در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 442

متن درس

 

اسمای نفسانی و آثار تحول‌آفرین آنها در انسان

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۴۲)

دیباچه

انسان، چونان آیینه‌ای که صفات نفسانی را در خود بازمی‌تاباند، بستری است برای تجلی اسمایی چون رضا، حب، عشق، غضب، سخط، و لعن. این صفات، که در نفس ریشه دارند و از طریق اعمال ظهور می‌یابند، در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۴۲) با نگاهی عمیق و علمی کالبدشکافی شده‌اند. رضا، چونان نسیمی که میل را با قضا همسو می‌کند، حب، چونان جریانی گرم از محبت، و عشق، چونان قله‌ای رفیع از معرفت، در کنار غضب، سخط، و لعن، که مراتب انزجارند، مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

بخش نخست: ماهیت و مراتب اسمای نفسانی

۱. اسمای نفسانی و مراتب آنها

اسمای نفسانی، چونان گوهرهایی در صندوقچه نفس، شامل رضا، حب، عشق، غضب، سخط، کراهت، رحمت، و لعن‌اند. این صفات، مراتبی از شدت و کمال دارند: رضا، رضایت نفسانی است که میل را با واقعیت همسو می‌کند؛ حب، محبتی عمیق‌تر و شدیدتر؛ و عشق، مرتبه اعلای حب که با معرفت و آگاهی همراه است، چنان‌که قرآن کریم آن را «اشد حبا» می‌نامد. در مقابل، غضب، خشم اولیه است؛ سخط، شدت غضب؛ و لعن، مرتبه اعلای انزجار و نفرین. این صفات، همگی در نفس انسان ریشه دارند و با آگاهی و معرفت شکل می‌گیرند.

درنگ: اسمای نفسانی، مراتبی از شدت دارند؛ عشق، مرتبه اعلای حب، و لعن، مرتبه اعلای انزجار است که هر دو با معرفت همراه‌اند.

۲. نفسانی بودن صفات و ظهور خارجی آنها

این اسما، چونان بذرهایی در خاک نفس، ابتدا در باطن انسان تحقق می‌یابند و سپس از طریق اعمال، چونان شاخه‌هایی، در عالم خارج ظهور می‌کنند. رضا، در رضایت به قضا، حب، در محبت به دیگری، غضب، در خشم، و لعن، در نفرین، از نفس به کردار منتقل می‌شوند. در فلسفه اخلاق، این اعمال بر اساس قرب (خیرات) یا بعد (شرور) طبقه‌بندی می‌شوند. برای مثال، محبت، عملی قربی، و خشونت، عملی بعدی است.

ظهور این صفات، چونان نقشی بر بوم، نشان‌دهنده حالات درونی انسان است. کسی که لعن می‌کند، انزجار نفسانی خود را ظاهر ساخته، و کسی که محبت می‌ورزد، حب باطنی خود را آشکار کرده است.

۳. حضور صفات در انسان و حیوانات

برخی اسمای نفسانی، چونان جریانی مشترک، در انسان و حیوانات دیده می‌شوند. حب، مانند محبت حیوان به فرزندش، غضب، مانند خشم در برابر خطر، و سخط، به‌عنوان شدت غضب، در حیوانات نیز وجود دارند. اما عشق و لعن، چونان گوهرهایی که معرفت و اختیار می‌طلبند، مختص انسان‌اند. حیوانات، به دلیل فقدان معرفت، عاشق نمی‌شوند و لعن نمی‌کنند. ممکن است به‌صورت علمی، حضور این صفات در نباتات و جمادات نیز بررسی شود، اما این امر در متن مورد بحث، در حد احتمال باقی مانده است.

درنگ: حب، غضب، و سخط در انسان و حیوانات مشترک‌اند، اما عشق و لعن، به دلیل نیاز به معرفت، مختص انسان‌اند.

جمع‌بندی بخش نخست

اسمای نفسانی، چونان نغمه‌هایی در ساز وجود انسان، در نفس تحقق یافته و از طریق اعمال، ظهور خارجی می‌یابند. این صفات، مراتبی از شدت دارند: عشق، قله حب، و لعن، اوج انزجار است. برخی از این صفات، مانند حب و غضب، در حیوانات نیز دیده می‌شوند، اما عشق و لعن، به دلیل نیاز به معرفت، مختص انسان‌اند. این تمایز، نفس انسانی را بستری منحصربه‌فرد برای تجلی اسما می‌سازد.

