متن درس
مبوّء: پناهدهی و مکنتبخشی الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۲۳)
دیباچه
اسماء و صفات الهی، چونان آیینههایی رخشان، جلوههای بیکران ذات اقدس الهی را به آدمیان مینمایانند. در میان این نامهای قدسی، «مبوّء» چون نگینی درخشان، جلوهای از لطف و رحمت بیانتهای پروردگار را به تصویر میکشد. این صفت جمالی، خداوند را بهعنوان پناهدهنده، مکاندهنده، و اعطاکننده مکنت و جایگاه معرفی میکند؛ صفتی که در قرآن کریم، با ظرافت و دقت، در توصیف فعل الهی به کار رفته و حکمت آفرینش را در اعطای آرامش و استقرار به بندگان بازمیتاباند. این نوشتار، با بهرهگیری از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به کاوش در معانی عمیق «مبوّء»، ریشههای لغوی، کاربردهای قرآنی، و دلالتهای فلسفی و اجتماعی آن میپردازد.
بخش نخست: تبیین مفهومی و لغوی «مبوّء»
ریشهشناسی و معنای لغوی
اسم «مبوّء» از ریشه «باء» (بَوَءَ، یَبُوءُ) مشتق شده است که در معنای بنیادین خود، به بازگشت، استقرار نزولی، فرود آمدن، و آرام گرفتن دلالت دارد. این ریشه در حالت مجرد، تصویری از رجوع به مکانی امن و آرام را ترسیم میکند؛ گویی آدمی پس از سفری پرتلاطم، به خانه خویش بازمیگردد و در آن آرام مییابد. در بابهای مزید، مانند تفعیل (تبوّء) و افعال (بوّأ)، این معنا به سطحی فعال و متعددی ارتقا مییابد و به معنای مکاندهی، پناهدهی، و اعطای جایگاه و مکنت به کار میرود.
«مبوّء»، بهعنوان صفتی جمالی، خداوند را در مقام فاعلی توصیف میکند که با لطف بیکران خویش، بندگان را در جایگاههای مادی و معنوی مستقر میسازد. این صفت، از اسمای مشترک میان خداوند و انسان است، زیرا هم در توصیف فعل الهی و هم در اشاره به رفتار انسانی در قرآن کریم به کار رفته است. برای نمونه، در آیهای از سوره مائده، خداوند میفرماید:
أَنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ
: من میخواهم که تو با گناهم و گناهت بازگردی.
در این آیه، «تبوء» به معنای بازگشت به بار گناه است که برای انسان به کار رفته، حال آنکه در موارد الهی، این فعل به اعطای جایگاه و مکنت اشاره دارد.
ویژگیهای صفت «مبوّء»
صفت «مبوّء» در قرآن کریم، خداوند را بهعنوان پناهدهندهای معرفی میکند که با حکمت و رحمت، بندگان صالح خویش را در مکانهایی امن و جایگاههایی رفیع مستقر میسازد. این صفت، با صفات رحمانی دیگر، مانند «رازق» و «مبشر»، همخوانی دارد و جلوهای از لطف الهی در تأمین آرامش و استقرار را به نمایش میگذارد. «مبوّء» نهتنها به مکان مادی، مانند خانه و سرزمین، بلکه به مکنت معنوی، مانند مقام و بزرگی، نیز دلالت دارد. این صفت، در پنج مورد از آیات قرآن کریم برای خداوند به کار رفته و در هفده مورد با مشتقاتش، از جمله «باء» و «تبوّء»، استعمال شده است.
درنگ: «مبوّء» صفتی جمالی است که خداوند را بهعنوان پناهدهنده و اعطاکننده مکنت و جایگاه توصیف میکند. این صفت، با ظرافت قرآنی، هم به فعل الهی و هم به رفتار انسانی اطلاق شده و حکمت آفرینش را در اعطای آرامش و استقرار بازمیتاباند. |
جمعبندی بخش نخست
بررسی ریشهشناسی و معنای لغوی «مبوّء» نشان داد که این صفت، با دلالت بر بازگشت، استقرار، و پناهدهی، یکی از جلوههای رحمت الهی است. تفاوت میان کاربرد مجرد (باء) و مزید (بوّأ) در قرآن کریم، مهندسی دقیق الفاظ را آشکار میسازد. «مبوّء»، بهعنوان صفتی مشترک، هم خداوند را در مقام فاعل مکنتبخش و هم انسان را در جایگاه گیرنده یا بازگشتکننده به خیر و شر توصیف میکند.
