در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 357

متن درس

 

اسماء و صفات الهی: تبیین مفهوم المؤمن در نظام توحیدی و عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۵۷)

مقدمه

اسماء و صفات الهی، به‌مثابه دریچه‌هایی به سوی حقیقت بی‌کرانه ذات باری‌تعالی، در قرآن کریم جایگاهی محوری دارند. این اسماء، نه‌تنها وجوه مختلف تجلیات الهی را آشکار می‌سازند، بلکه راهنمایی برای سلوک معنوی و فهم نظام هستی‌اند. در میان این اسماء، «المؤمن» به‌عنوان یکی از صفات ذاتی و جلالی خداوند، با حضوری یگانه در سوره حشر، از اهمیتی بی‌مانند برخوردار است. این اسم، که تنها یک‌بار در قرآن کریم ذکر شده، به‌سان گوهری کمیاب، حامل معانی عمیق الهیاتی، عرفانی و معرفت‌شناختی است. در درس‌گفتار جلسه ۳۵۷ از مجموعه درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، مفهوم «المؤمن» با رویکردی نظام‌مند و چندبعدی بررسی شده و از منظر الهیات، عرفان، فلسفه و روان‌شناسی دینی تحلیل گردیده است.

بخش اول: جایگاه المؤمن در نظام اسماء الهی

سیر بحث در اسماء الهی

بررسی اسماء الهی در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با ساختاری منظم و سلسله‌مراتبی پیش می‌رود. این سیر، از اسماء سبوحی و قدوسی آغاز شده و به اسماء ثبوتی، جمالی و جلالی می‌رسد. اسماء سبوحی و قدوسی، که به تنزیه و تقدیس ذات الهی اشاره دارند، مانند جریانی زلال، زمینه‌ساز فهم اسماء ثبوتی‌اند. در این میان، اسماء بسیط (مانند سبوح، قدوس، رحمن) و مرکب (مانند رب‌العالمین، غیاث‌المستغیثین) از یکدیگر متمایز شده و هر یک در جایگاهی ویژه بررسی می‌گردند. اسم المؤمن، به‌عنوان یکی از اسماء بسیط و ثبوتی، پس از بحث در باب اسماء سبوحی، قدوسی و سلام، مورد توجه قرار گرفته است. این سیر، مانند نردبانی است که سالک را از مراتب تنزیه به سوی فهم صفات ذاتی و جلالی الهی هدایت می‌کند.

درنگ: سیر بحث در اسماء الهی، مانند جریانی منظم، از تنزیه سبوحی و قدوسی به سوی صفات ثبوتی و جلالی پیش می‌رود و المؤمن را در جایگاهی یگانه قرار می‌دهد.

المؤمن در سوره حشر: یگانگی و اهمیت

اسم المؤمن، تنها یک‌بار در قرآن کریم، در آیه ۲۳ سوره حشر، ذکر شده است. این یگانگی، مانند گوهری که در میان انبوه جواهرات تنها یک نمونه دارد، بر اهمیت و سنگینی این اسم دلالت می‌کند.

هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ (حشر: ۲۳، : «اوست خدايى كه جز او معبودى نيست، فرمانرواى پاك، سلامت، مؤمن، نگهبان، عزيز، جبار، متكبر.»)

قرار گرفتن المؤمن در کنار اسماء ذاتی مانند الملک، القدوس و السلام، و پیش از اسماء جلالی مانند العزیز و الجبار، نشان‌دهنده جایگاه ویژه آن در نظام توحیدی است. این چیدمان، مانند معماری باشکوهی که هر جزء آن در جای خود قرار گرفته، حکایت از مهندسی دقیق قرآن کریم در تبیین مراتب اسماء دارد. المؤمن، به‌سان پلی بین اسماء جمالی (السلام) و جلالی (المهیمن)، ایمان ذاتی الهی را با ایمان خلقی پیوند می‌زند.

درنگ: المؤمن، با حضور یگانه در سوره حشر، مانند گوهری کمیاب، در میان اسماء ذاتی و جلالی، جایگاه ویژه‌ای دارد.

