متن درس
تبیین قرآنی رحمت الهی: کمیت، کیفیت و نقد شبهات
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۲۳)
دیباچه
رحمت الهی، چونان دریای بیکران، محور و بنیاد اسماء الحسنی است که با سیطرهای بیمانند بر همهچیز، جلوهای از ذات و صفات الهی را در پیشگاه اندیشه بشر متجلی میسازد. این صفت ذاتی، نهتنها در کمیت، با وسعت کل شیء، عالم وجود را در بر میگیرد، بلکه در کیفیت، با همسایگی مفاهیمی چون هدایت، بصیرت، غفران و رافت، نظام رحمانی اسلام را آشکار میکند. درسگفتار جلسه ۴۲۳، برگرفته از سخنان آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تکیه بر آیات قرآن کریم، به تبیین دقیق کمیت و کیفیت رحمت الهی پرداخته و با نقد برداشتهای نادرست عرفانی، شبهه خشونت ذاتی در اسلام را نفی میکند. هدف، آشکار ساختن این حقیقت است که رحمت، صفتی اولی و ایجابی است که در خیرات و کمالات متجلی شده و نقمت، چونان سایهای ثانوی، از اعمال انسان سرچشمه میگیرد.
بخش نخست: ماهیت رحمت الهی و جایگاه آن در نظام اسماء الحسنی
رحمت بهعنوان صفت ذاتی و اولی
رحمت الهی، چونان نوری ازلی، صفتی ذاتی و اولی است که پیش از خلقت انسان و مستقل از کردار او، عالم وجود را در بر گرفته است. قرآن کریم، با تأکید بر سیطره رحمت، میفرماید:
«وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ [مطلب حذف شد] : «و رحمت من همهچیز را فرا گرفته است». این آیه، چونان نقشهای مهندسانه، وسعت رحمت را نه ادعایی صرف، بلکه حقیقتی مصداقی در خلقت، هدایت و غفران نشان میدهد. برخلاف نقمت و سوء که صفات ثانوی و متفرع بر اعمال انساناند، رحمت، چونان جویباری زلال، از ذات الهی سرچشمه گرفته و بینیاز از مقدمات انسانی، همه موجودات را در بر میگیرد.
درنگ: رحمت الهی، صفتی ذاتی و اولی است که با سیطره بر همهچیز، مستقل از اعمال انسان، در خیرات و کمالات متجلی میشود.
تمایز رحمت و نقمت در نظام الهی
رحمت، در ظرف ایجاب، وجود و خیرات، چونان خورشیدی تابان، عالم را روشن میسازد، در حالی که نقمت، چونان سایهای ثانوی، در ظرف کاستی، فساد و عصيان پدیدار میشود. قرآن کریم، با قرار دادن سوء در مقابل رحمت، این تمایز را آشکار میکند:
«أَنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ [مطلب حذف شد] : «که آیا به شما شرّی اراده کند یا برای شما رحمتی بخواهد». این آیه، سوء را صفتی ثانوی و متفرع بر کردار انسان معرفی میکند، در حالی که رحمت، صفتی اولی و بینیاز از کردار است. فقر، بیماری و عذاب، چونان میوههای تلخ اعمال انسان، ذاتاً رحمت نیستند، مگر در ظرف تربیت یا تنبیه که به خیر منتهی شوند.
جمعبندی بخش نخست
رحمت الهی، صفتی ذاتی و اولی است که با سیطرهای بیمانند، عالم وجود را در بر گرفته و در خیرات، کمالات و حیات ایجابی متجلی میشود. این صفت، برخلاف نقمت که از اعمال انسان سرچشمه میگیرد، بینیاز از مقدمات انسانی است و چونان دریای بیکران، همه موجودات را در خود جای میدهد. تمایز رحمت و نقمت، بنیاد نظام رحمانی اسلام را تشکیل داده و شبهه خشونت ذاتی را نفی میکند.
