در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 363

متن درس

 

کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل و تبیین اسم مهیمن

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۶۳)

دیباچه: کاوش در ژرفای اسم مهیمن

اسم «مهیمن»، به‌سان گوهری درخشان در تاج اسماء الحسنی، تنها یک‌بار در قرآن کریم (سوره حشر، آیه ۲۳) رخ نموده و به سبب پیچیدگی‌های معناشناختی و ریشه‌شناختی، همواره موضوع تأملات عمیق الهی‌دانان و مفسران بوده است. این اسم، که در سوره مائده (آیه ۴۸) نیز به‌عنوان وصف قرآن کریم به کار رفته، نه‌تنها صفتی جلالی از ذات باری‌تعالی را بازمی‌نمایاند، بلکه جایگاه والای قرآن کریم را به‌مثابه مرجع حکمیت و اقتدار بر کتب آسمانی پیشین آشکار می‌سازد. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی نقادانه به تفاسیر سنتی و با ارائه تحلیلی نوین مبتنی بر «اقتدار جلالی»، تلاش دارد تا این اسم را در بستری علمی، آکادمیک و عرفانی تبیین نماید.

بخش نخست: ریشه‌شناسی و اشتقاق اسم مهیمن

مسائل بنیادین در تحلیل مهیمن

برای فهم دقیق اسم «مهیمن»، دو پرسش بنیادین باید پاسخ داده شود: نخست، ریشه لغوی و اشتقاق این اسم چیست؟ و دوم، ماده و معنای آن کدام است؟ این تقسیم‌بندی، رویکردی روش‌مند را در تحلیل اسماء الحسنی نمایان می‌سازد، که در آن، تعیین ریشه لغوی و معنای دقیق، پیش‌نیاز فهم عمیق صفات الهی است. همان‌گونه که یک معمار پیش از بنا نهادن عمارتی باشکوه، نقشه‌ای دقیق ترسیم می‌کند، در تحلیل اسماء نیز باید با دقت در ریشه‌ها و معانی، بنیانی استوار برای فهم الهیاتی فراهم آورد.

نقد فرضیات اشتقاقی سنتی

در تفاسیر سنتی، برخی کوشیده‌اند «مهیمن» را از ریشه‌هایی چون «مئيمن» یا «أمن» مشتق کنند، یا آن را با تبدیل و جابه‌جایی حروف توجیه نمایند. اما این فرضیات، فاقد پشتوانه ادبی و زبان‌شناختی کافی‌اند. گویی این تفاسیر، به‌جای کاوش در ژرفای لغت، در سطح ظواهر لغوی سرگردان مانده‌اند. چنین رویکردهایی، که گاه به حدس و گمان متکی‌اند، نمی‌توانند بار سنگین معنای یک اسم جلالی را بر دوش کشند.

پیشنهاد اشتقاق نوین

برخلاف فرضیات پیچیده سنتی، «مهیمن» از ریشه «هیمن» (به صیغه‌های هیمن، یهیمن، هیمان، مهیمن، مهیمَن) مشتق شده است. این ریشه، نیازی به تحولات حروفی یا جابه‌جایی‌های پیچیده ندارد و به‌سان جریانی زلال، معنای صلابت و اقتدار را در خود نهفته دارد. این پیشنهاد، با ساده‌سازی اشتقاق، راه را برای فهمی روشن‌تر از این اسم هموار می‌سازد، گویی کلیدی است که قفل معمای مهیمن را می‌گشاید.

درنگ: اشتقاق «مهیمن» از ریشه «هیمن» (یهیمن، هیمان)، رویکردی منطبق با قواعد صرفی عربی ارائه می‌دهد که از پیچیدگی‌های غیرضروری پرهیز کرده و این اسم را به‌عنوان صیغه‌ای مستقل با معنای صلابت و اقتدار معرفی می‌نماید.

