در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 427

متن درس

 

رحمانیت ذاتی اسلام و نقد فرهنگ گداپروری: تبیین قرآنی اقتدار و سلامت جامعه رحمانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۲۷)

مقدمه: رحمانیت، جوهره اسلام و محور جامعه رحمانی

قرآن کریم، چونان آیینه‌ای زلال، جلوه‌های اسماء و صفات الهی را به نمایش می‌گذارد و در میان این صفات، رحمانیت به مثابه روح جاری در کالبد دین اسلام می‌درخشد. این صفت الهی، نه‌تنها بنیاد معرفت دینی، بلکه محور نظام اجتماعی، اخلاقی و تربیتی اسلام است که با اقتدار، مهربانی و حکمت، انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازد. درس‌گفتار شماره ۴۲۷، با تکیه بر آیات نورانی قرآن کریم، بر این حقیقت تأکید دارد که اسلام، دینی رحمانی است و هر جلوه‌ای از جلال الهی، از قتل و حدود تا تنبیه تربیتی، در ظرف رحمت جای دارد، نه در ساحت خشونت یا ستم. جامعه رحمانی، چونان باغی پرثمر، با اقتدار، سلامت و طهارت تعریف می‌شود و هر کاستی، از فقر و بیماری تا بی‌مدیریتی، نتیجه تحمیل مزاج‌های انسانی و فرهنگ طاغوتی بر دین است. این نوشتار به تبیین رحمانیت ذاتی اسلام، ویژگی‌های جامعه رحمانی و نقد فرهنگ گداپروری و کاستی‌های اجتماعی می‌پردازد، با این هدف که راهکارهایی برای تحقق جامعه‌ای مقتدر و رحمانی ارائه دهد.

بخش اول: رحمانیت، بنیاد و جوهره ذاتی اسلام

رحمانیت الهی، چونان چشمه‌ای جوشان، تمامی ساحت‌های دین اسلام را سیراب می‌سازد. قرآن کریم، با تأکید بر سیطره رحمت الهی، آن را بنیادی‌ترین صفت خداوند و محور نظام دینی معرفی می‌کند. این بخش، با استناد به آیات قرآنی و تحلیل‌های درس‌گفتار، به تبیین رحمانیت به عنوان جوهره اسلام، جایگاه جلال در ظرف رحمت و نقد تحمیل مزاج‌های انسانی بر دین می‌پردازد.

رحمانیت، محور نظام دینی

قرآن کریم، رحمانیت الهی را چنان گسترده توصیف می‌کند که همه چیز را در بر گرفته است: وَ رَحمَتي‌ وَسِعَت کُلَّ شَي‌ءٍ (اعراف: ۱۵۶). این آیه شریفه، رحمت را نه‌تنها صفتی الهی، بلکه قانونی فراگیر در نظام هستی معرفی می‌کند که تمامی موجودات را در سایه مهربانی خویش جای داده است. رحمانیت، چونان نوری فراگیر، در تمامی شئون دین، از عبادات و معاملات تا اخلاق فردی و نظام اجتماعی، جاری است. برخلاف انسان‌ها که جلالشان با هواهای نفسانی، چون حب و بغض، آلوده است، جلال الهی ظهور کمال و رحمت است. حتی اسماء جلالی، مانند قاتل یا جبار، در ظرف رحمت قرار دارند و هر کنش الهی، از قتل در حدود تا تنبیه تربیتی، با هدف اصلاح و هدایت صورت می‌گیرد.

جلال در ظرف رحمت: اقتدار حکیمانه

اسلام، در عین تأکید بر رحمانیت، جلال را به مثابه نمکی در غذا، ضروری و حکیمانه می‌داند. حدود، قصاص و تنبیهات تربیتی، نه به عنوان ابزار خشونت، بلکه در ظرف رحمت و برای حفظ نظم و عدالت در جامعه وضع شده‌اند. قرآن کریم، با تأکید بر این حقیقت، نشان می‌دهد که رحمانیت و جلال، دو بال پرواز انسان به سوی کمال‌اند. برای مثال، اجرای حدود، چونان جراحی‌ای دقیق، برای دفع بیماری فساد از پیکره جامعه است، اما این جراحی در سایه رحمت و با هدف شفای اجتماعی انجام می‌شود. این تعادل میان رحمانیت و جلال، راز کمال نظام دینی اسلام است.

