متن درس
اسماء و صفات الهی: مبشر، نوید خیر و انبساط
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۲۱)
دیباچه
در میان اسماء و صفات الهی، «مبشر» چونان نگینی درخشان، جلوهای از لطف و رحمت بیکران پروردگار را به نمایش میگذارد. این صفت جمالی، که در قرآن کریم به کرات تجلی یافته، نهتنها مظهر نوید خیر و شادمانی است، بلکه به مثابه آیینهای، انبساط و گشایش در وجود انسان و عالم را بازمیتاباند. کتاب حاضر، برگرفته از درسگفتارهای عمیق و عرفانی آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۵۲۱، به تبیین این صفت الهی پرداخته است.
ساختار این اثر، با محوریت سه بخش اصلی، به گونهای طراحی شده که هم معانی و ویژگیهای «مبشر» را در چارچوب قرآنی و عرفانی تبیین کند، هم مصادیق آن را در آیات کریمه بررسی نماید، و هم نقدهای اجتماعی و روانشناختی را با نگاهی حکیمانه ارائه دهد. امید است این نوشتار، چونان نسیمی روحافزا، انبساط و روشنی را به قلب خوانندگانش هدیه کند.
بخش نخست: معنای مبشر و ویژگیهای آن
تبیین مفهوم مبشر و بشارت
واژه «مبشر» از ریشه «بشر» به معنای مخبر به خیر و نویددهنده شادمانی است. بشارت، در لغت و اصطلاح، دارای دو ویژگی بنیادین است: نخست، حکایت از امری نو که مخاطب از آن بیاطلاع است؛ و دوم، ایجاد شادمانی و انبساط در قلب شنونده. این صفت، که هم در حوزه الهی و هم در ساحت خلقی کاربرد دارد، در قرآن کریم به گونهای خاص و متعالی جلوهگر شده و عمدتاً برای انبیاء و مؤمنین به کار رفته است.
بشارت، به مثابه گلی که در باغ وجود شکوفا میشود، نهتنها خبر از رخدادی نو میدهد، بلکه با عطر شادمانی، روح آدمی را نوازش میکند. در حکمت متعالیه، این صفت به عنوان مظهر لطف و رحمت الهی شناخته میشود و از جمله صفات جمالی است که در مقابل صفات جلالی قرار میگیرد. واژه «بشر» نیز، که ریشه بشارت است، به معنای گشایش چهره و انبساط خاطر است؛ گویی انسان، با دریافت بشارت، چونان آسمانی صاف و بیابر، به آرامش و روشنی میرسد.
درنگ: بشارت، با دو ویژگی حکایت امر نو و ایجاد شادمانی، صفتی جمالی است که در قرآن کریم، منحصراً برای انبیاء و مؤمنین به کار رفته و مظهر لطف الهی است. |
ویژگیهای قرآنی بشارت
در قرآن کریم، بشارت دو ویژگی ممتاز دارد که آن را از مفهوم عرفی متمایز میسازد. نخست، اختصاص آن به انبیاء و مؤمنین است؛ به گونهای که هیچگاه برای افراد غیرمؤمن یا امور عادی، مانند یافتن شغل یا رزق مادی، به کار نرفته است. دوم، یگانگی فاعل و سبب بشارت است؛ خداوند متعال، هم مخبر به خیر است و هم خالق آن خیر. این ویژگی، بشارت قرآنی را از بشارت عرفی، که ممکن است فاعل آن صرفاً ناقل خبر باشد، متمایز میکند.
به عنوان مثال، در آیه ۱۱۲ سوره صافات، خداوند به ابراهیم علیهالسلام بشارت اسحاق را میدهد:
فَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ
: پس او را به اسحاق، پیامبری از شایستگان، بشارت دادیم.
در این آیه، خداوند هم بشارتدهنده است و هم اسحاق را به وجود آورده است. این یگانگی، چونان نوری که از یک منبع واحد ساطع میشود، جلوهای از توحید در فعل الهی را به نمایش میگذارد. همچنین، بشارت در این آیه، نه به امری عادی، بلکه به نبوتی الهی و فرزندی صالح اشاره دارد که نشان از اهمیت و استثنایی بودن آن دارد.
در آیه ۳۹ سوره آلعمران نیز، خداوند به زکریا علیهالسلام بشارت یحیی را میدهد:
إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ
: همانا خدا تو را به یحیی بشارت میدهد که تصدیقکننده کلمهای از خداست.
این بشارت نیز، با ویژگیهای خاص خود، به امری ایمانی و الهی اشاره دارد و خداوند را هم به عنوان فاعل بشارت و هم سبب آن معرفی میکند. چنین مصادیقی نشان میدهند که بشارت در قرآن کریم، نهتنها خبری شادیآفرین است، بلکه دریچهای به سوی معارف الهی و هدایت انسانی میگشاید.