بخش دوم: عوامل و تحولات نفسانی

۱. عوامل شکل‌گیری صفات نفسانی

صفات نفسانی، چونان نهال‌هایی در باغ وجود، تحت تأثیر عوامل ذاتی و سببی رشد می‌کنند. عوامل ذاتی، مانند نسل و وراثت، و عوامل سببی، مانند محیط، تربیت، غذا، و فرهنگ، در شکل‌گیری این صفات نقش دارند. برای مثال، فردی ممکن است به دلیل وراثت، عاطفی یا خشن باشد، یا به سبب تربیت در محیطی بسته، صبور یا عصبی شود. غذا، خانواده، و جامعه نیز در لطافت یا خشونت نفس اثر می‌گذارند. انسان، به دلیل قابلیت تبدل، می‌تواند این صفات را تغییر دهد.

این عوامل، چونان بادهایی که بر شاخسار وجود می‌وزند، نفس را به سوی رحمت یا خشونت سوق می‌دهند. شناخت این عوامل، گامی اساسی در خودسازی است.

۲. اهمیت خودشناسی نفسانی

خودشناسی، چونان چراغی در تاریکی نفس، راهنمای انسان در تنظیم صفات است. حدیث شریف «من عرف نفسه فقد عرف ربه» بر این حقیقت تأکید دارد. انسان باید صفات خود—از حب و رضا تا غضب و لعن—را شناسایی، کدبندی، و تحلیل کند. این شناسایی، نیازمند آمارگیری از افکار و حالات نفسانی است: انسان باید در بازه‌ای، مثلاً یک ربع یا یک هفته، افکار خود را ثبت کند تا ببیند کدام صفت غالب است. این فرآیند، چونان ترسیم نقشه‌ای از سرزمین نفس، انسان را به شناخت خویش رهنمون می‌شود.

درنگ: خودشناسی نفسانی، با شناسایی و کدبندی صفات، کلید تنظیم نفس و تقرب به حق است.

۳. تأثیر محیط و تربیت بر صفات

محیط و تربیت، چونان خاک و آبی برای نهال نفس، در شکل‌گیری صفات نقش دارند. محیط رطوبتی یا خشک، فرهنگ باز یا بسته، و تربیت، بر لطافت یا خشونت انسان اثر می‌گذارند. در جوامع پیشرفته، افراد برای نقش‌های خاص تربیت می‌شوند: سرباز برای خشونت، پرستار برای رحمت. این تربیت، می‌تواند لذت یا ناراحتی را در اعمال خاص ایجاد کند. برای مثال، سربازی که از شکستن دست و پا لذت می‌برد، یا پرستاری که از خدمت به بیمار خشنود است، محصول تربیت هدفمندند.

این تأثیر، چونان نقشی بر لوح دل، نشان‌دهنده قدرت محیط در جهت‌دهی به نفس است.

۴. مهندسی هویت در جوامع

جوامع، چونان باغبانانی که نهال‌ها را هرس می‌کنند، با تهی‌سازی هویت، انسان‌ها را به سوی خشونت یا رحمت سوق می‌دهند. فرعون، با تهی‌سازی هویت قوم خود (فتهومهوا)، اطاعت کورکورانه ایجاد کرد. امروز، مشابه‌سازی انسان‌ها—بدون پیشینه خانوادگی—برای تربیت هدفمند انجام می‌شود. این مهندسی، هویت را حذف می‌کند تا کنترل انسان آسان‌تر شود. چنین رویکردی، چونان ربودن روح از کالبد، انسان را به ابزاری بی‌هویت تبدیل می‌کند.

درنگ: تهی‌سازی هویت، ابزار جوامع برای جهت‌دهی نفسانی انسان‌ها به سوی خشونت یا رحمت است.

جمع‌بندی بخش دوم

صفات نفسانی، تحت تأثیر عوامل ذاتی و سببی، چونان نهال‌هایی در باغ وجود، شکل می‌گیرند. خودشناسی، کلید تنظیم این صفات است و محیط و تربیت، جهت‌دهنده آن‌ها. مهندسی هویت در جوامع، با تهی‌سازی انسان‌ها، آن‌ها را به ابزاری برای خشونت یا رحمت تبدیل می‌کند. این عوامل، نفس را بستری پویا برای تحول می‌سازند.

بخش سوم: آثار اسمای الهی و اذکار

۱. آثار اسمای الهی در انسان

اسمای الهی، چونان کلیدهایی برای گشودن قفل‌های نفس، در انسان آثار معنوی ایجاد می‌کنند. اسمای جمالی، مانند محب، محبوب، راضیه، و مرضیه، نفس را به رحمت و قرب سوق می‌دهند، در حالی که اسمای جلالی، مانند لعن و غضب، به انزجار و دوری از شرور هدایت می‌کنند. این آثار، هم در باطن (نفس) و هم در ظاهر (اعمال) بروز می‌یابند. برای مثال، ذکر «یا محب» محبت را در دل می‌پروراند، و ذکر «لعنه الله» انزجار از ظلم را تقویت می‌کند.

