متن درس
کتاب اسما و صفات الهی: تحلیل کمالی اسم عزیز در پرتو قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۰۹)
بخش نخست: مبانی نظری و قرآنی اسم عزیز
مقدمه
در گستره معارف الهی، اسم «عزیز» از جمله اسماء الحسنی است که به دلیل ویژگیهای چندگانهاش، از جمله صفت ذاتی و فعلی بودن، اختصاص به خداوند و تعمیم به مخلوقات، و حضور در ساحتهای حقیقی و اعتباری، جایگاهی ممتاز در قرآن کریم دارد. این اسم، که در ۱۲۱ مورد در قرآن کریم به کار رفته و ۹۲ مورد آن با صیغه «العزیز» عمدتاً در توصیف ذات باریتعالی است، حامل معانی عمیق فلسفی، عرفانی و الهیاتی است. این بخش از کتاب اسما و صفات الهی، برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تحلیل جامع این اسم در پرتو آیات قرآن کریم و با رویکردی علمی میپردازد. هدف این نوشتار، تبیین ماهیت کمالی اسم عزیز، تمایز آن از اسمای جمالی و جلالی، بررسی همسایگی آن با سایر اسما، و نقد دیدگاههای نادرست در فهم این مفهوم است.
این تحلیل، با استناد به آیاتی چون
إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ
آمار و اهمیت استعمال اسم عزیز در قرآن کریم
ماده «عزز» در قرآن کریم ۱۲۱ بار به کار رفته که ۹۲ مورد آن با صیغه «العزیز» و عمدتاً در توصیف خداوند متعال است. این فراوانی، نشاندهنده جایگاه محوری این اسم در نظام الهیاتی قرآن کریم است. در مواردی محدود، این اسم به مخلوقات نیز نسبت داده شده، مانند «امرء عزیز» یا اشیاء قیمتی چون سنگهای گرانبها، که این کاربرد، ظهور اعتباری و تنزیلی عزت را نشان میدهد. این گستردگی، همانند رودی پرخروش که در مسیر خود همه چیز را سیراب میکند، حکایت از نفوذ عزت الهی در همه مراتب وجود دارد.
| درنگ: اسم عزیز با ۱۲۱ مورد استعمال در قرآن کریم، که ۹۲ مورد آن با صیغه «العزیز» و عمدتاً در توصیف خداوند است، از جایگاه محوری در نظام الهیاتی قرآن برخوردار است. |
عزت ذاتی الهی و عزت تنزیلی مخلوقات
آیه شریفه
إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَٰكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ
این تمایز، که ریشه در حکمت اسلامی دارد، نشان میدهد که عزت مخلوقات، وابسته به فیض الهی است و در مراتب وجودی آنها بهصورت نسبی ظهور مییابد. برای مثال، پیامبر یا مؤمنان، به دلیل اتصال به منبع عزت الهی، از این صفت بهرهمند میشوند، اما این عزت، هرگز به پای عزت ذاتی خداوند نمیرسد.
| درنگ: عزت ذاتی مختص خداوند است و عزت رسول و مؤمنان در ظرف تنزیل و ظهور الهی است، که وابسته به فیض الهی است. |
ماهیت کمالی اسم عزیز
اسم عزیز، بهعنوان اسمی کمالی، ترکیبی از جمال و جلال الهی است، اما با تمایل بیشتر به سوی جمال. برخلاف اسمای صرفاً جمالی مانند «رحمان» یا اسمای جلالی مانند «قاطع»، عزیز در بردارنده هر دو جنبه است. این ویژگی، عزیز را در جایگاهی ممتاز قرار میدهد که نه تنها جلوهای از زیبایی و لطف الهی را نشان میدهد، بلکه در مواردی، اقتدار و عظمت جلالی آن نیز آشکار میشود. این ترکیب، مانند باغی است که در آن گلهای رنگارنگ در کنار صخرههای استوار قرار دارند و هر یک به نوبه خود، زیبایی و عظمت را متجلی میسازند.
