متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تأملی در مفهوم مؤید و جنود الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۷۴)
دیباچه
در گستره معارف الهی، شناخت اسماء و صفات خداوند متعال، چونان دریایی ژرف و بیکران است که هر قطرهاش، حکایتی از عظمت و حکمت بیمنتهای حق تعالی را بازگو میکند. درسگفتار شماره ۴۷۴ از مجموعه گرانسنگ اسماء الحسنی، ارائهشده توسط آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در مفهوم «مؤید» بهعنوان یکی از اسماء جمالی الهی میپردازد و نقش جنود الهی را در تأیید مؤمنان در عالم غیب و شهود تبیین مینماید.
بخش نخست: شلوغی عالم غیب و محدودیت ادراک انسانی
ماهیت عالم غیب و تنوع موجودات آن
عالم غیب، چونان پردهای از نور و راز، گسترهای است که از حواس ظاهری انسان فراتر میرود، اما در عین حال، موجودات آن، ملموس و محسوساند. این عالم، مشتمل بر موجوداتی چون جن، ملائکه، و دیگر مخلوقات مادی و مجرد است که به دلیل محدودیتهای ادراکی انسان، از دسترس حواس او خارجاند. قرآن کریم، با تأکید بر ایمان به غیب، مؤمنان را به باور این عوالم فرا میخواند: الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ (بقره: ۳) که استاد فولادوند آن را چنین ترجمه کرده است: «کسانی که به غیب ایمان دارند.»
این ایمان، نه صرفاً اعتقادی کور، بلکه دریچهای است به سوی شناخت عالمی که در ورای محسوسات، با حیاتی پویا و پرکثرت جریان دارد. محدودیت ادراک انسانی، مانند کویری است که در آن، تنها گوشههایی از حقیقت به چشم میآید، اما قرآن کریم، با آیات خود، این محدودیتها را در هم میشکند و انسان را به تأمل در موجودات غیبی دعوت میکند.
نکته کلیدی: عالم غیب، عالمی ملموس و محسوس است که به دلیل محدودیت حواس انسانی، از ادراک ما پنهان میماند. ایمان به غیب، پلی است برای عبور از این محدودیت و شناخت تنوع موجودات غیبی. |
تمایز موجودات مادی و مجرد
در فلسفه اسلامی، موجودات به دو دسته کلی مادی و مجرد تقسیم میشوند، اما قرآن کریم، با نگاهی ژرفتر، این تقسیمبندی را تعدیل میکند. برخی موجودات غیبی، مانند جن و بخشی از ملائکه، مادیاند، در حالی که غالب ملائکه، مجرد از مادهاند. این تمایز، چونان نوری است که زوایای پنهان عالم را روشن میسازد و نشان میدهد که غیب، تنها به موجودات مجرد محدود نیست، بلکه موجودات مادی نیز، در صورت دوری از حواس، در دایره غیب جای میگیرند.
این دیدگاه، نهتنها تقسیمبندیهای فلسفی را غنا میبخشد، بلکه بر پیچیدگی و تنوع عوالم غیبی تأکید دارد. جن، بهعنوان موجودی مادی، با ویژگیهای خاص خود، و ملائکه، با مراتب گوناگون مادی و مجردی، هریک نقشیاری از عظمت آفرینش را بازگو میکنند.
بخش دوم: جنود الهی و نقش آنها در تأیید و تخریب
کثرت و تنوع جنود الهی
جنود الهی، چونان سپاهیانی بیشمار، در خدمت اراده خداوند متعالاند و شامل ملائکه، جن، انسان، حیوانات، و حتی پدیدههای طبیعی مانند باد و باران میشوند. قرآن کریم، این کثرت را در آیات متعدد بازتاب داده است: وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (فتح: ۴ و ۷) که استاد فولادوند آن را چنین ترجمه کرده است: «و برای خداست سپاهیان آسمانها و زمین.»
