در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 362

متن درس

 

کتاب اسماء و صفات الهی: تبیین اسم مهیمن

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۶۲)

مقدمه: درآمدی بر تبیین اسماء الحسنی

اسماء الحسنی، چونان نگینی درخشان در گنجینه معارف اسلامی، جلوه‌های بی‌کران ذات اقدس الهی را به نمایش می‌گذارند. این اسما، نه‌تنها تجلی صفات و کمالات باری‌تعالی‌اند، بلکه چونان آیینه‌ای، معرفت انسان را به سوی حقیقت متعالی رهنمون می‌سازند. در میان این اسما، «مهیمن» جایگاهی ویژه دارد؛ نامی که تنها یک‌بار در قرآن کریم، در سوره حشر، رخ نموده و به دلیل پیچیدگی‌های معناشناختی و هویتی، ذهن علما و مفسران را به خود مشغول داشته است. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین دقیق و علمی این اسم پرداخته و با نگاهی نقادانه به متون سنتی، در پی ارائه فهمی نوین از این صفت الهی است.

بخش اول: جایگاه اسم مهیمن در قرآن کریم

۱.۱. توالی معنایی در سوره حشر

اسم «مهیمن» در قرآن کریم تنها یک‌بار در سوره حشر، آیه ۲۳، و در پی اسم «مؤمن» آمده است:


هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ

(: اوست خدایی که جز او معبودی نیست، پادشاه، پاک، ایمن‌بخش، مؤمن، مهیمن، توانمند، جبار، متکبر.)

این توالی، چونان رشته‌ای مروارید، ارتباطی معنایی میان «مؤمن» و «مهیمن» را آشکار می‌سازد. سوره حشر، که به تعبیر درس‌گفتار، ظرف اسم اعظم است، جایگاهی یگانه در قرآن کریم دارد. این موقعیت، ارزش و اهمیت «مهیمن» را دوچندان می‌کند، زیرا این سوره، به‌ویژه آیات پایانی آن، از فضیلتی بی‌مانند برخوردار است. به نقل از درس‌گفتار، قرائت آیات پایانی سوره حشر، چنان منزلتی دارد که اگر کسی آن را بخواند و در همان روز از دنیا برود، بهشت بر او واجب می‌شود. این فضیلت، نشان از عمق الهیاتی این سوره و اسمایی دارد که در آن جای گرفته‌اند.

درنگ: توالی اسم «مهیمن» پس از «مؤمن» در سوره حشر، بیانگر ارتباط عمیق معنایی میان این دو صفت الهی است که می‌تواند به‌عنوان مکمل یا مبالغه‌ای از صفت ایمان و امنیت‌بخشی خداوند تفسیر شود.

۱.۲. اهمیت سوره حشر در تبیین اسماء الحسنی

سوره حشر، به تعبیر درس‌گفتار، چونان گوهری در میان سور قرآنی می‌درخشد، زیرا هیچ سوره‌ای به اندازه آن در بردارنده اسم اعظم نیست. این ویژگی، «مهیمن» را در جایگاهی ویژه قرار می‌دهد. تحلیل این جایگاه نشان می‌دهد که «مهیمن» نه‌تنها صفتی مستقل است، بلکه در پیوند با دیگر اسما، به‌ویژه «مؤمن»، معنایی عمیق‌تر می‌یابد. این ارتباط، نیازمند بررسی دقیق‌تر روابط معنایی و الهیاتی میان اسمای الهی در این سوره است.

بخش دوم: چالش‌های معناشناختی و هویتی اسم مهیمن

۲.۱. ابهام در ماده و معنای «مؤمن» به‌عنوان پیش‌زمینه

پیش از ورود به تبیین «مهیمن»، لازم است به چالش‌های معناشناختی اسم «مؤمن» پرداخته شود، زیرا این دو اسم در قرآن کریم پیوندی ناگسستنی دارند. درس‌گفتار تأکید می‌کند که در تحلیل «مؤمن»، ابهام اصلی در تعیین معنای لازم (ایمن بودن ذات الهی از هر نقص) یا متعددی (ایمن ساختن دیگران) است. آیا «مؤمن» به معنای خداوندی است که خود ایمن است، یا به معنای کسی است که دیگران را ایمن می‌سازد؟ این پرسش، چونان کلیدی است که درِ فهم «مهیمن» را می‌گشاید.