تحمیل مزاج‌های انسانی بر دین: ریشه گمراهی

انسان‌ها، تحت تأثیر مزاج، تربیت و محیط، از فقر و غنا تا شجاعت و بزدلی، به‌جای تطبیق خود با قالب دین، دین را با خود هماهنگ می‌کنند: لا إِکراهَ فِي الدّينِ (بقره: ۲۵۶). این تحمیل، قرائات متفاوتی از دین ایجاد کرده و اساس گمراهی است. به‌جای آنکه دین، چونان قالبی استوار، انسان را شکل دهد، انسان‌ها دین را به اندازه مزاج خود قالب می‌زنند. این رویکرد، برخلاف سخن امیرمؤمنان علیه‌السلام در نهج‌البلاغه است که دین باید امام ما باشد، نه ما امام دین. برای مثال، فردی که در خانواده‌ای فقیر یا بزدل پرورش یافته، ممکن است دین را با این خصوصیات تفسیر کند و آن را به ابزاری برای توجیه کاستی‌های خود بدل سازد.

درنگ: رحمانیت، بنیاد اسلام و محور نظام دینی است. جلال الهی در ظرف رحمت قرار دارد و تحمیل مزاج‌های انسانی بر دین، ریشه گمراهی و کاستی‌های اجتماعی است.

جمع‌بندی بخش اول

رحمانیت الهی، چونان روحی در کالبد دین اسلام، تمامی شئون آن را زنده و پویا می‌سازد. قرآن کریم، با تأکید بر سیطره رحمت، آن را معیاری برای صحت اعمال و نظام‌ها قرار داده است. جلال الهی، از حدود تا تنبیهات تربیتی، در ظرف رحمت و با هدف اصلاح و هدایت جامعه عمل می‌کند. بااین‌حال، تحمیل مزاج‌های انسانی بر دین، چونان غباری بر آیینه حقیقت، به گمراهی و کاستی‌های اجتماعی منجر شده است. جامعه رحمانی، با تطبیق خود با قالب دین، از این انحرافات مصون می‌ماند.

بخش دوم: رحمن، صفت اقتدار و تربیت

رحمن، چونان نامی پرشکوه، صفت اقتدار و تربیت الهی را در خود جای داده است. این صفت، نه‌تنها رحمت بی‌کران الهی را نمایان می‌سازد، بلکه نظام تربیتی مقتدری را ترسیم می‌کند که انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند. این بخش، با بررسی آیات قرآنی، به تبیین رحمن به عنوان صفت اقتدار و تربیت، جایگاه اطاعت در جامعه رحمانی و نقد فرهنگ توجیه کاستی‌ها می‌پردازد.

رحمن: اقتدار در تربیت

قرآن کریم، رحمن را به عنوان رب و مربّی معرفی می‌کند: وَ إِنَّ رَبَّکُمُ الرَّحمٰنُ فَاتَّبِعُوني‌ وَ أَطيعُوا أَمري‌ (طه: ۹۰). رحمن، برخلاف صفت لطیف که تنها به ناز و مهربانی محدود است، نظام تربیتی مقتدری را در بر می‌گیرد که تنبیه و تکلیف را نیز شامل می‌شود. برای مثال، تکالیفی چون نماز و روزه، جلوه‌هایی از جلال دینی‌اند که در ظرف رحمت و با هدف تربیت انسان وضع شده‌اند. این اقتدار تربیتی، جامعه رحمانی را از چموشی، ضعف و فقر مصون می‌دارد و آن را به سوی سلامت و طهارت هدایت می‌کند.

