متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تأمل در اسم جلالی مبتلی و نقش ابتلا در کمال انسانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۸۰)
دیباچه
اسم جلالی «مبتلی»، بهعنوان یکی از اسمای الهی، تجلیگاه حکمت و قدرت خداوند در نظام هستی است که بندگان را در کوران آزمایش و امتحان قرار میدهد تا مراتب کمال، سعادت، یا ورز و وبال آنها آشکار گردد. این اسم، که در درسگفتار شماره ۴۸۰ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره مورد تأمل قرار گرفته، نهتنها بر عملی بودن فرآیند ابتلا تأکید دارد، بلکه عالم ناسوت را بهمنزله آشپزخانه وجود معرفی میکند که کمالات انسانی در آن تولید میشود. متن حاضر، به بررسی ماهیت، اهمیت، تنوع متعلقات، و اهداف ابتلا در نظام قرآنی و متافیزیکی میپردازد.
بخش نخست: چارچوب مفهومی اسم مبتلی
تعریف و جایگاه اسم مبتلی
اسم «مبتلی»، اسمی جلالی، فعلی، و قدرتی است که به فرآیند آزمایش و امتحان بندگان اشاره دارد. این اسم، برخلاف اسمای علمی که بر معرفت نظری متمرکزند، بر عمل خارجی و نتایج آن تأکید دارد و به سنجش نفس انسانی در مواجهه با شرایط گوناگون میپردازد.
تحلیل تبیینی: مبتلی، ناظر بر فرآیند امتحان الهی است که با نظارت خارجی (خداوند یا ناظر دیگر) انجام میشود و به آشکارسازی حقیقت وجودی انسان منجر میگردد. این مفهوم، در الهیات قرآنی و فلسفه اخلاق، بهعنوان مکانیسمی برای ارزشگذاری اعمال و صفات انسانی شناخته میشود.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با تمایز بین «معلم» (که به آموزش درونی معطوف است) و «مبتلی» (که ناظر خارجی بر امتحان است)، بر عملی بودن این اسم تأکید دارد. مبتلی، بهمنزله ناظری است که انسان را در میدان عمل میسنجد، نه صرفاً در حوزه دانش نظری. این دیدگاه، با آیات قرآن کریم، مانند وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (هود: ۷) همخوانی دارد. فولادوند این آیه را چنین ترجمه میکند: «و عرش او بر آب بود تا شما را بیازماید که کدامیک از شما نیکوکارترید.» این آیه، بر نظارت الهی در فرآیند ابتلا و هدف آن (تعیین احسن عمل) تأکید میکند.
اهمیت ابتلا در نظام هستی
عالم ناسوت، بهعنوان ظرف حرکت، سیر، و امتحان، بستری است که از ذره تا سعادت اخروی را در بر میگیرد. ابتلا، جوهره طبیعی و فطری این عالم است که با شدت و مراتب مختلف، موجودات را در مسیر کمال یا سقوط قرار میدهد.
تحلیل تبیینی: ابتلا، مکانیسم اصلی رشد و کمال در عالم ناسوت است که با ایجاد چالشها و فرصتها، موجودات را به سوی فعلیت کمالاتشان هدایت میکند. این اصل، در متافیزیک اسلامی، بهعنوان رکنی از حکمت الهی در خلقت شناخته میشود.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، عالم ناسوت را بهمنزله ظرفی معرفی میکند که در آن، همه موجودات، از ذره تا انسان، در معرض امتحاناند. این امتحان، در مراتب مختلف، گاه بهصورت طبیعی و گاه با شدت بیشتر، اعمال میشود. برخلاف عوالم دیگر (برزخ، قیامت، بهشت، جهنم)، که شدت ابتلا در آنها کمتر است، ناسوت محل اصلی آزمایش است. این دیدگاه، با آیه وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ (بقره: ۱۵۵) همخوانی دارد. فولادوند این آیه را چنین ترجمه میکند: «و البته شما را به چیزی از [قبیل] ترس و گرسنگی و کاهشی در اموال و جانها آزمایش میکنیم.» این آیه، بر تنوع و فراگیری ابتلا در ناسوت تأکید دارد.
