در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 626

متن درس





کتاب اسما و صفات الهی: تحلیل مفهوم مترفین در پرتو آیات قرآنی و جامعه‌شناسی

کتاب اسما و صفات الهی: تحلیل مفهوم مترفین در پرتو آیات قرآنی و جامعه‌شناسی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۲۶)

دیباچه: درآمدی بر مفهوم مترفین در نظام ارزشی قرآن کریم

مفهوم «مترفین» در قرآن کریم، به‌سان نگینی درخشان در تار و پود آیات الهی، گروهی از انسان‌ها را به تصویر می‌کشد که در سایه نعمت‌های فراوان الهی، به غفلت و انحراف فرو می‌غلتند. این مفهوم، نه‌تنها در حوزه الهیات و عرفان، بلکه در تحلیل‌های جامعه‌شناختی نیز جایگاهی ویژه دارد و از منظری چندوجهی، به تبیین رفتارها و ساختارهای اجتماعی در جوامع بشری می‌پردازد. در درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، «مترفین» به‌عنوان عافیت‌طلبان، خوش‌گذرانان و غافلان معرفی شده‌اند که در کنار ظالمین (زورمداران)، سالوس‌بازان (تزویرگران) و مستضعفین (فقرا و ضعفا)، یکی از چهار دسته اصلی بشری را تشکیل می‌دهند. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، به بررسی مفهوم مترفین، ویژگی‌های آن‌ها، تمایز با متنعمین، مصادیق قرآنی و نقش تاریخی و اجتماعی آن‌ها می‌پردازد. هدف، ارائه تعریفی جامع و دقیق از مترفین در چارچوب نظام ارزشی قرآن کریم و ساختارهای جامعه‌شناختی است

بخش یکم: تبیین مفهوم مترفین و جایگاه آن در قرآن کریم

۱.۱. معنای لغوی و اصطلاحی مترفین: عافیت‌طلبان غافل

واژه «مترفین» از ریشه «ترف» در زبان عربی، به کسانی اطلاق می‌شود که به نعمت‌های مادی فراوان، از جمله ثروت، لذت و قدرت، واگذار شده‌اند، اما این نعمت‌ها به‌جای هدایت، آن‌ها را به غفلت و فساد سوق داده است. برخلاف «متنعمین» که نعمت‌های الهی را با شکر و بندگی همراه می‌کنند، مترفین به دلیل غفلت، به عیاشی و طغیان فرو می‌روند. این ویژگی، هم نتیجه مکر الهی (اترافناهم) و هم نشانه انحراف انسان‌هایی است که نعمت را به ابزاری برای هلاکت خویش بدل می‌کنند.

درنگ: مترفین، کسانی هستند که نعمت‌های فراوان الهی، به‌جای آنکه آن‌ها را به شکر و بندگی رهنمون سازد، به غفلت و فساد می‌کشاند. این غفلت، ریشه اصلی انحراف آن‌ها و تمایز بنیادینشان با متنعمین است.

در قرآن کریم، آیاتی چند به این مفهوم اشاره دارند که به‌سان چراغی، مسیر تحلیل را روشن می‌سازند:

«وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» (زخرف: ۲۳)
«و ما آن‌ها را در زندگی دنیا به نعمت‌های [مطلب حذف شد] ).

«وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا» (اسراء: ۱۶)
«و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوش‌گذرانانش را وا می‌داریم تا در آن به فسق [مطلب حذف شد] ).

این آیات، به‌سان آیینه‌ای، نشان می‌دهند که مترفین، در پرتو نعمت‌های مادی، به‌جای شکر، به فسق و طغیان می‌افتند و این غفلت، آن‌ها را به سوی هلاکت رهنمون می‌سازد.

۱.۲. غفلت: منشأ انحراف مترفین

غفلت، چونان سایه‌ای شوم، ویژگی اصلی مترفین است که آن‌ها را از متنعمین متمایز می‌سازد. این غفلت، به‌تدریج انسان را از مسیر حق منحرف کرده و به تکذیب آیات الهی و طغیان می‌کشاند. قرآن کریم، مترفین را به‌سان کسانی توصیف می‌کند که با وجود بهره‌مندی از نعمت‌های فراوان، به جای شکر، به کفر و فسق فرو می‌روند. این فرآیند تدریجی، چونان جریانی خزنده، از غفلت اولیه آغاز شده و به تکذیب و عذاب الهی می‌انجامد.

«قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ» (زخرف: ۲۴)
«گفتند: ما به آنچه شما بدان [مطلب حذف شد] ).

«وَأَتْبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرَفُوا فِيهِ وَكَانُوا مُجْرِمِينَ» (هود: ۱۱۶)
«و کسانی که ستم کردند، از آنچه در آن به ناز و نعمت غرق شده بودند پیروی کردند [مطلب حذف شد] ).

از منظر عرفانی، غفلت مترفین، نتیجه مکر الهی است که نعمت‌ها را به ابزاری برای آزمایش و هلاکت بدل می‌سازد. این غفلت، چونان سرابی فریبنده، انسان را از حقیقت دور کرده و به سوی عذاب رهنمون می‌شود.

۱.۳. تمایز مترفین و متنعمین: شکر در برابر غفلت

مترفین و متنعمین، اگرچه هر دو از نعمت‌های الهی بهره‌مندند، اما در رویکرد و سرانجامشان تفاوت‌هایی بنیادین دارند. متنعمین، چونان سلیمان نبی علیه‌السلام، نعمت‌های الهی را با شکر و بندگی همراه می‌کنند و به کمال می‌رسند. مترفین اما، چونان قارون، نعمت‌ها را به خوش‌گذرانی و غفلت صرف کرده و به فسق و هلاکت فرو می‌غلتند. تفاوت کلیدی، در حضور یا فقدان غفلت است که چونان خطی مرزی، این دو گروه را از یکدیگر جدا می‌سازد.

«وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (جاثیه: ۱۳)
«و آنچه در آسمان‌ها و زمین است برای [مطلب حذف شد] ).

«فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ» (اسراء: ۱۶)
«پس در آن به فسق و فجور پرداختند و عذاب بر [مطلب حذف شد] ).

درنگ: متنعمین، نعمت‌های الهی را با شکر و خدمت به خلق همراه می‌کنند، در حالی که مترفین، به دلیل غفلت، نعمت‌ها را به ابزاری برای عیاشی و طغیان بدل می‌سازند.

از منظر اخلاقی، انسان باید نعمت را با شکر و خدمت به خلق همراه سازد تا متنعم باشد و از دام اتراف و غفلت رهایی یابد.

بخش دوم: جامعه‌شناسی مترفین و نقش آن‌ها در ساختارهای اجتماعی

۲.۱. چهارگانه بشری: ظالمین، سالوس‌بازان، مترفین و مستضعفین

در تحلیل جامعه‌شناختی درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، بشریت به چهار گروه تقسیم می‌شود: ظالمین (زورمداران)، سالوس‌بازان (تزویرگران)، مترفین (خوش‌گذرانان) و مستضعفین (فقرا و ضعفا). مترفین، با بهره‌مندی از ثروت و نفوذ فرهنگی، بدون دخالت ظاهری در قدرت، دولت‌ها را تحت تأثیر قرار داده و جوامع را به انحراف می‌کشانند. این گروه، چونان انگل‌هایی پنهان، در لایه‌های زیرین جامعه عمل کرده و با حمایت از ظالمین و سالوس‌بازان، حاکمیت معنوی و فکری جامعه را در دست می‌گیرند.

«وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا» (اسراء: ۱۶)
«و چون بخواهیم شهری را هلاک کنیم، خوش‌گذرانانش را وا می‌داریم تا در آن به فسق [مطلب حذف شد] ).

«وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا» (قصص: ۵۸)
«و چه بسیار شهرهایی که از زندگی مرفه خود به خودپسندی افتادند، پس آن‌ها [مطلب حذف شد] ).

مترفین، به دلیل پنهان‌کاری و نفوذ، از ظالمین و سالوس‌بازان خطرناک‌ترند، زیرا شناسایی و مقابله با آن‌ها دشوار است. آن‌ها، چونان سایه‌هایی نامرئی، با ثروت و نفوذ خود، دولت‌ها را می‌خرند و می‌فروشند و جوامع را به سوی فساد هدایت می‌کنند.