تمایز المؤمن از سایر مشتقات ایمان

در قرآن کریم، واژه‌های مرتبط با ایمان، مانند مؤمنین، مؤمنات، آمنوا و آمن، به وفور یافت می‌شوند، اما هیچ‌یک به ذات الهی نسبت داده نشده‌اند، جز المؤمن در سوره حشر. این تمایز، مانند خطی است که مرز میان صفات خلقی و الهی را ترسیم می‌کند. برای مثال، در سوره قریش، فعل آمن در قالب «آمنهم من خوف» به کار رفته است:

فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَٰذَا الْبَيْتِ * الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ (قریش: ۳-۴، : «پس بايد پروردگار اين خانه را بپرستند، آن كه ايشان را از گرسنگى رهانيد و از بيم [جان] آسوده‌خاطر كرد.»)

این آیه، به فعل مقید و محدود الهی در قبال قریش اشاره دارد، در حالی که المؤمن، صفتی ذاتی و مطلق است که فراتر از هر تقید خلقی قرار می‌گیرد. آمن، مانند نسیمی است که در لحظه‌ای خاص وزیدن می‌گیرد، اما المؤمن، مانند اقیانوسی بی‌کران، سرچشمه همه امن و امان است.

درنگ: المؤمن، برخلاف مشتقات خلقی ایمان، صفتی ذاتی و مطلق است که ذات الهی را محل امن و امان معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست نشان داد که المؤمن، به‌عنوان یکی از اسماء ذاتی و جلالی، در سیر منظم اسماء الهی، جایگاهی یگانه دارد. این اسم، با حضور تنها در سوره حشر، در کنار اسماء برجسته‌ای مانند الملک و القدوس، از مهندسی دقیق قرآن کریم حکایت می‌کند. تمایز المؤمن از مشتقات خلقی ایمان، مانند آمن، بر ذاتی و مطلق بودن آن تأکید دارد و آن را به‌مثابه سرچشمه امن و امان الهی معرفی می‌نماید.

بخش دوم: معنای المؤمن و ابعاد الهیاتی آن

ریشه‌شناسی و معنای لغوی المؤمن

اسم المؤمن، از ریشه «امن» به معنای امنیت، فقدان خوف و خطر، مشتق شده است. این ریشه، مانند بذری است که در خاک معنا، شاخه‌های متعددی می‌گستراند. امن، به معنای نبود خوف (امر نفسی و باطنی) و خطر (امر خارجی و تهدیدگر)، در ذات الهی به کمال مطلق و بی‌نیازی از هر نقص یا تهدید اشاره دارد. المؤمن، به‌مثابه وصف ذاتی خداوند، ذات او را محل امن و امان معرفی می‌کند، مانند قلعه‌ای استوار که هیچ طوفانی آن را متزلزل نمی‌سازد.

از منظر لغوی، المؤمن هم به معنای لازم (امن بودن ذات) و هم به معنای متعددی (ایجاد امنیت برای دیگران) به کار می‌رود. این دوگانگی، مانند دو بال پرنده‌ای است که هم در آسمان ذات پرواز می‌کند و هم خلق را در سایه امن خود جای می‌دهد.

درنگ: المؤمن، از ریشه امن، ذات الهی را به‌مثابه محل امن و امان معرفی می‌کند که هم لازم (امنیت ذاتی) و هم متعددی (ایمن‌سازی خلق) است.

ایمان الهی: یؤمن بنفسه

یکی از پرسش‌های محوری در فهم المؤمن، معنای ایمان الهی است: خداوند به چه کسی یا چه چیزی ایمان دارد؟ پاسخ این پرسش، مانند کلیدی است که قفل‌های معرفتی را می‌گشاید. المؤمن به معنای «یؤمن بنفسه» است، یعنی ذات الهی خود محل امن و اطمینان مطلق است. این ایمان، نه به معنای تصدیق خلقی، بلکه به معنای کمال ذاتی و غنای الهی است که هیچ نقص یا تردیدی در آن راه ندارد. خداوند، مانند خورشیدی که به نور خویش گواهی می‌دهد، به ذات خویش ایمان دارد.

آیه‌ای که این معنا را تأیید می‌کند، در سوره آل‌عمران آمده است:

شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ (آل‌عمران: ۱۸، : «خدا گواهى داد كه جز او هيچ معبودى نيست، و فرشتگان و دانشوران نيز، [كه او] به عدالت پابرجاست.»)