بخش دوم: تنوع متعلقات و اهداف ابتلا
تنوع متعلقات ابتلا
ابتلا، بهعنوان فرآیندی جامع، متعلقات گوناگونی دارد که شامل عمل (با یا بدون وصف)، حسنات، سیئات، خیر، شر، اوصاف وجودی (خوف، جوع)، و اوصاف عدمی (نقص اموال و انفس) میشود. این تنوع، جامعیت اسم مبتلی را در سنجش همه ابعاد وجودی انسان نشان میدهد.
تحلیل تبیینی: تنوع متعلقات ابتلا، بیانگر این است که هیچ بعدی از وجود انسانی از تیررس امتحان الهی خارج نیست. این جامعیت، ابتلا را به ابزاری فراگیر برای ارزشگذاری تبدیل میکند.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با استناد به آیات قرآن کریم، بر تنوع متعلقات ابتلا تأکید دارد. آیه وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (اعراف: ۱۶۸) ابتلا به حسنات و سیئات را ذکر میکند. فولادوند این آیه را چنین ترجمه میکند: «و آنان را با نیکیها و بدیها آزمودیم، شاید که بازگردند.» همچنین، آیه وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ (بقره: ۱۵۵) اوصاف وجودی (ترس، گرسنگی) و عدمی (نقص اموال و جانها) را در بر میگیرد. علاوه بر این، آیه إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (کهف: ۷) زینتهای زمین را متعلق ابتلا معرفی میکند. فولادوند این آیه را چنین ترجمه میکند: «ما آنچه را که بر روی زمین است، زینتی برای آن قرار دادیم تا آنان را بیازماییم که کدامیک نیکوکارترند.» این آیات، نشاندهنده گستردگی متعلقات ابتلا هستند که از اعمال و اوصاف تا زینتهای مادی را در بر میگیرند.
اهداف ابتلا
ابتلا، با هدف ارتقا، کمال، سعادت، یا ورز و وبال بندگان طراحی شده و به رجوع آنها به سوی خداوند («لعلهم یرجعون») منجر میشود. این فرآیند، سندسازی اعمال و ارزشهای انسانی را ممکن میسازد.
تحلیل تبیینی: ابتلا، ابزاری برای اصلاح نفس و بازگشت به خدا است که با آشکارسازی حقیقت اعمال، انسان را به سوی کمال یا مسئولیتپذیری هدایت میکند. این هدف، در اخلاق اسلامی و عرفان عملی جایگاه ویژهای دارد.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با استناد به آیه وَبَلَوْنَاهُمْ بِالْحَسَنَاتِ وَالسَّيِّئَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (اعراف: ۱۶۸)، هدف رجوع به خدا را برجسته میکند. این رجوع، نهتنها به معنای بازگشت معنوی است، بلکه به سندسازی اعمال برای قضاوت الهی اشاره دارد. همچنین، آیه وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ (محمد: ۴) نشان میدهد که ابتلا، حتی در مواجهه با سختیها، فرصتی برای بروز اقتدار و کمال است. فولادوند این آیه را چنین ترجمه میکند: «و اگر خدا میخواست، از آنان انتقام میکشید، ولی [چنین نکرد] تا برخی از شما را به وسیله برخی دیگر بیازماید.» این آیات، بر نقش ابتلا در تحقق کمال و سعادت تأکید دارند.
بخش سوم: عالم ناسوت و نقش آن در ابتلا
ناسوت بهعنوان ظرف اصلی ابتلا
عالم ناسوت، به دلیل امکان پرورش عصمت و ایمان، افضل از عوالم دیگر (عقول، نفوس، مثال، آخرت) است. این عالم، آشپزخانه وجود است که کمالات در آن تولید میشود، برخلاف عوالم دیگر که مصرفکننده نتایجاند.
