سبحانی تسبیح قرار میگیرد. این آیه، مانند نوری که تاریکی را میزداید، بر حفظ شفافیت و پاکی اخلاقی و اجتماعی تأکید دارد.
تسبیح در سوره فرقان: نفی گمراهی
سوره فرقان، آیه ۱۸، تسبیح را در مقابل گمراهی و اضلال معرفی میکند.
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا (فرقان: ۱۷-۱۸، : «و روزی که آنها و آنچه را جز خدا میپرستیدند گرد آورد و گوید: آیا شما بندگانم را گمراه کردید یا خود راه را گم کردند؟ گفتند: منزهی تو، ما را نرسد که جز تو دوستانی برگزینیم، ولی تو آنها و پدرانشان را برخوردار کردی تا یاد تو را فراموش کردند و قومی تباه شدند.»)
معبودان باطل با گفتن «سبحانک»، خود را از اتهام گمراهی مبرا میدانند و گمراهی قوم بور را در مقابل نظام سبحانی قرار میدهند. تسبیح، مانند ستارهای در آسمان حقیقت، مسیر توحید و کمال را روشن میسازد.
تسبیح در سوره سبا: نفی شرک
سوره سبا، آیه ۴۱، تسبیح را در مقابل شرک و پرستش جن قرار میدهد.
وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (سبا: ۴۰-۴۱، : «و روزی که همه را گرد آورد، سپس به فرشتگان گوید: آیا اینها شما را میپرستیدند؟ گفتند: منزهی تو، تو ولی ما هستی نه آنها، بلکه آنها جن را میپرستیدند و بیشترشان به آنها ایمان داشتند.»)
ملائکه با گفتن «سبحانک»، خود را از شرک و پرستش نادرست مبرا میدانند و تأکید میکنند که مردم جن را پرستیدهاند. این تسبیح، مانند جریانی زلال در برابر تاریکی شرک، عظمت توحید الهی را آشکار میسازد. واکنش ملائکه، که با شتاب خود را از اتهام مبرا میکنند، مانند پرندگانی است که در برابر طوفان به سوی آسمان امن پرواز میکنند، و عظمت الهی را نشان میدهد.
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم نشان داد که تسبیح در قرآن کریم، بهعنوان ابزاری برای نفی کاستیها، ظلم، بهتان، گمراهی و شرک، در مقابل نظام سبحانی قرار میگیرد. این مفهوم، مانند نوری که تاریکیها را میزداید، انسان را به سوی سلامت، کمال و توحید هدایت میکند.
بخش چهارم: مهندسی قرآن کریم و جایگاه تسبیح
قرآن کریم بهمثابه کتابی مهندسیشده
قرآن کریم، بهمثابه سیستمی دقیق و مهندسیشده، هیچگونه تخلف یا اعوجاجی در معانی خود ندارد. واژه «سبحان» در تمامی آیات، به یک معنای واحد و حقیقی بهکار رفته است: سیر سالم، حرکت طبیعی و نظام کامل خلقت. برخلاف برخی تفاسیر که معانی متعدد یا مجازی برای واژگان قائلاند، قرآن کریم معانی را با دقتی مکانیکی و سیستمیک ارائه میدهد. این ویژگی، مانند ساختمانی است که هر آجر آن با دقت و نظم در جای خود قرار گرفته و هیچ خللی در آن یافت نمیشود.
نقد تفاسیر نادرست
برخی تفاسیر، با نسبت دادن معانی متعدد یا مجازی به واژگان قرآنی، از درک حقیقت سیستمیک آن بازماندهاند. این رویکرد، مانند تلاش برای خواندن کتابی علمی با عینک شعر و داستان است که به فهم نادرست منجر میشود. قرآن کریم، با ارائه معانی حقیقی و یکپارچه، مانند نوری که در همه زوایا یکسان میتابد، راهنمای جامعی برای فهم نظام خلقت است.
