در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 386

متن درس

 

کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل صفت متعال

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۸۶)

مقدمه

صفت «متعال» از جمله اسماء حسنی و صفات ذاتی پروردگار است که در قرآن کریم و متون عرفانی اسلامی جایگاه ویژه‌ای دارد. این صفت، که بیانگر برتری و تعالی بی‌نهایت ذات الهی است، نه تنها در حوزه کلام و فلسفه اسلامی، بلکه در سلوک عرفانی و زندگی عملی نیز از اهمیتی بسزا برخوردار است. درس‌گفتار شماره ۳۸۶ از مجموعه سخنرانی‌های آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تمرکز بر این صفت الهی، به تبیین عمیق ابعاد قرآنی، لغوی، عرفانی و کاربردی آن می‌پردازد.

بخش اول: جایگاه قرآنی و کلامی صفت متعال

جایگاه صفت متعال در قرآن کریم

صفت «متعال» از اسماء عالیه و صفات ذاتی پروردگار است که در قرآن کریم به صورت فعلی ۱۴ بار و به صورت اسمی تنها یک بار ذکر شده است. این قلت ذکر اسمی در مقایسه با فراوانی کاربرد فعلی، حکایت از عمق و ذاتی بودن این صفت و محدودیت استفاده مستقیم آن در ظرف خلقی دارد. حکمت الهی در تنظیم فراوانی یا قلت ذکر اسماء، از سوءاستفاده خلقی جلوگیری کرده و بر جایگاه متعالی این صفت تأکید می‌ورزد.


﴿وَلَهُ الْكِبْرِيَاءُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾ (الجاثية: ۳۷)

«و بزرگی در آسمان‌ها و زمین از آن اوست و [مطلب حذف شد] )

این آیه، به طور غیرمستقیم به صفت تعالی الهی اشاره دارد و برتری ذات باری‌تعالی را در مراتب وجودی نشان می‌دهد. قلت ذکر اسمی «متعال» نشان‌دهنده آن است که این صفت، بیش از آنکه در ظرف خلقی به کار رود، در مقام ذات الهی متجلی است.

درنگ: قلت ذکر اسمی «متعال» در قرآن کریم، حکایت از ذاتی بودن این صفت و محدودیت استفاده مستقیم آن در ظرف خلقی دارد. این حکمت الهی، از سوءاستفاده خلقی جلوگیری کرده و بر جایگاه متعالی صفت تأکید می‌ورزد.

تحلیل کلامی: ذاتی و ثبوتی بودن صفت متعال

صفت «متعال» از منظر کلام اسلامی، صفتی ذاتی و ثبوتی است، نه سلبي. اگرچه این صفت ممکن است نقص را دفع کند، اما ماهیت آن ایجابی بوده و بر کمال ذات الهی دلالت دارد. برخلاف برخی اسماء که استعمال فعلی دارند و ممکن است به اشتباه فعلی تلقی شوند، «متعال» ذاتی باقی می‌ماند. برای مثال، در تعابیر قرآنی مانند «تعالی الله» یا «سبحانه و تعالی»، استعمال فعلی مشاهده می‌شود، اما این استعمال دلیل بر فعلی بودن صفت نیست.

بسیاری از اسماء ذاتی، مانند «رحمان»، «رحیم» و «سمیع»، در قرآن کریم استعمال فعلی دارند، اما ذاتاً از صفات ذاتی‌اند. به عنوان نمونه:

﴿سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ﴾ (البقرة: ۱۵۸)

«خداوند شنید برای کسی که او [مطلب حذف شد] )

این آیه نشان‌دهنده استعمال فعلی صفت «سمیع» است، اما ذاتی بودن آن را نفی نمی‌کند. به همین ترتیب، «متعال» نیز از اسماء ذاتی است که نشأت فعلی پیدا می‌کند، اما ذاتاً فعلی نیست.

