متن درس
تبیین رضا، سخط و غضب در پرتو اسماء الهی: نقد و نوسازی علوم اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۳۹)
دیباچه
اسماء الهی، چونان آیینهای زلال، جلوههای ذات، صفات و افعال بیکران پروردگار را بازمیتابانند و راهی به سوی شناخت، معرفت و تخلق به ساحت قدسی حقتعالی میگشایند. در این میان، اسماء رضا، سخط و غضب، بهعنوان صفات نفسانی و قلبی، حالات باطنی انسان و تجلیات صفات الهی را نمایان میسازند. این نوشتار، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تکیه بر دلالتهای معنایی و نقد تعاریف سنتی، به تبیین دقیق این اسماء میپردازد و با تأکید بر وجودی و قهري بودن آنها، شبهه ارادی بودن سخط و غضب را رد میکند. همچنین، با نقد فقدان رویکرد علمی در علوم اسلامی و پیشنهاد نوسازی این علوم از طریق تأسیس مراکز تحقیقاتی، راهکارهایی برای خودسازی و اصلاح جامعه ارائه میدهد.
بخش نخست: مبانی نظری دلالتهای معنایی و صفات نفسانی
اهمیت دلالتهای معنایی در شناخت اسماء
فهم دقیق اسماء الهی، نیازمند شناخت دلالتهای معنایی کلمات در سه سطح تطابقی، تضمنی و التزامی است. دلالت تطابقی، مطابقت لفظ با معنای اصلی آن است؛ دلالت تضمنی، لوازم ذاتی معنا را شامل میشود؛ و دلالت التزامی، به لوازم خارجی و جنبی اشاره دارد. علوم اسلامی، به دلیل فقدان این دقت، گاه معانی را به لوازم جنبی تقلیل دادهاند. قرآن کریم در اینباره میفرماید:
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ [مطلب حذف شد] : «و خدا را چنانکه شایسته است، نشناختند»).
این نقص، مانند آن است که در منطق، جنس و فصل را بدون تطبیق دقیق کنار هم نهند یا در فقه، واجب کفایی را به دفن میت محدود کنند. چنین رویکردی، شناخت عمیق اسماء را مختل کرده و مانع کاربرد عملی آنها در خودسازی و اصلاح جامعه میشود.
وجودی بودن صفات نفسانی
اسماء رضا، سخط، غضب، حب و کراهت، صفات نفسانی و وجودیاند، نه عدمی. این صفات، حالاتی هستند که در دل انسان انعکاس مییابند و از نظر وجودی، متخالف یا متضادند، نه نقيض، زیرا نقيض نیازمند عدمی بودن یکی از طرفین است. قرآن کریم در اینباره میفرماید: شناخت اسماء الهی، بهویژه رضا، سخط و غضب، نیازمند دقت در دلالتهای معنایی و وجودی بودن این صفات است. فقدان این دقت در علوم اسلامی، معانی را به لوازم جنبی تقلیل داده و مانع شناخت عمیق شده است. این صفات، قهري و غیرارادیاند و فهم آنها، مبنای خودسازی و اصلاح جامعه است. راغب در مفردات، سخط را «الغضب الشديد المقتضي للعقوبة» تعریف میکند. بخش «الغضب الشديد» درست است، زیرا سخط، شدت غضب است، اما «المقتضي للعقوبة» لازمه خارجی و جنبی است، نه جزء معنای دلالی. قرآن کریم میفرماید: سخط، صفتی نفسانی و قهري است که از عالی به دانی (مانند پدر به فرزند) رخ میدهد، برخلاف غضب که دوسویه است. اقتضای عقوبت، نتیجه احتمالی سخط است، نه معنای آن. تمثیلی در اینباره چنین است: سخط، چونان آتشی است که در دل شعله میکشد، اما اینکه این آتش به سوختن چیزی منجر شود، به ارادهای پسین بستگی دارد. فخر رازی، سخط را «إرادة العقوبة» و غضب را «إرادة إيصال العذاب» تعریف میکند، که هر دو نادرستاند. سخط و غضب، حالات نفسانی قهرياند، نه ارادی. قرآن کریم میفرماید: فخر رازی، حتی ترتیب را معکوس کرده و سخط را مقدم بر غضب دانسته، بدون دلیل ادعا میکند «الأول أظهر». این تعاریف، فاقد دقت علمی و روانشناختیاند و اراده عقوبت یا ایصال عذاب را به اشتباه جزء معنای سخط و غضب قرار دادهاند. تمثیلی در اینباره چنین است: سخط و غضب، چونان موجی در دریای نفساند که بیاراده برمیخیزند، اما هدایت این موج به ساحل عقوبت، نیازمند ارادهای دیگر است. سخط، شدت غضب است و از عالی به دانی رخ میدهد، در حالی که غضب، دوسویه است و میتواند از دانی به عالی نیز باشد. قرآن کریم میفرماید: فخر رازی به اشتباه ادعا میکند سخط به اعراض و غضب به تعذیب منجر میشود، که با قرآن و منطق سازگار نیست. سخط، به دلیل شدت، بیشتر از غضب اقتضای عذاب دارد، اما این اقتضا، معنای آن نیست. تمثیلی در اینباره چنین است: سخط، چونان طوفانی است که از قله به سوی دامنه میوزد، در حالی که غضب، بادی است که در هر جهت میتواند بوزد. تعاریف سنتی سخط و غضب در مفردات راغب و فخر رازی، به دلیل فقدان دقت علمی و روانشناختی، ناقصاند. سخط، شدت غضب و از عالی به دانی است، اما اقتضای عقوبت، معنای آن نیست. غضب، دوسویه و قهري است و اراده در آن دخیل نیست. این نقدها، ضرورت بازنگری در علوم اسلامی را برجسته میکند. رضا، صفتی نفسانی و ایجابی است که