متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تأملی در خشونت و رحمت در اسلام
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۱۲)
دیباچه
در گستره بیکران معارف قرآنی، نسبت میان خشونت و رحمت در اسلام، چونان دو سوی یک حقیقت عمیق الهی، از موضوعات بنیادین الهیات و عرفان اسلامی است. این نوشتار، که برگرفته از درسگفتار جلسه ۴۱۲ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره است، با نگاهی نقادانه و تحلیلی به بررسی این نسبت میپردازد و با استناد به آیات قرآن کریم، خشونت موجود در جوامع اسلامی را عارضهای خارجی و برخاسته از سلاطین و طاغوتها میداند، نه ذاتی دین رحمت و متانت. قرآن کریم، با ۳۳۹ مورد ذکر رحمت در برابر ۲۴ مورد غضب و ۴۱ مورد لعن، تصویری از دینی رحمانی ترسیم میکند که با خشونت بیگانه است.
بخش نخست: مفهومشناسی و تقسیمبندی مسائل دینی
تقسیمبندی مسائل اعتقادی و علمی
در حوزه معارف دینی، مسائل اعتقادی، فقهی، و علمی به دو دسته کلی تقسیم میشوند: مسائل شکلی و آلتی، و مسائل حقیقی و ربوبی. مسائل شکلی، مانند شکیات نماز یا مباحث فلسفی وجود و ماهیت، بهصورت ابزاری و روبنایی بررسی شدهاند، اما مسائل حقیقی ربوبی، نظیر قرب الهی، نیت، و معراج صلوة، که از عمق و اهمیت بیشتری برخوردارند، اغلب مورد اهمال قرار گرفتهاند. این مسائل، به دلیل تأثیر عمیق بر اعتقادات و اخلاق، نیازمند رویکردی علمی و دقیقاند، اما متأسفانه در بسیاری موارد به دست عوام، نظیر منبریها، افتاده و بهصورت موعظهای و غیرحسابشده مطرح شدهاند. این ضعف، به فقدان مهندسی علمی در بررسی مسائل ربوبی اشاره دارد که اصلاح آن، ضرورتی بنیادین برای احیای معارف دینی است.
مسائل ربوبی، چونان چشمههای زلال معرفت، نیازمند کاوشی عمیق و نظاممندند. غفلت از این مسائل، دین را به سطح ظواهر فروکاسته و از ظرفیتهای عظیم آن در هدایت بشر محروم ساخته است. درسگفتار، با تأکید بر این تقسیمبندی، به ضرورت بازنگری در رویکردهای علمی و تربیتی حوزههای دینی اشاره میکند تا مسائل ربوبی، از حاشیه به متن بازگردند.
| درنگ: مسائل دینی به دو دسته شکلی (آلتی) و حقیقی (ربوبی) تقسیم میشوند. مسائل ربوبی، به دلیل عمق و اهمیت، نیازمند مهندسی علمیاند، اما اغلب مورد اهمال قرار گرفتهاند. |
بخش دوم: خشونت و فرهنگ اسلامی
اسلام، دین متانت و رحمت
اسلام، دینی است که با بعثت پیامبر اکرم (ص) برای اتمام مکارم اخلاق (لاتمم مکارم الاخلاق) بنیان نهاده شد. این دین، چونان گوهری درخشان، متانت، رحمت، و کمال را در خود جای داده و با خشونت بیگانه است. خشونت موجود در جوامع اسلامی، ریشه در سلاطین، خلفا، و زورمدارانی دارد که دین را تحت سلطه خود گرفته و با تزریق فرهنگ استبداد و تکبر، آن را از مسیر اصلی منحرف کردهاند. این خشونت، عارضهای خارجی است که با ذات رحمانی اسلام ناسازگار است.
