در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 611

متن درس





کتاب اسما و صفات الهی: تحلیل اسم ولی در پرتو قرآن کریم

کتاب اسما و صفات الهی: تحلیل اسم ولی در پرتو قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۱۱)

دیباچه

اسم «ولی» از جمله اسماء الحسنی است که در قرآن کریم، به دلیل گستردگی معنایی و کاربردهای چندگانه‌اش، جایگاهی ممتاز و چندلایه دارد. این اسم، که هم به خداوند و هم به مخلوقات اطلاق می‌شود، در بسترهای لغوی، فلسفی، عرفانی و سیاسی-اجتماعی، معانی و لوازم متفاوتی می‌یابد. نوشتار حاضر، با استناد به درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره در جلسه ۶۱۱ و تحلیل‌های تفصیلی مرتبط، به بررسی جامع و عمیق این اسم در پرتو آیات قرآن کریم می‌پردازد. هدف این اثر، تبیین ماهیت لغوی، اشتقاقی و قرآنی اسم «ولی»، تحلیل گرایش‌های سیاسی-اجتماعی آن، و ارائه وحدت معنایی این ماده در برابر تضادهای ظاهری است. این نوشتار ابعاد مختلف اسم «ولی» را در پرتو قرآن کریم و تحلیل لغوی شکافته و به نمایش می‌گذارد.

بخش نخست: تبیین مفهومی و لغوی اسم ولی

ماهیت لغوی و اشتقاقی ولی

ماده «ولی» در لغت، به معنای قرب و نزدیکی است، اما در برخی کاربردها، به‌ویژه با صیغه‌هایی مانند «وَلَّى مُدْبِرًا»، به دوری و پشت کردن اشاره دارد. این دوگانگی ظاهری، از ظرافت‌های لغوی این ماده ناشی می‌شود که نیازمند تحلیل دقیق است. برخلاف تصور برخی قدما که ماده «ولی» را دارای دو معنای متضاد می‌دانستند، این ماده در ذات خود وحدت معنایی دارد و قرب و بعد، لوازم و ظهورات مختلف یک معنای اصیل‌اند. مانند جویباری که گاه به سوی دریا روان است و گاه از آن دور می‌شود، اما همواره در بستر واحد خود جریان دارد، ماده «ولی» نیز در ظرف قرب، معنای اصلی خود را حفظ می‌کند و دوری، نتیجه لوازم و زمینه‌های خاص است.

نکته کلیدی: ماده «ولی» در ذات خود به معنای قرب است و دوری (مدبرًا) لوازمی است که در زمینه‌های خاص ظهور می‌یابد. این ماده، وحدت معنایی دارد و نه تضاد ذاتی.

این تبیین، بر استحالة استعمال لفظ در اکثر معانی تأکید دارد؛ یک لفظ، مانند کاسه‌ای است که نمی‌توان دو مایع متضاد را در آن ریخت. اگر ماست در آن باشد، شیردوش نمی‌توان افزود، مگر آنکه مخلوطی پدید آید که هویت هر دو را دگرگون کند. ماده «ولی» نیز نمی‌تواند دو معنای متضاد را در خود جای دهد، بلکه قرب و بعد، ظهورات یک حقیقت واحدند.

آمار استعمال ماده ولی در قرآن کریم

ماده «ولی» در قرآن کریم ۲۲۶ بار به کار رفته است که ۳۹ مورد آن به خداوند متعال (با صیغه‌هایی مانند ولی، مولى، وال، اولی) و ۱۸۷ مورد به مخلوقات اختصاص دارد. این فراوانی، نشان‌دهنده عام بودن این اسم است که هم بر حق و هم بر خلق اطلاق می‌شود. از این ۳۹ مورد مربوط به خداوند، هیچ‌یک به معنای دوری یا ادبار نیست و همگی به قرب و نزدیکی اشاره دارند. مانند آیینه‌ای که نور خورشید را بازمی‌تاباند، این آیات، ولایت و قرب الهی را در برابر مخلوقات به نمایش می‌گذارند.

