در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 360

متن درس

 

اسماء و صفات الهی: تبیین مفهوم المؤمن در نظام توحیدی و عرفانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۶۰)

مقدمه

اسماء و صفات الهی، به‌مثابه دریچه‌هایی به سوی حقیقت بی‌کرانه ذات باری‌تعالی، در قرآن کریم جایگاهی محوری دارند. این اسماء، نه‌تنها وجوه مختلف تجلیات الهی را آشکار می‌سازند، بلکه راهنمایی برای سلوک معنوی و فهم نظام هستی‌اند. در میان این اسماء، «المؤمن» به‌عنوان یکی از صفات ذاتی و جلالی خداوند، با حضوری یگانه در سوره حشر، از اهمیتی بی‌مانند برخوردار است. این اسم، که تنها یک‌بار در قرآن کریم ذکر شده، به‌سان گوهری کمیاب، حامل معانی عمیق الهیاتی، عرفانی و معرفت‌شناختی است. در درس‌گفتار جلسه ۳۶۰ از مجموعه درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، مفهوم «المؤمن» با رویکردی نظام‌مند و چندبعدی بررسی شده و از منظر الهیات، عرفان، فلسفه و روان‌شناسی دینی تحلیل گردیده است.

بخش اول: جایگاه المؤمن در نظام اسماء الهی

سیر بحث در اسماء الهی

بررسی اسماء الهی در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با ساختاری منظم و سلسله‌مراتبی پیش می‌رود. این سیر، از اسماء سبوحی و قدوسی آغاز شده و به اسماء ثبوتی، جمالی و جلالی می‌رسد. اسماء سبوحی و قدوسی، که به تنزیه و تقدیس ذات الهی اشاره دارند، مانند جریانی زلال، زمینه‌ساز فهم اسماء ثبوتی‌اند. در این میان، اسماء بسیط (مانند سبوح، قدوس، رحمن) و مرکب (مانند رب‌العالمین، غیاث‌المستغیثین) از یکدیگر متمایز شده و هر یک در جایگاهی ویژه بررسی می‌گردند. اسم المؤمن، به‌عنوان یکی از اسماء بسیط و ثبوتی، پس از بحث در باب اسماء سبوحی، قدوسی و سلام، مورد توجه قرار گرفته است. این سیر، مانند نردبانی است که سالک را از مراتب تنزیه به سوی فهم صفات ذاتی و جلالی الهی هدایت می‌کند.

درنگ: سیر بحث در اسماء الهی، مانند جریانی منظم، از تنزیه سبوحی و قدوسی به سوی صفات ثبوتی و جلالی پیش می‌رود و المؤمن را در جایگاهی یگانه قرار می‌دهد.

المؤمن در سوره حشر: یگانگی و اهمیت

اسم المؤمن، تنها یک‌بار در قرآن کریم، در آیه ۲۳ سوره حشر، ذکر شده است. این یگانگی، مانند گوهری که در میان انبوه جواهرات تنها یک نمونه دارد، بر اهمیت و سنگینی این اسم دلالت می‌کند.

هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ [مطلب حذف شد] : «اوست خدايى كه جز او معبودى نيست، فرمانرواى پاك، سلامت، مؤمن، نگهبان، عزيز، جبار، متكبر.»)

قرار گرفتن المؤمن در کنار اسماء ذاتی مانند الملک، القدوس و السلام، و پیش از اسماء جلالی مانند العزیز و الجبار، نشان‌دهنده جایگاه ویژه آن در نظام توحیدی است. این چیدمان، مانند معماری باشکوهی که هر جزء آن در جای خود قرار گرفته، حکایت از مهندسی دقیق قرآن کریم در تبیین مراتب اسماء دارد. المؤمن، به‌سان پلی بین اسماء جمالی (السلام) و جلالی (المهیمن)، ایمان ذاتی الهی را با ایمان خلقی پیوند می‌زند.

درنگ: المؤمن، با حضور یگانه در سوره حشر، مانند گوهری کمیاب، در میان اسماء ذاتی و جلالی، جایگاه ویژه‌ای دارد.