اسلام، چونان نسیمی ملایم، قلبها را به سوی مهربانی و آرامش هدایت میکند، اما سلاطین، با خنجرهای استبداد و شمشیرهای قدرت، این آرامش را به طوفانی از خشونت بدل کردهاند. درسگفتار، با نقدی صریح، این انحراف را به سلطه تاریخی طاغوتها نسبت میدهد و بر ضرورت بازگشت به فرهنگ قرآنی تأکید میورزد.
| درنگ: اسلام، دین متانت، رحمت، و کمال است. خشونت موجود در جوامع اسلامی، ریشه در سلاطین و طاغوتها دارد و با ذات دین ناسازگار است. |
ریشههای تاریخی خشونت
خشونت در جوامع اسلامی، نتیجه نفوذ فرهنگ استبدادی سلاطین عرب و عجم است که با خوی خشن و تکبرآمیز خود، حتی علما را آلوده ساختهاند. این سلاطین، که در رختخواب خویش نیز خنجری در دست داشتند، جامعه را به سوی وحشیگری سوق دادند. فرهنگ استبداد، چونان زهری کشنده، به دین نفوذ کرد و متانت و مهربانی را در میان مسلمانان کمرنگ ساخت. این خشونت، حتی در رفتارهای روزمره، از دعوای خیابانی تا عربدهکشی در منابر، مشهود است و مانع رشد فرهنگ رحمانی در جوامع اسلامی شده است.
تاریخ، چونان آینهای، انحراف جوامع اسلامی را از مسیر رحمت به سوی خشونت به تصویر میکشد. سلاطین، با تکیه بر قدرت و زور، دین را ابزاری برای سلطه خویش قرار دادند و این بیماری، تا امروز در رفتارهای اجتماعی و حتی دینی برخی جوامع اسلامی ادامه یافته است.
بخش سوم: تحلیل آماری و مفهومی واژگان رحمت، غضب، و لعن در قرآن کریم
آمار واژگان رحمت، غضب، و لعن
قرآن کریم، با ظرافتی بیمانند، نسبت میان رحمت و صفات جلالی را به نمایش میگذارد. بر اساس درسگفتار، واژه رحمت ۳۳۹ بار، غضب ۲۴ بار، و لعن ۴۱ بار در قرآن کریم آمده است. این آمار، با رویکردی استقرائی، اصل «سبقت رحمته غضبه» را تأیید میکند و نشاندهنده غلبه رحمت بر صفات جلالی است.
- رحمت: شامل ۷۹ مورد رحمة، ۲۵ مورد رحمته، و مشتقاتی چون راحمین و ارحم الراحمین. آیاتی چون «كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ» (انعام: ۱۲) و «وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ» (انعام: ۱۳۳) رحمت را صفت [مطلب حذف شد] : «بر خویشتن رحمت را مقرر داشت» و «پروردگارت بینیاز و صاحب رحمت است.»
- غضب: ۲۴ مورد، که تنها سه مورد آن به انبیا (برای تنبیه) نسبت داده شده است. غضب، به گناهان مسری (مانند قتل نفس عمدی) و اعتقادی محدود است.
- لعن: ۴۱ مورد، به معنای طرد نهایی و حرمان. آیاتی چون «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا» (احزاب: ۶۴) و «وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ» (بقره: ۸۸) لعن را به کفر و [مطلب حذف شد] : «خدا کافران را لعنت کرد و برایشان آتش سوزان آماده ساخت» و «خدا به سبب کفرشان آنها را لعنت کرد.»
مجموع غضب و لعن (۶۵ مورد) در برابر ۳۳۹ مورد رحمت، نشاندهنده غلبه مطلق رحمت الهی است. همچنین، واژگان رحمن (۵۷ مورد) و رحیم (۱۱۵ مورد) این غلبه را تقویت میکنند. این آمار، چونان نوری درخشان، رحمانیت اسلام را آشکار ساخته و خشونت را از ذات آن نفی میکند.
| درنگ: قرآن کریم با ۳۳۹ مورد رحمت در برابر ۲۴ مورد غضب و ۴۱ مورد لعن، دین رحمت را ترسیم میکند. این آمار، اصل «سبقت رحمته غضبه» را تأیید میکند. |
مفهومشناسی لعن
لعن، به معنای طرد نهایی و حرمان کامل، از غضب شدیدتر است. غضب ممکن است با کظم همراه باشد، اما لعن، چونان تیری خلاص، به مصادیقی چون کافران و اصحاب سبت نسبت داده میشود. آیه «أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَمَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا» (نساء: ۵۲) نشاندهنده حرمان نهایی [مطلب حذف شد] : «آنان کسانیاند که خدا لعنتشان کرد، و هر که را خدا لعنت کند، برای او یاوری نخواهی یافت.» لعن، به دلیل پیوند با عذاب عظیم، نهایت طرد الهی است و تنها به گناهان اعتقادی و اجتماعی تعلق میگیرد.