برای مثال، در آیه
إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ
| درنگ: اسم عزیز، بهعنوان اسمی کمالی، ترکیبی از جمال و جلال است که با تمایل بیشتر به جمال، در مواردی جلوه جلالی نیز مییابد. |
تمایز عزیز و رحمت در ظرف کمال
اسم عزیز در ظرف قلت (کمیابی) به کمال میرسد، در حالی که اسم رحمت در ظرف وسعت (فراگیری) کمالی است. این تمایز، به تفاوت در حیطات و خصوصیات اسمای کمالی اشاره دارد. عزت، مانند گوهری کمیاب است که ارزشش در انحصار و نایابی آن نهفته است، در حالی که رحمت، مانند بارانی فراگیر است که همه موجودات را در بر میگیرد. این تفاوت، نشاندهنده تنوع در ظهورات اسمای الهی است که هر یک در ظرف خاصی به کمال میرسند.
برای مثال، رحمت الهی در آیه
وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ
إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا
| درنگ: عزیز در ظرف قلت به کمال میرسد، در حالی که رحمت در ظرف وسعت کمالی است، که این تمایز به تنوع ظهورات اسمای الهی اشاره دارد. |
نقد کمکاری تاریخی در مطالعه اسمای الهی
در طول تاریخ، به دلیل تصور لدنی بودن اسمای الهی، مطالعه این مفاهیم مورد غفلت قرار گرفته است. این دیدگاه که اسما تنها از طریق علوم لدنی و بدون درس و تحصیل قابل فهم هستند، نادرست است و مانعی در برابر پیشرفت علمی در این حوزه بوده است. همانگونه که شعر، هرچند لدنی است، اما با مطالعه و تمرین قابل فهم و پرورش مییابد، اسمای الهی نیز با رویکردی علمی و روشمند قابل درک و تحلیلاند. این نقد، بر ضرورت بازنگری در اولویتهای علمی حوزههای دینی و تمرکز بر مطالعه عمیق اسما تأکید دارد.
این غفلت، مانند باغی است که به دلیل بیتوجهی، از شکوفایی بازمانده و به جای میوههای شیرین، خار و خاشاک در آن روییده است. مطالعه اسما، نیازمند تلاشی روشمند و علمی است که با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و متون حکمی، میتواند به فهمی عمیقتر از معارف الهی منجر شود.
| درنگ: تصور لدنی بودن اسمای الهی، مانعی در برابر مطالعه علمی آنها بوده و ضرورت رویکردی روشمند و آکادمیک را برجسته میسازد. |
رهزنی علمی و موانع فهم اسما
تصور کاستی مطالعه اسما و قرآن کریم بهعنوان علوم لدنی، نوعی رهزنی علمی بوده که پیشرفت در این حوزهها را مختل کرده است. این دیدگاه، که مطالعه اسما را بیثمر میدانست، ریشه در موانع فرهنگی و تاریخی دارد که از فهم عمیق معارف الهی جلوگیری کرده است. قرآن کریم، بهعنوان کتابی منکوت (مجهول) تلقی شده و به جای آن، علوم صرفی و فقهی در اولویت قرار گرفتهاند. این رویکرد، مانند آن است که به جای کاوش در معدنی پرگوهر، به جمعآوری سنگهای بیارزش بسنده کنیم.
نقد این رهزنی علمی، بر ضرورت بازنگری در روشهای مطالعه علوم الهی تأکید دارد. همانگونه که یک مهندس ماهر، با دقت و تخصص، بنایی استوار میسازد، پژوهشگر الهیات نیز باید با روشهای علمی، به کاوش در اسمای الهی بپردازد.
| درنگ: تصور کاستی مطالعه اسما بهعنوان علوم لدنی، نوعی رهزنی علمی بوده که مانع پیشرفت در فهم معارف الهی شده است. |
وفور عزت در عالم و پارادوکس قلت
با وجود قلت مفهومی اسم عزیز، همه عالم، از خداوند تا بتها (مانند لات و عزّی)، از عزت بهرهمندند. این پارادوکس ظاهری، نشاندهنده ظهورات گسترده عزت در ساحتهای مختلف وجودی است که از ذات الهی سرچشمه میگیرد. عزت، مانند نوری است که از خورشید الهی ساطع شده و در همه موجودات، به اقتضای ظرف وجودیشان، بازتاب مییابد. حتی بتهایی مانند لات و عزّی، که در فرهنگ مشرکان جایگاه داشتند، از این عزت ظهوری بهرهمند شدهاند، هرچند این عزت، اعتباری و غیرحقیقی است.