این جنود، مانند امواجی در اقیانوس بیکران الهی، تحت فرمان حق تعالی، در خدمت مقاصد او عمل میکنند. آیه دیگری، این تنوع را آشکارتر میسازد: فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیخًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا (احزاب: ۹) که به معنای «پس بر آنها بادی فرستادیم و سپاهیانی که آنها را ندیدید» است. این آیه، بر نقش پدیدههای طبیعی و موجودات غیبی در جنود الهی تأکید دارد.
نکته کلیدی: جنود الهی، شامل موجودات مادی و مجرد، و حتی پدیدههای طبیعی است که تحت فرمان الهی، در خدمت تأیید مؤمنان و اجرای مقدرات الهی هستند. |
نقش دوگانه جنود در حفظ و تخریب
جنود الهی، چونان شمشیری دو لبه، هم نقش حفاظتی برای مؤمنان دارند و هم نقش تخریبی برای کافران. این دوگانگی، نشان از حکمت الهی در اداره عالم دارد. قرآن کریم، علم کامل به این جنود را مختص خداوند میداند: وَمَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلَّا هُوَ (مدثر: ۳۱) که استاد فولادوند آن را چنین ترجمه کرده است: «و جز او کسی سپاهیان پروردگارت را نمیداند.»
این انحصار علم، چونان حجابی است که عظمت جنود الهی را از ادراک محدود انسانی پنهان میدارد. جنود، در خدمت مؤمنان، چونان سپری استوار، آنها را از گزند دشمنان حفظ میکنند، و در برابر کافران، چونان سیلی خروشان، عذاب الهی را جاری میسازند.
جمعبندی بخش دوم
جنود الهی، با کثرت و تنوع بینظیر خود، ابزاری هستند برای اجرای اراده خداوند در عالم. این سپاهیان، از ملائکه و جن گرفته تا پدیدههای طبیعی، در خدمت تأیید مؤمنان و تخریب کافران عمل میکنند. علم کامل به آنها، تنها در نزد خداوند است، و نقش دوگانه آنها، حکایت از حکمت الهی در اداره نظام هستی دارد. تأمل در این جنود، انسان را به سوی ایمان به قدرت بیکران الهی رهنمون میشود.
بخش سوم: مفهوم مؤید و تأیید الهی
مؤید، اسم جمالی و خاص
اسم «مؤید»، چون نگینی در میان اسماء الحسنی، جلوهای جمالی دارد و به معنای تأیید و یاری الهی است. این تأیید، ویژه مؤمنان و انبیا، و در حوزه خیرات و برکات الهی است. برخلاف «مؤوی» که تأییدی عام را میرساند، «مؤید» تأییدی خاص است که با ایمان، طهارت و عمل صالح به دست میآید.
این اسم، مانند بارانی است که بر قلبهای پاک میبارد و آنها را از نور الهی سیراب میکند. تأیید الهی، چونان نسیمی است که کشتی مؤمن را به سوی ساحل سعادت میراند، اما این نسیم، تنها به کسانی میوزد که دلهایشان به سوی حق گشوده باشد.
نکته کلیدی: «مؤید» اسمی جمالی و خاص است که تأیید الهی را به مؤمنان و انبیا در حوزه خیرات اختصاص میدهد. این تأیید، با ایمان و طهارت تقویت میشود. |
نقش تأیید در زندگی مؤمنانه
زندگی مؤمنانه، چونان سفری است در میان امواج خروشان عالم، که تنها با تکیه بر تأییدات الهی به ساحل نجات میرسد. این تأییدات، از طریق اعمال عبادی مانند نماز، دعا و تلاوت قرآن کریم حاصل میشوند. مؤمن، با این اعمال، خود را به ابزارهای الهی مجهز میکند و از محدودیتهای انسانی خود فراتر میرود.
در مقابل، زندگی کافرانه، مانند راهی است که با تکیه بر توان محدود انسانی، در تاریکی و سرگردانی به پایان میرسد. قرآن کریم، مؤمن را به تکیه بر جنود الهی دعوت میکند و این تکیه، چونان ستونهایی است که بنای زندگی او را استوار میسازد.