تحلیل درس‌گفتار نشان می‌دهد که معنای لازم برای «مؤمن» مناسب‌تر است، زیرا خداوند به دلیل علم و قدرت بی‌کرانش، از هر نقص و کاستی ایمن است. با این حال، معنای متعددی (ایمن ساختن دیگران) نیز از لوازم این صفت است. این دوگانگی، زمینه‌ساز پیچیدگی در فهم «مهیمن» می‌شود، زیرا «مهیمن» به‌احتمال زیاد به‌عنوان صفتی مبالغه‌آمیز یا مکمل «مؤمن» عمل می‌کند.

درنگ: ابهام در معنای لازم یا متعددی «مؤمن» به‌عنوان پیش‌زمینه «مهیمن»، تحلیل این اسم را پیچیده‌تر می‌کند و نیازمند بررسی دقیق ریشه‌های لغوی و کاربردهای قرآنی است.

۲.۲. مناقشات ریشه‌شناختی «مهیمن»

یکی از چالش‌های اصلی در تبیین «مهیمن»، مناقشات بر سر ریشه لغوی آن است. آیا این واژه عربی است یا از زبانی دیگر، مانند سریانی یا عبری، به لسان عرب وارد شده است؟ درس‌گفتار به این پرسش اشاره کرده و دیدگاه‌های مختلفی را نقل می‌کند: برخی «مهیمن» را از ریشه «هیمن» یا «أمن» می‌دانند، در حالی که دیگران آن را با «إیمنه» یا «ییمنه» مرتبط می‌سازند. این اختلافات، چونان مهی غلیظ، فهم دقیق این اسم را دشوار کرده است.

فخر رازی در «شرح اسماء الحسنی» به فرضیه ریشه سریانی اشاره کرده و آن را ضعیف می‌داند، در حالی که متکلمان بر عربی بودن آن تأکید دارند. این مناقشات، نتیجه فقدان روش‌های علمی در تحلیل ریشه‌های لغوی است. برای رفع این ابهام، لازم است با بهره‌گیری از روش‌های زبان‌شناسی تاریخی و تطبیقی، ریشه «مهیمن» بررسی شود. این رویکرد، چونان چراغی در تاریکی، می‌تواند مسیر فهم این اسم را روشن سازد.

بخش سوم: نقد رویکردهای سنتی در تبیین مهیمن

۳.۱. نقد تفسیر مجمع البیان

درس‌گفتار به تفسیر مجمع البیان، اثر مرحوم طبرسی، اشاره کرده و آن را نمونه‌ای از رویکرد سنتی می‌داند که به نقل‌قول‌های متعدد و بدون تحلیل بسنده کرده است. طبرسی در جلد نهم و دهم، صفحه ۲۶۷، «مهیمن» را به معانی «أمین»، «شاهد»، «رقیب» و «مؤمن مبالغه‌آمیز» تفسیر کرده، اما این معانی را بدون استدلال و تحلیل ارائه داده است. این رویکرد، که در درس‌گفتار به «قیل قیل» تعبیر شده، چونان جریانی سطحی است که به عمق حقیقت دست نمی‌یابد.

طبرسی نقل می‌کند که ابن‌عباس، ضحاک و جباعی «مهیمن» را «أمین» دانسته‌اند، در حالی که مجاهد و قتاده آن را «شاهد» تفسیر کرده‌اند. برخی نیز آن را مبالغه‌ای از «مؤمن» می‌دانند، زیرا از «مئيمن» مشتق شده و الفاظ اضافی بر شدت معنا دلالت دارند. با این حال، فقدان تحلیل صرفی و معناشناختی در این تفسیر، ضعف روش‌شناختی آن را آشکار می‌سازد.

درنگ: رویکرد «قیل قیل» در تفسیر مجمع البیان، نمونه‌ای از فقدان تحقیق علمی در متون سنتی است که مانع از فهم دقیق و منسجم اسم «مهیمن» شده است.

۳.۲. نقد کتب دعا و مأثورات

درس‌گفتار به کتاب «مقام الاسناد» اثر مرحوم کفعمی نیز اشاره کرده و آن را به دلیل تکیه بر نقل‌قول‌های بدون تحلیل، ناکافی می‌داند. کفعمی، که در حوزه دعا و مأثورات جایگاهی والا دارد، «مهیمن» را به معانی «شاهد»، «رقیب» و «أمین» تفسیر کرده، اما این معانی را بدون استدلال ارائه داده است. به عنوان مثال، او از کتاب «قریب القرآن» نقل می‌کند که «مهیمن» به معنای «قائم بر خلق با اعمال، آجال و ارزاق» است. این تعریف، اگرچه به جنبه‌های نظارتی خداوند اشاره دارد، اما فاقد عمق تحقیقی است.

