متن درس
تبعیت: کمال و نقصان در نظام الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۳۵)
دیباچه
اسماء و صفات الهی، چونان آیینههایی زلال، جلوههای بیکران حکمت و اقتدار پروردگار را در پیشگاه عقل و دل انسان به نمایش میگذارند. در این میان، مفهوم «تبعیت» بهسان کلیدی معرفتی، نظام کمال و نقصان عالم را در پرتو نظم الهی و اختیار انسانی تبیین میکند. این مفهوم، که در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۵۳۵ با دقتی فلسفی و عرفانی بررسی شده، عالم را بهمثابه سیستمی هوشمند معرفی مینماید که در آن، هر کنش و واکنشی، چه در ظرف خلقت و چه در عرصه اراده انسانی، در مسیری عقلانی و عادلانه جریان مییابد. «تبعیت»، با تمایز میان انواع اقتضایی و فعلی، تکوینی و تشریعی، عام و خاص، نهتنها نظم ذاتی عالم را بازمیتاباند، بلکه نقش انسان را بهعنوان کنشگری مختار در چارچوب نظام الهی برجسته میسازد.
این نوشتار، با تکیه بر محتوای درسگفتار و تحلیلهای تفصیلی، به بررسی جامع مفهوم «تبعیت» از منظرهای لغوی، قرآنی، فلسفی و اجتماعی میپردازد.
بخش نخست: تبیین مفهومی و اقسام تبعیت
ریشهشناسی و معنای تبعیت
«تبعیت»، در لغت به معنای پیروی و دنبالهروی است، اما در مقام مفهومی الهی، به جریان یافتن کنشها در بستری نظاممند و عقلانی اشاره دارد. این مفهوم، چونان رودی که در مسیر طبیعی خویش جاری است، نظم و هماهنگی عالم را در دو ظرف اقتضایی و فعلی بازمینمایاند. تبعیت، در معنای گسترده خود، هرگونه حرکت و ظهور در عالم را در بر میگیرد، از تنفس موجودات گرفته تا انتخابهای آگاهانه انسان در مسیر حق یا باطل.
درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، تبعیت را به اقسام گوناگون تقسیم میکند: اقتضایی و فعلی، تکوینی و تشریعی، عام و خاص. این تقسیمبندی، که ریشه در آیات قرآن کریم و تأملات فلسفی دارد، عالم را بهسان ماشینی دقیق به تصویر میکشد که هر جزء آن، با نظمی الهی، به سوی هدفی متعالی در حرکت است.
تبعیت اقتضایی و فعلی
تبعیت اقتضایی، که به ظرف فطرت و طبیعت بازمیگردد، کمال ذاتی عالم است. این نوع تبعیت، چونان نفس کشیدن موجودات، خطاناپذیر و از آثار نظم خلقت است. هر موجودی، از جمادات تا انسان، در این ظرف، تابع نظامی هوشمند است که خداوند در عالم نهاده است. این تبعیت، که به تترای موجودات (حرکت رو به جلو) منجر میشود، عاری از هرگونه سکون یا قهقراست.
در مقابل، تبعیت فعلی به ظرف اراده و انتخاب انسانی تعلق دارد. این تبعیت، که به دو شاخه حق و باطل تقسیم میشود، مستعد کمال یا نقص است. تبعیت از حق، چونان پیوستن به کاروانی نورانی، سعادت و کمال را به ارمغان میآورد، حال آنکه تبعیت از باطل، مانند گم شدن در بیابانی تاریک، به انحطاط و زیان میانجامد. این تمایز، نقش اختیار انسانی را در نظام الهی برجسته میسازد.
|
درنگ: تبعیت اقتضایی، کمال ذاتی عالم و خطاناپذیر است، اما تبعیت فعلی از حق، کمال و از باطل، نقص است. این تمایز، نظاممندی الهی و نقش اختیار انسانی را آشکار میکند. |
تبعیت تکوینی و تشریعی
تبعیت تکوینی، که از نظم خلقت نشأت میگیرد، به تترای موجودات در مسیر الهی اشاره دارد. این تبعیت، چونان چرخش افلاک یا طلوع خورشید، کمال است و هرگونه بینظمی یا تصادف را نفی میکند. در مقابل، تبعیت تشریعی به پیروی انسان از حق یا باطل در ظرف شرع و اراده بازمیگردد. تبعیت تشریعی از حق، مانند گام نهادن در مسیری نورانی، کمال ثانوی است، اما تبعیت از باطل، چونان سقوط در پرتگاهی تاریک، نقص و گمراهی به همراه دارد.
