متن درس
حب و عشق در اسمای الهی: تحلیلی قرآنی بر متعلقات محبت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۴۶)
مقدمه: درآمدی بر حب و عشق در نظام اسمای الهی
حب، چونان دانهای نورانی در دل هستی، صفتی نفسانی است که از ذات باریتعالی تا مخلوقات، جلوهای فراگیر دارد. این صفت، در مراتب الهی و خلقی، با متعلقات متفاوتی متجلی میشود: در خدا، به خیرات و کمالات گرایش دارد و در خلق، گاه به نقصان و کژی متمایل است. عشق، چونان قلهای رفیع در مراتب حب، مختص انسانهای کامل است که قلبشان جلای الهی یافته است. درسگفتار حاضر، برگرفته از سخنان آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تحلیل دقیق حب و متعلقات آن در قرآن کریم میپردازد و بر ضرورت تنظیم این صفت بر اساس الگوهای الهی برای سلوک معنوی تأکید دارد. افزون بر این، نقد تصور خشونت در دین و تبیین غلبه صفات جمالی بر جلالی، از محورهای این بحث است.
بخش نخست: حب بهمثابه صفتی نفسانی و مشترک
حب در خدا و خلق
حب، چونان نسیمی که در همه موجودات جاری است، صفتی نفسانی است که در ذات الهی و مخلوقات، از انسان تا حیوان و حتی درختان، متجلی میشود. با این حال، جهتگیری این صفت در خدا و خلق متفاوت است. در خدا، حب به خیرات و کمالات، مانند تقوا، احسان، و عدالت، تعلق میگیرد، اما در خلق، گاه به امور مذموم، مانند مال و دنیا، گرایش مییابد. قرآن کریم در توصیف حب الهی میفرماید: «وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ» (حجرات: ۷، : «ولی خداوند ایمان را برای شما دوستداشتنی کرد»). این آیه، نشاندهنده جهتگیری حب الهی به سوی کمالات است.
بخش دوم: متعلقات حب در قرآن کریم
متعلقات حب الهی
حب الهی، چونان جویباری زلال، به سوی کمالات جاری است. قرآن کریم، متعلقات این حب را به روشنی بیان میکند:
- «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ» (بقره: ۱۹۵، : «خداوند نیکوکاران را دوست دارد»).
- «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ» (توبه: ۴، : «خداوند پرهیزگاران را دوست دارد»).
- «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» (آلعمران: ۱۴۶، : «خداوند شکیبایان را دوست دارد»).
- «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ» (مائده: ۴۲، : «خداوند دادگران را دوست دارد»).
- «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» (توبه: ۱۰۸، : «خداوند پاکیزگان را دوست دارد»).
در مقابل، خدا از صفات مذموم بیزار است: «وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ» (آلعمران: ۵۷، : «و خداوند ستمگران را دوست ندارد»)، «إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ» (بقره: ۱۹۰، : «او متجاوزان را دوست ندارد»)، و «إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ» (نحل: ۲۳، : «او مستکبران را دوست ندارد»). این آیات، نشاندهنده جهتگیری حب الهی به سوی خیرات و بیزاری از نقصان است.
متعلقات حب خلقی
حب خلقی، بهویژه در اهل دنیا، چونان گرایشی به سوی تاریکی، به امور مذموم متمایل است. قرآن کریم میفرماید: «بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ» (قیامت: ۲۰، : «بلکه شما شتابزده را دوست دارید»)، «وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا» (فجر: ۲۰، : «و مال را دوستی فراوان دارید»)، و «وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ» (اعراف: ۷۹، : «ولی شما ناصحان را دوست ندارید»). این گرایشها، ریشه در هواپرستی و استکبار دارد و مانع پذیرش نصیحت میشود.
بخش سوم: فرح و تعادل در شادمانی
فرح، زیادهروی در شادمانی
فرح، چونان موجی بیمهار، شادمانی متعادل نیست، بلکه زیادهروی در شادی پس از رفع غم است. قرآن کریم میفرماید: «وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ» (حدید: ۲۳، : «و به آنچه به شما داده شده شادمانی نکنید»). فرح، به معنای تجاوز در شادمانی است که به غفلت و ضعف اراده منجر میشود. در مقابل، آیه «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ» (حدید: ۲۳، : «تا بر آنچه از دستتان رفت تأسف نخورید») یأس را نهی میکند. مؤمن باید در غم و شادی، تعادل را حفظ کند، زیرا فرح، میتواند به استرس و مشکلات روحی منجر شود.