لعن، چونان دری بسته به روی گناهکار، امیدی به بازگشت باقی نمیگذارد. این صفت جلالی، در قرآن کریم با دقت و ظرافت به کار رفته و نشاندهنده عدالت الهی در برابر کفر و طغیان است.
رحمت و رفع یأس
رحمت الهی، با عبارتی چون «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (۸ مورد)، رفع یأس میکند و انفعال الهی در برابر بندگان را نشان میدهد. آیاتی مانند «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (آلعمران: ۱۳۲) و «وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» (حج: ۶۵) با ایجاد امیدواری، خشونت را که با یأسآفرینی [مطلب حذف شد] : «از خدا و پیامبر اطاعت کنید تا مورد رحمت قرار گیرید» و «از خدا پروا کنید تا مورد رحمت قرار گیرید.» این انفعال الهی، برخلاف خشونت که مانع انفعال است، رحمت را صفتی فراگیر و ذاتی معرفی میکند.
رحمت، چونان بارانی حیاتبخش، قلبهای ناامید را سیراب میکند و یأس را به امید بدل میسازد. این ویژگی، از منظر روانشناختی، خشونت را که ریشه در یأسآفرینی دارد، از اسلام دور میداند.
| درنگ: عبارت «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» با رفع یأس، انفعال الهی را نشان میدهد و خشونت را که با یأسآفرینی همراه است، نفی میکند. |
بخش چهارم: نقد خشونت در جوامع اسلامی
خشونت، بیماری اجتماعی و روانی
خشونت در جوامع اسلامی، بیماری روانی و اجتماعی فراگیری است که در رفتارهای روزمره، از دعوای خیابانی بر سر تصادف تا عربدهکشی در منابر و هیئتها، مشهود است. این بیماری، حتی با رفع مشکلات اقتصادی مانند بیکاری و مسکن، درمان نمیشود، زیرا ریشه در تربیت نادرست و فرهنگ استبدادی دارد. درسگفتار، با تمثیلی گویا، جامعه را به بیماری تشبیه میکند که نیازمند تیمار و درمان است، نه صرفاً تأمین مادی.
خشونت، چونان آتشی زیر خاکستر، در لایههای جامعه اسلامی شعلهور است. این آتش، نه با طلا و نه با مسکن خاموش نمیشود، بلکه نیازمند تربیتی رحمانی و قرآنی است که متانت را جایگزین خشم کند.
| درنگ: خشونت، بیماری روانی و اجتماعی است که با رفع مشکلات اقتصادی درمان نمیشود و نیازمند تربیت قرآنی است. |
نقد فرهنگ خشن در جوامع اسلامی
خشونت در جوامع اسلامی، نتیجه تأثیر سلاطین و زورمدارانی است که با استبداد و تکبر، فرهنگ خشونت را به دین تزریق کردهاند. این فرهنگ، در رفتارهای اجتماعی، از دعوای خیابانی تا ناسازگاری در خانوادهها، و حتی در منابر، که گاه به عربدهکشی میانجامد، آشکار است. درسگفتار، با نقدی تیز، این خشونت را با فرهنگ قرآنی ناسازگار میداند و آن را نتیجه انحراف تاریخی از دین به سبب سلطه طاغوتها میشمارد.
جامعه اسلامی، که باید آینه رحمت الهی باشد، در چنبره خشونت گرفتار آمده است. این خشونت، نه تنها مانع تمدنسازی است، بلکه حتی در جزئیترین رفتارها، چونان زخمی کهنه، سر باز میکند.
بخش پنجم: خشونت و عقلانیت
تمایز خشونت از قصاص و حدود
خشونت، به اعمال غیرعقلانی، مانند تنبیه بیمورد یا حمله بیدلیل، اطلاق میشود، اما قصاص و حدود اسلامی، به دلیل عقلانیت و هدف تربیتی، خشونت نیستند. آیه «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ» (بقره: ۱۷۹) قصاص را [مطلب حذف شد] : «ای خردمندان، در قصاص برای شما حیات است.» درسگفتار، با تمثیلی پزشکی، قصاص را به جراحی تشبیه میکند که برای نجات بیمار ضروری است، نه خشونت. مشابه این، تیغ زدن برای دفع زهر یا بریدن پای عفونی، درمان است، نه خشونت.
