در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 437

متن درس

 

رضا و رضوان: تأملی قرآنی در خودسازی و قرب الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۳۷)

مقدمه

اسماء حسنی الهی، چونان نوری که از ذات بی‌کران باری‌تعالی ساطع می‌شود، راهنمای سالکان در مسیر قرب و معرفت‌اند. در میان این اسماء، «رضا» و «رضوان» به‌سان دو گوهر جمالی و قلبی، تجلی رضایت باطنی و لقای الهی را در جان آدمی متبلور می‌سازند. درس‌گفتار حاضر، برگرفته از تأملات عمیق آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با تبیین تفاوت‌های بنیادین میان رضا و رضوان، جایگاه این دو صفت را در خودسازی و سلوک معنوی روشن می‌سازد. رضا، صفتی عام و فعلی است که وفاق نفس با عمل صالح را در مؤمنان نشان می‌دهد، در حالی که رضوان، صفتی خاص و وصفی است که به اولیای خدا و نفس مطمئنه اختصاص دارد.

بخش نخست: ماهیت رضا، صفتی قلبی و فعلی

تعریف رضا: وفاق نفس با فعل خارجی

رضا، صفتی قلبی و فعلی است که وفاق نفس با فعل خارجی را در بر می‌گیرد. این صفت، دارای دو حیثیت است: حیثیت نفسانی، که به دل و باطن انسان بازمی‌گردد، و حیثیت خارجی، که به عمل و فعل در عالم خارج تعلق دارد. قرآن کریم، این وفاق را در آیه‌ای شریف چنین توصیف می‌کند: لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ (سوره فتح، آیه ۱۸). رضا، نه صرف تصدیق یا ایمان، بلکه انطباق مثبت نفس با عملی است که در خارج تحقق می‌یابد. این انطباق، چونان پلی میان دل و عمل، انسان را در مقام رضایت الهی قرار می‌دهد.

درنگ: رضا، صفتی قلبی و فعلی است که وفاق نفس با فعل خارجی را نشان می‌دهد و نیازمند مشی عملی است.

نقد تعاریف ناقص رضا

برخی تعاریف سنتی، مانند آنچه در مفردات راغب آمده، رضا را به «لا یکره» (عدم کراهت) یا «لا یبغض» (عدم نفرت) تقلیل داده‌اند. این تعاریف، که به لوازم منفی و انتزاعی رضا اشاره دارند، از بیان معنای دلالی و ایجابی آن عاجزند. رضا، صفتی وجودی و مثبت است که نه‌تنها به نبود کراهت، بلکه به انطباق فعال و آگاهانه نفس با فعل خارجی دلالت دارد. تعریف منفی، چونان سایه‌ای کم‌رنگ، نمی‌تواند نور حقیقت رضا را بازتاب دهد، زیرا رضا، انفعال نیست، بلکه کنشی آگاهانه و قلبی است.

بخش دوم: رضا و ضرورت مشی عملی

پیوند رضا با عمل صالح

رضا، بدون عمل صالح محقق نمی‌شود. قرآن کریم، در آیاتی چند، این پیوند را آشکار می‌سازد: وَالَّذِينَ تَبِعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ (سوره توبه، آیه ۱۰۰). همچنین، بیعت مؤمنان با پیامبر (ص) زیر درخت، نمونه‌ای روشن از این حقیقت است: لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ. ایمان یا تصدیق به‌تنهایی، انسان را به مقام رضا نمی‌رساند؛ عمل صالح، چونان بذری در خاک دل، زمینه‌ساز شکوفایی رضاست.

درنگ: رضا، ظرف عمل صالح است و بدون مشی عملی، به مقام رضایت الهی نمی‌رسد.

رضا به‌مثابه معیاری برای خودسازی

رضا، معیاری برای خودشناسی و خودسازی است. انسان با سنجش رضایت خود، می‌تواند موفقیت‌ها (وفق نفس با فعل) و مشکلات (عدم وفق) را شناسایی کند. قرآن کریم، این حقیقت را چنین بیان می‌دارد: وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ (سوره زمر، آیه ۸). سنجش رضا، چونان آینه‌ای، باطن انسان را نمایان می‌سازد و او را به اصلاح نفس و رفع موانع هدایت می‌کند.