بخش دوم: کاربردهای قرآنی «مبوّء»
کاربردهای عام ریشه «باء»
ریشه «باء» در قرآن کریم، در هفده مورد با مشتقات گوناگون، از جمله «بَوَءَ»، «تبوّء»، و «بوّأ»، به کار رفته است. در حالت مجرد، این ریشه به معنای بازگشت به چیزی، چه خیر (مانند رضوان الهی) و چه شر (مانند غضب الهی)، است. برای نمونه، در آیه ۱۴۹ سوره آلعمران آمده است:
بَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ
: به خشم خدا بازگشتند و خواری بر آنها زده شد.
این آیه، «بَاءُوا» را در معنای بازگشت به غضب الهی به دلیل نافرمانی به کار برده است. در مقابل، کاربردهای مزید، مانند «بوّأ»، به فعل الهی در اعطای جایگاه و مکنت اشاره دارند.
مبوّء در توصیف فعل الهی
در پنج مورد از آیات قرآن کریم، «بوّأ» بهعنوان صفتی الهی به کار رفته و خداوند را در مقام مکاندهنده و مکنتبخش معرفی میکند. این کاربردها، عمدتاً به اعطای جایگاه به مؤمنان، انبیاء، و اقوام صالح اشاره دارند. برای نمونه، در آیه ۷۴ سوره اعراف میخوانیم:
وَبَوَّأْكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِنْ سُهُولِهَا قُصُورًا
: و شما را در زمین جای داد که از دشتهایش قصرها بسازید.
این آیه، به اعطای مکان و مکنت به قوم ثمود برای ساختن خانهها و قصرها اشاره دارد. همچنین، در آیه ۹۳ سوره یونس آمده است:
وَلَقَدْ بَوَّأْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مُبَوَّأَ صِدْقٍ
: و بهراستی بنیاسرائیل را در جایگاهی راستین جای دادیم.
این آیه، به اعطای سرزمین و مکنت صادق به بنیاسرائیل دلالت دارد.
مبوّء برای انبیاء و صالحان
یکی از بارزترین مصادیق «مبوّء» در قرآن کریم، اعطای جایگاه و مکنت به انبیاء و صالحان است. برای نمونه، در آیه ۳۵ سوره قصص، خداوند درباره حضرت یوسف علیهالسلام میفرماید:
وَكَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ يَتَبَوَّأُ مِنْهَا حَيْثُ يَشَاءُ
: و اینگونه یوسف را در زمین تمکن دادیم تا هر کجا بخواهد جای گیرد.
این آیه، به تبدیل محرومیت یوسف (زندان و چاه) به عزت و مکنت اشاره دارد. خداوند با صفت «مبوّء»، او را به جایگاهی رفیع رساند که در آن، آزادی انتخاب مکان و مکنت داشت. همچنین، در آیه ۵۸ سوره عنکبوت میخوانیم:
وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ
: و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، از بهشت غرفههایی به آنها خواهیم داد که از زیر آنها نهرها جاری است.
این آیه، به اعطای غرف بهشتی به مؤمنان اشاره دارد که با نهرهای جاری، فضایی پویا و تازه را فراهم میآورد.
درنگ: «مبوّء» در قرآن کریم، اعطای مکنت و جایگاه به انبیاء، صالحان، و اقوام مؤمن را توصیف میکند. این صفت، از تبدیل محرومیت به عزت (مانند داستان یوسف) تا اعطای غرف بهشتی به مؤمنان را در بر میگیرد. |
جمعبندی بخش دوم
کاربردهای قرآنی «مبوّء» نشاندهنده مهندسی دقیق الفاظ در قرآن کریم است. این صفت، در توصیف فعل الهی، به اعطای مکان و مکنت به انبیاء، صالحان، و اقوام مؤمن دلالت دارد. تفاوت میان کاربردهای مجرد و مزید، حکمت الهی در اعطای آرامش و استقرار را آشکار میسازد.
بخش سوم: دلالتهای فلسفی و اجتماعی «مبوّء»
نقد مهندسی محیط زندگی
یکی از نکات برجسته درسگفتار آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، نقد مهندسی نادرست محیط زندگی در جهان مدرن است. خانههای امروزی، با کفهای موزاییکی و دیوارهای بسته، ارتباط انسان با زمین و طبیعت را قطع کردهاند. این انقطاع، به کاهش عمر، بیماریهای جسمی، و افسردگی روانی منجر شده است. در مقابل، غرف بهشتی، با نهرهای جاری، الگویی برای معماری زیستی ارائه میدهند که جریان، تازگی، و تنفس را حفظ میکند.