بشارت به عذاب: ایهام انعکاس
یکی از کاربردهای شگفتانگیز بشارت در قرآن کریم، استفاده از آن برای کفار و منافقین در اشاره به عذاب است. این کاربرد، که به «ایهام انعکاس» معروف است، جلوهای از طنز الهی را به نمایش میگذارد. به عنوان مثال، در آیه ۲۱ سوره توبه آمده است:
وَبَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
: و منافقان را بشارت ده که برایشان عذابی دردناک است.
در این آیه، بشارت به عذاب، دو ویژگی اصلی خود را حفظ میکند: نخست، حکایت از امری نو، زیرا کفار و منافقین به عذاب آخرت اعتقادی ندارند و آن را نمیپذیرند؛ دوم، انبساط کاذب دنیوی آنها، که در آخرت به انقباض و پریشانی تبدیل میشود. این ایهام، چونان آیینهای است که انبساط ناپایدار کفار را در برابر عاقبت شوم آنها قرار میدهد و به سخره میگیرد.
این کاربرد بشارت، با مفهوم «سخرية» در قرآن کریم همخوانی دارد، که خداوند رفتار کافران را با عاقبت آنها مقایسه میکند. عذاب مورد اشاره در این آیات، نه عذاب دنیوی، بلکه عذاب اخروی است که نشان از اهمیت و عظمت آن دارد. ایهام انعکاس، گویی طنزی حکیمانه است که کافران را به تأمل در انبساط کاذبشان دعوت میکند.
درنگ: بشارت به عذاب در قرآن کریم، با ایهام انعکاس، انبساط کاذب کفار را به سخره گرفته و حکایت از امری نو (عذاب اخروی) میکند که آنها به آن ایمان ندارند. |
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست این نوشتار، به تبیین معنای مبشر و ویژگیهای آن پرداخت. بشارت، به عنوان صفتی جمالی، با دو ویژگی حکایت امر نو و ایجاد شادمانی، در قرآن کریم به گونهای متعالی و مختص انبیاء و مؤمنین به کار رفته است. یگانگی فاعل و سبب بشارت در خداوند، آن را از بشارت عرفی متمایز میکند. همچنین، کاربرد بشارت به عذاب برای کفار، با ایهام انعکاس، جلوهای از حکمت و طنز الهی را به نمایش میگذارد. این ویژگیها، مبشر را به صفتی کلیدی در نظام معرفتی قرآن کریم تبدیل کرده که تأمل در آن، دریچهای به سوی فهم لطف و رحمت الهی میگشاید.
بخش دوم: مصادیق بشارت در قرآن کریم
بشارت به انبیاء
یکی از بارزترین مصادیق بشارت در قرآن کریم، نویدهایی است که به انبیاء الهی داده شده است. این بشارتها، اغلب به فرزندان صالح یا نبوت اشاره دارند و امری استثنایی و غیرعادی هستند. به عنوان مثال، در آیه ۱۰۱ سوره صافات، خداوند به ابراهیم علیهالسلام بشارت اسماعیل را میدهد:
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ
: پس او را به پسری بردبار بشارت دادیم.
این بشارت، نهتنها به تولد فرزندی صالح اشاره دارد، بلکه به حلم و بردباری او نیز تأکید میکند، که نشان از اهمیت و عظمت این خیر الهی است. خداوند، هم فاعل بشارت و هم خالق اسماعیل است، و این یگانگی، جلوهای از توحید در فعل را به نمایش میگذارد.
نمونه دیگر، بشارت به زکریا علیهالسلام در آیه ۶ سوره مریم است:
زَكَرِيَّا إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى
: ای زکریا، ما تو را به پسری که نامش یحیی است بشارت میدهیم.
این بشارت، که به تولد یحیی علیهالسلام اشاره دارد، در شرایطی غیرعادی و به واسطه لطف الهی رخ میدهد. نام «یحیی»، به معنای حیات و زندگی، خود نمادی از انبساط و تازگی است که با مفهوم بشارت همخوانی دارد. این مصادیق، نشاندهنده نقش بشارت در هدایت الهی و تقویت رسالت انبیاء هستند.
بشارت به مؤمنین
بشارت در قرآن کریم، نهتنها به انبیاء، بلکه به مؤمنین نیز اختصاص دارد. این بشارتها، عمدتاً به مغفرت، بهشت، و پاداش کریم اشاره دارند و به امور ایمانی و اخروی محدود هستند. به عنوان مثال، در آیه ۲ سوره بقره آمده است:
وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
: و صابران را بشارت ده.