جمعبندی بخش سوم
مفهوم «مؤید»، بهعنوان اسمی جمالی و خاص، بیانگر تأیید الهی برای مؤمنان در مسیر خیر است. این تأیید، با اعمال عبادی و ایمان به دست میآید و زندگی مؤمنانه را از زندگی کافرانه متمایز میکند. مؤمن، با تکیه بر تأییدات الهی، از محدودیتهای انسانی فراتر میرود و به سوی سعادت رهنمون میشود.
بخش چهارم: نقش دشمنان در تقویت ایمان
دشمنان، عاملی الهی برای پویایی عالم
خداوند متعال، برای هر پیامبر، دشمنانی از جن و انس قرار داده است تا از سستی و پوکی عالم جلوگیری کند. این اصل، چونان قانونی است در نظام آفرینش که حیات معنوی را تضمین میکند. قرآن کریم میفرماید: وَکَذَلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیَاطِینَ الإِنْسِ وَالْجِنِّ (انعام: ۱۱۲) که استاد فولادوند آن را چنین ترجمه کرده است: «و اینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم.»
این دشمنان، مانند خارهایی هستند که در بوستان حیات، از خنودگی و رخوت جلوگیری میکنند. وجود دشمن، چونان مرگ، نظم و پویایی را به عالم میبخشد و انسان را به سوی رشد معنوی سوق میدهد.
نکته کلیدی: وجود دشمنان، عاملی الهی برای جلوگیری از سستی عالم و تقویت ایمان است. این دشمنان، مانند مرگ، نظم و پویایی معنوی را به عالم میبخشند. |
تمایز ابلیس و شیطان
ابلیس، موجودی خاص از جن است که در انسان وجود ندارد، اما شیاطین، از جن و انس، در عالم فراواناند. این تمایز، چونان نشانهای است از کرامت انسانی که با عقل و درایت، از خباثت شیاطین فراتر است. قرآن کریم میفرماید: فَسَجَدُوا إَلَّا إِبْلِیسَ کَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّه (کهف: ۵۰) که به معنای «پس سجده کردند جز ابلیس که از جن بود و از فرمان پروردگارش سرپیچی کرد» است.
فقدان ابلیس در انسان، مانند گواهی است بر عقل و کرامتی که خداوند به او عطا کرده است. این عقل، چونان نگینی در تاج آدمی، او را از خباثت شیاطین و ابلیس برتر میدارد.
جمعبندی بخش چهارم
دشمنان، عاملی الهی برای پویایی و تقویت ایمانند که با ایجاد چالش، انسان را از سستی نجات میدهند. تمایز ابلیس و شیطان، نشان از کرامت انسانی دارد که با عقل، از خباثت شیاطین فراتر است. این اصول، انسان را به تأمل در حکمت الهی در اداره عالم دعوت میکند.
بخش پنجم: جن و جنود آنها و تعامل با انسانها
کثرت و تنوع جنسیان
جنها، چونان سیلی خروشان در عالم غیب، با کثرت و تنوع طوایف خود، از انسانها فراوانترند. این کثرت، به دلیل سرعت تولید آنها (استکثار) است که در قرآن کریم به آن اشاره شده است: یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَکْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ (انعام: ۱۲۸) که استاد فولادوند آن را چنین ترجمه کرده است: «ای گروه جن، شما از آدمیان بسیار بهره بردید.»
جنها، با طوایف متعدد خود (ترائق قددا)، مانند گونههای بیشمار در طبیعت، عالم غیب را پر از شگفتی کردهاند. این تنوع، چونان نشانهای است که عالم، فراتر از تصورات انسانی، پرتقاض است.
نکته کلیدی: جنها با کثرت و تنوع طوایف خود، عالم غیب را پر از شگفتی کردهاند. این کثرت، به دلیل سرعت تولید آنها است، اما عقل انسانی از آنها برتر است. |
تعامل انسان و جن
برخی انسانها، به دلیل طمع، به جنها پناه میبرند، اما این پناهندگی، اغلب به گمراهی منجر میشود: وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا (جن: ۶) که به معنای «و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از جن پناه میبردند، پس بر گمراهیشان افزودند» است.