اطاعت، رکن جامعه رحمانی

اطاعت از امر الهی و پیامبر، رکن اساسی جامعه رحمانی است. قرآن کریم، نه‌تنها اطاعت از خداوند، بلکه اطاعت از امر پیامبر را نیز واجب می‌داند: وَ أَطيعُوا أَمري‌ (طه: ۹۰). این تأکید، نشان‌دهنده آن است که جامعه رحمانی، جامعه‌ای مقتدر و منضبط است که در آن، اقتدار الهی و نبوی حاکم است. برخلاف رویکردهای عامیانه که تنها آیات قرآنی را ملاک اطاعت می‌دانند و سنت نبوی را کم‌اهمیت جلوه می‌دهند، قرآن کریم، اطاعت از امر پیامبر را هم‌وزن اطاعت از خداوند قرار داده است. این اطاعت، چونان ریسمانی استوار، جامعه را از پراکندگی و ناهنجاری مصون می‌دارد.

نقد فرهنگ توجیه کاستی‌ها

فرهنگ طاغوتی، فقر، بیماری و ضعف را نشانه مسلمانی و امتحان الهی می‌داند، حال آنکه قرآن کریم، این کاستی‌ها را نقص و مقابل رحمانیت می‌شمارد: وَ خَشَعَتِ الأَصواتُ لِلرَّحمٰنِ (طه: ۱۰۸). این باور خرافی، که فقر و بیماری را صفت حسن و نشانه تقرب به خدا معرفی می‌کند، نتیجه القائات شیاطین است. جامعه رحمانی، چونان بدنی سالم، ناهنجاری‌ها را دفع می‌کند و فقر و بیماری را نشانه نبود مدیریت و بهداشت می‌داند. این فرهنگ نادرست، که بدبختی را با مسلمانی برابر می‌داند، مانع تحقق جامعه‌ای مقتدر و رحمانی است.

درنگ: رحمن، صفت اقتدار و تربیت است که با اطاعت از امر الهی و نبوی، جامعه رحمانی را به سوی سلامت و طهارت هدایت می‌کند. توجیه کاستی‌ها، مانع تحقق این جامعه است.

جمع‌بندی بخش دوم

رحمن، چونان صفتی پرشکوه، اقتدار و تربیت الهی را در خود جای داده و جامعه رحمانی را با اطاعت از امر الهی و نبوی، به سوی کمال هدایت می‌کند. این صفت، برخلاف لطیف، نظام تربیتی مقتدری را ترسیم می‌کند که تنبیه و تکلیف را در ظرف رحمت جای داده است. بااین‌حال، فرهنگ نادرست توجیه کاستی‌ها، که فقر و بیماری را نشانه مسلمانی می‌داند، مانع تحقق جامعه‌ای مقتدر و رحمانی است. رهایی از این فرهنگ، نیازمند بازتعریف مسلمانی به عنوان سلامت، اقتدار و طهارت است.

بخش سوم: ویژگی‌های جامعه رحمانی: اقتدار، آرامش و طهارت

جامعه رحمانی، چونان مدینه‌ای فاضله، با اقتدار، آرامش و طهارت تعریف می‌شود. این جامعه، با بهره‌گیری از رحمانیت الهی، ناهنجاری‌ها را دفع کرده و به حیات طیبه دست می‌یابد. این بخش، با استناد به آیات قرآنی، به تبیین ویژگی‌های جامعه رحمانی، نقش عباد الرحمن و نقد شلوغ‌بازی در منبرها و مساجد می‌پردازد.

ویژگی‌های بنیادین جامعه رحمانی

قرآن کریم، جامعه رحمانی را با اقتدار، آرامش و طهارت معرفی می‌کند: وَ الَّذينَ يَمشُونَ عَلَى الأَرضِ هَونًا (فرقان: ۶۳). عباد الرحمن، چونان ستارگانی درخشان، با وقار و آرامش حرکت می‌کنند و از شلوغ‌بازی و ناهنجاری به دورند. این جامعه، با مدیریت صحیح و رعایت بهداشت، از فقر و بیماری مصون می‌ماند و با اطاعت از امر الهی، به نظم و عدالت دست می‌یابد. اقتدار جامعه رحمانی، نه در فریاد و نعره، بلکه در آرامش و متانت آن نهفته است.

