متن درس
اسماء و صفات الهی: تبیین قرآنی آتی، مؤتی، امر و کن فیکون
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۵۷)
دیباچه
اسماء الحسنی در قرآن کریم، چونان نوری درخشان، رابطه میان ذات اقدس الهی و تجلیات آن در عالم وجود را روشن میسازد. این اسامی، که آیینه صفات و افعال پروردگارند، نه تنها به تبیین نظام خلقت میپردازند، بلکه انسان را به سوی معرفت و قدرت وجودی رهنمون میکنند. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۴۵۷، به تحلیل و تبیین سه اسم کلیدی «آتی»، «مؤتی» و «امر»، در کنار مفهوم محوری «کن فیکون»، پرداخته میشود. هدف، ترسیم نظامی معرفتی است که عالم را بهعنوان کتاب حقتعالی معرفی کرده و انسان را به بهرهگیری از اسماء الهی برای نیل به فعلیت و قدرت دعوت میکند.
بخش نخست: مبانی نظری اسماء آتی، مؤتی و امر در نظام خلقت
تبیین مفهومی اسماء آتی، مؤتی و امر
اسماء «آتی»، «مؤتی» و «امر»، چونان ارکان اصلی نظام خلقت، رابطه میان اراده الهی و تحقق آن در عالم را تبیین میکنند. «آتی» به معنای مبدأ اعطا و آورنده، «مؤتی» به معنای محل دریافت این اعطا، و «امر» به معنای فرمان الهی است که تمامی عالم را تحت لوای اراده پروردگار به ظهور میرساند. این اسامی، واسطههایی برای تجلی ذات الهی در عالم ماده و معنا هستند. تمثیلی در اینباره چنین است: «آتی» چونان چشمهای زلال است که فیض الهی از آن جاری میشود، «مؤتی» چونان جامی است که این فیض را دریافت میکند، و «امر» چونان نسیمی است که این فیض را به تمامی ذرات هستی میرساند.
ارتباط اسماء با مفهوم کن فیکون
مفهوم «کن فیکون»، بهعنوان یکی از کلیدیترین تعابیر قرآن کریم، بیانگر فوریت و بیواسطگی اراده الهی در خلقت است. قرآن کریم میفرماید:
إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ [مطلب حذف شد] : «چون [خدا] به چیزی اراده فرماید، فرمانش این است که به آن میگوید: باش، پس میشود»).
این آیه، نشان میدهد که اراده الهی از طریق «کن» به تحقق میرسد و در ظرف «آتی» و «مؤتی» ظهور مییابد، سپس بهواسطه «امر» به تمامی عالم نزول میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: «کن» چونان کلیدی است که قفل عدم را میگشاید، و «فَیَکُون» چونان دری است که به سوی هستی باز میشود.
کثرت و جامعیت کن فیکون در قرآن کریم
عبارت «کن فیکون» یازده بار در قرآن کریم ذکر شده است: هشت مورد بهصورت عام، مانند آیه یس: ۸۲، و سه مورد بهصورت خاص، مانند:
وَخُذْ مَا آتَيْنَاكَ وَكُن [مطلب حذف شد] : «و آنچه به تو دادیم بگیر و از شاکران باش»)، و
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن [مطلب حذف شد] : «پس با ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از سجدهکنندگان باش»).
این تکرار، بر قدرت مطلق الهی در خلقت تأکید دارد. تحلیل ادبی فاء در «کن فیکون» نیز نشان میدهد که این فاء، تفريع ادبی است، نه قدرتی، و تفاوت در لسان و ذهن است، نه در واقعیت وجودی. تمثیلی در اینباره چنین است: فاء در «کن فیکون» چونان پلی است که ذهن را از امر الهی به تحقق آن هدایت میکند، نه آنکه فاصلهای واقعی میان امر و تحقق باشد.
