متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تحلیل قرآنی رضا، رضوان، غضب و سخط و کاربردهای آن در خودسازی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۴۱)
دیباچه
اسمای رضا، رضوان، غضب، سخط و لعن، چونان ستارگانی در آسمان اسمای حسنای الهی، تجلیبخش قرب و بعد میان حق و خلقاند. این صفات، که در ذات پروردگار و نفوس انسانی ظهور مییابند، نهتنها از منظر الهیاتی، بلکه بهعنوان معیارهایی برای خودسازی و اصلاح جامعه، اهمیتی والا دارند. درسگفتار شماره ۴۴۱ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با استناد به آیات قرآن کریم و با رویکردی نقادانه به تعاریف سنتی، این صفات را بهگونهای تبیین میکند که از معانی انتزاعی و مجازی فاصله گرفته و به سوی فهمی حقیقی و کاربردی رهنمون میشود. رضا، بهعنوان وفاق نفس با فعل، رضوان بهمثابه مقام قرب اولیا، و غضب و سخط بهعنوان تعینات فعلی در خدا و حالات نفسانی در انسان، در این درسگفتار با دقتی فلسفی و عرفانی تحلیل شدهاند. این اثر، به تبیین مصادیق این صفات و کاربردهای آنها در روانشناسی دینی و خودسازی میپردازد.
بخش اول: ماهیت صفات مشترک حق و خلق
تبیین صفات مشترک
صفات رضا، رضوان، غضب، سخط و لعن، چونان جویبارهایی که از سرچشمه حق به سوی خلق جاریاند، در هر دو ساحت حق و خلق ظهور مییابند. این صفات، نه مجازی و نه مشابه، بلکه حقیقیاند و در انسان بهصورت حالات نفسانی و در خداوند بهصورت تعینات فعلی متجلی میشوند. قرآن کریم در آیاتی چون رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ [مطلب حذف شد] : خداوند از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند) و وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ [مطلب حذف شد] : و خداوند بر آنان خشم گرفت) به این صفات اشاره دارد. تفاوت این صفات در متعلقات آنهاست: در انسان، عارض بر نفساند و در خداوند، مظاهر ظهوری و فعلی.
بهعنوان تمثیل، سجده را میتوان مثال آورد که در انسان با مواضع سبعه (هفتگانه) و در دیگر موجودات بدون آن تحقق مییابد، چنانکه قرآن کریم میفرماید: يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ [مطلب حذف شد] : آنچه در آسمانهاست برای خدا تسبیح میگویند). این تفاوت در متعلقات، نشاندهنده حقیقی بودن صفات در هر دو ساحت است، بدون آنکه نیازی به مشابهت یا مجاز باشد.
| درنگ: صفات رضا، رضوان، غضب، سخط و لعن، در انسان حالات نفسانی و در خداوند تعینات فعلیاند. این صفات، نه مجازی و نه مشابه، بلکه حقیقیاند و در متعلقاتشان تفاوت دارند. |
نقد تعاریف انتزاعی و مجازی
تعاریف سنتی که این صفات را مجازی یا انتزاعی میدانند، چونان آینهای غبارگرفته، از بازتاب حقیقت بازمیمانند. قرآن کریم، با بهکارگیری یکسان این صفات برای خدا و خلق، بر حقیقی بودن آنها تأکید میورزد: وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ [مطلب حذف شد] : و خدا را چنانکه شایسته است، نشناختند). این آیه، به روشنی نشان میدهد که فروکاستن صفات الهی به معانی مجازی یا تخصیصخورده، مانع فهم دقیق آنهاست. در مقابل، این صفات در انسان بهعنوان حالات نفسانی و در خداوند بهعنوان تعینات ظهوری، دارای واقعیتی عینی و ملموساند.
جمعبندی بخش اول
صفات مشترک حق و خلق، از جمله رضا، رضوان، غضب، سخط و لعن، نهتنها حقیقیاند، بلکه در متعلقاتشان متمایز میشوند. این صفات در انسان، حالاتی نفسانی و در خداوند، تعیناتی فعلیاند که در قالب قرب و بعد خلقی ظهور مییابند. نقد تعاریف سنتی، ضرورت رویکردی دقیقتر و علمیتر را برای فهم این صفات آشکار میسازد.