تمایز المؤمن از سایر مشتقات ایمان

در قرآن کریم، واژه‌های مرتبط با ایمان، مانند مؤمنین، مؤمنات، آمنوا و آمن، به وفور یافت می‌شوند، اما هیچ‌یک به ذات الهی نسبت داده نشده‌اند، جز المؤمن در سوره حشر. این تمایز، مانند خطی است که مرز میان صفات خلقی و الهی را ترسیم می‌کند. برای مثال، در سوره قریش، فعل آمن در قالب «آمنهم من خوف» به کار رفته است:

فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَٰذَا الْبَيْتِ * الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ [مطلب حذف شد] : «پس بايد پروردگار اين خانه را بپرستند، آن كه ايشان را از گرسنگى رهانيد و از بيم [جان] آسوده‌خاطر كرد.»)

این آیه، به فعل مقید و محدود الهی در قبال قریش اشاره دارد، در حالی که المؤمن، صفتی ذاتی و مطلق است که فراتر از هر تقید خلقی قرار می‌گیرد. آمن، مانند نسیمی است که در لحظه‌ای خاص وزیدن می‌گیرد، اما المؤمن، مانند اقیانوسی بی‌کران، سرچشمه همه امن و امان است.

درنگ: المؤمن، برخلاف مشتقات خلقی ایمان، صفتی ذاتی و مطلق است که ذات الهی را محل امن و امان معرفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست نشان داد که المؤمن، به‌عنوان یکی از اسماء ذاتی و جلالی، در سیر منظم اسماء الهی، جایگاهی یگانه دارد. این اسم، با حضور تنها در سوره حشر، در کنار اسماء برجسته‌ای مانند الملک و القدوس، از مهندسی دقیق قرآن کریم حکایت می‌کند. تمایز المؤمن از مشتقات خلقی ایمان، مانند آمن، بر ذاتی و مطلق بودن آن تأکید دارد و آن را به‌مثابه سرچشمه امن و امان الهی معرفی می‌نماید.

بخش دوم: معنای المؤمن و ابعاد الهیاتی آن

ریشه‌شناسی و معنای لغوی المؤمن

اسم المؤمن، از ریشه «امن» به معنای امنیت، فقدان خوف و خطر، مشتق شده است. این ریشه، مانند بذری است که در خاک معنا، شاخه‌های متعددی می‌گستراند. امن، به معنای نبود خوف (امر نفسی و باطنی) و خطر (امر خارجی و تهدیدگر)، در ذات الهی به کمال مطلق و بی‌نیازی از هر نقص یا تهدید اشاره دارد. المؤمن، به‌مثابه وصف ذاتی خداوند، ذات او را محل امن و امان معرفی می‌کند، مانند قلعه‌ای استوار که هیچ طوفانی آن را متزلزل نمی‌سازد.

از منظر لغوی، المؤمن هم به معنای لازم (امن بودن ذات) و هم به معنای متعددی (ایجاد امنیت برای دیگران) به کار می‌رود. این دوگانگی، مانند دو بال پرنده‌ای است که هم در آسمان ذات پرواز می‌کند و هم خلق را در سایه امن خود جای می‌دهد.

درنگ: المؤمن، از ریشه امن، ذات الهی را به‌مثابه محل امن و امان معرفی می‌کند که هم لازم (امنیت ذاتی) و هم متعددی (ایمن‌سازی خلق) است.

ایمان الهی: یؤمن بنفسه

یکی از پرسش‌های محوری در فهم المؤمن، معنای ایمان الهی است: خداوند به چه کسی یا چه چیزی ایمان دارد؟ پاسخ این پرسش، مانند کلیدی است که قفل‌های معرفتی را می‌گشاید. المؤمن به معنای «یؤمن بنفسه» است، یعنی ذات الهی خود محل امن و اطمینان مطلق است. این ایمان، نه به معنای تصدیق خلقی، بلکه به معنای کمال ذاتی و غنای الهی است که هیچ نقص یا تردیدی در آن راه ندارد. خداوند، مانند خورشیدی که به نور خویش گواهی می‌دهد، به ذات خویش ایمان دارد.

آیه‌ای که این معنا را تأیید می‌کند، در سوره آل‌عمران آمده است:

شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ [مطلب حذف شد] : «خدا گواهى داد كه جز او هيچ معبودى نيست، و فرشتگان و دانشوران نيز، [كه او] به عدالت پابرجاست.»)

این آیه، مانند آیینه‌ای، شهادت الهی به توحید خویش را بازتاب می‌دهد. شهادت خداوند، جلوه‌ای از ایمان ذاتی اوست که ذاتش را محل امن و امان قرار داده است. ملائکه و اولوالعلم، مانند ستارگانی در آسمان این شهادت، تنها بازتاب‌دهنده نور الهی‌اند، نه شریک در آن.

