متن درس
اسما و صفات الهی: تحلیل قرآنی اسمای اتی، امر و کن و حقیقت تحقق عالم هستی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۵۶)
دیباچه
این اثر، بازنویسی علمی و دانشگاهی درسگفتار شماره ۴۵۶ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره است که به بررسی عمیق اسمای الهی «اتی»، «امر» و «کن» و نقش آنها در تحقق و فعلیت عالم هستی از منظر قرآنی میپردازد. این اسما، که تحت دولت اراده خلاق الهی («کن») قرار دارند، چونان گوهرهایی در خزانه بیکران الهیاند که شناسنامه عالم هستی را ترسیم میکنند. با حدود سه هزار آیه در قرآن کریم، این اسما عالم را واقعیتی ارادی، اختیاری و تحققی معرفی میکنند، نه خیالی، جبری یا اعتباری.
بخش نخست: اسمای اتی، امر و کن و چارچوب تحقق عالم
دستهبندی اسمای اتی، امر و کن
اسمای الهی «اتی»، «امر» و «کن»، چونان سه ستون استوار، چارچوب تحقق و فعلیت عالم هستی را تشکیل میدهند. «اتی» با ۵۸۵ مورد، به معنای اعطا و آمدن با سهولت، گویی جریانی است که نعمات الهی را به سوی موجودات روانه میسازد. «امر» با ۲۴۸ مورد، که شامل ۷۲ مورد «امر» خالی است، به حکم تکوینی و تشریعی الهی اشاره دارد و چونان فرمانی است که نظم خلقت را سامان میدهد. «کن» با حدود ۲۰۰۰ مورد، اراده خلاق الهی را متجلی میسازد و گویی کلمهای است که با pronunciش، هستی از عدم به وجود میآید. این اسما، تحت دولت «کن» که اراده مطلق الهی است، قرار دارند و در مجموع، حدود سه هزار آیه از قرآن کریم را در بر میگیرند. آیه شریفه زیر، محوریت «کن» را به زیبایی به تصویر میکشد:
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
(یس: ۸۲، : «امر او چون چیزی را اراده کند، این است که به آن میگوید: باش، پس میشود»).
این آیه، گویی کلیدی است که درِ حقیقت تحقق عالم را میگشاید و نشان میدهد که اراده الهی، محور خلقت است.
درنگ: اسمای «اتی» (۵۸۵ مورد)، «امر» (۲۴۸ مورد) و «کن» (۲۰۰۰ مورد) تحت دولت اراده الهی («کن») قرار دارند و با حدود سه هزار آیه، چارچوب تحقق عالم را تشکیل میدهند. |
ماهیت اسمای اتی، امر و کن
«اتی»، چونان جویباری است که نعمات الهی را با سهولت به سوی مخلوقات جاری میسازد. این اسم، اعطا و وصول را در بر میگیرد و نشاندهنده فیض بیکران الهی است. «امر»، گویی فرمانی است که از عرش الهی صادر شده و هم تکوینی (مانند صله رحم) و هم تشریعی (مانند امر به معروف) را شامل میشود. این اسم، چونان قانونی است که نظم خلقت را تضمین میکند. «کن»، اراده خلاق الهی است که با یک کلمه، موجودات را از نیستی به هستی میآورد. این اسما، نه تنها اسمای فعلیاند، بلکه ظرف تحقق عالم را تشکیل میدهند و گویی نقشهای هستند که خداوند برای آفرینش عالم ترسیم کرده است. آیهای دیگر این حقیقت را تأیید میکند:
وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا
(نساء: ۴۷، : «امر خدا انجامشدنی است»).
این آیه، تحقق قطعی امر الهی را نشان میدهد و بر واقعیت عالم تأکید دارد.
جمعبندی بخش نخست
اسمای «اتی»، «امر» و «کن»، چونان سه گوهر در تاج الهی، چارچوب تحقق عالم هستی را تشکیل میدهند. این اسما، با حدود سه هزار آیه در قرآن کریم، عالم را تحت اراده خلاق الهی («کن») معرفی میکنند. «اتی» به اعطای نعمات، «امر» به احکام تکوینی و تشریعی، و «کن» به اراده خلاق اشاره دارند. این بخش، بنیانی استوار برای فهم حقیقت عالم بهعنوان واقعیتی ارادی و تحققی در بخشهای بعدی فراهم میآورد.
بخش دوم: حقیقت عالم هستی از منظر قرآنی
عالم، واقعیتی ارادی و اختیاری
عالم هستی، گویی کتابی است که با قلم اراده الهی نگاشته شده و هر واژهاش از شعور و اختیار برخوردار است. قرآن کریم، عالم را واقعیتی ارادی، اختیاری و تحققی معرفی میکند، نه خیالی، جبری یا اعتباری. آیه شریفه زیر، این حقیقت را به روشنی بیان میکند:
أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ
(اعراف: ۵۴، : «آگاه باشید که خلق و امر از آن اوست»).