بخش سوم: تقسیم‌بندی رضا: مقید و مطلق

رضاى مقید: وابسته به عمل خاص

رضاى مقید، رضایی است که به عملی خاص وابسته است، مانند بیعت زیر درخت: إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ. این رضا، چونان نوری که به فعل خاصی تابیده، قابل نقض است. ممکن است فردی که امروز به بیعت راضی است، فردا از ایمان بازگردد و رضایت الهی را از دست بدهد. این رضا، به‌مثابه گلی است که در باغ عمل می‌روید، اما در معرض بادهای ناپایداری قرار دارد.

رضاى مطلق: وصف نفس مطمئنه

رضاى مطلق، که وصفی و نفسى است، از عمل خاص مستقل بوده و به اولیای خدا و نفس مطمئنه تعلق دارد: يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً (سوره فجر، آیات ۲۷-۲۸). این رضا، چونان جویباری زلال، از سرچشمه نفس مطمئنه جاری می‌شود و غیرقابل نقض است. سابقون الأولون، که در آیه‌ای دیگر ستوده شده‌اند (وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ، سوره توبه، آیه ۱۰۰)، نمونه‌ای از این مقام‌اند.

درنگ: رضاى مقید، وابسته به عمل خاص و قابل نقض است، اما رضاى مطلق، وصف نفس مطمئنه و غیرقابل نقض است.

بخش چهارم: رضوان، صفت خاص اولیای خدا

رضوان: صفتی وصفی و الهی

رضوان، صفتی وصفی و خاص است که در قرآن کریم، در ۱۴ مورد (۸ رضوان، ۳ رضواناً، ۳ رضوانه)، منحصراً به خدا منسوب شده است: رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ (سوره توبه، آیه ۷۲). برخلاف رضا، که صفتی عام و برای مؤمنان است، رضوان به اولیای خدا، نظیر سابقون و نفس مطمئنه، اختصاص دارد. رضوان، چونان تاجی زرین، بر سر برگزیدگان الهی نهاده می‌شود.

رضوان و لقای الهی

رضوان، متعلق به لقای الهی است و در دنیا و آخرت برای اولیا محقق می‌شود: وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ (سوره آل‌عمران، آیه ۱۵). اگرچه ظرف اصلی رضوان اخروی است، اما اولیای خدا، که در دنیا نیز نفس مطمئنه دارند، از این موهبت بهره‌مندند. رضوان، چونان نسیمی بهشتی، دل اولیا را در دنیا نیز نوازش می‌دهد.

درنگ: رضوان، صفتی خاص و وصفی است که منحصراً به خدا منسوب بوده و به اولیای خدا در دنیا و آخرت اعطا می‌شود.

بخش پنجم: تفاوت رضا و رضوان

تمایز در ماهیت و مخاطب

رضا، صفتی عام و فعلی است که در مؤمنان با عمل صالح، مانند بیعت، ظهور می‌یابد. اما رضوان، صفتی خاص و وصفی است که به اولیای خدا، نظیر مجتبی و مرتضی، تعلق دارد: يُهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ (سوره مائده، آیه ۱۶). رضاى فعلی، مکلف به موانع و مکافات است، اما رضوان، مقام اطمینان و لقای الهی است که از هر نقضی مبراست.

تفاوت در پایداری و نقض‌پذیری

رضاى فعلی، چونان درختی که در معرض طوفان است، قابل نقض است. مؤمنی که امروز بیعت می‌کند، ممکن است فردا از ایمان بازگردد. اما رضاى وصفی و رضوان، چونان کوهی استوار، غیرقابل نقض‌اند. این تفاوت، رضوان را به مقامی والا و اختصاصی برای اولیا تبدیل می‌کند.

