در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 542

متن درس





کتاب اسما و صفات الهی: تحلیل مفهوم ستر و اسمای غفرانیه

تحلیل مفهوم ستر و اسمای غفرانیه در قرآن کریم با رویکرد کلامی و فقهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۴۲)

مقدمه: درآمدی بر اسمای غفرانیه و مفهوم ستر

در گستره بی‌کران اسمای حسنی الهی، اسمای غفرانیه چون ستارگان درخشانی در آسمان رحمت بی‌پایان خداوند می‌درخشند. این اسما، که جلوه‌هایی از غفران، رحمت و ستاریت الهی را متجلی می‌سازند، نه تنها در کلام الهی بلکه در فقه و اخلاق اسلامی نقشی بنیادین دارند. مفهوم «ستر»، به‌عنوان یکی از جلوه‌های برجسته این اسما، در قرآن کریم و تعالیم اسلامی، پرده‌ای از رحمت و حکمت الهی است که عیوب بندگان را در بر می‌گیرد و آن‌ها را به سوی هدایت و توبه رهنمون می‌سازد. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با رویکردی کلامی و فقهی، به تحلیل و تبیین مفهوم ستر و اسمای غفرانیه می‌پردازد. با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیل اشتقاقی واژگان، این بررسی تلاش دارد تمایز میان ستر و مفاهیم مرتبط مانند حجاب را روشن سازد و نقدهایی بر فرهنگ‌سازی نادرست در حوزه پوشش و تفاسیر غیرقرآنی ارائه دهد.

بخش اول: اصول بنیادین اسمای غفرانیه

1. اصل عدم معدومیت در هستی

در نظام هستی، هیچ عمل، اثر یا ذره‌ای، اعم از خیر یا شر، معدوم نمی‌گردد، بلکه جابجا یا تبدیل می‌شود. این اصل، ریشه در علم و عدالت بی‌انتهای الهی دارد که همه‌چیز را در کتاب مبین ثبت و ضبط می‌نماید. همان‌گونه که خورشید هیچ سایه‌ای را از نور خود محروم نمی‌سازد، علم الهی نیز هیچ ذره‌ای را از دایره آگاهی خویش بیرون نمی‌گذارد. این مفهوم، تصور ساده‌انگارانه محو و نابودی گناهان را به چالش می‌کشد و بر جابجایی و تبدیل آثار اعمال در نظام حکمت الهی تأکید دارد.

درنگ: هیچ ذره‌ای در هستی معدوم نمی‌گردد؛ علم الهی، چون کتابی روشن، همه اعمال را ثبت می‌کند و جابجایی و تبدیل، جایگزین محو و نابودی است.

شواهد قرآنی:


  • وَمَا تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَمَا تَتْلُو مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُودًا إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ ۚ وَمَا يَعْزَبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ وَلَا أَصْغَرَ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ
    (یونس: ۶۱)
    : هیچ کاری نیستید، هیچ آیه‌ای از قرآن تلاوت نمی‌کنید، و هیچ عملی انجام نمی‌دهید، مگر اینکه ما بر شما گواهیم هنگامی که در آن فرو می‌روید. و هیچ‌چیز، به وزن ذره‌ای، در زمین و آسمان از پروردگارت پنهان نمی‌ماند، و نه کوچک‌تر از آن و نه بزرگ‌تر، مگر اینکه در کتابی روشن است.

  • إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ ۖ وَإِنْ تَكُ حَسَنَةً يُضَاعِفْهَا وَيُؤْتِ مِنْ لَدُنْهُ أَجْرًا عَظِيمًا
    (نساء: ۴۰)
    : خداوند به اندازه ذره‌ای ظلم نمی‌کند، و اگر کار نیکی باشد، آن را چند برابر می‌کند و از نزد خود پاداشی بزرگ می‌دهد.

  • يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا ۚ وَهُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ
    (سبأ: ۲)
    : او می‌داند آنچه در زمین فرو می‌رود و آنچه از آن بیرون می‌آید و آنچه از آسمان نازل می‌شود و آنچه در آن بالا می‌رود، و او مهربان و آمرزنده است.

