متن درس
اسما و صفات الهی: تبیین مفهوم قسط در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 403)
دیباچه
مفهوم «قسط» در قرآن کریم، چونان نگینی درخشان در تار و پود نظام عادلانه خلقت میدرخشد. این واژه، که به معنای اجرای عملی عدالت تعریف میشود، در برابر مفاهیم کلیتر نظیر «عدل» و در تقابل با «جور» و «ظلم»، جایگاهی ویژه در فهم نظام الهی دارد. درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نگاهی عمیق و موشکافانه، به تبیین این مفهوم پرداخته و با نقد تفاسیر لغوی سنتی که قسط را دارای معانی متضاد (عدل و جور) میدانند، بر ضرورت رجوع به قرآن کریم بهعنوان مرجع اصلی معانی تأکید میورزد.
بخش نخست: نقد تفاسیر لغوی و تبیین معنای قسط
چالش معانی متضاد در منابع لغوی
در منابع لغوی سنتی، مانند مفردات راغب، مصباح و مقابیس اللغة، واژه «قسط» به دو معنای ظاهراً متضاد «عدل» (انصاف) و «جور» (ستم) تفسیر شده است. این دوگانگی معنایی، که ریشه در عدم دقت در تحلیلهای زبانشناختی و غفلت از مرجعیت قرآن کریم دارد، به ابهامی دیرپا در فهم این واژه انجامیده است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره این رویکرد را نقد کرده و تأکید دارند که یک ماده لغوی نمیتواند معانی متضاد را در خود جای دهد. این نقد، ریشه در اصل زبانشناختی امتناع تناقض در معنای یک واژه دارد و بر لزوم بازنگری در تفاسیر لغوی با استناد به کاربردهای قرآنی تأکید میورزد.
تمایز معنایی قسط و عدل
در چارچوب الهیاتی و زبانشناختی، «عدل» بهعنوان ظرف وزان طبیعی اشیاء، به توازن و موزونی کلی اشاره دارد. این مفهوم، چونان بنیادی استوار، اصل تعادل را در نظام خلقت نمایان میسازد. در مقابل، «قسط» به اجرای عملی این توازن در واقعیت خارجی دلالت دارد. به تعبیر آیتالله نکونام قدسسره، قسط مصداق عینی عدل است که عدالت را از قلمرو نظری به ساحت عمل میکشاند. برای نمونه، تقسیم عادلانه مال یا نفقه، قسط است، در حالی که عدل به اصل توازن در این تقسیم اشاره دارد. این تمایز، نهتنها مسئله ترادف میان قسط و عدل را حل میکند، بلکه چارچوبی دقیق برای فهم تفاوتهای ظریف معنایی ارائه میدهد.
رابطه جور و ظلم با قسط و عدل
در نظام معنایی قرآن کریم، «ظلم» بهعنوان نقض کلی توازن، مقابل عدل قرار میگیرد، در حالی که «جور» به انحراف عملی از اجرای صحیح عدل اشاره دارد و در نتیجه، مقابل قسط است. به بیان دیگر، ظلم مفهومی کلی است که نقض عدالت را در بر میگیرد، اما جور مصداق عملی این نقض است که در فرآیند اجرای عدالت رخ میدهد. آیتالله نکونام قدسسره تأکید دارند که جور، نتیجه انحراف از قسط است، همانگونه که قسط، مصداق تحقق عدل در عمل است. این چارچوب، روابط میان این مفاهیم را روشن ساخته و نشان میدهد که عدل و ظلم در سطح کلی، و قسط و جور در سطح مصداقی قرار دارند.
تمثیلات معنایی برای تبیین تفاوتها
آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی بدیع، تفاوت میان قسط، عدل، جور و ظلم را به تفاوت میان ابزارهایی چون چاقو، خنجر و شمشیر تشبیه میکنند. هر یک از این ابزارها، گرچه از جنس آهناند، کارکردی خاص و متمایز دارند. به همین سان، قسط، عدل، جور و ظلم، با وجود تقارب ظاهری، هر یک هویتی مستقل دارند. این تمثیل، چونان آینهای روشن، ضرورت دقت در تمایزهای ظریف معنایی در زبان عربی را آشکار میسازد و بر لزوم فهم دقیق واژگان قرآنی تأکید میورزد.