این آیه، نشان میدهد که خلق (موجودات) و امر (احکام آنها) هر دو تحت اراده الهیاند. موجودات، از انسان و حیوان تا نباتات و ملائکه، درجات مختلفی از اختیار و شعور دارند. تسبیح و سجده آنها، چنانکه در آیه زیر آمده، نشانهای از این شعور و اراده است:
تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ
(اسراء: ۴۴، : «آسمانهای هفتگانه برای او تسبیح میگویند»).
تسبیح، گویی نغمهای است که از قلب شعورمند موجودات برمیخیزد و نمیتواند از موجودی بیعقل یا مجبور صادر شود. این حقیقت، عالم را چونان باغی پرشکوه معرفی میکند که هر شاخهاش با اراده و شعور، به سوی خالق خود روی میآورد.
درنگ: عالم هستی، واقعیتی ارادی، اختیاری و تحققی است، نه خیالی، جبری یا اعتباری، و موجودات آن با درجات مختلف شعور و اختیار، تحت اراده الهی عمل میکنند. |
نقد دیدگاه خیالی عالم
برخی عرفا، عالم را چونان سایهای خیالی یا رویایی اعتباری پنداشتهاند، اما این دیدگاه، گویی پردهای است که بر حقیقت عالم کشیده شده و با حدود سه هزار آیه قرآنی در باب «اتی»، «امر» و «کن» ناسازگار است. این اسما، تحقق و واقعیت عالم را نشان میدهند و ادعای خیالی بودن را باطل میکنند. آیه شریفه زیر، بر تحقق امر الهی تأکید دارد:
وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا
(نساء: ۴۷، : «امر خدا انجامشدنی است»).
این دیدگاه خیالی، نه تنها با قرآن کریم همخوانی ندارد، بلکه نتیجه ناتوانی در فهم عمیق اسمای الهی و آیات قرآنی است. عالم، گویی آینهای است که حقیقت الهی در آن متجلی شده، نه سایهای که با خیال شکل گرفته باشد.
درنگ: دیدگاه خیالی عالم، با حدود سه هزار آیه قرآنی در باب «اتی»، «امر» و «کن» که تحقق و واقعیت عالم را نشان میدهند، ناسازگار است. |
تفسیر آیه «أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ»
برخلاف برخی فلاسفه و عرفا که «خلق» را به عالم ناسوت (مادیات) و «امر» را به عالم مجردات محدود کردهاند، قرآن کریم این تفسیر را رد میکند. «خلق»، همه مخلوقات، اعم از مادی (مانند انسان و حیوان) و مجرد (مانند ملائکه)، را در بر میگیرد، و «امر»، احکام و اوصاف این مخلوقات است، مانند سفتی، شیرینی، قدرت یا ضعف. آیه شریفه زیر، این جامعیت را تأیید میکند:
أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ
(اعراف: ۵۴، : «آگاه باشید که خلق و امر از آن اوست، بزرگ است خداوند، پروردگار جهانیان»).
این آیه، گویی نقاشی است که خداوند با قلم حکمت خود کشیده و هر مخلوقی را با احکام خاص خود آراسته است. «امر»، نه عالمی جداگانه، بلکه اوصاف و احکامی است که در خلق تجلی یافته و عالم را نظاممند ساخته است.
درنگ: «خلق» شامل همه مخلوقات (مادی و مجرد) و «امر» احکام و اوصاف آنهاست، نه عالم مجردات، برخلاف تفسیر برخی فلاسفه و عرفا. |
جمعبندی بخش دوم
عالم هستی، از منظر قرآن کریم، واقعیتی ارادی، اختیاری و تحققی است که تحت اراده الهی و احکام آن («امر») شکل گرفته است. دیدگاه خیالی عالم، با آیات قرآنی ناسازگار است، و تفسیر «خلق» و «امر» نشان میدهد که خلق شامل همه مخلوقات و امر، احکام آنهاست. این بخش، عالم را چونان کتابی معرفی میکند که با قلم اراده الهی نگاشته شده و هر موجودی با شعور و اختیار، نقش خود را در آن ایفا میکند.
