در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 438

متن درس

اسما و صفات الهی: رضا، رضوان و تقابلات معنایی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۳۸)


دیباچه

این اثر، درس‌گفتار شماره ۴۳۸ آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره است که به بررسی عمیق مفاهیم رضا و رضوان به‌عنوان صفات فعلی و وصفی خداوند و مخلوقات، تقابل آنها با سخط، غضب، و کراهت، و نقد تعاریف نادرست کتب لغت و نظام آموزشی حوزه‌های علمیه می‌پردازد.

بخش نخست: تبیین رضا و رضوان در اسمای الهی

جایگاه رضا و رضوان به‌عنوان صفات فعلی و وصفی

رضا و رضوان، به‌عنوان صفات فعلی (مبتنی بر فعل) و وصفی (توصیف‌کننده حالت)، در اسمای حسنای الهی و اوصاف مخلوقات جایگاهی والا دارند. رضا، انطباق میل با قضای الهی است، و رضوان، شدت و کمال این صفت را متجلی می‌سازد. این صفات، در زمره اسمای تقابلی‌اند، به این معنا که مقابل آنها صفاتی چون سخط، غضب، و کراهت قرار دارند. قرآن کریم در آیه‌ای شریف می‌فرماید:
رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا [مطلب حذف شد] : «خدا از آنها راضی است و آنها از او راضی‌اند»).
این آیه، رضا را صفتی دوسویه میان حق و خلق معرفی می‌کند، گویی دو آینه که نور حقیقت را متقابلاً بازمی‌تابانند، و پیوند عمیق میان رضایت الهی و انسانی را نشان می‌دهد.

درنگ: رضا و رضوان، صفات فعلی و وصفی خداوند و مخلوقات‌اند که در تقابل با سخط، غضب، و کراهت قرار دارند و بیانگر انطباق میل با قضای الهی‌اند.

تمایز رضا با اراده

یکی از محورهای بنیادین این درس‌گفتار، تمایز میان رضا و اراده است. اراده، قصد انجام فعل است که ممکن است با کراهت یا اجبار همراه باشد، مانند فروش خانه به دلیل ضرورت. اما رضا، انطباق کامل میل با فعل است و کراهت را نفی می‌کند. رضا، کمال اراده است، زیرا اراده را با رضایت قلبی درمی‌آمیزد. قرآن کریم می‌فرماید:
رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ [مطلب حذف شد] : «اسلام را برای شما به‌عنوان دین پسندیدم»).
این آیه، رضایت الهی را فراتر از اراده صرف نشان می‌دهد، گویی رضا، قله‌ای است که اراده در دامنه آن قرار دارد، و رضایت، روح کمال را به اراده می‌دمد.

درنگ: رضا، افضل و کامل‌تر از اراده است؛ اراده ممکن است با کراهت همراه باشد، اما رضا، کراهت را نفی کرده و با اراده همراه است.

بخش دوم: تقابلات معنایی رضا و تحلیل صفات متقابل

تقابل رضا با سخط، غضب، و کراهت

رضا، در تقابل با سخط، غضب، و کراهت قرار دارد. برخلاف تعاریف نادرست کتب لغت که سخط و غضب را نقيض رضا (عدم رضا) می‌دانند، این صفات، وجودی و متقابل‌اند، نه عدمی. از منظر منطقی، نقيض، فقدان صفت است (مانند زید و لا زید)، اما ضدان، هر دو وجودی‌اند (مانند سفید و سیاه). رضا، سخط، و غضب، همگی صفات نفسانی وجودی‌اند که در دل انسان متجلی می‌شوند. قرآن کریم می‌فرماید:
أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ كَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ [مطلب حذف شد] : «آیا کسی که رضوان خدا را دنبال کرد، مانند کسی است که به سخط خدا دچار شد؟»).
این آیه، تقابل رضا و سخط را به مثابه دو سر طیف کمال و نقص نشان می‌دهد، که هر یک حقیقتی وجودی دارند.

