در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 555

متن درس





کتاب اسما و صفات الهی: تبیین عفو الهی در پرتو حکمت و عدالت

کتاب اسما و صفات الهی: تبیین عفو الهی در پرتو حکمت و عدالت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۵۵)

مقدمه: درآمدی بر عفو الهی و حکمت

در گستره بی‌کران اسمای حسنی الهی، صفت عفو چونان گوهری درخشان، جلوه‌ای از رحمت بی‌انتهای خداوند را در ظرف حکمت و عدالت به نمایش می‌گذارد. این صفت، که در نظام الهی با سایر صفات کمالی چون مرحمت و عدالت هم‌آهنگ است، نه تنها نشانه‌ای از بخشندگی بی‌کران الهی است، بلکه به مثابه کلیدی است که در قفل حکمت و عدالت می‌چرخد تا درِ رحمت را بگشاید.

بخش نخست: اصول بنیادین عفو الهی

عفو الهی در ظرف حکمت و عدالت

عفو الهی، چونان نسیمی رحمانی، در گستره صفات حسنی خداوند جلوه‌گر است، اما این صفت، هرگز از چارچوب حکمت و عدالت خارج نمی‌شود. برخلاف تصور برخی که مرحمت الهی را بی‌قید و شرط و فارغ از ملاک‌های عقلی می‌پندارند، عفو خداوند چونان نوری است که در آیینه حکمت و عدالت بازتاب می‌یابد. مرحمت بدون حکمت، حتی از انسان عاقل پذیرفتنی نیست، چه رسد به خداوند حکیم مطلق که هر فعلش بر پایه غایت عقلی استوار است. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:


وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ (شورى: ٣٤)

این آیه، چونان مشعلی فروزان، نشان می‌دهد که عفو الهی، هرچند مطلق و بی‌کران است، در ظرف حکمت و عدالت تحقق می‌یابد. خداوند، با صفت عفو، از بسیاری از خطاها چشم‌پوشی می‌کند، اما این چشم‌پوشی هرگز به معنای نادیده گرفتن عدالت یا حکمت نیست. حکمت، چونان ترازویی دقیق، عفو را با عدالت هماهنگ می‌سازد و از تبدیل آن به تسامح غیرعقلانی جلوگیری می‌کند.

درنگ: عفو الهی، هرچند ریشه در مرحمت بی‌کران دارد، تنها در ظرف حکمت و عدالت تجلی می‌یابد. مرحمت بدون حکمت، حتی از انسان عاقل پذیرفتنی نیست، چه رسد به خداوند حکیم مطلق.

تمایز صفات علّی و اقتضایی

در نظام صفات الهی و انسانی، تمایز میان صفات علّی و اقتضایی، چونان خطی روشن، ساختار اخلاقی و الهی را آشکار می‌سازد. صفات علّی، مانند ظلم، به‌صورت مطلق ناپسندند و هیچ ملاک عقلی یا شرعی آن‌ها را توجیه نمی‌کند. اما صفات اقتضایی، مانند عفو، صدق و کذب، به ظرف و زمینه مناسب وابسته‌اند. عفو، هرچند صفتی والا و کمالی است، تنها در صورتی ارزشمند است که در موضوع سزاوار تحقق یابد. قرآن کریم این اقتضایی بودن عفو را چنین تبیین می‌کند:


فَأُولَٰئِكَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَعْفُوَ عَنْهُمْ (نساء: ٩٩)

این آیه، چونان آیینه‌ای شفاف، نشان می‌دهد که عفو الهی، هرچند صفتی ذاتی است، به زمان و شرایط مناسب وابسته است. کلمه «عسى» در این آیه، به اقتضایی بودن عفو اشاره دارد، گویی خداوند، با حکمت خویش، زمان و زمینه تحقق عفو را تعیین می‌کند. این تمایز، مانند تفاوت میان جویباری است که بی‌صدا جاری است و چشمه‌ای که تنها با کندن زمین، آب زلالش نمایان می‌شود.