نکته کلیدی: ماده «ولی» ۲۲۶ بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ ۳۹ مورد به خداوند (همواره به معنای قرب) و ۱۸۷ مورد به مخلوقات (با معانی قرب و بعد) اختصاص دارد.

این آمار، نشان‌دهنده اهمیت و گستردگی کاربرد این ماده در نظام معنایی قرآن کریم است. تقسیم ۲۲۶ بر ۳۹، حدوداً ۵/۸ را نتیجه می‌دهد، که به تعبیری، «پنج چرب و شش خشک» است؛ اصطلاحی که در محاسبات سنتی به کار می‌رفت و اینجا به تناسب کاربردهای مخلوقات در برابر خداوند اشاره دارد.

تضاد ظاهری قرب و بعد در ماده ولی

کاربرد ماده «ولی» در آیاتی مانند «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» (بقره: ۲۵۷) به معنای قرب، و «وَلَّى مُدْبِرًا» (مانند قصص: ۳۱) به معنای دوری، تضادی ظاهری ایجاد می‌کند. این تضاد، نتیجه تفاوت در صیغه‌ها و زمینه‌های معنایی است، نه تعدد ذاتی معنا. برای نمونه:

اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ

(سوره بقره، آیه ۲۵۷: خدا ولی کسانی است که ایمان آورده‌اند؛ آنان را از تاریکی‌ها به سوی نور بیرون می‌برد.)

این آیه، ولایت الهی را به معنای قرب و هدایت مؤمنان تبیین می‌کند. در مقابل، آیه‌ای مانند:

فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا

(سوره قصص، آیه ۳۱: هنگامی که آن [عصا] را دید که می‌جنبد، گویی ماری است، پشت کرد و گریخت.)

به دوری و ادبار اشاره دارد. این تفاوت، مانند حرکت توپی است که به زمین برخورد می‌کند و بازمی‌گردد؛ قرب، معنای اصلی است و دوری، نتیجه برخورد با موانع یا زمینه‌های خاص.

نکته کلیدی: تضاد ظاهری قرب و بعد در ماده «ولی» نتیجه لوازم و زمینه‌های معنایی است، نه تعدد ذاتی معنا. قرب، معنای اصلی و دوری، ظهور فرعی است.

جمع‌بندی بخش نخست

اسم «ولی» در قرآن کریم، ماده‌ای عام است که هم بر خداوند و هم بر مخلوقات اطلاق می‌شود. این ماده، در ذات خود به معنای قرب است و دوری، لوازمی است که در زمینه‌های خاص ظهور می‌یابد. آمار ۲۲۶ مورد استعمال، با ۳۹ مورد اختصاصی برای خداوند، بر اهمیت و گستردگی این اسم دلالت دارد. تضاد ظاهری قرب و بعد، با تحلیل لغوی و قرآنی، به وحدت معنایی ماده بازمی‌گردد. این تبیین، مانند کلیدی است که قفل معانی پیچیده این اسم را می‌گشاید و راه را برای تحلیل عمیق‌تر هموار می‌سازد.

بخش دوم: گرایش‌های سیاسی-اجتماعی اسم ولی

سیاسی‌سازی مفاهیم دینی و تأثیر آن بر ولی

اسم «ولی»، مانند بسیاری از مفاهیم دینی، در طول تاریخ تحت تأثیر گرایش‌های سیاسی-اجتماعی قرار گرفته و گاه از معنای اصیل خود فاصله یافته است. این سیاسی‌سازی، در اختلافات شیعه و سنی، نزاع‌های متکلمان و فلاسفه، و حتی در مسائل اجتماعی مانند موسیقی و تناسخ، نمود یافته است. مانند نسیمی که گاه شاخسار را به رقص می‌آورد و گاه گرد و غبار را برمی‌انگیزد، گرایش‌های سیاسی نیز گاه مفاهیم دینی را به سوی حقیقت هدایت کرده و گاه آن‌ها را در گرداب تعارضات گرفتار ساخته‌اند.

