متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تبیین اسم عَدَّل
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۸۷)
مقدمه: عدل، شاهین خلقت و صفت کمالی الهی
عدل، بهعنوان یکی از اسما و صفات الهی، در قرآن کریم جایگاهی والا دارد و به معنای استوا، اعتدال و تناسب، محور نظم خلقت و تجلی عدالت الهی است. این صفت کمالی، نهتنها در ذات باریتعالی، بلکه در تمامی شئون هستی، از خلقت انسان تا نظام کیهانی، متجلی است. درسگفتار حاضر، برگرفته از سخنان آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین مفهوم عدل در قرآن کریم، تحلیل ریشههای لغوی، فلسفی، الهیاتی و فقهی آن، و نقد بیعدالتی در جوامع بشری پرداخته است.
بخش نخست: عدل و ظلم در قرآن کریم
تکرار عدل و ظلم در آیات الهی
قرآن کریم، عدل را در ۲۸ مورد و ظلم را در ۲۸۷ مورد ذکر کرده است. این تفاوت فاحش، نشاندهنده غلبه ظلم در رفتار انسانی و اهمیت عدل بهعنوان صفتی کمالی و الهی است. تنها یک مورد ذکر مظلوم در قرآن کریم، بیانگر آن است که ظلم، نتیجه انحراف از عدل الهی و سوءاستفاده از اختیار انسانی است.
آیه: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ (سوره [مطلب حذف شد] : خداوند به عدالت و احسان فرمان میدهد.
آیه: وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ (سوره [مطلب حذف شد] : و خدا بر آن نبود که به آنها ستم کند، ولی آنها خود به خویشتن ستم میکردند.
عدل، صفت ذاتی خلقت و ظلم، نتیجه انحراف انسانی است. این آیات، عدل را بهعنوان فرمانی الهی و ظلم را بهعنوان عملی برخاسته از اراده انسانی معرفی میکنند. از منظر الهیاتی، خداوند عادل است و هرگز به بندگان ظلم نمیکند، بلکه ظلم از نادانی، غفلت یا طغیان انسان سرچشمه میگیرد.
جمعبندی بخش نخست
عدل در قرآن کریم، صفتی الهی و ذاتی است که در مقابل ظلم، بهعنوان انحرافی بشری، قرار میگیرد. تفاوت فاحش در تعداد آیات مرتبط با ظلم و عدل، نشاندهنده ضرورت توجه به عدالت در برابر غلبه ظلم در رفتار انسانی است. این بخش، پایهای برای فهم عدل بهعنوان محور نظم خلقت فراهم میآورد.
بخش دوم: معنای عدل و ارتباط آن با خلقت
عدل: استوا، اعتدال و تناسب
عدل در لغت به معنای استوا، اعتدال و تناسب است. این مفهوم در قرآن کریم، بهویژه در آیهای از سوره انفطار، به زیبایی ترسیم شده است که خلقت انسان را به سه مرحله تقسیم میکند: خلق، تسویه و عدل.
آیه: الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ (سوره [مطلب حذف شد] : همان که تو را آفرید، سپس سامانت داد و آنگاه تو را موزون ساخت.
در این آیه، عدل به شاهین ترازو تشبیه شده است که پس از خلقت (پایه) و تسویه (کفه)، تعادل و تناسب را در وجود انسان برقرار میسازد. از منظر فلسفی، عدل مانند شاهینی است که نظم هستی را متعادل میکند، همچون عقابی که بر فراز خلقت پرواز کرده و نظم را پاس میدارد.
جمعبندی بخش دوم
عدل، بهعنوان صفتی ذاتی در خلقت، نظم و تناسب را در تمامی شئون هستی برقرار میسازد. تشبیه عدل به شاهین ترازو، زیبایی و دقت این صفت را در نظام خلقت نشان میدهد. این بخش، عدل را بهعنوان محور نظم الهی معرفی کرده و پایهای برای تحلیلهای بعدی فراهم میآورد.
بخش سوم: قسط، جلوه آشکار عدل
تفاوت عدل و قسط
قسط، بهعنوان عدل آشکار، در قالب ابزارهایی مانند ترازو و میزان نمود مییابد. بدون عدل باطنی (تناسب ذاتی)، قسط ممکن نیست. قسطاس و میزان، جلوههای ظاهری عدل هستند که در معاملات و روابط اجتماعی تجلی مییابند.