بخش سوم: ویژگیهای اسم امر و نقش آن در نظام خلقت
ماهیت و ویژگیهای اسم امر
اسم «امر»، چونان فرمانی است که از عرش الهی صادر شده و نظم خلقت را سامان میدهد. این اسم، با ۲۴۸ مورد در قرآن کریم، که ۷۲ مورد آن «امر» خالی است، گویی قانونی است که هم تکوینی (مانند صله رحم) و هم تشریعی (مانند امر به معروف) را در بر میگیرد. «امر»، اسمی عام، خلقی، حقی، جمالی و جلالی است که تمام زمینههای خلقت را شامل میشود. آیه شریفه زیر، تکوینی بودن صله رحم را نشان میدهد:
وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ
(بقره: ۲۷، : «آنچه را خدا به پیوستن آن امر کرده قطع میکنند»).
صله رحم، گویی رشتهای است که خداوند در خلقت انسان تنیده و قطع آن، نقض امر الهی است. این امر، نه تشریعی صرف، بلکه تکوینی است و در ذات خلقت ریشه دارد. آیه دیگری، جامعیت امر را نشان میدهد:
وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
(بقره: ۲۱۰، : «و همه امور به سوی خدا بازمیگردد»).
این آیه، امر را چونان جریانی معرفی میکند که همه خلقت را به سوی حق هدایت میکند.
درنگ: «امر» اسمی عام، خلقی، حقی، جمالی و جلالی است که با ۲۴۸ مورد، احکام تکوینی (مانند صله رحم) و تشریعی (مانند امر به معروف) را شامل میشود. |
امر در خلقت و احکام موجودات
امر، گویی روحی است که در کالبد خلقت دمیده شده و هر مخلوقی را با احکام خاص خود آراسته است. این احکام، از سفتی سنگ تا شیرینی میوه، از قدرت حیوان تا ضعف نبات، همه تحت امر الهیاند. حتی موجوداتی مانند شیطان، تحت احکام خاص خود عمل میکنند. آیه شریفه زیر، امر خاص شیطان را نشان میدهد:
إِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ
(نور: ۲۱، : «او به فحشا امر میکند»).
با این حال، همه امور تحت امر کلی الهی قرار دارند:
لِلَّهِ الْأَمْرُ جَمِيعًا
(رعد: ۳۱، : «تمام امر از آن خداست»).
این آیات، عالم را چونان دستگاهی نظاممند معرفی میکنند که هر جزء آن، تحت احکام الهی حرکت میکند، گویی هر موجود، نقشی در سمفونی عظیم خلقت ایفا میکند.
درنگ: همه موجودات، از ملائکه تا شیطان، تحت احکام الهی («امر») عمل میکنند، و عالم، نظاممند و تحت فرمان الهی است. |
جذب و دفع در نظام خلقت
عالم، گویی بافتهای است که تار و پود آن با جذب و دفع شکل گرفته است. این تعاملات تکوینی، مانند جذب ذرات در پیاز یا انعکاس نور در آینه، در همه موجودات جاری است. انسان نیز باید خود را در معرض این احکام الهی قرار دهد تا از کمالات عالم بهرهمند شود، گویی زائری است که به کربلا میرود تا در معرض فیض الهی قرار گیرد. آیه شریفه زیر، نزول ملائکه را تحت امر الهی نشان میدهد:
تَتَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ بِإِذْنِهِ
(قدر: ۴، : «ملائکه و روح به اذن او نازل میشوند»).
این آیه، نزول فیض الهی را چونان بارانی معرفی میکند که بر دلهای آماده میبارد. انسان، با قرارگیری در معرض سماوات و موجودات، گویی ظرفی میشود که کمالات عالم در آن ریخته میشود.
درنگ: عالم با تعاملات تکوینی (جذب و دفع) عمل میکند، و انسان با قرارگیری در معرض سماوات و موجودات، از کمالات آنها بهرهمند میشود. |
جمعبندی بخش سوم
اسم «امر»، چونان فرمانی الهی، نظم خلقت را سامان میدهد و احکام تکوینی و تشریعی را در بر میگیرد. همه موجودات، از ملائکه تا شیطان، تحت این احکام عمل میکنند، و عالم با جذب و دفع، نظاممندی خود را نشان میدهد. انسان، با قرارگیری در معرض این احکام، میتواند از کمالات عالم بهرهمند شود. این بخش، عالم را چونان باغی معرفی میکند که هر شاخهاش با امر الهی به بار مینشیند.
بخش چهارم: اقتدار قرآنی و ضرورت تدبر عملی
قرآن کریم، شناسنامه عالم هستی
قرآن کریم، گویی نقشهای است که خداوند برای عالم هستی ترسیم کرده و با حدود سه هزار آیه در باب «اتی»، «امر» و «کن»، حقیقت عالم را آشکار میسازد. این آیات، چونان کلیدهاییاند که درهای معرفت را میگشایند و عالم را واقعیتی تحققی معرفی میکنند. آیه شریفه زیر، نظم تکوینی عالم را نشان میدهد:
وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا
(فصلت: ۱۲، : «در هر آسمان امر آن را وحی کرد»).
