در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 409

متن درس

 

اسما و صفات الهی: تحلیل و تبیین غشی و غطش در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۰۹)

دیباچه

اسماء الحسنی، چونان آیینه‌هایی درخشان، جلوه‌های بی‌کران صفات و افعال الهی را در نظام هستی بازمی‌تابانند. در میان این اسماء، «غشی» و «غطش»، به‌عنوان دو تجلی جلالی، از ظرافت و عمقی برخوردارند که بیانگر جنبه‌های قهر و پوشانندگی الهی در قرآن کریم‌اند. این دو اسم، با کاربردهای دقیق و مهندسی‌شده در آیات وحیانی، حکمت الهی را در خلقت و هدایت انسان‌ها آشکار می‌سازند. درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با نگاهی عمیق و موشکافانه، به تحلیل این دو اسم پرداخته و با تکیه بر مرجعیت قرآن کریم، معانی، تفاوت‌ها و کارکردهای آنها را تبیین کرده است.

بخش نخست: جایگاه و ویژگی‌های غشی و غطش در اسماء جلالی

موقعیت غشی و غطش در دسته‌بندی اسماء جلالی

اسماء «غشی» و «غطش»، به‌عنوان جلوه‌هایی از اسماء جلالی، به جنبه‌های قهر و پوشانندگی الهی اشاره دارند. این اسماء، برخلاف اسماء جمالی که رحمت عام الهی را در بر می‌گیرند، در ظروف خاصی نظیر گمراهی یا خلقت طبیعی تجلی می‌یابند. جلالی بودن این اسماء، بیانگر عظمت و اقتدار الهی است که در کنش‌های خاص، چون ایجاد حجاب یا تاریکی، متجلی می‌شود. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این اسماء، با ظرافتی بی‌نظیر، در نظام خلقت و هدایت انسان‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند و نشان‌دهنده حکمت الهی در تنظیم مراتب هستی‌اند.

درنگ: غشی و غطش، به‌عنوان اسماء جلالی، جلوه‌های قهر و پوشانندگی الهی را در ظروف خاص خلقت و گمراهی نمایان می‌سازند و بیانگر عظمت و اقتدار الهی‌اند.

فعلی بودن غشی و غطش در قرآن کریم

یکی از ویژگی‌های برجسته این دو اسم، فعلی بودن آنهاست که بر کنشگری فعال الهی در ایجاد پرده و تاریکی دلالت دارد. «غشی» در قرآن کریم به‌صورت صیغه‌های فعلی نظیر «مغشی»، «یغشی» و «اغشاء» و «غطش» به‌صورت «اغطش» ظاهر شده است. این کاربرد فعلی، پویایی و تأثیرگذاری مستقیم الهی را در عالم هستی نشان می‌دهد. برای نمونه، در آیه یَغْشَى اللَّیْلَ النَّهَارَ (اعراف: ۵۴)، که به معنای «شب را بر روز می‌پوشاند» است، و در آیه وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا (نازعات: ۲۹)، که به معنای «شب آسمان را تاریک کرد» است، این کنشگری الهی به‌وضوح نمایان است. این ویژگی، غشی و غطش را از مفاهیم نظری به ساحت عمل می‌کشاند و نقش آنها را در نظام خلقت برجسته می‌سازد.

درنگ: فعلی بودن غشی و غطش در قرآن کریم، بر کنشگری فعال الهی در ایجاد پرده و تاریکی تأکید دارد و پویایی این اسماء را در نظام هستی آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

غشی و غطش، به‌عنوان اسماء جلالی، در نظام الهی جایگاه ویژه‌ای دارند. جلالی بودن این اسماء، آنها را به تجلیات عظمت و قهر الهی پیوند می‌زند، در حالی که فعلی بودنشان، کنشگری پویای پروردگار را در خلقت و هدایت نشان می‌دهد. این ویژگی‌ها، غشی و غطش را به مفاهیمی کلیدی در فهم نظام هستی و حکمت الهی بدل کرده و ضرورت تحلیل دقیق آنها را در چارچوب قرآن کریم برجسته می‌سازد.