بخش دوم: کمیت رحمت الهی و سیطره آن بر عالم
وسعت رحمت در آیات قرآنی
کمیت رحمت الهی، چونان آسمانی بیانتها، در قرآن کریم با ۷۹ مورد ذکر واژه رحمت، وسعت خود را آشکار میسازد. این سعه، نه تنها در ادعا، بلکه در مصادیق خلقت، هدایت و غفران متجلی است. قرآن کریم میفرماید:
«وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً [مطلب حذف شد] : «و میان شما دوستی و رحمت قرار داد». این آیه، رحمت را در خلقت مودت و آرامش، چونان گوهری درخشان، نشان میدهد که نهتنها انسان، بلکه همه موجودات را در بر میگیرد.
درنگ: رحمت الهی، با ۷۹ مورد ذکر در قرآن کریم، سیطرهای مصداقی بر خلقت، هدایت و غفران دارد و وسعت کل شیء را گواهی میدهد.
رحمت عام و خاص
رحمت الهی، چونان جویباری که گاه به چشمهای خاص و گاه به دریایی عام میپیوندد، در دو ساحت عام و خاص متجلی میشود. رحمت عام، همه موجودات را در بر میگیرد، چنانکه در خلقت زوجیت و مودت (روم: ۲۱) دیده میشود. رحمت خاص، به مؤمنین اختصاص دارد، مانند:
«وَهُدًى وَرَحْمَةٌ [مطلب حذف شد] : «و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان». این آیه، رحمت خاص را در ظرف هدایت مؤمنین نشان میدهد، در حالی که رحمت عام، حتی غیرمؤمنین را با بصیرت و تذکر در بر میگیرد:
«بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لَعَلَّهُمْ [مطلب حذف شد] : «بینشهایی برای مردم و هدایت و رحمتی است، باشد که پند گیرند».
جمعبندی بخش دوم
کمیت رحمت الهی، با سیطرهای بیمانند، در آیات قرآن کریم مصداقاً متجلی شده و با ۷۹ مورد ذکر، وسعت کل شیء را گواهی میدهد. رحمت عام، همه موجودات را در خلقت و حیات در بر گرفته و رحمت خاص، مؤمنین را با هدایت و غفران نوازش میکند. این سعه، بنیاد رحمانی اسلام را تشکیل داده و هرگونه شبهه محدودیت رحمت را نفی میکند.
بخش سوم: کیفیت رحمت الهی و همسایگی آن با خیرات
همسایگی رحمت با هدایت و بصیرت
کیفیت رحمت الهی، چونان آیینهای زلال، در همسایگی با مفاهیمی چون هدایت و بصیرت، جلوهای از حکمت الهی را نمایان میسازد. قرآن کریم، رحمت را با هدایت پیوند میدهد:
«وَهُدًى وَرَحْمَةٌ [مطلب حذف شد] : «و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان». همچنین، رحمت با بصیرت همراه است:
«بَصَائِرَ لِلنَّاسِ وَهُدًى [مطلب حذف شد] : «بینشهایی برای مردم و هدایت و رحمت». این همسایگی، چونان رشتهای نامرئی، رحمت را در ظرف کمالات و خیرات قرار داده و از نقمت و کاستی متمایز میکند.
درنگ: رحمت الهی، در کیفیت، با هدایت، بصیرت، غفران و رافت همسایه است و در ظرف خیرات و کمالات متجلی میشود.
رحمت در ظرف قداست و خلقت
رحمت الهی، چونان گوهری در صدف، در ظرف قداست و خلقت جلوهگر است. در مقام طور، که ظرف قداست و ندا است، رحمت خاصه متجلی میشود:
«وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الطُّورِ إِذْ نَادَيْنَا وَلَٰكِنْ رَحْمَةً مِنْ [مطلب حذف شد] : «و تو در کنار طور نبودی آنگاه که ندا کردیم، ولی [این] رحمتی از پروردگارت بود». در خلقت مودت و آرامش نیز، رحمت عامه حضور دارد:
«وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً [مطلب حذف شد] : «و میان شما دوستی و رحمت قرار داد». این آیات، رحمت را چونان نوری در ظروف قداست و خلقت نشان میدهند.
رحمت و غفران
رحمت الهی، با غفران، چونان دو بال پرواز، انسان را به سوی کمال رهنمون میسازد:
«رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي [مطلب حذف شد] : «پروردگارا، مرا و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت خود درآور». این آیه، رحمت را در پیوند با غفران و صلاح نشان میدهد، در حالی که نقمت، با کاستی و عصيان همراه است.
