در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 586

متن درس





عدالت و ظلم در اسماء الحسنی: رویکردی قرآنی، فلسفی و جامعه‌شناختی

عدالت و ظلم در اسماء الحسنی: رویکردی قرآنی، فلسفی و جامعه‌شناختی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۸۶)

دیباچه

عدالت، چون گوهری درخشان در میان اسماء و صفات الهی، از دیرباز محور تأملات قرآنی، فلسفی و جامعه‌شناختی بوده است. این صفت کمالی، که در قرآن کریم با واژه «عدل» و مشتقات آن به زیبایی ترسیم شده، به معنای تناسب، استواء و نظم طبیعی است که در مقابل ظلم، به‌مثابه انحراف از حق و اضاعه حقوق، قرار می‌گیرد. در درس‌گفتار شماره ۵۸۶ از سلسله مباحث اسماء الحسنی، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره با نگاهی عمیق و چندوجهی، به تبیین مفهوم عدالت و ظلم پرداخته و آن را در بستر آیات قرآن کریم، تحلیل‌های فلسفی و مسائل اجتماعی بررسی کرده‌اند.

بخش نخست: مفهوم‌شناسی عدالت و ظلم

تعریف عدالت: استواء، تناسب و نظم طبیعی

عدالت، در لغت و اصطلاح، به معنای استواء، تناسب و نظم طبیعی است که با مفهوم «اقتصاد» به معنای میانه‌روی هم‌خوانی دارد. این صفت، چون نخ تسبیحی است که نظم و هماهنگی را در میان اجزای عالم به هم می‌پیوندد. عدالت، وضع هر چیز در جایگاه شایسته‌اش است، گویی قالی‌بافی ماهر، هر نخ را با دقت در جای خود می‌چیند تا طرحی موزون و زیبا پدید آید.

درنگ: عدالت، تناسب و استواء است که هر چیز را در جایگاه شایسته‌اش قرار می‌دهد و نظمی طبیعی و موزون را در عالم ایجاد می‌کند.

قرآن کریم در آیه‌ای نورانی، این مفهوم را چنین ترسیم می‌کند:

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ
(النحل: ٩٠؛ : «خدا به عدالت و احسان فرمان می‌دهد»). این آیه، عدالت را چارچوبی برای نظم و تناسب معرفی می‌کند که مستلزم رعایت اندازه‌های طبیعی، علمی یا فلسفی است. عدالت، نه‌تنها یک صفت الهی، بلکه تکلیفی است که انسان را به سوی هماهنگی با نظم هستی فرا می‌خواند.

تعریف ظلم: انحراف و اضاعه حق

در مقابل عدالت، ظلم قرار دارد که به‌سان تاریکی در برابر نور، از انحراف از حق، اضاعه حقوق و تجاوز به حدود الهی سرچشمه می‌گیرد. ظلم، چون گسستی در تار و پود قالی هستی، نظم و تناسب را برهم می‌زند و به ستمگری و کژروی منجر می‌شود.

قرآن کریم با صراحت، ظلم را محکوم می‌کند:

وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ
(إبراهيم: ٤٢؛ : «و گمان مبر که خدا از آنچه ستمگران انجام می‌دهند غافل است»). این آیه، ظلم را به‌عنوان انحرافی از مسیر حق و عدل معرفی می‌کند که ریشه در جهل یا ناتوانی دارد.

زیرساخت‌های عدالت و ظلم: علم و قدرت در برابر جهل و ناتوانی

عدالت، چون بنایی استوار، بر دو ستون علم (آگاهی) و قدرت (توانمندی) استوار است. در مقابل، ظلم، چون ساختمانی فرو ریخته، از جهل و ناتوانی سرچشمه می‌گیرد. همان‌گونه که قالی‌باف ماهر با آگاهی و توانمندی، نقش‌هایی موزون می‌آفریند، انسان عادل نیز با علم و قدرت، نظم و تناسب را در زندگی و جامعه برقرار می‌کند.

درنگ: عدالت بر علم و قدرت استوار است، در حالی که ظلم از جهل و ناتوانی ناشی می‌شود. این دو، چون دو کفه ترازو، سرنوشت اعمال انسان را رقم می‌زنند.

