در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 454

متن درس





عاطی و معطی: تبیین اسمای الهی و ضرورت تخلق به اقتدار قرآنی

عاطی و معطی: تبیین اسمای الهی و ضرورت تخلق به اقتدار قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۵۴)

دیباچه

نفس انسان، چونان آیینه‌ای صاف و زلال، قابلیت تجلی اسمای الهی چون «عاطی» و «معطی» را دارد که چون ستارگانی در آسمان معرفت، اقتدار و بخشندگی بی‌کران پروردگار را نمایان می‌سازند. این اسما، که در قرآن کریم با فراوانی و تنوع (۱۵۲ مورد به معنای حقی و ۵۸۹ مورد به معنای خلقی) ذکر شده‌اند، جلوه‌ای از کمال، جمال و جلال الهی‌اند و اعطای خیرات، از علم و حکمت تا نبوت و ملک، را با سهولت و قدرت بازتاب می‌دهند. درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۴۵۳، با نگاهی عمیق به این اسما، نه‌تنها ماهیت آن‌ها را تبیین، بلکه با نقدی صریح بر ضعف و ناتوانی جوامع اسلامی، ضرورت تخلق به اقتدار قرآنی را به‌عنوان راهی برای برون‌رفت از فلاکت و عقب‌ماندگی تأکید می‌ورزند.

بخش نخست: ماهیت و مراتب اسمای عاطی و معطی

۱. گستردگی اسمای عاطی و معطی در قرآن کریم

اسمای «عاطی» و «معطی»، چونان دریایی ژرف، در قرآن کریم با فراوانی و تنوعی چشمگیر جلوه‌گر شده‌اند. «عاطی» به صورت مجرد ۲۴ بار و «معطی» به صورت مزید حدود ۱۲۸ بار به معنای حقی نسبت به پروردگار ذکر شده‌اند، که در مجموع ۱۵۲ مورد را شامل می‌شود. افزون بر این، این اسما به معنای خلقی و طبیعی، حدود ۵۸۵ بار در قرآن کریم آمده‌اند، که نشان‌دهنده سبقه خلقی بیش از سبقه حقی است. این گستردگی، نشان از جامعیت این اسما دارد که هم به معنای جلال و هم جمال، و هم برای حق و هم خلق به کار می‌روند.

قرآن کریم، این اسما را در اعطای خیرات گوناگون، از جمله کتاب، حکمت، نبوت، ملک، علم، رحمت، آیات، بینات، ثواب و پاداش به کار برده است. نمونه‌ای روشن از این اعطا در آیه زیر آمده است:

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ

[مطلب حذف شد] : «ما به موسی کتاب و فرقان دادیم»)). این آیه، اعطای کتاب و فرقان به حضرت موسی علیه‌السلام را با سهولت و اقتدار الهی نشان می‌دهد.

درنگ: اسمای عاطی و معطی، با ۱۵۲ مورد حقی و ۵۸۵ مورد خلقی در قرآن کریم، اسمای عام، کمالی، جمالی و جلالی‌اند که اعطای خیرات را با سهولت و اقتدار نشان می‌دهند.

۲. جمالی و جلالی در اسمای عاطی و معطی

اسمای «عاطی» و «معطی»، چونان دو روی یک سکه، هم جلوه‌ای جمالی و هم جلالی دارند. در وجه جمالی، این اسما به اعطای خیرات، مانند علم، حکمت، نبوت و قرآن، اشاره دارند. آیه‌ای که این وجه را نشان می‌دهد، چنین است:

وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ

[مطلب حذف شد] : «ما به تو سبع مثانی و قرآن عظیم دادیم»)). این آیه، اعطای سبع مثانی و قرآن کریم به پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله را با لطف و سهولت الهی تصویر می‌کند. در مقابل، در وجه جلالی، این اسما به اعطای عذاب اشاره دارند، چنان‌که در آیه زیر آمده است:

رَبَّنَا آتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِنَ النَّارِ

[مطلب حذف شد] : «پروردگارا، عذابی دوچندان از آتش به آن‌ها بده»)). این آیه، درخواست عذاب برای گمراهان را نشان می‌دهد، که جلوه‌ای از اقتدار جلالی الهی است.