این آیه، صابران را به پاداش اخروی نوید میدهد و انبساط قلبی را در آنها ایجاد میکند. صبر، که خود صفتی ایمانی است، با بشارت به پاداش، چونان گلی که با نسیم بهاری شکوفا میشود، به بار مینشیند.
در آیه ۱۵۴ سوره بقره نیز، بشارت به مؤمنین در دنیا و آخرت اشاره دارد:
لَهُمُ الْبُشْرَى فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ
: برای آنان در زندگی دنیا و در آخرت بشارت است.
بشارت در دنیا، به سعادت، اطمینان قلب، و آرامش ایمانی اشاره دارد، و در آخرت، به بهشت و نعمتهای الهی. این بشارتها، چونان نوری که در تاریکی میدرخشد، مؤمنین را به سوی کمال و آرامش هدایت میکنند.
درنگ: بشارت به مؤمنین در قرآن کریم، به مغفرت، بهشت، و پاداش اخروی محدود است و با ایجاد انبساط قلبی، آنها را به سوی سعادت ایمانی هدایت میکند. |
بشارت غیرکلامی
بشارت در قرآن کریم، تنها به کلام محدود نیست و میتواند از طریق فعل، اشیاء، یا پدیدههای طبیعی نیز تجلی یابد. این نوع بشارت، که به مثابه نسیمی روحافزا در عالم میوزد، انبساط و تازگی را به ارمغان میآورد. به عنوان مثال، در آیه ۲۶ سوره فصلت آمده است:
هُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ
: اوست که بادها را پیشاپیش رحمتش بهعنوان بشارت میفرستد.
در این آیه، خود بادها بشارت هستند، زیرا با تازگی و خنکی، انبساط و شادمانی را به ارمغان میآورند. این بشارت غیرکلامی، گویی نقاشیای الهی است که با قلم رحمت بر بوم عالم کشیده شده است. هدایا، سلام، گل، بهار، و نور نیز، به عنوان مصادیق بشارت غیرکلامی، نقش مشابهی ایفا میکنند.
این دیدگاه، با روانشناسی اسلامی همخوانی دارد که اشیاء و اعمال را عامل انبساط روانی میداند. به عنوان مثال، هدیهای ساده، چونان قطرهای آب در بیابان تشنه، قلب انسان را سیراب میکند و انبساط میآفریند. این جامعیت بشارت، نشاندهنده حضور این صفت الهی در تمامی شئون عالم است.
جمعبندی بخش دوم
بخش دوم این نوشتار، به بررسی مصادیق بشارت در قرآن کریم پرداخت. بشارت به انبیاء، که اغلب به فرزندان صالح یا نبوت اشاره دارد، و بشارت به مؤمنین، که به مغفرت و بهشت محدود است، نشاندهنده اهمیت این صفت در هدایت الهی و تقویت ایمان هستند. بشارت غیرکلامی، از طریق پدیدههایی چون باد و هدایا، جلوهای از جامعیت این صفت را به نمایش میگذارد. این مصادیق، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، راهنمای انسان به سوی انبساط و سعادتاند.
بخش سوم: نقدهای اجتماعی و روانشناختی
فقدان انبساط و بشارت در جامعه
جامعه اسلامی، در روزگار کنونی، از فقدان انبساط و بشارت رنج میبرد، که این کاستی، به بیماریهای روحی و روانی دامن زده است. قبض و انقباض، چونان سایهای سنگین، بر روان انسانها افتاده و به زودپیر شدن، بیماری، و اعتیاد منجر شده است. افرادی که از انبساط و بشارت برخوردارند، به مثابه باغی پرطراوت، کمتر به بیماری گرفتار میشوند و سلامت روح و جسم آنها پایدارتر است.
ضرورت وجود مربیان اجتماعی، که چونان باغبانانی حکیم، انبساط و قبض جامعه را تنظیم کنند، بیش از پیش احساس میشود. همانگونه که دولتها بودجه اقتصادی را تنظیم میکنند، تنظیم صفات خلقی نیز نیازمند نهادهایی است که با دقت و حکمت، شادمانی و انبساط را در جامعه ترویج دهند. این دیدگاه، با روانشناسی مثبت همخوانی دارد که شادی را عامل سلامت روان میداند.
درنگ: فقدان انبساط در جامعه اسلامی، به بیماریهای روحی و روانی منجر شده و نیازمند نهادهایی برای تنظیم صفات خلقی است. |
تأثیر رنگ و پوشش بر روان
رنگها و پوشش، چونان آینهای، روان و خلق انسان را بازمیتابانند. رنگهای تیره، مانند سیاه، قرمز، و قهوهای، به انقباض، قساوت، و بداخلاقی منجر میشوند، در حالی که رنگهای روشن، مانند سفید و کرم، بشارت و صفا میآفرینند. لباسهای روشن، گویی سپری در برابر گناهاند، زیرا اراده انسان را نسبت به عصيان ضعیف میکنند.