نکته کلیدی: اسم «ولی» تحت تأثیر گرایش‌های سیاسی-اجتماعی، گاه از معنای اصیل خود فاصله گرفته و به ابزاری برای تعارضات فرقه‌ای بدل شده است.

برای نمونه، حذف «علی» از عبارت «صدق الله العلی العظیم» به دلیل تداعی نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام، نمونه‌ای از سیاسی‌سازی است که معنای اصیل اسم الهی «علی» را تحت‌الشعاع قرار داده است. این عمل، مانند بریدن شاخه‌ای از درخت حقیقت است که به جای باروری، به خشک شدن آن می‌انجامد.

مثال‌های تاریخی سیاسی‌سازی

مفاهیمی مانند تناسخ، موسیقی و عقل، نمونه‌هایی از تأثیر سیاست بر عقاید دینی‌اند. تناسخ، که در برخی ادیان برای نفی آخرت به کار رفت، نه یک بحث فلسفی، بلکه یک ابزار سیاسی بود. در فلسفه اسلامی، استدلال می‌شود که هر روحی با بدن خود تناسب دارد و تناسخ، مانند کفشی است که تنها به پای صاحبش می‌آید و برای دیگری بی‌معناست. همچنین، نزاع بر سر موسیقی بین فقها و عرفا، از اختلافات فقهی فراتر رفت و به گرایش‌های سیاسی-اجتماعی پیوند خورد. مانند چشمه‌ای که گاه زلال و گاه گل‌آلود می‌شود، این مفاهیم نیز در بستر سیاست، گاه پاک و گاه آلوده شدند.

نمونه دیگر، نزاع بر سر نام‌گذاری «مصطفی‌آباد» یا «مرتضی‌آباد» در افغانستان است که نشان‌دهنده نفوذ سیاست در اسامی دینی است. این اختلاف، مانند درختی است که به جای میوه دادن، شاخه‌هایش به جان یکدیگر می‌افتند و بی‌ثمر می‌مانند.

نکته کلیدی: مفاهیمی مانند تناسخ، موسیقی و نام‌گذاری‌های دینی، تحت تأثیر سیاست، از معنای اصیل خود فاصله گرفته و به ابزار تعارض بدل شده‌اند.

نقد گرایش‌های سیاسی در عقاید

گرایش‌های سیاسی، مانند نزاع متکلمان و فلاسفه، مانع فهم حقیقت دینی شده و مفاهیم را به سوی تعارضات سطحی سوق داده‌اند. متکلمان، عقل و فلسفه را می‌کوبیدند و فلاسفه، متکلمان را به خشکی و ظاهرگرایی متهم می‌کردند. این تعارضات، مانند دو جویبار متضاد بودند که به جای پیوستن به دریا، در راه خود به سنگلاخ‌ها برخورد کردند. نقد این گرایش‌ها، بر ضرورت بازگشت به معنای اصیل و لغوی مفاهیم تأکید دارد، مانند جراحی‌ای که زخم‌های ظاهری را درمان کرده و حقیقت را آشکار می‌سازد.

نکته کلیدی: گرایش‌های سیاسی در عقاید، مانع فهم حقیقت دینی شده و بازگشت به معنای اصیل مفاهیم را ضروری می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

اسم «ولی»، مانند بسیاری از مفاهیم دینی، تحت تأثیر گرایش‌های سیاسی-اجتماعی قرار گرفته و گاه از معنای اصیل خود فاصله یافته است. مثال‌هایی مانند تناسخ، موسیقی و نزاع بر سر نام‌گذاری‌های دینی، نشان‌دهنده نفوذ سیاست در حوزه‌های غیرمرتبط است. نقد این گرایش‌ها، بر ضرورت جراحی لغوی و بازگشت به معنای قرآنی و اصیل تأکید دارد. این تبیین، مانند چراغی است که در تاریکی تعارضات، راه حقیقت را روشن می‌سازد.