این وفور، نشاندهنده عظمت الهی است که حتی در ساحتهای غیرالهی نیز جلوهای از عزت را متجلی میسازد. این دیدگاه، با آیه
أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّىٰ وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَىٰ
| درنگ: عزت، با وجود قلت مفهومی، در همه عالم، از خداوند تا بتها، بهصورت ظهوری و اعتباری متجلی میشود. |
دقت در نامگذاری بتها
نامگذاری بتها، مانند لات، عزّی و منات، با دقت و حکمت انجام شده و نشاندهنده معانی خاصی در فرهنگ مشرکان است. قرآن کریم، با اشاره به این اسامی در آیه
أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّىٰ وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَىٰ
(نجم: ۱۹-۲۰)، با ادب و احترام، این نامها را در جایگاه خودشان معرفی میکند. این دقت، مانند نقاشی است که هر رنگ و نقش را با ظرافت در جای خود قرار میدهد تا تصویری کامل و معنادار خلق شود.
این نامگذاری، به وجود نظام معنایی در فرهنگهای غیرالهی اشاره دارد که قرآن کریم با ظرافت به آنها توجه نشان میدهد، بدون آنکه آنها را تأیید کند. این رویکرد، نشاندهنده حکمت و عظمت قرآن کریم در مواجهه با فرهنگهای غیرالهی است.
| درنگ: نامگذاری بتها مانند لات و عزّی با دقت و حکمت انجام شده و نشاندهنده نظام معنایی در فرهنگ مشرکان است. |
ادب قرآنی در مواجهه با بتها
قرآن کریم، حتی در رد بتها، با ادب و احترام سخن میگوید و آنها را در جایگاه خودشان معرفی میکند. این ادب، مانند رفتار ادیبی است که در مواجهه با مخالفان، با وقار و متانت سخن میگوید، بدون آنکه از حقیقت عدول کند. برای مثال، در آیه
أَفَرَأَيْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّىٰ وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَىٰ
(نجم: ۱۹-۲۰)، قرآن کریم با رعایت حرمت ظاهری، بتها را در جایگاه فرهنگیشان قرار میدهد، اما با ظرافت، بیاعتباری آنها را نشان میدهد.
این ادب، نشاندهنده عظمت و حکمت قرآن کریم است که حتی در نقد، از اصول اخلاقی و معنوی عدول نمیکند. این رویکرد، درس بزرگی برای جوامع اسلامی است تا در مواجهه با فرهنگهای دیگر، با حکمت و ادب عمل کنند.
| درنگ: قرآن کریم حتی در رد بتها با ادب و احترام سخن میگوید و آنها را در جایگاه فرهنگی خودشان معرفی میکند. |
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، به تبیین مبانی نظری و قرآنی اسم عزیز پرداخت و جایگاه آن را بهعنوان اسمی کمالی، ترکیبی از جمال و جلال، روشن ساخت. فراوانی استعمال این اسم در قرآن کریم، عزت ذاتی الهی و عزت تنزیلی مخلوقات، و تمایز آن از اسمای دیگر مانند رحمت، از جمله محورهای این بخش بود. نقد کمکاری تاریخی در مطالعه اسما و تأکید بر ضرورت رویکرد علمی، راه را برای فهمی عمیقتر از این مفاهیم هموار کرد. ادب قرآنی در مواجهه با بتها و دقت در نامگذاری آنها، نشاندهنده عظمت و حکمت قرآن کریم است که حتی در نقد، با متانت و وقار سخن میگوید.