قرآن کریم بر محدودیت دانش بشری تأکید دارد:

وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
(البقرة: ٢٣٢؛ : «و خدا می‌داند و شما نمی‌دانید»). این آیه، آگاهی را بنیان عدالت و جهل را ریشه ظلم می‌داند. تمثیل قالی‌بافی در درس‌گفتار، این مفهوم را به زیبایی نشان می‌دهد: قالی‌باف آگاه و توانمند، نقش‌هایی متناسب می‌آفریند، اما ناآگاهی یا ناتوانی، به نقص و کاستی در طرح منجر می‌شود.

بخش دوم: عدالت و ظلم در آیینه قرآن کریم

آمار قرآنی عدل و ظلم

قرآن کریم، با دقت و حکمت، واژه «عدل» را در ۲۸ مورد و واژه «ظلم» و مشتقات آن (شامل ظالم و ظلّام) را در ۲۸۷ مورد به کار برده است. این تفاوت فاحش، هشداری است به انسان برای پرهیز از انحراف و ظلم. در مقابل، واژه «مظلوم» تنها یک بار ذکر شده، که نشان می‌دهد مظلوم بودن، اگر از ضعف و ناتوانی ناشی شود، کمال نیست.

آیه‌ای از قرآن کریم این نکته را تأیید می‌کند:

لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ
(آل عمران: ١٨٢؛ : «[خدا] به بندگان ستمگر نیست»). این آیه، بر عدالت الهی تأکید دارد و ظلم را صفتی نکوهیده می‌داند که انسان باید از آن دوری گزیند.

درنگ: فراوانی واژه ظلم (۲۸۷ مورد) در برابر عدل (۲۸ مورد) در قرآن کریم، هشداری است برای پرهیز از انحراف و ستمگری، و نشان می‌دهد که مظلوم بودن از سر ضعف، کمال نیست.

بخش سوم: عدالت در شئون زندگی

عدالت در ازدواج: تناسب، نه تساوی

عدالت در ازدواج، به معنای رعایت تناسب در رفتار با همسران است، نه تساوی مطلق. همان‌گونه که باغبانی ماهر، هر گیاه را به اندازه نیازش آبیاری می‌کند، انسان عادل نیز در زندگی خانوادگی، حقوق هر فرد را به تناسب جایگاهش ادا می‌کند.

قرآن کریم این اصل را چنین بیان می‌کند:

فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً
(النساء: ٣؛ : «اگر ترسیدید که عدالت نورزید، پس یکی»). این آیه، ازدواج را مشروط به توانایی رعایت تناسب می‌داند. اگر فردی فاقد آگاهی یا توانمندی برای برقراری عدالت باشد، ازدواجش جایز نیست، زیرا به ظلم و معصیت منجر می‌شود.

درنگ: عدالت در ازدواج، تناسب در رفتار با همسران است، نه تساوی مطلق. فقدان این تناسب، ازدواج را به سوی ظلم و معصیت سوق می‌دهد.

ازدواج حرام: فقدان آموزش زندگی

بسیاری از ازدواج‌ها، به دلیل فقدان آموزش زندگی و آگاهی، به ظلم و معصیت می‌انجامند و از این‌رو حرام‌اند. همان‌گونه که رانندگی بدون گواهینامه، خطری برای خود و دیگران است، ازدواج بدون آمادگی نیز به آشوب و ناکامی در زندگی خانوادگی منجر می‌شود.

قرآن کریم هشدار می‌دهد:

وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ
(الأنعام: ١٥١؛ : «و به کارهای زشت، چه آشکار و چه پنهان، نزدیک نشوید»). این آیه، پرهیز از مقدمات معصیت را گوشزد می‌کند. ازدواج بدون آمادگی، چون سوار شدن بر مرکبی سرکش بدون مهارت، به سقوط و ناکامی می‌انجامد.

نقد نظام آموزشی: فقدان آموزش زندگی

نظام آموزشی کنونی، از پیش‌دبستانی تا دانشگاه، فاقد آموزش مهارت‌های زندگی است. این کاستی، چون فقدان نقشه‌ای دقیق در بنای یک عمارت، به ناتوانی در مدیریت زندگی و ظلم در روابط خانوادگی و اجتماعی منجر می‌شود.

قرآن کریم بر آمادگی برای زندگی تأکید دارد:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا
(آل عمران: ٢٠٠؛ : «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، صبر کنید و پایداری ورزید و مراقب باشید»). این آیه، بر ضرورت آمادگی و پایداری در زندگی تأکید می‌کند. تحصیلات بدون آموزش زندگی، چون کاخی بدون بنیاد، فرو می‌ریزد.