درنگ: رضا، سخط، غضب، و کراهت، صفات نفسانی و وجودی‌اند که در تقابل با یکدیگر قرار دارند، نه نقيض یکدیگر، و تعریف نادرست کتب لغت، ناشی از فقدان تحلیل منطقی است.

تمایز سخط و غضب

سخط، صفتی نفسانی و شدیدتر از غضب است و تنها از عالی به دانی (از خدا به بنده، یا از امیر به رعیت) جریان دارد. غضب، دوسویه است و می‌تواند از عالی به دانی یا از دانی به عالی باشد (مانند خشم فرزند به پدر). قرآن کریم می‌فرماید:
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ [مطلب حذف شد] : «چون آنچه را که خدا را به خشم آورد، پیروی کردند»).
این آیه، سخط الهی را حالتی نفسانی و یک‌طرفه از عالی به دانی نشان می‌دهد. سخط، گویی آتشی است که از مقام بلند الهی بر نقصان بندگان فرومی‌ریزد، حال آنکه غضب، شعله‌ای است که در هر دو جهت ممکن است زبانه کشد.

درنگ: سخط، شدیدتر از غضب و یک‌طرفه (از عالی به دانی) است، در حالی که غضب، دوسویه و عام‌تر است.

وجودی بودن صفات نفسانی

رضا، سخط، غضب، و کراهت، صفاتی نفسانی و وجودی‌اند که در روان انسان متجلی می‌شوند. برخلاف تصور کتب لغت که سخط و غضب را عدمی (عدم رضا) می‌دانند، این صفات، حقیقتی واقعی دارند. از منظر روان‌شناختی، غضب با علائم جسمانی مانند بالا رفتن فشار خون و رضا با آرامش قلبی همراه است. قرآن کریم می‌فرماید:
وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ [مطلب حذف شد] : «برای بندگانش کفر را نمی‌پسندد»).
این آیه، وجودی بودن رضا را تأیید می‌کند، گویی هر یک از این صفات، رنگی است که بر بوم روان آدمی نقش می‌بندد.

درنگ: رضا، سخط، غضب، و کراهت، صفات نفسانی و وجودی‌اند، نه عدمی، و نمود آنها در روان انسان، حقیقتی واقعی است.

نقد تعریف سخط در کتب لغت

راغب در مفردات، سخط را «الغضب الشديد المقتضي للعقوبة» تعریف کرده، اما این درس‌گفتار تأکید دارد که عذاب، جزء معنای سخط نیست، بلکه اثر و لازمه خارجی آن است. سخط، صفتی نفسانی است، و عذاب، فعلی خارجی. قرآن کریم می‌فرماید:
كَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ مِنَ [مطلب حذف شد] : «مانند کسی که به سخط خدا دچار شد»).
این آیه، سخط را حالتی نفسانی نشان می‌دهد که ممکن است به عذاب منجر شود یا نشود. سخط، گویی طوفانی درونی است که گاهی به رعد و برقی خارجی می‌انجامد، اما ذات آن، درونی است.

درنگ: سخط، صفتی نفسانی و شدت غضب است، اما عذاب، جزء معنای آن نیست، بلکه اثر و لازمه خارجی آن است.

تقابل‌های دقیق معنایی

به‌صورت منطقی و دقیق، تقابل‌های معنایی چنین‌اند: رضا (انطباق میل با قضا) مقابل سخط (شدت خشم)، رحمت (مهربانی عام) مقابل غضب (خشم دوسویه)، و حب (محبت) مقابل کراهت (بی‌میلی). رضا، مرتبه‌ای از رحمت است، و سخط، شدیدتر از غضب. قرآن کریم می‌فرماید:
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ [مطلب حذف شد] : «به سبب رحمت خدا با آنها نرم شدی»).
این آیه، رحمت را در برابر غضب قرار می‌دهد، گویی رحمت، نسیمی است که آتش غضب را فرومی‌نشاند.

