متن درس
تحلیل و تبیین اسم عارض در قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۵۹۵)
مقدمه
اسماء و صفات الهی، چونان آیینهای درخشان، جلوههای بیکران ذات اقدس الهی را به نمایش میگذارند و در این میان، اسم «عارض» به مثابه نگینی تابناک، جلوهای کمالی از جمال و جلال پروردگار را متجلی میسازد. این اسم، که در قرآن کریم در سه آیه شریف به کار رفته، به معنای «به رخ کشیدن» و «نمایش وجود یا کمال» است و از اسمای فعل محسوب میشود. درسگفتار شماره ۵۹۵ از سلسله مباحث آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، با تمرکز بر این صفت الهی، به تبیین ابعاد الهیاتی، فلسفی، روانشناختی و جامعهشناختی آن پرداخته و تفاوتهای تجلی این صفت در خدا، انسان و حیوانات را بررسی کرده است.
بخش اول: تبیین مفهوم و جایگاه اسم عارض
تعریف و ماهیت اسم عارض
اسم «عارض» از اسمای فعل الهی است که به معنای به رخ کشیدن، نمایش دادن و اظهار وجود یا کمال تعریف میشود. این صفت، در زمره صفات کمالی جای دارد که هم وجهی جمالی (زیبایی و رحمت) و هم وجهی جلالی (عظمت و قدرت) را در بر میگیرد. به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، عارض چونان آینهای است که در آن، موجودات هستی، از خالق بینیاز تا مخلوقات ناسوت، جلوهای از وجود و کمال خویش را به نمایش میگذارند. این صفت در خداوند، خیر محض و نمایشگر کمال است، حال آنکه در انسان، به دلیل اختیار و قدرت عصیان، میتواند به خودبرتربینی، ظلم یا حتی سادیسم منجر شود. در حیوانات نیز، این صفت به شکلی غریزی و محدود، مانند درگیریهای میان همجنسان، ظاهر میشود.
ویژگیهای فلسفی و الهیاتی عارض
از منظر فلسفی، عارض به دلیل تجلی در همه موجودات، صفتی عام محسوب میشود، اما سعه و گستره آن در انسان، به دلیل مقام جمعی (جمع اضداد) و توانایی عصیان، از دیگر موجودات متمایز است. انسان، به مثابه موجودی که در وجودش اضداد را جمع کرده، توانایی ظلم و خودبرتربینی دارد، در حالی که خداوند از چنین صفاتی منزه است و حیوانات، به دلیل محدودیتهای غریزی، تنها در چارچوب طبیعت خود عمل میکنند. این تمایز، انسان را در جایگاهی ویژه قرار میدهد که هم میتواند به قلههای کمال صعود کند و هم در ورطه ظلم و تباهی فرو غلتد.
بخش دوم: تجلی عارض در قرآن کریم
آیات مرتبط با اسم عارض
اسم عارض در قرآن کریم در سه آیه شریف به کار رفته که هر یک، جلوهای از این صفت الهی را در بر دارد:
-
وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ لِلْکَافِرِینَ عَرْضًا
(سوره کهف: ۱۰۰)
: «و آن روز جهنم را به کافران عرضه میکنیم، عرضهای آشکار.»
این آیه، جلوهای جلالی از عارض را به تصویر میکشد که در آن، خداوند عذاب را به کافران نمایش میدهد، نه به قصد آزار، بلکه به عنوان تنبیه عادلانه در برابر کفرشان. -
وَعَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ
(سوره احزاب: ۷۲)
: «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم.»
این آیه، عرضه تکلیف الهی را نشان میدهد که وجهی جلالی دارد، زیرا بار مسئولیت را بر دوش انسان مینهد، اما پذیرش آن به کمال منجر میشود. -
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَةِ
(سوره بقره: ۳۱)
: «و به آدم همه نامها را آموخت، سپس آنها را به فرشتگان عرضه کرد.»
این آیه، وجهی جمالی از عارض را متجلی میسازد، جایی که خداوند برتری علم آدم را به فرشتگان نمایش میدهد تا عظمت خلقت انسان را آشکار سازد.
تحلیل الهیاتی آیات
از منظر الهیاتی، عارض در خداوند، صفتی ثانوی است که وابسته به فعل مخلوق است. به عنوان مثال، عرضه جهنم به کافران، نتیجه کفر آنهاست و عرضه امانت، نتیجه پذیرش تکلیف توسط انسان. این صفت در خداوند، همواره خیر و کمالی است، اما در انسان، به دلیل اختیار، میتواند به شر یا خیر منجر شود. این تمایز، نشاندهنده تفاوت بنیادین میان ذات الهی و طبیعت انسانی است.
