متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تبیین اسم قابل التوب
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۵۹)
مقدمه: درآمدی بر تبیین اسماء الحسنی
در گستره الهیات اسلامی، شناخت اسما و صفات الهی از جایگاه والایی برخوردار است. این شناخت، نهتنها دریچهای به فهم ذات باریتعالی میگشاید، بلکه رابطه پویای میان بنده و پروردگار را نیز روشن میسازد. اسم «قابل التوب»، یکی از اسمای حسنی الهی، با تأکید بر پذیرش توبه بندگان، جلوهای از رحمت بیکران الهی را نمایان میکند.
بخش نخست: مفهوم توبه و رجوع در اسم قابل التوب
تعریف لغوی و اصطلاحی توبه
واژه «توب» از ریشه «تاب یتوب» در زبان عربی به معنای رجوع و بازگشت است. این مفهوم در اسم «قابل التوب» به پذیرش بازگشت بنده از مسیر معصیت به سوی پروردگار اشاره دارد. توبه، همانند پلی است که بنده را از وادی گناه به ساحل رحمت الهی رهنمون میسازد. این رجوع، در دو سطح متجلی میشود: نخست، رجوع بنده که با پشیمانی از گناه و بازگشت به سوی خدا محقق میگردد؛ و دوم، رجوع الهی که در قالب تجلی رحمت و مرحمت به بنده نمود مییابد. این رابطه پویا، مانند رقص ظریفی میان عبد و حق است که در آن، هر حرکت بنده با پاسخ الهی همراه میشود.
تبیین تفصیلی رجوع در توبه
رجوع در توبه، برخلاف تصور ظاهری، به معنای حرکت مکانی نیست، بلکه تحولی وجودی و معنوی است. بنده با ارتکاب گناه، از مقام قرب الهی به سوی حرمان معنوی سیر میکند. این دوری، نتیجه فعل خود بنده است، نه تغییر در ذات یا مقام الهی. خداوند، با پذیرش توبه، رحمت خاص خود را به بنده بازمیگرداند، گویی نوری که با ابر گناه پوشیده شده بود، بار دیگر بر دل بنده میتابد. این رجوع الهی، صفتی فعلی است که در ظرف توبه بنده متجلی میشود و نشاندهنده نظام دقیق الهی در تعامل با بندگان است.
بخش دوم: نفی روگردانی خداوند و قرب ذاتی
معیت دائمی خداوند با بندگان
یکی از اصول بنیادین در الهیات اسلامی، معیت دائمی خداوند با بندگان است. قرآن کریم در سوره حدید، آیه ۴ میفرماید:
هُوَ [مطلب حذف شد] : «او با شماست هر کجا که باشید»). این آیه، بر حضور همیشگی خداوند در کنار بندگان، اعم از صالح و گناهکار، تأکید دارد. بنابراین، تصور روگردانی خداوند از بنده و نیاز به بازگشت مجدد او، با این اصل سازگار نیست. دوری در توبه، از جانب بنده است که با گناه، خود را از رحمت خاص الهی محروم میسازد.
قرب ذاتی خداوند و نفی دوری ذاتی
قرآن کریم در سوره ق، آیه ۱۶ تأکید میکند: وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ [مطلب حذف شد] : «نزدیکتر از رگ گردن به اوست»). این قرب ذاتی، مانع از آن است که دوری خداوند از بنده به معنای ذاتی تصور شود. حتی در اوج گناه، خداوند از بنده دور نیست، بلکه بنده با فعل خود، استحقاق دریافت رحمت خاص را از دست میدهد. این تمایز میان قرب ذاتی و استحقاق رحمت، کلید فهم رجوع الهی در توبه است.
بخش سوم: بعد عبد و رجوع رحمت الهی
دوری بنده از خدا و پیامدهای آن
هنگامی که بنده مرتکب معصیت میشود، بهصورت طبیعی از خداوند دور میگردد. این دوری، مانند پرت شدن سنگی از مرکز دایره نور است که بنده را به سوی تاریکی حرمان سوق میدهد. اما این دوری، نتیجه فعل خود بنده است، نه دوری خداوند از او. خداوند، چون اقیانوسی بیکران، همواره در دسترس است، اما بنده با گناه، خود را از موج رحمت الهی دور میسازد.
رجوع رحمت الهی
رجوع الهی در توبه، به معنای تجلی مجدد رحمت خاص در دل بنده است. این رجوع، مانند بارانی است که زمین خشکیده را سیراب میکند و حیات معنوی را به بنده بازمیگرداند. خداوند با پذیرش توبه، بنده را دوباره در دایره رحمت خاص خود قرار میدهد، گویی درختی که شاخههایش در طوفان گناه خم شده بود، بار دیگر در نسیم رحمت الهی استوار میگردد.
