متن درس
اسما و صفات الهی: تأملات در مفهوم عزت
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۱۰)
دیباچه
مفهوم عزت، بهعنوان یکی از صفات برجسته الهی در مجموعه اسماء الحسنی، در قرآن کریم جایگاهی والا دارد و در ابعاد وجودی، عرفانی و اجتماعی، معانی عمیقی را در خود نهفته است. این نوشتار، که برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۶۱۰ است، به تبیین و تحلیل مفهوم عزت در دو ساحت عام و خاص میپردازد و با تأمل در آیات قرآن کریم، ابعاد فلسفی، عرفانی و عملی این صفت را کاوش میکند. عزت، چون گوهری تابناک در میان صفات الهی، هم در گستره وجودی همه موجودات ساری است و هم در قلههای کمال انسانی و الهی بهصورت خاص متجلی میشود.
بخش یکم: عزت عام، خلعت وجودی الهی
تعریف و گستره عزت عام
عزت عام، صفتی است که به تمامی موجودات، از جمادات و نباتات گرفته تا حیوانات و انسانها، به قدر مرتبه وجودیشان اعطا شده است. این عزت، چون خلعت وجودی الهی، بر هر موجودی پوشانده شده و به مثابه رحمت عام الهی، همهچیز را در بر میگیرد. همانگونه که وجود، خیر ذاتی است، عزت نیز در ذات هر موجودی به قدر هستیاش متجلی است. این مفهوم، با اصل فلسفی «الوجود خیر» همخوانی دارد، زیرا وجود، به خودی خود، حامل عزت است و هیچ موجودی از این صفت محروم نیست.
برای نمونه، گلی در باغ، خاری در بیابان، یا انسانی در میان جامعه، هر یک به قدر وجودشان از عزت عام برخوردارند. این عزت، نه به کیفیت یا کمال خاص، بلکه به صرف هستی یافتن وابسته است. همانگونه که رحمت الهی، چون بارانی فراگیر، بر همه موجودات فرو میریزد، عزت عام نیز چون نوری ساری، در همه کائنات جاری است.
درنگ: عزت عام، خلعت وجودی الهی است که به تمامی موجودات، به قدر مرتبه وجودیشان، اعطا شده و با وسعت رحمت الهی همافق است. این عزت، نشاندهنده فیض بیکران الهی است که هیچ موجودی از آن محروم نیست.
شواهد قرآنی
قرآن کریم در آیات متعدد، بر فراگیری عزت و رحمت الهی تأکید دارد. از جمله:
وَسِعَتْ رَحْمَتُهُ كُلَّ شَيْءٍ
(غافر: ۷) – رحمت او همهچیز را فرا گرفته است.
فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا
(نساء: ۱۳۹) – تمام عزت از آن خداست.
این آیات، نشاندهنده آن است که عزت، چون رحمت، صفتی فراگیر است که در ذات هر موجودی به قدر وجودش حضور دارد. عزت عام، مانند جویباری است که از سرچشمه وجود الهی جاری شده و همه کائنات را سیراب میکند.
جمعبندی بخش یکم
عزت عام، صفتی وجودی است که به تمامی موجودات، از پستترین مراتب تا والاترین آنها، به قدر هستیشان عطا شده است. این عزت، نمود فیض الهی است که چون رحمت عام، همهچیز را در بر میگیرد. تأمل در این مفهوم، ما را به این حقیقت رهنمون میشود که وجود، ذاتاً خیر و عزتمند است و هیچ موجودی از این خلعت الهی محروم نیست.
بخش دوم: عزت خاص، قله کمال و کیفیت
ماهیت عزت خاص
عزت خاص، برخلاف عزت عام که کمیتی و فراگیر است، کیفیتی است و با قلت همراه است. این عزت، در موجودات خاص، مانند انبیا، اولیا، و مؤمنین برجسته، متجلی میشود. همانگونه که قله کوه، تنها بخشی از آن است و نه همه کوه، عزت خاص نیز در میان موجودات، به گروهی اندک و ممتاز تعلق دارد. این قلت، نه به معنای کمبود، بلکه به معنای تمایز و برتری کیفی است.
برای مثال، در میان انسانها، تنها عدهای معدود به مقام نبوت، ولایت یا کمالات علمی و اخلاقی دست مییابند. این عزت، چون گوهری نادر در میان سنگهای معمولی، کمیاب و ارزشمند است.