واقعیت عالم در پرتو اسماء الهی
عالم هستی، برخلاف برخی دیدگاههای عرفانی که آن را وهم یا خیال میدانند، عالمی واقعی و حقیقی است که تحت اسماء «آتی»، «مؤتی» و «امر» به وجود آمده است. قرآن کریم، با تأکید بر واقعیت عالم، آن را ظرف تجلیات الهی معرفی میکند. این دیدگاه، مادّیگرایی را که خدا را نادیده میگیرد و عرفان افراطی را که خلق را انکار میکند، نفی میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: عالم، چونان بومی است که نقاش الهی با قلم اسماء خویش بر آن نقش حقیقت زده است.
|
درنگ: اسماء «آتی»، «مؤتی» و «امر»، واسطههای تجلی اراده الهی در عالماند. «کن فیکون» بیانگر فوریت خلقت است و عالم، عالمی واقعی و حقیقی است که تحت این اسماء ظهور مییابد. |
جمعبندی بخش نخست
اسماء «آتی»، «مؤتی» و «امر»، ارکان نظام خلقتاند که اراده الهی را در عالم متجلی میسازند. «کن فیکون»، بهعنوان فرمان خلقت، در ظرف این اسماء تحقق مییابد. عالم، عالمی واقعی است که در تقابل با دیدگاههای مادّیگرا و عرفانی افراطی، بهعنوان مظهر حقتعالی معرفی میشود. این مبانی، زیرساخت معرفتی روانشناسی قرآنی و توانمندسازی انسان را فراهم میآورند.
بخش دوم: تجلیات اسماء الهی در عالم و انسان
تجلی مداوم ذات الهی
قرآن کریم میفرماید:
كُلَّ يَوْمٍ هُوَ [مطلب حذف شد] : «هر روز او در کاری است»).
این آیه، به پویایی و تداوم تجلی ذات الهی در عالم اشاره دارد. تجلیات الهی، نه تنها در لحظه خلقت، بلکه در هر لحظه از وجود عالم، از طریق اسماء «آتی»، «مؤتی» و «امر» جریان دارند. تمثیلی در اینباره چنین است: تجلی الهی، چونان نوری است که هر لحظه بر پرده عالم میتابد و نقشهای جدیدی از حقیقت میآفریند.
مسئلت موجودات از پروردگار
قرآن کریم در ادامه میفرماید:
يَسْأَلُهُ مَن فِي [مطلب حذف شد] : «هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست میکند»).
این آیه، به طلب موجودات برای ظهور در عالم ناسوت اشاره دارد. موجودات، در علم الهی، آرزوی ورود به عالم مادی را دارند، که این طلب در قالب «مسئلت» و از طریق اسم «امر» به تحقق میرسد. تمثیلی در اینباره چنین است: موجودات، چونان زائرانیاند که در علم الهی، مشتاق زیارت کعبه ناسوتاند و با امر الهی به این ساحت راه مییابند.
ارزش عالم ناسوت
ورود به عالم ناسوت، موهبتی الهی است که ارزشی عظیم دارد. این عالم، ظرف ظهور اراده الهی است که موجودات را از علم به عینیت میرساند. انسان باید این موهبت را مغتنم شمارد و با شکرگزاری، از آن بهره برد. تمثیلی در اینباره چنین است: عالم ناسوت، چونان باغی است که بذرهای علم الهی در آن به گل مینشینند، و انسان، باغبانی است که باید این گلها را پرورد.
قدرت انسان در تأثیرگذاری بر عالم
انسان، بهعنوان موجودی قدرتمند، میتواند با گفتار و نیت خویش، در عالم تحقق ایجاد کند، مشابه آنچه در «کن فیکون» الهی رخ میدهد. این ظرفیت، انسان را به موجودی مسئول و توانمند تبدیل میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: انسان، چونان نقاشی است که با قلم نیت و گفتار، بر بوم عالم نقش میزند، و این نقش، گاه بهتدریج و گاه بهفوریت، به حقیقت میپیوندد.
|
درنگ: تجلیات الهی در عالم مداوم است و موجودات، مشتاق ظهور در ناسوتاند. انسان، با بهرهگیری از اسماء الهی، میتواند در عالم تأثیرگذار باشد و به فعلیت برسد. |
جمعبندی بخش دوم
اسماء الهی، بهویژه «آتی»، «مؤتی» و «امر»، در هر لحظه عالم را با تجلیات الهی زنده نگه میدارند. موجودات، با مسئلت از پروردگار، به عالم ناسوت راه مییابند، که این موهبت، ارزشی عظیم دارد. انسان، با ظرفیت تأثیرگذاری بر عالم، میتواند با بهرهگیری از این اسماء، به موجودی قدرتمند و مسئول تبدیل شود.
بخش سوم: کثرت و جامعیت واژههای تحقق در قرآن کریم
کثرت واژه «کان» و صیغههای آن
واژه «کان»، بهعنوان لفظ تحقق، حدود ۴۲۲ بار در قرآن کریم به کار رفته و در صیغههای مختلف، مانند «کانا»، «کانت» و «کانوا»، جامعیت مفهوم تحقق را نشان میدهد. بهعنوان مثال، قرآن کریم میفرماید:
إِن [مطلب حذف شد] : «اگر راستگویانید»).