این رویکرد، چونان درختی است که شاخ و برگ بسیار دارد، اما ریشه‌ای عمیق در خاک علم ندارد. برای ارتقای این متون، لازم است تحلیل‌های علمی و معناشناختی جایگزین نقل‌قول‌های صرف شوند.

۳.۳. نقد تحلیل فخر رازی

درس‌گفتار به تحلیل فخر رازی در «شرح اسماء الحسنی» پرداخته و آن را ترکیبی از نقل‌قول‌ها و فرضیات غیرمستدل می‌داند. فخر رازی دو قول را بررسی کرده: یکی ریشه سریانی «مهیمن» و دیگری ریشه عربی آن. او قول سریانی را ضعیف دانسته و «مهیمن» را به معانی «شاهد»، «عالم» یا «مؤمن» تفسیر کرده است. اگرچه فخر رازی به دلیل رویکرد انتقادی‌اش برجسته است، تحلیل او نیز فاقد استدلال‌های زبان‌شناختی قوی است.

فخر رازی، چونان کاوشگری که در جست‌وجوی گنج است، به سرنخ‌هایی دست یافته، اما ابزار لازم برای گشودن راز «مهیمن» را در اختیار نداشته است. این امر، ضرورت بازنگری تحلیل‌های او با روش‌های مدرن را نشان می‌دهد.

بخش چهارم: معانی پیشنهادی و تحلیل‌های ریشه‌شناختی

۴.۱. معانی پیشنهادی برای مهیمن

درس‌گفتار معانی مختلفی مانند «شاهد»، «عالم»، «رقیب»، «حافظ» و «مصدق» را برای «مهیمن» نقل کرده است. این معانی، اگرچه در متون سنتی رایج‌اند، اما به دلیل فقدان استدلال‌های معناشناختی، ناکافی‌اند. برای مثال، «شاهد» و «عالم» به جنبه‌های معرفتی خداوند اشاره دارند، در حالی که «رقیب» و «حافظ» به نظارت و حفاظت الهی دلالت می‌کنند. این تنوع، چونان رنگین‌کمانی است که زیبایی‌اش در پراکندگی است، اما انسجامی در آن یافت نمی‌شود.

تحلیل دقیق این معانی نیازمند بررسی کاربردهای قرآنی و ریشه‌های لغوی است. به عنوان مثال، تعریف «مهیمن» به‌عنوان «أمین» (امانت‌دار)، که ابن‌عباس و دیگران پیشنهاد کرده‌اند، رویکردی سلب‌محور است که به جنبه‌های ایجابی و ذاتی این اسم توجه ندارد. «مهیمن» به‌احتمال زیاد دارای معنایی جلالی و اقتداری است که فراتر از امانت‌داری صرف است.

درنگ: معانی پیشنهادی مانند «شاهد»، «عالم» و «رقیب» برای «مهیمن»، به دلیل فقدان استدلال‌های معناشناختی، ناکافی‌اند و نیازمند تحلیل دقیق‌تر بر اساس کاربردهای قرآنی هستند.

۴.۲. تعریف مهیمن به‌عنوان صفت جلالی

یکی از تعاریف برجسته در درس‌گفتار، تشبیه «مهیمن» به پرنده‌ای است که با بال‌زدن بر فراز فرزندانش، از آنها محافظت می‌کند. این تعریف، که به اقتدار و حفاظت الهی اشاره دارد، نزدیک‌ترین معنا به مفهوم قرآنی «مهیمن» به نظر می‌رسد. این صفت، چونان عقابی است که با بال‌های گسترده‌اش، خلق را زیر سایه اقتدار و نظارت خود حفظ می‌کند.

این معنا، «مهیمن» را به‌عنوان صفتی جلالی معرفی می‌کند که بیانگر نظارت و اقتدار خداوند بر خلق است. برخلاف تعاریف سلب‌محوری مانند «أمین»، این تعریف به جنبه‌های ایجابی و ذاتی صفت توجه دارد و می‌تواند مبنای تحلیل‌های عمیق‌تر قرار گیرد.

۴.۳. نقد تبدیلات لغوی غیرمستدل

درس‌گفتار به تبدیلات پیشنهادی مانند «مئيمن» به «مهیمن» یا «مأئمن» به «مهیمن» اعتراض کرده و آنها را بی‌اساس می‌داند. این تبدیلات، که مبتنی بر فرضیه‌های صرفی مانند تبدیل همزه به هاء یا یاء هستند، فاقد شواهد زبان‌شناختی قوی‌اند. چنین فرضیاتی، چونان بنایی بدون پی، استحکام لازم را ندارند.