درنگ: ایمان الهی، مانند شهادت ذاتی به توحید، ذات خداوند را به‌مثابه محل امن و اطمینان مطلق معرفی می‌کند.

تفاوت المؤمن با آمن در سوره قریش

برای تبیین دقیق‌تر معنای المؤمن، مقایسه آن با فعل آمن در سوره قریش ضروری است. در این سوره، تأکید شده که آمن فعلی مقید و محدود به قریش و رب هذا البیت است. این فعل، مانند جریانی است که در بستری خاص جاری می‌شود، اما المؤمن، مانند اقیانوسی بی‌کران، فراتر از هر تقید، همه خلق را در بر می‌گیرد. آمن در سوره قریش، به ایمن‌سازی قریش از خوف و گرسنگی محدود است، در حالی که المؤمن در سوره حشر، صفتی ذاتی و مطلق است که به ذات الهی نسبت داده می‌شود.

از منظر الهیاتی، این تمایز نشان می‌دهد که المؤمن از اسماء ذاتی و رجالی است، در حالی که آمن، از افعال مقید الهی است. این تفاوت، مانند تمایز میان چشمه و جویبار است: چشمه (المؤمن) سرچشمه همه امن است، و جویبار (آمن) تنها بخشی از آن را منتقل می‌کند.

درنگ: المؤمن، برخلاف آمن در سوره قریش، صفتی ذاتی و مطلق است که فراتر از تقیدات خلقی قرار دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم نشان داد که المؤمن، به‌مثابه صفتی ذاتی، ذات الهی را محل امن و امان معرفی می‌کند. این اسم، هم به معنای لازم (ایمان به نفس الهی) و هم متعددی (ایمن‌سازی خلق) است و با مشتقات خلقی ایمان، مانند آمن، تفاوت اساسی دارد. شهادت الهی در سوره آل‌عمران، گواهی بر ایمان ذاتی خداوند است که المؤمن را به‌سان گوهری در تاج توحید می‌نشاند.

بخش سوم: نقد تفاسیر سنتی و ماده‌شناسی المؤمن

نقد تفسیر فخر رازی: تقلیل به تصدیق و أمان

فخر رازی در تفسیر اسم المؤمن، ایمان را به دو معنای اصلی تصدیق و أمان محدود کرده و پنج وجه برای تصدیق (اخبار وحدانیت، تصدیق انبیا، تصدیق عباد، تصدیق وعده ثواب، حفظ قرآن) و معنای أمان (ایمن‌سازی عباد از مکروهات) ارائه داده است. این تفاسیر، مانند شاخه‌هایی که از ریشه دور افتاده‌اند، به جای تمرکز بر معنای ذاتی المؤمن، به معنای خلقی و فعلی پرداخته‌اند. او ایمان را به تصدیق، و تصدیق را به اخبار با کاهش می‌دهد، در حالی که تصدیق و اخبار، تنها مصادیقی از ایمان‌اند، نه خود آن. این رویکرد، مانند تلاشی برای ترسیم اقیانوس با قطره‌ای آب، از حقیقت ذاتی المؤمن فاصله می‌گیرد.

فخر رازی، با نقل از غزالی («لا أمن الا من الله»),، به معنای خلقی محدود شده و معنای ذاتی (امنیت در ذات الهی) را نادیده گرفته است. این تفسیر، به دلیل منبری بودن و فقدان ماده‌شناسی، مانند کوششی است که به جای کندوکاو در معدن حقیقت، به زرق و برق ظاهری بسنده کرده است.

درنگ: تفسیر فخر رازی، با تقلیل المؤمن به تصدیق و أمان، از معنای ذاتی آن دور افتاده و به جای حقیقت، به مصادیق خلقی و فعلی بسنده کرده است.

ماده‌شناسی: معنای لازم و متعددی امن

فهم دقیق المؤمن نیازمند ماده‌شناسی ریشه «امن» است. این ماده، در اصل لازم است و به معنای اطمینان، صلابت و سکنه ذاتی اشاره دارد، مانند شهری که خود در استقرار است و سپس ساکنانش را ایمن می‌سازد. معنای متعددی (امن العباد), از معنای لازم (امنیت ذاتی) نشأت می‌گیرد. تفاسیر سنتی، به دلیل تمرکز بر معنای متعددی، مانند کتاب‌های لغوی چون صحاح جوهری، معنای لازم را نادیده گرفته‌اند. مثال «ماء طاهر فی نفسه، مطهر لغیره» نشان می‌دهد که معنای ذاتی (طهارت) شرط معنای متعددی (تطهیر) است، و همین اصل در مورد المؤمن صادق است.