این تعامل نادرست، مانند پرکردن کوزه از چشمهای مسموم است. در مقابل، اولیاء الهی، با ایمان و طهارت، تعاملی مثبت دارند و حتی جنهای کافر از مراوده با آنها لذت میبرند و گاه ایمان میآورند. این رابطه، مانند همکاری میان باغبان و باغ است که به شکوفایی هر دو منجر میشود.
جمعبندی بخش پنجم
جنها، با کثرت و تنوع خود، بخشی از شلوغی عالم غیباند و تعامل با آنها، بسته به نیت انسان، میتواند به گمراهی یا هدایت منجر شود. عقل انسانی، با برتری خود، راه را برای بهرهگیری مثبت از این تعامل هموار میکند. این اصول، انسان را به تأمل در پیچیدگی عالم و اهمیت ایمان دعوت دارد.
بخش ششم: نقد عدم استفاده از قرآن کریم و لزوم تأسیس علوم غیبی
اسناد قرآنی و بیتوجهی
قرآن کریم، چونان گنجینهای بینظير، اسناد جامعی درباره موجودات غیبی ارائه میدهد. این اسناد، در هیچ کتاب آسمانی یا غیرآسمانی نظیر ندارد، اما متأسفانه، مسلمين از این ظرفیتها بهره نبردهاند. آیات متعدد، از جمله اشاره به جنود و ملائكه، به این شگفتیها اشاره دارند، اما در حوزهها و دانشگاهها، این موضوعات به بوتی دستنخورده باقی مانده است.
این بیتوجهی، مانند رها کردن مرواریدی در دل دریا است که از دسترس انسانها خارج میشود. قرآن کریم، با دعوت به تأمل در این آیات، راه را برای شناخت عزت و قدرت الهی هموار کرده است.
نکته کلیدی: قرآن کریم، اسناد بینظیری درباره موجودات غیبی دارد، اما عدم مطالعه علمی این آیات، مانع بهرهبرداری از ظرفیتهای معرفتی آن شده است. |
لزوم تأسیس شعب علمی
برای بهرهگیری از ظرفیتهای قرآنی، باید شعبههای علمی متعددی در حوزهها و دانشگاهها تأسیس شود. این شعبهها، مانند باغهایی هستند که در آنها، نهالهای علوم غیبی به بار مینشینند و معارف الهی را به شکوفایی میرسانند.
این پیشنهاد میدهد، مانند کلیدی است که قفل معرفت را باز میکند و مسلمين را به سوی قدرت و عزت معرفتی رهنمون میدهد.
جمعبندی بخش ششم
قرآن کریم، منبعی بینظير برای شناخت موجودات غیبی است، اما بیتوجهی به این آیات، مانع بهرهبرداری از آن شده است. تأسیس شعبههای علمی، راهکاری است برای بازگرداندن این گنجینه به دست پژوهشگران و تقویت قدرت معرفتی مسلمين.
بخش هفتم: نقش ملائكه در تأیید مؤمينين
کثرت و قدرت ملائكه
ملائكه، چون ستارگان آسمان الهی، با تعداد بیشمار و قدرت بیحد، در تأیید مؤمينين و اجرای امور الهی نقش دارند. قرآن کریم میفرماید: إِذْ تَسْتَغِیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجَابَ لَکُمْ أَنِّی مُمِدَدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلَائِکَةِ مُرْدَفِینَ (انفال: ۹) که به معنای «آنگاه که از پروردگارتان یاری خواستید، پس اجابت کرد که من شما را با هزار فرشته پیدرپی یاری میدهم» است.
این کثرت، مانند امواجی است که در خدمت الهی، مؤمن را به سوی پیروزی میراندند. قدرت یک ملك، چون کافی است، اما تعداد بیشمار آنها، عظمت الهی را بازتاب میدهد.