بخش دوم: تحلیل همسایگی و ظهورات اسم عزیز
مقدمه
اسم عزیز در قرآن کریم، نه تنها به دلیل ماهیت کمالیاش، بلکه به سبب همسایگی با سایر اسمای الهی، از جمله حکیم، رحیم، قوی، غفور، وهاب، مقتدر و ذو انتقام، جایگاه ویژهای دارد. این همسایگی، مانند ستارگانی است که در آسمان معرفت الهی، در کنار یکدیگر میدرخشند و هر یک، جلوهای از کمالات الهی را نمایان میسازند. این بخش، با تمرکز بر ظهورات اسم عزیز در ترکیبات قرآنی و تحلیل این همسایگی، به بررسی جایگاه این اسم در نظام اسمای الهی میپردازد. همچنین، نقد دیدگاههای نادرست و تبیین ظهورات عزت در مخلوقات، از جمله محورهای این بخش است.
همسایگی عزیز با سایر اسمای الهی
اسم عزیز در قرآن کریم اغلب با اسمایی مانند حکیم، رحیم، قوی، غفور، وهاب، مقتدر و ذو انتقام همراه است که نشاندهنده موقعیت کمالی آن است. برای مثال، در آیه
فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
در آیه
وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ
| درنگ: همسایگی عزیز با اسمایی مانند حکیم، رحیم، قوی و ذو انتقام، جایگاه کمالی آن را در نظام اسمای الهی روشن میسازد. |
تقدم عزیز در ترکیبات قرآنی
در اکثر ترکیبات قرآنی، مانند «عزیز حکیم»، «عزیز رحیم»، «عزیز غفور» و «عزیز وهاب»، اسم عزیز مقدم است، جز در مورد
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ
این استثنا، نشاندهنده نظام ربوبی قرآن کریم است که در آن، هر اسم در جایگاهی خاص قرار میگیرد تا معانی الهی را بهصورت منسجم و مهندسیشده نمایان سازد.
| درنگ: عزیز در اکثر ترکیبات قرآنی مقدم است، جز در مورد «قوی عزیز» که قوت به دلیل ذاتیتر بودن، اولویت دارد. |
تأکید در عبارات قرآنی
عباراتی مانند
إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
| درنگ: تأکید در عباراتی مانند «إنّك أنت العزیز الحكیم» بر عظمت و قوت اسم عزیز اشاره دارد و آن را بهعنوان صفتی متعالی معرفی میکند. |
تفاوت مقتدر و ذو انتقام
اسم مقتدر به ظرفیت فعلی و قدرت بالقوه اشاره دارد، در حالی که ذو انتقام به فعلیت و اجرای مجازات دلالت میکند. این تمایز، مانند تفاوت بین ذخیرهای از آب و جریانی خروشان است که از آن سرچشمه میگیرد. مقتدر، مانند خزانهای است که قدرت را در خود نهفته دارد، اما ذو انتقام، عملی است که این قدرت را در قالب مجازات متجلی میسازد. این تفاوت، به ظهورات مختلف اسمای جلالی در کنار عزیز اشاره دارد.
| درنگ: مقتدر به ظرفیت فعلی و ذو انتقام به فعلیت و اجرای مجازات اشاره دارد، که ظهورات مختلف اسمای جلالی را نشان میدهد. |
عزیز بهعنوان صفت ذاتی
اسم عزیز، صفتی ذاتی برای خداوند است و سایر صفات، مانند حکیم و رحیم، ظهورات آن هستند. این دیدگاه، عزت را مانند ریشهای میداند که سایر صفات از آن نشئت میگیرند. عزت ذاتی، مانند چشمهای بیکران است که همه کمالات الهی از آن سرچشمه میگیرند و در مراتب مختلف، بهصورت ظهوری متجلی میشوند.
| درنگ: عزیز صفتی ذاتی برای خداوند است و سایر صفات، مانند حکیم و رحیم، ظهورات آن هستند. |
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تحلیل همسایگی اسم عزیز با سایر اسمای الهی، جایگاه کمالی آن را در نظام ربوبی قرآن کریم روشن ساخت. تقدم عزیز در اکثر ترکیبات، جز در مورد «قوی عزیز»، و تأکید در عبارات قرآنی، عظمت این اسم را برجسته میکند. تمایز مقتدر و ذو انتقام، و نقش عزیز بهعنوان صفتی ذاتی، نشاندهنده عمق و پویایی این اسم در ظهورات الهی است. این تحلیل، مانند نقشهای دقیق، جایگاه عزیز را در منظومه اسمای الهی ترسیم کرد.