عباد الرحمن: الگوی اقتدار و آرامش

عباد الرحمن، الگوی کامل جامعه رحمانی‌اند. آنان، چونان نسیمی ملایم، با نرم‌خویی و وقار عمل می‌کنند و نیازی به فریاد و شلوغ‌بازی ندارند. قرآن کریم، با توصیف این بندگان، نشان می‌دهد که اقتدار واقعی، در آرامش و متانت است، نه در عربده‌کشی. برای مثال، هنگامی که عباد الرحمن سخن می‌گویند، با منطق و آرامش، دل‌ها را تسخیر می‌کنند، نه با نعره و هیاهو. این ویژگی، جامعه رحمانی را از جوامع آلوده و ناهنجار متمایز می‌سازد.

نقد شلوغ‌بازی در منبرها و مساجد

فریاد و نعره در منبرها و قرائت قرآن، نشانه نبود اقتدار است: فَاستَمِعُوا لَهُ وَ أَنصِتُوا (اعراف: ۲۰۴). متأسفانه، برخی منبرها و مساجد، به جای ترویج منطق و آرامش، به صحنه شلوغ‌بازی و عربده‌کشی بدل شده‌اند. این رویکرد، نه‌تنها با رحمانیت قرآنی سازگار نیست، بلکه نشانه ضعف و فقدان اقتدار است. جامعه رحمانی، منبری آرام و منطقی می‌طلبد که با استدلال و متانت، حقیقت را به مخاطبان منتقل کند.

درنگ: جامعه رحمانی، با اقتدار، آرامش و طهارت تعریف می‌شود. عباد الرحمن، با وقار و متانت عمل می‌کنند و شلوغ‌بازی در منبرها، نشانه نبود اقتدار است.

جمع‌بندی بخش سوم

جامعه رحمانی، چونان باغی پربار، با اقتدار، آرامش و طهارت به حیات طیبه دست می‌یابد. عباد الرحمن، با وقار و متانت، الگوی این جامعه‌اند و نیازی به فریاد و شلوغ‌بازی ندارند. بااین‌حال، شلوغ‌بازی در منبرها و مساجد، نشانه ضعف و فقدان اقتدار است و با رحمانیت قرآنی سازگار نیست. برای تحقق جامعه رحمانی، باید منطق و آرامش را در مساجد و منبرها ترویج کرد و از هیاهو و نعره دوری جست.

بخش چهارم: نقد کاستی‌های اجتماعی و فرهنگ گداپروری

کاستی‌های اجتماعی، از فقر و بیماری تا بی‌مدیریتی، نتیجه تحمیل فرهنگ طاغوتی بر دین است. فرهنگ گداپروری، به‌ویژه در حوزه‌های علمیه، اقتدار علمی و اجتماعی طلاب را تضعیف کرده و مانع تحقق جامعه رحمانی است. این بخش، با استناد به آیات قرآنی، به نقد این کاستی‌ها، تبیین فقر و بیماری به عنوان نقص و ارائه راهکارهای اصلاحی می‌پردازد.

فقر و بیماری: نشانه نبود مدیریت و بهداشت

قرآن کریم، فقر و بیماری را نشانه نبود مدیریت و بهداشت می‌داند: الملکُ يَومَئِذٍ الحَقُّ لِلرَّحمٰنِ (فرقان: ۲۶). برخلاف فرهنگ نادرست که فقر را صفت حسن و نشانه مسلمانی می‌داند، قرآن کریم، هر نقصی را مذموم می‌شمارد. فقر، نتیجه نبود مدیریت، و بیماری، نشانه نبود بهداشت است. جامعه رحمانی، چونان بدنی سالم، این ناهنجاری‌ها را دفع می‌کند و با مدیریت و بهداشت، به سلامت و اقتدار دست می‌یابد.