این اسما، چونان نغمه‌هایی الهی، نفس را به سوی کمال یا دوری از نقص رهنمون می‌شوند.

۲. احتیاط در استفاده از اسمای جلالی

اسمای جلالی، مانند لعن، چونان تیغی دو لبه، نیازمند احتیاط‌اند. لعن خاص، مانند نفرین بر فردی معین، به نفس انسان بازمی‌گردد و او را ملعون می‌کند. لعن باید عام باشد، مانند:

لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ

(: «لعنت خدا بر قوم ستمگر»). این لعن عام، نفسانی و بی‌خطر است. ذکر «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نیز، به دلیل تأثیر نفسانی، باید با دقت استفاده شود.

درنگ: لعن خاص به نفس انسان آسیب می‌زند؛ لعن عام، مانند «لعنه الله علی القوم الظالمین»، نفسانی و بی‌خطر است.

۳. آمارگیری نفسانی و اذکار

آمارگیری نفسانی، چونان ترازویی برای سنجش نفس، انسان را به شناخت صفات خود رهنمون می‌کند. انسان باید در بازه‌ای، مانند یک ربع یا یک هفته، افکار خود را ثبت کند تا ببیند حب، غضب، یا لعن غالب است. سپس، با اذکار جمالی، مانند «یا محب»، یا جلالی، مانند لعن عام، نفس خود را تنظیم کند. ذکر «یا محبوب» اما، چونان آتشی سوزان، خطرناک است و ممکن است به مصیبت‌هایی چون از دست دادن عزیزان منجر شود. این احتیاط، ضرورت دقت در انتخاب اذکار را نشان می‌دهد.

این فرآیند، چونان باغبانی نفس، انسان را به سوی رحمت و کمال هدایت می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

اسمای الهی، چونان ابزارهایی برای تحول نفس، با اذکار جمالی و جلالی، انسان را به رحمت یا انزجار هدایت می‌کنند. لعن خاص، به دلیل آسیب به نفس، باید اجتناب شود، و لعن عام، بی‌خطر است. آمارگیری نفسانی و انتخاب دقیق اذکار، نفس را به سوی کمال سوق می‌دهند، اما ذکر «یا محبوب» نیازمند احتیاط ویژه است.

بخش چهارم: خودسازی و روان‌شناسی نفسانی

۱. روان‌شناسی نفسانی و خودسازی

روان‌شناسی نفسانی، چونان علمی برای کاوش در اعماق وجود، نشان می‌دهد که انسان هر چه می‌اندیشد، همان می‌شود. اگر ذهن انسان به خوبی‌ها معطوف باشد، نیک می‌شود، و اگر به بدی‌ها گراید، بد می‌گردد. این اصل، چونان ضرب‌المثل «از کوزه همان برون تراود که در اوست»، در نفس انسان مصداق دارد. انسان باید با رهایی ذهن برای چند دقیقه یا یک هفته، افکار خود را بررسی کند تا ببیند چه چیزی—مادیات یا معنویات، دوستان یا دشمنان—در ذهنش رژه می‌رود.

این بررسی، چونان آینه‌ای برای نفس، انسان را به خودسازی رهنمون می‌کند.

۲. اهمیت آمارگیری نفسانی

آمارگیری نفسانی، چونان ترازویی دقیق، انسان را از حالت ذهنی به تحلیل عینی می‌برد. انسان باید افکار خود را در بازه‌ای مشخص ثبت کند: چند لعن، چند رحمت، چند حب، یا چند غضب در ذهنش نقش بسته است؟ این آمار، چونان نقشه‌ای از سرزمین نفس، انسان را به شناخت خویش هدایت می‌کند. بدون این آمار، انسان چونان مسافری گم‌گشته، از محاسبه نفس خود بازمی‌ماند.

درنگ: آمارگیری نفسانی، با ثبت افکار در بازه‌ای مشخص، انسان را به شناخت و تنظیم صفات خود هدایت می‌کند.