بخش سوم: تحلیل قرآنی و کاربردهای اسم ولی

کاربردهای قرآنی ولی به معنای قرب

در ۳۹ مورد از کاربردهای ماده «ولی» نسبت به خداوند، این اسم همواره به معنای قرب و نزدیکی است. برای نمونه:

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا

(سوره مائده، آیه ۵۵: ولی شما تنها خدا و پیامبر او و کسانی‌اند که ایمان آورده‌اند.)

این آیه، ولایت الهی، نبوی و مؤمنان را به معنای قرب و همراهی تبیین می‌کند. همچنین:

وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ

(سوره جاثیه، آیه ۱۹: و خدا ولی پرهیزگاران است.)

این آیات، مانند شاخه‌هایی از درخت ولایت الهی‌اند که مؤمنان را در سایه قرب و هدایت خود جای می‌دهند.

نکته کلیدی: در ۳۹ مورد کاربرد ماده «ولی» نسبت به خداوند، این اسم همواره به معنای قرب و نزدیکی است و هیچ‌گاه به دوری اشاره ندارد.

کاربردهای قرآنی ولی به معنای دوری

در کاربردهای مربوط به مخلوقات، ماده «ولی» گاه به معنای دوری و ادبار است. برای نمونه:

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ

(سوره توبه، آیه ۱۲۹: اگر روی برتافتند، بگو خدا مرا بس است.)

یا:

ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ

(سوره آل‌عمران، آیه ۱۵۴: سپس پشت کرده و روی برتافتید.)

این آیات، مانند برگ‌هایی هستند که از شاخه درخت حقیقت جدا شده و به سوی دوری و ادبار فرو می‌غلتند. دوری در این موارد، نتیجه ترس، نفرت یا انذار است که به لوازم معنایی ماده بازمی‌گردد.

نکته کلیدی: در کاربردهای مخلوقات، ماده «ولی» گاه به دوری و ادبار اشاره دارد که نتیجه لوازم معنایی مانند ترس یا انذار است.

تحلیل صیغه‌های مشتقات ولی

ماده «ولی» در قرآن کریم با صیغه‌های مختلفی مانند ولی، مولى، وال، اولی، تولى، و اوليا به کار رفته است. هر صیغه، ظهور خاصی از ماده را نشان می‌دهد. برای نمونه، «مولى» در آیه:

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ مَوْلَاكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

(سوره انفال، آیه ۴۰: اگر روی برتافتند، خدا مولای شماست؛ چه نیکو مولا و چه نیکو یاوری.)

به قرب و حمایت الهی اشاره دارد، اما در آیه:

وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ

(سوره حدید، آیه ۱۵: و جایگاه شما آتش است؛ آن مولای شماست و چه بد سرانجامی.)

به معنای منفی و نزدیکی به عذاب به کار رفته است. این تنوع، مانند رنگ‌های گوناگونی است که از یک نور واحد در منشور حقیقت پدیدار می‌شوند.

نکته کلیدی: صیغه‌های مشتقات «ولی» (مانند مولى، وال، اولی) ظهورات مختلفی از یک معنای واحد را در زمینه‌های قرب و بعد نشان می‌دهند.

خطر کثرت در صیغه اوليا

صیغه جمع «اوليا» در قرآن کریم گاه به معنای منفی و تنقیص‌آمیز به کار رفته است. برای نمونه:

لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ

(سوره نساء، آیه ۱۴۴: مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان به دوستی بگیرند.)

این آیه، دوستی با کافران یا شیطان را نهی می‌کند. کثرت در «اوليا»، مانند جمعیتی است که گاه به سوی حقیقت گام برمی‌دارد و گاه در گرداب انحراف فرو می‌رود. در مقابل، «ولی» در مفرد، مانند «اللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ»، به ترفیع و کمال اشاره دارد.