بخش دوم: تبیین رضا و رضوان در قرآن کریم
رضا بهمثابه وفاق نفس با فعل
رضا، چونان نسیمی که دل را نوازش میدهد، صفتی قلبی است که به انطباق میل باطنی با فعل خارجی اشاره دارد. در انسان، این صفت به وفاق نفسانی با فعل تعلق میگیرد، چنانکه در آیه رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ [مطلب حذف شد] : خداوند از آنان هنگامی که زیر درخت با تو بیعت کردند، خشنود شد) مشاهده میشود. در خداوند، رضا به قرب خلقی اشاره دارد، یعنی انطباق فعل بنده با خواست الهی، که به رضایت پروردگار منجر میشود.
رضوان: مقام قرب اولیا
رضوان، چونان قلهای رفیع در ساحت قرب الهی، مقامی است که خاص اولیای حق است. این صفت، که در قرآن کریم بهعنوان رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ [مطلب حذف شد] : رضوان از سوی خدا بزرگتر است) توصیف شده، به عشق و قرب مطلق اولیا اشاره دارد. برخلاف حب، که در حیوانات نیز یافت میشود، رضوان به مقام انسانی و مجردات اختصاص دارد و تجلی نهایی رضا در ساحت اولیاست. آیه يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ [مطلب حذف شد] : ای نفس مطمئنه) نیز به این مقام والا اشاره میکند.
| درنگ: رضا، انطباق میل باطنی با فعل است که در انسان به وفاق نفسانی و در خداوند به قرب خلقی منجر میشود. رضوان، مقام قرب اولیاست که به عشق الهی منتهی میگردد. |
ابعاد ذاتی و فعلی رضا
رضا، هم صفتی ذاتی است که به ذات یا صفات غیرفعلی تعلق میگیرد و هم صفتی فعلی که به فعل خارجی وابسته است. در خداوند، رضا به ذات، صفات و افعال او تعلق میگیرد، چنانکه او راضٍ لذاته، راضٍ لصفاته و راضٍ لأفعاله است. در انسان نیز، رضا میتواند به فعل (مانند رضایت از کار نیک)، صفت (مانند رضایت از استعداد) یا ذات (مانند رضایت از طهارت نفس) تعلق گیرد. این چندبُعدی بودن رضا، آن را به ابزاری برای خودسازی تبدیل میکند.
جمعبندی بخش دوم
رضا و رضوان، دو صفت مکملاند که در انسان به وفاق نفسانی و در خداوند به قرب خلقی و ظهوری اشاره دارند. رضوان، بهعنوان مقام اولیا، تجلی نهایی رضاست که به عشق الهی منتهی میشود. این صفات، با ابعاد ذاتی و فعلی، زمینهساز فهم عمیقتر خودسازی و قرب الهیاند.
بخش سوم: تبیین غضب، سخط و لعن در قرآن کریم
غضب و سخط: حالات نفسانی و تعینات فعلی
غضب و سخط، چونان طوفانی که آرامش نفس را برهم میزند، در انسان بهصورت حالات نفسانی قهرآمیز ظهور مییابند، چنانکه قرآن کریم میفرماید: وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ [مطلب حذف شد] : و کسانی که خشم خود را فرومیبرند). در خداوند، این صفات بهصورت تعینات فعلی و مظاهر ظهوری نمود مییابند، مانند وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ [مطلب حذف شد] : و خداوند بر آنان خشم گرفت و لعنشان کرد). این تعینات، به بعد خلقی اشاره دارند و نه به حالات نفسانی، زیرا خداوند از عوارض نفسانی منزه است.
لعن: دوری از حق
لعن، چونان سایهای سنگین که نور رحمت را میپوشاند، به دوری از حق تعلق میگیرد. قرآن کریم میفرماید: لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ [مطلب حذف شد] : خداوند آنان را به سبب کفرشان لعن کرد). این صفت، در انسان به معنای دوری نفسانی و در خداوند به معنای بعد خلقی است که به مسخ وجودی منجر میشود، چنانکه در آیه وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ [مطلب حذف شد] : و برخی از آنان را به بوزینه و خوک تبدیل کرد) آمده است. مسخ در اینجا، به معنای گنگی و ناتوانی در مانور وجودی است، نه صرفاً تغییر ظاهری.
| درنگ: غضب و سخط در انسان، حالات نفسانی قهرآمیز و در خداوند، تعینات فعلیاند که به بعد خلقی منجر میشوند. لعن، دوری از حق است که به مسخ وجودی میانجامد. |
مصادیق قرآنی غضب و لعن
غضب و لعن الهی، چونان سنگهایی که از قلههای بلند فرومیغلتند، بهصورت تدریجی به بعد خلقی منجر میشوند. آیاتی چون فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ [مطلب حذف شد] : پس به خشم بر خشم گرفتار شدند) و ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ [مطلب حذف شد] : و بر آنان خواری و بیچارگی نهاده شد) به این حقیقت اشاره دارند. این آثار، نه دفعی، بلکه تدریجیاند و در مراتب صعود و نزول خلق و حق تحقق مییابند.