بخش چهارم: تمایز رحمت عام و رحمت خاص
رحمت عام: صفت ذاتی و غیرقابل انصراف
رحمت عام الهی، صفتی ذاتی است که وجود و حیات را به همه موجودات اعطا میکند. قرآن کریم در سوره اعراف، آیه ۱۵۶ میفرماید: وَرَحْمَتِي [مطلب حذف شد] : «و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است»). این رحمت، حتی در حال گناه از بنده سلب نمیشود، زیرا وجود او وابسته به این رحمت است. مانند نوری که از خورشید وجود الهی بر همه موجودات میتابد، رحمت عام، هیچگاه منصرف نمیگردد.
رحمت خاص: صفت فعلی و قابل انصراف
رحمت خاص، صفتی فعلی است که به اعمال و شرایط بنده وابسته است. این رحمت، مانند جویباری است که با موانع گناه متوقف میشود و با توبه، بار دیگر جاری میگردد. گناه، استحقاق بنده برای دریافت این رحمت را سلب میکند، اما توبه، این استحقاق را بازمیگرداند. این تمایز، نظام دقیق الهی را در تعامل با بندگان نشان میدهد.
بخش پنجم: مرتبهبندی اسمای الهی
مقایسه قابل التوب با غفار، ستار و عفو
اسم «قابل التوب» در مقایسه با اسمایی مانند «غفار»، «ستار» و «عفو» مرتبهای پایینتر دارد. غفار، گناه را میپوشاند، مانند کلاهی که عیب بنده را مخفی میکند؛ ستار، آن را در پردهای از رحمت پنهان میسازد؛ و عفو، از گناه درمیگذرد، گویی آن را از دفتر وجود بنده محو میکند. اما قابل التوب، صرفاً به پذیرش توبه اشاره دارد، بدون تضمین نتیجهای خاص. این مرتبهبندی، در آیه سوره غافر، آیه ۳ روشن است: غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ [مطلب حذف شد] : «آمرزنده گناه و پذیرنده توبه و سختکیفر»).
جایگاه قرآنی قابل التوب
اسم «قابل التوب» تنها یکبار بهصورت ترکیبی در قرآن کریم ذکر شده و بهصورت بسیط نیامده است. این کمیابی، نشاندهنده مرتبه پایینتر آن نسبت به اسمایی مانند غفار و ستار است که با تأکید و تکرار بیشتری ذکر شدهاند. این ترتیب، مانند نردبانی است که از مراتب عالی رحمت به سوی مراتب جلالی سوق مییابد.
بخش ششم: نظام عقاب و رحمت در توبه
شديد العقاب و پیامد عدم پذیرش
قرآن کریم، پس از ذکر «قابل التوب»، به صفت «شَدِيدِ الْعِقَابِ» اشاره میکند. این ترتیب، نشاندهنده نظام دقیق الهی است که در آن، رحمت و عقاب در تعادل قرار دارند. اگر توبه پذیرفته نشود، بنده به سوی عذاب سوق مییابد، مانند کشتیای که در طوفان گناه، به صخرههای عقاب الهی برخورد میکند. این نظام، مانند ترازویی است که استحقاق بنده را با دقت میسنجد.
عنایت قرآنی در فهم اسما
فهم دقیق اسمای الهی، نیازمند عنایت قرآنی است. به تعبیر امیرالمؤمنین (ع)، قرآن کریم بحری عمیق است که هر بار تأمل در آن، لایههای جدیدی از معنا را آشکار میکند. تفاوت در تبیین آیه «غافر الذنب و قابل التوب» در زمانهای مختلف، نشاندهنده این عمق بیپایان است. مانند گوهری که هر زاویهاش نوری نو میافشاند، قرآن کریم در هر تأمل، معانی تازهای را به ارمغان میآورد.
جمعبندی و نتیجهگیری
تبیین اسم «قابل التوب» در چارچوب اسمای حسنی الهی، دریچهای به سوی فهم رابطه پویای میان عبد و حق میگشاید. این اسم، با تأکید بر پذیرش توبه، جلوهای از رحمت بیکران الهی را نمایان میسازد. تمایز میان رحمت عام و خاص، صفت ذاتی و فعلی، و مرتبهبندی اسما، نظام دقیق الهی را در تعامل با بندگان آشکار میکند. آیه غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ، مانند ترازویی است که رحمت و عقاب را در تعادل نگه میدارد.