قرآن کریم، در آیات متعدد، انسان را به تبعیت از حق دعوت میکند و از پیروی باطل برحذر میدارد. این تمایز، عالم را بهسان سیستمی هوشمند معرفی میکند که در آن، هر انتخاب انسانی در چارچوب نظام الهی معنا مییابد.
تبعیت عام و خاص
تبعیت عام، که همپوشان با تبعیت اقتضایی و تکوینی است، به نظم کلی عالم اشاره دارد. این تبعیت، چونان جریان آب در بستر رودخانه، همگانی و ذاتی است. در مقابل، تبعیت خاص، که در ظرف تکوین یا تشریع ظهور مییابد، به موارد ویژهای اشاره دارد که خداوند آنها را مقدر کرده است. برای نمونه، در آیه ۱۲ سوره یوسف میخوانیم:
وَأَتْبَعْنَا بَعْضَهُمْ [مطلب حذف شد] : و برخی را به دنبال برخی دیگر فرستادیم.
این آیه، تبعیت خاص را در ظرف تکوین نشان میدهد، جایی که خداوند نظاممندی ویژهای را در سلسله انبیا یا حوادث مقدر کرده است. تبعیت خاص، با ظهور در ظرف تشریع، انسان را به پیروی آگاهانه از حق فرا میخواند.
جمعبندی بخش نخست
بررسی مفهومی و اقسام تبعیت نشان داد که این صفت، با دلالت بر نظم و نظاممندی عالم، یکی از جلوههای حکمت الهی است. تبعیت اقتضایی و تکوینی، کمال ذاتی عالم را بازمیتاباند، حال آنکه تبعیت فعلی و تشریعی، با تأکید بر اختیار انسانی، مسیر کمال یا نقص را پیش روی انسان میگشاید. تبعیت عام و خاص، گستردگی و عمق این مفهوم را در نظام هستی آشکار میسازد.
بخش دوم: کاربردهای قرآنی تبعیت
تبعیت در آیات قرآن کریم
قرآن کریم، بهسان گنجینهای بیپایان، مفهوم تبعیت را در آیات متعدد و با دقتی فلسفی تبیین میکند. این مفهوم، در اکثر سورهها، از بقره تا قیامت، با گستردگی و عمق بینظیری مطرح شده است. تبعیت، در آیات قرآنی، به دو وجه حق و باطل تقسیم میشود و آثار هر یک با صراحت و جلال الهی بیان میگردد.
یکی از آیات کلیدی در این زمینه، آیه ۳۶ سوره ابراهیم است:
فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي وَمَنْ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٌ [مطلب حذف شد] : هر که از من پیروی کند، از من است و هر که نافرمانیام کند، تو آمرزنده و مهربانی.
این آیه، تمایز میان تبعیت از حق و معصیت را آشکار میکند. تبعیت از حق، انسان را به جرگه اهل کمال میپیوندد، حال آنکه معصیت، هرچند گناهی سنگین است، در پرتو رحمت الهی قابل بخشش است. اما تبعیت از باطل، به دلیل گستردگی و تأثیر اجتماعی آن، گناهی نابخشودنی تلقی میشود.
تبعیت از باطل و عذاب الهی
قرآن کریم، با صراحت و جلال، تبعیت از باطل را گناهی بزرگتر از معصیت میداند. در آیه ۸۵ سوره ص آمده است:
لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَمِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ [مطلب حذف شد] : جهنم را از تو و از هر که از آنان پیرویت کند، پر خواهم کرد.
این آیه، عذاب حتمی پیروان باطل را نشان میدهد و بر این اصل تأکید دارد که تبعیت از باطل، به دلیل ایجاد گسل اجتماعی و انحطاط جمعی، شفاعتپذیر نیست. برخلاف معصیت، که امری شخصی و محدود است، تبعیت از باطل، چونان زلزلهای ویرانگر، جامعه را به سوی گمراهی و نقص میکشاند.
|
درنگ: تبعیت از باطل، گناهی بزرگتر از معصیت است و به دلیل گستردگی و تأثیر اجتماعی، مغفرت و شفاعت ندارد. این تمایز، اهمیت تبعیت از حق را در نظام الهی برجسته میسازد. |
تبعیت و خطا
تبعیت فعلی، به دلیل وابستگی به اراده انسانی، مستعد خطا و تصویل است. انسان، گاه به دلیل نادانی یا منافع شخصی، باطل را حق جلوه میدهد و در مسیر گمراهی گام مینهد. قرآن کریم، در آیه ۱۱۶ سوره انعام، این خطا را چنین توصیف میکند:
يَتَّبِعُونَ إِلَّا [مطلب حذف شد] : جز گمان را پیروی نمیکنند.