بخش دوم: ریشه‌شناسی و تمایزات لغوی

ریشه‌شناسی صفت متعال

صفت «متعال» از ریشه «علو» مشتق شده و با واژگانی چون «علی»، «عالی»، «اعلا» و «علا» هم‌خانواده است. برخلاف دیدگاه فخر رازی در «صفر اسماء الحسنی» که «متعال» را به معنای «علی» با مبالغه می‌داند، ریشه «متعال» به «علو» بازمی‌گردد، نه «علی». واژه «علی» تنها در معنای ستوده (ممدوح) به کار می‌رود، در حالی که «علا» در هر دو معنای ستوده و نکوهیده (مذموم) استعمال می‌شود. آیات زیر این تمایز را نشان می‌دهند:


﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ﴾ (القصص: ۴)

«به‌راستی فرعون در [مطلب حذف شد] )


﴿وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ﴾ (الأعراف: ۱۳۳)

«و آنان [مطلب حذف شد] )

واژه «علا» در این آیات به معنای سرکشی و برتری نکوهیده است، در حالی که «علی» به برتری ستوده محدود می‌شود. «متعال» اما، با مبالغه در معنای برتری، بر دوری از نقص و کمال ذاتی دلالت دارد.

درنگ: «متعال» از ریشه «علو» مشتق شده و با مبالغه در معنای برتری، صفتی ذاتی و مختص ذات الهی است که دوری از نقص و کمال بی‌نهایت را نشان می‌دهد.

تقابل علو و سفل

برخلاف دیدگاه راغب اصفهانی در «مفردات» که «علو» را ضد «سفل» می‌داند، «علو» و «سفل» متقابل‌اند، نه متضاد. تقابل مراتبی است و هر «علو» نسبت به مقابل خود «سفل» و هر «سفل» نسبت به مقابل خود «علو» است. این دیدگاه، ریشه در فلسفه اسلامی دارد که تقابل را از تضاد متمایز می‌کند. تضاد به غایت اختلاف وجودی اشاره دارد، اما تقابل مراتب وجودی را در بر می‌گیرد.

در عرفان اسلامی، مراتب وجودی به صورت نسبی تعریف می‌شوند. همان‌گونه که قله‌ای بلند در برابر دره‌ای عمیق متعالی است، هر مرتبه‌ای از وجود نسبت به مرتبه پایین‌تر خود علو دارد. این تمثیل، مانند نردبانی است که هر پله آن نسبت به پله پایین‌تر، مرتبه‌ای از تعالی را نشان می‌دهد.

تمایز عالین در قرآن کریم

واژه «عالین» در قرآن کریم در دو معنای متمایز به کار رفته است:

  1. عالین در مقام علیین: این معنا به مقام کمال و نور وجودی اشاره دارد، مانند مقام ختمی و خمسه طیبه. آیه زیر این مفهوم را نشان می‌دهد:

    ﴿فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ * فِي عِلِّيِّينَ﴾ (المطففین: ۱۹-۲۱)

    «در کتابی نهفته * که جز پاک‌شدگان به آن دست نیابند * [مطلب حذف شد] )

  2. عالین به معنای قوم سرکش: این معنا به اقوامی مانند قوم فرعون اشاره دارد که به ظلم و ستیز شناخته می‌شوند:

    ﴿وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ﴾ (الأعراف: ۱۳۳)

    «و آنان [مطلب حذف شد] )

این تمایز، مانند دو سوی یک سکه است: یک سوی آن کمال الهی و سوی دیگر سرکشی خلقی را نشان می‌دهد. در عرفان شیعی، مقام علیین به اولیاء و مطهرین اختصاص دارد، در حالی که عالین سرکش، ظرف ظلم و استکبارند.

بخش سوم: کاربردهای عرفانی و عملی صفت متعال

متعال به عنوان اسم ارتقایی

صفت «متعال» از اسماء ارتقایی است که برخلاف اسماء ثبوتی سنگین، برای همه قابل استفاده است. این صفت، مانند طنابی است که سالک را به سوی قله‌های کمال بالا می‌کشد. خیرات و برکات فراوانی از این اسم ظاهر می‌شود و انسان را در هر شأنی که باشد، توانمند می‌سازد. این ویژگی، «متعال» را به یکی از اسماء عمومی و لطافت‌دار تبدیل کرده که نیازی به مجوز خاص ندارد.

درنگ: «متعال» به عنوان اسم ارتقایی، مانند طنابی است که سالک را به سوی کمال بالا می‌کشد و خیرات و برکات فراوانی از آن ظاهر می‌شود.

