متن درس
کتاب اسماء و صفات الهی: تحلیل اسم الهی اذن و ضرورت تجویز در دیانت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۴۹۴)
مقدمه
در ساحت معرفت الهی، شناخت اسماء و صفات خداوند، گویی دریچهای است که نور حقیقت را بر جان و اندیشه انسان میتاباند. درسگفتار شماره ۴۹۴ از سلسله مباحث اسماء الحسنی، به قلم و بیان آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در اسم الهی «اذن» میپردازد؛ نامی که به مثابه کلیدی برای فهم آگاهی، موافقت، و فرمان الهی در نظم هستی و دیانت انسانی عمل میکند. اذن، صفتی فعلی و کمالی است که هم جلوهای جمالی دارد و هم جلالی، و در عین حال، به دلیل عمومیت، در خداوند، انسان، و سایر مخلوقات ظهور مییابد. این کتاب، با تأکید بر پیچیدگی معنای اذن، نقد استفاده بیرویه از اذکار و عبادات، و ضرورت تجویز دقیق در دیانت، به سان باغی پرشکوه، مفاهیم عمیق الهی را با تمثیلات ادبی و ساختاری علمی شکوفا میسازد تا مخاطبان متخصص را به سوی فهم عمیقتر هدایت کند.
بخش اول: مفهوم اذن در قرآن کریم
تعریف و چیستی اذن
اذن، به عنوان صفتی فعلی و کمالی در ساحت الهی، به معنای آگاهیرسانی، موافقت، یا فرمان نسبت به تحقق یا انجام کاری تعریف میشود. این مفهوم، برخلاف تصورات سادهانگارانه، بسیط و چندوجهی است و دربرگیرنده ابعاد علم، اعلام، وفاق، و فرمان است. اذن، به سان رودی جاری است که از سرچشمه الهی سرچشمه میگیرد و در مسیر خود، آگاهی و اقتدار را به مأذونله اهدا میکند. این صفت، نه تنها در خداوند (مأذونله الهی) بلکه در انسان و سایر مخلوقات (صاحبالاذن) نیز تجلی مییابد و به مثابه پلی میان حق و خلق، نظم و هماهنگی را در عالم هستی برقرار میسازد.
قرآن کریم، با ذکر 102 مورد از واژه اذن و مشتقات آن (25 مورد اذن، 18 مورد اُذن، و سایر اشکال)، عمومیت و گستردگی این صفت را نشان میدهد. برای نمونه، آیه شریفه إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَقَالَ [مطلب حذف شد] : «مگر كسى كه [خداى] رحمان به او اجازه داده و سخنى درست گفته باشد»، اذن را به عنوان جواز الهی و آگاهیبخشی معرفی میکند که با گفتار صواب همراه است.
ویژگیهای اذن: جمالی، جلالی و عمومیت
اذن، صفتی کمالی است که هم وجهی جمالی (آگاهیبخشی و موافقت) و هم جلالی (فرمان و تهدید) دارد. این صفت، به دلیل عمومیت، در خداوند و خلق مشترک است و به صورت فعلی (ماضی و مضارع) در قرآن کریم ظهور یافته، اما به شکل اسم ذاتی نیامده است. عمومیت اذن، به سان آسمانی است که بر همه موجودات سایه میافکند و از خداوند (مأذونله الهی) تا انسان (صاحبالاذن) را در بر میگیرد. این صفت، در باب افعال (فاعلی و جمالی) و تفعل (مفعولی و جلالی) معانی متفاوتی به خود میگیرد. برای مثال، در آیه فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ [مطلب حذف شد] : «پس [بدانيد كه] با خدا و پيامبر او به جنگ برخاستهايد»، اذن در قالب تهدید و جلال الهی ظاهر میشود، در حالی که در آیه فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا [مطلب حذف شد] : «در خانههايى كه خدا رخصت داده كه [قدرشان] رفعت يابد و نام او در آنها ياد شود»، اذن به صورت جواز و آگاهیبخشی جمالی تجلی مییابد.
پیچیدگی معنای اذن در قرآن کریم
برخلاف تصورات بدوی که اذن را به معنای ساده اجازه یا گوش میپندارند، این واژه در قرآن کریم مفهومی عمیق و چندلایه دارد که علم، اعلام، وفاق، فرمان، و حتی تهدید را در بر میگیرد. این پیچیدگی، به سان تار و پودی است که در هم تنیده شده و معانی گوناگونی را در بابهای اشتقاقی مختلف (افعال و تفعل) به نمایش میگذارد. در باب افعال، اذن به معنای آگاهیبخشی و جواز است، مانند آیه إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَٰنُ وَقَالَ صَوَابًا (نبأ: 38)، که جواز الهی را نشان میدهد. اما در باب تفعل، اذن به تهدید و مقابله تبدیل میشود، مانند آیه فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ (بقره: 279). این تنوع معنایی، نشاندهنده عمق و گستردگی اذن در نظام الهی است که از لطافت جمالی تا صلابت جلالی را در خود جای داده است.