بخش دوم: قسط در آیات قرآن کریم
قسط بهعنوان اجرای عملی عدالت
قرآن کریم، قسط را در 15 مورد به معنای اجرای عملی عدالت به کار برده است. برای نمونه، در آیه شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ (آلعمران: 18)، قسط به قیام عملی در راستای عدالت اشاره دارد. ترجمه فولادوند: «خداوند گواهی داد که جز او هیچ معبودی نیست و فرشتگان و صاحبان دانش [نیز گواهی دادند] که او به عدالت قیام کرده است». این آیه، قسط را بهعنوان کنشی عملی معرفی میکند که در آن خداوند، فرشتگان و عالمان به اجرای عدالت قیام میکنند.
کاربردهای عملی قسط در آیات
آیات متعدد قرآنی، قسط را در زمینههای عملی مانند وزن عادلانه، قضاوت و شهادت به کار بردهاند. برای نمونه، آیه أَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ (رحمن: 9) به وزن عادلانه اشاره دارد. ترجمه فولادوند: «و وزن را به عدالت برپا دارید و ترازو را کم نگذارید». همچنین، آیه فَقَضَىٰ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ (یونس: 54) به قضاوت عادلانه دلالت دارد. این کاربردها، قسط را بهعنوان مفهومی اجرایی معرفی میکنند که در کنشهای ملموس مانند وزن کردن، قضاوت و شهادت متجلی میشود.
مقسطین و محبت الهی
در سه مورد از آیات قرآن کریم، «مقسطین» بهعنوان کسانی که عدالت عملی را اجرا میکنند، مورد محبت الهی قرار گرفتهاند. برای نمونه، آیه فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (حجرات: 9) به صراحت مقسطین را عادلان مورد محبت خدا معرفی میکند. ترجمه فولادوند: «میان آنها به عدالت اصلاح کنید و عدالت ورزید که خداوند عادلان را دوست دارد». این آیات، هرگونه تفسیر قسط به معنای جور را رد کرده و بر ممدوح بودن قسط تأکید دارند.
بخش سوم: چالش قاسطون و حل تناقض ظاهری
قاسطون در سوره جن
دو آیه در سوره جن، چالش اصلی تفسیر قسط را مطرح میکنند: وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ و فَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا (جن: 14-15). ترجمه فولادوند: «و از ما مسلماناناند و از ما ستمگران. اما ستمگران هیزم جهنم خواهند بود». در این آیات، قاسطون در مقابل مسلمون قرار گرفته و بهعنوان هیزم جهنم معرفی شدهاند، که ظاهراً قسط را به معنای جور تفسیر میکند. این تناقض ظاهری، نیازمند تبیینی دقیق است.
حل تناقض با مفهوم تقسیم نادرست
آیتالله نکونام قدسسره، قاسطون را بهعنوان «تقسیمگران» تعریف میکنند که قصد اجرای عدالت دارند، اما در موضوعاتی که تقسیمپذیر نیستند، به انحراف و جور میافتند. برای نمونه، تسلیم به خدا یا حق ولایت حضرت علی (ع) اموری تقسیمناپذیرند. تقسیم این امور، مانند پاره کردن کتاب یا قیچی زدن فرش، نهتنها به عدالت منجر نمیشود، بلکه به خرابکاری و باطل میانجامد. قسط، در اصل به معنای اجرای عدل است، اما در زمینههای نادرست، به جور تبدیل میشود. این تحلیل، تناقض ظاهری را حل کرده و قسط را همچنان در معنای عدل عملی حفظ میکند.
تمثیلات برای تبیین تقسیم نادرست
تمثیلات آیتالله نکونام قدسسره، چونان چراغی روشنگر، مفهوم تقسیم نادرست را تبیین میکنند. پاره کردن کتاب، قیچی زدن فرش یا تکهتکه کردن چارچوب، بهجای تحقق عدالت، به نابودی اصل موضوع منجر میشود. این تمثیلات، نشان میدهند که قسط زمانی ممدوح است که در موضوعی تقسیمپذیر انجام شود. تقسیم امور یکپارچه مانند حق یا اسلام، چونان خرد کردن چارچوبی است که باید یکپارچه بماند، و نتیجه آن هيزم جهنم است.