بخش چهارم: محبوبین الهی و مراتب کمال
محبوبین فعلی و ذاتی
محبوبین الهی، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، به دو دسته تقسیم میشوند: محبوبین فعلی، که به دلیل اعمال خاص، مانند احسان یا عدالت، محبوب خدا میشوند («إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»، مائده: ۴۲)، و محبوبین ذاتی، که پیش از فعل، جامع همه صفات کمالاند، مانند اولیای کامل. محبوبین فعلی ممکن است برخی صفات کمال را نداشته باشند، اما محبوبین ذاتی، همه صفات، از تقوا تا احسان، را در خود دارند.
حب متقابل خدا و بندگان
حب متقابل، چونان پلی میان حق و خلق، در آیه «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ» (مائده: ۵۴، : «بهزودی خداوند قومی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنها او را دوست دارند، در برابر مؤمنان فروتناند») متجلی است. این قوم، که به نظر درسگفتار، اصحاب امام زمان (عج) در آخرالزماناند، با فروتنی و محبت به مؤمنین شناخته میشوند.
اذلة من المؤمنین و کمال انسانی
فروتنی (اذلة)، چونان گوهری در تاج کمال انسانی، نشانهای از وارستگی است. امیرالمؤمنین (ع)، با وجود اقتدار و ذوالفقار، در خانه «صبیا» (کودکوار) بود و با کودکان بازی میکرد، چنانکه روانشناسی مدرن نیز بر حیاتبخش بودن تعامل انسانی تأکید دارد. این فروتنی، مانع ایجاد خوف در مؤمنین میشود و کمال سرایتی را نشان میدهد. درسگفتار، با تمثیلی زیبا، این کمال را به توانایی سوار شدن بر دوچرخه حتی برای راننده تریلی تشبیه میکند که نشاندهنده انعطاف و تواضع است.
بخش پنجم: استحبابیها و خطر گرایش به دنیا
استحبابیها و عطش کاذب
استحبابیها، چونان گودالهایی خشکیده، عطشی کاذب به دنیا دارند که خطرناک است. قرآن کریم میفرماید: «اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ» (نحل: ۱۰۷، : «کفر را بر ایمان ترجیح دادند»)، «اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ» (ابراهیم: ۳، : «زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح دادند»)، و «اسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى» (فصلت: ۱۷، : «نابینایی را بر هدایت ترجیح دادند»). این افراد، به دلیل عطش کاذب به دنیا، کفر، یا گمراهی، در نظام اسلامی خطرناکاند، زیرا خود را مقدم بر دیگران میدانند.
بخش ششم: حب، عشق، و سلوک معنوی
حب و عشق در مراتب کمال
حب، چونان دانهای کوچک (از «حَب» به معنای دانه)، محبتی ریز و جزئی است، اما عشق، چونان خرمنی از کمال، مرتبه اعلای حب است که مختص انسانهای وارسته و کامل است. در قرآن کریم، حب با ۴۱ مورد (به صیغه مضارع «يحب») فراوان است، اما عشق، به دلیل نیاز به کمال عالی، نادر است. عشق، جلای قلب وارستگان است که دلشان از تجلیات الهی لبریز میشود.
تنظیم حب برای سلوک معنوی
تنظیم حب، چونان تنظیم قطبنمایی برای سفر معنوی، کلید سلوک است. انسان باید با شناخت متعلقات حب الهی (مانند تقوا و احسان) و خلقی (مانند مال و دنیا)، محبت خود را به سوی خیرات هدایت کند. قرآن کریم نسخهای روشن ارائه میدهد: «إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ» (آلعمران: ۳۱، : «اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد»). این آیه، مسیر سلوک را با اطاعت و تنظیم حب نشان میدهد.
جمعبندی: حب و عشق در نظام قرآنی
حب، چونان جریانی جاری در هستی، صفتی نفسانی و مشترک بین خدا و خلق است، اما متعلقات آن متفاوتاند: حب الهی، به خیرات و کمالات، مانند تقوا، احسان، و عدالت، تعلق دارد، در حالی که حب خلقی، بهویژه در اهل دنیا، به نقصان و کژی، مانند مال و دنیا، گرایش مییابد. عشق، مرتبه اعلای حب، مختص انسانهای کامل است که قلبشان از تجلیات الهی لبریز شده است. قوم «يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ»، که اصحاب امام زمان (عج) دانسته شدهاند، با فروتنی و محبت به مؤمنین، نمونهای از حب متقابلاند. فرح، زیادهروی در شادمانی است که مؤمن باید از آن پرهیز کند و تعادل را حفظ نماید. استحبابیها، با عطش کاذب به دنیا، خطرناکاند و مانع رشد نظام اسلامی میشوند. قرآن کریم، چونان نسخهای الهی، با تبیین متعلقات حب، راه سلوک معنوی را روشن میسازد. انسان باید با تنظیم حب خود به سوی خیرات، به مقام محبوبیت نزد خدا نائل آید. این درسگفتار، دریچهای به سوی فهم عمیقتر نظام اسمای الهی و نقش محبت در سلوک انسانی میگشاید.