اذن و آزادی الهی
اذن الهی، به مثابه کلیدی است که درهای وسعت و اقتدار را به روی مأذونله میگشاید. این صفت، با اعطای جواز، آگاهی، یا فرمان، تحقق فعل را ممکن میسازد و به مأذونله ظرفیت و توانمندی میبخشد. این وسعت، به سان بالی است که انسان را در آسمان دیانت به پرواز درمیآورد، مشروط بر آنکه با تجویز الهی همراه باشد. آیه فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ (نور: 36) این مفهوم را به زیبایی نشان میدهد، جایی که خداوند به خانههایی اذن داده تا مرتفع شوند و نامش در آنها ذکر گردد. این اذن، نه تنها جواز بلکه آگاهی و اقتدار را به همراه دارد و مأذونله را به سوی کمال هدایت میکند.
اُذن و ظرف استماع
واژه اُذن، به معنای گوش و ظرف استماع، نشانهای از عقلانیت و پذیرش آگاهی است. این مفهوم، در وجود پیامبر اکرم (ص) به صورت اُذن خیر متجلی شده است. آیه أُذُنُ خَيْرٍ [مطلب حذف شد] : «[او] براى شما گوشى شنواست»، پیامبر را به عنوان صاحب گوش خیر توصیف میکند؛ گویی گوشی است که آگاهی را با لطافت و عقلانیت دریافت میکند و از تعجیل، خشم، و خشونت به دور است. اُذن، به سان آیینهای است که نور عقل را بازمیتاباند و انسان را از قساوت و تنگنظری بازمیدارد. این ویژگی، در روانشناسی دینی، به عنوان نشانهای از تعادل نفسانی و پذیرش حکمت الهی مورد توجه قرار میگیرد.
بخش دوم: نقد استفاده بیرویه از اذکار و عبادات
خطر استفاده بیتجویز از اذکار
اذکار و عبادات، به سان داروهای شفابخش، اگر بدون تجویز دقیق و کارشناسی مصرف شوند، به جای خیر، به ضرر و فساد نفسانی منجر میشوند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمثیلی از زعفران و گردو، این حقیقت را روشن میسازند: همانگونه که مصرف بیش از حد زعفران یا گردو به جسم آسیب میرساند، استفاده بیرویه از اذکار و عبادات نیز به قلب و روح انسان صدمه میزند. برای نمونه، خواندن مکرر زیارت عاشورا بدون توجه به ظرفیت نفسانی، ممکن است به جای تعالی، به قساوت قلب، دلزدگی، و حتی بیماریهای معنوی منجر شود. این خطر، به سان میوهای است که پیش از رسیدن چیده شود و به جای شیرینی، تلخی و فساد به بار آورد.
ضرورت تجویز در اعمال دینی
اعمال دینی، مانند نماز، ذکر، و زیارت، نیازمند تجویز مربی معنوی یا طبیب روحانی است، همانگونه که امور جسمانی به پزشک نیاز دارند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با مقایسه دین و پزشکی، تأکید دارند که بدون تجویز، اعمال دینی به جای اصلاح، به فساد و انحراف منجر میشوند. این ضرورت، به سان نقشهای است که راهنمای مسیر دشوار دیانت است و بدون آن، انسان در گرداب خودسری و هوس غرق میشود. برای مثال، زیارت یا عبادتی که بدون توجه به ظرفیت فرد انجام شود، مانند دارویی است که بدون نسخه پزشک مصرف گردد و به جای درمان، بیماری را تشدید کند.
اذن و قساوت قلب
استفاده نادرست از اذکار و عبادات، حتی با نیت خیر، ممکن است به قساوت قلب و بدبختی منجر شود. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با اشاره به نمونههایی مانند زیارت عاشورا یا ذکرهای مکرر، هشدار میدهند که این اعمال، بدون رعایت اعتدال و تجویز، به سان دارویی قوی هستند که اگر بیش از حد مصرف شوند، به جای شفابخشی، سم مهلک میشوند. این قساوت، مانند رسوباتی است که در قلب انسان تهنشین میشود و او را از نور دیانت محروم میسازد. این اصل، در روانشناسی دینی، نشاندهنده اهمیت تعادل و کارشناسی در اعمال معنوی است.
اذن و تعادل در دیانت
اذن، به عنوان اسم الهی، با ایجاد وسعت و آگاهی، تعادل در اعمال دینی را تضمین میکند. این صفت، به سان میزان دقیقی است که وزن اعمال را میسنجد و از افراط و تفریط بازمیدارد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با نقد افراط در ذکر و عبادت، تأکید دارند که بدون رعایت اعتدال، حتی کمالات دینی به نقص و فساد تبدیل میشوند. برای مثال، ذکر «لا إله إلا الله» یا «سبحان الله»، اگر بدون تجویز و با زیادهروی تکرار شود، مانند زعفرانی است که به جای عطر و طعم، تلخی و بیماری به ارمغان میآورد.