تبیین:

واژه «لا یعزب» در قرآن کریم، به معنای پنهان نماندن و گم نشدن، بر علم فراگیر الهی دلالت دارد. این اصل، چون آینه‌ای صاف، بازتاب‌دهنده این حقیقت است که هیچ عملی از دایره علم الهی خارج نمی‌شود. تصور پاک شدن گناه با توبه، بدون جابجایی یا تبدیل آثار آن، ساده‌انگارانه است. همان‌گونه که قطره‌ای در اقیانوس محو نمی‌شود، بلکه در آن جابجا و آمیخته می‌گردد، اعمال انسان نیز در نظام هستی ثبت و ضبط می‌مانند.

2. اصل تبدیل و جابجایی در اسمای غفرانیه

اسمای غفرانیه، از جمله غافر، غفور، تواب و ستار، به معنای محو گناهان نیستند، بلکه عیوب را با پوشش، تبدیل یا جابجایی در نظام حکمت الهی مدیریت می‌کنند. خداوند، چون باغبانی حکیم، عیوب بندگان را نه با نابودی، بلکه با تبدیل به سوی خیر و هدایت، سامان می‌دهد. صفت ستار، عیوب را از دید دیگران پنهان می‌سازد، و صفت غفور، گناهان را در مسیر هدایت و اصلاح تبدیل می‌کند. این فرآیند، با حفظ نظم هستی و مسئولیت انسان، چون جریانی زلال، بندگان را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

درنگ: اسمای غفرانیه، عیوب را نه با محو، بلکه با پوشش و تبدیل در نظام حکمت الهی مدیریت می‌کنند و انسان را به سوی توبه و هدایت سوق می‌دهند.

جمع‌بندی بخش اول:

اصول عدم معدومیت و تبدیل و جابجایی، دو رکن بنیادین در فهم اسمای غفرانیه هستند. این اصول، چون دو بال، مفهوم رحمت الهی را در پوشش و هدایت بندگان به پرواز درمی‌آورند. استناد به آیات قرآن کریم، مانند آیه ۶۱ سوره یونس و آیه ۴۰ سوره نساء، نشان‌دهنده ثبت همه اعمال در علم الهی و تبدیل آن‌ها در مسیر حکمت است. این بخش، زمینه‌ای برای ورود به تحلیل مفهوم ستر و تمایز آن از مفاهیم مشابه فراهم می‌آورد.

بخش دوم: تحلیل مفهوم ستر و مشتقات آن

1. تمایز ستر و سطر در اشتقاق

واژه «ستر» (با سین نقطه‌دار) به معنای پوشش عام، اعم از مادی یا غیرمادی، و «سطر» (با سین دسته‌دار) به معنای نوشتن با نظم و ترتیب است که سفیدی کاغذ را می‌پوشاند. این دو واژه، چون دو شاخه از یک ریشه، هرچند در معنای پوشش اشتراک دارند، اما سطر نظمی افزون‌تر را القا می‌کند. ستر، چون پرده‌ای فراگیر، عیوب را پنهان می‌سازد، و سطر، چون قلمی منظم، حقایق را در نظمی شاعرانه می‌پوشاند. مشتقاتی مانند «اسطوره» (روایت‌های منظوم که حق را می‌پوشاند) و «ساطور» (ابزاری که ماده را با نفوذ می‌پوشاند) نیز از این ریشه‌اند.

درنگ: تمایز ستر و سطر در اشتقاق، نشان‌دهنده دقت زبان قرآن کریم در انتقال معانی ظریف است؛ ستر پوشش عام و سطر پوشش منظم را نمایندگی می‌کند.

