در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 488

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل واژه دیان و ضرورت تنوع در دین

کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل واژه دیان و ضرورت تنوع در دین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۸۸)

مقدمه

در سپهر معرفت الهی، شناخت اسماء و صفات خداوند، دریچه‌ای است به سوی فهم حقیقت هستی و جایگاه انسان در آن. درس‌گفتار شماره ۴۸۸ از سلسله مباحث اسماء الحسنی، به قلم و بیان آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تحلیل واژه «دیان» و مفهوم بنیادین «دین» در قرآن کریم می‌پردازد. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، به زبانی فاخر و آکادمیک، تلاش دارد تا این مفاهیم را با حفظ تمامی جزئیات و با ساختاری علمی برای پژوهشگران حوزه الهیات، فلسفه، و علوم قرآنی ارائه دهد. دین، به مثابه منش و روش طبیعی انسان، در این متن نه تنها به عنوان یک نظام توصیفی معرفی می‌شود، بلکه تنوع آن به سان باغی پرشکوه از معانی و جلوه‌ها تصویر شده که هر شاخه‌اش، انسانی را به سوی فطرت و سلامت رهنمون می‌سازد. نقد منابع سنتی، تأکید بر زبان‌شناسی علمی، و پیوند دین با سلامت و آزادی، از محورهای کلیدی این بررسی است.

بخش اول: مفهوم دین و دیان در قرآن کریم

تعریف دین و نقش دیان

دین، در نگاه قرآن کریم، منش و روشی طبیعی است که رفتار و اندیشه انسان را در مسیری هماهنگ با فطرت او سامان می‌دهد. این مفهوم، نه یک دستور خشک و فرمانی، بلکه توصیفی است از حقیقت وجودی انسان که در هماهنگی با نظم هستی قرار می‌گیرد. دیان، به عنوان یکی از اسماء الهی، ناظم و نظام‌دهنده این منش است که در روز جزا، اعمال را بر اساس این روش طبیعی مورد ارزیابی قرار می‌دهد.

مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (فاتحه: ۴) به : «[خداوند] مالک روز جزاست.» این آیه، دیان را به مثابه خداوندی معرفی می‌کند که در روز قیامت، حسابرسی اعمال را بر عهده دارد، نه از سر قهر و اجبار، بلکه بر اساس منش طبیعی انسان که در دین تجلی یافته است.

درنگ: دین، منش و روش طبیعی انسان است که به صورت توصیفی و نه فرمانی تعریف می‌شود. دیان، نظام‌دهنده این منش در قالب جزا و حسابرسی است، که هماهنگی آن با فطرت انسانی را تضمین می‌کند.

تنوع در دین و آزادی انتخاب

قرآن کریم، دین را در اشکال گوناگون، از جمله «دين القيم»، «دين الإسلام»، و «دين الشرع» معرفی می‌کند که هر یک جلوه‌ای از تنوع این مفهوم را به تصویر می‌کشند. این تنوع، به سان بازاری پررونق از کالاهای رنگارنگ، انسان را در برابر انتخابی آزاد قرار می‌دهد. این آزادی، ریشه در آیه شریفه لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ (بقره: ۲۵۶) دارد که به می‌فرماید: «در دین هیچ اکراهی نیست.» این اصل، نشان‌دهنده آن است که دین، برخلاف تحمیل و اجبار، باید از سر اختیار و هماهنگی با باطن انسان برگزیده شود. تنوع دین، به انسان اجازه می‌دهد تا در میان انبوه روش‌ها و منش‌ها، راهی را برگزیند که با فطرت و طبیعت او سازگار است، مانند گلی که در خاک مناسب خود می‌روید و شکوفا می‌شود.

خطر یکنواختی و تهوع در دین

یکنواختی در دین، به سان باغی که تنها یک نوع گل در آن کاشته شود، نه تنها جاذبه خود را از دست می‌دهد، بلکه به تهوع، نفاق، و استبداد منجر می‌شود. نفاق، هنگامی رخ می‌دهد که ظاهر و باطن انسان در تعارض قرار گیرند، و استبداد، زمانی است که دینی غیرطبیعی از بیرون تحمیل شود. قرآن کریم در توصیف نفاق می‌فرماید: إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ (منافقون: ۱)، به : «چون منافقان نزد تو آیند، گویند: گواهی می‌دهیم که تو قطعاً پیامبر خدایی.» این آیه، نفاق را به عنوان تعارض میان زبان و قلب نشان می‌دهد که نتیجه تحمیل یکنواختی است. تهوع در دین، حالتی است که انسان از دین گریزان می‌شود، زیرا تنوع و جاذبه آن از میان رفته و به جای شکوفایی، دلزدگی به بار می‌آورد.