نکته کلیدی: ملائكه، با كثرت و قدرت بیحد، ابزار اصلی تأیید الهیاند و مؤمينين را در مسیر هدایت و پیروزی یاری میکنند. |
تعامل ملائكه با انسانها
ملائكه، چونان پیامآوران الهی، با انسانها تعامل دارند و آنها را هدایت میکنند. این تعامل، مانند گفتوگویی است میان آسمان و زمین که در آیات قرآنی، مانند گفتوگوی ملائكه با حضرت مريم، بازتاب یافته است: إِذْ قَالَتْ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یَبَشِّرُکِ (آل عمران: ۴۵) که به معنای «آنگاه که فرشتگان گفتند: ای مريم، خداوند تو را بشارت میدهد» است.
این تعامل، چونان نردبانی است که انسان را به سوی مقامات عالیه الهی بالا میبرد.
جمعبندی بخش هفتم
ملائكه، با کثرت و قدرت معنوی آنها، در رحلت و هدایت مؤمينين نقش کلیدی دارند. تعامل آنها با انسانها، راهی برای ارتقای معنوی است. این اصول، عظمت الهی و نقش ملائكه را در اداره عالم نشان میدهد.
بخش هشتم: نقش سجده در معارف و کمالات معنوی
کف پا و مغز، مراکز قدرت انسان
سجده، چونان آیینی الهی، با قرار دادن کف پا و سر بر زمین، به تقويت معارف و کمالات معنوی کمک میکند. کف پا و مغز، مانند دو قطب قدرت در کالبد انسان، در سجده به هم پیوند میخورند.
کف پا، با استحکامی بینظير، حامل اسرار وجود انسان است. این استحکام، مانند سدی است که در برابر سختیها، مقاومت میکند. در سجده، با برداشتن پا از زمین، انسان از قیدهای مادی رها میشود و به سوی کمالات معنوی پرواز میکند.
نکته کلیدی: سجده، با پیوند کف و مغز، انسان را از قیدهای مادی رها میکند و به سوی معرفت و کمالات معنوی میدهد. |
جمعبندی بخش هشتم
سجده، آیینی الهی است که با تقویت ارتباط معنوی انسان، او را به سوی کمالات رهنمون میشود. کف پا و مغز، بهعنوان مراکز قدرت، در این آیین نقش کلیدی دارند. این اصل، حکمت الهی را در طراحی سجده نشان میدهد.
نتیجهگیری و جمعبندی کلان
این کتاب، با تأمل در درسگفتار شماره ۴۷۴ از مجموعه اسماء الحسنی، مفهوم «مؤدّيد» را بهعنوان اسمی جمالی و خاص تبیین کرد و نقش جنود الهی را در تأیید مؤمين در عالم غیب و شهود کاوش نمود. عالم غیب، با شلوغی و تنوع موجودات خود، از جمله جن، ملائكه و جنود مادی و مجرد، تحت فرمان الهی عمل میکند. جنود، با نقش دوگانه در حفظ و تخریب، و ملائكه با كثرت و قدرت بیحد، ابزارهای تأیید الهیاند.
«مؤيّديد»، تأییدی خاص برای مؤمنان و انبیا در خیر است که با ایمان و طهارت به دست میآید. دشمنان، عاملی الهی برای پویایی عالماند، و جنها با کثرت و تنوع، بخشی از شلوغی عالم غیب را تشکیل میدهند. تعامل نادرست با جنها به گمراهی میانجامد، اما اولیاء الهی، با ایمان، از آنها بهره مثبت میبرند.
قرآن کریم، اسناد بینظير درباره علم دینی ارائه میدهد، اما بیتوجهی به این آیات، مانع بهرهبرداری از آن شده است. تأسیس شعبههای علمی، راهکاری است برای بازگرداندن این گنجینه به پژوهشگران. سجده، با پیوند کف پا و مغز، انسان را به سوی معرفت و کمالات معنوی میدهد.
با نظارت صادق خادمی |