نقص افراط و تفریط در صفات انسانی

صفات انسانی، اگر به افراط یا تفریط گرایش یابند، از کمال فاصله می‌گیرند. شجاعت، چونان گلی است که در میانه بی‌باکی و بزدلی می‌روید. فردی که بی‌باکانه از ارتفاع می‌پرد، نه شجاع است و نه بزدل، بلکه فاقد ملاک حکمت است. به همین سان، بخشش بی‌حد یا امساک بیش‌ازحد، هر دو به گمراهی منجر می‌شوند. حکمت، چونان وزان دقیقی است که این صفات را در تعادل نگه می‌دارد. قرآن کریم این تعادل را در انفاق چنین ترسیم می‌کند:


يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ (بقره: ٢١٩)

این آیه، چونان نوری هدایتگر، به انفاق معتدل و حکیمانه اشاره دارد. عفو در اینجا، به معنای مال اضافی و حلال است که در ظرف حکمت و اعتدال انفاق می‌شود، نه افراط و نه تفریط.

درنگ: صفات انسانی، مانند عفو و شجاعت، تنها در صورتی کمال‌اند که در ظرف حکمت و اعتدال تحقق یابند. افراط یا تفریط در این صفات، به گمراهی و نقص منجر می‌شود.

بخش دوم: تحلیل کلامی و قرآنی عفو الهی

عفو الهی و پذیرش عبادات ناقص

عفو الهی، چونان سایبانی رحمانی، نقص‌ها و کاستی‌های عبادات بندگان را در بر می‌گیرد. خداوند، با صفت عفو و غفور، از خطاهای غیرعمدی در عبادات چشم‌پوشی می‌کند و اعمال ناقص را با اغماض می‌پذیرد. این حقیقت، در آیه‌ای از سوره نساء به زیبایی بیان شده است:


فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا غَفُورًا (نساء: ٤٣)

این آیه، مانند نسیمی روح‌بخش، به رحمت الهی در پذیرش عبادات ناقص اشاره دارد. خداوند، با صفت عفو، از کاستی‌های طهارت یا عبادت درمی‌گذرد و اعمال بنده را با نگاهی رحمانی ارزیابی می‌کند. این عفو، چونان معامله‌ای است که در آن، خداوند حتی بنجل‌های بندگان را با ارزش می‌خرد، درحالی‌که معاملات دنیوی پر از اشکال و زیان‌اند.

ادبیات فاخر قرآنی در تبیین عفو

قرآن کریم، با ادبیاتی فاخر و چندلایه، عفو الهی را در سلسله‌مراتب دعا و استغفار تبیین می‌کند. آیه‌ای از سوره بقره این سلسله‌مراتب را به زیبایی ترسیم می‌کند:


وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا (بقره: ٢٨٦)

این آیه، چونان نغمه‌ای الهی، سه مرتبه از رحمت را در خود جای داده است: عفو (چشم‌پوشی از خطا)، مغفرت (پوشاندن گناه)، و رحمت (مهربانی بی‌کران). این سلسله‌مراتب، مانند پلکانی است که بنده را از درخواست بخشش به سوی دریافت رحمت بی‌انتها هدایت می‌کند. ادبیات قرآنی، با این ظرافت، عمق و زیبایی عفو الهی را به نمایش می‌گذارد.

پیچیدگی فهم قرآن کریم

فهم قرآن کریم، مانند گشودن گنجینه‌ای است که نیازمند کلیدهای متعددی است. صرف دانستن صرف و نحو یا منطق، برای درک عمق این کتاب آسمانی کافی نیست. فهم قرآن، به علوم متعددی چون موسیقی، روان‌شناسی، و غیب‌شناسی نیاز دارد. این پیچیدگی، مانند دستگاهی موسیقایی است که تنها با شناخت دقیق آهنگ‌ها و قواعدش، نوایی دل‌انگیز تولید می‌کند. بدون این علوم، فهم قرآن به سطحی‌نگری و گمراهی منجر می‌شود. این حقیقت، دعوتی است به پژوهشگران الهیات برای کاوش عمیق‌تر در معانی قرآنی.

درنگ: فهم قرآن کریم نیازمند علوم متعددی از جمله موسیقی، روان‌شناسی و غیب‌شناسی است. بدون این علوم، فهم قرآن به سطحی‌نگری و گمراهی منجر می‌شود.

