متن درس
رحمانیت و رحیمیت: تأملی در اسماء الهی و نقد خشونت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۳۱)
مقدمه
اسماء حسنی الهی، چونان آیینههایی زلال، جلوههای بیکران ذات باریتعالی را در عالم خلقت متجلی میسازند. در میان این اسماء، «رحمن» و «رحیم» جایگاهی بیجایگزین دارند، چنانکه در آیۀ شریفۀ «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» (سوره فاتحه، آیه ۱)، این دو اسم بهعنوان مظهر رحمت بیمنتهای الهی، سرآغاز کلام وحی قرار گرفتهاند. درسگفتار حاضر، برگرفته از تأملات عمیق آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین رابطه میان رحم و رحیم پرداخته و با نگاهی قرآنی، رحمانیت الهی را در برابر خشونت جعلی استکبار قرار میدهد. رحم، بهمثابه ظرف طبیعت و ناسوت، و رحیم، بهسان تجلی رحمت الهی، در این تأملات بهعنوان دو رکن اساسی خلقت معرفی شدهاند که خشونت در آنها جایی ندارد. این اثر، با نقد فرهنگ خشونتپروری مدرن و تأکید بر بازگشت به فطرت رحمانی، راهی بهسوی تحقق جامعهای مبتنی بر رقت و احسان میگشاید.
بخش نخست: رحیم، دولت کامل اسماء الهی
جایگاه بیجایگزین رحیم در بسمالله
اسم مبارک «رحیم» در ترکیب شریف «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» (سوره فاتحه، آیه ۱)، جایگاهی بیجایگزین دارد. این اسم، نهتنها مکمل رحمن است، بلکه در حکومتی مستقل، تمام حقیقت قرآن کریم را در خود جای داده است. هیچ اسمی، اعم از «مجید»، «کریم» یا «محسن»، نمیتواند جایگزین رحیم گردد، چرا که رحیم، مظهر کامل رحمت و لطافت الهی است. این استقلال و تمایز، رحیم را به مقامی والا میرساند که در آن، رحمت الهی بهصورت خاص و متمرکز بر خلایق جاری میشود.
| درنگ: رحیم، بهمثابه دولت کامل اسماء الهی، در «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» بیجایگزین است و تمام حقیقت قرآن کریم را در خود متجلی میسازد. |
تفاوت و استقلال رحمن و رحیم
رحمن و رحیم، هرچند در رحمت الهی مشترکاند، اما از منظر حکومتی و ظهوری، تفاوتهایی بنیادین دارند. رحمن، رحمت عام الهی را شامل میشود که همه موجودات را در بر میگیرد (وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ، سوره اعراف، آیه ۱۵۶). اما رحیم، رحمت خاص الهی است که بهصورت متمرکز و با لطافتی ویژه، بر مؤمنان و بندگان خاص نازل میگردد. این تفاوت، به رحیم جایگاهی منحصربهفرد میبخشد که نمیتوان آن را با هیچ اسم دیگری معاوضه کرد.
بخش دوم: رحم، ظرف طبیعت و ناسوت
رحم، کیمیای عالم خلقت
رحم، بهمثابه ظرف تکوین عالم طبیعت، جایگاهی محوری در نظام آفرینش دارد. قرآن کریم، رحم را ظرف تصوير الهی معرفی میکند: هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ (سوره آلعمران، آیه ۶). در این ظرف، نطفه، که خود مظهر رحمت الهی است، جای میگیرد و با ثبات، استمرار و قربت، به حیات و تکامل میرسد. رحم، کیمیای ناسوت است که حیات، ارتزاق و حرکت موجودات را تنظیم و کنترل میکند، چنانکه جفت در رحم، چونان باغبانی حکیم، رشد نطفه را هدایت مینماید.
ویژگیهای رحم در نظام خلقت
رحم، دارای خصوصیاتی است که آن را به ظرفی بیهمتا در عالم طبیعت تبدیل کرده است:
- ثبات: رحم، نطفه را در خود ماندگار میسازد، برخلاف حیوانات بذری که فاقد این ثباتاند.
- استمرار: رشد در رحم، فرآیندی مداوم و پیوسته است که حیات را تداوم میبخشد.