بخش سوم: ظهورات عزت در مخلوقات و نقد دیدگاههای نادرست
مقدمه
عزت، هرچند ذاتاً مختص خداوند است، در مخلوقات نیز بهصورت ظهوری و اعتباری متجلی میشود. از پیامبران و مؤمنان گرفته تا اشیاء قیمتی مانند الماس و فیروزه، عزت در مراتب مختلف وجودی ظهور مییابد. این بخش، به بررسی این ظهورات، نقد دیدگاههای نادرست در فهم عزت، و تحلیل نقش فرهنگهای غیرقرآنی در تحریف این مفهوم میپردازد. همانگونه که آینهای پاک، نور خورشید را بازمیتاباند، مخلوقات نیز عزت الهی را در ظرف وجودی خود متجلی میسازند.
ظهور عزت در مخلوقات
عزت در مخلوقات، مانند «امرء عزیز» یا سنگهای قیمتی چون الماس و فیروزه، بهصورت ظهوری و اعتباری دیده میشود. برای مثال، در آیه
يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ
سنگهای قیمتی، مانند الماس و فیروزه، به دلیل کمیابی و انحصار، عزت دارند، اما اگر در دست افراد ناشایست قرار گیرند، به ابزار قمار و سودجویی بدل میشوند. این ظهور، نشاندهنده وابستگی عزت مخلوقات به فیض الهی و ظرف وجودی آنهاست.
| درنگ: عزت در مخلوقات، مانند پیامبران و سنگهای قیمتی، بهصورت ظهوری و اعتباری متجلی میشود و وابسته به فیض الهی است. |
نفی عزت در خلق توسط کافران
در آیه
وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ
| درنگ: کافران در آیه «وَمَا أَنْتَ عَلَيْنَا بِعَزِيزٍ» عزت پیامبر را نفی میکنند، که نشاندهنده جهل آنها به عزت الهی است. |
شباهت انسان و اشیاء در خلقت
انسانها و اشیاء، مانند سنگهای قیمتی، از نظر خلقت دارای زیرساخت مشترکی هستند، اما تفاوت در روکار و ظهورات آنهاست. این دیدگاه، مانند آن است که همه موجودات از یک خاک آفریده شدهاند، اما هر یک به اقتضای ظرف وجودی خود، جلوهای متفاوت مییابند. عزت در انسانها و اشیاء، مانند الماس، بهصورت ظهوری متجلی میشود، اما این ظهور، وابسته به فیض الهی و حکمت خلقت است.
| درنگ: انسانها و اشیاء از نظر خلقت دارای زیرساخت مشترکی هستند، اما تفاوت در ظهورات آنهاست که عزت را در مراتب مختلف متجلی میسازد. |
نقد فلسفه ابنسینا
ابنسینا، بهعنوان فیلسوفی برجسته، در شناخت عمیق اشیاء، مانند سنگها، ناقص بوده است. این نقد، مانند اشاره به باغبانی است که از شناخت کامل گیاهان خود بازمانده و نتوانسته همه ظرفیتهای آنها را شکوفا سازد. شناخت جامع اشیاء، از جمله جواهرات، نیازمند تخصص و دقت است که در فلسفه اسلامی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
| درنگ: ابنسینا در شناخت عمیق اشیاء، مانند سنگها، ناقص بوده و ضرورت شناخت جامع در فلسفه اسلامی را برجسته میسازد. |
شناخت جواهرات و بهرهوری از آنها
شناخت خواص جواهرات، مانند دُر و عقیق، نیازمند تخصص است و میتواند به بهرهوری از آنها منجر شود. همانگونه که یک جواهرشناس ماهر، ارزش واقعی گوهرها را میشناسد و آنها را در جای مناسب به کار میگیرد، شناخت اسمای الهی نیز نیازمند مطالعه و تخصص است تا کمالات نهفته در آنها آشکار شود. این شناخت، مانند کلیدی است که درهای معرفت الهی را میگشاید.