تبیین:

این تمایز، چون دو رنگ در تابلوی نقاشی الهی، جلوه‌های متفاوتی از پوشش را به نمایش می‌گذارد. ستر، با معنای عام خود، هر نوع پنهان‌سازی را در بر می‌گیرد، در حالی که سطر، با نظم و ترتیب، به پوشاندن حقایق با ساختاری منظم اشاره دارد. این ظرافت زبانی، نشان‌دهنده عمق و جامعیت زبان قرآن کریم در بیان اسمای الهی است.

2. اقسام ستر در اسمای الهی

اسمای ستاریه، چون نهرهایی از یک سرچشمه، شامل واژگان و مفاهیمی چون ستر، حجاب، جن، قطاع، خفا، کتمان، حفظ، حرس و توريه هستند. هر یک از این مفاهیم، جلوه‌ای از پوشش الهی را نمایان می‌سازند:

  • حجاب: پرده‌ای مانع که میان حاجب و محجوب قرار می‌گیرد، چون دیواری استوار که دید را محدود می‌سازد.
  • جن: پنهان شدن در پشت چیزی، مانند موجودی که در سایه پوشش مخفی می‌گردد.
  • قطاع: پرده‌ای مشابه حجاب، اما با تأکید بر جدایی و انفصال.
  • توريه: پنهان کردن حقیقت در لابه‌لای کلمات، چون گوهری که در صدف کلام نهان می‌شود.

تبیین:

این تنوع، چون شاخه‌های درختی تنومند، جامعیت رحمت الهی را در پوشاندن عیوب بندگان به نمایش می‌گذارد. هر یک از این اسما، چون نوری از منشور الهی، زاویه‌ای از رحمت بی‌کران خداوند را بازتاب می‌دهد.

3. کاربرد ستر در قرآن کریم

مفهوم ستر در قرآن کریم، چون جریانی زلال، در آیات متعدد جاری است و محدودیت انسان در پنهان شدن از علم الهی و نقش خداوند به‌عنوان ستار را نشان می‌دهد.


  • وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَٰكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِمَّا تَعْمَلُونَ
    (فصلت: ۲۲)
    : شما نمی‌توانستید خود را پنهان کنید تا گوش‌ها و چشم‌ها و پوست‌هایتان بر ضد شما شهادت ندهند، ولی گمان کردید که خدا بسیاری از کارهایی را که می‌کنید نمی‌داند.

  • وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا
    (إسراء: ۴۵)
    : هنگامی که قرآن می‌خوانی، میان تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، پرده‌ای پوشیده قرار می‌دهیم.

تبیین:

این آیات، چون آیینه‌ای، ناتوانی انسان در پنهان شدن از علم الهی را بازتاب می‌دهند. حجاب مستور، پرده‌ای کامل است که بر تمایز میان ستر (پوشش عام) و حجاب (مانع) تأکید دارد. خداوند، چون نقاشی چیره‌دست، با صفت ستار، عیوب بندگان را از دید دیگران پنهان می‌سازد و با حجاب مستور، مانعی میان حقیقت و کفر ایجاد می‌کند.

درنگ: ستر در قرآن کریم، به معنای پوشش عام، و حجاب، به معنای پرده مانع، دو جلوه متفاوت از رحمت الهی را نشان می‌دهند.

جمع‌بندی بخش دوم:

مفهوم ستر، با تمایز از سطر و دیگر مشتقات، چون گوهری در صدف قرآن کریم می‌درخشد. اقسام ستر، از حجاب تا توريه، جلوه‌های گوناگون رحمت الهی را در پوشش عیوب به نمایش می‌گذارند. آیات قرآن کریم، مانند آیه ۲۲ سوره فصلت و آیه ۴۵ سوره إسراء، بر محدودیت انسان در برابر علم الهی و نقش خداوند به‌عنوان ستار تأکید دارند. این بخش، زمینه‌ساز نقد مفاهیم فقهی و فرهنگی مرتبط با ستر است.