درنگ: عزت خاص، صفتی کیفی است که در موجودات ممتاز، مانند انبیا و اولیا، ظهور مییابد و با قلت و تمایز همراه است. این عزت، نمود کمالات الهی در مراتب والای وجودی است.
شواهد قرآنی
قرآن کریم، عزت خاص را به خدا، رسول و مؤمنین نسبت میدهد:
وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ
(منافقون: ۸) – عزت برای خدا، رسول و مؤمنین است.
قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ
(سبأ: ۱۳) – اندکی از بندگان من شکرگزارند.
این آیات، بر قلت و تمایز عزت خاص تأکید دارند. مؤمنین خاص، که در جوار خدا و رسول قرار دارند، از عزتی برخوردارند که فراتر از عزت عام و وابسته به کمالات معنوی است.
جمعبندی بخش دوم
عزت خاص، صفتی کیفی است که در قلههای کمال انسانی و الهی، مانند انبیا و اولیا، متجلی میشود. این عزت، با قلت و تمایز همراه است و نشاندهنده برتری کیفی موجودات خاص در برابر گستره عزت عام است. تأمل در این مفهوم، ما را به اهمیت کمال و کیفیت در دستیابی به عزت رهنمون میسازد.
بخش سوم: تقسیمبندی عزت و مراتب آن
عزت غیری: ناپایداری در سایه امور خارجی
عزت غیری، به اموری وابسته است که خارج از ذات موصوف قرار دارند، مانند مال، مقام یا قدرت ظاهری. برای نمونه، عزت مصر، که به مقام و قدرت سیاسی وابسته است، با زوال این امور از بین میرود. این عزت، چون سایهای است که با غروب آفتاب قدرت یا ثروت، ناپدید میشود.
عزت نفسی: ریشه در ذات موصوف
عزت نفسی، به ذات موصوف وابسته است، مانند زیبایی فطری یا علم ذاتی. این عزت، گرچه ارزشمندتر از عزت غیری است، ممکن است طبیعی و مقطعی باشد. برای مثال، زیبایی جوانی، هرچند نفسی است، با گذر زمان زوال مییابد.
عزت طبیعی: محدودیت در زمان
عزت طبیعی، گرچه نفسی است، اما به زمان محدود است. مانند درختی که در بهار میوه میدهد، اما در زمستان از این عزت محروم میشود. این عزت، چون گلی است که در فصل خود شکوفا میشود، اما با تغییر فصل، پژمرده میگردد.
عزت حقیقی: ابدیت و زوالناپذیری
عزت حقیقی، عزتی است که نه به غیر وابسته است، نه به زمان محدود است، و نه زوال میپذیرد. این عزت، در ایمان، کمال و قرب به خدا متجلی میشود و در مؤمنین خاص، انبیا و اولیا دیده میشود. این عزت، چون ستارهای است که در آسمان حقیقت، همواره میدرخشد.
تُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ
(آلعمران: ۲۶) – هر که را بخواهی عزیز میکنی و هر که را بخواهی ذلیل میکنی.
درنگ: عزت حقیقی، عزتی است که زوالناپذیر و وابسته به حقیقت الهی است. این عزت، در ایمان و کمال مؤمنین خاص متجلی میشود و فراتر از محدودیتهای مادی و زمانی است.
جمعبندی بخش سوم
عزت، در مراتب گوناگون خود، از غیری و ناپایدار تا نفسی، طبیعی و در نهایت حقیقی تقسیم میشود. عزت حقیقی، که در ایمان و کمال ریشه دارد، تنها عزتی است که زوالناپذیر است و در برابر ناپایداری عزتهای غیری و طبیعی، چون گوهری بیهمتا میدرخشد.
بخش چهارم: زیرساختهای عزت: قدرت و معرفت
قدرت، زیربنای عزت
قدرت، زیرساخت اصلی عزت در همه مراتب آن است. در آیات قرآن کریم، هرگاه از عزت سخن به میان آمده، قدرت مقدم بر آن ذکر شده است. در عزت غیری، قدرت مادی و مقطعی است؛ در عزت نفسی و طبیعی، قدرت فطری اما محدود به زمان است؛ و در عزت حقیقی، قدرت معنوی و الهی است که زوالناپذیر است.
وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ
(شوری: ۱۹) – او قوی و عزیز است.
