در حال بارگذاری ...
Sadegh Khademi - Optimized Header
Sadegh Khademi

اسماء الحسنی 667

متن درس





کتاب اسما و صفات الهی: تأملاتی در خوف و خشیت

اسما و صفات الهی: تأملاتی در خوف و خشیت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۶۷)

مقدمه: درآمدی بر عرفان عملی و روان‌شناسی قرآنی

قرآن کریم، چونان دریایی بی‌کران از معرفت، نه‌تنها راهنمای ایمان و عمل، بلکه منبعی عظیم برای فهم حقیقت وجودی انسان و روان اوست. در این میان، مفاهیم «خوف» و «خشیت» به‌عنوان دو صفت نفسانی بنیادین، جایگاه ویژه‌ای در عرفان عملی و روان‌شناسی قرآنی دارند. این دو مفهوم، که ریشه در فطرت انسانی دارند، در بستر تربیت، فرهنگ و اجتماع، گاه از مسیر طبیعی خود منحرف شده و به بیماری‌های روانی و اجتماعی منجر می‌گردند. درس‌گفتار حاضر، برگرفته از تأملات عمیق آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در این مفاهیم پرداخته و با نگاهی نقادانه، انحرافات فرهنگی و تربیتی در جوامع اسلامی را بررسی می‌کند.

بخش نخست: چیستی خوف و خشیت در عرفان عملی

ماهیت نفسانی خوف و تأثیر عوامل محیطی

خوف، به‌مثابه سایه‌ای که بر روان انسان می‌افتد، صفتی فطری است که در همه موجودات دارای نفس، از گیاه و حیوان تا جن و انسان، مشاهده می‌شود. این صفت، چونان سپری برای بقای موجود، او را به احتیاط و ملاحظه وامی‌دارد. اما در انسان، که موجودی مرکب از جسم و روح است، خوف تحت تأثیر عوامل محیطی، تربیتی و اجتماعی، از حالت طبیعی خود خارج شده و به مرتبه‌ای بیمارگونه می‌رسد. این انحراف، که گاه بیش از هفتاد درصد از خوف طبیعی فراتر می‌رود، به امراض جسمی و روانی منجر می‌شود و انسان را از تعادل وجودی دور می‌سازد.

وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ (الرحمن: ۴۶، : «و برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد، دو بهشت است»).

این آیه، خوف را نه‌تنها صفتی مثبت، بلکه زمینه‌ساز سعادت اخروی معرفی می‌کند. اما خوف بیمارگونه، چونان باری سنگین بر دوش سالک، مانع سلوک عرفانی و ارتباط عاشقانه با خداوند می‌گردد. در عرفان عملی، سالک باید با خودسازی و معرفت، خوف را از حالت نفسانی به خشیت، که ترسی همراه با تعظیم و معرفت است، ارتقا دهد.

درنگ: خوف ذاتی، سپری برای بقای انسان است، اما خوف بیمارگونه، که زاده تربیت نادرست و محیط اجتماعی است، مانع سلوک عرفانی و آرامش قلبی می‌شود. سالک باید با معرفت به اسما الحسنی، از این ترس رها گردد.

تمایز خوف، خشیت، خضوع و خشوع در قرآن کریم

قرآن کریم، با دقتی بی‌نظیر، میان مفاهیم خوف، خشیت، خضوع و خشوع تمایز قائل شده است. خوف، که در ۱۲۲ مورد ذکر شده، ترسی نفسانی است که گاه از تاریکی، حیوانات یا دشمنان سرچشمه می‌گیرد و ممکن است توهمی باشد. خشیت، با ۴۷ مورد، ترسی است که از عظمت الهی و معرفت به خداوند نشأت می‌گیرد. خشوع، با ۱۷ مورد، نرمی قلب و تعظیم درونی در برابر خداوند است، و خضوع، که تنها در دو مورد آمده، به تواضع ظاهری و کرنش بدنی اشاره دارد.

لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ (حشر: ۲۱، : «اگر این قرآن را بر کوهی نازل می‌کردیم، آن را خاشع و متلاشی از خشیت خدا می‌دیدی»).

لَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ (احزاب: ۳۲، : «با گفتار نرم سخن نگویید»).