| درنگ: شناخت خواص جواهرات، مانند دُر و عقیق، نیازمند تخصص است و به بهرهوری از کمالات آنها منجر میشود. |
افعلها و نسبت آنها به خلق
صیغههای افعل، مانند «اعز»، همگی به خلق نسبت داده میشوند، زیرا عزت ذاتی خداوند، افعل (کثرت) برنمیدارد. برای مثال، در آیه
أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مَالًا وَأَعَزُّ نَفَرًا
این تحلیل، نشان میدهد که عزت ذاتی خداوند، فراتر از کثرت و مقایسه است و صیغههای افعل، تنها در ساحت خلق کاربرد دارند.
| درنگ: صیغههای افعل، مانند «اعز»، به خلق نسبت داده میشوند، زیرا عزت ذاتی خداوند کثرت برنمیدارد. |
نقد فرهنگهای غیرقرآنی
فرهنگهای غیرقرآنی، مانند لاتبازی و استبداد، به دلیل فقدان ادب و حکمت، از فرهنگ قرآنی فاصله دارند. این فرهنگها، مانند علفهای هرزی هستند که در باغ معرفت الهی روییده و مانع شکوفایی حقیقت شدهاند. قرآن کریم، با ادب و حکمت، حتی در مواجهه با بتها، راه را برای اصلاح فرهنگها هموار میکند. این نقد، بر ضرورت بازگشت به فرهنگ قرآنی برای اصلاح جوامع اسلامی تأکید دارد.
| درنگ: فرهنگهای غیرقرآنی، مانند لاتبازی و استبداد، به دلیل فقدان ادب و حکمت، از فرهنگ قرآنی فاصله دارند. |
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی ظهورات عزت در مخلوقات، از پیامبران تا سنگهای قیمتی، و نقد دیدگاههای نادرست، مانند انکار عزت پیامبران توسط کافران، به تبیین جایگاه عزت در خلقت پرداخت. شناخت جواهرات و نقد فلسفه ابنسینا، بر ضرورت تخصص و مطالعه عمیق در فهم معارف الهی تأکید کرد. صیغههای افعل، مانند «اعز»، نشاندهنده ظهور عزت در ظرف خلق است، در حالی که عزت ذاتی، مختص خداوند است. نقد فرهنگهای غیرقرآنی، راه را برای بازگشت به حکمت و ادب قرآنی هموار ساخت.
نتیجهگیری و جمعبندی کل
تحلیل اسم عزیز در پرتو قرآن کریم، دریچهای نو به سوی فهم عمیق این مفهوم کمالی گشوده است. این اسم، که ترکیبی از جمال و جلال است، با ۱۲۱ مورد استعمال در قرآن کریم، جایگاه محوری در نظام الهیاتی دارد. عزت ذاتی، مختص خداوند است و در مخلوقات، بهصورت ظهوری و اعتباری متجلی میشود. همسایگی عزیز با اسمایی مانند حکیم، رحیم و ذو انتقام، و تقدم آن در اکثر ترکیبات، نشاندهنده جایگاه والای آن در منظومه اسمای الهی است. نقد کمکاری تاریخی در مطالعه اسما و تأکید بر رویکرد علمی، راه را برای فهمی عمیقتر از معارف الهی هموار کرد. ادب قرآنی در مواجهه با بتها و دقت در نامگذاری آنها، حکمت و عظمت قرآن کریم را نشان میدهد.
این نوشتار، مانند نقشهای دقیق، جایگاه اسم عزیز را در نظام خلقت و اسمای الهی ترسیم کرد و با نقد فرهنگهای غیرقرآنی، بر ضرورت بازگشت به حکمت و ادب قرآنی تأکید نمود. همانگونه که ستارگان در آسمان بیکران، هر یک در جای خود میدرخشند، اسم عزیز نیز در منظومه اسمای الهی، جلوهای از کمالات بیکران خداوند را متجلی میسازد.
| با نظارت صادق خادمی |