معرفت، عامل ارتقای عزت
معرفت یا حکمت، عامل اصلی ارتقای عزت است. عزت بدون معرفت، به زحمت بیثمر منجر میشود، مانند کسی که چون حمال هیزم، بار میکشد اما نتیجهای به دست نمیآورد. معرفت، چون چراغی است که مسیر عزت را روشن میکند و انسان را از اتلاف انرژی در زحمات بیحاصل بازمیدارد.
رَبُّكَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
(ابراهیم: ۴) – پروردگار تو عزیز و حکیم است.
درنگ: قدرت، زیرساخت عزت است، اما معرفت، عامل ارتقای آن. عزت بدون معرفت، به زحمت بیثمر میانجامد، در حالی که معرفت، عزت را به سوی کمال و پایداری رهنمون میسازد.
نقد زحمت بدون معرفت
تأکید بیش از حد بر زحمت بدون معرفت، مانند کار حیوانات یا تراکتور است که نتیجهای جز اتلاف انرژی ندارد. جوامعی که به جای معرفت، بر زحمت تکیه میکنند، مانند حمال هیزم عمل میکنند که با وجود تلاش بسیار، خیر چندانی نمیبرند.
فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ
(مسد: ۵) – در گردنش ریسمانی از لیف خرماست.
جمعبندی بخش چهارم
قدرت و معرفت، دو رکن اصلی عزتاند. قدرت، زیربنای عزت را تشکیل میدهد، اما معرفت، آن را به سوی کمال و پایداری هدایت میکند. نقد زحمت بدون معرفت، بر ضرورت توجه به آگاهی بهجای کار بیثمر تأکید دارد و راهکار قرآن کریم برای دستیابی به عزت پایدار را نشان میدهد.
بخش پنجم: تأثیر محیط بر عزت
نقش محیط در تقویت یا تضعیف عزت
محیط، اعم از فیزیکی و معنوی، تأثیر عمیقی بر عزت انسان دارد. زندگی در زمینی با پیشینه مثبت، مانند باغ، یا منفی، مانند قبرستان، میتواند بر روح و جسم انسان اثر بگذارد، حتی اگر این اثر محسوس نباشد. برای نمونه، زمینی که زیر آن طلا نهفته است، با زمینی که لجن در آن خفته، متفاوت است، هرچند این تفاوت در نگاه ظاهری پنهان باشد.
وَمَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ
(روایت از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله) – هیچ پیامبری چون من آزار ندید.
درنگ: محیط، چون بستری نامرئی، بر عزت انسان اثر میگذارد. انتخاب محیطی صالح و معنوی، عزت را تقویت میکند، در حالی که محیط ناسالم، حتی اگر ظاهری آراسته داشته باشد، میتواند عزت را تضعیف کند.
جمعبندی بخش پنجم
محیط، بهعنوان عاملی پنهان اما قدرتمند، بر عزت انسان تأثیر میگذارد. انتخاب محیطی که با ارزشهای معنوی و الهی همخوانی دارد، میتواند عزت را تقویت کند، در حالی که غفلت از این تأثیر، به تضعیف عزت میانجامد.
نتیجهگیری نهایی
مفهوم عزت، چون گوهری درخشان در میان صفات الهی، در دو ساحت عام و خاص، ابعاد گستردهای از وجود، کمال و سعادت را در بر میگیرد. عزت عام، خلعت وجودی الهی است که همه موجودات را در بر میگیرد، در حالی که عزت خاص، در قلههای کمال انسانی و الهی متجلی میشود. این عزت، در مراتب غیری، نفسی، طبیعی و حقیقی تقسیمبندی میشود، و تنها عزت حقیقی است که زوالناپذیر و وابسته به حقیقت الهی است. قدرت، زیرساخت عزت است، اما معرفت، عامل ارتقای آن به سوی کمال. نقد زحمت بدون معرفت، ضرورت بازنگری در فرهنگ کار بیثمر را نشان میدهد و بر اهمیت آگاهی در دستیابی به عزت تأکید دارد. همچنین، تأثیر محیط بر عزت، ما را به انتخاب بسترهای معنوی و صالح برای زندگی دعوت میکند. این تأملات، راهنمایی برای دستیابی به عزت حقیقی از طریق ایمان، معرفت و زیستن در جوار حقیقت الهی ارائه میدهد و بر ایجاد جامعهای عزتمند تأکید دارد که در آن معرفت، مقدم بر زحمت است.
با نظارت صادق خادمی