جمعبندی بخش سوم
کیفیت رحمت الهی، در همسایگی با هدایت، بصیرت، غفران و رافت، چونان گوهری درخشان، در ظرف خیرات و کمالات متجلی میشود. این صفت، در قداست (طور)، خلقت (مودت) و غفران حضور داشته و از نقمت و کاستی متمایز است. این همسایگی، نظام رحمانی قرآن کریم را گواهی میدهد.
بخش چهارم: رحمت در ظرف تربیت و تنبیه
مکافات قرآنی و تیغ جراحی
مکافات در قرآن کریم، چونان تیغ جراحی، در ظرف رحمت و حکمت قرار دارد، نه خشونت ذاتی. این مکافات، برای تربیت، پیشگیری یا تنبیه است، چنانکه:
«ثُمَّ إِذَا أَذَقْنَاهُمْ مِنَّا [مطلب حذف شد] : «سپس چون از جانب خود رحمتی به آنان چشانیدیم». این آیه، عذاب را در ظرف تربیت و رحمت نشان میدهد، برخلاف خشونت خیابانی که از خشم و عصبیت سرچشمه میگیرد.
درنگ: مکافات قرآنی، مانند تیغ جراحی، در ظرف رحمت و حکمت برای تربیت یا تنبیه است، نه خشونت ذاتی.
رحمت ثانوی در نقمت ظاهری
نقمت ظاهری، مانند درد جراحی، گاه به رحمت باطنی منتهی میشود. قرآن کریم، نجات از کافرین را رحمت میداند:
«وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ [مطلب حذف شد] : «و ما را به رحمت خود از قوم کافران رهایی بخش». این رحمت ثانوی، در غایت تربیت یا نجات پدید میآید، اما نقمت ذاتاً رحمت نیست.
جمعبندی بخش چهارم
مکافات قرآنی، چونان تیغ جراحی، در ظرف رحمت و حکمت برای تربیت، پیشگیری یا تنبیه قرار دارد و شبهه خشونت ذاتی در اسلام را نفی میکند. نقمت ظاهری، در مواردی به رحمت ثانوی منتهی میشود، اما ذاتاً رحمت نیست و تنها در غایت خیر، رحمانی تلقی میگردد.
بخش پنجم: نقد برداشتهای نادرست از رحمت
نقد دیدگاههای عرفانی
برخی برداشتهای عرفانی، مانند آنچه در فصوصالحکم محیالدین عربی آمده، نقمت، فقر، بیماری و جهنم را رحمت میانگارند. اما قرآن کریم، رحمت را در خیرات و کمالات قرار داده و نقمت را مقابل آن میداند:
«رَحْمَةُ رَبِّكَ خَيْرُمِمَّا [مطلب حذف شد] : «رحمت پروردگارت بهتر از آن چیزی است که جمع میکنند». این آیه، رحمت را در خیر و کمال نشان میدهد، نه در کاستی و نقمت.
درنگ: رحمت الهی، در خیرات و کمالات است و نقمت (فقر، بیماری، جهنم) ذاتاً رحمت نیست، برخلاف برخی برداشتهای عرفانی نادرست.
فرهنگ نادرست نسبت به نقمت
فرهنگ نادرست، فقر و بیماری را رحمت الهی میانگارد و آن را به خدا نسبت میدهد. اما قرآن کریم، مشکلات را به اعمال انسان و رحمت را به خدا نسبت میدهد:
«بِمَا كَسَبَتْ [مطلب حذف شد] : «به سبب آنچه دستهایشان فراهم آورده است». این آیه، نقمت را نتیجه کردار انسان و رحمت را لطف الهی معرفی میکند.
جمعبندی بخش پنجم
نقد برداشتهای عرفانی نادرست و فرهنگ عمومی نشان میدهد که رحمت الهی، در خیرات و کمالات است، نه در نقمت و کاستی. مشکلات، از اعمال انسان سرچشمه گرفته و رحمت، لطف اولی الهی است. این تبیین، از عرفانبازی و توجیه کاستیها پیشگیری میکند.
