متن درس
اسما و صفات الهی: تحلیل مراتب خوف، خشیت، خشوع و خضوع در عرفان عملی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۷۴)
مقدمه: مراتب صفات نفسانی در مسیر کمال الهی
در گستره عرفان عملی و معارف قرآنی، صفات نفسانی چون خوف، خشیت، خشوع و خضوع، بهسان نردبانیاند که سالک را از عوالم غریزی به قلههای کمال معنوی رهنمون میشوند. این صفات، که در درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره در جلسه ۶۷۴ با دقتی عمیق و نگاهی ژرف تحلیل شدهاند، مراتبی سلسلهوار را ترسیم میکنند: از خوف عام، که در تمامی موجودات دارای نفس جاری است، تا خضوع، که کمال اختیاری اولیای الهی است.
بخش یکم: تبیین ماهیت و مراتب خوف، خشیت، خشوع و خضوع
خوف: صفت عام نفسانی
خوف، بهسان جریانی فراگیر در نهاد موجودات دارای نفس، از انسان و حیوان گرفته تا جن، صفتی غریزی و عام است که میتواند آگاهانه یا ناآگاهانه بروز یابد. این صفت، گاه از درک خطر واقعی (مانند ترس از عذاب الهی) و گاه از توهمات و تخیلات (مانند ترس از تاریکی) سرچشمه میگیرد. به تعبیر آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، خوف در ذات خود سرمایهای الهی است که انسان را به احتیاط و تقوا هدایت میکند، اما در صورت ناآگاهی، به ترسی بیمارگونه بدل میشود که روح را در بند میکشد. از منظر روانشناسی، خوف با مکانیزمهای غریزی بقا همراستاست، اما در عرفان عملی، این صفت بهعنوان مقدمهای برای تقوا و سلوک معنوی شناخته میشود.
خشیت: ترس آگاهانه و معرفتی
خشیت، گامی فراتر از خوف، صفتی عقلانی و مختص انسانهای آگاه و مؤمن است که از درک عظمت و جلال الهی سرچشمه میگیرد. برخلاف خوف، که ممکن است از توهمات ناشی شود، خشیت با معرفت و آگاهی همراه است و به انسان حالتی از خضوع و انکسار در برابر پروردگار میبخشد. این صفت، بهسان نوری است که قلب مؤمن را روشن کرده و او را از ترسهای بیمورد رها میسازد. قرآن کریم، در سوره حشر، آیه ۲۱، به این صفت اشاره دارد:
لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، آن را خاشع و متلاشی از خشیت خدا میدیدی.
این آیه، خشیت را بهعنوان پاسخ طبیعی به عظمت قرآن کریم معرفی کرده و قلب انسان را در صورت قساوت، از کوه سختتر میداند.
خشوع: لبریز شدن از معرفت الهی
خشوع، مرحلهای عمیقتر از خشیت، حالتی است که در آن قلب، صوت و چشم انسان از معرفت و عظمت الهی لبریز میشود. این صفت، با آثار ظاهری چون نرمی قلب، لطافت صدا و فروتنی در نگاه همراه است و در عباداتی چون نماز و ذکر خدا به اوج خود میرسد. قرآن کریم، در سوره مؤمنون، آیه ۲، مؤمنان را اینگونه توصیف میکند:
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): مؤمنان رستگار شدند، کسانی که در نمازشان خاشعاند.
خشوع، بهسان جریانی است که از قلب به صوت و نگاه سرریز میشود و نشانه ایمان حقیقی است. آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره تأکید دارند که خشوع، برخلاف خوف که ممکن است پنهان یا قهری باشد، بهصورت طبیعی و غیرارادی در وجود انسان ظاهر میشود و تلاش برای پنهان کردن آن، برخلاف طبیعت این صفت است.