وفاق نفس با فعل را نشان میدهد. قرآن کریم میفرماید: رضا، در مقابل سخط و غضب، حالتی ایجابی است که با عمل صالح یا نفس مطمئنه محقق میشود. قرآن کریم میفرماید: رضا، چونان نوری است که در دل مؤمن میدرخشد و او را به همگونی با اراده الهی رهنمون میسازد. این صفت، معیاری برای خودشناسی است که موفقیت یا مشکلات را آشکار میکند. رضا، معیاری برای ارزیابی نفس است که وفق یا عدم وفق با فعل را نشان میدهد. قرآن کریم میفرماید: تست مکرر رضا، انسان را به اصلاح نفس هدایت میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: رضا، چونان ترازویی است که وزن اعمال و حالات نفس را میسنجد و سالک را به سوی کمال رهنمون میسازد. رضا، صفتی ایجابی است که وفاق نفس با فعل را نشان میدهد و در مقابل سخط و غضب، انسان را به کمال رهنمون میسازد. کاربرد رضا در خودسازی، از طریق تست مکرر، مشکلات نفس را آشکار کرده و به اصلاح آن منجر میشود. علوم اسلامی، به دلیل فقدان کادر عملی و روانشناختی، تعاریف ناقصی ارائه دادهاند. کتابهای سنتی، مانند آثار فخر رازی، برای کاربرد نوشته نشدهاند، بلکه صرفاً برای حفظ ظاهر یا سرگرمی بودهاند. قرآن کریم میفرماید: این کتابها، چونان تخت جمشیدی عظیم اما غیرکاربردیاند که فاقد ارزش عملیاند. تمثیلی در اینباره چنین است: علوم اسلامی سنتی، مانند بازیکنی است که بدون هدف تمرین میکند، در حالی که علوم مدرن، چونان بازیکنی است که برای مسابقه آماده میشود. کتابهای سنتی، مانند آثار فخر رازی، فاقد دقت علمیاند و به نقل از اصحاب (متکلمان) اکتفا کردهاند. این کتابها، به دلیل فقدان تحقیق، زباله تلقی میشوند و باید با متون دقیق و کاربردی جایگزین شوند. تمثیلی در اینباره چنین است: این کتابها، چونان انباری پر از اشیای فرسودهاند که جای خود را به ابزارهای نوین و کارآمد باید بدهند. برای پاسخگویی به نیازهای بشر امروز، باید مراکز تحقیقاتی مانند دانشگاههای مدرن تأسیس شود تا علوم اسلامی با رویکرد علمی و روانشناختی بازسازی شوند. قرآن کریم میفرماید: محققان باید جایگزین مبلغانی شوند که ادای انبیا را درمیآورند، زیرا انبیا وحی داشتند، اما ما نیازمند تحقیق هستیم. تمثیلی در اینباره چنین است: علوم اسلامی، چونان باغی است که نیازمند هرس و بازسازی است تا میوههای معرفت و کاربرد به بار آورد. سخط و غضب، حالات قهرياند که باید کنترل شوند. قرآن کریم میفرماید: با نظارت صادق خادمی
درنگ: رضا، سخط و غضب، صفات نفسانی و وجودیاند که قهري در دل انسان انعکاس مییابند. این صفات، متضادند، نه نقيض، و فهم دقیق آنها نیازمند شناخت دلالتهای تطابقی، تضمنی و التزامی است.
جمعبندی بخش نخست
بخش دوم: نقد تعاریف سنتی سخط و غضب
نقد تعریف سخط در مفردات راغب
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا [مطلب حذف شد] : «این به سبب آن است که از آنچه خدا را به خشم آورد، پیروی کردند»).نقد تعریف سخط و غضب در فخر رازی
وَغَضِبَ [مطلب حذف شد] : «و خدا بر آنان خشم گرفت»).تفاوت سخط و غضب
كَمَنْ بَاءَ بِسَخَطٍ [مطلب حذف شد] : «مانند کسی که به خشم خدا گرفتار شد»).
درنگ: سخط، شدت غضب و از عالی به دانی است، اما غضب دوسویه است. تعاریف سنتی، به دلیل ارادی دانستن این صفات و تقلیل آنها به عقوبت، نادرستاند.
جمعبندی بخش دوم
بخش سوم: رضا در مقابل سخط و غضب
ماهیت و جایگاه رضا
رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ [مطلب حذف شد] : «خدا از آنان خشنود شد و آنان نیز از او خشنود شدند»).
يَا أَيَّتُهَا [مطلب حذف شد] : «ای نفس آرامیافته»).کاربرد رضا در خودسازی
وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ [مطلب حذف شد] : «و چون به انسان زیانی رسد، پروردگارش را میخواند»).
درنگ: رضا، صفتی ایجابی و نفسانی است که وفاق نفس با فعل را نشان میدهد و معیاری برای خودسازی است. این صفت، در مقابل سخط و غضب، انسان را به همگونی با اراده الهی هدایت میکند.
جمعبندی بخش سوم
بخش چهارم: نقد علوم اسلامی و پیشنهاد نوسازی
فقدان رویکرد علمی در علوم اسلامی
وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ [مطلب حذف شد] : «و خدا را چنانکه شایسته است، نشناختند»).نقد کتابمحوری غیرکاربردی
پیشنهاد نوسازی علوم اسلامی
تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّهِ (حدیث قدسی: «به اخلاق الهی متخلق شوید»).
درنگ: علوم اسلامی، به دلیل فقدان رویکرد علمی و روانشناختی، غیرکاربردی شدهاند و نیازمند نوسازی با تأسیس مراکز تحقیقاتی و جایگزینی محققان به جای مبلغاناند.
کاربرد سخط و غضب در خودسازی