- قربت: رحم، نطفه را به مادر نزدیک میسازد، و از اینرو، اقارب از ریشه قرب مشتق شده است.
- رقت و احسان: لطافت و خیرخواهی ذاتی رحم، آن را به مأوای رحمت تبدیل کرده است.
- تدریج: رشد نطفه در رحم، فرآیندی تدریجی و قانونمند است که حکمت الهی را آشکار میسازد.
| درنگ: رحم، با ویژگیهای ثبات، استمرار، قربت، رقت و تدریج، ظرف تکوین عالم طبیعت است که نطفه رحمت الهی را در خود پرورش میدهد. |
تفاوت رحمها و اهمیت آنها
تفاوت در رحمها، اعم از مدت حمل، نوع جفت و ساختار آنها، حکایت از عظمت این ظرف دارد. در حیوانات رحمی، برخلاف حیوانات بذری، ثبات و قربت به مادر، ویژگیهای متمایزی است که در تکامل موجودات نقشآفرین است. این تفاوتها، که در علم تشریح و زیستشناسی نیز بررسی میشود، نشاندهنده حکمت الهی در خلقت است.
بخش چهارم: رحم و اقارب، تمایز در قربت
رحم، از اقارب خاصتر است. هر رحمی قربعی است، اما هر قربی رحم نیست. قرآن کریم، در آیهای حکیمانه، به این تمایز اشاره دارد: وَأُوْلُوا الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ (سوره انفال، آیه ۷۵). اقارب، میتواند شامل دشمنان یا ضدین (چون سنگ و شیشه) باشد، اما رحم، ذاتاً رحمت و لطافت است. حتی عناوین اخوت، بنوت و ابوت نمیتوانند جای رحم را بگیرند، چرا که رحم، مقسیم عالم طبیعت و موجودات است.
| درنگ: رحم، بهمثابه ظرف رحمت و قربت، از اقارب خاصتر است و هیچ عنوانی، حتی اخوت و ابوت، نمیتواند جایگزین آن شود. |
بخش پنجم: رحم در قانونمندی قرآنی
رحم، ظرف وصل تکوینی
قرآن کریم، رحم را ظرفی قانونمند و مدون معرفی میکند. آیاتی چون وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ (سوره نساء، آیه ۱) و يَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ (سوره بقره، آیه ۲۷) بر مسئولیت انسان در حفظ رحم تأکید دارند. قطع رحم، نقض طبیعت و خلقت است، چرا که رحم، ظرف وصلت تکوینی است، نه صرفاً تشریعی.
مسئولیت انسان در برابر رحم
انسان، مسئول رفتار خود با رحم است. قرآن کریم، با تأکید بر قانونمندی رحم، انسان را به حفظ ارتباط با ارحام و رعایت احکام الهی در این زمینه دعوت میکند. این مسئولیت، نهتنها در روابط خانوادگی، بلکه در حفظ نظام طبیعی خلقت نیز نمود مییابد.
بخش ششم: رحم و محدودیت زمانی در دنیا
رحم، ظرف طبیعت دنیوی است و در آخرت کارایی ندارد: لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلاَ أَوْلاَدُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ (سوره ممتحنه، آیه ۳). این به معنای نبود رحم در آخرت نیست، بلکه نشاندهنده آن است که تدريج و استمرار رحم، مختص دنیا است. در آخرت، شفاعت و عمل صالح جایگزین رحم میشود.
| درنگ: رحم، ظرف طبیعت دنیوی است و در آخرت، به دلیل فقدان تدريج و استمرار، کارایی خود را از دست میدهد. |
بخش هفتم: رحم و رحیم، منشأ رحمت الهی
اشتقاق رحم از رحیم
رحم، مشتق از رحیم است، چنانکه در روایتی منسوب آمده: «أَنَا الرَّحْمَنُ وَأَنْتِ الرَّحِمُ». خداوند، رحمن است و رحم، ظرف رحمت او در طبیعت. رحیم، لطافتی فراتر از رقت نفسانی دارد و احسان آن، مجرد از رقت نیست. این لطافت، رحم را به مظهر قربت، رقت و احسان تبدیل میکند.