این دوگانگی جمالی و جلالی، جامعیت اسمای «عاطی» و «معطی» را چونان آیینه‌ای نشان می‌دهد که هر دو سوی لطف و شدت الهی را بازتاب می‌دهد.

درنگ: اسمای عاطی و معطی، در وجه جمالی، خیرات و در وجه جلالی، عذاب را شامل می‌شوند و جامعیت الهی را نشان می‌دهند.

۳. اقتدار الهی در اسمای عاطی و معطی

«عاطی» و «معطی»، چونان تجلی‌گاه اقتدار بی‌کران الهی، نفس قدرت‌اند. اعطا، نیازمند فاعلی قدرتمند و فعلی توانمند است، و خداوند، به‌عنوان عاطی، از موضع قدرت اظهار وجود کرده است. قرآن کریم، این اقتدار را در آیه زیر به زیبایی تصویر می‌کند:

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ

[مطلب حذف شد] : «بگو: خدایا، تو مالک ملک هستی، به هر که بخواهی ملک می‌دهی»)). این آیه، اقتدار الهی در اعطا و سلب ملک را نشان می‌دهد. هر مخلوقی، از سنگ و مورچه تا باران، جلوه‌ای از قدرت الهی است. حتی مورچه‌ای کوچک، با قدرتی که گاه انسان را عاجز می‌کند، نشان‌دهنده عالم قدرتی است که خداوند آفریده است.

این اقتدار، چونان خورشیدی درخشان، تمام عالم را روشن می‌سازد و نشان می‌دهد که فاقد شیء نمی‌تواند معطی شیء باشد.

درنگ: اسمای عاطی و معطی، نفس قدرت‌اند و اقتدار الهی را در فاعلیت و فعل نشان می‌دهند.

۴. مصادیق اعطای الهی در قرآن کریم

قرآن کریم، مصادیق گوناگونی از اعطای الهی را با اسمای «عاطی» و «معطی» ذکر کرده است. این اعطاها، شامل خیرات عام (مانند کتاب، حکمت، و علم) و خاص (مانند نبوت، رحمت، و ملک) است. آیات متعددی این تنوع را نشان می‌دهند، از جمله:

وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ

[مطلب حذف شد] : «ما به بنی‌اسرائیل کتاب، حکمت، و نبوت دادیم»)).

وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا

[مطلب حذف شد] : «ما به آن‌ها از هر چیز وسیله‌ای دادیم»)). این آیه، اعطای کلید همه‌چیز به انسان را نشان می‌دهد، که با سهولت و اقتدار الهی انجام شده است.

دیگر آیات، مانند «وَلَقَدْ آتَيْنَا [مطلب حذف شد] : «ما به داود زبور دادیم»)) و «وَآتَيْنَاهُ [مطلب حذف شد] : «ما به یحیی در کودکی حکمت دادیم»))، اعطای خیرات به انبیا را نشان می‌دهند. این اعطاها، با سهولت و گوارایی، چونان آبی زلال، به خلق رسیده‌اند.

درنگ: مصادیق اعطای الهی، شامل خیرات عام (کتاب، حکمت) و خاص (نبوت، رحمت) است که با سهولت و اقتدار انجام شده‌اند.

جمع‌بندی بخش نخست

اسمای «عاطی» و «معطی»، چونان ستارگانی در آسمان قرآن کریم، با ۱۵۲ مورد حقی و ۵۸۵ مورد خلقی، اسمای عام، کمالی، جمالی و جلالی‌اند که اقتدار الهی را در اعطای خیرات با سهولت نشان می‌دهند. این اسما، در وجه جمالی، خیرات و در وجه جلالی، عذاب را شامل می‌شوند و مصادیق آن‌ها، از کتاب و حکمت تا نبوت و ملک، در آیات متعدد قرآن کریم آمده است. این بخش، بستری برای فهم عمیق‌تر اقتدار الهی و جامعیت این اسما فراهم می‌کند.