این واژه، در تمامی جنبههای مادی، غیرمادی، ارضی و سماوی عالم به کار رفته و بیانگر فعلیت و وجود است. صیغه «کانوا» ۲۶۷ مورد، «کانت» ۳۷ مورد، و «کنتم» ۵۷ مورد در قرآن تکرار شده است. تمثیلی در اینباره چنین است: «کان» چونان رودی است که شاخههایش در تمامی ساحتهای هستی جاری است و هر ذرهای را به حقیقت وجود میرساند.
کثرت صیغههای «کن»
صیغههای «کن»، مانند «تکونوا»، «نکون» و «یکون»، نیز در قرآن کریم فراواناند و به گستردگی مفهوم تحقق اشاره دارند. بهعنوان مثال، قرآن کریم میفرماید:
خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ [مطلب حذف شد] : «او را از خاک آفرید، سپس به او گفت: باش، پس شد»).
این آیه، عالم را بهعنوان کتاب حقتعالی معرفی میکند که هر صفحهاش با امر «کن» نگاشته شده است. تمثیلی در اینباره چنین است: «کن»، چونان قلمی است که پروردگار با آن، داستان هستی را بر لوح وجود مینگارد.
|
درنگ: واژههای «کان» و «کن» و صیغههای آنها، با کثرت و جامعیت در قرآن کریم، بیانگر تحقق عالم در تمامی ابعاد وجودیاند و عالم را تحت دولت «کن» به تصویر میکشند. |
جمعبندی بخش سوم
واژههای «کان» و «کن» و صیغههای متنوع آنها، با تکرار فراوان در قرآن کریم، جامعیت مفهوم تحقق را در نظام خلقت نشان میدهند. این واژهها، عالم را بهعنوان مظهری از امر الهی معرفی کرده و هر ذرهای از هستی را تحت دولت «کن» قرار میدهند.
بخش چهارم: نقد دیدگاههای عرفانی و مادّیگرا و ضرورت توانمندسازی
نقد دیدگاههای عرفانی مبتنی بر وهم
برخی جریانهای عرفانی، با توصیف عالم بهعنوان وهم و خیال، به تضعیف امت اسلامی منجر شدهاند. این دیدگاهها، با انکار واقعیت عالم، جوامع اسلامی را از عملگرایی و قدرت دور کردهاند. قرآن کریم، با تأکید بر واقعیت عالم، این تفاسیر را نفی میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: عالم، چونان خانهای استوار است که برخی عرفا آن را سرابی پنداشتهاند، حال آنکه قرآن آن را بنایی حقیقی میداند.
نقد مادّیگرایی
مادّیگرایان، با تمرکز بر ماده، خدا را نشناختهاند، و عالم را از معنای الهی تهی کردهاند. قرآن کریم، با تأیید هر دو حقیقت حق و خلق، این دیدگاه را رد میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: مادّیگرایی، چونان نگریستن به آینهای است که تنها سایهها را میبیند، اما نور الهی را که در آن منعکس است، نادیده میگیرد.
نقد عملکرد علمای عوام
برخی علما و عرفا، با ترویج دیدگاههای مبتنی بر ضعف و ناتوانی، به انحطاط جوامع اسلامی دامن زدهاند. این رویکرد، در تضاد با قرآن کریم است که بهعنوان کتابی قدرتی، انسان را به توانمندی دعوت میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: این علما، چونان راهنمایانیاند که به جای هدایت به قلههای قدرت، امت را به پرتگاه ضعف سوق دادهاند.
آزادی و قدرت انسان در عالم
انسان، بهعنوان موجودی آزاد، در عالم قدرتی قرار دارد که میتواند با بهرهگیری از اسماء الهی، به فعلیت برسد. قرآن کریم، انسان را خلیفه الهی میداند که قادر است با گفتار و نیت، عالم را تحت تأثیر قرار دهد. تمثیلی در اینباره چنین است: انسان، چونان پادشاهی است که با تاج اسماء الهی، بر تخت قدرت عالم مینشیند.
|
درنگ: قرآن کریم، با نفی دیدگاههای عرفانی مبتنی بر وهم و مادّیگرایی، انسان را بهعنوان موجودی آزاد و قدرتمند معرفی میکند که میتواند با اسماء الهی، عالم را تحت تأثیر قرار دهد. |
جمعبندی بخش چهارم
قرآن کریم، با رد دیدگاههای عرفانی مبتنی بر وهم و مادّیگرایی، عالم را واقعی و انسان را موجودی آزاد و قدرتمند میداند. نقد عملکرد علمای عوام، ضرورت بازنگری در رویکردهای علمی و عرفانی را نشان میدهد. انسان، با بهرهگیری از اسماء الهی، میتواند به فعلیت و قدرت دست یابد.