بخش دوم: معنای مهیمن و نقد تفاسیر سنتی

نقد معانی سنتی

تفاسیر سنتی، «مهیمن» را به معانی چون «حافظ»، «شاهد»، «رقیب» یا «عالم» تفسیر کرده‌اند. اما این معانی، که در آثار بزرگانی چون طبرسی، فخر رازی و کفعمی نقل شده، به جنبه‌های فعلی خداوند محدود مانده و از توجه به صفت ذاتی و جلالی او بازمانده‌اند. گویی این تفاسیر، به‌جای صعود به قله‌های معرفت ذاتی، در دامنه‌های صفات فعلی سرگردان‌اند. این معانی، هرچند در نگاه نخست معقول به نظر می‌رسند، اما نمی‌توانند عظمت و ژرفای «مهیمن» را به تمامی بازتاب دهند.

مهیمن به‌مثابه اقتدار جلالی

«مهیمن»، به‌سان کوهی استوار در منظومه اسماء الحسنی، صفتی جلالی است که اقتدار ذاتی و اشراف بر نفس شیء و خارج آن را متجلی می‌سازد. این معنا، برخلاف تفاسیر سنتی، «مهیمن» را نه صرفاً صفتی فعلی، بلکه گوهر ذاتی حق تعالی می‌داند که صلابت و اقتدار بی‌مانند او را نمایان می‌کند. گویی «مهیمن» چونان تاجی است بر سر ذات الهی، که جلال و شکوه بی‌انتهای او را به نمایش می‌گذارد.

درنگ: معنای «اقتدار جلالی» برای «مهیمن»، این اسم را به‌عنوان صفتی ذاتی و متعالی معرفی می‌کند که فراتر از معانی فعلی چون «شاهد» یا «حافظ»، صلابت و سیطره ذاتی خداوند را بازمی‌نمایاند.

نقد معنای «رفرف»

برخی کوشیده‌اند «مهیمن» را به «رفرف» (بال‌زدن پرنده برای حفاظت از جوجه‌هایش) نسبت دهند. اما این تمثیل، که ریشه در ترس و ضعف پرنده دارد، نمی‌تواند با صلابت ذاتی حق تعالی سازگار باشد. خداوند، چونان کوهی است که نه از ترس می‌لرزد و نه برای حفاظت بال می‌زند، بلکه با اقتدار ذاتی خویش، هستی را در سیطره خود دارد. این نقد، ضرورت دقت در انتخاب تمثیلات برای توصیف اسماء الحسنی را آشکار می‌سازد.

بخش سوم: کاربرد مهیمن در قرآن کریم

مهیمن به‌عنوان وصف خداوند

در قرآن کریم، «مهیمن» یک‌بار به‌عنوان وصف ذات باری‌تعالی در سوره حشر، آیه ۲۳ ذکر شده است: هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ [مطلب حذف شد] : اوست خدایی که جز او معبودی نیست، پادشاه، پاک، ایمن‌بخش، مؤمن، مهیمن، عزیز، جبار، متکبر). در این آیه، «مهیمن» در کنار اسماء جلالی چون «عزیز»، «جبار» و «متکبر» قرار گرفته و اقتدار ذاتی حق را متجلی می‌سازد. این همنشینی، گویی آینه‌ای است که شکوه و صلابت الهی را در برابر دیدگان قرار می‌دهد.

مهیمن به‌عنوان وصف قرآن کریم

کاربرد دیگر «مهیمن» در سوره مائده، آیه ۴۸ است: وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ [مطلب حذف شد] : و ما این کتاب را به‌راستی بر تو نازل کردیم، تصدیق‌کننده کتاب‌هایی که پیش از آن بوده و مهیمن بر آنهاست). در این آیه، «مهیمن» به معنای حاکمیت و اشراف قرآن کریم بر کتب آسمانی پیشین است. این وصف، قرآن کریم را نه‌تنها تصدیق‌کننده کتب پیشین، بلکه مرجعی مقتدر و حاکم بر آنها معرفی می‌کند، گویی سپاهی است که با اقتدار، حقیقت کتب پیشین را صیانت و هدایت می‌نماید.