خضوع: کمال اختیاری اولیای الهی
خضوع، بهسان قلهای رفیع در مراتب سلوک، کمالی اختیاری است که مختص اولیای الهی است. این صفت، که در قرآن کریم تنها در دو مورد و بهصورت مشروط ذکر شده، انسان را به تواضع مطلق در برابر خدا و بندگانش میرساند. برخلاف خشیت و خشوع که تکلیفاند، خضوع اجباری نیست، بلکه انتخابی است که سالک را به فنا در خدا و محبت به خلق هدایت میکند. قرآن کریم، در سوره احزاب، آیه ۳۳، به نهی از خضوع نادرست اشاره دارد:
فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): با نرمی سخن نگویید که کسی که در قلبش بیماری است طمع کند.
این آیه، خضوع نادرست (نرمی در کلام با غیرمحرم) را نهی میکند، اما خضوع در برابر خدا و محارم را مجاز و ممدوح میداند. آیتالله نکونام قدسسره تأکید دارند که خضوع، بهسان گوهری است که انسان را از غرور و تکبر رها کرده و به ایثار و محبت سوق میدهد.
بخش دوم: آثار ظاهری و باطنی صفات نفسانی
آثار ظاهری خشیت و خشوع
خشیت و خشوع، به دلیل همراهی با معرفت و آگاهی، آثاری ظاهری چون نرمی صوت، لطافت قلب و فروتنی در نگاه دارند. این آثار، بهسان سرریزی آب از کوزهای لبریز، بهصورت طبیعی در وجود انسان ظاهر میشوند و تلاش برای پنهان کردن آنها، برخلاف ماهیت این صفات است. به تعبیر آیتالله نکونام قدسسره، خشوع در صوت مؤمن، نشانهای از سرریز شدن معرفت الهی از قلب به زبان است، چنانکه در سوره حدید، آیه ۱۶، آمده است:
أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): آیا وقت آن نرسیده که دلهای مؤمنان برای ذکر خدا خاشع شود؟
این آیه، خشوع قلبی را شرط ایمان واقعی دانسته و فقدان آن را نشانه غفلت قلب میشمارد. از منظر روانشناسی، این آثار با نظریههای هیجانی همراستاست که تأثیر عواطف عمیق بر رفتار ظاهری را تأیید میکنند.
خوف و امکان پنهانسازی
برخلاف خشیت و خشوع، خوف میتواند پنهان یا بهصورت قهری ظاهر شود. بسیاری از انسانها، بهویژه آنانی که از ترسهای بیمارگونه رنج میبرند، ترس خود را پنهان کرده و ادای شجاعت درمیآورند. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی زیبا، این افراد را به کسانی تشبیه میکنند که با وجود ترس فراوان، خود را شجاع نشان میدهند، اما در باطن، زنجیرهای خوف روحشان را در بند کشیده است. این پنهانسازی، نهتنها مانع رشد معنوی میشود، بلکه به اضطراب و نفاق منجر میگردد.
خضوع و تجلی در رفتار ایثارگرانه
خضوع، بهعنوان کمال اختیاری، در رفتارهایی چون ایثار، تواضع و محبت به خلق متجلی میشود. این صفت، که در اولیای الهی چون پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت (ع) به اوج خود میرسد، انسان را به فروتنی در برابر خدا و بندگانش میرساند. آیتالله نکونام قدسسره با اشاره به سیره پیامبر (ص)، که حتی در برابر کودکی که بر دوش ایشان مینشست با خضوع رفتار میکردند، این صفت را نشانهای از عظمت و کمال میدانند. از منظر جامعهشناسی، خضوع با رفتارهای ایثارگرانه و همدلی اجتماعی همراستاست.
بخش سوم: قساوت قلب و نقش دروغ در ممانعت از خشوع
دروغ: عامل قساوت قلب
دروغ، بهسان سمی مهلک، قلب انسان را قسی کرده و مانع دریافت فیض الهی میشود. آیتالله نکونام قدسسره تأکید دارند که دروغ، بیش از هر صفت مذموم دیگر، قلب را سخت و سنگین میکند و انسان را از خشوع محروم میسازد. این امر، با نظام کائناتی همراستاست که دروغگو را به خسران و بدبختی میکشاند. قرآن کریم، در سوره حشر، آیه ۲۱، به قساوت قلب انسان اشاره دارد:
لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): اگر این قرآن را بر کوهی نازل میکردیم، آن را خاشع و متلاشی از خشیت خدا میدیدی.