درنگ: رضا مقابل سخط، رحمت مقابل غضب، و حب مقابل کراهت است؛ رضا مرتبه‌ای از رحمت و سخط شدیدتر از غضب است.

بخش سوم: نقد کتب لغت و نظام آموزشی

نقد صفات سلبیه

ادعای وجود صفات سلبیه (مانند غیرمركب بودن خدا) در کلام اسلامی، انتزاعی ذهنی است و صفتی واقعی نیست. صفات وجودی مانند عالم، قادر، راضی، و سخط‌مند، اوصاف حقیقی‌اند. قرآن کریم می‌فرماید:
لَهُ الْأَسْمَاءُ [مطلب حذف شد] : «نام‌های نیکو از آن اوست»).
این آیه، بر صفات وجودی الهی تأکید دارد، گویی اسمای حسنی، گوهرهایی‌اند که ذات الهی را درخشان می‌کنند، نه مفاهیمی عدمی که صرفاً فقدان را نشان دهند.

درنگ: صفات سلبیه، انتزاعات ذهنی‌اند و صفت واقعی نیستند؛ صفات وجودی مانند رضا و سخط، اوصاف حقیقی‌اند.

نقد فرهنگ لغوی و ادبی

کتب لغت، به دلیل تمرکز بر استعمالات عرفی و فقدان تحلیل فلسفی، روان‌شناختی، و جامعه‌شناختی، معانی را مخدوش کرده‌اند. این کتب، مانند گزارش‌هایی پراکنده از عامه، فاقد دقت علمی‌اند. تنها قرآن کریم، منبع لغوی سالم و جامع است. قرآن کریم می‌فرماید:
وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ [مطلب حذف شد] : «و کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیز است»).
این آیه، قرآن را چشمه زلال معرفت می‌داند که معانی حقیقی را بی‌غل و غش ارائه می‌دهد.

درنگ: کتب لغت، به دلیل فقدان تحلیل فلسفی و روان‌شناختی، معانی را مخدوش کرده‌اند؛ قرآن کریم، تنها منبع لغوی سالم است.

نقد نظام آموزشی حوزه‌های علمیه

نظام آموزشی حوزه‌های علمیه، به دلیل تمرکز بر مبادی (ادبیات، منطق، فقه) و فقدان علوم پایه (روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، علم ادیان)، از فهم عمیق معانی قرآنی و پاسخگویی به نیازهای مدرن بازمانده است. مثال قاضی کور، نشان‌دهنده ناآگاهی از نقش روان‌شناختی حواس در قضاوت است. حوزه‌ها باید علوم پایه و ادیان را آموزش دهند تا پاسخگوی پرسش‌های معاصر باشند. قرآن کریم می‌فرماید:
قُلْ سِيرُوا فِي [مطلب حذف شد] : «بگو در زمین سیر کنید»).
این آیه، تشویق به کسب دانش تجربی و سیر در عالم معرفت است، گویی دعوتی است به گشودن افق‌های نوین علمی.

درنگ: حوزه‌های علمیه، به دلیل فقدان علوم پایه مانند روان‌شناسی و جامعه‌شناسی، از فهم عمیق معانی قرآنی و پاسخگویی به نیازهای مدرن بازمانده‌اند.

بخش چهارم: بازتاب‌های اجتماعی و فرهنگی درس‌گفتار

نیاز به تحول در بیان دینی

درس‌گفتار، با نقد وضعیت کنونی حوزه‌ها و تأکید بر ضرورت تحول در بیان دینی، بر لزوم هماهنگی علم و عمل تأکید دارد. مثال مداحان و واعظان نشان می‌دهد که تأثیرگذاری کلام، به کیفیت بیان و عمق معرفت وابسته است. شخصیت های الاهی، با بیان ملكوتی و بدون نیاز به آواز، دل‌ها را تسخیر می‌کنند، گویی کلامشان، کلیدی است که قفل دل‌ها را می‌گشاید. این امر، نشان‌دهنده اهمیت علوم پایه و معرفت عمیق در تأثیرگذاری دینی است.