نکته کلیدی: صیغه «اوليا» در جمع، گاه به معنای منفی و تنقیص‌آمیز (دوستی با شیطان) است، اما «ولی» در مفرد، به ترفیع و کمال دلالت دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

اسم «ولی» در قرآن کریم، با کاربردهای متنوع در صیغه‌های مختلف، به قرب و دوری اشاره دارد. در ۳۹ مورد مربوط به خداوند، همواره به قرب و ولایت الهی دلالت می‌کند، اما در مخلوقات، گاه به دوری و ادبار ظهور می‌یابد. صیغه‌های مشتقات، مانند مولى و اوليا، ظهورات مختلفی از یک معنای واحد را نشان می‌دهند. کثرت در «اوليا» گاه به انحراف منجر می‌شود، در حالی که «ولی» در مفرد، به کمال و ترفیع اشاره دارد. این تحلیل، مانند نقشه‌ای است که مسیرهای گوناگون ماده «ولی» را در قرآن کریم ترسیم می‌کند.

بخش چهارم: وحدت معنایی و نقد تضاد المعانی

استحالة استعمال لفظ در اکثر معانی

برخلاف تصور قدما، ماده «ولی» نمی‌تواند دو معنای متضاد (قرب و بعد) داشته باشد. اصول علم لغت، استعمال لفظ در اکثر معانی را محال می‌داند. لفظ، مانند کاسه‌ای است که تنها یک مایع را در خود جای می‌دهد؛ اگر دو مایع در آن ریخته شود، یا مخلوطی پدید می‌آید یا یکی بر دیگری غلبه می‌کند. ماده «ولی» نیز یک معنای اصیل (قرب) دارد و دوری، لوازمی است که در زمینه‌های خاص ظهور می‌یابد.

نکته کلیدی: استعمال لفظ در اکثر معانی محال است. ماده «ولی» یک معنای اصیل (قرب) دارد و دوری، لوازمی فرعی است.

این اصل، مانند چراغی است که تاریکی نظریه‌های نادرست را روشن می‌سازد و راه را برای تحلیل علمی هموار می‌کند.

نقد نظریه تضاد المعانی

قدما، برای توجیه دوگانگی معانی «ولی»، به نظریه «تضاد المعانی» متوسل شدند که ماده‌ای می‌تواند دو معنای متضاد داشته باشد. این نظریه، نتیجه ناتوانی در تحلیل لغوی است و نمی‌تواند وحدت معنایی ماده را تبیین کند. مانند پزشکی که به جای درمان زخم، آن را نادیده می‌گیرد، این نظریه نیز مشکل را حل نکرده، بلکه آن را پیچیده‌تر ساخته است.

نکته کلیدی: نظریه «تضاد المعانی» نادرست است و نتیجه ناتوانی در تحلیل لغوی است. ماده «ولی» وحدت معنایی دارد.

جراحی لغوی ماده ولی

تحلیل ماده «ولی» نیازمند جراحی لغوی است تا معنای اصیل آن از گرایش‌های سیاسی و نظریه‌های نادرست جدا شود. این جراحی، مانند باز کردن قلبی است که رگ‌های آن از حقیقت مسدود شده و نیاز به پاکسازی دارد. با بازگشت به قرآن کریم و تحلیل اشتقاقی، می‌توان قرب را به‌عنوان معنای اصلی و دوری را به‌عنوان لوازمی فرعی اثبات کرد.

نکته کلیدی: جراحی لغوی ماده «ولی»، معنای اصیل قرب را آشکار می‌سازد و دوری را به‌عنوان لوازمی فرعی تبیین می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

ماده «ولی» در ذات خود وحدت معنایی دارد و قرب، معنای اصیل آن است. نظریه «تضاد المعانی» و گرایش‌های سیاسی، این وحدت را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. استحالة استعمال لفظ در اکثر معانی، بر ضرورت تحلیل علمی تأکید دارد. جراحی لغوی، مانند کلیدی است که قفل معانی پیچیده را گشوده و حقیقت را آشکار می‌سازد.