بخش ششم: مهندسی حکیمانه قرآن کریم

تخصیص‌ناپذیری رضوان

قرآن کریم، با مهندسی حکیمانه، رضوان را در ۱۴ مورد منحصراً به خدا منسوب کرده است: فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا (سوره آل‌عمران، آیه ۱۷۴). هیچ استثنایی در این attribution وجود ندارد، که نشان‌دهنده دقت و حکمت الهی در تدوین کلام وحی است. این تخصیص‌ناپذیری، چونان معادله‌ای ریاضی، نقض‌ناپذیر است و هرگونه قاعده‌ای مانند «ما من عام إلا وقد خُص» را در برابر قرآن کریم باطل می‌سازد.

درنگ: رضوان، در ۱۴ مورد قرآنی، منحصراً به خدا منسوب است و با مهندسی حکیمانه قرآن، تخصیص‌ناپذیر است.

قرآن، کتابی حکیمانه و علمی

قرآن کریم، نه‌تنها کتاب موعظه، بلکه اثری علمی و حکیمانه است، چونان شطرنجی که هر حرکت آن با دقت طراحی شده است. رضوان، به‌مثابه مهره‌ای کلیدی در این صفحه، تنها به اولیای خدا تعلق دارد و هیچ نقضی بر آن وارد نیست. این دقت، قرآن را به منبعی بی‌همتا برای معرفت و هدایت تبدیل می‌کند.

بخش هفتم: رضوان و ظرف اخروی

تحقق رضوان در دنیا و آخرت

رضوان، اگرچه ظرف اصلی‌اش اخروی است، در دنیا نیز برای اولیای خدا محقق می‌شود. اولیا، که نفس مطمئنه دارند، در دنیا نیز از لقای الهی و رضوان بهره‌مندند. این حقیقت، در آیه‌ای شریف چنین آمده: وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ. رضوان، نه‌تنها به آخرت محدود نیست، بلکه در دنیا نیز چونان نوری، دل اولیا را روشن می‌سازد.

نفس مطمئنه، موضوع رضوان

موضوع رضوان، نفس مطمئنه است، نه مکان یا زمان. اولیای خدا، چه در دنیا و چه در آخرت، این صفت را دارا هستند، زیرا رضوان، وصفی ذاتی و مستقل از عمل است. این استقلال، رضوان را به مقامی متعالی تبدیل می‌کند که تنها به برگزیدگان الهی اعطا می‌شود.

بخش هشتم: کاربرد رضا در خودسازی

رضا، معیاری برای خودشناسی

رضا، چونان ترازویی دقیق، معیاری برای خودشناسی است. انسان با سنجش رضایت خود، می‌تواند نقاط قوت و ضعف خویش را شناسایی کند. این سنجش، انسان را به اصلاح نفس و رفع موانع هدایت می‌کند، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ. رضاى فعلی، مکلف به آزمایش است، اما رضاى وصفی، موهبتی الهی است که به اولیا اعطا می‌شود.

درنگ: رضا، معیاری برای خودسازی است که با سنجش وفاق نفس، انسان را به اصلاح و هدایت سوق می‌دهد.

تست رضا و اصلاح نفس

تست رضا، انسان را به شناسایی مشکلات و رفع آن‌ها دعوت می‌کند. رضاى فعلی، که در دسترس مؤمنان است، با موانع و مکافات همراه است، اما با تمرین و عمل صالح، می‌تواند به مقامات بالاتر سوق دهد. این فرآیند، چونان صیقل دادن آینه‌ای زنگارگرفته، دل را برای دریافت انوار الهی آماده می‌سازد.

بخش نهم: نقد فرهنگ غیررحمانی و راهکارها

دوری از فرهنگ قسری

فرهنگ قسری، که انسان را به تکاثر و خودپرستی سوق می‌دهد، او را از رضا و رضوان دور می‌سازد: أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ (سوره تکاثر، آیه ۱). این فرهنگ، چونان غباری، نور رضا را در دل محو می‌کند و انسان را به سوی قساوت قلب می‌کشاند.