این آیه، قلب قسی انسان را از کوه سختتر دانسته و دروغ را عاملی برای این سختی معرفی میکند. از منظر روانشناسی، دروغگویی به کاهش اعتمادبهنفس، اضطراب و اختلالات روانی منجر میشود.
نظام کائناتی و مجازات دروغگو
آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی عمیق، نظام هستی را به طبیعتی هوشیار تشبیه میکنند که دروغگو را مجازات میکند. این طبیعت، بهسان داوری عادل، سخنان دروغین انسان را میشنود و او را به سزای اعمالش میرساند. به عنوان نمونه، فردی که با دروغ از بندی رها میشود، در کوچه بعدی به طنابی گرفتار میگردد. این دیدگاه، با نظریههای کارما و قانون عمل و عکسالعمل در ادیان شرقی همخوانی دارد و نشاندهنده تأثیر عمیق دروغ بر زندگی فردی و اجتماعی است.
تأثیر دروغ بر عبادات و معنویت
دروغ، نهتنها قلب را قسی میکند، بلکه عبادات را نیز از خشوع و معنویت تهی میسازد. آیتالله نکونام قدسسره با نقدی صریح، نمازهای بدون خشوع را به کار مردهشور تشبیه میکنند که بدون احساس و حضور قلب انجام میشود. این نمازها، که بهصورت اداری و مکانیکی خوانده میشوند، فاقد روح معنویاند و نمیتوانند سالک را به خدا نزدیک کنند. قرآن کریم، در سوره مؤمنون، آیه ۲، بر ضرورت خشوع در نماز تأکید دارد:
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): مؤمنان رستگار شدند، کسانی که در نمازشان خاشعاند.
این آیه، خشوع را نشانه ایمان واقعی و شرط رستگاری میداند.
بخش چهارم: نقد خشونت و فقدان خضوع در جامعه
خشونت اجتماعی و فقدان خضوع
جامعه امروزی، به دلیل تربیت نادرست، تغذیه نامناسب و فشارهای اجتماعی، بهسان بیابانی خشک و خشن، از خضوع و خشوع تهی شده است. انسانها، بهجای تواضع و مهربانی، اغلب به تکبر و پرخاشگری گرایش دارند. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی گویا، این خشونت را به گرگهای درندهای تشبیه میکنند که در کمین یکدیگرند و به محض فرصت، به گلوگاه هم میجهند. از منظر جامعهشناسی، این خشونت ناشی از فشارهای اقتصادی، فرهنگی و تربیتی است که همدلی و انعطافپذیری عاطفی را کاهش میدهد.
نقش تربیت در کاهش خشوع و خضوع
تربیت نادرست، بهویژه در خانوادهها و جوامع استبدادی، انسان را از خشوع و خضوع دور میکند. والدینی که با ترساندن و تحقیر فرزندانشان را کنترل میکنند، بهسان باغبانانیاند که بهجای پرورش نهال، شاخههای آن را میشکنند. این تربیت، به اضطراب، کاهش اعتمادبهنفس و قساوت قلب منجر میشود. آیتالله نکونام قدسسره تأکید دارند که محیط تربیتی سالم، که بر پایه محبت و آگاهی استوار است، میتواند انسانهایی شجاع و خاشع پرورش دهد.
نمونههای خضوع در سیره اولیای الهی
سیره پیامبر اکرم (ص) و اهلبیت (ع)، بهسان چراغی فروزان، الگویی از خضوع در برابر خدا و خلق ارائه میدهد. آیتالله نکونام قدسسره به نمونههایی چون رفتار پیامبر (ص) با کودکی که بر دوش ایشان مینشست یا تواضع امیرالمؤمنین (ع) در برابر ضعفا و حتی دشمنان اشاره دارند. این خضوع، نه نشانه ضعف، بلکه تجلی کمال و عظمت است که انسان را به محبت و ایثار رهنمون میشود.
