متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل صفت معذّی در آیینه معرفت قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۶۹)
دیباچه
در منظومه اسماء و صفات الهی، صفت «معذّی» بهسان گوهری تابناک، جایگاه ویژهای در فهم رابطه عمیق میان خداوند و بندگان مؤمنش دارد. این صفت، که از ریشه «عاذ» به معنای پناه دادن سرچشمه گرفته، در قرآن کریم بهعنوان یکی از صفات فعلی خداوند معرفی شده و بر نقش او بهعنوان پناهدهندهای مهربان و حامی در برابر سختیها و خطرات تأکید دارد. این صفت، نهتنها در حوزه الهیات و عرفان، بلکه در روانشناسی دینی و زیستشناسی طبیعی نیز از اهمیتی بیبدیل برخوردار است، زیرا به پیوند میان غریزه پناهجویی در موجودات و رحمت خاصه الهی در قبال مؤمنان اشاره میکند.
بخش یکم: ریشهشناسی و ماهیت صفت معذّی
ریشهشناسی صفت معذّی
صفت «معذّی» از جمله اسماء فعلی خداوند است که از ریشه عربی «عاذ» مشتق شده و در ساختار زبانی خود، از باب افعال (عاذَ یَعوذُ إعاذةً) و مصدر مجرد آن (أَذًا) به معنای پناه گرفتن یا پناه دادن شکل گرفته است. این ریشه، چونان چشمهای زلال، دلالت بر حرکتی به سوی پناهگاه برای کسب امنیت و آرامش دارد. صفت معذّی، بهعنوان یک صفت فعلی، بر کنش فعال خداوند در حمایت و پناه دادن به بندگانش تأکید دارد و در مقایسه با افعال دیگر، مانند «ضرب» (باب ضربا)، مفهومی از رحمت و حمایت را منتقل میکند.
از منظر زبانشناسی عربی، ریشه «عاذ» حامل معنایی پویا و عاطفی است که حرکت به سوی امنیت و آرامش را در خود نهفته دارد. این صفت، چونان دستی مهربان، بندگان را در برابر طوفانهای زندگی در پناه الهی قرار میدهد و رابطهای عمیق میان خالق و مخلوق برقرار میسازد.
معانی و لوازم صفت معذّی
صفت معذّی، فراتر از معنای ظاهری پناه دادن، دربرگیرنده لوازم معنایی چون ترحم، دلسوزی و ایجاد آرامش است. این معانی، چونان شاخههایی از یک درخت تنومند، خصوصیات و ملازمات این صفت را تشکیل میدهند و آن را بهعنوان یکی از صفات جمالی خداوند برجسته میسازند. ترحم و دلسوزی، که از لوازم این صفتاند، نشاندهنده رابطه عاطفی عمیق میان خداوند و مؤمنان است که آرامش و اطمینان را به قلب ایشان هدیه میدهد.
از منظر الهیات اسلامی، صفت معذّی در زیرمجموعه صفت «رحیم» قرار میگیرد که بر رحمت خاصه الهی به مؤمنان دلالت دارد. این صفت، چونان نسیمی خنک، روان مؤمن را در برابر سختیها آرام میسازد و او را به سوی خضوع و اطمینان هدایت میکند.
جمعبندی بخش یکم
صفت معذّی، بهسان گوهری در تاج اسماء حسنی، از ریشه «عاذ» سرچشمه گرفته و بر کنش فعال خداوند در پناه دادن به بندگانش تأکید دارد. این صفت، با لوازم معنایی چون ترحم و دلسوزی، رابطهای عمیق میان خداوند و مؤمنان برقرار میسازد و آرامش روانی را به ایشان ارزانی میدارد. این بخش، بنیانهای نظری صفت معذّی را روشن ساخت و زمینه را برای تحلیل عمیقتر آن در آیات قرآن کریم فراهم آورد.
بخش دوم: صفت معذّی در آیینه قرآن کریم
دوگانگی خاص و عام بودن صفت معذّی
صفت معذّی در قرآن کریم، چونان آیینهای دوسویه، از یک سو صفتی خاص است که تنها در مورد مؤمنان به کار رفته، و از سوی دیگر صفتی عام است، زیرا پناهدهندگی در طبیعت همه موجودات دیده میشود. این دوگانگی، صفت معذّی را بهعنوان یک صفت چندلایه معرفی میکند که هم در الهیات قرآنی و هم در زیستشناسی طبیعی قابلبررسی است.
خاص بودن این صفت، به رابطه ویژه خداوند با مؤمنان اشاره دارد که در پرتو ایمان، از رحمت خاصه الهی بهرهمند میشوند. در مقابل، عام بودن آن، به غریزه پناهجویی در موجودات، از انسان گرفته تا حیوانات، دلالت دارد. برای مثال، جوجهتیغی به تیغهایش و لاکپشت به لاکش پناه میبرد، گویی خلقت، چونان تار و پودی به هم تنیده، پناهدهندگی را در نهاد همه موجودات به ودیعه نهاده است.