نقد معنای «شاهد» در سوره مائده

تفسیر «مهیمن» به «شاهد» در آیه ۴۸ سوره مائده، از منظر معناشناسی نادرست است. «مصدق» خود متضمن علم و شهادت است، و افزودن معنای «شاهد» به «مهیمن» تکراری غیرضروری خواهد بود. «مهیمن» در این سیاق، به معنای «حاکم» و «مقتدر» است که سیطره و اشراف قرآن کریم را بر کتب پیشین نشان می‌دهد. این معنا، با دستور بعدی آیه، یعنی فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ (حکم کن میان آنها به آنچه خدا نازل کرده)، سازگار است، زیرا حکمیت نیازمند اقتدار است، نه صرف شهادت.

درنگ: معنای «حاکم» و «مقتدر» برای «مهیمن» در آیه ۴۸ سوره مائده، با سیاق حکمیتی آیه سازگار بوده و از تکرار غیرضروری معنای «شاهد» که در «مصدق» مستتر است، پرهیز می‌کند.

بخش چهارم: مهیمن در روایات و همنشینی با اسماء جلالی

کاربرد مهیمن در روایات

در روایات، به‌ویژه در بحارالانوار، «مهیمن» نه‌تنها برای خداوند، بلکه برای قرآن کریم، پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) به کار رفته است. عباراتی چون «الله جعل کتابی المهیمن علی کتبهم» (خداوند کتابم را مهیمن بر کتب آنها قرار داد) یا «الامام هو مهیمن الله علی الخلائق» (امام، مهیمن خداوند بر خلایق است)، نشان‌دهنده اقتدار و حاکمیت این ذوات مقدس است. این کاربردها، گویی شعاع نوری است که از صلابت ذاتی حق به اولیای او تابیده و آنها را به مرتبه حکمیت و سیطره بر خلق رسانده است.

همنشینی مهیمن با اسماء جلالی

«مهیمن» در قرآن کریم و روایات، غالباً در کنار اسماء جلالی چون «مؤمن»، «عزیز»، «جبار» و «متکبر» قرار گرفته است. این همنشینی، به‌سان قرار گرفتن ستارگان درخشان در یک کهکشان، ماهیت جلالی و اقتداری «مهیمن» را تأیید می‌کند. گویی این اسم، در میان دیگر صفات جلالی، چونان قله‌ای است که شکوه و صلابت الهی را به نمایش می‌گذارد.

نقد تکرار معنای شاهد در روایات

در برخی روایات، مانند «جعلته الشاهد لهم و المهیمن علیهم»، اگر «مهیمن» به معنای «شاهد» باشد، تکراری غیرضروری خواهد بود. این نقد، از منظر بلاغت و منطق زبانی، نشان می‌دهد که «مهیمن» باید معنایی افزون‌تر، یعنی «حاکم» و «مقتدر»، داشته باشد. این معنا، گویی کلیدی است که درهای فهم روایات را به‌سوی اقتدار الهی می‌گشاید.

درنگ: همنشینی «مهیمن» با اسماء جلالی چون «عزیز» و «جبار» در قرآن و روایات، و کاربرد آن برای پیامبر و ائمه، بر معنای «اقتدار جلالی» و «حاکمیت» دلالت دارد و تفسیر «شاهد» را غیرضروری و ناسازگار می‌نماید.

بخش پنجم: فقه القرآن و احکام مستنبط از مهیمن

مهیمن و حکمیت قرآن کریم

آیه ۴۸ سوره مائده، با تأکید بر «مصدق» و «مهیمن» بودن قرآن کریم، امکان حکمیت آن را بر یهود و نصاری فراهم می‌آورد. این آیه، قرآن کریم را نه‌تنها تصدیق‌کننده کتب پیشین، بلکه حاکم بر آنها معرفی می‌کند. این حکمیت، به‌سان قاضی عادلی است که با اقتدار، میان حقیقت و باطل داوری می‌کند. بنابراین، احکام تورات یا انجیل، اگر از سوی قرآن کریم تصدیق شوند، می‌توانند مبنای فتوا قرار گیرند، اما در غیر این صورت، از اعتبار ساقط‌اند.