بخش سوم: نقد مفاهیم فقهی و فرهنگی مرتبط با ستر

1. تمایز ستر و حجاب در فقه

در قرآن کریم و فقه اسلامی، ستر به معنای پوشش واجب برای زنان است، نه حجاب به معنای پرده. اصطلاح حجاب، به اشتباه در فرهنگ اسلامی رایج شده و به سوءتفاهم‌هایی منجر گردیده است. آیات خمر و جلباب (نور: ۳۱، احزاب: ۵۹)، چون چشمه‌هایی زلال، بر پوشش بدن از نامحرم دلالت دارند، نه پرده‌ای مانع. این سوءتفاهم، چون غباری بر آینه حقیقت، فهم دقیق مفاهیم قرآنی را مخدوش ساخته است.

نقد:

تفاسیر نادرست، مانند آنچه در برخی آثار علما مشاهده می‌شود، ناشی از عدم توجه به اشتقاق دقیق واژگان است. این خطا، چون راهی انحرافی، به فرهنگ‌سازی نادرست در حوزه پوشش منجر شده است.

2. نقد چادر به‌عنوان پوشش واجب

چادر، به دلیل طراحی نامناسب، گاه ستر کامل را تأمین نمی‌کند و حتی به بدحجابی منجر می‌شود. این پوشش، چون لباسی نامتناسب، نه تنها عیوب را نمی‌پوشاند، بلکه گاه آن‌ها را آشکارتر می‌سازد. در شرایط اجتماعی مدرن، کارایی چادر به دلیل نازکی، سرخوردن یا نمایش بدن، مورد تردید است.

نقد:

فرهنگ‌سازی افراطی برای چادر، بدون توجه به نیازهای عملی زنان، چون بنایی سست، به مشکلات اجتماعی و تمسخر جهانی منجر شده است. پوشش واجب باید بدن را از دید نامحرم حفظ کند، اما چادر، در بسیاری موارد، این هدف را محقق نمی‌سازد.

3. نقد پوشش‌های دکوری علما

لباس‌هایی مانند عبا و قبا، اغلب به‌عنوان نماد تمایز (مانند تمایز شیعه از سنی) استفاده می‌شوند، نه به‌عنوان پوشش ضروری. این پوشش‌ها، چون زیورآلاتی ظاهری، جنبه‌ای دکوری دارند و نمی‌توان آن‌ها را مصداق ستر واجب دانست.

تبیین:

این نوع پوشش‌ها، چون نقشی بر دیوار، بیشتر به نمایش هویت و تمایز می‌پردازند تا تحقق هدف اصلی ستر، که پوشاندن عیوب و حفظ حریم است.

4. نقد مشکلات اجتماعی

کمبودهای اجتماعی، مانند فقر و نیازهای جنسی، چون ریشه‌هایی پنهان، به مشکلات اخلاقی و فرهنگی دامن می‌زنند. جامعه‌ای که نیازهای اساسی را تأمین نکند، نمی‌تواند رفتارهای متعادل را انتظار داشته باشد.

نقد:

اصلاح نظام اجتماعی و اقتصادی، چون آبی حیات‌بخش، پیش‌نیاز تحقق ستر و اخلاق اسلامی است. بدون رفع این کمبودها، فرهنگ‌سازی در حوزه پوشش و اخلاق، چون کاشتن بذر در زمینی خشک، بی‌ثمر خواهد بود.

درنگ: فرهنگ‌سازی نادرست در حوزه پوشش، از جمله ترویج چادر و استفاده از پوشش‌های دکوری، به سوءتفاهم‌های فرهنگی و اجتماعی منجر شده و نیازمند اصلاح بر اساس منابع قرآنی و فقهی است.

جمع‌بندی بخش سوم:

نقدهای مطرح‌شده، چون چراغی در تاریکی، ضرورت بازگشت به منابع اصیل قرآنی و فقهی را روشن می‌سازند. تمایز ستر از حجاب، نقد چادر به‌عنوان پوشش واجب، و بررسی پوشش‌های دکوری علما، همگی بر نیاز به بازنگری در فرهنگ‌سازی دینی تأکید دارند. مشکلات اجتماعی، مانند فقر و کمبودها، نیز مانعی در مسیر تحقق ستر و اخلاق اسلامی هستند که اصلاح آن‌ها، گامی اساسی در جهت هدایت جامعه است.