بخش چهارم: ضرورت استناد به قرآن کریم
نقد عدم رجوع به قرآن در تفاسیر لغوی
آیتالله نکونام قدسسره، ریشه خطاهای لغوی را در عدم استناد به قرآن کریم میدانند. قرآن کریم، بهعنوان منبع اصلی معانی واژگان دینی، قسط را همواره به معنای عدل عملی به کار برده است. غفلت لغتنویسان از این مرجعیت، به تفاسیر نادرست و دوگانه منجر شده است. این نقد، بر ضرورت بازنگری در روشهای لغتشناسی با محوریت قرآن کریم تأکید دارد.
مهندسی دقیق قرآن در کاربرد قسط
قرآن کریم، با دقتی مهندسیشده، قسط را در همه موارد به معنای اجرای عملی عدالت به کار برده است. این کاربرد یکنواخت، در زمینههایی چون شهادت، حکمیت، وزن و قضاوت، نشاندهنده نظم و حکمت در ساختار زبانی و معنایی قرآن است. این دقت، هرگونه ابهام یا تناقض را رد کرده و عظمت وحیانی قرآن را آشکار میسازد.
بخش پنجم: تبیین دوگانگی معنایی با مثال نفاق و انفاق
مقایسه نفاق و انفاق
آیتالله نکونام قدسسره، با مثالی از ماده «نفق»، دوگانگی معنایی قسط را تبیین میکنند. «نفق» به معنای از دست دادن یا پنهانکاری است. «انفاق»، به دلیل وصول مال به ضعیف یا خدا، ممدوح است، در حالی که «نفاق» به دلیل پنهان کردن کفر، مذموم است. به همین سان، قسط در اصل ممدوح است، اما در موضوعات تقسیمناپذیر، به جور منجر میشود. این مثال، نشان میدهد که معانی ممدوح یا مذموم یک ماده، به لوازم خارجی آن بستگی دارد.
مشکل نظری قاسطون
قاسطون، به دلیل خطای نظری در فهم موضوعات تقسیمناپذیر، به جور میافتند. این خطا، ناشی از ندانستن این است که اموری چون تسلیم به خدا یا حق ولایت، قابل تقسیم نیستند. این تحلیل، قاسطون را بهعنوان افرادی معرفی میکند که با نیت عدالت، اما با درک نادرست، به ستم میرسند.
بخش ششم: قسط و ضرورت عمل
قسط، مفهومی عملی
برخلاف عدل که میتواند موضوع بحث نظری باشد، قسط به کنش عملی وابسته است. آیات قرآنی، قسط را در زمینههای ملموس مانند وزن کردن، قضاوت و شهادت به کار بردهاند. آیتالله نکونام قدسسره تأکید دارند که قسط، اهل حرف نیست، بلکه عمل میطلبد. این مفهوم، چونان پلی است که عدالت نظری را به واقعیت خارجی متصل میکند.
جمعبندی بخش ششم
قسط، بهعنوان اجرای عملی عدالت، از مفاهیم نظری مانند عدل متمایز است. این مفهوم، نیازمند تعهد عملی است و سخن گفتن از عدالت، بدون کنش عادلانه، قسط را محقق نمیسازد. آیات قرآنی، با تأکید بر عمل، قسط را بهعنوان اصلی کیهانی در نظام خلقت معرفی میکنند.
نتیجهگیری نهایی
مفهوم قسط در قرآن کریم، چونان ستارهای درخشان در آسمان معارف الهی، به اجرای عملی عدالت اشاره دارد. این مفهوم، با تمایز از عدل (توازن کلی) و در تقابل با جور (انحراف عملی)، چارچوبی دقیق برای فهم نظام عادلانه خلقت ارائه میدهد. نقد آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره به تفاسیر لغوی سنتی، بر ضرورت رجوع به قرآن کریم بهعنوان مرجع اصلی معانی تأکید دارد. چالش قاسطون در سوره جن، با تبیین مفهوم تقسیم نادرست، حل شده و نشان میدهد که قسط، حتی در این موارد، به معنای عدل عملی است. تمثیلات بدیع و تحلیلهای عمیق این درسگفتار، قسط را بهعنوان مفهومی پویا و اجرایی معرفی میکنند که نیازمند فهم صحیح و کنش عادلانه است.