خداوند، به‌عنوان «ذات الامن»,، ابتدا در ذات خود مؤمن است، سپس این ایمان به خلق تسری می‌یابد. این اصل، مانند چشمه‌ای است که از آن جویبارها جاری می‌شود، و نشان می‌دهد که امن خلقی، تنها جلوه‌ای از امن ذاتی الهی است.

درنگ: المؤمن، با ریشه امن، ابتدا به معنای لازم (امنیت ذاتی) است که معنای متعددی (ایمن‌سازی خلق) از آن نشأت می‌گیرد.

نقد معنای عدمی در تفاسیر

بسیاری از مفسران، از جمله فخر رازی، امن را به «زوال الخوف» (معنای عدمی) و خوف را به «لا امن» معنا کرده‌اند. این رویکرد، مانند تعریف سفیدی به نبود سیاهی، به دلیل سهولت، معانی وجودی (اطمینان و صلابت ذاتی) را نادیده گرفته است. امن و خوف، هر دو وجودی‌اند و متضادند، نه متناقض. مثال «سفید مفرق لنور البصر، سیاه قابض لنور البصر» نشان می‌دهد که معانی وجودی، دقیق‌تر و مناسب‌تر برای تبیین صفات الهی‌اند هستند.

تعریف المؤمن به معنای عدمی (عدم خوف برای عباد),، از حقیقت ذاتی آن دور است. خداوند، مانند خورشیدی که خود نور است، نه صرفاً مزینل ظلمت، ذاتاً مؤمن است.

درنگ: امن المؤمن، وجودی است و نه عدمی؛ تعریف آن به زوال خوف، از حقیقت ذاتی این اسم فاصله می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم نشان داد که تفاسیر سنتی، به‌ویژه تفسیر فخر رازی، با تقلیل المؤمن به تصدیق و أمان، از معنای ذاتی آن دور افتاده‌اند. ماده‌شناسی دقیق ریشه امن، بر معنای لازم (امنیت ذاتی) تأکید دارد که مقدم بر معنای متعددی است. نقد معانی عدمی، اهمیت فهم وجودی المؤمن را به‌عنوان صفتی ذاتی برجسته می‌سازد.

بخش چهارم: المؤمن در نسبت با قدوس و شهادت الهی

سیر از سبوح و قدوس به المؤمن

سیر بحث در درس‌گفتارها، از حمد به تسبیح، و سپس به اسماء سبوحی و قدوسی رسیده و در نهایت به المؤمن منتهی شده است. این سیر، مانند سفری است که از تطهیر نفس (سبوح) به تقدیس ذات (قدوس) و سپس به اطمینان و امن الهی (المؤمن) می‌رسد. سبوح، به تسبیح افعال و صفات اشاره دارد و مانند جریانی زلال، کثی را از وجود می‌زداید. قدوس، به تقدیس ذات الهی دلالت می‌کند و مانند نوری، عظمت بی‌نقص خداوند را آشکار می‌سازد. المؤمن، با ایجاد امن و امان، سالک را به آرامش می‌رساند، مانند ساحلی که پس از طوفان، پناهگاه می‌شود.

درنگ:

سیر از سبوح و قدوس به المؤمن، مانند سفری از تطهیر نفس به تقدیس ذات و اطمینان قلبی، مراتب توحید و قرب را نشان می‌دهد.

المؤمن و شهادت الهی

آیه شهد الله أنه لا إله إلا هو (سوره آل‌عمران: ۳: 18) نشان‌دهنده ایمان ذاتی خداوند به توحید خویش است. این شهادت، مانند گواهی خورشید به نور خویش، مبتنی بر علم و ایمان ذاتی الهی است. المؤمن، به دلیل عدم دوگانگی، از این شهادت افضل است، زیرا شهادت صفتی است بر صفت، اما المؤمن، مستقیماً به ذات اشاره دارد. ذکر «یا من یؤمن المؤمن بالمؤمن» (، مانند نغمه‌ای آسمانی، سالک را به تجلی ایمان ذاتی در نفس می‌رساند.)