بخش ششم: رحمت و امساک در حیات انسانی
امساک و فقر باطنی
فقر برخی افراد، چونان سایهای تاریک، از امساک باطنی (خلقیات، تربیت) سرچشمه میگیرد. قرآن کریم میفرماید:
«عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ [مطلب حذف شد] : «آیا نزد آنان گنجینههای رحمت پروردگار تو، آن عزیز بخشاینده، است؟». این آیه، بخشندگی (وهابیت) را با رحمت پیوند داده و امساک را مانع رحمت میداند. انسان باید امساک را از خود دور کند تا رحمت الهی به او برسد.
درنگ: فقر برخی افراد، از امساک باطنی سرچشمه گرفته و بخشندگی، راهگشای رحمت الهی است.
بخشندگی و رحمت
بخشندگی، چونان کلیدی زرین، درهای رحمت الهی را میگشاید. انسان بخشنده، چونان درختی پربار، از نقمت فقر در امان است و رحمت الهی را جذب میکند. این اصل، در مقابل امساک و جمع مال قرار دارد:
«رَحْمَةُ رَبِّكَ خَيْرُمِمَّا [مطلب حذف شد] : «رحمت پروردگارت بهتر از آن چیزی است که جمع میکنند».
جمعبندی بخش ششم
امساک باطنی، مانع رحمت الهی و سرچشمه فقر است، در حالی که بخشندگی، چونان جویباری زلال، رحمت را به سوی انسان جاری میسازد. انسان باید با دوری از امساک، به سوی خیرات و کمالات حرکت کند تا در سایه رحمت الهی قرار گیرد.
بخش هفتم: تفاوت خیر و نقمت در ذات و غایت
خیر ذاتی و رحمت اولی
خیرات (غنا، سلامت، حیات)، چونان گوهرهایی درخشان، ذاتاً رحمتاند و از صفات اولی الهی سرچشمه میگیرند. قرآن کریم میفرماید:
«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ [مطلب حذف شد] : «بگو ای بندگانم که بر خود اسراف کردهاید، از رحمت خدا ناامید نشوید». این آیه، رحمت را در خیر و غفران نشان میدهد، نه در نقمت و کاستی.
درنگ: خیرات (غنا، سلامت، حیات) ذاتاً رحمت اولیاند، در حالی که نقمت (فقر، بیماری) ذاتاً رحمت نیست.
نقمت و رحمت ثانوی
نقمت (فقر، بیماری)، ذاتاً رحمت نیست، مگر در غایت خیر، مانند صبر و رضا، که رحمت ثانوی پدید میآورد. شهادت نیز، چونان گلی در باغ خیر، رحمت ثانوی است که در ظرف دفاع و کمال متجلی میشود.
جمعبندی بخش هفتم
خیرات، ذاتاً رحمت اولیاند و از ذات الهی سرچشمه میگیرند، در حالی که نقمت، ذاتاً رحمت نیست و تنها در غایت خیر، رحمت ثانوی پدید میآورد. این تمایز، نظام رحمانی قرآن کریم را گواهی میدهد.
بخش هشتم: جمعبندی و نتیجهگیری
رحمت الهی، چونان نوری ازلی، با سیطرهای بیمانند بر عالم وجود، در کمیت (۷۹ مورد در قرآن کریم) و کیفیت (همسایگی با هدایت، بصیرت، غفران و رافت) متجلی شده و نظام رحمانی اسلام را گواهی میدهد. این صفت ذاتی و اولی، در خیرات، کمالات و حیات ایجابی (غنا، سلامت، حیات) حضور دارد، در حالی که نقمت، فقر و بیماری، صفات ثانوی و ناشی از اعمال انساناند. مکافات قرآنی، مانند تیغ جراحی، در ظرف رحمت و حکمت برای تربیت یا تنبیه است و شبهه خشونت ذاتی در اسلام را نفی میکند. نقد برداشتهای عرفانی نادرست، مانند آنچه در فصوصالحکم آمده، نشان میدهد که رحمت، در خیر و کمال است، نه در کاستی و نقمت. انسان باید خیر را از خدا و نقمت را از اعمال خود بداند، امساک را از خود دور کرده و با بخشندگی، به سوی رحمت الهی حرکت کند. این تحلیل، چونان دری گرانبها، حقیقت رحمت را در منظومه اسماء الحسنی آشکار ساخته و راه را برای فهمی عمیقتر از حکمت قرآنی هموار میکند.
با نظارت صادق خادمی