تحلیل صرفی «مهیمن» نیازمند بررسی دقیق‌تر الگوهای اشتقاق در زبان عربی است. برای مثال، برخی پیشنهاد کرده‌اند که «مهیمن» از «مئيمن» مشتق شده و همزه به هاء تبدیل شده است، زیرا هاء از همزه سبک‌تر است. اما این فرضیه، بدون شواهد کافی، نمی‌تواند مبنای تحلیل قرار گیرد.

بخش پنجم: ضرورت بازنگری علمی در تبیین اسماء الحسنی

۵.۱. نقد فقدان تحقیق علمی در متون سنتی

درس‌گفتار تأکید می‌کند که علمای سنتی به جای تحقیق علمی، به نقالی و نقل‌قول‌های بدون تحلیل بسنده کرده‌اند. این رویکرد، که در متون تفسیری مانند مجمع البیان و کتب مأثورات مانند مقام الاسناد دیده می‌شود، مانع از توسعه علم الهیاتی شده است. این نقد، چونان زنگ هشداری است که حوزه‌های علمیه را به بازنگری روش‌های خود فرا می‌خواند.

برای رفع این مشکل، لازم است تفاسیر سنتی با روش‌های انتقادی بازخوانی شده و معانی با توجه به ریشه‌های قرآنی و لغوی تحلیل شوند. این رویکرد، چونان جریانی زلال، می‌تواند علم دینی را از غبار نقالی پاک سازد.

درنگ: فقدان تحقیق علمی در متون سنتی، مانع از فهم دقیق اسم «مهیمن» شده است. حوزه‌های علمیه باید با اتخاذ روش‌های نقادانه و تحقیقی، این کاستی را جبران کنند.

۵.۲. اهمیت هدف بحث در تحلیل اسماء

درس‌گفتار تأکید می‌کند که هدف بحث در تحلیل اسماء الحسنی، مهم‌تر از خود بحث است. هدف این نوشتار، اثبات فقدان تحقیق علمی در متون سنتی و ارائه راهکاری برای اصلاح آن است. این هدف، چونان ستاره‌ای راهنما، مسیر پژوهش را روشن می‌سازد.

این رویکرد انتقادی، نه به قصد تخریب علمای گذشته، بلکه برای اصلاح روش‌های علمی و ارتقای سطح تحلیل‌های الهیاتی است. این هدف، می‌تواند به‌عنوان مبنایی برای بازسازی علوم دینی مورد استفاده قرار گیرد.

۵.۳. تقدیر از فضایل معنوی علمای گذشته

درس‌گفتار، ضمن نقد علمی علمای گذشته، از قداست، معنویت و اخلاص آنها تقدیر کرده است. این علما، چونان ستارگانی در آسمان معنویت، درخشیده‌اند، اما در حوزه تحقیق علمی کاستی‌هایی داشته‌اند. این تقدیر، نشان‌دهنده رویکرد منصفانه درس‌گفتار است که می‌تواند انگیزه‌ای برای ترکیب معنویت و علم در تحقیقات آینده باشد.

بخش ششم: خطر عقب‌ماندگی علمی و راهکارهای اصلاح

۶.۱. خطر عقب‌ماندگی علمی حوزه‌ها

درس‌گفتار هشدار می‌دهد که اگر حوزه‌های علمیه به تحقیق علمی روی نیاورند، ممکن است علم دینی از دست آنها گرفته شده و به دانشگاه‌ها یا دیگران واگذار شود. این هشدار، با اشاره به تجربه تاریخی اروپا و مسیحیت، ضرورت اصلاح روش‌های علمی را برجسته می‌کند.

این خطر، چونان سایه‌ای است که بر آینده علوم دینی سایه افکنده است. برای جلوگیری از آن، حوزه‌ها باید به نقد درونی و توسعه روش‌های تحقیق علمی بپردازند.

درنگ: عقب‌ماندگی علمی حوزه‌ها می‌تواند به واگذاری علم دینی به دیگران منجر شود. نقد درونی و توسعه روش‌های علمی، راهکار این چالش است.

۶.۲. نقش دانشگاه‌ها در تحول علمی

درس‌گفتار به نقش مثبت دانشگاه‌ها در توسعه علمی جامعه اشاره کرده و از ایمان و تعهد دینی دانشگاهیان تقدیر می‌کند. دانشگاه‌ها، چونان پلی میان سنت و مدرنیته، می‌توانند به ارتقای علوم دینی کمک کنند. این همکاری، در صورتی که در چارچوب ارزش‌های دینی انجام شود، می‌تواند به غنای معارف اسلامی بیفزاید.