درنگ: فقدان آموزش زندگی در نظام آموزشی، به ناتوانی در مدیریت زندگی و ظلم در روابط خانوادگی و اجتماعی منجر می‌شود.

بخش چهارم: عدالت در قضاوت و نظام اجتماعی

عدالت در قضاوت: ضرورت احراز عدالت شاهد

شهادت بدون احراز عدالت شاهد، چون کلامی بی‌پشتوانه، باطل است. قاضی، چون نگهبانی که باید از حریم عدالت پاسداری کند، موظف است عدالت شاهد را احراز کند، وگرنه قضاوتش بی‌اعتبار خواهد بود.

قرآن کریم می‌فرماید:

وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ
(الطلاق: ٢؛ : «و دو نفر عادل از خودتان را به شهادت بطلبید»). این آیه، بر لزوم عدالت در شهادت تأکید دارد. فقدان نظام احراز عدالت، قضاوت را به امری بی‌معنا و من‌درآوردی تبدیل کرده است.

درنگ: شهادت بدون احراز عدالت شاهد، باطل است. قضاوت عادلانه نیازمند سیستمی دقیق برای احراز عدالت است.

چالش اجرای عدالت: فقدان آگاهی و قدرت

فقدان آگاهی و قدرت در جامعه، چون سدی در برابر جریان عدالت، مانع اجرای آن است. تمثیل ملانصرالدین در درس‌گفتار، این حقیقت را به زیبایی نشان می‌دهد: هر انتخاب بدون تناسب، چون سوار شدن بر الاغی بدون رعایت ظرفیت، به خطا می‌انجامد.

قرآن کریم راه‌حل را در هدایت به سوی تناسب می‌داند:

إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ
(الإسراء: ٩؛ : «به‌درستی که این قرآن به راهی که استوارتر است هدایت می‌کند»). این آیه، بر هدایت‌گری قرآن کریم برای برقراری تناسب تأکید دارد. راه‌حل، آموزش و توانمندسازی برای ایجاد نظم و عدالت است.

عدالت در مقابل احسان: تناسب در برابر زیاده‌دهی

عدالت، چون ترازویی دقیق، تناسب را برقرار می‌کند و تکلیف اصلی جامعه است، در حالی که احسان، چون بخششی سخاوتمندانه، زیاده‌دهی ارفاقی است که ممکن است حکمت نداشته باشد. عدالت، بنیاد جامعه‌ای سالم است، اما احسان، گاه جبران تجاوزات ظالمانه است.

قرآن کریم این تمایز را روشن می‌کند:

إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ
(النحل: ٩٠؛ : «خدا به عدالت و احسان فرمان می‌دهد»). این آیه، عدالت را اصل و احسان را فرع می‌داند. جامعه‌ای که بر عدالت استوار نباشد، به آشوب و ناکامی گرفتار خواهد شد.

درنگ: عدالت، تناسب و تکلیف اصلی جامعه است، در حالی که احسان، زیاده‌دهی ارفاقی است که ممکن است حکمت نداشته باشد.

نقد فرهنگ اجتماعی: فقدان تربیت تناسب

جامعه، به دلیل فقدان تربیت اجتماعی، از رعایت تناسب در رفتارهای روزمره، چون پرهیز از آلودگی محیط یا احترام به حقوق دیگران، ناتوان است. این کاستی، چون خاری در پای جامعه، به معصیت و ظلم اجتماعی منجر می‌شود.

قرآن کریم می‌فرماید:

وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا
(الأنعام: ١٥٢؛ : «و هنگامی که سخن می‌گویید، عدالت ورزید»). این آیه، بر تناسب در همه امور، از گفتار تا رفتار، تأکید دارد. فقدان آموزش تناسب، جامعه را به سوی انحراف و ظلم سوق می‌دهد.

نظام حکومتی عادلانه: نیاز به ساختار مدرن

نظام حکومتی عادلانه، چون عمارتی استوار، نیازمند سیستمی دقیق و مدرن برای احراز عدالت است. بدون چنین ساختاری، قضاوت و治理، چون بنایی بدون بنیاد، فرو می‌ریزد.

قرآن کریم می‌فرماید:

إِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ
(النساء: ٥٨؛ : «هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید»). این آیه، بر ضرورت قضاوت عادلانه تأکید دارد. نبود واحد ویژه برای احراز عدالت، نظام قضایی را ناکارآمد کرده است.