بخش دوم: معنای غشی و غشاوه در قرآن کریم

تبیین معنای غشی و غشاوه

«غشی» در لغت به معنای پوشاندن چیزی بر چیزی دیگر و ایجاد حجاب کامل است. این اسم، در قرآن کریم به‌صورت «غشاوه» نیز ظاهر شده که به پرده‌ای کامل بر قلب، گوش و چشم دلالت دارد و مانع درک حقیقت می‌شود. برای نمونه، در آیه خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ [مطلب حذف شد] دل‌ها و گوش‌هایشان مهر نهاده و بر چشمانشان پرده‌ای است و برایشان عذابی بزرگ است»، غشاوه به‌عنوان حجابی کامل معرفی شده که به دلیل استحقاق حرمان، ناشی از گمراهی و معاندت، بر انسان نازل می‌شود. این پرده، چونان سدی نفوذناپذیر، راه درک حقیقت را به‌طور کامل مسدود می‌کند.

درنگ: غشی و غشاوه، به معنای پوشاندن کامل و ایجاد حجابی نفوذناپذیر بر قلب، گوش و چشم است که به دلیل استحقاق حرمان بر گمراهان نازل می‌شود.

کاربردهای قرآنی غشی

غشی در سه مورد در قرآن کریم به کار رفته و هر بار به معنای ایجاد حجاب کامل و تاریکی شدید است. علاوه بر آیه سوره بقره، در آیه یَغْشَى اللَّیْلَ النَّهَارَ (اعراف: ۵۴)، که به معنای «شب را بر روز می‌پوشاند» است، غشی به کنش الهی در نظام خلقت اشاره دارد. این کاربرد، نشان‌دهنده توانایی الهی در پوشاندن کامل یک پدیده بر پدیده دیگر است. همچنین، در آیه غَشِیَهُمْ مِنَ الْیَمِّ مَا غَشِیَهُمْ (طه: ۷۸)، که به غرق شدن فرعونیان در دریا اشاره دارد، غشی به معنای پوشانندگی کامل و عذاب الهی به کار رفته است. این آیات، غشی را به‌عنوان کنشی جلالی و متعدّی معرفی می‌کنند که تاریکی و حجاب را به‌صورت کامل تحمیل می‌کند.

درنگ: غشی در قرآن کریم، در سه مورد به معنای ایجاد حجاب کامل و تاریکی شدید به کار رفته و کنش جلالی الهی را در خلقت و عذاب نشان می‌دهد.

ریشه‌شناسی غشی

«غشی» از ریشه «غشو» به معنای پوشاندن و ایجاد حجاب است و در باب افعال به‌صورت «اغشاء» ظاهر می‌شود. این ریشه‌شناسی، بر ماهیت خارجی و تحمیلی غشی تأکید دارد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با تمثیلی بدیع، غشی را به پرده‌ای تشبیه می‌کنند که بر چشم کشیده شده و بینایی را به‌طور کامل سلب می‌کند. این تمثیل، چونان آینه‌ای روشن، شدت و تأثیرگذاری غشی را در ایجاد تاریکی و حرمان آشکار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

غشی و غشاوه، به‌عنوان تجلیات جلالی الهی، به ایجاد حجاب کامل و تاریکی شدید اشاره دارند. این اسم، با کاربرد در آیات قرآنی، کنش الهی را در مجازات گمراهان و تنظیم نظام خلقت نشان می‌دهد. ریشه‌شناسی و تمثیلات، عمق معنایی غشی را روشن ساخته و آن را به‌عنوان مفهومی کلیدی در فهم قهر الهی معرفی می‌کنند.

بخش سوم: معنای غطش و کاربرد آن در قرآن کریم

تبیین معنای غطش

«غطش» به معنای تاریکی نفسی و اندک است که برخلاف غشی، حجاب کامل ایجاد نمی‌کند، بلکه به حیرت، کم‌نوری و ضعف ادراک منجر می‌شود. این اسم، تنها یک بار در قرآن کریم، در آیه وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا (نازعات: ۲۹)، [مطلب حذف شد] شبش را تاریک و روزش را روشن ساخت». غطش، به تاریکی ذاتی و لازمه یک شیء، مانند شب آسمان، اشاره دارد و نه تاریکی تحمیلی و خارجی. این ویژگی، غطش را به مفهومی ظریف و متمایز در نظام خلقت بدل می‌سازد.