قصاص و حدود، چونان چاقوی جراحی، ابزاری برای حیات و اصلاحاند، نه برای تخریب. این تمایز، نشاندهنده عقلانیت اسلام در برابر خشونت غیرعقلانی است.
| درنگ: قصاص و حدود، به دلیل عقلانیت و هدف تربیتی، خشونت نیستند، بلکه درماناند، برخلاف خشونت غیرعقلانی. |
خشونت و خودخواهی
خشونت، ریشه در خودخواهی، نادانی، و ناآگاهی دارد. اعمال خشن، که عقل و هدایت آنها را تأیید نمیکنند، از مصادیق خشونتاند، مانند ریختن خاک بر سر انسان یا حیوان، یا تنبیه بیمورد. اما اقداماتی که برای تربیت یا پیشگیری از فساد انجام میشوند، مانند حدود اسلامی، خشونت نیستند، بلکه هدایتاند. درسگفتار، با تمثیلی ظریف، خشونت را به خاکی تشبیه میکند که بر سر انسان ریخته شود، در حالی که خاک ریختن بر قبر، احترام است.
خشونت، چونان تاریکی نادانی، قلبها را فرا میگیرد، اما عقلانیت اسلامی، چونان نوری هدایتگر، این تاریکی را میزداید.
بخش ششم: درمان خشونت و نقش حوزههای علمیه
تربیت قرآنی، راه درمان خشونت
درمان خشونت، از طریق مهندسی قرآنی و تربیت مبتنی بر رحمت ممکن است. حوزههای علمیه، بهجای تمرکز بر مسائل شکلی، باید با تبیین رحمت الهی و اصلاح فرهنگ، خشونت را از جامعه بزدایند. این درمان، نیازمند برنامهریزی کلان برای ترویج متانت و حذف عوامل خشونت، از قوانین و افکار خشن تا رفتارهای ناپسند است. درسگفتار، با تأکید بر آیه «قَوُّوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ»، حوزهها را به اصلاح خود و جامعه دعوت میکند.
حوزههای علمیه، چونان باغبانانی حکیم، باید نهال رحمت را در جامعه بکارند و خارهای خشونت را از ریشه برکنند. این رسالت، نیازمند بازگشت به قرآن کریم و تربیت رحمانی است.
| درنگ: درمان خشونت، از طریق مهندسی قرآنی و تربیت مبتنی بر رحمت ممکن است. حوزههای علمیه باید با اصلاح فرهنگ، خشونت را بزدایند. |
مهندسی علمی قرآن کریم
درسگفتار، با پیشنهادی بدیع، بر مهندسی علمی قرآن کریم تأکید میکند. قرآن کریم، باید در آکادمیهای علمی و پژوهشی بررسی شود تا ویژگیهای رحمت الهی و راهکارهای درمان خشونت استخراج گردد. این مهندسی، قرآن کریم را به منبعی برای حل مشکلات اجتماعی و معنوی تبدیل میکند. آینده جهان، با شکوفایی قرآن کریم، از خشونت و ناآگاهی کنونی فاصله خواهد گرفت و نقش کاربردی این کتاب الهی در زندگی بشر آشکار خواهد شد.
قرآن کریم، چونان گنجینهای بیکران، ظرفیت حل چالشهای بشری را دارد، مشروط بر آنکه از حاشیه به متن بازگردد و با نگاهی علمی و کاربردی بررسی شود.
نتیجهگیری
درسگفتار جلسه ۴۱۲، با تحلیلی عمیق و آماری از واژگان رحمت (۳۳۹ مورد)، غضب (۲۴ مورد)، و لعن (۴۱ مورد) در قرآن کریم، تأکید دارد که اسلام دین رحمت، متانت، و کمال است. خشونت موجود در جوامع اسلامی، ریشه در سلاطین و طاغوتها دارد، نه در ذات دین. رحمت الهی، با عباراتی چون «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» و «كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ»، یأس را زایل کرده و خشونت را نفی میکند. خشونت، بیماری روانی و اجتماعی است که با تربیت قرآنی و نقشآفرینی حوزههای علمیه درمان میشود. قصاص و حدود، به دلیل عقلانیت، خشونت نیستند، بلکه حیاتبخشاند. اصلاح این بیماری، با حذف عوامل خشونت و ترویج متانت، ضرورتی اجتنابناپذیر است. این نوشتار، دعوتی است به تأمل در رحمانیت اسلام و تلاش برای احیای فرهنگ قرآنی در برابر خشونتهای عارضی.
| با نظارت صادق خادمی |