۲.۲. مترفین در تاریخ: انگل‌های پنهان جوامع

مترفین، در طول تاریخ، چونان کرم‌هایی خزنده، با استفاده از ثروت و نفوذ فرهنگی، جوامع را به فساد و هلاکت کشانده‌اند. آن‌ها، بدون دخالت مستقیم در قدرت، با حمایت از ظالمین و سالوس‌بازان، حاکمیت فکری و معنوی جامعه را در دست گرفته و مستضعفین را قربانی مطامع خویش ساخته‌اند. مصادیقی چون ساختارهای مافیایی و شبکه‌های پنهان قدرت، چونان سریال «هزاردستان»، نشان‌دهنده این نقش پنهان و خطرناک است.

«قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ» (زخرف: ۲۳)
«خوش‌گذرانانش گفتند: ما پدرانمان را [مطلب حذف شد] ).

«وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ مَطَرًا» (شعراء: ۱۷۳)
«و بر آن‌ها بارانی [از [مطلب حذف شد] ).

درنگ: مترفین، چونان انگل‌هایی پنهان، با نفوذ فرهنگی و اقتصادی، بدون چهره ظاهری، جوامع را به فساد کشانده و حتی در تحولات و انقلاب‌ها، با تغییر چهره، جایگاه خود را حفظ می‌کنند.

این پنهان‌کاری، مترفین را به عاملی خطرناک‌تر از ظالمین و سالوس‌بازان بدل ساخته، زیرا آن‌ها در لایه‌های پنهان جامعه عمل کرده و شناسایی آن‌ها دشوار است.

۲.۳. اتراف: فرآیندی تدریجی و خطرناک

اتراف، چونان ایمان، فرآیندی تدریجی است که مراحل مختلفی را در بر می‌گیرد. این فرآیند، از غفلت اولیه (لذت‌جویی ساده) آغاز شده و به غفلت عمیق (تکذیب خدا و رسول) می‌رسد. حتی مؤمنان نیز ممکن است به اتراف مبتلا شوند، مانند طلبه‌ای که از عبادت به غفلت فرو می‌غلتد. این تدریجی بودن، اتراف را خطرناک‌تر می‌سازد، زیرا انسان ممکن است بدون آگاهی، در دام آن گرفتار شود.

«وَأَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا» (مؤمنون: ۳۳)
«و ما آن‌ها را در زندگی دنیا به نعمت‌های [مطلب حذف شد] ).

«وَاتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَا أُتْرَفُوا فِيهِ» (هود: ۱۱۶)
«و کسانی که ستم کردند، از آنچه در آن به ناز و نعمت غرق شده [مطلب حذف شد] ).

از منظر عرفانی، اتراف، چونان اعتیادی خزنده، انسان را بدون آگاهی به سوی هلاکت می‌کشاند و حتی مؤمنان را در معرض خطر قرار می‌دهد.

بخش سوم: نقد اجتماعی و اخلاقی مترفین

۳.۱. پرهیز از اتراف و فقر: راهی به سوی تنعم

انسان باید از دو دام بزرگ، یعنی فقر و اتراف، دوری گزیند و از تنعمات الهی با شکر و عبادت بهره‌مند شود. تشخیص اتراف از تنعم، چونان تمایز نور از سراب، دشوار است، زیرا اتراف در همسایگی تنعمات قرار دارد. برای پرهیز از غفلت، انسان باید خود را به نظارت دیگران، چونان طبیبی حاذق یا قاضی عادل، بسپارد و از ظلم به مستضعفین پرهیز کند.

«وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ» (ابراهیم: ۴۲)
«و خدا را از آنچه ستمگران انجام [مطلب حذف شد] ).

«إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَىٰ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَىٰ» (علق: ۶-۷)
«به‌راستی که انسان، چون خود را بی‌نیاز [مطلب حذف شد] ).

درنگ: انسان باید با شکر نعمت و خدمت به خلق، از دام اتراف و غفلت رهایی یابد و به مستضعفین ظلم نکند تا در مسیر تنعم الهی گام بردارد.