به عنوان مثال، فرشهای قرمز و سیاه در خانهها، چونان آتشی زیر خاکستر، اعصاب را متلاشی میکنند، در حالی که رنگهای روشن، مانند نسیمی خنک، آرامش میآفرینند. علمای قدیم، با پوشیدن لباس سفید، بشارت و سلامت را ترویج میکردند، گویی با هر گام، نوری از صفا و روشنی میپراکنند.
نقد استفاده از لباسهای تیره، مانند فاستونی خطدار، به ضرورت طراحی علمی پوشش اشاره دارد. خطوط و طرحهای نامناسب در لباسها، چونان امواجی آشوبناک، روان انسان را مختل میکنند. این دیدگاه، با روانشناسی رنگ همخوانی دارد که رنگهای روشن را شادیآفرین و رنگهای تیره را افسردگیزا میداند.
فرهنگ هدیهدادن و بشارت
فرهنگ هدیهدادن، چونان جویباری زلال، میتواند بشارت و انبساط را به جامعه تزریق کند. هدیههای ساده، مانند نقل یا مداد، گویی دانههایی هستند که در خاک قلب کاشته شده و شادمانی میرویاند. اما جامعه کنونی، به هدایای بزرگ و نمایشی گرایش دارد، که نشانهای از ریاکاری است.
به عنوان مثال، هدیهای ۲۰۰ میلیونی برای فرار از خمس، نه بشارت، بلکه فریبی است که روح انسان را تیره میکند. در فرهنگ قدیم، هدیهای ساده، مانند پوست هل، نشاندهنده صفا و بشارت بود، گویی با هر هدیه، نسیمی از محبت در جامعه میوزید.
احیای فرهنگ هدیهدادن ساده، چونان بازگرداندن بهاری به زمستان جامعه، میتواند انبساط و شادمانی را ترویج کند. این دیدگاه، با مفهوم «اقتصاد هدیه» در انسانشناسی همخوانی دارد، که هدایای کوچک را عامل پیوند اجتماعی میداند.
درنگ: احیای فرهنگ هدیهدادن ساده و استفاده از رنگهای روشن، راهکاری برای تزریق بشارت و انبساط به جامعه اسلامی است. |
جمعبندی بخش سوم
بخش سوم این نوشتار، با نگاهی نقادانه، به بررسی چالشهای اجتماعی و روانشناختی مرتبط با فقدان بشارت پرداخت. فقدان انبساط در جامعه، تأثیر منفی رنگهای تیره، و ضعف فرهنگ هدیهدادن، از جمله موانعی هستند که شادمانی و سلامت را از جوامع اسلامی ربودهاند. پیشنهادهایی مانند ایجاد نهادهای تنظیم خلق، طراحی علمی پوشش، و احیای هدیهمندی ساده، راهکارهایی برای بازگرداندن بشارت به جامعه ارائه میدهند. این نقد، گویی دعوتی است به سوی تحول فرهنگی که در آن، انبساط و شادی، چونان گنجی الهی، در دسترس همگان قرار گیرد.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
کتاب «اسماء و صفات الهی: مبشر، نوید خیر و انبساط»، با تکیه بر درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، صفت مبشر را به عنوان یکی از جلوههای جمالی پروردگار تبیین کرد. بشارت، با ویژگیهای حکایت امر نو و و ایجاد شادمانی، در قرآن کریم به گونهای متعالی و مختصص انبیاء و مؤمنین به کار رفته است. یگانگی فاعل و سبب بشارت، و کاربرد آن در ایهام انعکاس برای کفار، نشاندهنده حکمت و زیباییشناسی الهی است. بشارت غیرکلامی، از طریق پدیدههایی چون باد و هدایا، جامعیت این صفت را در عالم به نمایش میگذارد.
نقدهای اجتماعی و روانشناختی این اثر، با تأکید بر فقدان انبساط در جامعه، تأثیر رنگ و پوشش بر روان، و ضرورت احیای فرهنگ هدیهدادن، راهکارهایی عملی برای ترویج بشارت ارائه دادهاند. این پژوهش، نهتنها به درک عمیقتری از صفت مبشر کمک میکند، بلکه با نگاهی حکیمانه، به تحول فرهنگی و روانی در جوامع اسلامی دعوت میکند. امید است این اثر، چونان چراغی فروزان، راهنمای پژوهشگران و طالبان معرفت باشد.
با نظارت صادق خادمی |