روش‌های استفاده از صفت متعال

استفاده از صفت «متعال» در سلوک عرفانی و زندگی عملی، به سه روش اصلی تقسیم می‌شود:

  1. با اسماء جواری جمعی ارتقایی: ترکیب‌هایی مانند «یا عالی یا متعال»، «یا حمید یا متعال» یا «یا ولی یا علی یا متعال» برای اولیاء خدا قوت قلب می‌آورد و از اذکار خفی محسوب می‌شود. این ترکیبات، مانند نغمه‌هایی هماهنگ در سمفونی الهی، قلب را نورانی می‌کنند.
  2. با اسماء جواری تقدمی (وصفی): مانند «الملک الحق المتعال» یا «الکبیر المتعال». این کاربرد وصفی، سبک‌تر از کاربرد اسمی است و برای عموم مناسب‌تر است.
  3. مستقل برای عموم: مانند «یا تعالی» یا «یا متعال»، به‌ویژه برای افرادی با ضعف جسمی یا روانی، مانند مبتلایان به وسواس، بیماری‌های صعب‌العلاج یا زنان در شرایط استحاضه. این ذکر، مانند آبی زلال، نفس را صاف و قلب را تقویت می‌کند.

کاربرد متعال برای زنان

صفت «متعال» برای زنان، به‌ویژه در شرایط ضعف مانند استحاضه کثیره، بارداری یا زایمان، اثری شگرف دارد. این صفت، انرژی‌زا بوده و نفس را صاف و قلب را تقویت می‌کند. در عرفان عملی، اسماء الهی می‌توانند به عنوان مکمل درمان‌های جسمانی عمل کنند، مانند دارویی معنوی که جسم و روح را تعادل می‌بخشد.

متعال و طلسمات

«متعال» صفتی شکلی و ناسوتی است که در طلسمات و جواهرات کاربرد دارد. توصیه‌های زیر برای استفاده از این صفت در جواهرات ارائه شده است:

  • روی عقیق: حکاکی «کبیر المتعال» یا «الملک الحق المتعال» برای قوت و حفاظت، مانند سپری است که سالک را از گزندها مصون می‌دارد.
  • روی بلور یا دُر با ركاب نقره کم‌مس: حکاکی «لطیف المتعال» برای جاذبه و تأثیر عاطفی، مانند گلی که عطرش دل‌ها را می‌نوازد.

انتخاب ماده (عقیق، بلور، دُر) و ترکیب فلز (نقره) بر اساس ویژگی‌های صفت، به دقت انجام می‌شود. این کاربرد، مانند نقاشی‌ای است که هر خط و رنگ آن با ظرافت انتخاب شده تا اثری ماندگار خلق کند.

درنگ: صفت «متعال» در طلسمات و جواهرات، مانند عقیق و بلور، با حکاکی ترکیب‌هایی چون «کبیر المتعال» یا «لطیف المتعال»، اثری معنوی و مادی بر جای می‌گذارد.

متعال به عنوان اسم دعوتی

«متعال» اسم دعوتی است که با رعایت ادب، حضور و شکل می‌یابد. این صفت، مانند دوستی وفادار، همراه انسان می‌ماند و او را در ارتقاء و وصول یاری می‌کند. تجلی این اسم، تدریجی است تا سالک دچار وحشت نشود، مانند نوری که به آرامی در تاریکی سحر می‌دمد.

بخش چهارم: نقد استفاده نادرست و پیش‌نیازهای بهره‌مندی

نقد استفاده نادرست از اسماء

استفاده ناسالم و غیرصحیح از اسماء الهی، مانند ذکر بدون نسخه و تربیت، می‌تواند به مشکلات روانی و وازدگی منجر شود. این عمل، مانند مصرف بی‌رویه دارو است که به جای درمان، بیماری را تشدید می‌کند. در عرفان شیعی، استفاده از اسماء بدون هدایت مربی، مانند سفری بدون راهنما، خطرناک است.

درنگ: استفاده نادرست از اسماء الهی، مانند مصرف بی‌رویه دارو، می‌تواند به مشکلات روانی و وازدگی منجر شود. نظارت مربی در سلوک معنوی ضروری است.

اهمیت بهداشت و تغذیه

بهداشت (نظافت، کیسه‌کشی، استحمام) و تغذیه متنوع، پیش‌نیاز بهره‌مندی از اسماء الهی‌اند. بدن آلوده و قارچی، مانند زمینی شوره‌زار، نمی‌تواند از فیض معنوی بهره ببرد. نظافت، مانند پاک کردن آیینه‌ای غبارگرفته، جسم را آماده دریافت نور الهی می‌کند.