این آیه، مانند آیینه‌ای، شهادت الهی به توحید خویش را بازتاب می‌دهد. شهادت خداوند، جلوه‌ای از ایمان ذاتی اوست که ذاتش را محل امن و امان قرار داده است. ملائکه و اولوالعلم، مانند ستارگانی در آسمان این شهادت، تنها بازتاب‌دهنده نور الهی‌اند، نه شریک در آن.

درنگ: ایمان الهی، مانند شهادت ذاتی به توحید، ذات خداوند را به‌مثابه محل امن و اطمینان مطلق معرفی می‌کند.

تفاوت المؤمن با آمن در سوره قریش

برای تبیین دقیق‌تر معنای المؤمن، مقایسه آن با فعل آمن در سوره قریش ضروری است. در این سوره، تأکید شده که آمن فعلی مقید و محدود به قریش و رب هذا البیت است. این فعل، مانند جریانی است که در بستری خاص جاری می‌شود، اما المؤمن، مانند اقیانوسی بی‌کران، فراتر از هر تقید، همه خلق را در بر می‌گیرد. آمن در سوره قریش، به ایمن‌سازی قریش از خوف و گرسنگی محدود است، در حالی که المؤمن در سوره حشر، صفتی ذاتی و مطلق است که به ذات الهی نسبت داده می‌شود.

از منظر الهیاتی، این تمایز نشان می‌دهد که المؤمن از اسماء ذاتی و رجالی است، در حالی که آمن، از افعال مقید الهی است. این تفاوت، مانند تمایز میان چشمه و جویبار است: چشمه (المؤمن) سرچشمه همه امن است، و جویبار (آمن) تنها بخشی از آن را منتقل می‌کند.

درنگ: المؤمن، برخلاف آمن در سوره قریش، صفتی ذاتی و مطلق است که فراتر از تقیدات خلقی قرار دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم نشان داد که المؤمن، به‌مثابه صفتی ذاتی، ذات الهی را محل امن و امان معرفی می‌کند. این اسم، هم به معنای لازم (ایمان به نفس الهی) و هم متعددی (ایمن‌سازی خلق) است و با مشتقات خلقی ایمان، مانند آمن، تفاوت اساسی دارد. شهادت الهی در سوره آل‌عمران، گواهی بر ایمان ذاتی خداوند است که المؤمن را به‌سان گوهری در تاج توحید می‌نشاند.

بخش سوم: المؤمن در نسبت با قدوس و سبوح

سیر از سبوح و قدوس به المؤمن

سیر بحث در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، از حمد به تسبیح، و سپس به اسماء سبوحی و قدوسی رسیده و در نهایت به المؤمن منتهی شده است. این سیر، مانند سفری است که از تطهیر نفس (سبوح) به تقدیس ذات (قدوس) و سپس به اطمینان و امن الهی (المؤمن) می‌رسد. سبوح، به تسبیح افعال و صفات الهی اشاره دارد و مانند جریانی زلال، کاستی‌ها را از وجود می‌زداید. قدوس، به تقدیس ذات الهی دلالت می‌کند و مانند نوری، عظمت بی‌نقص خداوند را آشکار می‌سازد. المؤمن، در ادامه این سیر، ایمان ذاتی را متجلی می‌سازد و خلق را به امن و امان الهی می‌رساند.

در دعای جوش کبر، سبوح و قدوس در کنار هم آمده‌اند (فقره ۷۳: «یا سبوح یا قدوس»)، اما المؤمن در سوره حشر، پس از السلام قرار گرفته است. این ترتیب، مانند گذر از تطهیر به تقدیس و سپس به اطمینان قلبی، مراتب سلوک را ترسیم می‌کند.

درنگ: سیر از سبوح و قدوس به المؤمن، مانند سفری از تطهیر نفس به تقدیس ذات و اطمینان قلبی، مراتب توحید و قرب را نشان می‌دهد.

ارتباط عرفانی میان این اسماء

از منظر عرفانی، سبوح، نفس را از کاستی‌ها پاک می‌کند، مانند نسیمی که غبار را از آیینه می‌زداید. قدوس، حضور ذاتی الهی را القا می‌کند، مانند کوهی که در برابر عظمتش سرها خم می‌شود. المؤمن، با ایجاد امن و امان، سالک را به آرامش و قرب الهی می‌رساند، مانند ساحلی که پس از طوفان، پناهگاه می‌شود. این ارتباط، مانند زنجیره‌ای از نور، مراتب سلوک را به هم پیوند می‌زند و المؤمن را به‌عنوان مقصد اطمینان معرفی می‌کند.