نقش تسبیح در اذکار
تسبیح، چه در ذکر کبیر (مانند «سبحان ربی العظیم و بحمده» در رکوع) و چه در ذکر صغیر (مانند «سبحان الله»)، چاشنی ضروری اذکار و اوراد است. این چاشنی، مانند ادویهای که طعم غذا را کامل میکند، اثرگذاری معنوی اذکار را تضمین میکند. بدون تسبیح، اذکار مانند باغی بدون آب، از رشد و شکوفایی بازمیمانند.
جمعبندی بخش چهارم
بخش چهارم بر مهندسی و سیستمیک بودن قرآن کریم تأکید کرد و نشان داد که تسبیح، بهعنوان نماد سیر سالم و کامل، در تمامی آیات به یک معنا بهکار رفته است. این مفهوم، بهعنوان چاشنی اذکار، نقش کلیدی در تحقق نظام سبحانی دارد و نیازمند بازخوانی علمی قرآن کریم برای فهم دقیق آن است.
بخش پنجم: نقد استفاده محدود از قرآن و آرزوی نظام قرآنی
نقد استفاده محدود از قرآن کریم
در هزار سال گذشته، استفاده از قرآن کریم به معلومات عمومی و تاریخی محدود شده و از ظرفیت علمی و مهندسی آن غفلت شده است. این غفلت، مانند زندانی کردن گوهری در صندوقچهای غبارگرفته، مانع بهرهگیری از خیرات این کتاب الهی شده است. حوزههای علمیه و علما باید با بازخوانی علمی قرآن کریم، مانند کاوشگرانی که الفبای جدیدی کشف میکنند، نظام سبحانی آن را استخراج کنند.
قرآن کریم و علوم تجربی
علوم تجربی کنونی، مانند مشقی مکرر از الفبای کشفشده، پیشرفت خود را مدیون نظم و تکرار هستند. اما قرآن کریم، مانند منبعی بیکران از الفباهای جدید، میتواند جهان را متحول کند. اگر مسلمین بتوانند الفبای مهندسی قرآن را استخراج کنند، مانند باغبانانی که بذری نو میکارند، میتوانند جهانی را با صلح و محبت اداره کنند.
آرزوی تحقق نظام قرآنی
مسلمین در دوران غیبت امام زمان علیهالسلام، وظیفه دارند الفبای قرآنی را استخراج کرده و نظام سبحانی را در جامعه پیاده کنند. این آرزو، مانند رویایی است که باغی پرشکوفه را در دل بیابان میسازد. در صورت عدم تحقق این هدف، در دوران حضور امام زمان علیهالسلام، این الفبا ارائه خواهد شد و جهان با نظام قرآنی اداره خواهد شد.
جمعبندی بخش پنجم
بخش پنجم بر ضرورت بازخوانی علمی قرآن کریم و استخراج الفبای مهندسی آن تأکید کرد. استفاده محدود از این کتاب الهی، مانع تحقق نظام سبحانی شده است. مسلمین باید با تلاش علمی، مانند کاوشگرانی که گنجی نهان را مییابند، نظام قرآنی را در جهان پیاده کنند.
جمعبندی
تسبیح، بهمثابه جلوهای از نظام سبحانی در قرآن کریم، سیر سالم، حرکت طبیعی و کمال خلقت را بازتاب میدهد. در سورههای اعراف، یونس، انبیاء، نور، فرقان و سبا، این مفهوم در مقابل کاستیها، ظلم، بهتان، گمراهی و شرک قرار گرفته و انسان را به سوی سلامت و توحید هدایت میکند. جنت نعیم، با ویژگیهای سبحانی، سلامی و حمد کامل، مدینه فاضلهای است که نظم الهی را متجلی میسازد. قرآن کریم، بهمثابه کتابی مهندسیشده، با دقتی سیستمیک معانی را ارائه میدهد و تسبیح، بهعنوان چاشنی اذکار، نقش کلیدی در تحقق این نظام دارد. استفاده محدود از قرآن در هزار سال گذشته، مانع بهرهگیری از ظرفیت علمی آن شده است. مسلمین باید با استخراج الفبای قرآنی، مانند باغبانانی که بذری نو میکارند، نظام سبحانی را در جهان پیاده کنند تا صلح و محبت حاکم شود. این آرزو، در دوران حضور امام زمان علیهالسلام، به کمال خواهد رسید.