خَاضِعِينَ لَهَا أَعْنَاقُهُمْ (فصلت: ۱۱، : «گردن‌هایشان برای آن خاضع است»).

در عرفان عملی، خشوع، چونان گوهری در قلب سالک، بالاترین مرتبه این صفات است، زیرا با معرفت و نرمی درونی همراه است. سالک باید از خوف نفسانی، که گاه توهمی و بی‌اساس است، به خشوع قلبی، که نشانه تعظیم در برابر عظمت الهی است، سیر کند.

درنگ: خشوع، مرتبه‌ای والا در سلوک عرفانی است که قلب را به نرمی و تعظیم در برابر خداوند می‌رساند. سالک باید با معرفت قرآنی، از خوف نفسانی به این مقام ارتقا یابد.

جمع‌بندی بخش نخست

خوف و خشیت، دو صفت نفسانی بنیادین در انسان هستند که در قرآن کریم با دقتی بی‌نظیر تبیین شده‌اند. خوف ذاتی، برای احتیاط و بقای انسان ضروری است، اما تحت تأثیر عوامل محیطی و تربیتی، به مرتبه‌ای بیمارگونه می‌رسد که مانع رشد معنوی می‌شود. خشیت، خشوع و خضوع، مراتب متعالی‌تری هستند که سالک را به معرفت و تعظیم الهی نزدیک می‌کنند. در عرفان عملی، هدف، رهایی از خوف نفسانی و رسیدن به خشوع قلبی است که آرامش و سعادت را به ارمغان می‌آورد.

بخش دوم: نقد تخويف الهی و رحمت خداوند در قرآن کریم

تأکید قرآن کریم بر رحمت و آرامش

قرآن کریم، برخلاف آنچه در برخی تفاسیر نادرست رواج یافته، خداوند را مخوف و ترساننده معرفی نمی‌کند. از ۱۲۲ مورد خوف در قرآن کریم، تنها دو مورد به تخويف الهی نسبت داده شده که هر دو برای کافران و در زمینه آخرت است:

وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا (اسراء: ۶۰، : «و ما آن‌ها را می‌ترسانیم، ولی جز طغیان بزرگ بر آن‌ها نمی‌افزاید»).

ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ (زمر: ۱۶، : «با این خداوند بندگانش را می‌ترساند»).

در مقابل، آیات «لا تَخَفْ» و «لا تَحْزَنْ» برای مؤمنان فراوان است و بر رحمت و آرامش الهی تأکید دارند:

لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره: ۱۱۲، : «نه ترسی بر آن‌هاست و نه اندوهگین می‌شوند»).

لَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ (قصص: ۷، : «نترس، تو از ایمنان هستی»).

این آیات، چونان نسیمی آرام‌بخش، مؤمنان را به توکل و آرامش دعوت می‌کنند. در عرفان عملی، خداوند رحمان و رحیم است و هدف او، نه ترساندن بندگان، بلکه هدایت آن‌ها به سوی سعادت و آرامش است.

درنگ: قرآن کریم، خداوند را رحمان و رحیم معرفی می‌کند و جز در موارد خاص، مخوف نیست. مؤمنان با توکل و ایمان، از خوف غیرالهی رها شده و به آرامش قلبی می‌رسند.

نقد فرهنگ تخويف در جوامع اسلامی

یکی از انحرافات فرهنگی در جوامع اسلامی، ترویج ترس از خداوند به جای محبت به اوست. این فرهنگ، که ریشه در تفاسیر نادرست و تأکید بیش از حد بر عذاب و جهنم دارد، به نفاق و دوری از قرآن کریم منجر شده است. مثال‌هایی مانند روایات جعلی یا سخت‌گیری‌های غیرمنطقی (مانند تخریب مهرهای وقفی به بهانه نجاست) نشان‌دهنده این انحراف است. چنین رویکردهایی، چونان سدی در برابر معرفت قرآنی، مانع فهم عمیق و عاشقانه از خداوند می‌شوند.

وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ (بقره: ۱۶۵، : «و کسانی که ایمان آورده‌اند، به خدا محبت شدیدتری دارند»).