جمالی و ثانوی بودن صفت معذّی
صفت معذّی، بهعنوان یکی از اسماء جمالی، بر رحمت و لطافت الهی تأکید دارد و از اسماء جلالی، که بر عظمت و قهاریت دلالت دارند، متمایز است. همچنین، این صفت از اسماء ثانوی است، زیرا در ظرف رحمت خاصه و امتنان الهی قرار دارد، برخلاف اسماء اولی مانند «مولف» که در ظرف فطرت و خلقت عاماند.
این تمایز، چونان خطی میان دو ساحل، صفت معذّی را در زیرمجموعه صفت «رحیم» قرار میدهد که بر رحمت خاص خداوند به مؤمنان دلالت دارد، در حالی که صفت «رحمن» رحمت عام را در بر میگیرد. این جایگاه، صفت معذّی را بهعنوان نشانهای از لطافت و حمایت الهی در برابر مؤمنان برجسته میسازد.
ذکر صفت معذّی در قرآن کریم
صفت معذّی در قرآن کریم تنها در دو آیه ذکر شده است: آیه ۵۰ سوره مؤمنون، که به پناهدهندگی الهی به حضرت مریم و عیسی اشاره دارد، و آیه ۲۶ سوره انفال، که به حمایت خداوند از مؤمنان صدر اسلام معطوف است. این محدودیت، چونان گزینشی حکیمانه، بر خاص بودن این صفت برای مؤمنان تأکید دارد و ایمان را بهعنوان شرط دریافت پناه الهی معرفی میکند.
تحلیل آیه ۵۰ سوره مؤمنون
در سوره مؤمنون، آیه ۵۰، خداوند میفرماید: وَجَعَلْنَا ٱبْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُۥٓ ءَايَةً وَءَاوَيْنَٰهُمَآ إِلَىٰ رَبْوَةٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِينٍ (و پسر مریم و مادرش را نشانهای قرار دادیم و آن دو را در جای بلندی که آرامش و آبی روان داشت، پناه دادیم) ().
این آیه، چونان نقشی بر آیینه، حمایت الهی از حضرت مریم و عیسی را در برابر سختیها و خطرات به تصویر میکشد. استفاده از عبارت «ابن مریم» بهجای نام عیسی، بر فقدان پدر بشری و وابستگی کامل این دو به خداوند تأکید دارد. عبارت «ربوة ذات قرار ومعین» به مکانی امن و آرام با آب روان اشاره میکند که چونان پناهگاهی الهی، آرامش و امنیت را به این دو مؤمن ارزانی داشته است.
از منظر الهیات قرآنی، این آیه نشاندهنده کنش فعال خداوند در پناه دادن به بندگان مؤمنش است. فعل «آوَیناهما» (پناه دادیم به آن دو) صفت معذّی را در قالب عملی رحمانی به نمایش میگذارد که قلب مؤمن را در برابر ناملایمات استوار میسازد.
تحلیل آیه ۲۶ سوره انفال
در سوره انفال، آیه ۲۶، خداوند میفرماید: وَٱذْكُرُوٓا إِذْ أَنتُمْ قَلِيلٌ مُّسْتَضْعَفُونَ فِى ٱلْأَرْضِ تَخَافُونَ أَن يَتَخَطَّفَكُمُ ٱلنَّاسُ فَـَٔاوَىٰكُمْ وَأَيَّدَكُم بِنَصْرِهِۦ وَرَزَقَكُم مِّنَ ٱلطَّيِّبَٰتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (و به یاد آورید هنگامی را که شما در زمین اندک و ناتوان بودید و میترسیدید که مردم شما را بربایند، پس [خدا] به شما پناه داد و شما را با یاری خویش تأیید کرد و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد، باشد که سپاس گزارد) ().
این آیه، چونان چراغی در تاریکی، به شرایط دشوار مؤمنان صدر اسلام اشاره دارد که در آن، تعداد کم، ضعف و ترس از دشمنان، ایشان را در موقعیتی شکننده قرار داده بود. فعل «آواکم» (پناه داد به شما) صفت معذّی را در قالب حمایت جمعی از مؤمنان به نمایش میگذارد. این آیه همچنین به نعمتهای بعدی، مانند نصرت (یاری الهی) و رزق طیب (روزی پاکیزه)، اشاره دارد که نتیجه پناهدهندگی الهی است.