بخش دوم: نقد ضعف جوامع اسلامی و ضرورت تخلق به اقتدار قرآنی

۱. ضعف و ناتوانی جوامع اسلامی

جوامع اسلامی، چونان درختی که از ریشه‌هایش دور افتاده، گرفتار ضعف، ناتوانی، فلاکت و عقب‌ماندگی‌اند. این وضعیت، با اقتدار قرآنی که در اسمای «عاطی» و «معطی» متجلی است، ناسازگار است. قرآن کریم، با حدود ۶۰۰ آیه قدرتی، کتابی است که قدرت را ترویج می‌کند، اما مسلمانان، به دلیل عدم تخلق به این اقتدار، از آن بهره‌ای نبرده‌اند. آیه‌ای که این حقیقت را نشان می‌دهد، چنین است:

وَآتَيْنَاهُمْ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا

[مطلب حذف شد] : «ما به آن‌ها از هر چیز وسیله‌ای دادیم»)). این آیه، اعطای کلید همه‌چیز به انسان را نشان می‌دهد، اما فقر و فلاکت، نتیجه بی‌عرضگی و عدم استفاده از این کلیدها است.

این ضعف، چونان سایه‌ای تاریک، نشان‌دهنده دوری از قرآن کریم است و ادعای قرآنی بودن بدون قدرت، چونان ادعای ورزشکاری بدون ماهیچه، بی‌معناست.

درنگ: ضعف و ناتوانی جوامع اسلامی، نتیجه عدم تخلق به اقتدار قرآنی و استفاده خیالی از قرآن کریم است.

۲. قرآن کریم، کتاب قدرت

قرآن کریم، چونان دریایی از قدرت، با آیات متعدد، اقتدار را ترویج می‌کند. آیه «وَآتَيْنَاهُ [مطلب حذف شد] : «ما به او از گنج‌ها دادیم»))، اعطای گنج‌ها را نشان می‌دهد، اما فقر و فلاکت، نتیجه عدم استفاده از این اعطاهاست. ادعای قرآنی بودن، بدون تجلی قدرت، مانند ادعای انس با دریا بدون بهره‌مندی از آن است. قرآن کریم، کتاب عمل و قدرت است، نه دکور یا فانتزی.

این حقیقت، چونان هشداری، انسان را به سوی تدبر و عمل به قرآن کریم فرا می‌خواند.

درنگ: قرآن کریم، با حدود ۶۰۰ آیه قدرتی، کتاب قدرت است، اما ادعای قرآنی بودن بدون قدرت، بی‌معناست.

۳. عدم مشابهت با قرآن کریم

مشابهت با قرآن کریم، چونان انعکاس نور در آیینه، نیازمند یقین و قدرت است. آیه زیر این حقیقت را روشن می‌سازد:

لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ

[مطلب حذف شد] : «اگر علم یقین داشته باشید، جهنم را می‌بینید»)). این آیه نشان می‌دهد که یقین، قدرت ادراک می‌آورد، اما ضعف ایمانی، مانع انس با قرآن کریم است. انسان ضعیف، چونان گلی زیر پا، نمی‌تواند با قرآن کریم مشابهت داشته باشد، در حالی که انسان قدرتمند، مانند سنگی استوار، به قرآن کریم نزدیک‌تر است.

درنگ: مشابهت با قرآن کریم، یقین و قدرت می‌طلبد، و ضعف، نشانه دوری از آن است.

۴. نقد استفاده خیالی از قرآن کریم

استفاده از قرآن کریم، چونان بهره‌مندی از گنجی بی‌کران، باید عملی و واقعی باشد، نه خیالی و فانتزی. بسیاری، قرآن کریم را چونان مهمانی فانتزی، تنها برای تزئین و ادعا به کار می‌برند، مانند تعزیه‌ای که پس از آن، جز سرگرمی، چیزی باقی نمی‌ماند. آیه «وَآتَيْنَاهُ [مطلب حذف شد] : «ما به یحیی در کودکی حکمت دادیم»))، اعطای حکمت با سهولت را نشان می‌دهد، اما بهره‌مندی از آن، نیازمند تلاش و تدبر است.

