در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

اسماء الحسنی 653

متن درس





کتاب اسماء و صفات الهی: تبیین اسم ختمی و رابطه کفر و ظلم

کتاب اسماء و صفات الهی: تبیین اسم ختمی و رابطه کفر و ظلم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۵۳)

دیباچه

در این نوشتار، به تبیین عمیق و تخصصی مفهوم اسم ختمی، به‌عنوان یکی از اسماء جلالی خداوند متعال، پرداخته شده است. این بررسی، با تمرکز بر رابطه متقابل کفر و ظلم، به‌عنوان دو مانع بنیادین در سیر و سلوک الهی انسان، در چارچوب آیات قرآن کریم و فلسفه اسلامی صورت گرفته است. کفر، چون ظلمی نظری، و ظلم، چون کفر عملی، در این تحلیل به‌گونه‌ای به‌هم‌پیوسته و متعامل معرفی شده‌اند که دیدگاه‌های سنتی در فقه و فلسفه اسلامی را به چالش می‌کشند.

بخش اول: تبیین اسم ختمی و نقش آن در سیر و سلوک الهی

اسم ختمی: تجلی جلال الهی

اسم ختمی، به‌عنوان یکی از اسماء جلالی خداوند، در آیات قرآن کریم به معنای مهر نهادن بر قلب‌ها و جلوگیری از هدایت کسانی معرفی شده که به کفر یا ظلم روی می‌آورند. این اسم، چون سدی استوار در برابر حرکت انسان به‌سوی کمال و تقرب الهی، مانع از دریافت فیض الهی برای کسانی می‌شود که با کفر نظری یا ظلم عملی، خود را از مسیر حقیقت دور ساخته‌اند. آیات قرآن کریم، این مفهوم را به‌روشنی در قالب ختم قلب‌ها و بسته شدن درهای هدایت به تصویر می‌کشد.

درنگ: اسم ختمی، تجلی عدل الهی است که با مهر نهادن بر قلب‌های کافران و ظالمان، مانع از هدایت آنان می‌شود و این محرومیت، نتیجه انتخاب آگاهانه انسان در مسیر کفر و ظلم است.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ [مطلب حذف شد] : خداوند بر دل‌ها و گوش‌هایشان مهر نهاده و بر چشم‌هایشان پرده‌ای است و برایشان عذابی بزرگ است.

این آیه، ختم قلب‌ها را نتیجه کفر و انکار آیات الهی معرفی می‌کند. گویی قلب انسان، چون زمینی حاصل‌خیز است که با کفر و ظلم، به بیابانی خشک و بی‌حاصل بدل می‌شود، و اسم ختمی، چون مهر الهی، این محرومیت را بر آن نقش می‌بندد.

جمع‌بندی بخش اول

اسم ختمی، به‌عنوان یکی از صفات جلالی خداوند، در چارچوب آیات قرآن کریم، نقش مانع حرکت انسان به‌سوی کمال را ایفا می‌کند. این اسم، با مهر نهادن بر قلب‌های کافران و ظالمان، عدالت الهی را در برابر انتخاب آگاهانه انسان متجلی می‌سازد. بررسی این مفهوم، زمینه‌ساز تبیین رابطه کفر و ظلم در بخش‌های بعدی است.

بخش دوم: رابطه متقابل کفر و ظلم

کفر: ظلم نظری و انکار درونی

کفر، به‌عنوان ظلم نظری، در انکار خداوند یا بخشی از آیات او ریشه دارد. این انکار، چون تاریکی‌ای است که قلب انسان را فرا می‌گیرد و او را از نور حقیقت محروم می‌سازد. کفر، نه‌تنها به خدا، بلکه به خود انسان و جامعه نیز ستم می‌کند، زیرا با رد حقیقت، زمینه‌ساز ظلم عملی می‌شود.

ظلم: کفر عملی و ستمگری بیرونی

ظلم، به‌عنوان کفر عملی، در رفتار ستمگرانه و آزاررساندن به دیگران نمود می‌یابد. ظالم، با ستم مستمر و آگاهانه، عملاً آیات الهی را تکذیب می‌کند و از مسیر ایمان خارج می‌شود. این رابطه متقابل، چون دو روی یک سکه است که هر یک، دیگری را تقویت کرده و انسان را به سوی گمراهی سوق می‌دهد.

درنگ: کفر و ظلم، دو مفهوم به‌هم‌پیوسته‌اند؛ کفر، ظلم نظری است که به انکار درونی منجر می‌شود، و ظلم، کفر عملی است که در ستمگری بیرونی نمود می‌یابد. این رابطه متقابل، ایمان را به مخاطره می‌اندازد.