این آیه، تبعیت از ظن و گمان را بهسان گم شدن در مهی غلیظ به تصویر میکشد که انسان را از مسیر حق دور میکند. معرفت، بهعنوان چراغی راهنما، انسان را از این خطاها مصون میدارد.
جمعبندی بخش دوم
کاربردهای قرآنی تبعیت، عمق و گستردگی این مفهوم را در تبیین نظام هستی نشان میدهد. آیات قرآن کریم، با صراحت و جلال، تبعیت از حق را کمال و تبعیت از باطل را نقص میدانند. تمایز میان معصیت و تبعیت باطل، اهمیت معرفت و اختیار انسانی را در چارچوب نظام الهی آشکار میسازد.
بخش سوم: ویژگیهای فلسفی و وجودی تبعیت
نظاممندی عالم و تبعیت
تبعیت، عالم را بهسان سیستمی هوشمند و خودکار معرفی میکند که نه جبری است و نه گترهای. این نظام، مانند چرخدندههای یک ساعت دقیق، با نظمی الهی عمل میکند. تبعیت اقتضایی و تکوینی، کمال ذاتی این نظام را بازمیتاباند، حال آنکه تبعیت فعلی و تشریعی، با تأکید بر اختیار انسانی، مسیر کمال یا نقص را پیش روی انسان میگشاید.
انسان، بهعنوان کنشگری مختار، میتواند با آگاهی و اراده، نتایج اعمال خود را به سوی خیر هدایت کند. این قابلیت، تبعیت را از جبر یا تصادف متمایز میکند و عالم را بهسان باغی به تصویر میکشد که هر بذری در آن، متناسب با نیت کاشت، میوه میدهد.
فضل الهی و تبعیت
درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، انسانها را در تبعیت به سه دسته تقسیم میکند: کسانی که با فضل خاص الهی به تبعیت حق هدایت میشوند، گروهی که ذاتاً حقطلباند (الا قلیلا)، و کسانی که به سوی باطل گرایش دارند. در آیه ۸۳ سوره نساء میخوانیم:
لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا [مطلب حذف شد] : جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید.
این آیه، گروه «الا قلیلا» را چونان ستارگانی درخشان در آسمان معرفت به تصویر میکشد که بدون نیاز به فضل خاص، ذاتاً به سوی حق گرایش دارند. این تقسیمبندی، کرامت انسانی و نقش فضل الهی را در نظام تبعیت برجسته میسازد.
|
درنگ: انسانها در تبعیت به سه دسته تقسیم میشوند: با فضل خاص، ذاتاً حقطلب (الا قلیلا)، و باطلطلب. گروه «الا قلیلا» کرامت ویژهای دارند که بدون فضل خاص، به سوی حق گرایش دارند. |
تبعیت و فسق
تبعیت از باطل، به دلیل ایجاد گسل اجتماعی و انحطاط جمعی، فسق به همراه میآورد. در آیه ۷۷ سوره مائده آمده است:
وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ [مطلب حذف شد] : از هوسهای قوم گمراه پیروی نکن.
این آیه، تبعیت از هوی و هوس را بهسان گام نهادن در باتلاقی گمراهکننده توصیف میکند که عدالت و کمال را از انسان سلب میکند. این ویژگی، تبعیت باطل را از معصیت متمایز میسازد و بر ضرورت معرفت تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
ویژگیهای فلسفی و وجودی تبعیت، عالم را بهسان سیستمی هوشمند معرفی میکند که در آن، هر کنش انسانی در چارچوب نظم الهی معنا مییابد. فضل الهی، خطا و فسق، نقش اختیار و معرفت را در تبعیت برجسته میسازند و انسان را به درک نظام هوشمند عالم دعوت میکنند.
بخش چهارم: دلالتهای اجتماعی و نقدهای فرهنگی
نقد قضاوتهای بیاساس
یکی از نکات برجسته درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، نقد قضاوتهای بیاساس است که به تبعیت از باطل میانجامد. قرآن کریم، در آیه ۱۱۶ سوره انعام، این قضاوتها را به پیروی از ظن و گمان تشبیه میکند. این نقد، چونان زنگ هشداری، انسان را به شفافسازی و پرهیز از گمراهی دعوت میکند.
در جامعه کنونی، قضاوتهای بیاساس، مانند علفهای هرز، اعتماد و انسجام اجتماعی را تضعیف میکنند. شفافسازی، بهسان آبی زلال، این علفها را ریشهکن میکند و جامعه را به سوی عدالت هدایت مینماید.