جمعبندی بخش سوم
غضب، سخط و لعن، صفاتیاند که در انسان بهعنوان حالات نفسانی و در خداوند بهعنوان تعینات فعلی ظهور مییابند. این صفات، به بعد خلقی اشاره دارند و بهصورت تدریجی، به مسخ وجودی، ذلت و گرفتاری منجر میشوند. فهم این صفات، نیازمند نگاهی عمیقتر به آیات قرآن کریم و تحلیلهای روانشناختی است.
بخش چهارم: قرب و بعد در ساحت حق و خلق
قرب و بعد طبیعی (هویتی)
قرب و بعد، چونان دو سوی یک طیف، در دو نوع طبیعی و فعلی ظهور مییابند. قرب و بعد طبیعی، به ساختار ذاتی موجودات اشاره دارد، مانند تفاوت پایتخت و روستا در یک سرزمین. قرآن کریم میفرماید: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ [مطلب حذف شد] : گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست). این نوع قرب و بعد، به استعدادها و ظرفیتهای ذاتی موجودات وابسته است و تغییر آن دشوار است.
قرب و بعد فعلی (شخصی)
قرب و بعد فعلی، از طریق اعمال انسان پدید میآیند، مانند صلاة که قرب میآورد یا معصیت که به بعد منجر میشود:
آثار قرب (خوشحالی، موفقیت) و بعد (گرفتاری، ذلت)، چونان جریانی آرام اما پیوسته، بهصورت تدریجی در زندگی انسان ظهور مییابند. قرآن کریم میفرماید: وَمَنْ يَحْلِلْ عَلَيْهِ غَضَبِي فَقَدْ هَوَى [مطلب حذف شد] : و هر که خشم من بر او فرود آید، بهراستی سقوط کرده است). این آثار، مانند سنگی که از کوه فرومیغلتد و پس از سالها به مقصد میرسد، بهتدریج در مراتب صعود و نزول خلق و حق تحقق مییابند. قرب و بعد، در دو ساحت طبیعی و فعلی، ساختار وجودی انسان و رابطه او با حق را شکل میدهند. اولیای الهی در قرب و امالخبائث در بعد ثابتاند، اما دیگران بین این دو در نوساناند. آثار این صفات، بهصورت تدریجی ظهور مییابد و نیازمند فهمی عمیق برای مدیریت آنهاست. رضا، چونان آینهای که حقیقت نفس را بازمیتاباند، معیاری برای خودسازی است. انسان با آزمایش میزان رضایت خود در موقعیتهای مختلف، میتواند مشکلات و موفقیتهایش را شناسایی کند. این آزمایش، مانند کشت میکروبی در آزمایشگاه، نیازمند تکرار و دقت است تا خطاها به حداقل برسند. قرآن کریم میفرماید: وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ [مطلب حذف شد] : و چون به انسان زیانی رسد، پروردگارش را میخواند). این آیه نشان میدهد که رضا، انسان را در تنگناها به سوی حقیقت هدایت میکند. کنترل غضب، چونان مهار طوفانی سرکش، به تزکیه نفس منجر میشود. انسان با فروبردن خشم و دوری از سخط، میتواند به قرب الهی دست یابد. صدقه و خیرات، بهعنوان ابزارهایی برای دفع بعد و کسب قرب، در قرآن کریم توصیه شدهاند: قُرْبَةً إِلَى اللَّهِ. این اعمال، انسان را از گرفتاریها و ناهنجاریهای ناشی از غضب و لعن دور میسازند. فهم صفات رضا، رضوان، غضب و سخط، نیازمند رویکردی روانشناختی و عرفانی است. روانشناسی دینی، حالات نفسانی انسان را تحلیل میکند و عرفان، تعینات الهی را تبیین مینماید. بدون این رویکردها، فهم این صفات به تعاریف ناقص و غیرکاربردی محدود میشود، چنانکه قاضی بدون فهم روانشناسی، فریب میخورد. رضا، بهعنوان معیاری برای خودسازی، و کنترل غضب، بهعنوان ابزاری برای تزکیه نفس، انسان را به قرب الهی رهنمون میسازند. روانشناسی دینی و عرفان، ابزارهایی برای فهم عمیقتر این صفات و کاربرد آنها در اصلاح نفس