درنگ: یکنواختی در دین، به نفاق (تعارض باطن و ظاهر) و استبداد (تحمیل دین غیرطبیعی) منجر می‌شود، در حالی که تنوع، جاذبه و آزادی را در دین حفظ می‌کند.

بخش دوم: نقد رویکردهای سنتی به دین و دیان

دین توصیفی در برابر دین فرمانی

دین، به مثابه نسخه‌ای که طبیب برای بیمار می‌نویسد، توصیفی است و نه فرمانی. همان‌گونه که پزشک به بیمار می‌گوید: «برای سرماخوردگی، از ترشی پرهیز کن»، دین نیز راه و روشی را توصیف می‌کند که با فطرت انسان سازگار است. در مقابل، دین فرمانی، مانند دستورات سلاطین یا احکام خشک رساله‌های فقهی، به اجبار و تحمیل گرایش دارد که نتیجه‌ای جز تهوع و دوری از دین ندارد. این تمایز، در نگاه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، ریشه در طبیعت دین دارد که باید با فطرت انسانی همنوا باشد، نه اینکه به زور و اجبار بر انسان تحمیل گردد.

تنوع دین در قرآن کریم

قرآن کریم، دین را در قالب‌های گوناگون، از جمله «دون»، «دَين»، «دِين»، «دين القيم»، و «دين الإسلام» معرفی می‌کند که هر یک جلوه‌ای از تنوع و گستردگی این مفهوم را نشان می‌دهند. این تنوع، به سان رودی پرخروش است که شاخه‌های متعددش، هر یک به سوی مقصدی خاص جاری می‌شوند، اما همگی از یک سرچشمه سیراب می‌گردند. آیه شریفه إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ (آل‌عمران: ۱۹) به می‌فرماید: «در حقیقت، دین نزد خدا اسلام است.» این آیه، دین را به سلامت و فطرت پیوند می‌دهد و نشان می‌دهد که تنوع در دین، نه تنها مانع وحدت نیست، بلکه آن را غنی‌تر و جذاب‌تر می‌سازد.

نقد لغت‌نامه‌های سنتی

منابع سنتی، مانند قاموس، اقرب الموارد، و مفردات راغب، به دلیل فقدان تحلیل علمی ماده واژگان، معانی نادرستی برای «دین» و «دیان» ارائه کرده‌اند. برای نمونه، قاموس، دیان را به «قهار» معنا کرده و مفردات راغب، دین را به «عادت» یا «انقیاد» تقلیل داده است. این تعاریف، به سان آینه‌ای شکسته، تصویری ناقص و مخدوش از حقیقت دین ارائه می‌دهند. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که این منابع، به جای تحلیل ماده اصلی (منش و روش)، به استعمالات عرفی اکتفا کرده‌اند که به اعوجاج در دیانت منجر شده است. برای مثال، تعریف «الديان القهار» در قاموس، دین را به قهر و اجبار فروکاسته، در حالی که دین، از سرچشمه لطافت و قرب سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: فقدان تحلیل علمی ماده واژگان در لغت‌نامه‌های سنتی، به تعاریف نادرست و اعوجاج در فهم دین منجر شده است. تحلیل ماده، کلید اصلاح علوم دینی و استانداردسازی آن‌هاست.

دین به عنوان منش و نه جزا

دین، منش و روش طبیعی انسان است و جزا، نتیجه‌ای است که بر این منش مترتب می‌شود، نه معنای اصلی آن. عبارت مشهور «کما تدين تدان» (هرچه بکاری، درو می‌کنی) این حقیقت را نشان می‌دهد که جزا، لازمه عمل است، اما دین، خود منش و روش است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: فَالْيَوْمَ تُجْزَىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ (غافر: ۱۷)، به : «امروز هر کسی به آنچه کرده جزا داده می‌شود.» این آیه، جزا را نتیجه عمل می‌داند، اما دین را به عنوان منش و روشی معرفی می‌کند که پیش از جزا وجود دارد و انسان را به سوی سلامت هدایت می‌کند.