تحلیل تبیینی: ناسوت، بهمنزله بستری پویا، محل تولید کمالات و ارزشهاست که با ابتلا، انسان را به سوی فعلیت کمالاتش هدایت میکند. این برتری، در فلسفه اسلامی و هستیشناسی قرآنی ریشه دارد.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با تشبیه ناسوت به آشپزخانه و عوالم دیگر به اتاق خواب، بر نقش محوری ناسوت تأکید دارد. برخلاف عالم آخرت، که محل مصرف نتایج است، ناسوت جایی است که عصمت و ایمان در آن پرورش مییابد. آیه وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ (انعام: ۱۶۵) این نقش را تأیید میکند. فولادوند این آیه را چنین ترجمه میکند: «و برخی از شما را بر برخی دیگر به درجاتی برتری داد تا شما را در آنچه به شما عطا کرده بیازماید.» این آیه، بر تفاوت مراتب در ناسوت و نقش آن در ابتلا تأکید دارد. درسگفتار، ناسوت را بهمنزله ظرفی منحصربهفرد معرفی میکند که ارزش آن در تولید کمالات نهفته است.
نقش جهنم در نظام ناسوت
حتی جهنم، بهمنزله توالت در نظام ناسوت، برای تکمیل کمال این عالم ضروری است. بدون این عنصر، نظام ناسوت ناقص میماند، زیرا همه اجزا در تحقق کمال نقش دارند.
تحلیل تبیینی: جهنم، بهعنوان بخشی از نظام ابتلا، با ایجاد پیامدهای اعمال، به تکمیل نظام ارزشگذاری در ناسوت کمک میکند. این دیدگاه، در متافیزیک اسلامی جایگاه ویژهای دارد.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با تشبیه جهنم به توالت در یک خانه، بر ضرورت آن در نظام ناسوت تأکید دارد. همانگونه که خانه بدون توالت ناقص است، ناسوت بدون جهنم نمیتواند نظام کمال را کامل کند. این تشبیه، نشاندهنده حکمت الهی در خلقت است که حتی عناصر منفی را در خدمت کمال قرار میدهد. آیه لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ (انعام: ۱۶۵) این نظام جامع را تأیید میکند، زیرا ابتلا در همه اجزای ناسوت، از خیر تا شر، جاری است.
بخش چهارم: ضرورت سنجش و ارزشگذاری در ابتلا
سنجش بهعنوان مبنای ارزشگذاری
ارزش هر چیز به سنجش آن وابسته است؛ بدون سنجش، ارزشی وجود ندارد. ابتلا، بهعنوان ابزار سنجش الهی، ارزشهای انسانی را تعیین میکند و بدون آن، هیچ موجودی ارزشمند نمیشود.
تحلیل تبیینی: سنجش، مبنای ارزشگذاری در همه حوزهها (علمی، عملی، دینی) است و فقدان آن به بیارزشی منجر میشود. این اصل، در فلسفه اخلاق و مدیریت علمی کاربرد دارد.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با تمثیل جواهر (که ارزش آن به دلیل سنجش است)، بر ضرورت معیارگذاری تأکید دارد. بدون ترازو، طلا و سنگ تفاوتی ندارند؛ بدون سنجش، اعمال و صفات انسانی نیز بیارزشاند. آیه وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (هود: ۷) نظارت سنجشی خداوند را نشان میدهد. این آیه، بر ارزشگذاری اعمال بر اساس معیارهای الهی تأکید دارد. درسگفتار، این اصل را به همه حوزهها تعمیم میدهد و بر لزوم سنجش در نظامهای علمی و دینی تأکید میکند.
نقد فقدان سنجش در حوزههای علمیه
حوزههای علمیه، به دلیل فقدان معیارهای سنجش، فاقد ارزشگذاری دقیقاند. این یکسانانگاری، که همه طلاب را در یک سطح قرار میدهد، به کاهش اعتبار علمی و عملی حوزهها منجر شده است.
تحلیل تبیینی: نبود معیارهای مشخص، حوزهها را از تولید ارزشهای علمی و عملی بازمیدارد و به تضعیف جایگاه آنها در نظامهای علمی و اجتماعی منجر میشود.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با تمثیل «طلبه است، آن هم طلبه است»، بر یکسانانگاری در حوزهها انتقاد میکند. در سایر مراکز علمی، مانند دانشگاهها یا کارگاهها، معیارهای سنجش، ارزشها را مشخص میکنند، اما حوزهها از این امر محروماند. این فقدان، به کاهش اعتبار حوزهها و طلاب منجر شده است. درسگفتار، این مشکل را به نبود نظام سنجش و ارزشگذاری نسبت میدهد و بر ضرورت اصلاح ساختاری تأکید دارد.