بخش پنجم: نقش اسماء در توانمندسازی انسان و امت اسلامی
تأثیر اسماء در خروج از ضعف
اسماء «آتی»، «مؤتی»، «امر» و «کن»، انسان را از ضعف و پراکندگی خارج کرده و به موجودی قدرتمند تبدیل میکنند. ذکر مداوم این اسامی، همراه با استغفار و تسبیح، روح و روان انسان را تقویت میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: این اسماء، چونان کلیدهاییاند که قفلهای ضعف را گشوده و انسان را به دروازه قدرت رهنمون میسازند.
تأثیر اسماء در حیات پس از مرگ
این اسماء، حتی پس از مرگ، میتوانند انسان را به حیات معنوی بازگردانند و از فشار قبر و سختیهای برزخ محافظت کنند. انسانی که در زندگی به این اسماء عادت کرده باشد، در قبر و قیامت با سهولت و قدرت ظاهر میشود. تمثیلی در اینباره چنین است: این اسماء، چونان چراغهاییاند که در تاریکی قبر، راه انسان را روشن میکنند.
ضرورت استفاده عملی از قرآن کریم
قرآن کریم، فراتر از قرائت و تجوید، باید بهعنوان منبعی برای کسب قدرت معنوی و مادی مورد استفاده قرار گیرد. این کتاب، فرمول و کلیدی است که انسان را به سوی عزت و فعلیت هدایت میکند. تمثیلی در اینباره چنین است: قرآن، چونان گنجینهای است که کلیدهایش در دست انسان است، اما تنها با گشودن آن، به گوهرهای قدرت دست مییابد.
نقد قرائتهای نمایشی و ضرورت رویکرد قدرتی
قرائتهای نمایشی و افراطی قرآن کریم، که گاه به تقلید و اطوار منجر میشود، از روح این کتاب فاصله دارد. قرآن، کتاب نور و قدرت است که باید با آرامش و معرفت خوانده شود، نه با زور و نمایش. تمثیلی در اینباره چنین است: قرائت نمایشی، چونان نقاشی است که به جای ترسیم حقیقت، تنها خطوطی آشوبناک بر بوم میکشد.
|
درنگ: اسماء «آتی»، «مؤتی»، «امر» و «کن»، ابزارهای توانمندسازی انساناند. قرآن کریم، بهعنوان کتابی قدرتی، باید بهصورت عملی و با رویکردی معرفتی مورد بهرهبرداری قرار گیرد. |
جمعبندی بخش پنجم
اسماء الهی، بهویژه «آتی»، «مؤتی»، «امر» و «کن»، انسان را از ضعف به قدرت میرسانند و در حیات دنیوی و اخروی او تأثیرگذارند. قرآن کریم، بهعنوان منبعی قدرتی، باید فراتر از قرائتهای نمایشی، بهصورت عملی در زندگی انسان جاری شود.
سخن پایانی
اسماء الحسنی، بهویژه «آتی»، «مؤتی»، «امر» و «کن»، در قرآن کریم بهعنوان محورهای اصلی خلقت و تحقق عالم معرفی شدهاند. این اسامی، نه تنها رابطه میان ذات الهی و عالم هستی را تبیین میکنند، بلکه انسان را به سوی فعلیت و قدرت رهنمون میسازند. عالم، عالمی واقعی است که تحت دولت «کن» به ظهور رسیده و انسان، بهعنوان خلیفه الهی، میتواند با بهرهگیری از این اسماء، در آن تأثیرگذار باشد. قرآن کریم، بهعنوان کتابی قدرتی، فراتر از قرائت و تجوید، منبعی برای توانمندسازی امت اسلامی است. نقد دیدگاههای عرفانی مبتنی بر وهم، مادّیگرایی و عملکرد علمای عوام، ضرورت بازنگری در رویکردهای علمی و عرفانی را نشان میدهد.
|
با نظارت صادق خادمی |