از منظر روان‌شناختی، این سیر می‌تواند به‌عنوان الگویی برای ارتقای سلامت روانی مورد توجه قرار گیرد. سبوح، اضطراب‌های نفسانی را می‌زداید، قدوس، حس عظمت و تقدس را تقویت می‌کند و المؤمن، با ایجاد اطمینان، قلب را استوار می‌سازد.

درنگ: المؤمن، در پی سبوح و قدوس، مانند ساحلی آرام پس از طوفان، سالک را به اطمینان و قرب الهی هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم نشان داد که المؤمن در سیر اسمایی، پس از سبوح و قدوس، به‌عنوان مقصدی برای اطمینان و امن الهی قرار دارد. این اسم، با تکمیل مراتب تطهیر و تقدیس، خلق را به سوی آرامش و قرب رهنمون می‌سازد. ارتباط عرفانی و روان‌شناختی میان این اسماء، المؤمن را به‌عنوان پلی میان ذات و خلق معرفی می‌کند.

بخش چهارم: ابعاد عرفانی و روان‌شناختی المؤمن

المؤمن در سلوک معنوی

المؤمن، برخلاف برخی اسماء که ممکن است به دلیل سنگینی، تشتت یا انزوا ایجاد کنند، به‌مثابه راهی هموار، نفس را به سوی صفا و قرب هدایت می‌کند. این اسم، مانند نوری که در تاریکی راه می‌گشاید، قلب را از اضطراب و خوف رهایی می‌بخشد و به آن آرامش می‌دهد. در سلوک معنوی، ذکر المؤمن، به‌ویژه در کنار السلام، می‌تواند با رعایت مقدمات (استغفار و تسبیح) و شرایط خاص (زمان و مکان مناسب)، سالک را به اطمینان و صبر رهنمون سازد.

از منظر عرفانی، عبارت «المؤمن مرآت» نشان‌دهنده آینه‌گونگی خلق و خالق است. خلق، با ایمان به خداوند، در ذات مؤمن الهی او منعکس می‌شود، مانند آیینه‌ای که نور خورشید را باز می‌تاباند. این آینه‌گونگی، مانند پلی است که سالک را به قرب الهی می‌رساند.

درنگ: المؤمن، مانند نوری در سلوک، با ایجاد اطمینان و صفا، سالک را به قرب الهی و آینه‌گونگی خلق و خالق هدایت می‌کند.

کاربرد روان‌شناختی المؤمن

از منظر روان‌شناختی، المؤمن می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای درمان اضطراب و ناامنی روانی مورد استفاده قرار گیرد. ذکر این اسم، مانند دارویی معنوی، جایگزینی برای داروهای شیمیایی است که تنها سستی می‌آورند. این اسم، با تقویت حس امنیت و اطمینان، قلب را از تشویش رهایی می‌بخشد و مانند نسیمی، آرامش را به وجود می‌آفریند.

پیشنهاد می‌شود که کارگاه‌های علمی برای استانداردسازی ذکر المؤمن به‌عنوان درمانی معنوی ایجاد شوند. این کارگاه‌ها، با بررسی اثرات روان‌شناختی ذکر، می‌توانند به توسعه روش‌های درمانی در روان‌شناسی دینی کمک کنند. المؤمن، مانند چشمه‌ای زلال در داروخانه اسماء الهی، ظرفیت درمان و تحول را دارد.

درنگ: المؤمن، مانند دارویی معنوی، با ایجاد اطمینان و آرامش، می‌تواند به‌عنوان درمانی برای اضطراب و ناامنی روانی استاندارد شود.

چالش معرفت‌شناختی در فهم المؤمن

فهم معنای المؤمن، به دلیل ذاتی بودن و فقدان مشابه خلقی، چالش‌برانگیز است. پرسش‌هایی مانند «خداوند به چه ایمان دارد؟» یا «ایمان الهی چگونه است؟» مانند معماهایی هستند که ذهن را به تأمل عمیق وا می‌دارند. این چالش، مانند دعوتی به سفر در اقیانوس معرفت، نیازمند تفکر و ذکر است. ایمان الهی، به معنای اطمینان و امن ذاتی است که فراتر از تصدیق خلقی قرار دارد.