نقد فرهنگ گداپروری در حوزه‌ها

کمک به طلاب از باب فقر، چونان نان گدایی، تحقیرآمیز است و اقتدار علمی و اجتماعی آنان را تضعیف می‌کند: في‌ سَبيلِ اللَّهِ (بقره: ۱۹۵). طلاب، به‌جای نان گدایی، باید از وجوه فی‌سبیل‌الله، که پولی زینتی و شرافتمندانه است، بهره‌مند شوند. این فرهنگ گداپروری، طلاب را به اخاذی و حقارت می‌کشاند و مانع پرورش عالمانی مقتدر و باوقار می‌شود. حوزه‌های علمیه، باید با حمایت شرافتمندانه، مشکلات طلاب را حل کنند و اقتدار علمی و اجتماعی آنان را حفظ کنند.

نقد قضاوت‌های اجتماعی نادرست

جامعه، دزدی و شراب‌خواری را مذموم، اما فقر و بیماری را نازنین می‌داند. این قضاوت نادرست، نتیجه فرهنگ طاغوتی است که کاستی‌ها را صفت حسن جلوه می‌دهد. قرآن کریم، همه نواقص را مذموم می‌شمارد و جامعه رحمانی را عاری از فقر، بیماری و ناهنجاری معرفی می‌کند. این قضاوت‌های نادرست، مانع تحقق جامعه‌ای مقتدر و رحمانی است و نیازمند اصلاح فرهنگی است.

درنگ: فقر و بیماری، نشانه نبود مدیریت و بهداشت‌اند. فرهنگ گداپروری، اقتدار طلاب را تضعیف می‌کند و قضاوت‌های نادرست، مانع تحقق جامعه رحمانی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

کاستی‌های اجتماعی، از فقر و بیماری تا بی‌مدیریتی، نتیجه تحمیل فرهنگ طاغوتی بر دین است. فرهنگ گداپروری در حوزه‌ها، با تحقیر طلاب، اقتدار علمی و اجتماعی آنان را تضعیف می‌کند. قضاوت‌های نادرست، که فقر و بیماری را صفت حسن می‌دانند، مانع تحقق جامعه رحمانی است. برای رهایی از این کاستی‌ها، باید فقر و بیماری را نقص دانست، حوزه‌ها را از گداپروری به شرافت علمی سوق داد و قضاوت‌های اجتماعی را اصلاح کرد.

بخش پنجم: اولاد و اقتدار در ظرف رحمن

اولاد، چونان گوهری درخشان، نشانه اقتدار و کمال در ظرف رحمن است. بااین‌حال، در جامعه آلوده، به دلیل نبود مدیریت و تربیت، به نقص بدل می‌شود. این بخش، با استناد به آیات قرآنی، به تبیین جایگاه اولاد در رحمانیت، نقد مشکلات تربیتی و ارائه راهکارهای اصلاحی می‌پردازد.

اولاد: نشانه اقتدار در رحمن

قرآن کریم، اولاد را نشانه‌ای از اقتدار در ظرف رحمن معرفی می‌کند: قالُوا اتَّخَذَ الرَّحمٰنُ وَلَدًا (مریم: ۸۸). برخلاف تصور نادرست که اولاد را بدبختی می‌داند، قرآن کریم، آن را جلوه‌ای از کمال و عظمت می‌شمارد. رحمن، به عنوان صفت اقتدار، اتخاذ ولد را به خود نسبت می‌دهد، نه صفتی مانند لطیف یا کریم که فاقد این بعد است. اولاد، چونان لباسی فاخر، نیازمند محیطی پاک و تربیت صحیح است.

نقد مشکلات تربیتی در جامعه

در جامعه آلوده، به دلیل فقدان مدیریت و تربیت صحیح، اولاد به جای آنکه نشانه اقتدار باشد، به مشکل بدل می‌شود. قرآن کریم، تربیت را رکن اساسی رحمانیت می‌داند و فقدان آن را عامل ناهنجاری می‌شمارد. برای مثال، فرزندی که در محیطی ناسالم پرورش یابد، چونان گوهری در گل، ارزش خود را از دست می‌دهد. جامعه رحمانی، با مدیریت و تربیت صحیح، اولاد را به سرمایه‌ای برای اقتدار و کمال تبدیل می‌کند.