از منظر روانشناسی دینی، این آیه نشاندهنده نقش ایمان در کاهش ترس و اضطراب جمعی است. مؤمنان، با تکیه بر صفت معذّی، از هراس رهایی یافته و به سوی پیروزی و پیشرفت هدایت شدند.
جمعبندی بخش دوم
صفت معذّی در قرآن کریم، چونان دو گوهر درخشان، در دو آیه محدود اما پرمعنا جلوهگر شده است. این صفت، که خاص مؤمنان است، در قالب حمایت الهی از حضرت مریم و عیسی و مؤمنان صدر اسلام نمود یافته و ایمان را بهعنوان شرط دریافت پناه الهی معرفی میکند. دوگانگی خاص و عام بودن این صفت، آن را بهعنوان پلی میان الهیات و طبیعت معرفی میکند، در حالی که جمالی و ثانوی بودن آن، جایگاهش را در نظام رحمت خاصه الهی تثبیت میسازد.
بخش سوم: نقش صفت معذّی در روان و جامعه مؤمنان
اهمیت شناخت صفت معذّی
شناخت خداوند بهعنوان معذّی، چونان کلیدی طلایی، قلب مؤمن را از قفل ترس و اضطراب میگشاید. این شناخت، که ریشه در ایمان دارد، مؤمن را از هراس در برابر مشکلات و حوادث مصون میدارد و آرامش روانی را به او هدیه میدهد. خداوند، بهعنوان پناهدهندهای مهربان، در هر شرایطی حامی بندگان مؤمنش است.
از منظر روانشناسی دینی، ایمان به صفت معذّی بهعنوان یک عامل کلیدی در کاهش اضطراب و افزایش تابآوری شناخته میشود. این صفت، چونان سپری معنوی، مؤمن را در برابر طوفانهای زندگی حفظ میکند و او را به سوی اطمینان و خضوع هدایت میسازد.
تفاوت صفت معذّی با دعای اعوذ بالله
عبارت «اعوذ بالله» (پناه میبرم به خدا) با صفت معذّی تفاوت دارد، زیرا «اعوذ بالله» دعایی عام است که در برابر شرور، مانند شیطان یا شر مخلوقات، به کار میرود، در حالی که صفت معذّی در ظرف خاص ایمان و برای مؤمنان عمل میکند. این تمایز، چونان خطی میان دو باغ، نشاندهنده تفاوت در کاربرد و ظرف این دو مفهوم است.
«اعوذ بالله» میتواند توسط هر فردی، حتی غیرمؤمن، به کار رود، اما صفت معذّی به رابطه عمیق و خاص میان خداوند و مؤمنان اشاره دارد که در پرتو ایمان و در شرایط دشوار نمود مییابد. این صفت، آرامشی عمیقتر و معنویتر به مؤمن میبخشد که از اعتماد به خداوند بهعنوان پناهدهنده سرچشمه میگیرد.
طبیعت پناهجویی در موجودات
پناهجویی و پناهدهندگی، چونان تار و پودی در خلقت، در نهاد همه موجودات، از انسان تا حیوانات، به ودیعه نهاده شده است. جوجهتیغی به تیغهایش، لاکپشت به لاکش، و دیگر موجودات به ابزارهای طبیعی خود پناه میبرند. این غریزه، در انسان با ایمان به خداوند تکامل مییابد و به پناهجویی معنوی به سوی معذّی الهی منجر میشود.
از منظر زیستشناسی، این غریزه نشاندهنده مکانیسمهای حفاظتی در موجودات است که برای بقا طراحی شدهاند. در الهیات اسلامی، این غریزه با ایمان به صفت معذّی به اوج خود میرسد و انسان را به سوی پناهگاهی الهی هدایت میکند.
جمعبندی بخش سوم
صفت معذّی، چونان چشمهای زلال، آرامش و اطمینان را به قلب مؤمن جاری میسازد. شناخت این صفت، مؤمن را از ترس و اضطراب رها کرده و او را به سوی خضوع در برابر خداوند هدایت میکند. تفاوت این صفت با دعای «اعوذ بالله» و پیوند آن با غریزه طبیعی پناهجویی، جایگاه ویژه آن را در الهیات و روانشناسی دینی برجسته میسازد.
بخش چهارم: صفت معذّی در بستر تاریخ و جامعه
تطبیق صفت معذّی بر صدر اسلام و انقلاب ۵۷
آیه ۲۶ سوره انفال، که به شرایط دشوار مؤمنان صدر اسلام اشاره دارد، با شرایط اولیه انقلاب ۵۷ در ایران شباهتهای عمیقی دارد. در صدر اسلام، مؤمنان اندک، ضعیف و ترسان بودند و از دشمنان هراس داشتند، اما خداوند با صفت معذّی به ایشان پناه داد و با نصرت و رزق طیب، ایشان را به پیروزی رساند. این وضعیت، چونان آیینهای، با شرایط انقلاب ۵۷ همخوانی دارد، جایی که ناامنی، هرجومرج و مشکلات اولیه با پناهدهندگی الهی برطرف شد.