درنگ: غطش، به معنای تاریکی نفسی و اندک است که به حیرت و ضعف ادراک منجر می‌شود و برخلاف غشی، حجاب کامل ایجاد نمی‌کند.

ریشه‌شناسی غطش

«غطش» از ریشه «غطش» به معنای تاریکی نفسی است و در باب افعال به‌صورت «اغطش» ظاهر می‌شود. این ریشه‌شناسی، بر ذاتی بودن تاریکی غطش تأکید دارد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، غطش را به شب‌کوری تشبیه می‌کنند که در آن، فرد در تاریکی مشکل دارد، اما در روز می‌تواند ببیند. این تمثیل، چونان چراغی روشنگر، تفاوت ظریف غطش با غشی را آشکار می‌سازد و بر نفسی بودن این تاریکی تأکید می‌ورزد.

کاربرد قرآنی غطش

غطش، تنها در سوره نازعات، در آیات أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ ۚ بَنَاهَا * رَفَعَ سَمْکَهَا فَسَوَّاهَا * وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا (نازعات: ۲۷-۲۹) [مطلب حذف شد] : «آیا آفرینش شما دشوارتر است یا آسمانی که آن را بنا کرد؟ سقفش را برافراشت و آن را [به نیکی] آراست و شبش را تاریک و روزش را روشن ساخت». این آیات، با توصیف خلقت آسمان، به تاریکی ذاتی شب و روشنی روز اشاره دارند. غطش در اینجا، به‌عنوان لازمه خلقت شب آسمان، معرفی شده و با روشنی روز (ضحی) همراه است، که نشان‌دهنده نظم و حکمت الهی در نظام کیهانی است.

درنگ: غطش، تنها یک بار در سوره نازعات به کار رفته و به تاریکی ذاتی شب آسمان اشاره دارد که لازمه خلقت طبیعی است.

جمع‌بندی بخش سوم

غطش، به‌عنوان اسمی جلالی، تاریکی نفسی و ذاتی را در نظام خلقت نمایان می‌سازد. کاربرد آن در سوره نازعات، حکمت الهی را در تنظیم تاریکی و روشنی آسمان نشان می‌دهد. ریشه‌شناسی و تمثیلات، غطش را به مفهومی ظریف و متمایز بدل کرده که برخلاف غشی، امکان هدایت و تأمل را در خود نهفته دارد.

بخش چهارم: تفاوت‌های غشی و غطش در شدت و تأثیر

تفاوت در شدت تاریکی

یکی از تمایزات بنیادین میان غشی و غطش، در شدت تاریکی آنهاست. غشی، تاریکی شدید و کاملی را ایجاد می‌کند که با تعدّی (تأثیر بر غیر) همراه است، مانند پرده‌ای که بر چشم کشیده شده و بینایی را به‌طور کامل سلب می‌کند. در مقابل، غطش، تاریکی اندک و نفسی است که بدون تعدّی، به حیرت و ضعف ادراک منجر می‌شود. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، این تفاوت را به تمایز میان کوری کامل و شب‌کوری تشبیه می‌کنند. کوری کامل، که غشی را نشان می‌دهد، هیچ نوری را به چشم راه نمی‌دهد، اما شب‌کوری، که غطش را نمایان می‌سازد، در روز امکان دیدن را فراهم می‌کند.

درنگ: غشی، تاریکی شدید و متعدّی ایجاد می‌کند، در حالی که غطش، تاریکی نفسی و اندک است که به حیرت و ضعف ادراک منجر می‌شود.

تفاوت نفسی و غیرپرسی

غشی، تاریکی غیرپرسی (خارجی و تحمیلی) است که به دلیل اعمال نادرست انسان، مانند گمراهی و معاندت، نازل می‌شود. این تاریکی، چونان عذابی الهی، انسان را از درک حقیقت محروم می‌کند. در مقابل، غطش، تاریکی نفسی (ذاتی) است که لازمه خلقت، مانند تاریکی شب، است. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، غطش را به لازمه ذاتی یک پدیده تشبیه می‌کنند، مانند زوج بودن عدد دو یا فرد بودن عدد سه، که از ذات آنها جدایی‌ناپذیر است. این تمایز، حکمت الهی را در تنظیم تأثیرات این دو اسم نشان می‌دهد.