راهکارهای اصلاحی: تربیت رحمانی

برای تحقق جامعه رحمانی، باید تربیت صحیح را در اولویت قرار داد. این تربیت، چونان معماری دقیق، انسان را برای زیستن در سایه رحمانیت الهی آماده می‌سازد. جامعه رحمانی، با ایجاد محیطی پاک و سالم، اولاد را از ناهنجاری‌ها مصون می‌دارد و به آن‌ها اقتدار و وقار می‌بخشد. این راهکار، نیازمند اصلاح فرهنگ اجتماعی و تقویت مدیریت خانواده‌هاست.

درنگ: اولاد، نشانه اقتدار در ظرف رحمن است. تربیت صحیح، این گوهر را به سرمایه‌ای برای جامعه رحمانی تبدیل می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

اولاد، چونان گوهری درخشان، نشانه اقتدار و کمال در ظرف رحمن است. بااین‌حال، در جامعه آلوده، به دلیل فقدان تربیت و مدیریت، به نقص بدل می‌شود. جامعه رحمانی، با تربیت صحیح و ایجاد محیطی پاک، اولاد را به سرمایه‌ای برای اقتدار و کمال تبدیل می‌کند. این هدف، نیازمند اصلاح فرهنگ اجتماعی و تقویت مدیریت خانواده‌هاست.

بخش ششم: راهکارهای تحقق جامعه رحمانی

تحقق جامعه رحمانی، نیازمند اصلاح فرهنگ اجتماعی، تقویت مدیریت و ترویج اقتدار و آرامش است. این بخش، با استناد به آیات قرآنی، به ارائه راهکارهای اصلاحی برای رهایی از کاستی‌ها و تحقق جامعه‌ای مقتدر و رحمانی می‌پردازد.

اصلاح فرهنگ اجتماعی

برای تحقق جامعه رحمانی، باید فرهنگ نادرست توجیه کاستی‌ها را اصلاح کرد. قرآن کریم، همه نواقص، از فقر و بیماری تا دزدی، را مذموم می‌شمارد: في‌ سَبيلِ اللَّهِ (بقره: ۱۹۵). جامعه باید فقر و بیماری را نشانه نبود مدیریت و بهداشت بداند، نه صفت حسن. این اصلاح، نیازمند آموزش عمومی و ترویج فرهنگ قرآنی است.

تقویت مدیریت و بهداشت

مدیریت صحیح و رعایت بهداشت، ارکان اساسی جامعه رحمانی‌اند. قرآن کریم، جامعه مقتدر را عاری از فقر و بیماری می‌داند. برای مثال، خانواده‌ای که با مدیریت صحیح، از فقر مصون می‌ماند، الگویی برای جامعه رحمانی است. این هدف، نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و تقویت زیرساخت‌های اجتماعی است.

ترویج اقتدار و آرامش

جامعه رحمانی، با ترویج اقتدار و آرامش، از شلوغ‌بازی و ناهنجاری دوری می‌جوید. منبرها و مساجد، باید به جای فریاد و نعره، منطق و آرامش را ترویج کنند. این راهکار، نیازمند آموزش منبریان و اصلاح فرهنگ دینی است.

درنگ: تحقق جامعه رحمانی، نیازمند اصلاح فرهنگ اجتماعی، تقویت مدیریت و بهداشت و ترویج اقتدار و آرامش است.

جمع‌بندی بخش ششم

تحقق جامعه رحمانی، نیازمند اصلاح فرهنگ نادرست، تقویت مدیریت و بهداشت و ترویج اقتدار و آرامش است. قرآن کریم، جامعه مقتدر را عاری از نواقص می‌داند و راهکارهای اصلاحی آن، از آموزش عمومی تا برنامه‌ریزی دقیق، زمینه‌ساز حیات طیبه است. این هدف، با تعهد به رحمانیت قرآنی، قابل دستیابی است.