راهکارهای تحقق جامعه رحمانی

برای تحقق جامعه‌ای رحمانی، باید سه گام اساسی برداشت: نخست، تقویت رضا با عمل صالح؛ دوم، اعتماد به مهندسی حکیمانه قرآن کریم؛ و سوم، الهام‌گیری از رضوان به‌عنوان هدف اولیای خدا. این راهکارها، چونان چراغ‌هایی در مسیر تاریک، انسان را به سوی قرب الهی هدایت می‌کنند: تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ.

درنگ: تقویت رضا با عمل صالح، اعتماد به قرآن و الهام از رضوان، راه تحقق جامعه رحمانی است.

جمع‌بندی

رضا، صفتی قلبی و فعلی است که وفاق نفس با فعل خارجی را در مؤمنان با عمل صالح، مانند بیعت، متجلی می‌سازد. این صفت، در دو گونه مقید (وابسته به عمل خاص و قابل نقض) و مطلق (وصف نفس مطمئنه و غیرقابل نقض) ظهور می‌یابد. رضوان، صفتی خاص و وصفی است که در ۱۴ مورد قرآنی، منحصراً به خدا منسوب بوده و به اولیای خدا، نظیر سابقون و نفس مطمئنه، اعطا می‌شود. قرآن کریم، با مهندسی حکیمانه، رضوان را از رضا متمایز کرده و تخصیص‌ناپذیری آن را تضمین نموده است. رضا، معیاری برای خودسازی است که با سنجش وفاق نفس، انسان را به اصلاح هدایت می‌کند، اما رضوان، موهبتی الهی است که به برگزیدگان اعطا می‌شود. برای تحقق جامعه رحمانی، باید رضا را با عمل صالح تقویت کرد، از فرهنگ قسری دوری نمود و به مقام رضوان اولیا الهام گرفت. این تأملات، انسان را به سوی تخلق به اخلاق الهی فرا می‌خواند، تا در پرتو رضا و رضوان، به لقای پروردگار نائل آید.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، رضا چه نوع صفتی است؟

2. طبق متن، کدام آیه به رضاى مقید اشاره دارد؟

3. بر اساس متن، رضوان به چه کسانی اختصاص دارد؟

4. طبق متن، چند مورد از رضوان در قرآن ذکر شده است؟

5. بر اساس متن، رضاى وصفی چه ویژگی‌ای دارد؟

6. رضا صرفاً یک وصف قلبی است و به عمل خارجی ارتباطی ندارد.

7. رضوان در قرآن همگی منسوب به خداوند است.

8. رضاى فعلی قابل نقض است.

9. رضوان صفتی عام است که شامل همه مومنین می‌شود.

10. رضاى وصفی در آیه «يا ايتها النفس المطمئنه» به کار رفته است.

11. تفاوت اصلی بین رضاى فعلی و رضاى وصفی چیست؟

12. چرا رضوان مختص اولیا خدا است؟

13. طبق متن، چرا رضا صرف وفاق نفسی نیست؟

14. چرا رضوان در قرآن به ظرف اخروی محدود نیست؟

15. تفاوت رضا و رضوان در چیست؟

پاسخنامه

1. صفت فعلی و قلبی

2. رضى الله عن المومنين اذ يبايعونك تحت الشجره

3. اولیا خدا

4. 14 مورد

5. مخصوص نفس مطمئنه و غیر قابل نقض است

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. رضاى فعلی مقید به عمل خارجی و قابل نقض است، اما رضاى وصفی مربوط به نفس مطمئنه و غیر قابل نقض است.

12. زیرا رضوان صفت خاص و وصفی است که به نفس مطمئنه اولیا خدا تعلق می‌گیرد.

13. زیرا رضا نیازمند مشی عملی و انجام فعل خارجی است، نه فقط تصدیق یا ایمان.

14. زیرا رضوان به نفس مطمئنه اولیا خدا مربوط است که در دنیا و آخرت محقق می‌شود.

15. رضا صفتی فعلی و مقید برای مومنین است، اما رضوان صفتی وصفی و خاص برای اولیا خدا است.

فوتر بهینه‌شده