بخش سوم: عارض در انسان و حیوانات
تفاوتهای عارض در خدا، انسان و حیوانات
عارض در خداوند، خیر محض و نمایشگر کمال است، مانند عرضه علم آدم به فرشتگان یا تنبیه عادلانه کافران. در انسان، این صفت به دلیل سعه وجودی و اختیار، میتواند به خودبرتربینی، ظلم یا سادیسم منجر شود. در حیوانات، عارض به شکلی غریزی و محدود ظاهر میشود، مانند درگیری میان حیوانات وحشی برای حفظ قلمرو یا جلب توجه همجنسان. به تعبیری، عارض در انسان چونان رودی خروشان است که میتواند به سوی سرچشمههای کمال جاری شود یا در باتلاقهای ظلم و تباهی فرو رود.
سادیسم و آسیبهای روانی
یکی از تجلیات منفی عارض در انسان، سادیسم یا لذت بردن از آزار دیگران است. این اختلال میتواند ریشه در عوامل ژنتیکی (نطفه)، تربیتی یا اجتماعی داشته باشد. آیتالله نکونام قدسسره با اشاره به روایات، عقرب را نمونهای از سادیسم غریزی در حیوانات معرفی میکنند که حتی به پیامبر اکرم (ص) آزار رسانده و مورد لعن قرار گرفته است. در انسان، سادیسم ممکن است به شکل آزار معشوق یا حتی فرزندان بروز کند، که گاه از عوامل ژنتیکی یا محیطی ناشی میشود. در جوامع مدرن، این اختلال گاه به شکلهای افراطیتر، مانند هزینه کردن برای آزار دیگران، مشاهده میشود.
بخش چهارم: عرضه امانت و تکلیف الهی
عرضه امانت و بار مسئولیت
عرضه امانت، چنانکه در آیه شریفه إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا (احزاب: ۷۲، : «ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس آنها از حمل آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، ولی انسان آن را بر دوش گرفت. همانا او ستمگر و نادان بود.») آمده، تکلیفی جلالی است که بار سنگینی بر دوش انسان مینهد. این عرضه، چونان بذری است که در خاک وجود انسان کاشته میشود و با پذیرش آن، انسان به سوی کمال رهنمون میگردد، هرچند این مسیر با دشواری و مسئولیت همراه است.
جلوههای کمال در پذیرش امانت
پذیرش امانت، انسان را در جایگاهی قرار میدهد که با تحمل بار تکلیف، به مقامات عالی معنوی دست مییابد. این پذیرش، به مثابه حمل باری سنگین در مسیری دشوار است که در نهایت، به سرمنزل سعادت میرسد. انسان، با آگاهی از مسئولیت خویش، از دیگر موجودات متمایز میشود و این آگاهی، خود جلوهای از عارض است که او را به سوی کمال هدایت میکند.
بخش پنجم: اعراض و پیامدهای آن
اعراض از آیات الهی
اعراض یا رویگردانی از آیات الهی، چونان سایهای تاریک بر روح انسان میافتد و به زندگی تنگ و دشوار منجر میشود. قرآن کریم در آیه شریفه وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا (طه: ۱۲۴، : «و هر کس از یاد من رویگردان شود، برای او زندگی تنگ خواهد بود.») این حقیقت را آشکار میسازد. این اعراض، نشانه غفلت و ناشنوایی روحی است که انسان را از مسیر کمال دور میکند و به انحطاط اخلاقی میکشاند.
روانشناسی اعراض
از منظر روانشناختی، اعراض به مثابه کوری باطنی است که انسان را از درک حقایق الهی بازمیدارد. انسان غافل، چونان مسافری است که در بیابانی بیانتها سرگردان شده و از چشمههای زلال معرفت محروم مانده است. این غفلت، نه تنها به زندگی تنگ در دنیا منجر میشود، بلکه در قیامت نیز انسان را در برابر عدالت الهی قرار میدهد.
بخش ششم: نقد سختگیریهای اجتماعی و ضرورت مدارا
سختگیریهای اجتماعی و موانع ازدواج
سنتهای غلط اجتماعی، مانند سختگیریهای غیرضروری در ازدواج یا تحمیل نقشهای جنسیتی، چونان زنجیرهایی بر پای انسانها، به فساد اجتماعی منجر میشوند. قرآن کریم در آیه شریفه وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا عَرَضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ (بقره: ۲۳۵، : «و بر شما گناهی نیست در آنچه از خواستگاری زنان پیشنهاد کنید.») به صراحت این موانع را نفی میکند. این آیه، چونان نسیمی روحبخش، روح آزادی و تسامح را در روابط انسانی میدمد و بر لزوم رفع موانع غیرشرعی تأکید دارد.