الگوی امثال امیرالمؤمنین علیه‌السلام، چونان مشعلی فروزان، راه رهایی از اتراف و فقر را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

مفهوم «مترفین» در قرآن کریم و تحلیل‌های جامعه‌شناختی، چونان آیینه‌ای، تصویری روشن از گروهی از انسان‌ها ارائه می‌دهد که در سایه نعمت‌های فراوان الهی، به غفلت و فساد فرو می‌غلتند. این گروه، در کنار ظالمین، سالوس‌بازان و مستضعفین، یکی از چهار دسته اصلی بشری را تشکیل می‌دهند و با نفوذ پنهان خود، جوامع را به سوی انحراف و هلاکت هدایت می‌کنند. تمایز مترفین با متنعمین، در غفلت و شکر نهفته است؛ متنعمین نعمت را با بندگی همراه می‌کنند، در حالی که مترفین به عیاشی و طغیان می‌افتند. اتراف، فرآیندی تدریجی است که حتی مؤمنان را در معرض خطر قرار می‌دهد و انسان باید با شکر، خدمت به خلق و نظارت خارجی، از این دام رهایی یابد. این تحلیل، ضرورت شکر نعمت، پرهیز از غفلت و عدالت اجتماعی را در نظام ارزشی قرآن کریم برجسته می‌سازد و برای پژوهشگران الهیات و علوم اجتماعی، دریچه‌ای نو به سوی فهم ساختارهای اجتماعی و اخلاقی می‌گشاید.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. بر اساس متن درسگفتار، مترفین به چه کسانی اطلاق می‌شود؟

2. طبق متن، چه عاملی باعث شده که اکثریت انسان‌ها در طول تاریخ فقیر باشند؟

3. در سوره زخرف، آیه 23، مترفین چه پاسخی به پیامبران می‌دهند؟

4. بر اساس متن، مترفین چه تأثیری بر جامعه دارند؟

5. طبق متن، اتراف چه رابطه‌ای با تکذیب آیات الهی دارد؟

6. مترفین در متن درسگفتار به عنوان کسانی معرفی شده‌اند که به خدا و قیامت اعتقاد دارند.

7. طبق متن، فقر اکثریت انسان‌ها نتیجه ساختار ارادی و اختیاری زورمداران و زرمداران است.

8. مترفین در جوامع به راحتی قابل شناسایی هستند و مردم آن‌ها را به خوبی می‌شناسند.

9. بر اساس متن، استفاده از نعمات الهی بدون غفلت هیچ مشکلی ندارد.

10. اتراف در متن به عنوان یک فرآیند یک‌باره معرفی شده که مراحل مختلفی ندارد.

11. تفاوت اصلی بین اتراف و استفاده از تنعمات الهی چیست؟

12. چرا مترفین در جوامع به سختی قابل شناسایی هستند؟

13. منظور از 'ما فیها' در متن درسگفتار چیست؟

14. چرا اتراف به عنوان بزرگ‌ترین مانع سلامت انسان معرفی شده است؟

15. طبق متن، چرا زورمداران و زرمداران مانع رشد جامعه می‌شوند؟

پاسخنامه

1. عافیت‌طلب‌ها، خوشگذران‌ها و غافلین که از نعمات الهی در غفلت استفاده می‌کنند.

2. مدیریت زورمداران، زرمداران و سالوس‌بازان که رشد جامعه را محدود می‌کنند.

3. ما راه پدرانمان را دنبال می‌کنیم.

4. آن‌ها حاکمیت فکری و فرهنگی جامعه را به دست می‌گیرند و غفلت را ترویج می‌دهند.

5. اتراف به تکذیب آیات الهی منجر می‌شود.

6. نادرست

7. درست

8. نادرست

9. درست

10. نادرست

11. اتراف با غفلت همراه است و به تکذیب آیات الهی منجر می‌شود، اما استفاده از تنعمات الهی بدون غفلت مشکلی ندارد.

12. مترفین در لایه‌های پنهان و ابهام‌آمیز عمل می‌کنند و چهره واضحی ندارند.

13. ما فیها به مترفینی اشاره دارد که به صورت پنهان و غیرصوری بر جوامع سلطه دارند.

14. اتراف به غفلت و تکذیب آیات الهی منجر می‌شود و انسان را از سلامت معنوی بازمی‌دارد.

15. آن‌ها با کنترل منابع و محدود کردن امکانات، جامعه را به فقر و ضعف می‌کشانند.