بخش سوم: نقدهای کلامی و اجتماعی

نقد ملاک‌تراشی به‌جای ملاک‌شناسی

یکی از آسیب‌های تاریخی در علوم دینی، ملاک‌تراشی به‌جای ملاک‌شناسی است. انسان متشرع، چونان کاوشگری است که باید ملاک‌های شرعی و عقلی را شناسایی کند، نه اینکه خودسرانه ملاک بتراشد. ملاک‌تراشی، مانند ساختن بنایی بدون نقشه است که به انحراف و فروپاشی منجر می‌شود. در طول تاریخ، این رویکرد به انحطاط علمی، فرهنگی و دینی انجامیده و دین را از جایگاه هدایت‌گری خود دور کرده است. شرع، چونان مشعلی است که ملاک‌های صحیح را روشن می‌سازد، و انسان باید پیرو این نور باشد، نه سازنده آن.

فقدان آزمایشگاه علمی در علوم دینی

فقدان آزمایشگاه علمی در علوم دینی، مانند نبود ترازویی برای سنجش محاسبات است. بدون آزمایش و ارزیابی، ملاک‌ها ممکن است نادرست باشند و به گمراهی منجر شوند. این فقدان، چونان غباری بر آیینه حقیقت، علوم دینی را از شکوفایی باز داشته و به ملاک‌تراشی و انحراف کشانده است. آزمایشگاه علمی، مانند وزان دقیقی است که ملاک‌های صحیح را از ناصحیح جدا می‌کند و راه را برای پیوند دین و علم هموار می‌سازد.

نقد رفتارهای بی‌قاعده در جامعه

رفتارهای بی‌قاعده در جامعه، مانند عفو یا سخت‌گیری بدون ملاک، به فساد و گمراهی منجر می‌شوند. عفو بدون قاعده، مانند بخشش قاتلی که دوباره مرتکب جرم می‌شود، نه تنها کمال نیست، بلکه خود جرمایی است. این رفتار، چونان موسیقی بدون دستگاه است که به ناهنجاری می‌انجامد. قاعده‌مندی، مانند رانندگی در جاده‌ای مشخص، از هرج‌ومرج اخلاقی جلوگیری می‌کند و جامعه را به سوی نظام اخلاقی هدایت می‌کند.

درنگ: رفتارهای بی‌قاعده، حتی اگر ظاهراً خوب باشند، به گمراهی منجر می‌شوند. عفو بدون ملاک، ممکن است به جرم و فساد بینجامد و از نظام حکمت و عدالت دور افتد.

بخش چهارم: آثار و برکات عفو

عفو و قرب الهی

صفت عفو، چونان گوهری است که انسان را به خداوند نزدیک می‌کند. قرب الهی، مانند همسایگی با نور است که با کسب صفات کمالی مانند عفو، رضا و صفا محقق می‌شود. انسانی که این صفات را در خود می‌پرورد، چونان شریکی است با خداوند در کمالات. این قرب، مانند شمردن کلاس‌هایی است که انسان با خداوند در آن‌ها هم‌کلاسی می‌شود. قرآن کریم این قرب را در دعای عفو و استغفار به تصویر می‌کشد:


وَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ (آلِ عمران: ١٥٩)

این آیه، مانند دعوتی الهی است به کسب عفو و استغفار، که نه تنها بنده را به بخشش می‌رساند، بلکه او را به سوی قرب الهی هدایت می‌کند.

ارزش عفو در برابر عناوین دنیوی

صفت عفو، چونان گنجی معنوی، از عناوین دنیوی مانند پرفسوری و دانشمندی ارزشمندتر است، اما در فرهنگ جامعه کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. این صفت، مانند گلی است که در باغ معنویت می‌روید، اما انسان‌ها اغلب به دنبال نارهای مادی‌اند. اگر عفو در فرهنگ انسانی ارج نهاده شود، چونان ستاره‌ای درخشان، جایگاه هدایت‌گری خود را باز خواهد یافت.

جمع‌بندی بخش: عفو، کلید رحمت

عفو، چون کلیدی است که در قفل رحمت الهی می‌چرخد و بنده را به سوی قرب و کمال هدایت می‌کند. این صفت، نه تنها در نظام الهی ارزشمند است، بلکه در زندگی انسانی، از عناوین مادی برتر است. آیات قرآنی مانند ﴿وَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ﴾ (آلِ عمران: ١٥٩) و ﴿وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا﴾ (بقره: ٢٨٦) به زیبایی این صفت را تبیین کرده‌اند. اما تحقق این ارزش‌ها، نیازمند آزمایش علمی و قاعده‌مندی است تا از سطح تعبد به استدلال ارتقا یابد.