آیه: وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ (سوره [مطلب حذف شد] : و آسمان را برافراشت و ترازو را نهاد.
از منظر لغوی، قسط به عدالت ظاهری اشاره دارد که در ترازو و میزان تجلی مییابد، اما ریشه در عدل باطنی دارد. قسط، مانند آیینهای است که عدل الهی را در جهان مادی منعکس میکند.
جمعبندی بخش سوم
قسط، جلوه آشکار عدل است که بدون ریشه در عدل باطنی، ممکن نیست. این بخش، با تأکید بر ارتباط قسط و عدل، نشان داد که عدالت الهی در تمامی شئون خلقت، از باطن تا ظاهر، جاری است.
بخش چهارم: نقد تاریخی مقاومت در برابر منطق
سرکوب منطق و ترویج جهل
در گذشته، منطق و استدلال به دلیل ترویج نادانی و عقبماندگی، گاه زندقه تلقی میشد. به جای منطق، از قسطاس و میزان استفاده میکردند تا مردم را ناآگاه نگه دارند. این رویکرد، با اصل قرآنی عدل که بر اعتدال و استدلال تأکید دارد، در تضاد است.
از منظر جامعهشناختی، سرکوب منطق برای حفظ جهل عمومی بود، که نتیجه آن، انحراف از عدالت و گسترش ظلم در جوامع بود. منطق، مانند چراغی است که تاریکی جهل را میزداید، اما در نبود آن، ظلم و نادانی سایه میافکند.
جمعبندی بخش چهارم
مقاومت در برابر منطق، بهعنوان مانعی برای تحقق عدالت، در تاریخ جوامع بشری ریشه دارد. این بخش، با نقد این رویکرد، بر ضرورت ترویج منطق و آگاهی برای تحقق عدل تأکید کرد.
بخش پنجم: عدل و ظلم در نظام هستی
عدل، صفت ذاتی عالم
عدل، صفت ذاتی عالم است و تمامی موجودات، از سنگ و گیاه تا انسان، دارای نظم و تناسب هستند. ظلم، نتیجه اراده و اختیار انسانی است که از این نظم الهی منحرف میشود.
آیه: يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ (سوره [مطلب حذف شد] : آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند.
تسبیح موجودات، نشانه نظم و عدل ذاتی آنهاست. از منظر فلسفی، هر موجودی در نظام خلقت، بهواسطه فعل و تسبیح خود، در نظمی عادلانه قرار دارد. ظلم، تنها در انسان به دلیل سوءاستفاده از اختیار رخ میدهد.
جمعبندی بخش پنجم
عدل، صفت ذاتی عالم است که در تسبیح و نظم موجودات تجلی مییابد. ظلم، انحرافی انسانی است که از اختیار نادرست ناشی میشود. این بخش، عدل را بهعنوان پایه نظام هستی معرفی کرد.
بخش ششم: عدالت و جزا در قیامت
حشر و جزای موجودات
تمامی موجودات، حتی سنگ و حیوان، به دلیل فعل و تسبیح خود، در قیامت محشور شده و مورد حسابرسی قرار میگیرند. عدالت الهی، با حسابرسی دقیق اعمال همه موجودات، در روز قیامت متجلی میشود.
آیه: وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ (سوره [مطلب حذف شد] : و هنگامی که وحوش گردآورده شوند.
از منظر الهیاتی، عدالت الهی شامل همه موجودات است. حتی سنگ و گیاه، به دلیل فعل و تسبیح، دارای حشر و جزا هستند. این حسابرسی، مانند ترازویی دقیق است که هیچ فعلی را بیپاسخ نمیگذارد.
جمعبندی بخش ششم
عدالت الهی در قیامت، با حشر و حسابرسی دقیق تمامی موجودات، از جمله حیوانات و جمادات، نمود مییابد. این بخش، بر جامعیت عدالت الهی و شمول آن بر تمام هستی تأکید کرد.
بخش هفتم: نقد بیعدالتی در جوامع مدرن و دینی
بیعدالتی در جوامع مدرن
جوامع مدرن، با توجیه آزادی، اقداماتی مانند خودکشی و فروش انسان را مجاز میدانند، که با عدالت قرآنی در تضاد است. حیات، ملک انسان نیست که بتواند آن را نابود کند یا بفروشد.
آیه: لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ (سوره آل [مطلب حذف شد] : [خدا] به بندگان ستمکار نیست.