پیشنهاد تدوین قانون اساسی برای حوزهها
حوزههای علمیه نیازمند قانون اساسی برای ایجاد معیارهای سنجش، ارزشگذاری، و ارتقای علمی و عملیاند. این قانون، میتواند حوزهها را به مراکز علمی ارزشمند تبدیل کند.
تحلیل تبیینی: قانون اساسی، با ایجاد نظام سنجش، حوزهها را از یکسانانگاری رهایی میبخشد و به تولید ارزشهای علمی و دینی کمک میکند.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با اشاره به تلاش برای تدوین قانون اساسی برای حوزهها، بر لزوم اصلاح ساختاری تأکید دارد. این قانون، با ایجاد معیارهای مشخص، میتواند طلاب را بر اساس توانمندیها و دستاوردها ارزشگذاری کند و حوزهها را به مراکز علمی معتبر تبدیل نماید. این پیشنهاد، در سیاستگذاری آموزشی دینی و مدیریت حوزهها کاربرد دارد و به تقویت جایگاه حوزهها در نظام تمدنی اسلام کمک میکند.
بخش پنجم: ابتلا بهعنوان موهبت و نقد عافیتطلبی
ابتلا بهعنوان موهبت و کمالآور
ابتلا، حتی در قالب مصیبت، میتواند موهبت و کمالآور باشد. این فرآیند، با ایجاد فرصت برای بروز اقتدار و توانمندی، مسیر فرد یا جامعه را به سوی کمال هدایت میکند.
تحلیل تبیینی: مصیبتهای ابتلا، با ایجاد بستری برای آشکارسازی توانمندیها، به کمال انسان کمک میکنند و نگاهی مثبت به سختیها را ترویج میدهند.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با نقل قول «ما رأیت إلا جمیلاً» از حضرت زینب (س)، بر نگاه مثبت به ابتلا تأکید دارد. این دیدگاه، که حتی مصیبت را موهبت میبیند، در آیه وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ (محمد: ۴) تأیید میشود. این آیه، نشان میدهد که ابتلا، حتی در سختیها، فرصتی برای بروز کمالات است. درسگفتار، با تمثیل مصیبت به فوارهای که مسیر زندگی را تغییر میدهد، بر نقش کمالآور ابتلا تأکید دارد.
نقد فرهنگ عافیتطلبی
عافیتطلبی و دوری از ابتلا، نشانه سستی و پوکی اندیشه است. کمالات انسانی در مواجهه با ناملایمات و سختیها ظاهر میشوند، و فرار از ابتلا مانع رشد است.
تحلیل تبیینی: عافیتطلبی، با جلوگیری از مواجهه با چالشها، انسان را از فعلیت کمالات محروم میکند. این نقد، در روانشناسی دینی و اخلاق اسلامی کاربرد دارد.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با تمثیل عافیتطلبی به ورزشکاری که بهجای تمرین میخوابد، بر ضرورت مواجهه با ابتلا تأکید دارد. کمالات، مانند گوهری در دل سنگ، در کوران سختیها آشکار میشوند. آیه وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ (مائده: ۴۸) نشان میدهد که خداوند، با ایجاد تفاوتها و چالشها، انسان را به ابتلا دعوت میکند. فولادوند این آیه را چنین ترجمه میکند: «و اگر خدا میخواست، شما را یک امت قرار میداد، ولی [چنین نکرد] تا شما را در آنچه به شما عطا کرده بیازماید.» این آیه، بر حکمت الهی در اجتناب از یکنواختی و ایجاد ابتلا تأکید دارد.
بخش ششم: خداوند و قرآن کریم بهعنوان مبنای سنجش و ارزشگذاری
خداوند بهعنوان موجود سنجشی و ارزشی
خداوند، خود موجودی سنجشی و ارزشی است که با صفاتی چون «غنی عن العالمین» و «رب العالمین»، ارزشهای خود را متمایز میکند. این سنجشی بودن، مبنای ابتلا و ارزشگذاری بندگان است.