جمع‌بندی نهایی: عفو، جلوه‌ای از حکمت و عدالت

عفو الهی، چونان نوری است که در ظرف حکمت و عدالت بازتاب می‌یابد و رحمت بی‌کران الهی را به نمایش می‌گذارد. این صفت، هرچند مطلق و بی‌نهایت است، به ملاک‌های حکمت و عدالت وابسته است و بدون آن‌ها، به تسامح یا ظلم می‌انجامد. تمایز میان صفات علّی و اقتضایی، نقش شرع در تعیین ملاک‌ها، و ضرورت ملاک‌شناسی به‌جای ملاک‌تراشی، از اصول بنیادین این تحلیل است. قرآن کریم با ادبیاتی فاخر، این مفاهیم را در آیاتی چون ﴿وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ﴾ (شورى: ٣٤) و ﴿وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا﴾ (بقره: ٢٨٦) تبیین کرده است.

نقد ملاک‌تراشی، فقدان آزمایشگاه علمی، و رفتارهای بی‌قاعده، دعوتی است به پژوهشگران الهیات برای بازنگری در روش‌های سنتی و ایجاد پیوند میان دین و علم. عفو، به‌عنوان صفتی الهی و انسانی، انسان را به قرب الهی می‌رساند و از عناوین مادی برتر است. این نوشتار، با تبیین دقیق این مفاهیم، گامی در جهت فهم عمیق‌تر نظام رحمت و حکمت الهی برمی‌دارد و پژوهشگران را به کاوش در گوهرهای قرآنی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، صفت عفو پروردگار تحت چه شرایطی اعمال می‌شود؟

2. طبق درسگفتار، کدام‌یک از صفات زیر به طور ذاتی دارای ملاک علّیت است؟

3. در درسگفتار، چه چیزی مانع از بخشش بی‌نهایت و بدون ملاک پروردگار می‌شود؟

4. بر اساس درسگفتار، شجاعت به چه معنا از بی‌باکی و بزدلی متمایز است؟

5. کدام آیه در درسگفتار به عنوان نمونه‌ای از عفو مقید ذکر شده است؟

6. عفو الهی طبق درسگفتار بدون ملاک حکمت و عدالت اعمال می‌شود.

7. صفات کمال انسانی باید در ظرف حکمت و عدالت سنجیده شوند.

8. ظلم به دلیل داشتن ملاک علّیت، در هیچ شرایطی جایز نیست.

9. انسان می‌تواند به دلخواه خود ملاک‌های شرعی را تعیین کند.

10. طبق درسگفتار، بخشش بدون ملاک ممکن است به گمراهی منجر شود.

11. تفاوت اصلی بین صفات علّی و اقتضایی در درسگفتار چیست؟

12. چرا بخشش بی‌نهایت بدون ملاک در درسگفتار گمراهی تلقی می‌شود؟

13. منظور از «ملاک‌شناسی» در درسگفتار چیست؟

14. چرا درسگفتار تأکید دارد که انسان‌ها نباید مشرّع باشند؟

15. طبق درسگفتار، چرا عفو الهی در برخی موارد مقید است؟

پاسخنامه

1. در ظرف حکمت و عدالت

2. ظلم

3. حکمت و عدالت

4. شجاعت در ظرف حکمت تعریف می‌شود

5. وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. صفات علّی مانند ظلم ذاتاً ملاک دارند و مطلقاً نادرست‌اند، اما صفات اقتضایی مانند عفو به شرایط و موضوع وابسته‌اند.

12. زیرا بخشش بدون حکمت و عدالت از ملاک عقلایی خارج است و به ظلم یا فساد منجر می‌شود.

13. ملاک‌شناسی به معنای شناسایی قواعد و معیارهای شرعی و عقلایی برای اعمال است، نه جعل خودسرانه آن‌ها.

14. زیرا انسان‌ها باید ملاک‌های شرعی را شناسایی کنند، نه اینکه خودسرانه ملاک بسازند.

15. زیرا عفو الهی تحت حکمت و عدالت اعمال می‌شود و به موضوع و شرایط بستگی دارد.