۳. نقد عالمان بی‌عمل

عالمان بی‌عمل، چونان کوزه‌گرانی که از کوزه شکسته آب می‌خورند، به دلیل تمرکز بر نقص‌ها و تکه‌های پراکنده دانش، از عمل به علم خود بازمی‌مانند. عالم، هنگام تدوین کتاب، با مطالب ناقص سروکار دارد و پس از تکمیل، آن را به دیگران واگذار می‌کند، مانند میوه‌فروشی که میوه‌های پلاسیده را برای خود نگه می‌دارد. این پدیده، ریشه در روان‌شناسی دارد: انسان آنچه را مدام می‌بیند، همان می‌شود. عالم، با دیدن نقص‌ها، از کمال بازمی‌ماند.

این نقد، چونان هشداری به عالمان، ضرورت عمل به علم را گوشزد می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

روان‌شناسی نفسانی، انسان را به شناخت افکار و تأثیر آنها بر وجود رهنمون می‌کند. آمارگیری نفسانی، ابزاری برای محاسبه نفس است که انسان را از گم‌گشتگی نجات می‌دهد. عالمان بی‌عمل، به دلیل تمرکز بر نقص‌ها، از عمل بازمی‌مانند، حال آنکه خودسازی، نیازمند توجه به خوبی‌ها و تنظیم نفس با اذکار است.

نتیجه‌گیری نهایی

اسمای نفسانی، چونان گوهرهایی در صندوقچه نفس، در انسان تحقق یافته و از طریق اعمال، ظهور می‌یابند. رضا، حب، و عشق، مراتبی از محبت، و غضب، سخط، و لعن، مراتبی از انزجارند. عشق و لعن، به دلیل نیاز به معرفت، مختص انسان‌اند، در حالی که حب و غضب در حیوانات نیز دیده می‌شوند. عوامل ذاتی و سببی، این صفات را شکل می‌دهند، و خودشناسی، کلید تنظیم آنهاست. اسمای جمالی و جلالی، با اذکار، نفس را به رحمت یا انزجار سوق می‌دهند، اما لعن خاص و ذکر «یا محبوب» نیازمند احتیاط‌اند. آمارگیری نفسانی، انسان را به شناخت و خودسازی هدایت می‌کند، و نقد عالمان بی‌عمل، ضرورت عمل به علم را گوشزد می‌نماید. این نوشتار، گامی در جهت تبیین علمی و عرفانی اسمای نفسانی و آثار آنها برداشته است.

با نظارت صادق خادمی

 

کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن، کدام صفت به عنوان مرتبه عالی کمال انسانی معرفی شده است؟

2. کدام یک از صفات زیر طبق متن در حیوانات یافت نمی‌شود؟

3. طبق متن، ظرف بروز صفاتی مانند رضا، حب و غضب چیست؟

4. کدام عبارت قرآنی در متن به عنوان معادل عشق ذکر شده است؟

5. طبق متن، کدام عامل در ایجاد صفات نفسانی مانند خشونت یا عاطفی بودن نقش دارد؟

6. طبق متن، صفات رضا، حب و غضب هم در انسان و هم در حیوانات یافت می‌شود.

7. عشق در حیوانات به دلیل نیاز به معرفت وجود ندارد.

8. لعن کردن طبق متن نیازی به معرفت ندارد و در حیوانات نیز دیده می‌شود.

9. صفات نفسانی مانند رضا و حب ابتدا در نفس شکل می‌گیرند و سپس از طریق اعمال خارجی ظاهر می‌شوند.

10. طبق متن، تربیت افراد در جوامع پیشرفته برای ایجاد خشونت یا رحمت بی‌تأثیر است.

11. چرا طبق متن، عشق و لعن در حیوانات وجود ندارد؟

12. تفاوت اصلی بین رضا و حب طبق متن چیست؟

13. چه عواملی طبق متن در شکل‌گیری صفات نفسانی مانند غضب یا عاطفی بودن نقش دارند؟

14. چگونه انسان می‌تواند با استفاده از صفات نفسانی خود را ارزیابی کند؟

15. چرا لعن شخصی طبق متن در نفس انسان اثر منفی می‌گذارد؟

پاسخنامه

1. عشق

2. لعن

3. نفس

4. اشد حبا

5. ترکیبی از عوامل ذاتی و محیطی

6. درست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا عشق و لعن نیاز به معرفت دارند که مختص انسان است.

12. رضا خشنودی نفسانی است، اما حب بالاتر از رضا و مقدمه عشق است.

13. عوامل ذاتی مانند نسل و عوامل محیطی مانند جامعه، غذا و تربیت.

14. با بررسی آماری افکار و اذکار خود در یک بازه زمانی، مانند یک هفته.

15. زیرا لعن شخصی به خود انسان بازمی‌گردد و او را ملعون می‌کند.

فوتر بهینه‌شده