تحلیل تبیینی: سنجشی بودن خداوند، نظام ابتلا را به نظامی عادلانه و حکیمانه تبدیل میکند که ارزشهای بندگان را بر اساس معیارهای الهی تعیین میکند.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، با اشاره به صفات الهی مانند «غنی عن العالمین» و «رب العالمین»، خداوند را موجودی معرفی میکند که خود معیار سنجش و ارزش است. آیه وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (هود: ۷) این نظارت سنجشی را تأیید میکند. این آیه، نشاندهنده حضور دائمی خداوند بهمنزله ناظری است که اعمال را با دقت میسنجد. درسگفتار، این اصل را به نظام هستی تعمیم میدهد و بر سنجشی بودن عالم تأکید دارد.
قرآن کریم بهعنوان کتابی سنجشی و ارزشی
قرآن کریم، به دلیل دقت در ارائه معیارهای سنجش و ارزشگذاری، کتابی سنجشی و ارزشی است که نظام ابتلا را برای هدایت انسان تبیین میکند. این کتاب، با آیات متعدد، ارزشهای انسانی را بر اساس ابتلا مشخص میکند.
تحلیل تبیینی: قرآن کریم، بهمنزله ترازویی الهی، ارزشهای انسانی را با معیارهای دقیق سنجش میکند و منبعی جامع برای فهم نظام ابتلا است.
توضیح تفصیلی: درسگفتار، قرآن کریم را کتابی معرفی میکند که با آیاتی مانند فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ۞ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (زلزال: ۷-۸)، نظام سنجش را تبیین میکند. فولادوند این آیات را چنین ترجمه میکند: «پس هر که هموزن ذرهای نیکی کند، آن را ببیند و هر که هموزن ذرهای بدی کند، آن را ببیند.» این آیات، بر دقت الهی در سنجش اعمال تأکید دارند. درسگفتار، با اشاره به آیات متعدد ابتلا، قرآن کریم را منبعی علمی و فلسفی برای فهم نظام ارزشگذاری معرفی میکند.
جمعبندی و نتیجهگیری
درسگفتار شماره ۴۸۰ آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تأمل در اسم جلالی «مبتلی»، دریچهای نوین به سوی فهم حکمت الهی در نظام ابتلا گشوده است. مبتلی، اسمی قدرتی و فعلی است که با امتحان بندگان، حقیقت وجودی آنها را آشکار میکند. عالم ناسوت، بهمنزله آشپزخانه وجود، ظرف اصلی ابتلا است که کمالات انسانی در آن تولید میشود. ابتلا، با تنوع متعلقات (حسنات، سیئات، خیر، شر، اوصاف وجودی و عدمی) و اهداف (کمال، سعادت، رجوع به خدا)، نظام جامعی برای ارزشگذاری ارائه میدهد. سنجش، مبنای ارزشگذاری است و فقدان آن در حوزههای علمیه، به کاهش اعتبار منجر شده است. پیشنهاد تدوین قانون اساسی برای حوزهها، گامی در جهت اصلاح ساختاری و ایجاد معیارهای سنجش است. ابتلا، حتی در قالب مصیبت، موهبت و کمالآور است و عافیتطلبی مانع رشد میشود. خداوند، بهعنوان موجودی سنجشی و ارزشی، و قرآن کریم، بهمنزله کتابی سنجشی، نظام ابتلا را هدایت میکنند.
این متن، با بازنویسی محتوای درسگفتار و تحلیلهای تفصیلی، تلاش کرده است تا مفاهیم اسم مبتلی و نقش ابتلا را در قالبی علمی و فاخر برای پژوهشگران حوزه الهیات، فلسفه اسلامی، و عرفان تبیین کند. آیات قرآن کریم، با دقت و جامعیت، راهنمایی بینظیر برای فهم ابتلا ارائه میدهند. تأمل در این اسم، نهتنها به شناخت اسما و صفات الهی کمک میکند، بلکه انسان را به سوی مواجهه حکیمانه با سختیها و بهرهگیری از فرصتهای کمال هدایت مینماید. امید است این اثر، گامی در مسیر احیای علوم قرآنی و تقویت نظامهای علمی دینی باشد.