درنگ: نظام حکومتی عادلانه نیازمند سیستمی دقیق و مدرن برای احراز عدالت است که بدون آن، قضاوت و治理 به ناکامی می‌انجامد.

جمع‌بندی

عدالت در اسماء الحسنی، صفتی کمالی است که چون نوری درخشان، نظم و تناسب را در هستی و جامعه برقرار می‌کند. این صفت، بر دو ستون علم و قدرت استوار است، در حالی که ظلم، چون سایه‌ای تاریک، از جهل و ناتوانی سرچشمه می‌گیرد. قرآن کریم، با ۲۸ مورد ذکر واژه عدل و ۲۸۷ مورد واژه ظلم، بر پرهیز از انحراف و ستمگری تأکید دارد و مظلوم بودن از سر ضعف را کمال نمی‌داند. عدالت در شئون مختلف زندگی، از ازدواج و قضاوت تا گفتار و رفتار، به معنای رعایت تناسب است، نه تساوی یا زیاده‌دهی (احسان). فقدان آموزش زندگی در نظام آموزشی، از پیش‌دبستانی تا دانشگاه، به ناتوانی در مدیریت زندگی و ظلم در روابط خانوادگی و اجتماعی منجر شده است. بسیاری از ازدواج‌ها، به دلیل فقدان آگاهی و توانمندی، حرام‌اند و به معصیت و طلاق واجب می‌انجامند. قضاوت بدون احراز عدالت شاهد، باطل است و نیازمند نظام مدرنی برای احراز عدالت است. جامعه، به دلیل فقدان تربیت تناسب، در رفتارهای اجتماعی و فردی دچار معصیت است. راه‌حل، آموزش تناسب، توانمندسازی و ایجاد نظام حکومتی عادلانه بر اساس هدایت قرآن کریم است. عدالت، چون ترازویی دقیق، اندازه‌گیری در همه امور است، و انسان باید در رفاقت، دعوا، قضاوت و زندگی، اندازه را رعایت کند تا به سعادت دست یابد.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن درسگفتار، معنای اصلی عدل چیست؟

2. چند مورد از کاربرد واژه ظلم و مشتقات آن در قرآن ذکر شده است؟

3. طبق متن، زیرساخت عدالت چیست؟

4. واژه مظلوم چند بار در قرآن به کار رفته است؟

5. طبق متن، کدام مفهوم به معنای انحراف از حق یا ضایع کردن حق است؟

6. طبق متن، مظلوم بودن اگر از روی ضعف و ناتوانی باشد، کمال محسوب نمی‌شود.

7. متن ادعا می‌کند که عدالت و احسان هر دو به معنای تناسب و اندازه‌گیری هستند.

8. طبق متن، ازدواج بدون آگاهی و توانایی برای حفظ تناسب، حرام است.

9. متن بیان می‌کند که ظلم در قرآن بیشتر از عدل ذکر شده است.

10. طبق متن، احسان به معنای رعایت تناسب و اندازه است.

11. طبق متن، چرا ظلم به جهل و ناتوانی برمی‌گردد؟

12. تفاوت اصلی بین عدل و احسان طبق متن چیست؟

13. چرا متن ازدواج بدون توانایی حفظ تناسب را حرام می‌داند؟

14. طبق متن، چرا جامعه امروزی فاقد عدالت است؟

15. طبق متن، چرا شهادت در جامعه کنونی معتبر نیست؟

پاسخنامه

1. تناسب و استوا

2. ۲۸۷ مورد

3. علم و قدرت

4. ۱ مورد

5. ظلم

6. درست

7. نادرست

8. درست

9. درست

10. نادرست

11. زیرا ظلم ناشی از عدم آگاهی یا ناتوانی در قرار دادن اشیا در جای مناسب خود است.

12. عدل به معنای تناسب و اندازه است، اما احسان زیاده‌دهی است که ممکن است حکمت نداشته باشد.

13. زیرا بدون آگاهی و توانایی، ازدواج منجر به ظلم و معصیت می‌شود.

14. به دلیل نبود آگاهی و قدرت لازم برای برقراری تناسب در امور اجتماعی.

15. چون احراز عدالت شهود انجام نمی‌شود و شاهد ممکن است فاقد عدالت باشد.

فوتر بهینه‌شده