درنگ: غشی، تاریکی غیرپرسی و تحمیلی است که به‌عنوان عذاب نازل می‌شود، در حالی که غطش، تاریکی نفسی و ذاتی است که لازمه خلقت است.

همراهی غطش با ضحی

یکی از تفاوت‌های کلیدی غشی و غطش، در همراهی آنها با روشنی است. غطش، در سوره نازعات، با روشنی روز (اخرج ضحاها) همراه است، که نشان‌دهنده امکان گذار از تاریکی به نور است. در مقابل، غشی، در آیاتی مانند سوره بقره، با روشنی همراه نیست و به حرمان کامل منجر می‌شود. این همراهی غطش با ضحی، چونان نشانه‌ای از رحمت الهی، امکان هدایت و تأمل را در تاریکی نفسی فراهم می‌آورد، در حالی که غشی، تاریکی دائمی و بی‌امید را به دنبال دارد.

درنگ: غطش با روشنی روز (ضحی) همراه است و امکان هدایت را فراهم می‌کند، در حالی که غشی به حرمان کامل و تاریکی دائمی منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

تفاوت‌های غشی و غطش، در شدت، نفسی یا غیرپرسی بودن، و همراهی با روشنی، آنها را به دو تجلی متمایز از قهر الهی بدل کرده است. غشی، با تاریکی شدید و تحمیلی، عذاب گمراهان را نشان می‌دهد، در حالی که غطش، با تاریکی نفسی و امکان روشنی، حکمت الهی را در خلقت و هدایت آشکار می‌سازد. این تمایزات، عمق و ظرافت اسماء جلالی را در نظام قرآنی نمایان می‌کنند.

بخش پنجم: فاعلیت الهی و تأثیرات غشی و غطش

فاعلیت الهی در غشی و غطش

خداوند، فاعل هر دو اسم غشی و غطش است، اما فاعلیت این دو اسم در ظروف متفاوتی تجلی می‌یابد. غشی، در برابر گمراهان و معاندین، به‌ویژه ائمه کفر، عمل می‌کند و به‌عنوان عذابی الهی، حجاب کامل ایجاد می‌کند. در مقابل، غطش، در برابر افراد عادی یا در نظام خلقت طبیعی، به‌کار می‌رود و تاریکی نفسی ایجاد می‌کند. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این تفاوت در فاعلیت، حکمت الهی را در تنظیم تأثیرات این اسماء نشان می‌دهد. غطش، به دلیل نفسی بودن، می‌تواند زمینه‌ساز خیرات، مانند هدایت از طریق حیرت، یا سرگردانی شود، در حالی که غشی، معمولاً به حرمان کامل منجر می‌شود.

درنگ: خداوند فاعل هر دو اسم غشی و غطش است، اما غشی در برابر گمراهان و غطش در برابر افراد عادی یا خلقت طبیعی عمل می‌کند.

غطش و خیرات احتمالی

غطش، به دلیل نفسی بودن، انعطاف‌پذیری بیشتری در تأثیرگذاری دارد. این تاریکی می‌تواند به حیرت و سرگردانی منجر شود، اما در عین حال، زمینه‌ساز خیرات و هدایت نیز باشد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، حیرت ناشی از غطش را به محرکی برای تأمل و بازگشت به حقیقت تشبیه می‌کنند. برای نمونه، فردی که در تاریکی نفسی غطش قرار می‌گیرد، ممکن است از طریق تأمل و استغفار به روشنی هدایت دست یابد. این ویژگی، غطش را از غشی، که معمولاً خیر ندارد، متمایز می‌سازد.

درنگ: غطش، به دلیل نفسی بودن، می‌تواند زمینه‌ساز خیرات و هدایت از طریق حیرت باشد، برخلاف غشی که معمولاً به حرمان کامل می‌انجامد.