این نقد، چونان چراغی، راه استفاده عملی از قرآن کریم را روشن می‌کند.

درنگ: استفاده از قرآن کریم باید عملی باشد، نه خیالی و فانتزی، مانند تعزیه یا دکور.

جمع‌بندی بخش دوم

ضعف و ناتوانی جوامع اسلامی، نتیجه عدم تخلق به اقتدار قرآنی و استفاده خیالی از قرآن کریم است. قرآن کریم، با حدود ۶۰۰ آیه قدرتی، کتاب قدرت است، اما ادعای قرآنی بودن بدون تجلی قدرت، بی‌معناست. مشابهت با قرآن کریم، یقین و قدرت می‌طلبد، و استفاده عملی، نه فانتزی، ضعف را به قدرت تبدیل می‌کند. این بخش، ضرورت بازگشت به اقتدار قرآنی را برجسته می‌سازد.

بخش سوم: استفاده عملی از قرآن کریم و نقش حوزه‌ها

۱. ضرورت استفاده عملی از قرآن کریم

قرآن کریم، چونان گنجی بی‌پایان، نیازمند بهره‌مندی عملی است. آیه «وَآتَيْنَاهُمْ مِنْ كُلِّ [مطلب حذف شد] : «ما به آن‌ها از هر چیز وسیله‌ای دادیم»))، اعطای کلید همه‌چیز را نشان می‌دهد، اما انسان، مانند کسی که هزاران کتاب دارد و لایشان را باز نمی‌کند، از این کلیدها استفاده نکرده است. استفاده عملی، چونان چکش و پتک، نیازمند تلاش و تدبر است تا گنج‌های قرآنی آشکار شوند.

این ضرورت، چونان هشداری، انسان را به سوی عمل به قرآن کریم فرا می‌خواند.

درنگ: استفاده عملی از قرآن کریم، نیازمند تلاش و تدبر است، نه ادعا و تزئین.

۲. نقد نقش حوزه‌ها و علما

حوزه‌های علمیه و علما، چونان نگهبانانی که از گنج غفلت کرده‌اند، قرآن کریم را به مباحث لفظی و صوری (مانند مبتدا و خبر) تقلیل داده‌اند و از محتوای قدرتی آن غافل مانده‌اند. این رویکرد، مردم را از بهره‌مندی از قرآن کریم محروم کرده است. آیه «وَآتَيْنَاهُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ سَبَبًا» (کهف: ۸۴) نشان می‌دهد که خدا کلید همه‌چیز را داده، اما حوزه‌ها، با تمرکز بر الفاظ، این کلیدار را نادیده گرفته‌اند.

این نقد، چونان آیینه‌ای، ضرورت بازگشت به تدبر عملی در قرآن کریم را نشان می‌دهد.

درنگ: حوزه‌ها با تقلیل قرآن کریم به مباحث لفظی، مردم را از محتوای قدرتی آن محروم کرده‌اند.

۳. کاربرد اسمای عاطی در زندگی

اسمای «عاطی» و «معطی»، چونان دارویی شفابخش، در زندگی انسان‌ها کاربرد دارند. این اسما، در ریاضت، ذکر، و درمان ناتوانی، وسواس، بیماری‌های روحی و جسمی، و حتی ضعف ناشی از پیری، به کار می‌روند. آیه «وَآتَيْنَاهُ رَحْمَةً [مطلب حذف شد] : «ما به او از نزد خود رحمت دادیم»))، اعطای خاص رحمت را نشان می‌دهد که می‌توان از آن در اذکار و ریاضت بهره برد. استفاده از این اسما، مانند داروسازی، نیازمند دقت و مهارت است.

این کاربرد، چونان کلیدی، درهای درمان و توانمندی را می‌گشاید.