نتیجه‌گیری نهایی

اسم «ولی» در قرآن کریم، اسمی عام است که هم بر خداوند (۳۹ مورد) و هم بر مخلوقات (۱۸۷ مورد) اطلاق می‌شود. این ماده، در ذات خود به معنای قرب است و دوری، لوازمی است که در زمینه‌های خاص ظهور می‌یابد. گرایش‌های سیاسی-اجتماعی، مانند اختلافات شیعه و سنی یا سیاسی‌سازی اسامی دینی، گاه معنای اصیل این اسم را تحت‌الشعاع قرار داده‌اند. آیاتی مانند «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» و «وَلَّى مُدْبِرًا» وحدت معنایی ماده را تأیید می‌کنند. نقد نظریه «تضاد المعانی» و تأکید بر جراحی لغوی، راه را برای فهم دقیق‌تر هموار می‌سازد. این نوشتار، مانند باغی است که شاخه‌های معرفت را هرس کرده و میوه‌های حقیقت را به مخاطبان تقدیم می‌کند. با بازگشت به قرآن کریم و تحلیل لغوی، می‌توان از گرداب تعارضات سیاسی عبور کرد و به ساحل حقیقت رسید.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس درسگفتار، اسم 'ولی' در قرآن کریم چند بار به عنوان اسم الهی ذکر شده است؟

2. طبق درسگفتار، مفهوم 'ولی' در قرآن بیشتر به چه معنایی به کار رفته است؟

3. درسگفتار درباره تناسخ چه دیدگاهی دارد؟

4. بر اساس درسگفتار، چرا برخی مفاهیم مانند 'ولی' سیاسی شده‌اند؟

5. طبق درسگفتار، کل مشتقات ماده 'ولی' در قرآن چند بار ذکر شده‌اند؟

6. درسگفتار بیان می‌کند که ماده 'ولی' در قرآن هیچ‌گاه به معنای دوری یا ادبار به کار نرفته است.

7. بر اساس درسگفتار، مفهوم 'ولی' هم به خدا و هم به مخلوقات اطلاق می‌شود.

8. طبق درسگفتار، استعمال یک لفظ در بیش از یک معنا ممکن نیست.

9. درسگفتار معتقد است که 'ولی' فقط به معنای قرب و نزدیکی است و معنای دوری ندارد.

10. بر اساس درسگفتار، مفهوم 'اوليا' در حالت جمع ممکن است به شیطان یا دشمنان اشاره کند.

11. چرا درسگفتار تناسخ را یک بحث سیاسی می‌داند؟

12. تفاوت معنای 'ولی' و 'اوليا' در درسگفتار چیست؟

13. چرا درسگفتار تأکید دارد که یک لفظ نمی‌تواند دو معنای متضاد داشته باشد؟

14. طبق درسگفتار، چرا 'ولی' در قرآن به خدا به معنای ادبار اطلاق نشده است؟

15. درسگفتار چگونه گرایش‌های سیاسی را در تفسیر مفاهیم دینی نقد می‌کند؟

پاسخنامه

1. 39 بار

2. نزدیکی و قرب

3. تناسخ یک مفهوم سیاسی است، نه فلسفی

4. به دلیل گرایش‌های اجتماعی و سیاسی گروه‌های مختلف

5. 226 بار

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. زیرا تناسخ برای رد نیاز به آخرت و قیامت مطرح شده و بیشتر گرایش سیاسی دارد تا فلسفی.

12. ولی بیشتر به قرب و نزدیکی اشاره دارد، اما اوليا در حالت جمع ممکن است به دشمنان یا شیطان نیز اطلاق شود.

13. چون لفظ مانند ظرفی است که تنها یک معنا را می‌تواند در خود جای دهد، نه دو معنای متضاد.

14. زیرا خدا از کافران دوری نمی‌کند، بلکه از کلمه 'لا' برای بیان عدم نزدیکی استفاده شده است.

15. گرایش‌های سیاسی باعث شده‌اند مفاهیم دینی مانند ولی از معنای اصلی خود دور شوند و به جهت‌گیری‌های گروهی وابسته گردند.

کد فوتر