مصونیت اولیاء خدا از غطش

اولیاء خدا، به دلیل یقین و ایمان راسخ، از تأثیر غطش، یعنی حیرت و شک، مصون‌اند. قلب آنها، چونان چراغی روشن، از تاریکی‌های نفسی در امان است. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، این مصونیت را نشانه‌ای از مقام والای اولیاء می‌دانند که در سایه ایمان، از سرگردانی و شک در امان‌اند. این ویژگی، غطش را به مفهومی معرفی می‌کند که تنها بر افراد عادی یا مبتدی تأثیر می‌گذارد و اولیاء را از دایره تأثیر خود خارج می‌سازد.

درنگ: اولیاء خدا، به دلیل یقین و ایمان، از تأثیر غطش (حیرت و شک) مصون‌اند و قلبشان از تاریکی‌های نفسی در امان است.

کاربرد غطش در عالم نفس

غطش، در عالم نفس، به‌صورت حیرت، شک و سرگردانی ظاهر می‌شود. برخی افراد زودتر و برخی دیرتر به این حالت مبتلا می‌شوند. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، این تأثیر را به تفاوت در مراتب معنوی انسان‌ها نسبت می‌دهند. برای نمونه، فردی که در غرور یا سرگردانی عملی گرفتار می‌شود، ممکن است تحت تأثیر غطش قرار گیرد. این تاریکی نفسی، می‌تواند محرکی برای تأمل یا مانعی برای پیشرفت معنوی باشد، که بستگی به واکنش فرد دارد.

درنگ: غطش در عالم نفس، به‌صورت حیرت و سرگردانی ظاهر می‌شود و می‌تواند محرک تأمل یا مانع پیشرفت معنوی باشد.

جمع‌بندی بخش پنجم

فاعلیت الهی در غشی و غطش، حکمت پروردگار را در تنظیم تأثیرات این اسماء نشان می‌دهد. غشی، عذاب گمراهان را به دنبال دارد، در حالی که غطش، با انعطاف‌پذیری در تأثیرگذاری، امکان خیرات و هدایت را فراهم می‌آورد. مصونیت اولیاء خدا و تأثیر غطش در عالم نفس، این اسم را به مفهومی پویا در نظام هدایت الهی بدل کرده است.

بخش ششم: مهندسی قرآن کریم و تبیین غشی و غطش

مهندسی دقیق آیات قرآنی

قرآن کریم، با ساختاری مهندسی‌شده، مفاهیم عمیق را با ظرافت و دقت تبیین می‌کند. در سوره نازعات، آیات ابتدا خلقت آسمان را توصیف کرده، سپس به تاریکی شب (اغطش لیلها) و روشنی روز (اخرج ضحاها) اشاره می‌کنند و پس از آن به خلقت زمین می‌پردازند. این ساختار، نشان‌دهنده نظم و حکمت الهی در توصیف مراحل خلقت است. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، این مهندسی را به نقاشی ماهرانه‌ای تشبیه می‌کنند که با ترسیم بخشی از تصویر، کل آن را در ذهن مخاطب تداعی می‌کند. این تمثیل، چونان کلیدی زرین، عمق و جامعیت قرآن کریم را در تبیین غشی و غطش آشکار می‌سازد.

درنگ: قرآن کریم، با مهندسی دقیق، غشی و غطش را در آیات خود تبیین کرده و نظم و حکمت الهی را در خلقت و هدایت نشان می‌دهد.

شب و روز در نظام کیهانی

تاریکی و روشنی (شب و روز) در قرآن کریم، منحصر به زمین نیست، بلکه در آسمان‌ها و نظام کیهانی نیز وجود دارد. آیه سوره نازعات، با نسبت دادن شب و روز به آسمان، این شمول را نشان می‌دهد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این دیدگاه قرآنی، با نگرش علمی مدرن همخوانی دارد که نور و ظلمت را در کل عالم هستی جاری می‌داند. این ویژگی، امکان حیات و فعالیت در تمام کرات را تأیید می‌کند و حکمت الهی را در نظام کیهانی آشکار می‌سازد.

درنگ: تاریکی و روشنی در نظام کیهانی، نه‌تنها در زمین، بلکه در آسمان‌ها نیز وجود دارد و امکان حیات را در کل عالم تأیید می‌کند.