تمایز «الله» (اسم ظاهر) و «هو» (اسم باطن) در این آیه، مانند دو لایه از حقیقت، مراتب توحید را آشکار می‌سازد. المؤمن، به‌مثابه صفتی ذاتی، این مراتب را در خود جمع کرده و به ذات الهی نسبت می‌دهد.

درنگ:

المؤمن، با اشاره به ایمان ذاتی الهی، از شهادت الهی به توحید افضل است و سالک را به قرب بی‌واسطه هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم نشان داد که المؤمن در سیر اسمایی، پس از سبوح و قدوس، به‌عنوان مقصدی برای اطمینان و امن قرار دارد. ارتباط این اسم ع با شهادت الهی، جایگاه ویژه آن را در نظام توحیدی برجسته می‌کند. المؤمن، مانند قله‌ای از معرفت، سالک را به سوی فهم ایمان ذاتی و قرب الهی رهنمون می‌سازد.

بخش پنجم: ابعاد عرفانی و روان‌شناختی المؤمن

المؤمن در سلوک معنوی

المؤمن، برخلاف برخی اسماء که ممکن است، به‌مثابه راهی هموار، نفس را به سوی صفا و قرب هدایت می‌کند. این اسم، مانند نوری که در تاریکی راه می‌گشاید، قلب را از اضطراب و خوف رهایی می‌بخشد. ذکر «یا من یؤمن بالله» یا «یا من یؤمن المؤمن بالمؤمن» (، با قصد انشایی، مانند جراحی قلب، نفس را از شک و تحریر پاک می‌کند و اطمینان می‌بخشد.)

از منظر عرفانی، عبارت «المؤمن مرآت» نشان‌دهنده آین‌ه‌گونگی خلق و خالق است. خلق، با ایمان به خداوند، در ذات مؤمن الهی او منعکس می‌شود، مانند آیینه‌ای که نور خورشید را باز می‌تاباند.

درنگ: المؤمن، مانند نوری در سلوک، با ایجاد اطمینان و صفا، سالک را به قرب الهی و آینه‌گونگی خلق و خالق هدایت می‌کند.

کاربرد روان‌شناختی المؤمن

از منظر روان‌شناختی، المؤمن می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای درمان اضطراب و ناامنی روانی مورد استفاده قرار گیرد. ذکر این اسم، مانند دارویی معنوی، جایگزینی برای داروهای شیمیایی است که تنها سستی می‌آورند. این اسم، با تقویت حس امنیت و اطمینان، قلب را از تشویش رهایی می‌بخشد و مانند نسیمی، آرامش را به وجود می‌آفریند.

پیشنهاد می‌شود که کارگاه‌های علمی برای استانداردسازی ذکر المؤمن به‌عنوان درمانی معنوی ایجاد شوند. این کارگاه‌ها، با بررسی اثرات روان‌شناختی ذکر، می‌توانند به توسعه روش‌های درمانی در روان‌شناسی دینی کمک کنند. المؤمن، مانند چشمه‌ای زلال در داروخانه اسماء الهی، ظرفیت درمان و تحول را دارد.

درنگ: المؤمن، مانند دارویی معنوی، با ایجاد اطمینان و آرامش، می‌تواند به‌عنوان درمانی برای اضطراب و ناامنی روانی استاندارد شود.

چالش معرفت‌شناختی و دوری از حق

فهم معنای المؤمن، به دلیل ذاتی بودن و فقدان مشابه خلقی، مانند معما، ذهن را به تأمل عمیق وا می‌دارد. پرسش‌هایی مانند «خداوند به چه ایمان دارد؟» یا «اییمان الهی چگونه است؟» مانند دعوتی است به سفر در اقیانوس معرفت. این چالش، نیازمند تفکر و ذکر است. ایمان الهی، مانند اطمینان به اطمینان، فراتر از تصدیق خلقی است.

تفاسیر سنتی، به دلیل ترس از نزدیکی به ذات الهی، مانند سدی در برابر حقیقت، معانی ذاتی را به معانی خلقی تقلیل داده‌اند. قرب به خدا، مانند هدف نهایی دین، با تأمل و دلدادگی ممکن است، نه با فرار از حقیقت.