و جامعهاند. علوم اسلامی، به دلیل فقدان کادر عملی، گاه در تبیین صفاتی چون رضا و غضب به تعاریف انتزاعی بسنده کردهاند. این تعاریف، چونان ابزارهایی کند، از کارایی لازم برخوردار نیستند. قرآن کریم میفرماید: وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ [مطلب حذف شد] : و خدا را چنانکه شایسته است، نشناختند). این آیه، به ضرورت فهم حقیقی صفات الهی و دوری از تعاریف مجازی اشاره دارد. برای نوسازی علوم اسلامی، ایجاد کارگاههای آموزشی و تحقیقاتی، چونان بذری در خاک حاصلخیز، ضروری است. این کارگاهها، با رویکردی علمی و روانشناختی، میتوانند مفاهیم قرآنی را بازسازی کنند و از عقبماندگی علوم دینی بکاهند. حدیث «تخلقوا بأخلاق الله» نیز به ضرورت پرورش فضایل اخلاقی و قرب الهی تأکید دارد. برای تحقق جامعه رحمانی، باید از فرهنگ قسری و آلوده دوری جست و به سه راهکار اساسی توجه کرد: نخست، آزمایش مکرر رضا برای خودشناسی؛ دوم، بهرهگیری از روانشناسی دینی برای فهم صفات؛ سوم، پرورش فضایل اخلاقی و دوری از دنیاپرستی. این راهکارها، چونان چراغهایی در مسیر، انسان را به صفا و قرب الهی هدایت میکنند. نوسازی علوم اسلامی و تحقق جامعه رحمانی، در گرو ایجاد کارگاههای آموزشی، بهرهگیری از روانشناسی دینی و دوری از فرهنگ قسری است. این اقدامات، زمینهساز ظهور رضایت الهی و انسانی در جامعه خواهند بود. اسمای رضا، رضوان، غضب، سخط و لعن، چونان گوهرهایی در گنجینه اسمای حسنای الهی، تجلی قرب و بعد در ساحت حق و خلقاند. رضا، بهعنوان وفاق نفس با فعل، و رضوان، بهمثابه مقام قرب اولیا، انسان را به سوی کمال هدایت میکنند. غضب، سخط و لعن، بهعنوان تعینات فعلی در خداوند و حالات نفسانی در انسان، به بعد خلقی اشاره دارند. این صفات، نه مجازی و نه مشابه، بلکه حقیقیاند و در متعلقاتشان متمایز میشوند. قرب و بعد، در دو نوع طبیعی و فعلی، ساختار وجودی انسان را شکل میدهند و آثارشان بهصورت تدریجی ظهور مییابد. آزمایش رضا و کنترل غضب، ابزارهایی برای خودسازی و تزکیه نفساند، در حالی که روانشناسی دینی و عرفان، به فهم عمیقتر این صفات کمک میکنند. برای تحقق جامعه رحمانی، باید علوم اسلامی را با رویکردی علمی و عملی بازسازی کرد و از فرهنگ قسری دوری جست. این اثر، با تبیین جامع این صفات، گامی در جهت احیای علوم اسلامی و خودسازی دینی است. با نظارت صادق خادمی
درنگ: قرب و بعد، در دو نوع طبیعی (هویتی) و فعلی (شخصی) ظهور مییابند. اولی به ساختار ذاتی موجودات و دومی به اعمال انسان وابسته است.
تدریجی بودن آثار قرب و بعد
جمعبندی بخش چهارم
بخش پنجم: کاربرد صفات در خودسازی و اصلاح جامعه
رضا بهمثابه معیار خودسازی
کنترل غضب و تزکیه نفس
درنگ: رضا، معیاری برای خودشناسی و اصلاح نفس است. کنترل غضب و بهرهگیری از اعمال صالح مانند صدقه، به تزکیه نفس و قرب الهی منجر میشود.
نقش روانشناسی و عرفان در فهم صفات
جمعبندی بخش پنجم
بخش ششم: نوسازی علوم اسلامی و تحقق جامعه رحمانی
نقد فقدان کادر عملی در علوم اسلامی
پیشنهاد ایجاد کارگاههای آموزشی
درنگ: علوم اسلامی نیازمند کارگاههای آموزشی و تحقیقاتی است تا مفاهیم قرآنی با رویکردی علمی و روانشناختی بازسازی شوند و به تحقق جامعه رحمانی کمک کنند.
راهکارهای تحقق جامعه رحمانی
جمعبندی بخش ششم
نتیجهگیری نهایی