کاربرد فقهی مهیمن

معنای «مهیمن» به‌عنوان «حاکم»، امکان استخراج احکام فقهی متعددی را فراهم می‌آورد. برای مثال، در جامعه اسلامی، می‌توان برای یهود و نصاری بر اساس احکامی که قرآن کریم تصدیق کرده، فتوا داد، حتی اگر این احکام با احکام قرآنی متفاوت باشند. این رویکرد، گویی پلی است که میان شرایع الهی پیوند برقرار می‌کند، بدون آنکه از اقتدار قرآن کریم کاسته شود.

نقد شأن نزول‌های غیرمعتبر

بسیاری از شأن نزول‌های منسوب به اهل سنت، به دلیل فقدان تأیید ائمه معصومین (ع)، فاقد اعتبارند. تنها روایاتی که از سوی ائمه تأیید شده‌اند، می‌توانند به‌عنوان سند معتبری برای فهم قرآن کریم به کار روند. این معیار، گویی غربال حقیقت است که روایات معتبر را از غیرمعتبر جدا می‌سازد.

درنگ: معنای «مهیمن» به‌عنوان «حاکم» در آیه ۴۸ سوره مائده، امکان حکمیت قرآن کریم بر کتب پیشین را فراهم می‌آورد و مبنای احکام فقهی برای یهود و نصاری را در جامعه اسلامی تعیین می‌کند.

بخش ششم: کاربردهای عملی و عرفانی مهیمن

کاربرد مهیمن در ذکر و دعا

اسم «مهیمن» در مواقع ضعف، بیماری یا مواجهه با دشمن، به‌ویژه در ترکیب با اسماء دیگر چون «مؤمن»، «عزیز» یا «لطیف»، برای اولیای الهی کاربرد دارد. این اسم، گویی سپری است که اقتدار و صلابت را به روح مؤمن می‌بخشد و او را در برابر ناملایمات استوار می‌سازد. برای کسی که از ضعف اعصاب یا وسواس رنج می‌برد، ذکر «یا مؤمن یا مهیمن» می‌تواند چونان دارویی شفابخش عمل کند.

مهیمن در مباهله

در مواقع حساس چون مباهله، اولیای الهی از «مهیمن» برای تقویت اقتدار معنوی خویش بهره برده‌اند. این اسم، به‌سان شمشیری بران، دشمنان را به زانو درمی‌آورد و اقتدار الهی را در وجود اولیا متجلی می‌سازد. برای نمونه، اقتدار امیرالمؤمنین (ع) در مواجهه با دشمنان، ریشه در هیمان و صلابت ناشی از این اسم داشته است.

درنگ: اسم «مهیمن» در ذکر و مباهله، اقتدار و صلابت را به اولیای الهی می‌بخشد و در ترکیب با اسماء دیگر، چونان دارویی معنوی، ضعف‌ها را برطرف و دشمنان را مقهور می‌سازد.

بخش هفتم: ضرورت تحقیق علمی در حوزه اسماء الحسنی

نقد رویکرد تقلیدی در تفاسیر

تفاسیر سنتی، گاه به دلیل تقلید کورکورانه، از فهم دقیق معانی آیات بازمانده‌اند. این رویکرد، گویی زنجیری است که ذهن مفسر را از پرواز در آسمان معرفت بازمی‌دارد. برای رفع این نقص، لازم است تفاسیر با روش‌های انتقادی و تحلیلی بازخوانی شوند و معانی آیات با توجه به سیاق و ریشه‌های لغوی تحلیل گردند.