این آیه، آسمانها را چونان پیامبرانی معرفی میکند که هر یک، امر الهی را دریافت کرده و به آن عمل میکنند. با این حال، عدم تدبر عملی در قرآن کریم، گویی پردهای است که بر این حقیقت کشیده شده و مانع بهرهبرداری از آن شده است.
درنگ: قرآن کریم، با حدود سه هزار آیه در باب «اتی»، «امر» و «کن»، شناسنامه عالم هستی است، اما عدم تدبر عملی، مانع بهرهبرداری از آن شده است. |
نقد رویکرد صوری حوزهها
رویکرد صوری حوزههای علمیه، که قرآن کریم را به مباحث لفظی مانند مبتدا و خبر تقلیل داده، گویی قفسی است که حقیقت قرآن را در آن محبوس کرده است. این رویکرد، مانع بهرهبرداری از محتوای تحققی قرآن کریم شده و آن را به متنی صرفاً زینتی بدل کرده است. برای احراز اقتدار قرآنی، باید قرآن کریم را تکهتکه کرده و هر بخش را به متخصصان علوم مختلف، مانند روانشناسی و جامعهشناسی، سپرد تا در آزمایشگاههای علمی بررسی شود. آیه شریفه زیر، اقتدار الهی را یادآوری میکند:
وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ
(یوسف: ۲۱، : «خدا بر امرش غالب است»).
این آیه، گویی هشداری است که انسان را به کار علمی و عملی با قرآن کریم فرا میخواند.
درنگ: رویکرد صوری حوزهها، قرآن کریم را به مباحث لفظی تقلیل داده و مانع بهرهبرداری تحققی شده است؛ مطالعه علمی و تخصصی، ضرورت دارد. |
نقش خلفای جور در محرومیت از قرآن
خلفای جور، گویی دزدانیاند که دین را از اولیای الهی ربودند و به عوام یا خادمان سپردند. این انحراف تاریخی، قرآن کریم را به متنی صرفاً تشریفاتی بدل کرد و مانع تدبر عمیق در آن شد. این خادمان، گویی پرستارانی بودند که تنها به حفظ ظاهر قرآن کریم پرداختند، نه به کاوش در عمق آن. آیه شریفه زیر، اقتدار الهی را یادآوری میکند:
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ
(یس: ۸۲، : «امر او چون چیزی را اراده کند، این است که به آن میگوید: باش، پس میشود»).
این آیه، انسان را به عمل و تدبر عملی در قرآن کریم دعوت میکند تا اقتدار الهی را احراز نماید.
درنگ: خلفای جور، با سلب دین از اولیای الهی و سپردن آن به عوام و خادمان، مانع تدبر در قرآن کریم و محرومیت از خیر آن شدند. |
جمعبندی بخش چهارم
قرآن کریم، شناسنامه عالم هستی است که با حدود سه هزار آیه، حقیقت عالم را آشکار میسازد. اما رویکرد صوری حوزهها و انحرافات تاریخی خلفای جور، مانع تدبر عملی در آن شده است. برای احراز اقتدار قرآنی، باید قرآن کریم را با کار علمی و تخصصی بررسی کرد و انسان را در معرض احکام الهی قرار داد. این بخش، قرآن کریم را چونان مشعلی معرفی میکند که راه حقیقت را روشن میسازد.
جمعبندی نهایی
این اثر، با تبیین اسمای الهی «اتی»، «امر» و «کن» و نقش آنها در تحقق عالم هستی، نشان داد که قرآن کریم، کتابی است با مهندسی دقیق که عالم را واقعیتی ارادی، اختیاری و تحققی معرفی میکند. «اتی» به اعطای نعمات، «امر» به احکام تکوینی و تشریعی، و «کن» به اراده خلاق الهی اشاره دارند. این اسما، با حدود سه هزار آیه، شناسنامه عالم را ترسیم میکنند. عالم، تحت احکام الهی عمل میکند و با جذب و دفع، نظاممندی خود را نشان میدهد. اما عدم تدبر عملی، رویکرد صوری حوزهها و انحرافات تاریخی، مانع بهرهبرداری از قرآن کریم شده است. آیه شریفه زیر، انسان را به سوی حقیقت دعوت میکند:
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ
(فاتحه: ۶، : «ما را به راه راست هدایت کن»).
این آیه، گویی نوری است که راه تدبر در قرآن کریم و فهم حقیقت عالم را روشن میسازد. انسان، با کار علمی و قرارگیری در معرض احکام الهی، میتواند اقتدار قرآنی را احراز کند و به حقیقت عالم دست یابد.
با نظارت صادق خادمی |