از منظر فقهی، حیات، امانتی الهی است و انسان حق تصرف خودسرانه در آن را ندارد. آزادی بیقید مدرن، مانند بادی است که کشتی عدالت را به سوی پرتگاه میراند.
بیعدالتی در جوامع دینی
در جوامع دینی، بهویژه شیعه، عدالت در گفتار مطرح است، اما در عمل غایب است. ادعای عدالت بدون عمل، مانند درختی است که میوهای ندارد و تنها سایهای بیثمر میافکند.
جمعبندی بخش هفتم
بیعدالتی در جوامع مدرن و دینی، چه در قالب آزادی بیقید و چه در غیاب عمل به عدالت، مانعی در برابر تحقق عدل قرآنی است. این بخش، با نقد این دو رویکرد، بر ضرورت عمل به عدالت تأکید کرد.
بخش هشتم: ضرورت احراز عدالت
عدالت، وصف ایجابی و احرازی
عدالت، وصفی ایجابی و احرازی است، نه صرف نبود فسق. قاضی، شاهد، امام جماعت و مدیران باید عادل باشند، وگرنه اعمالشان شرعاً باطل است.
آیه: وَأَشْهَدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ (سوره [مطلب حذف شد] : و دو نفر عادل از میان خود به شهادت گیرید.
اصل.
از منظر فقهی، عدالت شرط اساسی مشروعیت مناصب دینی و اجتماعی است و باید با معیارهای مشخص احراز شود. عدالت، مانند ستونی است که بنای مشروعیت را برپا میدارد.
جمعبندی بخش هشتم
عدالت، شرط اساسی مشروعیت است و باید بهصورت ایجابی احراز شود. این بخش، بر ضرورت احراز عدالت در مناصب اجتماعی و دینی تأکید کرد.
بخش نهم: دشمنان عدل: افراط و تفریط
تعادل، جوهره عدل
عدل، به معنای موزون بودن، دو دشمن دارد: افراط (تندروی) و تفریط (کندروی). شجاعت، نمونه عدل است که بین تهور (افراط) و جبن (تفریط) قرار دارد.
از منظر اخلاقی، هر انحراف از تعادل، ظلم است. شجاعت، مانند پلی است که میان دو پرتگاه افراط و تفریط قرار دارد و انسان را به سوی عدالت هدایت میکند.
جمعبندی بخش نهم
افراط و تفریط، دشمنان عدل هستند که انسان را از مسیر تعادل و عدالت منحرف میکنند. این بخش، بر اهمیت حفظ تعادل در تمامی شئون زندگی تأکید کرد.
بخش دهم: نقد دوگانگی معنای عدل
عدل، تنها به معنای موزون بودن
برخی کتب لغت، عدل را به دو معنای موزون بودن و انحراف تعریف کردهاند، اما معنای انحراف به قرائن (حروف و اضافات) مربوط است، نه معنای اصلی عدل.
آیه: الَّذِينَ بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ (سوره [مطلب حذف شد] : کسانی که به پروردگارشان شرک میورزند.
از منظر لغوی، معنای انحراف در «یَعْدِلُونَ» به اضافات (مانند «بِ») مربوط است. عدل، تنها به معنای موزون بودن است و هر معنای دیگر، نتیجه قرائن زبانی است.
جمعبندی بخش دهم
عدل، تنها به معنای موزون بودن است و معنای انحراف، نتیجه قرائن زبانی است. این بخش، با رفع ابهام لغوی، بر معنای اصلی عدل تأکید کرد.
نتیجهگیری نهایی
عدل، صفت کمالی الهی و محور نظم خلقت است که در تمامی شئون هستی، از خلقت انسان تا نظام کیهانی، متجلی است. قسط، جلوه آشکار عدل است و بدون عدل باطنی ممکن نیست. ظلم، نتیجه انحراف انسانی از این نظم الهی است. عدالت الهی در قیامت، با حسابرسی دقیق تمامی موجودات، نمود مییابد. جوامع مدرن و دینی، با وجود ادعای عدالت، در عمل از آن دور هستند. عدالت، وصفی ایجابی و احرازی است و افراط و تفریط، دشمنان آن هستند. این اثر، با تبیین مفهوم عدل از منظر قرآنی، فلسفی، فقهی و جامعهشناختی، تلاش کرد تا منبعی جامع برای پژوهشگران حوزه الهیات و علوم قرآنی فراهم آورد.