بخش سوم: نقد فرهنگ استبداد و ضرورت زبان‌شناسی علمی

فرهنگ استبداد و تحمیل یکنواختی

فرهنگ استبداد، دین را به قهر و انقیاد تقلیل داده و آن را از طبیعت و تنوع خود دور کرده است. این فرهنگ، به سان افسار زدن به موجودی آزاد، انسان را از اختیار و آزادی در دین محروم می‌سازد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با تمثیلی از گوسفندی که به زور پوست هندوانه‌ای به حلقش فرو برده می‌شود، این تحمیل را نقد می‌کنند. چنین رویکردی، نه تنها جاذبه دین را از میان می‌برد، بلکه به نفاق و تهوع منجر می‌شود. این نقد، در جامعه‌شناسی دینی و تحلیل تاریخی فرهنگ‌های استبدادی کاربرد دارد.

ضرورت زبان‌شناسی علمی

فقدان تحلیل ماده واژگان در علوم اسلامی، به عاميانه شدن فقه، فلسفه، و منطق منجر شده است. برای نمونه، در منطق صوری، قیاس‌هایی مانند «العالم متغير، كل متغير حادث، فالعالم حادث» و «العالم اثر القديم، اثر القديم قديم، فالعالم قديم» هر دو به ظاهر درست‌اند، اما به دلیل عدم توجه به ماده واژگان، نتایج متناقضی تولید می‌کنند. ماده‌شناسی، به سان کلیدی است که قفل معانی واژگان را می‌گشاید و علوم اسلامی را از حالت عاميانه به سوی استاندارد جهانی سوق می‌دهد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره تأکید دارند که بدون ماده‌شناسی، علوم اسلامی نمی‌توانند در برابر نیازهای جهانی پاسخگو باشند.

درنگ: ماده‌شناسی واژگان، پایه فرهنگ علمی در علوم اسلامی است. بدون آن، فقه، فلسفه، و منطق در سطح عاميانه باقی می‌مانند و از استاندارد جهانی محروم می‌شوند.

سلامت و دین

دین، به معنای سلامت و فطرت است و جامعه‌ای که فاقد سلامت باشد، از دین و سعادت اخروی محروم است. آیه شریفه إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ (آل‌عمران: ۱۹) به : «در حقیقت، دین نزد خدا اسلام است»، دین را به سلامت و نظم طبیعی پیوند می‌دهد. اسلام در این آیه، نه صرفاً شریعت نبوی، بلکه سلامت و فطرتی است که هر انسان و جامعه‌ای را به سوی سعادت رهنمون می‌سازد. جامعه‌ای که از سلامت جسمی، روانی، و اجتماعی محروم باشد، نمی‌تواند سعادت اخروی را تجربه کند، زیرا دین، به سان آیینه‌ای است که سلامت فطری انسان را بازمی‌تاباند.

بخش چهارم: وحدت و تنوع در دین

تعادل میان وحدت و تنوع

دین، مانند ماشینی است که شاسی محکمش (واجبات) وحدت را تضمین می‌کند و اجزای متنوعش (مستحبات) آزادی و جاذبه را به ارمغان می‌آورد. واجبات، به سان تيرآهن محکمی هستند که ساختار دین را استوار نگه می‌دارند، اما مستحبات، مانند چراغ‌ها و تزئینات ماشین، تنوع و زیبایی را به آن می‌بخشند. این تعادل، به انسان اجازه می‌دهد تا در چارچوب وحدت دینی، از آزادی و تنوع برخوردار باشد. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با تمثیل ماشین، این مفهوم را به زیبایی تصویر می‌کنند و نشان می‌دهند که دین، بدون تنوع، به تهوع و دافعه منجر می‌شود.

درنگ: دین، با وحدت در اصول (واجبات) و تنوع در فروع (مستحبات)، تعادلی میان نظم و آزادی ایجاد می‌کند که جاذبه و سلامت آن را تضمین می‌نماید.