در آغاز انقلاب ۵۷، جامعه ایران در وضعیتی آشوبناک قرار داشت، گویی کاغذی سرگردان در باد. اما ایمان به خداوند و رهبری حکیمانه، چونان پناهگاهی استوار، جامعه را از این طوفان به ساحل امن رساند. این تطبیق، فرازمانی بودن آیات قرآن کریم را نشان میدهد که در هر عصری راهگشاست.
نعمتهای الهی پس از پناهدهندگی
در آیه ۲۶ سوره انفال، پس از پناهدهندگی (آواکم)، خداوند نصرت و رزق طیب را به مؤمنان عطا کرد. این نعمتها، چونان میوههای درختی تنومند، نتیجه حمایت الهیاند. رزق طیب، نهتنها به معنای روزی مادی، بلکه به معنای پیشرفتهای معنوی، علمی و اجتماعی نیز تفسیر میشود.
ایران پس از انقلاب ۵۷، از نظر جمعیت، امکانات، علم و صنعت رشد چشمگیری داشته و از یک کشور به ارزشی همسنگ یک قاره بدل شده است. این پیشرفتها، چونان گواهی بر رزق طیب، نتیجه پناهدهندگی الهی و ایمان جمعی به خداوند بهعنوان معذّی است.
هشدار قرآنی درباره شکر نعمتها
عبارت «لعلکم تشکرون» (باشید که سپاس گزارد) در آیه ۲۶ سوره انفال، هشداری است که احتمال عدم شکرگزاری برخی از مردم را مطرح میکند. این هشدار، چونان زنگ بیدارباشی، بر اهمیت شکر نعمتهای الهی تأکید دارد، زیرا کفران نعمت میتواند به محرومیت و مخاطرات منجر شود.
از منظر الهیات اسلامی، شکر بهعنوان عاملی برای تداوم نعمتها شناخته میشود. در جوامع مدرن، غفلت از نعمتها میتواند به مشکلات اجتماعی، مانند نابرابری و کاهش انسجام، منجر شود. این دیدگاه قرآنی، درسهایی برای سیاستگذاریهای اجتماعی و تربیتی ارائه میدهد.
یادآوری نعمتها و تحذیر از غفلت
عبارت «واذکروا» (به یاد آورید) در آیه ۲۶ سوره انفال، مؤمنان را به تأمل در شرایط دشوار گذشته و نعمتهای الهی دعوت میکند. این دعوت، چونان آینهای که گذشته را بازمیتاباند، انسان را به شکرگزاری و پرهیز از غفلت وا میدارد.
از منظر روانشناسی مثبت، یادآوری نعمتها بهعنوان عاملی برای افزایش رضایت و شکرگزاری شناخته میشود. این رویکرد قرآنی، انسان را به تأمل در تاریخ و نعمتهای الهی دعوت میکند تا از مخاطرات غفلت در امان بماند.
جمعبندی بخش چهارم
صفت معذّی، چونان مشعلی فروزان، در تاریخ صدر اسلام و انقلاب ۵۷، نقش پناهدهندگی الهی را به نمایش گذاشته است. نعمتهای الهی، مانند نصرت و رزق طیب، نتیجه این حمایتاند، اما هشدارهای قرآنی درباره شکر و پرهیز از غفلت، درسهایی برای جوامع معاصر ارائه میدهند. این بخش، پیوند صفت معذّی با تاریخ و جامعه را روشن ساخت و کاربرد آن را در بسترهای اجتماعی و معنوی نشان داد.
نتیجهگیری نهایی
صفت «معذّی»، بهسان گوهری در تاج اسماء حسنی، نقش محوری در ایجاد پناه و آرامش برای مؤمنان دارد. این صفت، که در قرآن کریم تنها در دو آیه (سوره مؤمنون، آیه ۵۰ و سوره انفال، آیه ۲۶) ذکر شده، نشاندهنده رحمت خاصه الهی به مؤمنان است. تحلیل جامع این صفت، جایگاه آن را در الهیات، روانشناسی دینی و زیستشناسی طبیعی روشن میسازد. خاص بودن این صفت برای مؤمنان، نقش ایمان در دریافت پناه الهی، و تأثیر آن در ایجاد آرامش روانی، از جمله نکات کلیدی این بررسیاند. تطبیق این صفت بر شرایط صدر اسلام و انقلاب ۵۷، فرازمانی بودن آیات قرآن کریم را نشان میدهد، در حالی که هشدارهای قرآنی درباره شکر و پرهیز از غفلت، درسهایی برای جوامع معاصر ارائه میدهند.