در عرفان عملی، عشق به خداوند، چونان نوری در قلب سالک، محور سلوک است. ترس بیمارگونه، مانع مناجات عاشقانه و ارتباط قلبی با خداوند می‌شود. سالک باید خداوند را به‌عنوان رحمان و رحیم بشناسد و از ترس‌های غیرالهی رها گردد.

درنگ: ترویج عشق به خداوند، جایگزین فرهنگ تخويف است. سالک با شناخت اسما الحسنی، از ترس بیمارگونه رها شده و به مناجات عاشقانه می‌رسد.

جمع‌بندی بخش دوم

قرآن کریم، با تأکید بر رحمت و آرامش الهی، خداوند را مخوف معرفی نمی‌کند، جز در مواردی خاص برای کافران. فرهنگ تخويف در جوامع اسلامی، که زاده تفاسیر نادرست و سخت‌گیری‌های غیرمنطقی است، به دوری از قرآن کریم و نفاق منجر شده است. در عرفان عملی، سالک باید با عشق و توکل، از ترس‌های بیمارگونه رها شود و به آرامش قلبی و مناجات عاشقانه با خداوند دست یابد.

بخش سوم: روان‌شناسی قرآنی و تحلیل ترس

روان‌شناسی ترس و تأثیر آن بر جامعه

ترس بیمارگونه، چونان طنابی که بر گردن جامعه می‌افتد، نتیجه عوامل تربیتی، اجتماعی و فرهنگی است. این ترس، به کنترل جوامع از طریق تخويف منجر شده و رشد فکری و معنوی را مختل می‌کند. مثال فرعون، که با سبک کردن قوم خود، آن‌ها را به اطاعت واداشت، نمونه‌ای از این تخويف است:

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ (زخرف: ۵۴، : «قومش را سبک کرد و آن‌ها اطاعتش کردند»).

در روان‌شناسی عرفانی، ترس بیمارگونه به نفاق و دوری از ایمان منجر می‌شود:

إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ (آل‌عمران: ۱۷۵، : «این فقط شیطان است که دوستانش را می‌ترساند»).

سالک باید با تمرین توکل و ذکر، از این ترس رها شود و به آرامش قلبی دست یابد. جامعه نیز نیازمند اصلاح تربیتی و فرهنگی است تا از تخويف رهایی یابد.

درنگ: ترس بیمارگونه، ابزار کنترل جوامع است که به نفاق و دوری از ایمان منجر می‌شود. سالک و جامعه باید با توکل و اصلاح تربیتی، از این ترس رها شوند.

تحلیل رفتارهای انسانی در قرآن کریم

قرآن کریم، چونان آینه‌ای روشن، رفتارهای انسانی را با دقتی بی‌نظیر تحلیل می‌کند. آیه ۵۰ سوره نور، نمونه‌ای از روان‌شناسی قرآنی است که سه حالت روانی را بررسی می‌کند:

أَفِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَمِ ارْتَابُوا أَمْ يَخَافُونَ أَنْ يَحِيفَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَرَسُولُهُ (نور: ۵۰، : «آیا در دل‌هایشان بیماری است، یا شک دارند، یا می‌ترسند که خدا و رسولش بر آن‌ها ستم کنند؟»).

این آیه، سه حالت روانی را شناسایی می‌کند: بیماری قلبی (نفاق)، شک (عدم یقین) و بدبینی به خداوند (ترس از ستم الهی). بدبینی، خطرناک‌ترین حالت است، زیرا ایمان را نابود می‌کند. در عرفان عملی، این آیه راهنمایی برای خودشناسی و اصلاح نفس است. سالک باید با خودآگاهی و توکل، این بیماری‌ها را درمان کند.

درنگ: قرآن کریم، با تحلیل رفتارهای انسانی، راهنمایی برای خودشناسی و اصلاح نفس ارائه می‌دهد. بدبینی به خداوند، خطرناک‌ترین بیماری روانی است که سالک باید از آن رها شود.

جمع‌بندی بخش سوم

روان‌شناسی قرآنی، با تحلیل دقیق ترس و رفتارهای انسانی، راهنمایی برای رهایی از بیماری‌های روانی و اجتماعی ارائه می‌دهد. ترس بیمارگونه، که زاده عوامل تربیتی و فرهنگی است، به نفاق و دوری از ایمان منجر می‌شود. قرآن کریم، با شناسایی حالات روانی مانند بیماری قلبی، شک و بدبینی، سالک را به خودشناسی و اصلاح نفس دعوت می‌کند. جامعه نیز نیازمند اصلاح تربیتی و رهایی از تخويف است.