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ [مطلب حذف شد] : كسانى كه كافر شده‌اند، چه هشدارشان دهى يا هشدارشان ندهى، براى آنها يكسان است، [آنان‌] ايمان نمى‌آورند.

این آیه، کفر را حالتی درونی معرفی می‌کند که مانع پذیرش حقیقت شده و به ظلم عملی منجر می‌گردد، گویی قلب کافر، چون قلعه‌ای تسخیرناپذیر، در برابر نور هدایت بسته شده است.

جمع‌بندی بخش دوم

کفر و ظلم، دو نیروی متعامل‌اند که هر یک، دیگری را تغذیه می‌کند. کفر، با انکار نظری، زمینه‌ساز ظلم عملی است، و ظلم، با ستمگری آگاهانه، به کفر عملی بدل می‌شود. این رابطه، ضرورت بازاندیشی در مفاهیم ایمان و کفر را آشکار می‌سازد.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های سنتی در فقه و فلسفه اسلامی

محدودیت دیدگاه سنتی در تعریف کفر

دیدگاه سنتی در فقه و فلسفه اسلامی، کفر را به انکار لفظی خداوند محدود کرده و ظلم، حتی اگر مستمر و آگاهانه باشد، را مانع ایمان نمی‌داند. این دیدگاه، چون نگاهی سطحی به آیینه حقیقت، از درک عمق رابطه کفر و ظلم بازمانده است.

وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ [مطلب حذف شد] : و كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به‌تدريج از جايى كه نمى‌دانند گرفتارشان خواهيم كرد.

این آیه، تکذیب آیات الهی را، که می‌تواند از طریق ظلم عملی رخ دهد، به مجازات الهی مرتبط می‌کند، و نشان‌دهنده ناسازگاری دیدگاه سنتی با عمق آیات قرآن کریم است.

تمایز ظلم غافلانه و آگاهانه

ظلم، به دو نوع غافلانه و آگاهانه تقسیم می‌شود. ظلم غافلانه، چون خطایی در تاریکی نادانی، کفر نمی‌آورد، اما ظلم آگاهانه، چون تیری عمدی به قلب ایمان، به کفر عملی و ارتداد منجر می‌شود.

أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَىٰ عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَىٰ سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ [مطلب حذف شد] : آيا كسى را كه هواى نفسش را خداى خود گرفته و خدا او را با [وجود] آگاهى گمراه كرده و بر گوش و دلش مهر نهاده ديدى؟

این آیه، گمراهی آگاهانه را نتیجه پیروی از هواهای نفسانی معرفی می‌کند، که با ظلم آگاهانه همخوانی دارد.

درنگ: ظلم آگاهانه و مستمر، به دلیل انکار عملی احکام الهی، به کفر عملی و ارتداد منجر می‌شود، برخلاف ظلم غافلانه که از نادانی یا عصبانیت نشأت می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد دیدگاه‌های سنتی، نشان‌دهنده ضرورت بازاندیشی در مفاهیم کفر و ظلم است. تمایز میان ظلم غافلانه و آگاهانه، و تأکید بر تأثیر ظلم آگاهانه بر ایمان، راه را برای تبیین عمیق‌تر رابطه این مفاهیم هموار می‌سازد.

بخش چهارم: ظلم مستمر و ارتداد

ظلم مستمر: کفر عملی و انکار آیات الهی

ظلم مستمر و آگاهانه، چون رودی خروشان که ایمان را در خود غرق می‌کند، به کفر عملی و ارتداد منجر می‌شود. این ظلم، با انکار عملی احکام الهی، انسان را از دایره ایمان خارج می‌سازد.

إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ [مطلب حذف شد] : كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و در برابر آن تكبر ورزيدند، درهاى آسمان به رويشان گشوده نخواهد شد.

این آیه، ظلم و تکذیب آیات را مانع ورود به آسمان‌های رحمت الهی معرفی می‌کند، گویی ظالم، با ستمگری خود، درهای رحمت را به روی خویش می‌بندد.

حبط اعمال در کفر و ظلم

کفر نظری، اعمال خیر را باطل می‌کند، همان‌گونه که ظلم عملی، ایمان را خنثی می‌سازد. این اصل، چون آینه‌ای است که تأثیر متقابل کفر و ظلم را بر ایمان و عمل صالح نشان می‌دهد.

وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ [مطلب حذف شد] : و هر كس به ايمان كفر ورزد، قطعاً عملش تباه شده است.

این آیه، حبط اعمال را نتیجه کفر معرفی می‌کند، که می‌تواند از طریق ظلم عملی نیز محقق شود.

درنگ: کفر نظری، اعمال خیر را حبط می‌کند و ظلم عملی، ایمان را خنثی می‌سازد. این تأثیر متقابل، ضرورت پیوند ایمان و عمل صالح را آشکار می‌کند.

ارتداد ناشی از ظلم مستمر

ظلم مستمر و آگاهانه، چون زهری کشنده، ایمان را نابود کرده و به ارتداد منجر می‌شود. این ارتداد، حتی بدون انکار لفظی خداوند، در ستمگری مکرر نمود می‌یابد.

وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ [مطلب حذف شد] : و هر كس از شما از دين خود بازگردد و در حال كفر بميرد، كارهاى آنان در دنيا و آخرت تباه شده است.

این آیه، ارتداد را به خروج از دین و حبط اعمال مرتبط می‌کند، که می‌تواند از طریق ظلم مستمر رخ دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

ظلم مستمر و آگاهانه، به دلیل انکار عملی احکام الهی، به کفر و ارتداد منجر می‌شود. این دیدگاه، با نقد مفهوم سنتی ایمان که صرفاً به اقرار زبانی وابسته است، ایمان را به عمل و نیت پیوند می‌دهد.

بخش پنجم: نقد تقلید و ضرورت بازسازی فقه و فلسفه اسلامی

نقد تقلید کورکورانه در حوزه‌های علمیه

تقلید کورکورانه در حوزه‌های علمیه، چون زنجیری بر پای اندیشه، مانع از تبیین صحیح رابطه کفر و ظلم شده است. این تقلید، به پذیرش دیدگاه‌های نادرست منجر شده که ظلم مستمر را مانع ایمان نمی‌دانند.

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا [مطلب حذف شد] : آيا در قرآن تدبر نمى‌كنند، يا بر دل‌ها قفل‌هایى است؟

این آیه، تدبر در قرآن کریم را راه‌حل رفع قفل‌های فکری معرفی می‌کند، گویی قلب‌های مقلدان، چون گنجینه‌ای قفل‌شده، از نور حقیقت محروم مانده است.

تمایز میان اجر و ثواب

خداوند به هر کار خیری، حتی از کافر یا ظالم، اجر دنیوی می‌دهد، اما ثواب اخروی و قرب الهی، تنها به اهل ایمان اختصاص دارد. این تمایز، چون ترازویی است که عدالت الهی را در برابر کفر و ظلم می‌سنجد.

مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ [مطلب حذف شد] : هر چه از نيكى به تو رسد از جانب خداست، و آنچه از بدى به تو رسد از خود توست.

این آیه، خیر را به خداوند و شر را به اعمال انسانی نسبت می‌دهد، که با تمایز اجر و ثواب همخوانی دارد.

درنگ: خداوند به هر کار خیری اجر دنیوی می‌دهد، اما ثواب اخروی تنها به اهل ایمان تعلق دارد، که این تمایز، عدالت الهی را در برابر کفر و ظلم نشان می‌دهد.

تأثیر دیدگاه‌های نادرست بر گسترش ظلم

دیدگاه نادرست که ظلم مستمر را مانع ایمان نمی‌داند، چون بذری مسموم، به گسترش ظلم در جوامع اسلامی منجر شده است. این دیدگاه، با توجیه ستمگری تحت پوشش مسلمانی، به ظهور ظالمان تاریخی دامن زده است.

إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ [مطلب حذف شد] : كسانى كه آيات ما را تكذيب كردند و در برابر آن تكبر ورزيدند، درهاى آسمان به رويشان گشوده نخواهد شد.

این آیه، ظلم و تکذیب آیات را مانع ورود به آسمان‌های رحمت الهی معرفی می‌کند، گویی ظالم، با ستم خود، خود را از رحمت الهی محروم می‌سازد.

ضرورت بازسازی فقه و فلسفه اسلامی

بازسازی فقه و فلسفه اسلامی، چون بازسازی بنایی کهن، برای کاهش ظلم در جوامع اسلامی ضروری است. این بازسازی، با کنار گذاشتن تقلید و ترویج تفکر علمی، راه را برای تبیین صحیح رابطه کفر و ظلم هموار می‌سازد.