تغذیه متنوع، مانند باغی پر از گل‌های گوناگون، جسم و روح را تقویت می‌کند. پرهیز از تک‌محصولی (مصرف صرف نان و آب یا مرغ) و استفاده از مواد طبیعی، مانند تربت و گیاهان، تعادل مزاج را حفظ می‌کند. در طب اسلامی، تنوع غذایی و نظافت، پایه سلامت جسمی و روانی‌اند.

ارزش ناسوت و علم اسماء

ناسوت، موهبتی الهی است که ارزش آن از عالم برزخ بیشتر است. استفاده صحیح از مظاهر ناسوتی، مانند جواهرات و سنگ‌ها، عمر را طولانی و بیماری را کاهش می‌دهد. هر ماده‌ای، از سنگ چخماق تا عقیق، مظهر اسمی الهی است و قابل استفاده است. شناخت این مظاهر، مانند کلیدی است که درهای گنجینه‌های الهی را می‌گشاید.

نتیجه‌گیری

صفت «متعال» از اسماء حسنی است که در قرآن کریم، کلام اسلامی و عرفان شیعی جایگاه ویژه‌ای دارد. این صفت، با ریشه در «علو»، برتری و کمال ذاتی پروردگار را نشان می‌دهد و در سلوک عرفانی و زندگی عملی، اثری شگرف دارد. تحلیل درس‌گفتار شماره ۳۸۶ نشان داد که «متعال» نه تنها صفتی ذاتی و ثبوتی است، بلکه به عنوان اسم ارتقایی، دعوتی و شکلی، قابلیت استفاده عمومی و تخصصی را داراست.

نقد استفاده نادرست از اسماء، تأکید بر اهمیت بهداشت و تغذیه، و تبیین نقش جواهرات در طلسمات، از نقاط قوت این درس‌گفتار است. این کتاب، با ارائه محتوایی جامع و علمی، منبعی ارزشمند برای پژوهشگران و طالبان معرفت الهی است. امید است که این اثر، مانند چراغی در مسیر سلوک، راهنمای سالکان حقیقت باشد.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، واحد و عدد به چه چیزی در رابطه بین حق و خلق تشبیه شده‌اند؟

2. بر اساس متن، اعداد به چه چیزی در ظرف تفصیل اشاره دارند؟

3. کدام یک از موارد زیر به عنوان مثال اوصاف واحد در متن ذکر شده است؟

4. طبق متن، رابطه بین واحد و عدد به چه نوع رابطه‌ای تشبیه شده است؟

5. در متن، کدام علم به عنوان یکی از علوم ریاضی که رقص موجودات را نشان می‌دهد ذکر شده است؟

6. طبق متن، اعيان ثابته در ظرف علم، تفصیل اسما و صفات الهی هستند.

7. متن بیان می‌کند که واحد تعین ندارد و تعین آن به واسطه خلق است.

8. بر اساس متن، عدد بدون معدود ظهور پیدا نمی‌کند.

9. متن می‌گوید که موسیقی صرفاً به معنای لهو و لعب است.

10. طبق متن، تمام موجودات ظهورات وجود مطلق هستند.

11. تفاوت اصلی بین واحد و عدد در متن درسگفتار چیست؟

12. چرا متن می‌گوید که حق معین است اما متعین نیست؟

13. منظور از رابطه ظهوری-مظهری بین واحد و عدد چیست؟

14. چرا متن موسیقی را به عنوان یک علم معرفی می‌کند؟

15. طبق متن، چرا نباید در عرفان از الفاظی مانند عدم استفاده کرد؟

پاسخنامه

1. حق و خلق

2. موجودات خارجي

3. نصف و ثلث

4. رابطه ظهوري-مظهري

5. هندسه

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. واحد حقیقت اصلی است که تعین ندارد، در حالی که عدد تفصیل واحد در ظرف ظهور است.

12. حق معین است زیرا همه تعینات از اوست، اما متعین نیست زیرا تعین ظرف خلقی است.

13. واحد موجد و مظهر است و عدد به عنوان متعلق، تفصیل و ظهور واحد را نشان می‌دهد.

14. موسیقی به عنوان علمی معرفی می‌شود که ریتم و نظم عالم و موجودات را نشان می‌دهد.

15. الفاظی مانند عدم ذهن را به تاریکی می‌کشاند و با حقیقت وحدت و ظهور عرفان سازگار نیست.