بخش چهارم: نقد حوزه‌های علمیه و احیای قرآن کریم

نقد رویکرد حوزه‌های علمیه به قرآن کریم

حوزه‌های علمیه، که باید چونان مشعلی فروزان، معارف قرآنی را به جهان عرضه کنند، گرفتار انحرافاتی شده‌اند که مانع بهره‌برداری علمی از قرآن کریم گشته است. تمرکز بر مباحث ادبی و نقلی، مانند صرف و نحو، و ترس از تفسیر به رأی، حوزه‌ها را از پژوهش‌های علمی و تخصصی دور کرده است. روایاتی مانند «من فسر القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار»، که گاه جعلی یا نادرست فهمیده شده‌اند، ترسی بیمارگونه در میان علما ایجاد کرده و مانع فهم عمیق قرآن کریم شده است.

الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ (الرحمن: ۱-۲، : «خدای رحمان قرآن را تعلیم داد»).

قرآن کریم، کتابی علمی و مدرن است که نیازمند آزمایشگاه‌های تحقیقاتی و رویکردهای تخصصی است. اما فرهنگ ترس از تفسیر، حوزه‌ها را به نقالی و تکرار مباحث کهن محدود کرده است.

درنگ: حوزه‌های علمیه باید با رویکردهای علمی و تخصصی، قرآن کریم را احیا کنند. ترس از تفسیر به رأی، مانع پژوهش‌های قرآنی شده و باید با شجاعت و حکمت رفع گردد.

راهکارهای احیای قرآن کریم

رهایی از ترس بیمارگونه و احیای قرآن کریم، نیازمند اصلاح تربیتی، اجتماعی و فرهنگی درازمدت است. ایجاد آزمایشگاه‌های قرآنی، سایت‌های علمی برای گفت‌وگو با منتقدان، و ترویج عشق به خداوند، از جمله راهکارهای پیشنهادی است. حوزه‌های علمیه باید با ارتباط با جهان و بهره‌گیری از فناوری، قرآن کریم را به‌عنوان کتابی علمی و جهانی معرفی کنند.

أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد: ۲۸، : «آگاه باشید که با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد»).

در عرفان عملی، ذکر و معرفت به اسما الحسنی، چونان کلیدی برای رهایی از ترس و رسیدن به آرامش است. جامعه و حوزه‌ها باید با اصلاح ساختارها و ترویج معرفت قرآنی، به احیای این کتاب الهی بپردازند.

درنگ: احیای قرآن کریم نیازمند آزمایشگاه‌های تحقیقاتی، اصلاح تربیتی و ترویج عشق به خداوند است. حوزه‌ها باید با شجاعت، قرآن را به جهان معرفی کنند.

جمع‌بندی بخش چهارم

حوزه‌های علمیه، به دلیل تمرکز بر مباحث ادبی و ترس از تفسیر به رأی، از بهره‌برداری علمی از قرآن کریم بازمانده‌اند. قرآن کریم، کتابی علمی و مدرن است که نیازمند پژوهش‌های تخصصی و آزمایشگاه‌های تحقیقاتی است. راهکار، اصلاح تربیتی، ایجاد مراکز علمی و ترویج عشق به خداوند است تا قرآن کریم به جایگاه واقعی خود در جهان بازگردد.

جمع‌بندی نهایی

این اثر، با تأمل در مفاهیم خوف و خشیت، به کاوش در عرفان عملی و روان‌شناسی قرآنی پرداخته و انحرافات فرهنگی و تربیتی در جوامع اسلامی را نقد کرده است. قرآن کریم، با تبیین دقیق این مفاهیم، راهنمایی برای رهایی از ترس بیمارگونه و رسیدن به آرامش قلبی ارائه می‌دهد. حوزه‌های علمیه و جامعه اسلامی باید با اصلاح ساختارها، ترویج عشق به خداوند و بهره‌گیری از رویکردهای علمی، قرآن کریم را احیا کنند.

با نظارت صادق خادمی


فوتر بهینه‌شده