نقد تصورات نادرست از تبعیت
تصورات نادرست از تبعیت، مانند پذیرش کورکورانه یا صلحکل بودن در برابر باطل، با نظام الهی ناسازگار است. قرآن کریم، با تأکید بر تبعیت از حق، این تصورات را نفی میکند و انسان را به آگاهی و معرفت دعوت مینماید. تبعیت کورکورانه، چونان گام نهادن در تاریکی، به گمراهی میانجامد، حال آنکه تبعیت آگاهانه از حق، مانند پیمودن راهی نورانی، به سعادت منجر میشود.
|
درنگ: قضاوتهای بیاساس و تصورات نادرست از تبعیت، به گمراهی و نقص میانجامند. شفافسازی و معرفت، انسان را به تبعیت از حق هدایت میکنند. |
تمایز تبعیت و اطاعت
تبعیت، برخلاف اطاعت، میتواند قهری یا ارادی باشد. تبعیت تکوینی، مانند جریان رود در بستر خویش، قهری است، حال آنکه تبعیت تشریعی، به اراده انسانی وابسته است. این تمایز، تحلیل تبعیت را دقیقتر میکند و نقش اختیار را در نظام الهی برجسته میسازد.
جمعبندی بخش چهارم
دلالتهای اجتماعی و نقدهای فرهنگی تبعیت، ضرورت معرفت و شفافسازی را در جامعه نشان میدهند. نقد قضاوتهای بیاساس و تصورات نادرست، انسان را به تبعیت آگاهانه از حق دعوت میکند و جامعه را به سوی عدالت و کمال هدایت مینماید.
بخش پنجم: گستردگی و جامعیت تبعیت
گستردگی تبعیت در قرآن کریم
تبعیت، با حضور در اکثر سورههای قرآن کریم، از بقره تا قیامت، گستردگی و اهمیت خود را نشان میدهد. این مفهوم، چونان نخی زرین، آیات قرآنی را به هم پیوند میدهد و نظام هوشمند عالم را تبیین میکند. مطالعه نظاممند تبعیت، مانند کاوش در معدنی گرانبها، معارف الهی را آشکار میسازد.
تبعیت و کمال
تبعیت از حق، بهسان بالهایی است که انسان را به سوی آسمان کمال پرواز میدهد. در مقابل، تبعیت از باطل، مانند زنجیرهایی است که انسان را به سوی پرتگاه نقص میکشاند. این تمایز، انسان را به درک عمیق نظام الهی و عمل در چارچوب آن دعوت میکند.
|
درنگ: تبعیت، با گستردگی در قرآن کریم، نظام هوشمند عالم را تبیین میکند. تبعیت از حق، کمال و از باطل، نقص است. |
جمعبندی بخش پنجم
گستردگی و جامعیت تبعیت در قرآن کریم، عمق این مفهوم را در تبیین نظام هستی نشان میدهد. تبعیت از حق، انسان را به کمال میرساند، حال آنکه تبعیت از باطل، به نقص و گمراهی میانجامد. مطالعه این مفهوم، راه را برای فهم حکمت الهی هموار میکند.
نتیجهگیری و جمعبندی نهایی
مفهوم «تبعیت»، چونان مشعلی فروزان، نظام کمال و نقصان عالم را در پرتو حکمت الهی روشن میسازد. این مفهوم، با اقسام اقتضایی و فعلی، تکوینی و تشریعی، عام و خاص، عالم را بهسان سیستمی هوشمند معرفی میکند که تحت مدیریت خداوند، بهعنوان فاعلی متعالی، عمل مینماید. آیات قرآن کریم، از جمله آیه ۳۶ سوره ابراهیم، آیه ۸۵ سوره ص و آیه ۸۳ سوره نساء، بر کمال تبعیت از حق و نقص تبعیت از باطل تأکید دارند.
نقدهای اجتماعی و فرهنگی مطرحشده، از قضاوتهای بیاساس تا تصورات نادرست از تبعیت، بر ضرورت معرفت و شفافسازی تأکید دارند. اصلاح این مسائل، از طریق ارائه دین بهصورت عقلانی و آگاهانه، پذیرش حق را افزایش میدهد و جامعه را به سوی عدالت و کمال هدایت میکند. «تبعیت»، با دعوت انسان به درک نظام هوشمند عالم و عمل در چارچوب آن، راهی به سوی سعادت و کمال میگشاید.
|
با نظارت صادق خادمی |