درنگ: تأثیرگذاری دینی، به هماهنگی علم و عمل و بهره‌گیری از علوم پایه وابسته است؛ بیان ملكوتی، بدون نیاز به آواز، دل‌ها را تسخیر می‌کند.

جمع‌بندی

این اثر، با تبیین رضا و رضوان به‌عنوان صفات فعلی و وصفی، و تقابل آنها با سخط، غضب، و کراهت، نشان داد که این صفات، وجودی و نفسانی‌اند و نه عدمی. رضا، کمال اراده است و سخط، شدیدتر از غضب و یک‌طرفه. کتب لغت، به دلیل فقدان تحلیل فلسفی و روان‌شناختی، معانی را مخدوش کرده‌اند، و قرآن کریم، تنها منبع لغوی سالم است. حوزه‌های علمیه، با تمرکز بر مبادی و غفلت از علوم پایه، از پاسخگویی به نیازهای مدرن بازمانده‌اند. این درس‌گفتار، دعوتی است به سوی تحول علمی و معنوی، تا با تکیه بر معرفت قرآنی و علوم پایه، راه صراط مستقیم پیموده شود، چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید:
اهْدِنَا الصِّرَاطَ [مطلب حذف شد] : «ما را به راه راست هدایت کن»).

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، کدام صفت به عنوان مقابل رضا در نظر گرفته شده است؟

2. طبق درسگفتار، کدام صفت مقابل رحمت قرار می‌گیرد؟

3. بر اساس درسگفتار، تفاوت اصلی بین سخط و غضب چیست؟

4. طبق درسگفتار، کدام یک از موارد زیر جزء معنای سخط نیست؟

5. بر اساس درسگفتار، رضا در مقایسه با اراده چه جایگاهی دارد؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که سخط و غضب نقيض رضا هستند و نه ضد آن.

7. طبق درسگفتار، رضا، سخط و غضب همگی صفات وجودی و نفسانی هستند.

8. بر اساس درسگفتار، عذاب کردن جزء معنای اصلی سخط است.

9. درسگفتار تأکید دارد که رضا می‌تواند با کراهت همراه باشد.

10. طبق درسگفتار، سخط تنها از عالی به دانی است و نه برعکس.

11. تفاوت اصلی بین رضا و اراده طبق درسگفتار چیست؟

12. چرا درسگفتار سخط و غضب را نقيض رضا نمی‌داند؟

13. طبق درسگفتار، چرا عذاب کردن جزء معنای سخط نیست؟

14. منظور از متقابلات در درسگفتار چیست؟

15. چرا درسگفتار تأکید دارد که سخط از عالی به دانی است؟

پاسخنامه

1. سخط

2. غضب

3. غضب از کبیر به صغیر و بالعکس است، ولی سخط فقط از کبیر به صغیر

4. عذاب کردن

5. رضا افضل و کامل‌تر از اراده است

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. نادرست

10. درست

11. رضا افضل و کامل‌تر از اراده است، زیرا رضا با کراهت جمع نمی‌شود، اما اراده می‌تواند با کراهت همراه باشد.

12. زیرا سخط، غضب و رضا همگی صفات وجودی هستند و نقيض باید عدمي باشد، در حالی که این‌ها ضد یکدیگرند.

13. عذاب کردن اثر و لازمه سخط است، اما سخط خود یک صفت نفسانی و وجودی است.

14. متقابلات به صفات وجودی مانند رضا، سخط و غضب اشاره دارد که به صورت ضد یکدیگر عمل می‌کنند.

15. زیرا سخط از مرتبه بالاتر (مانند خدا یا امیر) به مرتبه پایین‌تر اعمال می‌شود و برعکس آن ممکن نیست.