درنگ: اسمای عاطی و معطی، در ریاضت، ذکر، و درمان ناتوانی و بیماری‌ها کاربرد دارند و نیازمند دقت در استفاده‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

استفاده عملی از قرآن کریم، نیازمند تلاش و تدبر است، نه ادعا و تزئین. حوزه‌ها، با تقلیل قرآن کریم به مباحث لفظی، مردم را از محتوای قدرتی آن محافظه کرده‌اند. اسمای عاطی و معطی، در ریاضت و درمان ناتوانی کاربرد دارند و با استفاده دقیق، ضعف را به قدرت تبدیل می‌کنند. این بخش، ضرورت بازگشت به استفاده عملی و تدبر در قرآن کریم را تأکید می‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی

اسمای «عاطی» و «معطی»، چونان ستارگانی در قرآن کریم، با ۱۵۲ مورد حقی و ۵۸۵ مورد خلقی، اقتدار الهی را در اعطای خیرات با سهولت و قدرت نشان می‌دهند. این اسما، در وجه جمالی، خیرات و در وجه جلالی، عذاب را شامل می‌شوند و مصادیق آن‌ها، از کتاب و حکمت تا نبوت و ملک، در آیات متعدد آمده‌اند. قرآن کریم، با حدود ۶۰۰ آیه قدرتی، کتاب قدرت است، اما ضعف جوامع اسلامی، نتیجه عدم تخلق به اقتدار و استفاده خیالی از آن است. حوزه‌ها، با تقلیل قرآن کریم به مباحث لفظی، از محتوای قدرتی آن غافل شده‌اند. استفاده عملی از قرآن کریم و اسمای عاطی، ضعف را به قدرت تبدیل می‌کند و انسان را به سوی یقین و توانمندی هدایت می‌کند..

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن، اسم 'عاطي' به صورت مجرد در قرآن چند بار ذکر شده است؟

2. طبق متن، کدام یک از موارد زیر به عنوان مصداق اعطای خداوند با اسم معطي ذکر نشده است؟

3. بر اساس متن، ویژگی اصلی اسم معطي در اعطا چیست؟

4. طبق متن، تعداد کل موارد اسم عاطي و معطي (مجرد و مزید) نسبت به خداوند در قرآن چند بار است؟

5. کدام آیه در متن به عنوان نمونه‌ای از اعطای خداوند به ابراهیم ذکر شده است؟

6. بر اساس متن، اسم عاطي فقط به خداوند اختصاص دارد و به خلق نسبت داده نمی‌شود.

7. متن بیان می‌کند که اعطای خداوند با اسم معطي شامل خیرات، حکمت، علم و رحمت است.

8. طبق متن، قدرت در قرآن صرفاً به معنای زورگویی و ستمگری است.

9. متن ادعا می‌کند که ضعف و ناتوانی مومنین نتیجه عدم ارتباط واقعی با قرآن است.

10. بر اساس متن، اعطای خداوند به انبیا و غیر انبیا محدود به دنیا است و شامل آخرت نمی‌شود.

11. چرا طبق متن، اسم معطي نشانه قدرت خداوند است؟

12. تفاوت اصلی بین 'اتينا' و 'ايدنا' در قرآن چیست؟

13. چرا متن ادعا می‌کند که مومنین ضعیف از قرآن استفاده واقعی نمی‌کنند؟

14. طبق متن، چرا اعطای خداوند با اسم معطي گوارا و آسان است؟

15. مفهوم 'من كل شى سببا' در آیه 'واتيناهم من كل شى سببا' چیست؟

پاسخنامه

1. 24 بار

2. عذاب و لعن

3. اعطا با سهولت و گوارایی

4. 152 بار

5. واتينا ال ابراهيم الكتاب والحكمه

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا اعطا کردن خیرات، حکمت و علم نیازمند قدرت است و خداوند به عنوان موجود قدرتی، به سهولت اعطا می‌کند.

12. اتينا اسم عام برای اعطاست، در حالی که ايدنا خاص‌تر و نشان‌دهنده تأیید و پشتیبانی است.

13. زیرا قرآن کتابی قدرتی است و ضعف مومنین نشان‌دهنده عدم انس و بهره‌گیری واقعی از آن است.

14. زیرا خداوند به سهولت، بدون زحمت و با گوارایی خیرات را اعطا می‌کند.

15. یعنی خداوند کلید و سبب همه چیز را به انسان اعطا کرده تا از آن بهره ببرد.