نتیجه‌گیری: ستر، جلوه‌ای از رحمت و حکمت الهی

اسمای غفرانیه، به‌ویژه صفت ستار، چون جریانی زلال از رحمت الهی، عیوب بندگان را با حکمت و عدالت می‌پوشاند و آن‌ها را به سوی توبه و هدایت رهنمون می‌سازد. اصل عدم معدومیت، با استناد به آیات قرآن کریم مانند آیه ۶۱ سوره یونس و آیه ۴۰ سوره نساء، بر ثبت همه اعمال در علم الهی تأکید دارد. تمایز ستر از سطر و دیگر مشتقات، چون گوهری درخشان، دقت زبان قرآن کریم را در انتقال معانی ظریف نشان می‌دهد. نقدهای فقهی و فرهنگی، از جمله سوءتفاهم در باب حجاب و فرهنگ‌سازی نادرست پوشش، ضرورت بازنگری و اصلاح بر اساس منابع اصیل دینی را آشکار می‌سازد. این اثر، با تکیه بر درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، تلاشی است برای ارائه تحلیلی جامع و علمی از مفهوم ستر و اسمای غفرانیه، که می‌تواند راهنمایی برای پژوهشگران و طالبان حقیقت در مسیر فهم عمیق‌تر رحمت الهی باشد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، اصل اول در مورد اعمال انسان در عالم هستی چیست؟

2. کدام آیه از سوره یونس به ثبت تمام اعمال انسان اشاره دارد؟

3. در درسگفتار، معنای 'ستر' در مقایسه با 'حجاب' چیست؟

4. کدام یک از اسمای زیر در درسگفتار به عنوان اسمای ستریه ذکر شده است؟

5. در سوره فصلت، آیه ۲۲، چه مفهومی از 'ستر' بیان شده است؟

6. در عالم هستی هیچ عملی از موجودات گم یا معدوم نمی‌شود.

7. اسم 'ستار' به صراحت در قرآن کریم ذکر شده است.

8. حجاب در فقه اسلامی به معنای پوشش کامل بدن زن است.

9. اسمای ستریه مانند حجاب، جن، و قطاع همگی به معنای پوشش هستند اما با تفاوت‌هایی در کاربرد.

10. ستر و سطر در قرآن کریم معانی کاملاً متفاوتی دارند و هیچ ارتباطی با هم ندارند.

11. تفاوت اصلی بین 'ستر' و 'سطر' در درسگفتار چیست؟

12. چرا در عالم هستی هیچ عملی پاک یا معدوم نمی‌شود؟

13. منظور از 'حجاب مستورا' در سوره اسرا، آیه ۴۵ چیست؟

14. چرا در فقه اسلامی به جای 'حجاب' از 'ستر' برای پوشش زنان استفاده می‌شود؟

15. منظور از 'اساطیر' در درسگفتار چیست؟

پاسخنامه

1. هیچ عملی از انسان در هستی گم یا پاک نمی‌شود

2. آیه ۶۱

3. ستر به معنای پوشش و حجاب به معنای مانع است

4. حجاب

5. ناتوانی انسان در پنهان کردن اعمال از خدا

6. درست

7. نادرست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. 'ستر' به معنای پوشش دادن است، در حالی که 'سطر' به پوشاندن با نظم، مانند نوشتن، اشاره دارد.

12. زیرا تمام اعمال در علم الهی ثبت و ضبط می‌شوند و جابجا یا تبدیل می‌شوند.

13. حجاب مستورا به معنای پرده‌ای است که هم مانع ایجاد می‌کند و هم به طور کامل می‌پوشاند.

14. زیرا 'ستر' به معنای پوشش کامل بدن است، اما 'حجاب' به معنای مانع یا پرده است.

15. اساطیر به معنای پوشش منظم حق با خرافات یا روایات غیرواقعی است.

فوتر بهینه‌شده