لطافت الهی در رحیم
رحیم، لطافتی الهی دارد که از رقت نفسانی فراتر است. این لطافت، در رحم بهصورت احسان و رقت متجلی میشود، چنانکه وقتی میگوییم «رحم الله فلاناً»، رقت و احسان با هم درمیآمیزند. این ترکیب، رحیم را به مظهری بیهمتا از رحمت الهی تبدیل میکند.
بخش هشتم: خشونت، مصدر جعلی استکبار
فقدان خشونت در رحم و رحیم
خشونت، در رحم و رحیم جایی ندارد: وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ (سوره اعراف، آیه ۱۵۶). طبیعت، سراسر رحمت، رقت و احسان است. خشونت، مصدر جعلی است که از استکبار، نفس اماره و ابلیس نشأت گرفته و با فطرت و خلقت در تضاد است.
طبیعت، مظهر رحمت الهی
مثال جنگل، بهزیبایی نشان میدهد که طبیعت، ظرف رحمت است، نه خشونت. خوردن حیوانات توسط شکارچیان، بخشی از نظام رحمانی طبیعت است. دخالت انسان در این نظام، مانند کشتن شکارچیان برای حفظ آهوان، به نابودی جنگل و شیوع بیماری منجر شد. این مثال، حکمت الهی در خلقت را آشکار میسازد.
| درنگ: طبیعت، سراسر رحمت است و خشونت، مصدر جعلی استکبار است که با فطرت و خلقت در تضاد است. |
بخش نهم: نقد فرهنگ خشونتپروری مدرن
تزریق خشونت توسط استکبار
استکبار مدرن، خشونت را از طریق فیلمهای خشن، تحریکات روانی و تغییر سریع تصاویر به بشر تزریق میکند تا او را برای جنگ جهانی آماده سازد: عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ (سوره مائده، آیه ۱۰۵). این تحریکات، انسان را از فطرت دور کرده و به سادیسم و بیماری روانی سوق میدهد.
شباهت با تکنیکهای شکنجه
تکنیکهای تغییر سریع چهرهها در فیلمها، مشابه روشهای شکنجه و اقرارگیری استخباراتی است. این روشها، با تحریک روانی، انسان را از رحمت الهی دور میکنند و او را به موجودی خشن و بیمار تبدیل مینمایند.
بخش دهم: راهکارهای بازگشت به فطرت رحمانی
دوری از استکبار و نفس اماره
برای رهایی از خشونت، انسان باید از استکبار و نفس اماره دوری کند. این دوری، زمینهساز بازگشت به فطرت و طبیعت است که سراسر رحمت و لطافت است.
تربیت حکیمانه و عالمانه
تربیت حکیمانه، انسان را بهسوی رحمت رحیمی هدایت میکند. با پرورش جان در پرتو تعالیم الهی، میتوان از فرهنگ خشونتپرور مدرن فاصله گرفت و جامعهای رحمانی بنا کرد.
| درنگ: بازگشت به فطرت و تربیت حکیمانه، راه رهایی از خشونت و تحقق جامعه رحمانی است. |
جمعبندی
اسم مبارک رحیم، بهمثابه دولت کامل رحمت الهی، در «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» جایگاهی بیجایگزین دارد. رحم، ظرف طبیعت و ناسوت، با ویژگیهای ثبات، استمرار، قربت، رقت و احسان، اصل خلقت انسانی و حیوانی را شکل میدهد. خشونت، مصدر جعلی استکبار، نفس اماره و ابلیس است که با فطرت و طبیعت در تضاد است. طبیعت، سراسر رحمت است، و دخالت در نظام رحمانی آن، به نابودی و بیماری میانجامد. استکبار مدرن، با تزریق خشونت از طریق رسانهها و تحریکات روانی، انسان را از فطرت دور میکند. برای تحقق جامعه رحمانی، باید از استکبار دوری کرد، به فطرت بازگشت و با تربیت حکیمانه، رحمت رحیمی را در جان جاری ساخت. این تأملات، انسان را به سوی لطافت و رحمت الهی فرا میخواند، چنانکه در حدیث شریف آمده: «تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ».
| با نظارت صادق خادمی |