بخش پنجم: راهکارهای تقویت صفات کمالی و رهایی از ترسهای بیمارگونه
اجتناب از دروغ
صداقت، بهسان کلیدی طلایی، قلب را از قساوت رها کرده و آماده دریافت فیض الهی میسازد. آیتالله نکونام قدسسره با تأکید بر روایتی از امام صادق (ع)، دروغ را بدترین صفت مذموم میدانند که قلب را نجس و سخت میکند. اجتناب از دروغ، نهتنها به کاهش اضطراب و اختلالات روانی کمک میکند، بلکه انسان را به سوی خشوع و تقرب به خدا هدایت میکند.
تمرین خشوع در عبادت
حضور قلب در نماز و ذکر خدا، بهسان آبی زلال، قلب را از غفلت شستوشو داده و خشوع را تقویت میکند. آیتالله نکونام قدسسره با نقد نمازهای اداری، که بدون حضور قلب خوانده میشوند، بر ضرورت خشوع در عبادت تأکید دارند. قرآن کریم، در سوره حدید، آیه ۱۶، به این امر اشاره دارد:
أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ
ترجمه ( [مطلب حذف شد] ): آیا وقت آن نرسیده که دلهای مؤمنان برای ذکر خدا خاشع شود؟
این آیه، خشوع را شرط ایمان واقعی و راهی برای رهایی از غفلت میداند.
تقویت خضوع اختیاری
ایثار، تواضع و مهربانی با بندگان خدا، بهسان بذرهاییاند که خضوع را در وجود انسان میپرورانند. آیتالله نکونام قدسسره تأکید دارند که خضوع، اگرچه تکلیف نیست، اما کمالی است که انسان را به محبت و فنا در خدا میرساند. این صفت، با رفتارهای ایثارگرانه و همدلی اجتماعی تقویت میشود و انسان را از تکبر و خشونت رها میکند.
محیط تربیتی سالم
محیط تربیتی مبتنی بر محبت و آگاهی، بهسان باغی پربار، انسانهایی شجاع و خاشع پرورش میدهد. اجتناب از ترساندن و تحقیر در خانواده و جامعه، به کاهش ترسهای بیمارگونه و تقویت صفات کمالی کمک میکند. آیتالله نکونام قدسسره با تمثیلی زیبا، خانوادههای مستبد را به باغبانانی تشبیه میکنند که شاخههای نهال را میشکنند و مانع رشد آن میشوند.
شجاعت آگاهانه
شجاعت مبتنی بر حکمت و معرفت، بهسان سپری در برابر ترسهای بیمارگونه، انسان را از بند توهمات و اضطراب رها میسازد. آیتالله نکونام قدسسره تأکید دارند که شجاعت، نه بیباکی است و نه جبن، بلکه تعادلی عقلانی است که انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
بخش ششم: جمعبندی و نتیجهگیری
مفاهیم خوف، خشیت، خشوع و خضوع، بهسان مراتبی از یک نردبان معنوی، انسان را از عوالم غریزی به قلههای کمال الهی رهنمون میشوند. خوف، بهعنوان صفتی عام و غریزی، مقدمه تقواست؛ خشیت، ترسی آگاهانه و معرفتی است که از درک عظمت الهی سرچشمه میگیرد؛ خشوع، لبریز شدن قلب از معرفت و نمود آن در صوت و نگاه است؛ و خضوع، کمال اختیاری اولیای الهی است که در تواضع و ایثار متجلی میشود. دروغ، بهسان سمی مهلک، قلب را قسی کرده و مانع خشوع میشود، در حالی که نظام کائناتی، دروغگو را به خسران میکشاند. قرآن کریم، با ارائه آیاتی چون سوره حشر، آیه ۲۱، و سوره مؤمنون، آیه ۲، انسان را به رهایی از قساوت قلب و حرکت به سوی خشوع و خضوع دعوت میکند. راهکارهایی چون صداقت، حضور قلب در عبادت، تقویت خضوع اختیاری، محیط تربیتی سالم و شجاعت آگاهانه، انسان را به سوی کمال هدایت میکنند.