مدارا و اصلاح جامعه
قرآن کریم در آیه شریفه فَأَعْرَضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ (سجده: ۳۰، : «پس از آنها رویگردان شو و منتظر باش که آنها نیز منتظرند.») به پیامبر اکرم (ص) دستور میدهد که از جاهلان و مشرکان اعراض کند. این دستور، چونان مشعلی فروزان، راهنمای مؤمنان در اصلاح جامعه از طریق مدارا و اجتناب از درگیری است. مدارا، به مثابه کلیدی زرین، وحدت اجتماعی را حفظ میکند و از تفرقه و نزاع جلوگیری مینماید.
بخش هفتم: تنوع انسانی و مدیریت تفاوتها
تنوع انسانی و چالشهای اجتماعی
جامعه انسانی، چونان باغی پر از گلهای گوناگون، از تنوعی بینظیر برخوردار است. مؤمن، کافر، گناهکار و نیکوکار، هر یک در این باغ جای دارند و نمیتوان همه را به زور یکسان کرد. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی زیبا، جامعه را به خانوادهای تشبیه میکنند که در آن، برادران و خواهران با ویژگیهای متفاوت، از عالم و مؤمن تا چاقوکش و گناهکار، کنار هم زندگی میکنند. مدیریت این تنوع، نیازمند تسامح و محبت است، نه خشونت و تحمیل.
راهکارهای اصلاح جامعه
اصلاح جامعه، چونان کاشتن بذری در خاک حاصلخیز، نیازمند صبر، محبت و مداراست. نمیتوان با زور و خشونت، همه را به یک مسیر هدایت کرد. به تعبیر آیتالله نکونام، انسان باید چونان باغبانی حکیم، با هر گل به اقتضای طبیعتش رفتار کند تا باغ جامعه به شکوفایی برسد.
بخش هشتم: عالم ناسوت و عدالت قیامت
تدریجی بودن عالم ناسوت
عالم ناسوت، چونان جویباری آرام، به تدریج پیش میرود و نتایج اعمال انسانها در آن، گاه در نسلهای بعدی یا در قیامت آشکار میشود. ظلم و فساد در این دنیا ممکن است نتیجه اعمال نسلهای گذشته باشد، اما قیامت، چونان ترازویی عادل، حساب همه را تسویه میکند. آیتالله نکونام قدسسره با اشاره به این حقیقت، تأکید میکنند که انسانها در اعمالشان با نسلهای پیشین شریکاند و قیامت، عدالت الهی را به تمامی برقرار میسازد.
نقش قیامت در تسویه حسابها
قیامت، چونان آینهای تمامنما، حقیقت اعمال انسانها را بازتاب میدهد. کسی که در این دنیا ظلم کرده یا مظلوم واقع شده، در قیامت به عدالت الهی دست خواهد یافت. این حقیقت، به انسان آرامش میبخشد که هیچ ظلمی بیپاسخ نمیماند و هیچ نیکی بیپاداش نخواهد بود.
جمعبندی
اسم «عارض»، به مثابه نگینی درخشان در تاج اسماء و صفات الهی، جلوهای کمالی از جمال و جلال پروردگار را به نمایش میگذارد. این صفت، که در قرآن کریم در سه آیه شریف (عرضه جهنم، امانت و علم آدم) به کار رفته، در خداوند خیر محض و نمایشگر کمال است، اما در انسان، به دلیل اختیار و سعه وجودی، میتواند به خیر یا شر منجر شود. عرضه امانت، تکلیفی جلالی است که انسان را به سوی کمال هدایت میکند، در حالی که اعراض از آیات الهی، به زندگی تنگ و انحطاط اخلاقی میانجامد. سختگیریهای غیرشرعی در مسائل اجتماعی، مانند ازدواج، و تحمیل یکسانسازی در جامعه، با روح دین سازگار نیست و به فساد منجر میشود. مدارا و محبت، چونان کلیدی زرین، راه اصلاح جامعه را هموار میسازد. عالم ناسوت، با طبیعت تدریجی خود، صحنهای است که نتایج اعمال در قیامت به تمامی آشکار میشود و عدالت الهی را برقرار میسازد.
با نظارت صادق خادمی