برای نزدیک شدن به معنای المؤمن، سالک باید با ذکر و تأمل، به قرب الهی دست یابد. این اسم، مانند قله‌ای است که صعود به آن نیازمند آمادگی و صبر است. آیه شهد الله أنه لا إله إلا هو، مانند مشعلی، راه را برای فهم این معنا روشن می‌کند.

درنگ: فهم المؤمن، مانند صعودی به قله معرفت، نیازمند تأمل عمیق و سلوک معنوی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم نشان داد که المؤمن در سلوک معنوی، با ایجاد صفا و اطمینان، راهی هموار به سوی قرب الهی است. این اسم، در روان‌شناسی دینی، ظرفیت درمانی دارد و می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای درمان اضطراب استاندارد شود. چالش معرفت‌شناختی فهم المؤمن، سالک را به تأمل و ذکر دعوت می‌کند و او را به سوی فهم ایمان ذاتی الهی هدایت می‌نماید.

بخش پنجم: المؤمن و چشم‌اندازهای اجتماعی

المؤمن و جامعه مؤمنانه

اسم المؤمن، فراتر از ساحت فردی، ظرفیت‌هایی برای شکل‌گیری جامعه‌ای مؤمنانه دارد. این جامعه، مانند باغی پربار، بر اساس اطمینان، صفا و اعتماد متقابل بنا می‌شود. در چنین جامعه‌ای، امن و امان الهی، مانند جریانی زلال، در روابط اجتماعی جاری است و کثی‌ها را می‌زداید. این مفهوم، مکمل جامعه سبحانی است که در درس‌گفتارهای پیشین به‌عنوان الگویی آرمانی معرفی شده بود.

از منظر جامعه‌شناسی اسلامی، جامعه مؤمنانه، با تکیه بر امن الهی، می‌تواند التهابات اجتماعی را کاهش دهد و اعتماد را تقویت کند. این جامعه، مانند شهری است که دروازه‌های آن به روی عدالت و اطمینان گشوده است.

درنگ: المؤمن، مانند جریانی زلال، جامعه‌ای مؤمنانه را با اطمینان و اعتماد متقابل می‌پروراند.

نقد رویکردهای سطحی به ایمان

درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره بر اهمیت فهم عمیق ایمان تأکید دارند. ایمان سطحی، مانند آبیاری گلی بدون ریشه، بی‌ثمر است. در مقابل، ایمان مؤتمن، مانند بذری است که در خاک فرهنگ آماده، به درختی تناور بدل می‌شود. نقد رویکردهای سطحی، مانند دعوتی به بازنگری در نظام‌های آموزشی و دینی است.

از منظر الهیاتی، حوزه‌های علمیه باید با تأخیر بر معنای المؤمن، از تفاسیر سلبین (مانند «خدا ظلم نمی‌کند») فاصله بگیرند و به فهم وجودی ایمان الهی بپردازند. این رویکرد، مانند گشودن دریچه‌ای نو به سوی معرفت الهی است.

درنگ: ایمان مؤتمن، مانند بذری در خاک آماده، نیازمند فهم عمیق و فاصله از تفاسیر سطحی است.

نقش علما و محققان

علما و محققان، مانند باغبانانی که بذر حقیقت را می‌کارند، مسئول ترویج مفهوم المؤمن و جامعه مؤمنانه‌اند. اهمال در این مسئولیت، مانند غفلت از باغی پربار، به عقب‌ماندگی جوامع اسلامی منجر می‌شود. این دیدگاه، مانند هشداری به نخبگان، بر ضرورت بازنگری در نقش علمی و دینی تأکید دارد.

از منظر تاریخ علم و جامعه‌شناسی دین، این نقد می‌تواند به بررسی نقش نخبگان در تحولات اجتماعی و دینی منجر شود. علما، مانند نگهبانان حقیقت، باید با ترویج امن الهی، جوامع را به سوی اطمینان و صفا هدایت کنند.