درنگ: بازسازی فقه و فلسفه اسلامی، با تبیین صحیح رابطه کفر و ظلم، می‌تواند به کاهش ستم در جوامع اسلامی منجر شود، مشروط بر آنکه تقلید جای خود را به تفکر علمی دهد.

جمع‌بندی بخش پنجم

نقد تقلید کورکورانه و تأکید بر بازسازی فقه و فلسفه اسلامی، راه را برای اصلاح دیدگاه‌های نادرست درباره کفر و ظلم هموار می‌سازد. این بازسازی، با تکیه بر تدبر در قرآن کریم، می‌تواند به کاهش ستم در جوامع اسلامی منجر شود.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با تبیین اسم ختمی به‌عنوان یکی از اسماء جلالی خداوند، رابطه متقابل کفر و ظلم را در چارچوب آیات قرآن کریم و فلسفه اسلامی بررسی کرد. کفر، چون ظلم نظری، و ظلم، چون کفر عملی، دو مانع بنیادین در سیر و سلوک الهی انسان‌اند که با تأثیر متقابل بر یکدیگر، ایمان را به مخاطره می‌اندازد. نقد دیدگاه‌های سنتی، که کفر را به انکار لفظی و ظلم را غیرمرتبط با ایمان محدود می‌کنند، نشان داد که ظلم مستمر و آگاهانه، به کفر عملی و ارتداد منجر می‌شود. تمایز میان اجر و ثواب، عدالت الهی را در برابر کفر و ظلم آشکار ساخت، و نقد تقلید در حوزه‌های علمیه، بر ضرورت بازسازی فقه و فلسفه اسلامی تأکید کرد. این اثر، با ارائه دیدگاهی نوین، راهی برای کاهش ستم در جوامع اسلامی ارائه می‌دهد که برای پژوهشگران حوزه الهیات و فلسفه، منبعی ارزشمند و کاربردی است.

با نظارت صادق خادمی


کوئیز

به سوالات زیر پاسخ داده و در پایان، نتیجه را با پاسخنامه مقایسه کنید.

1. طبق متن، اسم 'ختمی' جزء کدام دسته از اسما محسوب می‌شود؟

2. طبق متن، دو مانع اصلی در حرکت انسان به سوی خدا چیست؟

3. کدام نوع ظلم، طبق متن، به کفر منجر می‌شود؟

4. طبق متن، کدام آیه به ارتباط ظلم عملی با کفر اشاره دارد؟

5. طبق متن، نتیجه کفر نظری چیست؟

6. طبق متن، هر ظلمی به کفر منجر می‌شود، حتی اگر از سر غفلت باشد.

7. متن بیان می‌کند که کفر نظری ظلم عملی را به دنبال دارد.

8. طبق متن، ظلم آگاهانه و مستمر می‌تواند شخص را مرتد کند.

9. متن معتقد است که اقرار زبانی به اسلام، حتی در صورت ظلم مستمر، مانع کفر می‌شود.

10. طبق متن، خداوند به هر کافری که کار خیر انجام دهد، اجر می‌دهد اما ثواب نمی‌دهد.

11. طبق متن، تفاوت اصلی بین کفر نظری و ظلم عملی چیست؟

12. چرا ظلم آگاهانه و مستمر طبق متن به کفر منجر می‌شود؟

13. طبق متن، چرا اعمال خیر یک کافر حبط می‌شود؟

14. متن چگونه رابطه ظلم و کفر را در حوزه‌های علمی توضیح می‌دهد؟

15. طبق متن، تفاوت اجر و ثواب چیست؟

پاسخنامه

1. اسما جلالی

2. کفر و ظلم

3. ظلم آگاهانه و مستمر

4. ان الذین اساووا سوءا ان کذبوا بایات الله

5. حبط اعمال

6. نادرست

7. درست

8. درست

9. نادرست

10. درست

11. کفر نظری انكار و الحاد درونی است، در حالی که ظلم عملی ستم و ستیز در رفتار است.

12. زیرا ظلم آگاهانه و مستمر ایمان را خنثی کرده و به انکار عملی احکام الهی می‌انجامد.

13. چون کفر نظری اعمال خیر را خنثی می‌کند و مانع رسیدن به ثواب ایمانی می‌شود.

14. متن بیان می‌کند که در حوزه‌ها این رابطه به درستی تبیین نشده و ظلم مستمر کفر می‌آورد.

15. اجر مزد کار خیر است که حتی به کافر داده می‌شود، اما ثواب مختص اهل ایمان است.