نقد تاریخی استبداد در دین

استبداد تاریخی، مانند تحمیل جماعت در نافله، تنوع را از دین حذف کرده و آن را به یکنواختی و دافعه سوق داده است. آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با اشاره به نمونه‌هایی چون تحمیل نافله جماعت، تقلیل دین به یکنواختی و دافعه منجر می‌شود.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بازنویسی درس‌گفتار شماره ۴۸۸ از سلسله مباحث اسماء الحسنی، به قلم آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، مفهوم «دیان» و «دین» را در چارچوبی علمی و آکادمیک تحلیل کرد. دین، به عنوان منش و روش طبیعی انسان، با تنوع گسترده‌اش، آزادی و جاذبه را به ارمغان می‌آورد، در حالی که یکنواختی، به نفاق، استبداد، و تهوع منجر می‌شود. دیان، به عنوان ناظم و نظام‌دهنده این منش، نقش حسابرسی و جزا را بر عهده دارد، اما نه از سر قهر، بلکه در هماهنگی با فطرت انسانی. نقد منابع سنتی، تأکید بر زبان‌شناسی علمی، و پیوند دین با سلامت و فطرت، از محورهای کلیدی این بررسی بود. این کتاب، با ارائه ساختاری منسجم و تمثیلات ادبی، تلاش کرد تا مفاهیم عمیق الهی را به زبانی فاخر و روشن برای مخاطبان متخصص تبیین نماید. دین، به سان رودی پرخروش از سرچشمه فطرت، انسان را به سوی سلامت و سعادت هدایت می‌کند، مشروط بر آنکه تنوع و آزادی آن حفظ شود.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مفهوم اصلی «دين» در قرآن چیست؟

2. طبق درسگفتار، چرا اجبار در دین به استبداد منجر می‌شود؟

3. کدام یک از موارد زیر در درسگفتار به عنوان یکی از اقسام دین در قرآن ذکر شده است؟

4. بر اساس درسگفتار، معنای «ديان» در دعای جوشن کبیر چیست؟

5. در درسگفتار، چرا معنای «دين» به «جزا» مرتبط نیست؟

6. بر اساس درسگفتار، دین به معنای عادت است و از تکرر پدید می‌آید.

7. طبق متن، تنوع در دین باعث تهوع و بیزاری از دین می‌شود.

8. درسگفتار بیان می‌کند که «لا اکراه فی الدین» به معنای نبود اجبار در دین است.

9. مفهوم «ديان» در قرآن به صراحت به عنوان یکی از اسمای الهی ذکر شده است.

10. بر اساس درسگفتار، استبداد در دین زمانی رخ می‌دهد که منش انسان با اجبار خارجی تغییر کند.

11. تفاوت اصلی بین دین توصیفی و دین فرمانی چیست؟

12. چرا طبق درسگفتار، اجبار در دین به نفاق یا استبداد منجر می‌شود؟

13. منظور از «کما تدين تدان» در درسگفتار چیست؟

14. چرا درسگفتار معتقد است که معنای «ديان» به «قهار» مرتبط نیست؟

15. چگونه تنوع در دین از تهوع جلوگیری می‌کند؟

پاسخنامه

1. منش و روش حرکتی انسان و موجودات

2. چون اجبار مانع تنوع در منش انسان است

3. دين القيم

4. ناظم و سیستم‌دهنده

5. چون جزا متفرع بر عمل است و دین منش است

6. نادرست

7. نادرست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. دین توصیفی منش و روش طبیعی انسان را بیان می‌کند، اما دین فرمانی دستورات الزام‌آور دارد.

12. اجبار داخلی باعث نفاق و اجبار خارجی باعث استبداد می‌شود، زیرا با منش طبیعی انسان ناسازگار است.

13. هرگونه منش و عملی که انسان انتخاب کند، نتایج متناسب با آن دریافت خواهد کرد.

14. چون «ديان» به معنای ناظم و سیستم‌دهنده است، نه اجبار و قهر بر طاعت.

15. تنوع در دین با فراهم کردن انتخاب آزادانه منش، مانع بیزاری و اجبار در دین می‌شود.

فوتر بهینه‌شده