نقد دیدگاه‌های محدود به قرآن کریم

برخی دیدگاه‌ها که قرآن کریم را غیرقابل‌فهم یا صرفاً متعلق به معصومین می‌دانند، از نظر آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره گمراه‌کننده‌اند. قرآن کریم، به‌عنوان کتاب هدایت برای همه انسان‌ها نازل شده و فهم آن با تلاش و تأمل ممکن است. این نقد، بر ضرورت تعامل مستقیم با قرآن کریم تأکید دارد و هرگونه انحصار در فهم آن را رد می‌کند. این دیدگاه، چونان نسیمی رهایی‌بخش، انسان را به سوی مطالعه و تأمل در آیات وحیانی دعوت می‌کند.

درنگ: قرآن کریم، کتاب هدایت برای همه انسان‌هاست و دیدگاه‌های محدودکننده فهم آن، گمراه‌کننده‌اند.

جمع‌بندی بخش ششم

مهندسی قرآن کریم، غشی و غطش را با دقتی بی‌نظیر تبیین کرده و حکمت الهی را در خلقت و هدایت آشکار می‌سازد. شمول تاریکی و روشنی در نظام کیهانی و نقد دیدگاه‌های محدود، قرآن کریم را به‌عنوان منبعی جامع و قابل‌فهم برای همه معرفی می‌کند. این ویژگی‌ها، عمق و جامعیت آیات وحیانی را در تحلیل اسماء جلالی نشان می‌دهند.

بخش هفتم: شفابخشی قرآن کریم و کاربرد غشی و غطش

کاربرد آیات ضحایی برای رفع وسواس

برای رفع وسواس، شک و حیرت ناشی از غطش، خواندن سوره‌های شمس، یس، زلزلت و انزلنا توصیه شده است. این سوره‌ها، با تأکید بر روشنی، هدایت و یقین، قلب را از تاریکی‌های نفسی پاک می‌کنند. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، این آیات را چونان دارویی معنوی معرفی می‌کنند که انسان را از سرگردانی و وسواس به آرامش و یقین می‌رساند. این توصیه، نشان‌دهنده ظرفیت بی‌نهایت قرآن کریم در درمان امراض نفسانی است.

درنگ: سوره‌های شمس، یس، زلزلت و انزلنا، با تأکید بر روشنی و یقین، وسواس و حیرت ناشی از غطش را برطرف می‌کنند.

شفابخشی قرآن کریم برای مؤمنین

قرآن کریم، به‌عنوان شفا برای مؤمنین، ظرفیت بی‌نهایتی در درمان امراض جسمانی و معنوی دارد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این شفابخشی، برای ظالمان جز خسارت به همراه ندارد. این ویژگی، قرآن کریم را به منبعی بی‌بدیل در هدایت و درمان بدل کرده که در صورت ایمان و اخلاص، اثرات عمیقی به جای می‌گذارد.

درنگ: قرآن کریم، شفا برای مؤمنین است، اما برای ظالمان جز خسارت ندارد و ظرفیت بی‌نهایتی در درمان دارد.

کاربرد آینده اسماء الهی در درمان

آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره پیش‌بینی می‌کنند که در آینده، با کاستی داروهای مادی، قرآن کریم و اسماء الهی به‌عنوان منابع درمان معنوی و جسمانی مورد توجه قرار خواهند گرفت. اسماء غشی و غطش، در لابراتوارهای معنوی، می‌توانند برای درمان بیماری‌ها به کار روند. این پیش‌بینی، چونان چراغی در افق آینده، نقش کلیدی قرآن کریم را در درمان امراض نشان می‌دهد. زمانی که داروهای مادی به بن‌بست برسند، قرآن کریم، به‌عنوان داروخانه‌ای الهی، درمان امراض را به عهده خواهد گرفت.

درنگ: در آینده، قرآن کریم و اسماء الهی، به‌ویژه غشی و غطش، در درمان معنوی و جسمانی نقش کلیدی ایفا خواهند کرد.