برای نمونه، خانههای سنتی با خاک و حیاط، امکان تنفس طبیعی را فراهم میآوردند، حال آنکه خانههای مدرن، با فرش و موزاییک، انسان را از زمین عقیم میکنند. این نقد، با اصول معماری زیستی (Biophilic Design) همخوانی دارد که ارتباط با طبیعت را برای سلامت روانی ضروری میداند. پیشنهاد میشود خانههایی با جریان آب و ارتباط با طبیعت طراحی شوند تا نشاط و عمر انسان افزایش یابد.
نقد ظلم و مکنت الهی
صفت «مبوّء» در قرآن کریم، به اعطای مکنت به مظلومان و تحقیر ظالمان اشاره دارد. برای نمونه، سیاهپوستان که قرنها تحت ظلم سفیدپوستان بودند، امروز در برخی حوزهها، مانند جذابیت جنسی، بر آنان غلبه دارند. این تحول، تقاص الهی است که با آیه ۹۳ سوره یونس (مکنت بنیاسرائیل پس از محرومیت) همخوانی دارد. خداوند با صفت «مبوّء»، عدالت را برقرار میکند و مظلومان را به مکنت میرساند.
این دیدگاه، با فلسفه تاریخ اسلامی سازگار است که خداوند ظالمان را مجازات و مظلومان را عزت میبخشد. این نقد، به ضرورت عبرتگیری از تاریخ و شناخت حکمت الهی تأکید دارد.
نقد زیباییشناسی قرآنی
زیباییشناسی قرآنی، بر اساس غلبه طبیعی است، نه خصوصیات منطقهای. قرآن کریم، میوههای برتر، مانند انار، انجیر، و انگور را ذکر کرده که در همه جهان بهتریناند، برخلاف میوههای خاص، مانند آناناس. در مورد چشم، قرآن به زیبایی غالب (چشم سیاه) اشاره دارد، نه به معیارهای منطقهای (چشم آبی). این دیدگاه، جهانی بودن و مهندسیشده بودن قرآن کریم را نشان میدهد.
این نقد، با نظریه زیباییشناسی اسلامی همخوانی دارد که زیبایی را در هماهنگی با طبیعت و فطرت میداند. پیشنهاد میشود تحقیقات آزمایشگاهی در حوزه زیباییشناسی قرآنی انجام شود تا روشهای علمی دینی تحول یابند.
درنگ: صفت «مبوّء» دلالتهای فلسفی و اجتماعی عمیقی دارد، از نقد مهندسی نادرست محیط زندگی تا اعطای مکنت به مظلومان و تأکید بر زیباییشناسی قرآنی. این صفت، حکمت الهی در برقراری عدالت و تأمین آرامش را بازمیتاباند. |
جمعبندی بخش سوم
دلالتهای فلسفی و اجتماعی «مبوّء» نشاندهنده عمق و جامعیت این صفت الهی است. نقدهای مطرحشده، از مهندسی محیط زندگی تا ظلم تاریخی و زیباییشناسی قرآنی، راهکارهایی برای احیای حکمت الهی در جامعه ارائه میدهند.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
صفت «مبوّء»، چونان نوری هدایتگر، جلوهای از رحمت و حکمت الهی را در قرآن کریم به نمایش میگذارد. این صفت جمالی، خداوند را بهعنوان پناهدهنده، مکاندهنده، و اعطاکننده مکنت توصیف میکند و در پنج آیه قرآنی، به اعطای جایگاه به انبیاء، صالحان، و اقوام مؤمن اشاره دارد. بررسی ریشهشناسی، کاربردهای قرآنی، و دلالتهای فلسفی و اجتماعی این صفت، نشان داد که «مبوّء» نهتنها یک نام الهی، بلکه کلیدی برای فهم حکمت آفرینش و عدالت الهی است.
نقدهای اجتماعی مطرحشده، از جمله مهندسی نادرست محیط زندگی، ظلم تاریخی، و زیباییشناسی قرآنی، به ضرورت تحول در فرهنگ، معماری، و علم دینی تأکید دارند. پیشنهادهایی مانند طراحی خانههای غرفی، عبرتگیری از تاریخ، و تحقیق در زیباییشناسی قرآنی، راهکارهایی برای احیای این حکمت در جوامع اسلامی ارائه میدهند. این نوشتار، با حفظ تمامی جزئیات درسگفتار آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تلاشی است برای ارائه منبعی جامع و علمی به پژوهشگران حوزه الهیات و عرفان.
با نظارت صادق خادمی |