پیشنهاد لابراتوار علمی

برای استخراج معانی و کاربردهای اسماء الحسنی، ایجاد یک «لابراتوار علمی» ضروری است. این لابراتوار، می‌تواند با ترکیب علوم دینی و طبیعی، ابعاد جدیدی از اسماء را کشف کند، حتی در حوزه‌های مادی مانند غذاها و مولکول‌های هیمانی. این پیشنهاد، گویی بذری است که در زمین علم کاشته شده و می‌تواند درختی تنومند از معرفت به بار آورد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

اسم «مهیمن»، به‌سان گوهری کمیاب در گنجینه اسماء الحسنی، با پیچیدگی‌های معناشناختی و ریشه‌شناختی خود، چالش‌هایی را برای مفسران و الهی‌دانان پدید آورده است. این نوشتار، با نقد معانی سنتی چون «شاهد»، «حافظ» و «رقیب»، و پیشنهاد معنای «اقتدار جلالی»، رویکردی نوین و علمی به این اسم ارائه داده است. اشتقاق «مهیمن» از ریشه «هیمن»، از پیچیدگی‌های غیرضروری پرهیز کرده و این اسم را به‌عنوان صفتی ذاتی و جلالی معرفی می‌کند. کاربرد «مهیمن» در قرآن کریم و روایات، حاکمیت و صلابت الهی، قرآنی، نبوی و علوی را نشان می‌دهد. این تحلیل، با تأکید بر ضرورت تحقیق علمی و بین‌رشته‌ای، راه را برای فهم عمیق‌تر اسماء الحسنی هموار می‌سازد. حوزه‌های علمیه و پژوهشگران الهیات باید با اتخاذ روش‌های نقادانه، از تقلید پرهیز کرده و به توسعه علوم دینی بپردازند. این نوشتار، گویی مشعلی است که در تاریکی‌های تقلید، راه را به‌سوی حقیقت روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، معنای اصلی «مهیمن» چیست؟

2. طبق درسگفتار، مهیمن در قرآن به چه چیزهایی نسبت داده شده است؟

3. در آیه 48 سوره مائده، عبارت «مهیمنا علیه» به چه معناست؟

4. بر اساس درسگفتار، تفاوت اصلی مهیمن با صمد چیست؟

5. طبق درسگفتار، چرا مهیمن نمی‌تواند به معنای شاهد باشد؟

6. مهیمن در درسگفتار به عنوان یکی از اسمای جلالی و ذاتی خداوند معرفی شده است.

7. طبق درسگفتار، مهیمن به معنای حافظ یا رقیب است.

8. قرآن در درسگفتار به عنوان کتابی مکانیکی و نظام‌مند توصیف شده است.

9. مهیمن در درسگفتار از ریشه ائمن یأمن مشتق شده است.

10. در درسگفتار، مهیمن برای اولیای خدا در برابر خصم و برای تقویت اقتدار مفید است.

11. تفاوت اصلی بین «مهیمن» و «مصدق» در آیه 48 سوره مائده چیست؟

12. چرا در درسگفتار گفته شده که مهیمن نمی‌تواند به معنای شاهد باشد؟

13. منظور از «هیان» در درسگفتار چیست؟

14. چرا در درسگفتار تأکید cse with other names like حافظ and رقیب؟

15. طبق درسگفتار، چرا قرآن به عنوان مهیمن توصیف شده است؟

پاسخنامه

1. اقتدار جلالی و صلابت ذاتی خداوند

2. خداوند و قرآن

3. حاکم و مسلط بر کتاب‌های پیشین

4. مهیمن از حروف قمری و صمد از حروف شمسی است

5. چون شاهد مفهومی پایین‌تر از مصدق است

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. مهیمن به معنای اقتدار و سیطره بر کتاب‌های پیشین است، در حالی که مصدق به معنای تصدیق و تأیید آن‌هاست.

12. زیرا شاهد مفهومی پایین‌تر از مصدق است و مهیمن اقتدار و سیطره‌ای فراتر از شهادت دارد.

13. هیان به معنای صلابت و اقتدار جلالی ذاتی خداوند است.

14. چون این معانی با معنای مهیمن سازگار نیست و مهیمن به صلابت و اقتدار اشاره دارد.

15. قرآن مهیمن است زیرا بر کتاب‌های پیشین اشراف، اقتدار و سیطره دارد.