جمع‌بندی بخش هفتم

قرآن کریم، با شفابخشی بی‌نهایت خود، درمان امراض نفسانی و جسمانی را تضمین می‌کند. آیات ضحایی، وسواس و حیرت ناشی از غطش را برطرف می‌کنند، در حالی که اسماء الهی، در آینده، به‌عنوان منابع درمانی مورد توجه قرار خواهند گرفت. این ویژگی‌ها، قرآن کریم را به منبعی بی‌بدیل در هدایت و درمان بدل کرده است.

نتیجه‌گیری نهایی

اسماء غشی و غطش، چونان دو ستاره درخشان در آسمان اسماء الحسنی، جلوه‌های قهر و پوشانندگی الهی را در نظام هستی نمایان می‌سازند. غشی، با تاریکی شدید و تحمیلی، عذاب گمراهان را نشان می‌دهد، در حالی که غطش، با تاریکی نفسی و امکان روشنی، حکمت الهی را در خلقت و هدایت آشکار می‌کند. قرآن کریم، با مهندسی دقیق، این اسماء را در آیات خود تبیین کرده و راه‌های مقابله با آثار منفی آنها، مانند خواندن سوره‌های ضحایی، را ارائه داده است. نقد دیدگاه‌های محدود به قرآن کریم، بر ضرورت تعامل مستقیم با این کتاب آسمانی تأکید دارد. در آینده، اسماء الهی، به‌ویژه غشی و غطش، می‌توانند در لابراتوارهای معنوی برای درمان امراض به کار روند و قرآن کریم، به‌عنوان داروخانه‌ای الهی، نقش کلیدی ایفا خواهد کرد.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار استاد فرزانه قدس سره، معنای اصلی واژه «غشاوه» در قرآن کریم چیست؟

2. طبق درسگفتار، واژه «غطش» در کدام سوره قرآن کریم ذکر شده است؟

3. استاد فرزانه قدس سره در درسگفتار، «غشى» را به چه نوع تاریکی نسبت می‌دهند؟

4. بر اساس درسگفتار، کدام آیه قرآنی به «غطش» اشاره دارد؟

5. استاد فرزانه قدس سره چند بار آمدن واژه «غشاوه» در قرآن کریم را ذکر می‌کنند؟

6. طبق درسگفتار، «غشى» و «غطش» هر دو به معنای تاریکی هستند، اما «غطش» تاریکی نفسی و اندک است.

7. استاد فرزانه قدس سره معتقدند که «غشاوه» در قرآن به تاریکی آسمان اشاره دارد.

8. بر اساس درسگفتار، «غطش» در قرآن کریم به معنای تاریکی ذاتی شب در آسمان است.

9. درسگفتار بیان می‌کند که «غشاوه» و «غطش» هر دو به معنای تاریکی نفسی هستند.

10. استاد فرزانه قدس سره تأکید دارند که قرآن کریم کتابی مهندسی‌شده است که با یک آیه می‌توان کل آن را فهمید.

11. تفاوت اصلی بین «غشى» و «غطش» طبق درسگفتار چیست؟

12. چرا استاد فرزانه قدس سره قرآن را کتابی مهندسی‌شده می‌دانند؟

13. طبق درسگفتار، چرا «غشاوه» در قرآن برای معاندین و ائمه کفر به کار رفته است؟

14. استاد فرزانه قدس سره چه مثالی برای توضیح تاریکی نفسی «غطش» می‌زنند؟

15. چرا استاد فرزانه قدس سره معتقدند که درمان امراض در آینده به قرآن وابسته خواهد بود؟

پاسخنامه

1. پرده‌اندازى كامل

2. سوره نازعات

3. تاریکی غیرى و متعدى

4. وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا

5. سه بار

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. غشى به معنای پرده‌اندازی کامل و تاریکی غیرى است، اما غطش تاریکی نفسی و ذاتی شب است.

12. زیرا قرآن با تناسب و نظم خود، مانند نقاشی یا معادله‌ای است که با بخشی از آن می‌توان کل را فهمید.

13. زیرا غشاوه به معنای حجاب کامل بر اثر اعمال بد است که مانع دیدن حق می‌شود.

14. مثال شب کور که تاریکی ذاتی آن است، در مقابل روز که روشن است.

15. زیرا قرآن شفاء للمومنین است و اسماء الهی می‌توانند درمان بیماری‌ها باشند.