درنگ: فهم المؤمن، مانند صعودی به قله معرفت، نیازمند تأمل عمیق و سلوک معنوی است و از ترس دوری از حق می‌گریزد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم نشان داد که المؤمن در سلوک معنوی، با ایجاد صفا و اطمینان، راهی هموار به سوی قرب است. این اسم، در روان‌شناسی دینی، ظرفیت درمانی دارد و می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای درمان اضطراب استاندارد شود. چالش معرفت‌شناختی فهم المؤمن، سالک را به تأمل و ذکر دعوت می‌کند و او را به سوی فهم ایمان ذاتی الهی هدایت می‌نماید.

بخش ششم: المؤمن و چشم‌اندازهای اجتماعی

المؤمن و جامعه مؤمنانه

اسم المؤمن، فراتر از ساحت فردی، ظرفیت‌هایی برای شکل‌گیری جامعه‌ای مؤمنانه دارد. این جامعه، مانند باغی پربار، بر اساس اطمینان، صفا و اعتماد متقابل بنا می‌شود. امن و امان الهی، مانند جریانی زلال، در روابط اجتماعی جاری است و کثی‌ها را می‌زداید. این مفهوم، مکمل جامعه سبحانی است که در درس‌گفتارهای پیشین به‌عنوان الگویی آرمانی معرفی شده بود.

از منظر جامعه‌شناسی اسلامی، جامعه مؤمنانه، با تکیه بر امن الهی، می‌تواند التهابات اجتماعی را کاهش دهد و اعتماد را تقویت کند. این جامعه، مانند شهری است که دروازه‌های آن به روی عدالت و اطمینان گشوده است.

درنگ: المؤمن، مانند جریانی زلال، جامعه‌ای مؤمنانه را با اطمینان و اعتماد متقابل می‌پروراند.

نقد رویکردهای سطحی به ایمان

درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره بر اهمیت فهم عمیق ایمان تأکید دارند. ایمان سطحی، مانند آبیاری گلی بدون ریشه، بی‌ثمر است. در مقابل، ایمان مؤتمن، مانند بذری است که در خاک فرهنگ آماده، به درختی تناور بدل می‌شود. نقد رویکردهای سطحی، مانند دعوتی به بازنگری در نظام‌های آموزشی و دینی است.

از منظر الهیاتی، حوزه‌های علمیه باید با تأخیر بر معنای المؤمن، از تفاسیر سلبین (مانند «خدا ظلم نمی‌کند») فاصله بگیرند و به فهم وجودی ایمان الهی بپردازند. این رویکرد، مانند گشودن دریچه‌ای نو به سوی معرفت الهی است.

درنگ: ایمان مؤتمن، مانند بذری در خاک آماده، نیازمند فهم عمیق و فاصله از تفاسیر سطحی است.

نقش علما و محققان

علما و محققان، مانند باغبانانی که بذر حقیقت را می‌کارند، مسئول ترویج مفهوم المؤمن و جامعه مؤمنانه‌اند. اهمال در این مسئولیت، مانند غفلت از باغی پربار، به عقب‌ماندگی جوامع اسلامی منجر می‌شود. این دیدگاه، مانند هشداری به نخبگان، بر ضرورت بازنگری در نقش علمی و دینی تأکید دارد.

از منظر تاریخ علم و جامعه‌شناسی دین، این نقد می‌تواند به بررسی نقش نخبگان در تحولات اجتماعی و دینی منجر شود. علما، مانند نگهبانان حقیقت، باید با ترویج امن الهی، جوامع را به سوی اطمینان و صفا هدایت کنند.

درنگ: علما، مانند باغبانان حقیقت، با ترویج المؤمن، جوامع را به سوی اطمینان و تحول هدایت می‌کنند.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم بر ظرفیت‌های المؤمن در شکل‌گیری جامعه‌ای مؤمنانه تأکید کرد. این اسم، با ایجاد اطمینان و اعتماد، کثی‌ها را از روابط اجتماعی می‌زداید. نقد رویکردهای سطحی و تأکید بر نقش علما، مانند دعوتی به بازآفرینی نظام‌های دینی و اجتماعی است که می‌تواند به تحولات عظیم منجر شود.