بخش سوم: ضرورت کارشناسی و تجویز در دیانت
خودسری و انحراف در دیانت
خودسری در اعمال دینی، به سان سفری بدون راهنما در بیابانی ناشناخته است که به گمراهی و هلاکت میانجامد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمثیلی از خرید عتیقه، نشان میدهند که همانگونه که در امور دنیوی، مانند خرید عتیقه یا ماشین، به کارشناسی نیاز است، در دیانت نیز بدون تجویز مربی معنوی، اعمال به انحراف و فساد منجر میشوند. برای نمونه، فردی که بدون توجه به ظرفیت خود، به زیارت یا ذکر مکرر روی میآورد، مانند بیماری است که دارویی قوی را بدون نسخه پزشک مصرف میکند و به جای درمان، به بیماری شدیدتری گرفتار میشود.
اذن و روانشناسی اجتماعی
اذن، با تأکید بر استماع و وسعت، به بهبود روابط اجتماعی و کاهش قساوت و خشونت کمک میکند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با استناد به آزمایشهای روانشناختی، خیر ذاتی انسانها را تأیید میکنند و نشان میدهند که گوش خیر (اُذن خیر) و پذیرش آگاهی، مانع تعجیل، خشم، و قساوت در جامعه میشود. این اصل، به سان نسیمی است که فضای تیره اجتماع را صفا میبخشد و انسانها را به سوی تعادل و عقلانیت هدایت میکند. آیه أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ (توبه: 61) این مفهوم را به زیبایی نشان میدهد، جایی که پیامبر به عنوان صاحب گوش خیر، آرامش و حکمت را به جامعه ارزانی میدارد.
نقد فرهنگ عاميانه در دیانت
دیانت عاميانه، که فاقد تجویز و کارشناسی است، به سان بنایی است که بدون نقشه و مهندس ساخته شود و به زودی فرو ریزد. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با اشاره به نمونههایی مانند خواندن بیرویه زیارت عاشورا یا ذکرهای مکرر، هشدار میدهند که این اعمال، بدون نظارت مربی معنوی، به جای تعالی، به قساوت و انحراف منجر میشوند. این فرهنگ، مانند بازاری است که در آن هرکس به میل خود کالایی برمیدارد، بدون آنکه به کیفیت و تناسب آن با نیاز خود توجه کند. نتیجه این خودسری، رسوبات نفسانی است که قلب انسان را تیره و روح او را بیمار میسازد.
بخش چهارم: اذن و تعادل در مسیر کمال
اذن و کمالات نفسانی
اذن، به عنوان صفتی الهی، به سان نوری است که مسیر کمال را روشن میسازد و انسان را از آفتهای نفسانی، مانند قساوت و ظلم، بازمیدارد. این صفت، با ایجاد وسعت و آگاهی، تعادل در اعمال دینی را تضمین میکند و مانع از تبدیل کمالات به نقص میشود. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمثیلی از انگور رسیده که شغال در تاریکی آن را مییابد، نشان میدهند که کمالات دینی، مانند ذکر و عبادت، اگر بدون تجویز مصرف شوند، به آفت و فساد منجر میشوند. این اصل، به انسان هشدار میدهد که حتی نیکیها، بدون اعتدال، به بدی و بدبختی تبدیل میشوند.
نقد کمالات بدون تجویز
کمالات دینی، مانند علم، قدرت، و زیبایی، اگر بدون تجویز و اعتدال به کار گرفته شوند، به نقص و فساد تبدیل میشوند. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمثیل زردآلو و گلابی که باید در زمان مناسب مصرف شوند، نشان میدهند که حتی نیکیهایی مانند ذکر و عبادت، اگر بیموقع و بیتجویز انجام شوند، به جای خیر، به شر و بدبختی منجر میشوند. این اصل، به سان هشداری است که انسان را از خودسری در دیانت بازمیدارد و او را به سوی کارشناسی و تعادل هدایت میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره ۴۹۴ از سلسله مباحث اسماء الحسنی، به قلم آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، مفهوم اسم الهی «اذن» را در قالبی علمی و آکادمیک تحلیل کرد. اذن، به عنوان صفتی فعلی، کمالی، جمالی، و جلالی، آگاهی، موافقت، و فرمان را در خود جای داده و در خداوند و خلق ظهور مییابد. این صفت، با عمومیت و پیچیدگی خود، به سان رودی پرخروش است که از سرچشمه الهی جاری میشود و انسان را به سوی وسعت و اقتدار هدایت میکند. نقد استفاده بیرویه از اذکار و عبادات، تأکید بر ضرورت تجویز و کارشناسی، و پیوند اذن با تعادل و سلامت نفسانی، از محورهای کلیدی این بررسی بود. اذن، با ایجاد تعادل و آگاهی، انسان را از قساوت و انحراف بازمیدارد و به سوی کمال و سعادت رهنمون میسازد، مشروط بر آنکه با تجویز مربی معنوی همراه باشد.