درنگ: علما، مانند باغبانان حقیقت، با ترویج المؤمن، جوامع را به سوی اطمینان و تحول هدایت می‌کنند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم بر ظرفیت‌های المؤمن در شکل‌گیری جامعه‌ای مؤمنانه تأکید کرد. این اسم، با ایجاد اطمینان و اعتماد، کثی‌ها را از روابط اجتماعی می‌زداید. نقد رویکردهای سطحی و تأکید بر نقش علما، مانند دعوتی به بازآفرینی نظام‌های دینی و اجتماعی است که می‌تواند به تحولات عظیم منجر شود.

جمع‌بندی

اسم المؤمن، به‌عنوان یکی از صفات ذاتی و جلالی خداوند، مانند نوری درخشان در سوره حشر، ذات الهی را محل امن و امان معرفی می‌کند. این اسم، با حضور یگانه، در سیر مراتب اسماء، پس از سبوح و قدوس، قرار گرفته و خلق را به اطمینان و قرب رهنمون می‌سازد. المؤمن، هم به معنای لازم (ایمان به ذات) و هم متعددی (ایمن‌سازی خلق) است و با مشتقات خلقی، مانند آمن، تفاوت اساسی دارد. از منظر عرفانی، المؤمن راهی هموار به سوی صفا و قرب است، و از منظر روان‌شناختی، درمانی برای اضطراب و ناامنی. در جامعه، این اسم می‌تواند پایه‌گذار جامعه‌ای مؤمنانه باشد که بر اطمینان و اعتماد بنا شده است. علما و محققان، با ترویج این مفهوم، می‌توانند جوامع را به سوی تحول هدایت کنند. قرآن کریم، مانند گنجینه‌ای بی‌پایان، با اسم المؤمن، انسان را به سوی معرفت، آرامش و کمال دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، معنای اصلی 'المؤمن' به عنوان یکی از اسماء الهی چیست؟

2. طبق متن، تفاوت اصلی بین 'المؤمن' در سوره حشر و 'آمنهم' در سوره قریش چیست؟

3. در سوره حشر، 'المؤمن' در کنار کدام اسماء الهی ذکر شده است؟

4. بر اساس متن، چرا 'المؤمن' به عنوان اسم الهی تنها یک بار در قرآن ذکر شده است؟

5. طبق متن، آیه 'لو انزلنا هذا القرآن على جبل لرأيته خاشعا متصدعا' چه مفهومی را منتقل می‌کند؟

6. بر اساس متن، 'المؤمن' به عنوان اسم الهی به معنای خداوندی است که به خلق ظلم نمی‌کند.

7. متن درسگفتار بیان می‌کند که 'آمنهم من خوف' در سوره قریش به معنای صفت ذاتی خداوند است.

8. طبق متن، جامعه سبحانی بالاتر از دارالاسلام است و مشکلات را بهتر حل می‌کند.

9. متن درسگفتار تأکید دارد که 'المؤمن' به معنای ایمان آوردن خدا به خلق است.

10. بر اساس متن، 'المؤمن' صفتی است که هم لازم است و هم می‌تواند متعددی باشد.

11. معنای 'المؤمن' به عنوان اسم الهی در سوره حشر چیست؟

12. چرا 'آمنهم من خوف' در سوره قریش با 'المؤمن' در سوره حشر متفاوت است؟

13. طبق متن، چرا قرآن در آیه 'لو انزلنا هذا القرآن على جبل' کوه را به بهشت تشبیه می‌کند؟

14. چرا در متن درسگفتار گفته شده که 'المؤمن' اسم سنگینی است؟

15. بر اساس متن، مفهوم 'شهد الله أنه لا اله الا هو' چه ارتباطی با 'المؤمن' دارد؟

پاسخنامه

1. خداوندی که ذاتش محل امن و امان است

2. المؤمن صفت ذاتی و غیرمقید است

3. الملک، القدوس، السلام، المهیمن

4. چون از اسماء سنگین و ذاتی است

5. قرآن کوه را به بهشت تبدیل می‌کند

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. خداوندی که ذاتش محل امن و امان است، بدون خوف و خطر.

12. آمنهم صفت فعلی و مقید است، اما المؤمن صفت ذاتی و غیرمقید است.

13. چون قرآن مانند بذری است که هر جا نازل شود، آن را سبز و بهشتی می‌کند.

14. زیرا تنها یک بار در قرآن آمده و از اسماء ذاتی و عام خداوند است.

15. بیانگر ایمان خدا به ذات خود است، که نشان‌دهنده امن بودن ذات الهی است.

فوتر بهینه‌شده