جمع‌بندی و پیشنهادات

اسم المؤمن، به‌عنوان یکی از صفات ذاتی و جلالی خداوند، مانند نوری درخشان در سوره حشر، ذات الهی را محل امن و امان معرفی می‌کند. این اسم، با حضور یگانه، در سیر مراتب اسماء، پس از سبوح و قدوس، قرار گرفته و خلق را به سوی اطمینان و قرب رهنمون می‌سازد. المؤمن هم به معنای لازم (ایمان به ذات) و هم متعددی (ایمن‌سازی خلق) است و با مشتقات خلقی، مانند آمن، تفاوت اساسی دارد. نقد تفاسیر فخر رازی نشان داد که تقلیل المؤمن به تصدیق و أمان، به دلیل فقدان ماده‌شناسی و دوری از حق، از حقیقت ذاتی آن فاصله گرفته است. از منظر عرفانی، المؤمن راهی هموار به سوی صفا و قرب است، و از منظر روان‌شناختی، درمانی برای اضطراب و ناامنی. در جامعه، این اسم می‌تواند پایه‌گذار جامعه‌ای مؤمنانه باشد که بر اطمینان و اعتماد بنا شده است.

برای بهره‌برداری از این اسم، پیشنهاد می‌شود:
1. حوزه‌های علمیه با ماده‌شناسی نظام‌مند ریشه امن، معنای ذاتی المؤمن را تبیین کنند.
2. تفاسیر سنتی با رویکرد وجودی بازنگری شوند.
3. ذکر «یا من یؤمن بالله» یا «یا من یؤمن المؤمن بالمؤمن» برای تزکیه نفس به کار گرفته شود.
4. کارگاه‌های علمی برای استانداردسازی ذکر المؤمن به‌عنوان درمان معنوی ایجاد گردد.
5. پژوهشگران به تحقیق در معارف قرآنی با روش ماده‌شناسی تشویق شوند.

قرآن کریم، مانند گنجینه‌ای بی‌پایان، با اسم المؤمن، انسان را به سوی معرفت، آرامش و کمال دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، فخر رازی ایمان را به چه معنایی تفسیر کرده است؟

2. طبق درسگفتار، کدام صفت الهی به عنوان 'محض الامن' معرفی شده است؟

3. بر اساس درسگفتار، چرا خوف و امن به عنوان دو صفت متضاد مطرح شده‌اند؟

4. طبق درسگفتار، کدام آیه به عنوان شاهد برای معنای مؤمن ذکر شده است؟

5. بر اساس درسگفتار، حرفه اصلی انبیاء طبق نظر فخر رازی چیست؟

6. بر اساس درسگفتار، معنای مؤمن در فخر رازی به طور کامل با معنای ذاتی خدا سازگار است.

7. درسگفتار بیان می‌کند که امن و خوف هر دو از صفات وجودی خدا هستند.

8. طبق درسگفتار، معنای مؤمن در لغت‌نامه‌ها عمدتاً به صورت لازم و نه متعددی آمده است.

9. بر اساس درسگفتار، مؤمن از اسماء ذاتی خدا محسوب می‌شود.

10. درسگفتار تأکید دارد که تفکر در ذات خدا ممنوع است و نباید به آن نزدیک شد.

11. طبق درسگفتار، چرا فخر رازی معنای مؤمن را به تصدیق و اخبار محدود کرده است؟

12. بر اساس درسگفتار، تفاوت اصلی بین معنای لازم و متعددی مؤمن چیست؟

13. چرا درسگفتار معنای عدمی برای خوف و امن را رد می‌کند؟

14. طبق درسگفتار، چرا نزدیکی به ذات خدا در فهم اسماء الهی دشوار است؟

15. بر اساس درسگفتار، چرا مؤمن از اسماء ذاتی خدا محسوب می‌شود؟

پاسخنامه

1. تصدیق و اخبار

2. مؤمن

3. هر دو وجودی هستند

4. شهد الله أنه لا اله الا هو

5. دعوت به امنیت

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا او معنای ذاتی مؤمن را نادیده گرفته و به معانی متعددی و خلقی اکتفا کرده است.

12. معنای لازم به ذات امن خدا اشاره دارد، اما معنای متعددی به اعطای امنیت به بندگان مربوط است.

13. زیرا هر دو صفت وجودی هستند و معنای عدمی از حقیقت ذاتی خدا دور است.

14. چون ذهن‌های انسانی به معانی خلقی و متعددی عادت کرده و از معانی ذاتی گریزان است.

15. زیرا مؤمن به ذات امن خدا اشاره دارد که منبع همه امنیت در عالم است.