۶.۳. ضرورت نقد درونی در حوزه‌ها

درس‌گفتار تأکید می‌کند که حوزه‌ها باید خودشان را نقد کنند تا از حملات بیرونی و عقب‌ماندگی علمی مصون بمانند. این نقد درونی، چونان آیینه‌ای است که کاستی‌ها را نمایان می‌سازد و راه را برای پیشرفت علمی هموار می‌کند.

نتیجه‌گیری: به سوی فهمی نوین از مهیمن

اسم «مهیمن»، چونان گوهری در گنجینه اسماء الحسنی، از پیچیدگی‌ها و عمق معنایی برخوردار است که فهم آن نیازمند نگاهی علمی و نقادانه است. متون سنتی، به دلیل تکیه بر نقل‌قول‌های بدون تحلیل، نتوانسته‌اند فهمی منسجم و دقیق از این اسم ارائه دهند. معانی پیشنهادی مانند «شاهد»، «عالم»، «رقیب» و «أمین»، اگرچه در متون رایج‌اند، اما به دلیل فقدان استدلال‌های معناشناختی و ریشه‌شناختی، ناکافی‌اند. تعریف «مهیمن» به‌عنوان صفتی جلالی که بیانگر اقتدار و نظارت الهی است، نزدیک‌ترین معنا به مفهوم قرآنی آن به نظر می‌رسد.

برای فهم دقیق‌تر این اسم، لازم است تحلیل‌های زبان‌شناختی، ریشه‌شناختی و الهیاتی با روش‌های علمی مدرن انجام شود. حوزه‌های علمیه باید با اتخاذ رویکردهای نقادانه و تحقیقی، از عقب‌ماندگی علمی جلوگیری کرده و علم دینی را در برابر چالش‌های مدرن حفظ کنند. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، گامی در راستای این هدف برداشته و زمینه‌ساز تحقیقات آینده در حوزه اسماء الحسنی است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، اسم مهيمن در قرآن کریم چند بار ذکر شده است؟

2. بر اساس متن، کدام سوره به عنوان ظرف اسم اعظم معرفی شده است؟

3. طبق متن، مرحوم کفعمی در کتاب مقام الاسناد چه معنایی برای مهيمن ذکر کرده است؟

4. بر اساس متن، فخر رازی چه منشأ زبانی را برای کلمه مهيمن قوی‌تر می‌داند؟

5. طبق متن، غزالی مهيمن را به چه ویژگی‌هایی نسبت داده است؟

6. متن درسگفتار بیان می‌کند که مهيمن در اصل از کلمه مئيمن گرفته شده و به معنای مؤمن است.

7. طبق متن، مرحوم طبرسی در مجمع البیان مهيمن را به معنای امین معرفی کرده و آن را به صورت سلبي معنا می‌کند.

8. بر اساس متن، فخر رازی معتقد است که مهيمن کلمه‌ای کاملاً عربی است و هیچ ریشه سریانی ندارد.

9. متن تأکید دارد که علمای گذشته به دلیل فقدان تحقیق، عمدتاً به نقل اقوال (قيل قيل) اکتفا کرده‌اند.

10. طبق متن، المنجد مهيمن را به معنای پرنده‌ای که بر فراخ خود مانور می‌دهد و آن‌ها را حفظ می‌کند، معنا کرده است.

11. طبق متن، چرا تعیین معنای مهيمن با مشکل بیشتری نسبت به مؤمن همراه است؟

12. چرا متن درسگفتار از روش قيل قيل علمای گذشته انتقاد می‌کند؟

13. بر اساس متن، فخر رازی چه تفاوتی بین مهيمن و مؤمن قائل شده است؟

14. طبق متن، چرا حوزه‌های علمیه باید به سمت تحقیق علمی حرکت کنند؟

15. متن چگونه معنای مهيمن را به اقتدار الهی مرتبط می‌کند؟

پاسخنامه

1. یک بار

2. سوره حشر

3. شاهد

4. عربی

5. علم، قدرت، و مواظبت

6. درست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. درست

11. زیرا در مهيمن علاوه بر مشکل ماده و معنا، تعیین هیئت کلمه نیز دشوار است.

12. زیرا این روش فاقد تحقیق علمی است و صرفاً به نقل اقوال دیگران بدون تحلیل اکتفا می‌کند.

13. فخر رازی مهيمن را مؤمنی می‌داند که در ایمانش صادق است، برخلاف مؤمن که ممکن است صادق نباشد.

14. تا از نقد خارجی‌ها در امان بمانند و علم و دین را از دست ندهند.

15. مهيمن به معنای اقتدار الهی است که مانند پرنده‌ای بر مخلوقات خود نظارت و حفاظت می‌کند.

فوتر بهینه‌شده