نتیجه‌گیری کلی

قرآن کریم، با تأکید بر رحمانیت الهی، آن را بنیاد دین اسلام و محور جامعه رحمانی معرفی می‌کند. رحمانیت، چونان چشمه‌ای جوشان، تمامی شئون دین و جامعه را سیراب می‌سازد و جلال الهی را در ظرف رحمت و حکمت قرار می‌دهد. جامعه رحمانی، با اقتدار، آرامش و طهارت، به حیات طیبه دست می‌یابد و ناهنجاری‌ها را دفع می‌کند. بااین‌حال، تحمیل مزاج‌های انسانی و فرهنگ طاغوتی، کاستی‌هایی چون فقر، بیماری و بی‌مدیریتی را به دین نسبت داده و مانع تحقق این جامعه شده است. فرهنگ گداپروری در حوزه‌ها، با تحقیر طلاب، اقتدار علمی و اجتماعی آنان را تضعیف کرده و قضاوت‌های نادرست، که فقر را صفت حسن می‌دانند، به انحطاط فرهنگی منجر شده است. اولاد، نشانه اقتدار در ظرف رحمن است، اما در جامعه آلوده، به دلیل نبود تربیت، به نقص بدل می‌شود. برای تحقق جامعه رحمانی، باید فرهنگ اجتماعی را اصلاح کرد، مدیریت و بهداشت را تقویت نمود و اقتدار و آرامش را ترویج کرد. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، تلاشی است برای تبیین رحمانیت ذاتی اسلام و ارائه راهکارهایی برای تحقق جامعه‌ای مقتدر و رحمانی.

با نظارت صادق خادمی

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق درسگفتار، اسمای جلالی خداوند در چه ظرفی قرار دارند؟

2. بر اساس متن، کدام ویژگی باعث تفاوت روحیات انسان‌ها در خانواده‌های مختلف می‌شود؟

3. طبق درسگفتار، رحمن در قرآن به چه چیزی اشاره دارد؟

4. کدام آیه در متن به عنوان نمونه‌ای از رحمن در کنار اقتدار ذکر شده است؟

5. بر اساس متن، ویژگی اصلی عباد الرحمن چیست؟

6. طبق درسگفتار، خشونت و کژی‌ها در فرهنگ اسلامی از قرآن کریم ناشی شده است.

7. بر اساس متن، انسان‌ها دین را با قالب خودشان هماهنگ می‌کنند، نه خودشان را با دین.

8. درسگفتار بیان می‌کند که فقر و بیماری در یک جامعه نشان‌دهنده نبود مدیریت و بهداشت است.

9. طبق متن، جامعه رحمانی به معنای جامعه‌ای است که فقط مهربانی دارد و اقتدار ندارد.

10. بر اساس درسگفتار، تربیت الهی به معنای بدبخت کردن انسان‌هاست.

11. چرا طبق درسگفتار، انسان‌ها دین را به اندازه خودشان تنظیم می‌کنند؟

12. طبق متن، چرا فقر و بیماری در یک جامعه نشانه نبود مسلمانی واقعی است؟

13. ویژگی اصلی جامعه رحمانی طبق درسگفتار چیست؟

14. چرا درسگفتار تأکید دارد که نون گدایی برای طلبه‌ها مناسب نیست؟

15. طبق متن، چرا رحمن در کنار اقتدار در آیات قرآن آمده است؟

پاسخنامه

1. ظرف رحمت

2. فقر یا غنا

3. مربى با جلال

4. انه من سلیمان وانه بسم الله الرحمن الرحیم

5. آرامش و وقار در حرکت

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. نادرست

11. انسان‌ها به دلیل مزاج‌ها و روحیات متفاوت، دین را با خصوصیات خود هماهنگ می‌کنند.

12. فقر و بیماری نشان‌دهنده نبود مدیریت و بهداشت است که با فرهنگ قرآنی سازگار نیست.

13. جامعه رحمانی دارای اقتدار، آرامش و مدیریت صحیح همراه با رحمت است.

14. نون گدایی باعث تحقیر و وابستگی می‌شود و با شرافت و اقتدار طلبه سازگار نیست.

15. رحمن نشان‌دهنده رحمت همراه با اقتدار و تربیت است، نه صرف مهربانی.